eitaa logo
المرسلات
10.3هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
549 ویدیو
40 فایل
🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد 📌تبیین دیدگاه های امام، رهبری، علامه طباطبایی، شهید مطهری 🔰آثار و دروس استاد علی فرحانی 📌آموزش دروس حوزوی 📞 ارتباط با ادمین: @admin_morsalat
مشاهده در ایتا
دانلود
♨️ برهان و عرض ذاتی 🔰استاد علی فرحانی 💠مبحث و ملاک آن، مسئله ای است که معمولا در ابتدای علم اصول و علم فلسفه، مطرح می شود. یکی از اقوال در بحث تمایز علوم، «» است و غالب حکما قائل اند که ملاک تمایز علوم «موضوع» است. از آنجایی که موضوع علم را چنین تعریف کرده اند که «ما یبحث فیه عن اعراضه الذاتیه» ، بحث ملاک تمایز علوم به بحث از چیستی «» کشیده می شود. 💠 محققین از حکما، قائلند که قول به موضوع علم و عرض ذاتی و معنای آن، بر اساس قرارداد و تسالم نیست بلکه این مطلب حاصل دقت نظر در مسئله «» است. لذا بحث تمایز علوم به بحث «برهان» در علم منطق و «» می رسد. «برهان» که وسیله ای برای رسیدن به یقین بالمعنی الاخص می باشد، عصاره علم منطق است و برای فهم جایگاه آن لازم است که سازمان منطقی صحیحی در ذهن داشته باشیم. 💠 استاد علی فرحانی در ابتدای تدریس کتاب بدایه الحکمه، به مناسبت اینکه علامه در مورد موضوع فلسفه می فرمایند: «موضوعها- الذی یبحث فیه عن اعراضه الذاتیه- هو الموجود بما هو موجود»، به بحث «موضوع علم» می پردازند و با توجه به توضیحی که بیان شد، برای مشخص شدن معنای «» و جایگاه باب «»، یک دوره سازمان کتاب «» را مرور می کنند و خصوصا باب «برهان» این کتاب را توضیح می دهند. این بحث هم در مقدمه بدایه سال 89 و هم سال 86 بیان شده است و هر کدام در عین اینکه موضوع واحدی دارند، دارای مزایای خاصی هستند. 💠 استماع هر دو دوره برای کسانی که می خواهند ای از کتاب المنطق خصوصا باب برهان داشته باشند و همچنین بحث موضوع علم و عرض ذاتی را فراگیرند، توصیه می شود. ✅ برهان و عرض ذاتی، 👈مقدمه بدایه،سال86، 9جلسه ✅ برهان و عرض ذاتی 👈 مقدمه بدایه، سال 89، 10جلسه ⬇️لینک دانلود 👇👇 http://soda96.ir/araz-zati/ @almorsalaat
نظام معرفتی شیعه و دستگاه اصولی امام.mp3
13.77M
🔊| دستگاه استنباطی حضرت امام مبتنی بر نظام معرفتی شیعه است. 🎙استاد علی فرحانی 📌استاد در این گفتار به نکات بسیار مهم و جالبی از نظام معرفتی شیعه می پردازند. توصیه می کنم حتما بشنوید. ♨️ متن کامل بیانات استاد👇👇👇 https://s18.picofile.com/file/8435628342/40.pdf.html @almorsalaat
| وقتی به حرم مشرف شدی چیز کم نخواه 🔹فراموش نمی‌کنم که در عهد کودکی که به دبستان می‌رفتم، برای اولین بار از یزد به قم مسافرت کردم و در مسیر، راننده برای اینکه خوابش نرود با ما صحبت می‌کرد و گاهی پشت فرمان سوره یوسف را از حفظ می‌خواند. 🔹او به من گفت: اکنون که می‌خواهی به قم بروی و به زیارت حضرت معصومه(سلام الله علیها) مشرف شوی، از آن حضرت چه می‌‌خواهی؟ گفتم نمی‌دانم که چه بخواهم. او از من پرسید که ثروتمندترین افراد در شهر شما کیست؟ من کسی را که در آن زمان معروف بود در یزد از همه ثروتمندتر است نام بردم. گفت اگر گدایی با زحمت و با راضی کردن دربان خانه آن شخصْ خودش را به او رساند و درخواست یک ریال کرد، مردم به او نمی‌خندند که چه انسان احمقی است که از چنین ثروتمندی پول حقیر و بی‌ارزشی را درخواست می‌‌کند؟ 🔹او به من گفت که وقتی به حرم مشرف شدی چیز کم نخواه و درخواست مال دنیا که ناچیز و حقیر است از حضرت معصومه(سلام الله علیها) نداشته باش. آن راننده که امیدوارم خداوند با پیشوایان معصومش محشورش گرداند، به من درس اخلاق داد و به من یادآور شد که نهایت دون‌همتی است که انسان در مکان‌های مقدس و روزها و شب‌های خاصی چون ماه مبارک رمضان و شب‌های قدر درخواست‌های حقیر دنیوی از خداوند داشته باشد. بلکه در این فرصت‌های طلایی و ارزشمند باید از خداوند تعالی توفیق بندگی و نیل به رضوان و مقام قرب الاهی را درخواست کرد. 📚آیت الله مصباح یزدی، سجاده های سلوک ص282 @almorsalaat
🌀| فهو من أبده البديهيات 🔹«وَ يَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ الْمُبِينُ‌» و الآية من غرر الآيات القرآنية تفسّر معنى معرفة الله فإن قوله: «وَ يَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ الْمُبِينُ‌» يُنبئ أنه تعالى هو الحق لا سترة عليه بوجه من الوجوه و لا على تقدير من التقادير فهو من أبده البديهيات التي لا يتعلق بها جهل لكن البديهي ربما يغفل عنه 🔹فالعلم به تعالى هو ارتفاع الغفلة عنه الذي ربما يعبر عنه بالعلم، و هذا هو الذي يبدو لهم يوم القيامة فيعلمون أن الله هو الحق المبين.  🔹و إلى مثله يشير قوله تعالى: «لَقَدْ كُنْتَ فِي غَفْلَةٍ مِنْ هذا فَكَشَفْنا عَنْكَ غِطاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ» (ق: 22)  📚علامه طباطبایی، تفسیر المیزان ج۱۵ ص۹۵ @almorsalaat
🔉🔉 💢نماز یکشنبه های ذی القعده 🔰استاد علی فرحانی 💠استاد در این صوت درباره اهمیت و شرایط خواندن نماز یکشنبه ذی القعده، نکات مهمی را بیان می کنند. 📌لینک دانلود صوت👇👇 http://www.ostadfarhani.ir/morsalat/audio/akhlagh/namaze-yekshanbe-zelghadeh.mp3 ⚡️ 👆👆 @almorsalaat
المرسلات
🔉🔉 #بشنوید 💢نماز یکشنبه های ذی القعده 🔰استاد علی فرحانی 💠استاد در این صوت درباره اهمیت و شرایط خو
مرحوم میرزا جواد آقا ملکی تبریزی در کتاب لقاء الله و همچنین در کتاب اسرارالصلاه، مقدماتی را برای توبه بیان می کنند که خوب است قبل از انجام نماز توبه روز یکشنبه، آن مقدمات تحصیل شود. انشالله که خدای متعال همگان را به انجام توبه کامل موفق بدارد.
