#مراسم_مجازی (۲)
♨️وحدت حوزه و دانشگاه؛ چیستی، چرایی، چگونگی
🌐به حول و قوه الهی از روز یکشنبه ۹۹/۹/۲۳ تا پایان هفته، برنامه هایی را در کانال به مناسبت روز #وحدت حوزه و دانشگاه خواهیم داشت.
#سخنرانی_اساتید #معرفی_کتاب #بیانات_امامین #بیانات_بزرگان #معرفی_الگو #یادداشت #هم_اندیشی و...
📌نظرات، پیشنهادات و یادداشتهای خود را برای ما ارسال کنید.
#وحدت_حوزه_و_دانشگاه
@almorsalaat
المرسلات
💠شهید مطهری، #موفق_ترین شخصیت در ایجاد #وحدت حوزه و دانشگاه @almorsalaat 👇👇
💠شهید مطهری، #موفق_ترین شخصیت در ایجاد #وحدت حوزه و دانشگاه
🔰رهبر معظم انقلاب ۶۳/۲/۱۰
🔺مرحوم مطهری با دو ابزار با دو وسیله میتوانستند تفاهم و نزدیکی بین دو قشر روحانیون و تحصیلکردههای جدید را به وجود بیاورند. یکی تلاش عملی و دیگری غنای شخصیت خودش ایشان.
🔺از لحاظ تلاش عملی خب ایشان در دانشگاه درس گرفتند، با دانشجوها انس پیدا کردند، در مجامع تحصیلکردهها، مهندسین، پزشکان شرکت کردند، به عنوان یک قطب و ملجأ و پناهی برای تحصیلکردههای جدید شدند. آن زمانها، هزاران دانشجو و فارغالتحصیل و کسانی که توی مسائل فرهنگ جدید درس خوانده بودند و تحصیل کرده بودند آقای #مطهری را به عنوان یک ملجأ، یک پناه، یک ملاذ، یک آدمی که حرفشان را میفهمد، میتواند دردهایشان را علاج کند، سؤالاتشان را پاسخ بدهد، به او نگاه میکردند و اینها.
🔺ایشان نوشتههایش، سخنرانیاش در رادیو در آن سالهای اوائل، بعد هم سخنرانیهای گوناگونش در دانشگاههای مختلف، سراسر کشور در این خط بود؛ و شاید بتوانم بگویم ایشان #موفقترین چهرهی روحانی در میان محیطهای فرهنگ جدید بود، یعنی در دانشگاهها و حول و حوش دانشگاهها؛ مثل تحصیلکردهها و فارغالتحصیلها. موفقترین چهره بود، یعنی هیچکدام از این چهرههای تقریب بین روحانی و دانشگاه به قدر ایشان در این جهت موفق نبودند و ایمان آن تحصیلکردههای جدید را جلب نکرده بودند.
🔺دومی غنای شخصیت خود ایشان بود؛ میدانید یکی از چیزهایی که بین این دو قشر را جدا کرده بود این بود که این دو قشر را به هم بیاعتقاد کرده بودند. تحصیلکردههای جدید فارغالتحصیل حوزهی علمیه را یک آدم باسواد نمیدانستند، اصلاً آنچه را که او بلد بود آن را سواد نمیدانستند، به حساب نمیآوردند، علم نمیدانستند.
🔺روحانی در عرف و فرهنگ غربی تزریق شدهی به یک عدهی از تحصیلکردههای ما یک عنصر بیسواد و پرمدعایی بود و به حساب میآمد که اصلاً تضییع وقت بود که انسان با او بنشیند حرف بزند یا خودش را به او نزدیک کند، یعنی او را اصلاً قابل نمیدانستند که یک چهرهی یک شخصی بداند او را.
🔺متقابلاً تحصیلکردهی حوزه علمیه تحصیلکردههای دانشگاهی را با همین چشم نگاه میکرد. علاوه بر اینکه حالا بیدین میدانست آنها را جاهل و عامی هم میدانست. یعنی اهل علم و عوام یک تقسیمی بود در حوزههای علمیه که مردم دنیا دو قسم بودند، یک قسم اهل علم، یک قسم عوام؛ و اهل علم یعنی آنی که تحصیلکردهی حوزه است و عوام یعنی آن کسی که تحصیلکردهی حوزه نیست؛ حالا تحصیلکردهی هر جای دیگر هم میخواهد باشد. دو قشری که هر دو اهل علمند، هر دو اهل تحصیلاتند، هر دو با مغز و با تفکر و تعقل سر و کار دارند و همدیگر را بیسواد میدانند، شما طبیعی است که فرض کنید اینها اصلاً به هم نزدیک نشوند، با هم آشنا نشوند.