🌀 اجتماع بزرگ مردم قم 🇮🇷 در حمایت از جبهه انقلاب 👤باسخنرانی: دکتر زاکانی 🕡 زمان: ساعت ۱۸:۳۰ 🚩 مکان: زمین چمن ورزشگاه حیدریان 🔺 به همراه برگزاری جشن دهه کرامت @almorsalaat
💢مقدمات معرفتی توبه 👈اگر اين مقدّمات عرفانى براى تائب موجود شد، همه آن مراتب ديگر بالضّرورة به اكمل وجوه درست مى ‏شود؛ 🔸اگر انسان معرفت واقعيّه به حقيقت و شناعت و آثار معصيت پيدا نمايد مثلا واقعا در وقت خوردن مال يتيم اعتقاد نمايد كه آتش مى ‏خورد و اين آتش هم با خوردن خاموش نشود بلكه اگر بماند بعد از مردن قوّت پيدا مى‏ كند، عروق و اعماق را مى‏ سوزاند و هرچه هم كه مى ‏سوزاند عروق و اعماق ديگرى بدلش به‏ جا مى ‏آيد، لا بدّ از اين معرفت، پشيمانى بى ‏اختيار برايش به قدر اندازه آن شقاوت و زحمت كه بر خود وارد آورده، حاصل مى ‏شود و لا بدّ حركتى به سوى دفع آن مى ‏كند لا سيّما اگر هم قطع بكند كه در دفع اين بدل اين آتش كه در توى خود روشن كرده، چه لذّت‏ها و كرامت‏ها و شرافت‏ها براى او حاصل مى ‏شود؛ آن‏وقت به قدر آن معرفت، شوق به دفع آن آتش پيدا مى‏ كند و هر عمل شاقّى را براى دفع آن متحمّل مى‏ شود و به شوق اقدام نمايد. 🔸و اگر بگويى در توبه غير از علاج معصيت، چه لذّت و شرافت هست؟ [در جواب‏] بگويم: مگر نمى‏ دانى خداوند مبدّل السيّئات بأضعافها من‏ الحسنات است؟! مگر كرامت و بشارت عظماى إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ را در قرآن مجيد نديده‏ اى؟! يا اينكه تصوير مقام خدا را نكرده‏ اى؟! اهل حقّ- و العهدة عليهم- چنين گويند كه محبّت خداوند به بنده‏اش اين است كه براى او مى‏ كند و او را از جوار و قرب و لقاى خودش بهره‏ مند گرداند. 🔸بارى؛ اگر اين مقدّمات عرفانى براى تائب موجود شد، البته با شراشر وجودش تماما حاضر بر علاج بوده، هر ذرّه از وجودش با تمام مراتب و جهات تضرّع و ابتهال به درگاه حضرت ذى الجلال- اتوب إلى اللّه- خواهد گفت و همه آن مراتب ديگر بالضّرورة به اكمل وجوه درست مى ‏شود؛ 🔸مثلا مواردى كه فى الجملة حقيقت عرفانى شناعت معصيت دست داد، ببين كه چه حالات براى صاحبانش روى داد؛ مثلا را به ياد آور و ملاحظه كن كه كسى او را ياد داده بود كه چنين بكن؟! يا اينكه فى‏ الجمله معرفت شخصيّه جزئيّه به درجه بزرگى جنايت خودش حاصل شد و اين معرفت، او را به اين هنگامه‏ ها و اقدامات وادار نمود. بلى، هيچ ديده شده كه پسر مرده را كسى نوحه ياد بدهد؟ مراسم نوحه ‏گرى را از پسر مرده ياد مى ‏گيرند. 📚میرزا جواد آقا ملکی، ص۷۳ @almorsalaat
📝| نگاه حضرت امام به اسلام نگاهی جدید و منتج است. 🔰استاد علی فرحانی 🔰تنظیم:احسان‌چینی پرداز ◽️وقتی به تاریخ اسلام و تاریخ علماء اعلام می نگریم، بخش معظمی از فعالیت های این بزرگواران را در جوابگویی به نیازهای زمان می بینیم. ◽️طبیعی است که اجتماع در هر دوره ای با دوره قبل و بعد از خود تفاوت هایی دارد و در هر برهه زمانی اقتضائات خود را دارد که می بایست آنچه که موثر در استکمال انسان است، از منبع دین جواب داده شود. البته روشن است که چنین پاسخگویی در هر زمان بر عهده علماء و دین شناسان آن زمان است. ◽️اما امروز در عین اینکه بشر با سلسله سوالات و ابهامات متعددی، مواجهه شده است وانتظار دارد که دین اسلام به عنوان دین خاتم که پاسخگوی تمام نیازهای بشر تا روز قیامت است آن نیاز ها را مرتفع کرده و پاسخ گوید، اما افسوس که پاسخی در دست نیست. ◽️البته پر واضح است که نباید انتظار داشت تمام موضوعات مورد نیاز که می بایست توسط دین مرتفع شوند، بعینه در ادله ذکر شده باشند، بلکه وجود عنصر پویا و فعالی به نام اجتهاد در نظام فقهی و اصولی شیعه، راه حل این مسائل می باشد. ◽️اما مساله اساسی که بسیاری از متفکرین در این عرصه با آن مواجهه میشوند، یک دوگانه است. این دوگانه یک تردید بین فلسفه و فقه است. سوال این است که این نیازها را باید فلسفه پاسخ گو باشد یا فقه؟ ◽️مساله امروز ما به گونه ای است که نه رویکرد لمی گرایانه پاسخ گو است و نه صرف رفع مشکلات به صورت موقتی.