🔺مرحوم مطهری جزو شخصیتهایی بود، جزو پیشروان کاروان تقریب روحانی و دانشجو بود که با قوّت و صلابت شخصیت علمی خودش مخاطبین خودش را متواضع کرد در مقابل خود. یعنی هنگامی که ایشان وارد دانشگاه شد و افرادی در رشتههای مختلفِ متناسب با شخصیت آقای مطهری وقتی با ایشان برخورد کردند، از ایشان استفهام کردند، با ایشان مسألهای را مطرح کردند، با یک مغز بزرگ، با یک اندیشهی عمیق، با یک ذهن باز مواجه شدند.
🔺یک مرد متفکر قوی صاحبنظر که در - رشتهاش فلسفه و فقه بود، ولی بعد جامعهشناسی مطالعه کرده بود، اقتصاد مطالعه کرده بود، فلسفههای اروپایی را مطالعه کرده بود و افرادی از متخصصین و صاحبنظران این رشتهها به خود جذب کرده بود - ایشان در این اواخر یک درس جامعهشناسی اسلامی فلسفهی تاریخ داشت، که خب یک عدهای از افراد صاحبنظر، اساتید فن، اساتید بههرحال درس ایشان شرکت میکردند که خود ایشان برای من نقل کردند که دو تا درس ایشان داشتند میگفتند یکی دانشجوها شرکت میکنند یکی اساتید، این درسی بود که اساتید شرکت میکردند. فلسفهی هِگِل را مثلاً ایشان آنچنان قوی و خوب آگاه بود و فراگرفته بود با آن قوّت علمیای که داشت که خب کسانی که توی این رشتهها، توی این معقولات کار میکردند شخصیت ایشان را و ارزش ایشان را درک میکردند.
🔺پس شخصیت علمی و قوی مرحوم شهید مطهری هم بیشترین تأثیر را در نزدیکی این دو قشر داشت. یعنی وقتی که تحصیلکردههای جدید نگاه میکردند میدیدند، یک روحانی عالمِ متفکرِ فاضلی مثل شهید آقای مطهری را در مقابل خودشان دارند. از طرفی وقتی که در حوزههای علمیه - که خب شخصیت آقای مطهری در حوزهها واضح بود برای بیشتر افرادی که در حوزهها بودند - وقتی میدیدند ایشان دل به قشر تحصیلکردهی جدید بسته و با اینها سر و کار دارد آنها هم یک حالت تقارب و تفاهمی برایشان به وجود میآمد.
#کلام_ولی #اندیشه_مطهر
#وحدت_حوزه_و_دانشگاه #حوزه_علمیه
@almorsalaat
🌀#غدیر| معرفی مقاله: "الغدیر" و وحدت اسلامی
🔻رهبرانقلاب: مسأله غدیر میتواند مایه وحدت باشد؛ همچنان که مرحوم آیةاللَه شهید مطهری مقالهای با عنوان «الغدیر و وحدت اسلامی» دارد. او کتاب الغدیر را - که درباره مسائل مربوط به غدیر است - یکی از محورهای #وحدت اسلامی میداند که درست هم هست. ممکن است به نظر عجیب بیاید، اما واقعیت مطلب همین است. خودِ مسأله غدیر، غیر از جنبهای که شیعه آن را به عنوان اعتقاد قبول کرده است - یعنی حکومت منصوب امیرالمؤمنین علیهالصلاةوالسلام از طرف پیامبر که در حدیث غدیر آشکار است - اصل مسأله ولایت هم مطرح شده است. این دیگر شیعه و سنی ندارد. اگر امروز #مسلمانان جهان و ملتهای کشورهای اسلامی، شعار ولایت اسلامی سر دهند، بسیاری از راههای نرفته و گرههای ناگشوده امت اسلامی باز خواهد شد و مشکلات کشورهای اسلامی به حل نزدیک خواهد گشت. ۷۹/۰۱/۰۶
📖لینک مطالعه مقاله👇
http://mortezamotahari.com/fa/BookView.html?BookId=424&BookArticleID=130896&Change=Prev
#اندیشه_مطهر #اهل_بیت #کلام_ولی #کتابخانه_مجازی
@almorsalaat
🌀#یادداشت| چند نکته مهم در سخنرانی رهبر معظم انقلاب به مناسبت میلاد پیامبر ص و روز وحدت (2آبان)
▫️سخنرانی رهبر معظم انقلاب سه بخش عمده داشت:
1️⃣بخش اول در مورد جامعیت دین و اینکه ما باید حق جامعیت دین را ادا کنیم.
▪️لذا فرمودند: « «اداء حق»، در درجهی اوّل این است: تلاش کنیم نظر اسلام را دربارهی خودش که به کدام عرصه از عرصههای زندگی اهتمام میورزد، در آنها نظر دارد، اقدام دارد، تبیین کنیم، ترویج کنیم، بیان کنیم؛ اوّلقدم این است، بعد هم سعی کنیم [این مطلب] تحقّق پیدا کند.»
2️⃣بخش دوم درباره وحدت اسلامی بود. در این بخش 6نکته بسیار مهمی را از لزوم وحدت و نتایج آن بیان داشتند.
▪️من جمله اینکه فرمودند: «اتّحاد مسلمانان یک فریضهی قطعیِ قرآنی است؛ این یک چیز دلبخواه نیست؛ این را به عنوان یک وظیفه باید نگاه کنیم ... چرا ما این را به یک امر اخلاقی تبدیل میکنیم؟ این یک دستور است، یک حکم است که باید بر طبق این عمل کرد»
▪️و همچنین فرمودند: «وقتی که این همافزایی وجود داشته باشد، حتّی آنهایی که مایلند ــ و مانعی هم نیست ــ که تعامل با غیر مسلمانها داشته باشند، با دست پُر وارد این تعامل میشوند»
3️⃣بخش سوم پیرامون خصال نبی اکرم (ص) به عنوان اسوه حسنه نکاتی را افاضه فرمودند. در این بخش سه خصلت عمده را مطرح فرمودند: صبر، عدالت، اخلاق. و همه خصوصا مسئولین را توصیه به پیروی از حضرت (ص) کردند.
♨️سه نکته برجسته:
در هنگام مطالعه بیانات آقا، سه نکته مهم نظر بنده را جلب کرد.
1️⃣نکته اول در مورد رعایت #عدالت در #فضای_مجازی بود: « امروز در فضای مجازی انسان گاهی اوقات بیعدالتی مشاهده میکند؛ خلاف میگویند، تهمت میزنند، دروغ میگویند، قول بغیر علم میگویند؛ اینها بیعدالتی است، اینها نباید انجام بگیرد. آن کسی که با فضای مجازی سر و کار دارد، باید خودش مراقبت کند، و آن کسی که فضای مجازی را در اختیار دارد، بایستی مراقبت مضاعف بکند که این کارها انجام نگیرد.»
2️⃣یک نکته برجسته دیگر ارتباط دادن مسئله #تمدن_اسلامی به #وحدت بود: «یکی از اهداف نظام جمهوری اسلامی و اهداف انقلاب اسلامی، ایجاد تمدّن نوین اسلامی است: تمدّن اسلامی با نگاه به ظرفیّتهای امروز و حقایق و واقعیّات امروز. این کار جز با اتّحاد شیعه و سنّی امکانپذیر نیست؛ این را تنها یک کشور و یک فرقه نمیتواند انجام بدهد؛ برای این بایستی همه با هم همکاری کنند»
3️⃣و نکته سوم که به نظر بنده شاید مهمترین نکته و رفتار حضرت آقا در این سخنرانی بود، این بود که فرمودند: «خصال حمیدهی پیغمبر یکی دو تا ده تا که نیست؛ از همسر مکرّم پیغمبر دربارهی اخلاق پیغمبر سؤال کردند، فرمود: کانَ خُلقُهُ القُرآن قرآن مجسّم، پیغمبر است».
🔺اهمیت این نکته در نظر بنده از این جهت است که ایشان در این سخنرانی که به مناسبت وحدت است از بین این همه روایت که در مورد اخلاق پیامبر (ص) وجود دارد، فقط همین یک روایت را که ناقل آن عائشه است (ریاض السالکین ج1 ص158)، نقل کردند و علاوه بر این از ایشان به «همسر مکرم» تعبیر نمودند.
🔺این نکته اگر اتفاقی نباشد (که قطعا نیست) می تواند حاوی پیامی در زمینه وحدت و برشی از نظام فکری رهبری در موضوع وحدت باشد. باید دید کدام نگاه به اهل سنت و روایات و منابع آنهاست که می تواند این چنین با آنها موجه شود؟
📝حتما متن کامل این سخنرانی را بخوانید و یا بشنوید👇👇
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=48891#_ftnref27
✍️محسن ابراهیمی 00/08/06
#کلام_ولی #تمدن_اسلامی
@almorsalaat
هدایت شده از دروس اساتید المرسلات
📣سلسله نشست های زنده #مدرسه_مجازی_المرسلات
♦️#وحدت و #بساطت وجود از منظر علامه طباطبایی و آیت الله مصباح یزدی بر اساس کتاب «#در_آستانه_حکمت»
🎙با ارائه حجت الاسلام محسن ابراهیمی
⏰دوشنبه ۱۶آذر۱۴۰۰، ساعت۱۹
📡پخش زنده از اسکای روم 👇👇👇
https://www.skyroom.online/ch/u09379448686/amin1
#فلسفه #نشست_هفتگی
@almorsalaat
@majazi_almorsalaat
❇️شهید مطهری، #موفق_ترین شخصیت در ایجاد #وحدت حوزه و دانشگاه
🔰رهبر معظم انقلاب ۶۳/۲/۱۰
◽️مرحوم مطهری با دو ابزار با دو وسیله میتوانستند تفاهم و نزدیکی بین دو قشر روحانیون و تحصیلکردههای جدید را به وجود بیاورند. یکی تلاش عملی و دیگری غنای شخصیت خودش ایشان.