توضیح اینکه پرداختن به علت العلل مشکلات و غرق شدن در نگاه های کلان ای که بریده شده از متن اجتماع باشد نهایتا منتج نبوده و مشکلات را حل نمی کند. از طرفی هم اگر نگاه محصور در مشکل فعلی جامعه باشد و جواب های تسکینی و موقت به اقتضائات زمانه داده شود مشکلی حل نخواهد شد. ◽️غرض این است که نگاه امام به اسلام یک نگاه منتج و پاسخگو است به گونه ای که اگر مبتنی بر این نگاه حرکت کنیم می توانیم تمام نیازهای زمانه را از متن شریعت مقدس به دست آوریم که البته این نگاه باید به صورت صحیح تحصیل شود. ◽️در نگاه حضرت امام که به شهادت کتب و سخنان ایشان و تصریح علماء اعلام، یک مجتهد جامع و تمام عیار در ابعاد مختلف اسلام بودند، اسلام یک حقیقت وحدانی است که در این حقیقت هیچ تفکیک و تثلیثی بین شریعت و طریقت و حقیقت وجود ندارد. ◽️این حقیقت وحدانی، نه فلسفه است و نه فقه است و نه عرفان است و نه ..... بلکه جمیع علوم اسلامی اعم از فلسفه و فقه و عرفان و اخلاق و ... در خدمت این حقیقت واحد می باشند. در نگاه حضرت امام، در مرکز دایره این حقیقت واحد، حکومت قرار دارد به گونه ای که می توان تمام دایره اسلام را خلاصه در هسته آن یعنی حکومت دانست و گفت: الاسلام هو الحکومه. ◽️از این رو می توان گفت که تمام احکام و ریز باید و نباید ها همانند آجرهای این ساختمان اسلام و حکومت اسلام هستند که در خدمت آن می باشند که البته اگر هم احیانا گاهی این آجرها جای خود را به دیگری بدهند تغییری و صدمه ای در اصل ساختمان پیش نمی آید. ◽️این مطلب، حقیقت مماس شدن فقه شیعه با عنصر زمان و مکان است. که در این نگاه اصل اسلام و ساختمان اسلام واحد و ثابت و پابرجا بوده اما مبتنی بر ادله شرعی، تغییرات را متناسب با زمان نسبت به برخی از مسائل جزئی مشاهده می کنیم. ◽️در امتداد این نگاه در علم اصول، نگاه ما به مساله مصلحت سلوکیه مرحوم شیخ اعظم و نیز تصویب اعتزالی و دلالت برخی ادله بر آن، کاملا تغییر کرده و گاها ناچار می شویم که با مشهور مقابله کنیم. ◽️جالب اینکه این نگاه هرگز غایت قصوی اسلام را حکومت نمی داند. بلکه با تمام عظمتی و جایگاهی که برای حکومت در اسلام قائل است، آن را هم مقدمه و وسیله ای برای غایت قصوی یعنی لقاء الله می بیند. ◽️عجیب این است که نتیجه نگاه به اسلام از چنین منظری این است که تنها و تنها راه رسیدن به غایت از خلقت بشری و آنچه اسلام و رسول مکرم(ص) به دنبال آن بودند، تعبد محض به شریعت مقدس اسلامی است. ◽️توضیح آنکه شارع مقدس هر آنچه که دخیل در سعادت و شقاوت انسان بوده است را بیان کرده و تنها راه رسیدن به آن سعادت هم تبعیت تام و کامل از شارع است. البته شارع مقدس عنصر اجتهاد را به عنوان یک عنصر پویا و زمان شناس و اسلام شناس در مقابل آن قرار داده است تا با شناخت موضوعات زمانه بتواند پاسخ اسلام نسبت به آنها را استخراج کند. ◽️نگاه به اسلام از این چنین منظری نه تنها جدید است و سابقه پیشینی ندارد، بلکه با تاثیری که در نقش و جایگاه علوم دارد، راه حل اساسی در حل مساله علوم انسانی اسلامی می باشد‌. @almorsalaat 🔊صوت بیانات استاد👇👇👇
026- mohkamat-andishe-emamkhomeini1@almorsalat.mp3
15.16M
🔊| نگاه حضرت امام به اسلام نگاهی جدید و منتج است. 🎙استاد علی فرحانی ♨️ متن کامل بیانات استاد👇👇👇 https://s18.picofile.com/file/8436285018/26.pdf.html @almorsalaat
✴️| اعمال شرعیه بدون مراقبه و توجه به حق، نتیجه بخش نیست 🔸استاد حضرت آية الله علامه طباطبایی برای سالكين متوسط عنایت زیادی داشتند که «رساله ی نور وحدت» خوانده شود و آنان را بیشتر متوجه فکر در وحدت بکنند. در نظر دارم که دو مرتبه این رساله را نزد استاد خواندیم 🔸و در مرتبه دوم سؤال شد از اینکه چه احتیاج است به فکر در وحدت کردن؛ همان اعمال شرعیه، خود شخص را به مقصد می رساند؟ 🔸استاد فرمودند: «فکر در وحدت، یعنی مراقبه و توجه به حق؛ اعمال شرعيه بدون آن منتج نیست، یک عمر کسی خدا را کنار قرار دهد و خود را کنار و عبادت حق کند، این جز بعد، چیزی نتیجه نمیدهد، باید مراقبه و توجه به حق به آن طوری که شایسته ی اوست باشد تا نتیجه بخش باشد. 📚آیت الله پهلوانی، تعلیقه بر رساله نور وحدت ص۲۹ @almorsalaat
اصطلاح مرسله در احادیث.mp3
3.79M
🔊| اصطلاح "حدیث مرسل" به چه معنا است؟ 🎙استاد علی فرحانی @almorsalaat
📣 🎙سخنرانی رهبر معظم انقلاب 🕰امروز چهارشنبه ساعت۱۹ 📌انشالله که با بیانات امروز رهبر انقلاب، مثل همیشه مسیر روشن تر و برخی شبهات و مشکلات رفع خواهد شد. @almorsalaat
🔹به حول و قوه الهی و به امید سرافرازی هرچه بیشتر ایران اسلامی و نابودی فساد و ناکارآمدی به آیت الله سید ابراهیم رای خواهیم داد. 🔹انشالله که به حق حضرت ثامن الحجج علیه السلام قلوب ملت انقلابی ایران عزیز به ایشان متمایل شود و با رای بالای مردم در منصب قرار گیرند. @almorsalaat
این پیروزی بزرگ را به مردم شریف ایران و رهبر معظم انقلاب و همچنین جناب آقای رئیسی، رئیس جمهور منتخب تبریک عرض میکنیم. انشالله امیدواریم که پس از چندسال فساد و ناکارآمدی و معطل گذاشتن کشور، با توجه به امیدی که در دلهای مردم انقلابی ایران ایجاد شده است، دوره کار، تلاش و خدمت همه جانبه برای اعتلای هر چه بیشتر ایران اسلامی و رفاه و سربلندی ملت عزیز ایران آغاز شود. همچنین به جاست که به نوبه خود از آقایان جلیلی و زاکانی که با روحیه انقلابی وارد در عرصه انتخابات شدند و با همکاری بسیار به موقع، شرایط را برای پیروزی جبهه انقلاب فراهم آوردند، تشکر کنیم. شادی روح امام خمینی (ره) و شهدای گرانقدر و در راس آنها سردار سلیمانی فاتحه ای نثار کنیم. بسم الله الرحمن الرحیم... @almorsalaat
▫️باسلام خدمت دوستان ارجمند ▫️همانگونه که مستحضرید در سال تحصیلی گذشته اساتیدی که از شاگردان استاد علی فرحانی بودند، برخی از دروس همچون رسائل و مکاسب و برخی از دروس همچون اصول فقه، المنطق، حلقات، لمعه، فقه استدلالی، سیوطی و ... را در مختلف و یا به صورت تدریس داشتند و دروس را به صورت روزانه در کانال المرسلات بارگزاری کردیم. ▫️در سال تحصیلی آینده نیز انشالله از محضر این اساتید بهره مند خواهیم شد. ▫️از شما تقاضامندیم که اگر در مورد عناوین تدریس سال آینده دارید و درخواست دارید که اساتید تدریس کنند به ادمین کانال @ad_almorsalaat و یا به خود اساتید اطلاع دهید. *⃣فهرست اساتید حجج اسلام👇 🔰سیدمحمد هاشمی eitaa.com/smhashemi128 🔰محمدمهدی مقدسی eitaa.com/m_mahdi1384 🔰محمدمهدی ستوده eitaa.com/M_Mahdi_Sotude 🔰احمد هروی eitaa.com/chashmberah255 🔰محسن ابراهیمی eitaa.com/ebrahimi845 🌐دروس مجازی المرسلات https://eitaa.com/joinchat/1721434112C7e17979da1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📌بازخوانی بحث حرکت 📝 سجاد انتظار 📚 مبحث قوه و فعل که از آن با عنوان حرکت نیز تعبیر می شود از جمله مباحث بسیار مهم و پر ثمر فلسفی است. مبحث حرکت برای این بنده از دوران ابتدایی طلبگی همواره مهم جلوه می نمود و غور و تحقیق در این مساله برای من جذابیت خاصی داشت. شاید علت اصلی این جذابیت شنیدن ماجرای جالب علامه طباطبایی رحمه الله علیه در آموزش این بحث به استاد مطهری باشد. اساتید گرانقدر ما به طور مکرر داستان عزیمت استاد مطهری به تهران و پیگیری ایشان توسط علامه طباطبایی را برای ما نقل می کردند. در دورانی که اندیشه های مارکسیستی طرفدارانی داشت علامه طباطبایی شاگرد فهیم خود را با تواضع کامل پیگیری می کرد تا نقد وسیع فلسفه هگل را نتیجه بگیرد. ایشان به رغم کهولت سن در آخر هفته ها از قم به تهران عزیمت می کردند و در منزل استاد مطهری به بررسی اشکالات و ابهامات ایشان می پرداختند و این جلسات تا زمانی ادامه می یافت که گاهی استاد مطهری با زبان حال و لباس خواب خستگی خود را به استاد گوشزد می کرد! 📚 برای من بسیار جالب بود که استاد مطهری که فلاسفه را قهرمانان زندگی خود می پنداشت و روزگاری تحقیق و بررسی آراء آن برای ایشان آرزو بود پس از سی سال تلاش فکری و فلسفی در چنین بحثی به اشکالاتی آن چنان اساسی بر بخورد که منجر به اختلاف نظر با یگانه فیلسوف عصر و استاد خودش شود و بر همین اساس از نوشتن پاورقی های اصول فلسفه امتناع بورزد. تدریس مبحث قوه و فعل از کتاب ارزشمند حکمت متعالیه توسط ایشان در قم به رغم مشغولیت ها و مسئولیت های اساسی در تهران و باقی ماندن برخی ابهامات جدی در پایان این مبحث، بر اهمیت این مبحث می افزاید. ابهاماتی که علامه طباطبایی رحمه الله علیه در کتاب بدایه الحکمه و نهایه الحکمه با نوآوری های خاص خود، آن ها را حل کرده است و همین ابداعات، از جمله مواردی است که ایشان را از صدرالمتالهین متمایز می کند. 📚 اکنون لازم است که اندکی به اهمیت محتوایی این مبحث بپردازیم تا ضرورت توجه به آن و بازخوانی آن روشن تر شود. این مبحث از جهات متعددی در ساختار دانش فلسفه و ثمراتی که بر آن مترتب می شود حائز اهمیت است. 📗 جهت نخست، تاثیر این مبحث در تلقی صحیح و تصویر عمیق از بعد مادی و متکثر عالم است. در نظام حکمت متعالیه، بر عالم هستی، وحدت در عین کثرت و کثرت در عین وحدت حکمفرما است. حاکمیت همزمان وحدت و کثرت بر عالم هستی نتیجه برهان اصالت الوجود است که ذهن در برابر آن ناچار به خضوع می شود اما زمانی تصور ما از این مساله کامل می شود که ذهن ما بتواند بر احکام هر کدام از وحدت و کثرت به صورت تفصیلی اشراف پیدا کند. اگر ما احکام وحدت و بساطت عالم هستی را فرابگیریم اما در درک خواص بّعد متکثر عالم ناتوان باشیم نخواهیم توانست وحدت در عین کثرت را به صورت دقیق و با همه ابعادش تصور کنیم. مبحث حرکت، زوایای مختلف پدیده های متکثر مادی را برای ما نشان می دهد. دانش فلسفه در این مبحث، قطعه های متعدد از هستی یک پدیده مادی را از زمانی که ناچیز است تا زمانی که به فعلیت می رسد و هم چنین ارتباط عوالم خلقت و هرم هستی را از قاعده پهن و وسیع آن تا انتهای دقیق و باریکش به بحث می گذارد. 