◽️از لحاظ تلاش عملی خب ایشان در دانشگاه درس گرفتند، با دانشجوها انس پیدا کردند، در مجامع تحصیلکردهها، مهندسین، پزشکان شرکت کردند، به عنوان یک قطب و ملجأ و پناهی برای تحصیلکردههای جدید شدند. آن زمانها، هزاران دانشجو و فارغالتحصیل و کسانی که توی مسائل فرهنگ جدید درس خوانده بودند و تحصیل کرده بودند آقای #مطهری را به عنوان یک ملجأ، یک پناه، یک ملاذ، یک آدمی که حرفشان را میفهمد، میتواند دردهایشان را علاج کند، سؤالاتشان را پاسخ بدهد، به او نگاه میکردند و اینها.
◽️ایشان نوشتههایش، سخنرانیاش در رادیو در آن سالهای اوائل، بعد هم سخنرانیهای گوناگونش در دانشگاههای مختلف، سراسر کشور در این خط بود؛ و شاید بتوانم بگویم ایشان #موفقترین چهرهی روحانی در میان محیطهای فرهنگ جدید بود، یعنی در دانشگاهها و حول و حوش دانشگاهها؛ مثل تحصیلکردهها و فارغالتحصیلها. موفقترین چهره بود، یعنی هیچکدام از این چهرههای تقریب بین روحانی و دانشگاه به قدر ایشان در این جهت موفق نبودند و ایمان آن تحصیلکردههای جدید را جلب نکرده بودند.
◽️دومی غنای شخصیت خود ایشان بود؛ میدانید یکی از چیزهایی که بین این دو قشر را جدا کرده بود این بود که این دو قشر را به هم بیاعتقاد کرده بودند. تحصیلکردههای جدید فارغالتحصیل حوزهی علمیه را یک آدم باسواد نمیدانستند، اصلاً آنچه را که او بلد بود آن را سواد نمیدانستند، به حساب نمیآوردند، علم نمیدانستند.
◽️روحانی در عرف و فرهنگ غربی تزریق شدهی به یک عدهی از تحصیلکردههای ما یک عنصر بیسواد و پرمدعایی بود و به حساب میآمد که اصلاً تضییع وقت بود که انسان با او بنشیند حرف بزند یا خودش را به او نزدیک کند، یعنی او را اصلاً قابل نمیدانستند که یک چهرهی یک شخصی بداند او را.
◽️متقابلاً تحصیلکردهی حوزه علمیه تحصیلکردههای دانشگاهی را با همین چشم نگاه میکرد. علاوه بر اینکه حالا بیدین میدانست آنها را جاهل و عامی هم میدانست. یعنی اهل علم و عوام یک تقسیمی بود در حوزههای علمیه که مردم دنیا دو قسم بودند، یک قسم اهل علم، یک قسم عوام؛ و اهل علم یعنی آنی که تحصیلکردهی حوزه است و عوام یعنی آن کسی که تحصیلکردهی حوزه نیست؛ حالا تحصیلکردهی هر جای دیگر هم میخواهد باشد. دو قشری که هر دو اهل علمند، هر دو اهل تحصیلاتند، هر دو با مغز و با تفکر و تعقل سر و کار دارند و همدیگر را بیسواد میدانند، شما طبیعی است که فرض کنید اینها اصلاً به هم نزدیک نشوند، با هم آشنا نشوند.
◽️مرحوم مطهری جزو شخصیتهایی بود، جزو پیشروان کاروان تقریب روحانی و دانشجو بود که با قوّت و صلابت شخصیت علمی خودش مخاطبین خودش را متواضع کرد در مقابل خود. یعنی هنگامی که ایشان وارد دانشگاه شد و افرادی در رشتههای مختلفِ متناسب با شخصیت آقای مطهری وقتی با ایشان برخورد کردند، از ایشان استفهام کردند، با ایشان مسألهای را مطرح کردند، با یک مغز بزرگ، با یک اندیشهی عمیق، با یک ذهن باز مواجه شدند.
◽️یک مرد متفکر قوی صاحبنظر که در - رشتهاش فلسفه و فقه بود، ولی بعد جامعهشناسی مطالعه کرده بود، اقتصاد مطالعه کرده بود، فلسفههای اروپایی را مطالعه کرده بود و افرادی از متخصصین و صاحبنظران این رشتهها به خود جذب کرده بود - ایشان در این اواخر یک درس جامعهشناسی اسلامی فلسفهی تاریخ داشت، که خب یک عدهای از افراد صاحبنظر، اساتید فن، اساتید بههرحال درس ایشان شرکت میکردند که خود ایشان برای من نقل کردند که دو تا درس ایشان داشتند میگفتند یکی دانشجوها شرکت میکنند یکی اساتید، این درسی بود که اساتید شرکت میکردند. فلسفهی هِگِل را مثلاً ایشان آنچنان قوی و خوب آگاه بود و فراگرفته بود با آن قوّت علمیای که داشت که خب کسانی که توی این رشتهها، توی این معقولات کار میکردند شخصیت ایشان را و ارزش ایشان را درک میکردند.