🔍 نتیجه اشراف بر خواص بعد متثکر عالم تغییر جدی نگاه یک فلسفه آموز به پدیده های پیرامون خود است. فلسفه آموزی که تا دیروز به صورت سطحی و سر سری از پدیده های پیرامونی خود می گذشت پس از فراگیری این مبحث در مطالعه اطراف خود دقیق خواهد شد. رشد یک جوجه را در درون تخم تا دوران سربرآوردن از تخم و شکستن لایه سفت آن و پر و بال گرفتن و بلوغ آن را به دقت تماشا خواهد کرد. برخاستن درختان از خواب زمستانی و گلدهی آن ها، سپس تبدیل شکوفه ها به میوه های نارس و آنگاه طراوت درختان و رسیدن میوه ها نظر او را به خود جلب خواهد کرد و او را از متن این تکثر به دست وحدت زیرین آن خواهد رساند و تمام پدیده ها را را در نظر او به آینه های پریرخ نما بدل خواهد کرد که پریرخ تاب مستوری ندارد! نقل است که گاهی مرحوم علامه طباطبایی به سیبی خیره می شد و مدتی بر روی آن تامل می کرد. 📘 جهت دوم خاصیت تجمیعی این مبحث است. نظام حاکم بر فلسفه صدرا را می توان به یک کمان تشبیه کرد که یک سر آن از احکام کلی وجود شروع می شود و در بخش میانی خود با مباحثی از قبیل مواد ثلاث، مستقل و رابط، مقولات عشر، احکام ماهیت و... گسترش پیدا می کند و در نهایت با مباحث علم و الهیات بمعنی الاخص به اتمام می رسد. مباحث میانی یاد شده هر کدام به تنهایی از زاویه خود به بررسی پدیده های عالم هستی می پردازند اما در وهله ابتدایی، مباحثی بریده از هم و نامربوط هستند؛ با دقت بیشتر روشن می شود که در حقیقت این مباحث مقدمات و پیش نیازهای مبحث حرکت اند. فلسفه آموز در مبحث حرکت همه ی مباحث پیشین را یک جا استخدام می کند تا بتواند به خواص قوه و فعل و پیوند آن ها دست پیدا کند؛ مفاهیمی مانند امکان و اقسام آن، استقلال و وابستگی، جوهریت و عرضیت، ذاتی و عرضی، معقول اولی و معقول ثانی و بسیاری از مفاهیم دیگر در مبحث قوه و فعل با همدیگر پیوند می خورند و همانند قطعات یک جورچین، شکلی کامل را به وجود می آورند. ✅ تصویر همگانی و منسجم این مفاهیم، خود به تنهایی باعث برطرف شدن بسیاری از پرسش ها و اشکالات می شود؛ به طور مثال پرسش هایی از قبیل اینکه؛ «اگر ماده اولی هیچ فعلیتی ندارد پس چگونه می توان آن را معدوم ندانست و در زمره امور موجود بر شمرد؟»؛ «عده ای چگونه امکان ذاتی و امکان استعدادی را مشترک معنوی می دانند در حالی که یکی مفهومی انتزاعی و متواطی است و دیگری مفهومی عینی و پذیرنده شدت و ضعف؟»؛ «چگونه اعراض در تحقق خود وابسته به جواهر اند و در عین حال ماهیت و معقول اولی هستند؟»؛ «چگونه مقولات نسبی، تحقق عینی دارند و جزء ماهیات به شمار می روند و با اینکه معقول اولی هستند اما حمل آن ها به صورت ضمیمه ای نیست بلکه از صمیم ذات موضوع دریافت می شوند؟» و پرسش های متعدد و قابل توجه دیگر... 📙 جهت سوم این بحث روشن شدن پیوند میان مباحث حکمت مشاء و حکمت متعالیه است. همانطور که گفتیم حکمت متعالیه همانند کمانی که است که دو قوس ابتدایی و انتهایی آن در افقی متفاوت از افق مباحث میانی آن قرار دارد. مباحث ابتدایی و انتهایی حکمت متعالیه بیشتر ناظر به احکام وحدت است و حقیقتا متعالی است اما مباحث میانی آن ناظر به تکثرات مادی است. گذشته از آن، مباحث میانی ادبیات کاملا مشائی دارد و اگر کسی در آموزش های نخستین خود، فقط با کتاب های نوشته شده بر اساس حکمت متعالیه پیش رفته باشد و با مباحث پیشاصدرایی انس نداشته باشد در مواجهه با مباحث میانی حکمت متعالیه دچار شوک و شگفتی خواهد شد چرا که تمامی این مباحث ناظر به ماهیت و جواهر و اعراض است در حالی که قبل از آن به این باور رسیده است که ماهیت پوچ و بی اثر است. بر اساس چنین اعتقادی ناخودآگاه به لغو بودن این مباحث گمان می برد در حالی که در ضمن مباحث وجود به دقت باید جایگاه مفاهیم ماهوی و تخصص نوع ثالث وجود دقت کرد. 📌 نکته دیگر در پیوند میان مباحث مشائی و حکمت متعالیه این است که فلسفه آموز به درستی می داند که در حکمت متعالیه، مساله اصالت الوجود مساله ای زیر بنایی است که در تمام مباحث دیگر فلسفی تاثیر گذار است. این تاثیر به این شکل است که در تمام مباحث فلسفی، ذهن به پدیده ها ابتدا به شکل ماهوی و یا با حالت غفلت از اصالت وجود می نگرد اما پس از دریافتن اشکالات آن ها به رتبه ای بالاتر و مبتنی بر اصالت الوجود ارتقاء پیدا می کند به طور مثال از امکان ماهوی به اضافه اشراقی می رسد و از ربط دو طرفه به ربط یک طرفه و... ویژگی مبحث حرکت این است که پایه های اساسی و مفاهیم اصلی آن را ماهیات و مقولات عشر و احکام