◽️پس شخصیت علمی و قوی مرحوم شهید مطهری هم بیشترین تأثیر را در نزدیکی این دو قشر داشت. یعنی وقتی که تحصیلکردههای جدید نگاه میکردند میدیدند، یک روحانی عالمِ متفکرِ فاضلی مثل شهید آقای مطهری را در مقابل خودشان دارند. از طرفی وقتی که در حوزههای علمیه - که خب شخصیت آقای مطهری در حوزهها واضح بود برای بیشتر افرادی که در حوزهها بودند - وقتی میدیدند ایشان دل به قشر تحصیلکردهی جدید بسته و با اینها سر و کار دارد آنها هم یک حالت تقارب و تفاهمی برایشان به وجود میآمد.
#کلام_ولی
@almorsalaat
📌از حکمت تا سیر و سلوک
تا به حال زیاد شنیده ایم که:
▫️آیا فلسفه در معنویت تأثیر دارد یا خیر؟
▫️آیا جهان بینی می تواند راه رسیدن به سعادت را برای ما مشخص کند؟
▫️چگونه از گزاره های حقیقی به مسیر عملی در سلوک برسیم؟
🔹صوت های #بدایه_الحکمه استاد علی فرحانی را پیش تر یک دور گوش داده بودم ولی بار دوم بهره دیگری برایم داشت که از مهمترین آن ها، استفاده استاد از براهین فلسفی در تبیین معارف عرفانی و #قرآن است. صوت زیر نمونه ای از همین موارد است که استاد در 10 دقیقه سرفصل های بسیار مهمی را مطرح می کنند و نتیجه آن را در تبیین حرکت معنوی انسان نشان می دهند.
🔹بحث درباره معیت علت و معلول است. #علامه_طباطبایی پس از اثبات معیت، معنای عمیقتری از علیت را مطرح می کنند که همان اضافه اشراقی معلول به علت است. در این معنا از علیت، حقیقتِ معلول عین ربط و عین فقر به علت است و هیچ استقلالی ندارد.
🔹استاد فرحانی ابتدا این معنا را از آیات قرآن تبیین می کنند: «و اذ اخذ ربک من بنی آدم من ظهورهم ذریاتهم اشهدهم علی انفسهم فقال الست بربکم قالوا بلی» تنها در صورتی شهود نفس به تصدیق #توحید_ربوبی منجر می شود که حقیقت معلول عین #ربط و #فقر به علت باشد و هیچ استقلالی نداشته باشد. هر گونه استقلال بینی مانع از وصول به توحید ربوبی است. برهان اضافه اشراقی این حقیقت قرآنی را با زبان فلسفه تبیین می کند تا عقول بشر آن را درک کرده و تصدیق کنند. اضافه اشراقی مدیون #حکمت متعالیه و حکمت متعالیه مدیون مشاهدات عرفانی و عرفان مدیون قرآن است.
🔹استاد از امام خمینی جمله ای را نقل می کنند که حقیقت مجاهده را #تعبد به دستور خدا می دانند نه خدمت به خلق و یا انگیزه های دیگر. ایشان می فرمایند مسأله این نیست که انسان فطرتاً خدمت به مستضعفین را دوست دارد بلکه حقیقت مسأله در تعبد و تسلیم فرمان خداست. #فطرت وسیله ای است برای رسیدن به تعبد. فطرت ممکن است با زنگار طبیعت آغشته شده و مرز آن با القائات شیطان مشخص نشود.
🔹مرحوم #استاد_مطهری وحدت ادیان الهی را با توجه به همین نکته استفاده می کنند. ایشان می فرمایند اساس اسلام وحدت شیعه و سنی نیست بلکه #وحدت ادیان توحیدی است. «قل تعالوا الی کلمه سواء بیننا و بینکم الا نعبد الا الله» اگر اهل کتاب هم اهل ایمان و تقوا باشند ابواب آسمان بر آن ها گشوده خواهد شد.( وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَىٰ آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ) با تقوای اهل کتاب از فاسق مسلمان نزد خدا بالاتر است چون ملاک #توحید است اگر کسی در اندیشه توحیدی راسخ شود و به دلیل استضعاف فکری به شریعت دیگر ادیان در بیاید اما تعبدا و خالصا الی الله عمل کند اجرش از آدم مسلمان شیعه که در محضر خدا به راحتی گناه می کند، بیشتر است. آنچه مهم است این است که بنای بر اطاعت الهی دارد و قصد مخالفت نمی کند.