الحاقی آن ها تشکیل می دهد و فلسفه آموز در این مبحث به طور کامل منغمر در مفاهیم ماهوی می شود. دغدغه جدی این مبحث این است که چگونه می توان از حضیض مفاهیم ماهوی به اوج ثمرات اصالت الوجود در این مبحث رسید. نگاهی به نتایجی که علامه طباطبایی در پایان این مبحث میگیرند نشان می دهد که مرد میدان اصالت الوجود کسی است که بتواند اصالت الوجود را در مبحث حرکت پیاده کند. در این جا به عنوان نمونه به یکی از ثمراتی که ایشان می گیرند اشاره می کنیم که عمق مطلب را هدف گرفته است: «و ثالثا أن العالم الجسماني بمادته الواحدة- حقيقة واحدة سيالة- متحركة بجميع جواهرها و أعراضها قافلة واحدة- إلى غاية ثابتة لها الفعلية المحضة.» 📕 جهت چهارمی که در مبحث حرکت وجود دارد پیش نیاز بودن آن نسبت به مساله ادراکات اعتباری است. ادراکات اعتباری به تقریر و بسط خاصی که علامه طباطبایی ارائه کرده است از مسائل نوی است که در زمره شاهکار های ایشان قرار دارد اما از آن جا که این مساله از جنس مسائل مربوط به علم و ادراک است در دوران معاصر دچار عوارضی شده است که سایر مسائل مربوط به علم و ادراک نیز به جهت سیطره دانش وارداتی معرفت شناسی بر این مباحث گرفتار چنین عوارضی شده اند. رویکرد معرفت شناسانه به ادراکات اعتباری موجب شده است که این مبحث مورد ایراد و خدشه های ناوارد قرار بگیرد و عملا از جایگاه ارزشمند خود خارج شود. امروزه مباحث مربوط به معرفت شناسی به عنوان مقدمه مباحث فلسفی و گاهی به عنوان دانشی مستقل و پیشینی نسبت به فلسفه تلقی می شوند در حالی که در سنت فلسفی ما چنین چیزی وجود ندارد. مساله ادراکات اعتباری توسط علامه طباطبایی در دو کتاب بدایه الحکمه و نهایه الحکمه در مرحله علم و عالم و معلوم مطرح شده است و تقدم این مبحث در ضمن مباحث دیگر در کتاب اصول فلسفه به تصریح ایشان در مقاله سوم بر اساس اغراض ثانوی است و گرنه اقتضای برهان، تاخر این مباحث از بسیاری از مباحث دیگر است. حقیقت آن است که ادراکات اعتباری به عنوان یک میراث نو از علامه طباطبایی اگر در محل واقعی خود متولد نشود ارزش خود را بروز نخواهد داد و در مرحله بعد دچار اشکالات متعدد ناوارد خواهد شد. اشکالاتی هم چون گرایش علامه طباطبایی به نسبیت و تمایل ایشان به آراء راسل، تقسیم موجود به حقیقی و اعتباری(که در حقیقت اشکال به تقسیم ادراک به حقیقی و اعتباری است) و اشکالات متعدد دیگر همگی از این نقطه ناشی می شوند. بر اساس رتبه بندی که علامه طباطبایی انجام داده است تقسیم ادراک به حقیقی و اعتباری در مرحله ای متاخر از مرحله حرکت انجام می شود و مبحث قوه و فعل با تمام ثمرات و زوایای انسان شناختی اش مقدمه این تقسیم هست و بر اساس این رتبه بندی،ادراکات اعتباری مساله ای برهانی و با پشتوانه ای قوی و ثمرات مهم فلسفی و غیر فلسفی است. 📓 جهت پنجم که اهمیت مبحث قوه و فعل را به ما نشان می دهد تاثیر این مساله در شناخت انسان و ثمرات آن است. انسان به عنوان موجود بالغ طبیعت وجوه اشتراک و افتراق متعددی با سایر موجودات دارد که شاید بتوان مهم ترین مشخصه او را تکامل از دنو محض به سوی اوج تمام دانست. انسان در مهد مادی طبیعت متولد می شود و در مقصد تجرد اقامت می گزیند. تبیین حرکت تکاملی انسان در متن طبیعت و وصول او به کمالات عالیه تنها بر اساس تلقی قویم از مبحث حرکت امکان پذیر است. در دوران گذشته اندیشمندان بزرگی پیرامون انسان و ارتباط نفس و بدن تامل کرده و آارائی را صادر کرده اند اما هر یک از آن به گونه ای از قرآن و عترت فاصله داشته اند و به همان اندازه نیز آراء آن ها از حقیقت دور بوده است. انسان در مدل حکمت متعالیه با الگوی معرفی شده در قرآن انطباق می یابد و فلسفه آموز با تکیه بر اندیشه های فلسفی می تواند قله های آیات و روایات پیرامون انسان را درک کند. 📌 از برکات ضمنی این بحث می توان به تاثیرات آن در مواجهه با اندیشه های انسانی-اجتماعی غرب اشاره کرد. اندیشمندان غربی بر اساس دریافت ناقص خود از حرکت و تطبیق آن بر تحلیل انسان الگوهای ناقص و رذلی را برای انسان معرفی کرده اند و پیرو آن، دست به تاسیس نظامات حقوقی، اجتماعی و سیاسی مختلفی زده اند که هر کدام از آن ها به تنهایی برای اثبات ناکامی انسان شناسی غربی کافی است! مبحث حرکت (به خصوص تبیین جسمانیه الحدوث و روحانیه البقاء بودن انسان) تاثیر بسزایی در نقد این اندیشه ها دارد. کاری که روزگاری توسط شاگردان علامه طباطبایی به خصوص استاد شهید مطهری انجام می گرفت و امروز جای خالی آن به شدت احساس می شود. 📚 امید داریم که در ادامه این نوشتار، اهم مباحث مرحله قوه و فعل را پیگیری کنیم.
عظمت شهید مطهری.mp3
4.65M
🔊| استاد شهید مطهری، الگوی تکلیف محوری! 🎙استاد علی فرحانی 📌استاد در این صوت، با خواندن برخی عبارات از شهید مطهری، نکات جالبی در مورد سیره تکلیف محوری ایشان بیان می کنند. حتما بشنوید. @almorsalaat
تصویب در ریز اجزاء و شرائط.mp3
7.78M
🔊| مبحث اجزاء در نگاه حضرت امام و هماهنگی آن با مساله عنصر زمان و مکان در فقه 🎙استاد علی فرحانی 📌استاد در این‌گفتار نکات بسیار جالبی در مورد تصویب و مبحث اجزاء بیان کرده و تفاوت نگاه امام و محقق نائینی را تبیین می کنند. حتما گوش کنید! @almorsalaat
باسلام از این هفته تدریس «اصول » (مباحث و ساختاری از علم اصول که به عنوان مقدمات ورود در تولید می باشند) برای طلاب رشته تخصصی فقه فرهنگ در مرکز جامع علوم اسلامی ولی امر تحت اشراف آیت الله اراکی، آغاز شده است. انشالله صوت جلسات را در صورتی که در اختیار ما قرار گیرد، در کانال دروس مجازی المرسلات، بارگذاری خواهیم کرد. 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1721434112C7e17979da1 @almorsalaat
♨️| مجموعه جلسات مبانی حکمت متعالیه 🎙استاد علی فرحانی 🌀ارائه شده در سال تحصیلی ۹۷-۹۸ در موسسه اسراء (آیت الله جوادی آملی)/ ۲۴جلسه 📋معرفی مختصر جلسات👇 eitaa.com/almorsalaat/1026 🔈صوت جلسات👇 ostadfarhani.ir/morsalat/doroos/falsafe/mabani-hekmat-esra-97/ 📝متن پیاده شده جلسات👇 soda96.ir/matn-mabani-hekmat/ @almorsalaat
13800619_8876_24k.mp3
5.63M
💢 نظریه‌ی مبناییِ نظام را تبیین کنید 👈 بیانات مهمّ رهبر معظّم انقلاب پیرامون وظایف امروزِ روحانیت 🗓 در شروع درس خارج‌فقه سال ۱۳۸۰ به تاریخ ۱۳۸۰/۰۶/۱۹ 🔹 «روحانیون باید نظریه حاکمیّت اسلام در همه‌ی امور زندگی و شئون بشری را با استدلال و منطق تبیین کنند. 🔸 این از مسلمات همه ادیان الهی است؛ نه‌فقط دین مقدس اسلام. 🔹 البته آمدن توی این میدانها احتیاج به مایه علمی دارد؛ احتیاج به قوام فکری دارد. این قوام فکری را حوزه‌ها با تحصیلات دینی، با تحصیلات فقهی، اصولی، کلامی، فلسفی بایستی تأمین کنند. 🔸 طلاب جوان نباید فکر کنند که پس ما چرا داریم درس میخوانیم، برویم دنبال این کارها. نه! دنبال این فکر رفتن، بدون تقویت بنیه علمی هیچ خدمتی نمی‌کند. اگر غیر عالمانه کسی وارد این میدان بشود، سودی نخواهد بخشید به‌احتمال زیاد و زیان هم خواهد بخشید باز به‌احتمال زیاد. 🔹 فقه ما فقه بسیار قوی‌ای است اما فقهای ما در طول زمان، منطقه‌ی عظیم زندگی مردم را تجربه نکردند، چون حاکمیت نداشتند. انصافاً فقهای قوی‌الفکر، قوی‌الاستدلال و المنطق داریم. لکن ایشان به بعضی از مناطق زندگی ورود کرده‌اند. بعضی از مناطق مورد نیاز است که فقه ما از کنار آن عبور کرده است، به جزئیات آن وارد نشده است. اینها را بایستی فضلا وارد بشوند.» @qom_khamenei_ir
🔴| برهان شفا 🔰استاد علی فرحانی 🌀محدوده: از ابتدای کتاب تا فصل دوم از مقاله دوم 💠تعداد جلسات: ۲۸ 📌برگزار شده در موسسه اسراء سال تحصیلی ۹۹ 🔊دانلود صوت جلسات👇 soda96.ir/borhan-shefa/ 📜دانلود متن پیاده شده👇 soda96.ir/matn-borhan-shefa/ @almorsalaat
📌بازخوانی بحث حرکت-1 📝سجاد انتظار 📚یکی از مهم ترین مفاهیمی که مبحث حرکت به جهت خاصیت تجمیعی اش در خود استخدام کرده است مفهوم است که با نگاه اجمالی به تعریف حرکت می توان این نکته را دریافت. حکما در تعریفی که می توان گفت اسد و اخصر تعاریف است حرکت را این چنین وصف کرده اند: «کمال اول لما بالقوه من حیث انه بالقوه»؛ کمالات اولی در مصطلح فلسفی به علل قوام شئ اطلاق می شود که در برابر کمالات ثانوی به معنای عوارض آن قرار دارد اما حیثیتی (من حیث...) که در این تعریف اخذ شده است این معنا از کمال را که ناظر به حیثیت فعلیت یک پدیده است کنار می گذارد به همین جهت مراد از کمال اولی در این تعریف همان حالت تغییر و در مسیر بودن یک پدیده به سمت کمالات اولی به اصطلاح نخست خواهد بود؛ بنابراین حرکت نوعی کمال واسط و میانی است برای پدیده ای که می خواهد به کمال اصلی و فعلیت آتی برسد اما اکنون فاقد آن است؛ از همین جا مفاهیمی مانند امکان، استعداد، قوه، فقدان و... معنا می یابند که در برابر مفاهیمی مانند ضرورت، فعلیت، کمال، وجدان و... قرار دارند. 