🔹عرفای ما از همین قاعده اضافه اشراقی و فنای معلول در علت، دستور العمل های سیر و سلوکی استفاده می کردند. مرحوم #ملکی_تبریزی از همین آیه و همین برهان دستور به جمع موهومات و تفکر در عدم می دادند تا جایی که تجلی سلطان معرفت محقق شود. قسمتی از نسخه ایشان به مرحوم #محقق_اصفهانی در نامه ذیل آمده است که می فرمایند:
📌 «و اما فکر برای مبتدی می فرمودند: در مرگ فکر بکن تا آن وقتی که از حالش می فهمیدند که از مداومت این مراتب گیج شده فی الجمله استعدادی پیدا کرده آن وقت به عالم خیالش ملتفت می کردند تا آنکه خود ملتفت می شد چند روزی همه روز و شب فکر در این می کند که بفهمد که هرچه #خیال می کند و می بیند خودش است و از خودش خارج نیست. اگر این را #ملکه می کرد خودش را در #عالم_مثال می دید یعنی حقیقت عالم مثالش را می فهمید و این معنی را ملکه می کرد. آن وقت می فرمودند که باید فکر را تغیر داد و همه صورتها و موهومات را محو کرد و فکر در عدم کرد، و اگر انسان این را ملکه نماید لا بد تجلّی #سلطان_معرفت خواهد شد. یعنی تجلّی حقیقت خود را به #نورانیت و بی صورت و #حدّ با کمال بهاء فائز آید، و اگر در حال #جذبه ببیند بهتر است بعد از آنکه راه ترقیات عوالم عالیه را پیدا کرد هر قدر سیر بکند اثرش را حاضر خواهد یافت.
به جهت ترتیب این عوالم که باید انسان از این عوالم #طبیعت اول ترقی به عالم #مثال نماید، بعد به عالم #ارواح و انوار حقیقیه البته #براهین_علمیه را خودتان احضر هستید. »
🔹اخلاق و زهد و عبادت همگی بدون علم ممکن است ولی #عرفان از منظر امام خمینی (ره) همیشه همراه با علم و حکمت است. عرفان با تبدیل علم الیقین به #عین_الیقین از طریق ریاضات، علم را بر قلب حک می کند. این امر بدون علمِ سابق امکان ندارد. #اضافه_اشراقی یکی از این موارد است تا ما مسیر #حکمت را به #سیر_و_سلوک ختم کنیم. رزقنا الله و ایاکم.
🔰حجت الاسلام سید مجتبی جواهری
@almorsalaat
📌حتما #بشنوید 👇👇
♨️ امیرالمؤمنین(علیه السلام) محور وحدت مذاهب و فرق اسلامی
🔰 رهبر معظم انقلاب
💢💢💢💢💢💢
💠 امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) شخصیتی است که همهی فرق اسلامی دربارهی عظمت او، دربارهی خصوصیات او و دربارهی شأن و منزلت والای او در اسلام، با یکدیگر اتفاق نظر دارند.
💠 لذا به جرأت میتوان گفت که علیبنابیطالب (علیه الصّلاة و السّلام)، میتواند نقطهی اشتراک و تلائم و #همبستگی میان فِرق اسلامی قرار بگیرد.
💠 در همهی زمانها و دورهها، فرقههای اسلامی - به جز گروه ناچیز و اندک نواصب که خارج از فِرق اسلامی هستند - شأن امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) را همان شأن والا و برجسته و ممتازی میدانستند که شما در کتابهای #فریقین - چه شیعه و چه سنی - ملاحظه میکنید.
⭕️ بنابراین #امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) ملتقی و محل اشتراک فرقههای اسلامی است و میتواند منبعی برای #وحدت بین مسلمین به حساب بیاید.
📚 بیانات در سالروز میلاد امیرالمومنین علیه السلام 1387
#کلام_ولی
#امامت
#وحدت
@almorsalaat
المرسلات
♨️ #تدریس #فلسفه: کتاب نهایه الحکمه 🔰استاد علی فرحانی استاد علی فرحانی در سال تحصیلی ۹۷-۹۶ تدریس ن
📝#نهایه_الحکمه| عرض ذاتی در نگاه علامه طباطبایی (مبتنی بر مدخل نهایه الحکمه)
📌تقریر تدریس نهایه الحکمه استاد علی فرحانی
🌀حکماء و اصولیین در باب نظام پیکربندی علوم و عرض ذاتی مباحث بسیار زیادی را مطرح کرده اند و اگرچه برخی اشکالاتی گرفته اند اما حکماء از قدیم الایام قائل اند اولا ملاک برهانی در تمایز و تبویب علوم وجود دارد و ثانیا قابل کشف هم هست و ثالثا این ملاک، عرض ذاتی است.
🌀تفسیری که ایت الله فاضل در ایضاح الکفایه از عرض ذاتی دارند مبنی بر اینکه عرض همان عرض کلیات خمس باشد، صحیح نیست بلکه همانطور که منطقیین میگویند عرض از باب عروض و به معنای #حمل است، ذاتی هم از باب علیت است یعنی محمولی که معلول موضوع خود باشد.
🌀همانطور که در باب برهان مطرح است، برهان یا إن است یا لم است. برهان لم دو قسم است یا حدوسط علت ثبوت الاکبر است و یا علت ثبوت اکبر برای اصغر است. برهان إن هم دو قسم است یا اینکه حدوسط معلول حداکبر است یا هر دو معلولین لعله ثالثه هستند.
🌀مصب این دو برهان، اتحاد خارجی دو پدیده است یعنی علیت به عنوان یک رابطه حقیقی و یک اضافه مقولی بین آن دو پدیده برقرار است.
🌀به عبارت دیگر یکی از شروط باب برهان منطق، ذاتی بودن محمول برای موضوع است ذاتی بودن یعنی وجود #علیت_ماهوی و علیت مقولی(علیت صورت نوعیه برای اثر و عرض خود) بین موضوع و محمول که در نتیجه آن، موضوع و محمول در خارج به وسیله وجود ربطی با هم متحد شده اند مانند گزاره «انسان ضاحک»!
🌀بر همین اساس است که تفکیک علوم حقیقی از اعتباری معلوم میشود زیرا این علوم اعتباری هستند که این ضابط برهانی در آنها جاری نشود.(حاشیه اسفار. ج اول. ص 30)
🌀ولی همانطور که علامه در حاشیه اسفار(جلد اول ص 24) تبیین میکنند این نظام برهانی، اجنبی از فلسفه است بلکه تبویب و تمایز فلسفه با نظام مختص به خود صورت میگیرد.
🌀راز این مطلب در نگاه خاص علامه به فلسفه است:
❇️ اولا علامه مصر اند فلسفه به عنوان اعم العلوم، با اولین ادراکات بشر (علوم حسی) شروع شده و مبتنی بر یک #سیر_ریاضی آن هم بدون کوچکترین اصل موضوعی، طی مسیر میکند.
❇️ ثانیا علامه مبتنی بر تدقیق موضوع فلسفه (بدون اینکه وارد اصالت الوجود شوند) قائل اند:
🌀بوعلی در الهیات بالمعنی الاخص شفا (مبحث توحید صفاتی) تصریح میکند که براهین منطقی، مشکل خداشناسی را حل نمی کند. چه اینکه در فضای خداشناسی، #وحدت حاکم است نه اتحاد زیرا هیچ شائبه کثرت و دوئیتی نیست.
🌀به عبارت دیگر بر اساس اینکه واجب تعالی «علمٌ کله و حیاةٌ کله و قدرةٌ کله بوجود واحد بسیط بحت جمعی» ذاتی در باب خداشناسی با ذاتی در باب برهان منطق، مشترک لفظی اند، یکی در فضای وحدت(نفی دوئیت) و یکی در فضای اتحاد بین دو موجود است.
🌀حال مرحوم علامه در #مدخل_نهایه_الحکمه تصریح می کند همین مطلب فوق الذکر که بوعلی در خداشناسی بیان کرده است در #تمام_فلسفه جاری میشود زیرا موضوع گزاره های فلسفی عین محمول خودش است و چیزی خارج از آن نیست.
🌀به عبارت دیگر موضوع فلسفه عین همه واقعیات است زیرا موضوع آن #واقعیت است نه #امر_واقعیت_دار. هیچ مفهومی در علم فلسفه که دوئیت با موجود داشته باشد نداریم. بلکه همه محمولات مساوی و مساوق با موضوعات خود اند.
🌀لذا حاکم بر گزاره های فلسفی، وحدت و تساوق است نه اتحاد به همین خاطر تمام براهین فلسفی مانند براهین خداشناسی، نه برهان إن اند نه برهان لم! بلکه از سنخ #ملازمات_عامه اند که در فضای تساوق جاری میباشند.
🌀 البته آیت الله مصباح (امر ثالث تعلیقه 8 بر نهایه) اشکال می کنند مراد فلاسفه از «علیت» اعم از علیت در فضای اعتبارات عقلی (تقرر ماهیت) و علیت در وجود خارجی است. پس جائی که دو مفهوم هم با هم تساوق خارجی دارند اما بین انها در مرحله عقل زایش علی باشد، برهان لم برقرار است. لذا در خداشناسی و فلسفه هم برهان لم جاری است.
🌀اما این اشکال وارد نیست زیرا اولا وجود علیت در ذهن بدون وجود علیت در خارج مستلزم سفسطه در ادراکات است. ثانیا مقام تقرر ماهوی، ذهن و علم حصولی نیست بلکه یک رتبه از نفس الامر است. ثالثا نفس الامر، رتبه ای از عالم واقع است. لذا قدماء فلسفه اساسا چیزی به نام علیت مفهومی و علیت بین مفاهیم ندارند.
🌀من هنا یظهر:
1⃣ مبتنی بر آنچه گفته شد، ماهیت در هلیات بسیطه، ماهیت و حد نیستند بلکه عین محمول خود هستند لذا جمیع هلیات بسیطه، فلسفی و داخل فلسفه اند اما چون عمر و توان ما کفاف بحث از جمیع آنها را نمیدهد بحث از آنها را کنار میگذاریم
2⃣ آنچه علامه نسبت به نفی براهین منطقی در فلسفه گفتند صرفا ناظر به هلیات بسیطه نیست بلکه علامه در امر تاسع از اصاله الوجود، تصریح میکنند حتی با نظر به هلیات مرکبه ای که در فلسفه هست، لا مجری للبرهان اللم فی الفلسفه الالهیه.
3⃣ موضوع فلسفه اعم از سائر علوم است اما این اعمیت یک #اعمیت_ثبوتی است نه اثباتی.
ثبوت جمیع علوم متوقف بر فلسفه است اگرچه اثبات آنها متوقف بر آن نباشد، زیرا علوم از #ماهیات_محققه(ماحقیقیه) بحث می کنند در حالی که این ماهیات، واقعیت خود را از موضوع فلسفه گرفته اند لذا به خلاف آنچه آیت الله جوادی در رحیق مختوم( ج اول ص 216) میفرمایند، علامه قائل اند فلسفه #احاطه_قیومی بر جمیع علوم دارد و با هر علمی حاضر است نه اینکه مرز ان تمام شده و مرز علم بعد شروع شود.
4⃣ به خلاف آنچه آیت الله فیاضی در تفسیر عبارت علامه فرموده اند، در نگاه علامه اعمیت فلسفه را نباید بنابر تقسیمات حکمت توضیح داد زیرا مرحوم علامه اساسا #تقسیمات_حکمت را #غلط و #غیر_مفید میداند و به همین خاطر نه در بدایه الحکمه و نه نهایه الحکمه اسمی از آن نمی آورد.(اشکالات متعدد علامه به تقسیمات حکمت، محتاج متن مستقلی است)
5⃣خامسا مبتنی بر اینکه غایت، موجودی است که در اثر علم برهانی و مبتنی بر برهان اثبات میشود، هیچ غایتی و هیچ موجودی «خارج از فلسفه» وجود ندارد تا فلسفه آن را اثبات کند زیرا موضوع فلسفه عین همه موجودات است لذا اساسا علم فلسفه #غایت_ندارد.
❇️ آنچه گفته شد مبتنی بر مدخل نهایه الحکمه و مساله عرض ذاتی به معنای ملاک برهانی اکتشاف جدید و نیل به معلوم جدید بر اساس نظام واقع است اما این مبحث به طور کلی فارغ از #پیکربندی (تمایز و تبویب) علم فلسفه است. زیرا در نگاه علامه، علم ما بین الدفتین که مسمی به علم فلسفه است مرکبی اعتباری است و پیکربندی آن بر اساس ملاک #غرض_تدوین است.
✍️احسان چینی پرداز (@Chinipardaze)
#پای_درس_استاد #فلسفه #نهایه_الحکمه
#در_محضر_علامه
@almorsalaat
♨️♨️ فکر #وحدت دین و سیاست را هم در #تفقه و هم در عمل دنبال بکنید
🔰 رهبر معظم انقلاب
💢💢💢💢💢💢
💠 فکر وحدت دین و سیاست را، هم در تفقه و هم در عمل دنبال بکنید.... ما بایستی این فکر را در حوزه ریشه دار کنیم
🔻 به این شکل که هم فقاهت را اینطور قرار دهیم ... یعنی استنباط فقهی، بر اساس فقهِ ادارۀ نظام باشد؛ نه فقه ادارۀ فرد.
💠 فقه ما از طهارت تا دیات، باید ناظر به ادارۀ یک کشور، ادارۀ یک جامعه و ادارۀ یک نظام باشد. شما حتی در باب طهارت هم که راجع به ماء مطلق یا فرضاً ماء الحمّام فکر می کنید، باید توجه داشته باشید که این در یک جا از ادارۀ زندگی این جامعه، تأثیری خواهد داشت
🔻 تا برسد به ابواب معاملات و ابواب احکام عامّه و احوال شخصی و بقیّۀ ابوابی که وجود دارد
🔻 بایستی همۀ این ها را به عنوان جزئی از مجموعۀ ادارۀ یک کشور، استنباط بکنیم.
🔻 این در استنباط اثر خواهد گذاشت و گاهی تغییرات ژرفی را به وجود خواهد آورد
📚 بیانات در ابتدای درس خارج 70/06/31
#کلام_ولی
#حوزه_علمیه
#تمدن_اسلامی
#حوزه_و_انقلاب
@almorsalaat