📘توجه به این دو بعد در یک پدیده، شالوده برهان حکما بر اثبات ماده است. ذهن انسان در بدو امر وجود پدیده ای به نام را بر نمی تابد چرا که دائم با فعلیت ها (آن هم به صورت متباین و متواطی) مانوس است اما اگر به حرکت به عنوان یک تغییر و شدن بنگرد می تواند ماده اولی را تعقل کند. در یک سیر که آغاز آن از نقص و اتمام آن در نقطه کمال است و ذهن ما از هر مقطع آن پدیده ای را دریافت می کند اگر به خوبی این پدیده ها را مانند یک سلسله در نظر بگیریم در می یابیم که هر حلقه از این سلسله نسبت به حلقه قبلی و بعدی خود تفاوت هایی دارد. هر چه از اواسط این حلقه به انتهای آن سیر کنیم شاهد اشتداد و وفور کمالات خواهیم بود تا نقطه ای که همه چیز فعلی است و امکان رشد از بین می رود؛ و هر چه به ابتدای آن سیر کنیم شاهد ضعف و نقصان خواهیم بود تا نقطه ای که هیچ امر فعلی جز همان نقصان نخواهیم یافت. این نقطه ای که بدون تردید معدوم نیست اما تنها مرز آن با عدم همان حیثیت فقدان و نقصان است چیزی است حکما آن را ماده اولی می نامند. این پدیده غیر قابل انکار است چرا که سلسله مذکور در هیچ نقطه ای به صورت دفعی پدید نیامده است و قانون حاکم بر آن تدریج است و تدریج حتما و حتما با حیثیت فقدان محض شروع و با تلفیقی از فقدان و وجدان، استمرار و با حیثیت وجدان پایان می پذیرد. 📘اکنون اگر از دو نقطه ابتدایی و انتهایی سلسله مذکور چشم بپوشیم و به رابطه یک حلقه با حلقه ای دیگر نظر بیفکنیم خواهیم دید که پدیده مورد مطالعه ما که در حال سیلان و تغییر است هر چه به پیش می رود دسترسی او به جهات فعلی و کمالات آتی از جهت گستردگی آن ها محدود تر می شود (گرچه فاصله او با آن ها نزدیک تر می شود) در حالی که دسترسی او به جهات فعلی و کمالات آتی در ابتدای روند حرکتش از جهت گستردگی بیشتر بود (گرچه فاصله او با آن ها دورتر بود)؛ این مساله از محدود کنندگی حلقات متعدد فرآیند شدن حکایت می کند به این معنا که بین حلقه پیشین و حلقه میانی و حلقه آتی رابطه ای خاص وجود دارد. در این رابطه، حلقه میانی، رابطه ای خاص بین حلقه پیشین و حلقه آتی برقرار می کند؛ این در حالی است که اگر به جای این حلقه خاص میانی، حلقه ای دیگر قرار می گرفت حلقه ی آتی نیز تغییر پیدا می کرد؛ و این در حالی است که نقطه آغازین فرآیند حرکت نسبت به هر دو آن ها بی تفاوت بود؛ بنابراین با مطالعه رابطه بین حلقات می توانیم به این نکته دست یابیم که نوعی بی طرفی و در نقطه آغازین حرکت نسبت به کمالات آتی وجود دارد که این ابهام با الحاق یک به یک حلقات بعدی از بین می رود و ارتباطات خاص تر پدید می آید. ابهام یاد شده، همان خصوصیت ماده اولی است. ماده اولی وقتی با حلقه آتی ارتباط پیدا می کند در این جا چند مساله شکل می گیرد؛ نخست آنکه بین دو حلقه پیشین و پسین شکل می گیرد؛ دوم آن که این ارتباط یک ارتباط خاص بین دو پدیده خاص است و از و برخوردار است سوم آن که این ارتباط دارای دو طرف است؛ یکی از آن دو طرف، ماده اولی و طرف دیگری کمال آتی است. از نظر حکما این رابطه ی واقعی که در متن خارج، دو پدیده را به هم متصل می کند یک پدیده ای است که ذیل مقوله کیف قرار دارد و از آن با نام یاد می شود. کیف استعدادی است که قائم به ماده اولی است بنابراین ماده اولی نیز است؛ از آن جا که اعراض در حقیقت شئون جواهر اند و بین آن ها اتحاد و این همانی برقرار است حکما رابطه بین ماده اولی و استعداد را مانند رابطه و توصیف می کنند که تفاوت آن در ابهام و تشخص است. اگر همین رابطه خاص که نسبت به ماده اولی کیف نامیده شد نسبت به کمال آتی در نظر گرفته شود نام آن امکان استعدادی خواهد بود. 📗لکن در این جا سه پرسش جدی وجود دارد: 1️⃣ چگونه یک رابطه خاص، با تغییر جهت آن دچار تغییر هویت می شود. چرا این رابطه در نسبت با ماده اولی، کیف و معقول اولی است و در نسبت با کمال آتی، امکان و معقول ثانی است؟ چه تفاوتی بین مفهوم امکان و قوه و هم چنین کیف استعدادی و امکان استعدادی وجود دارد؟ 2️⃣ آیا رابطه مزبور یک رابطه ماهوی است که دارای استقلال است و یا پدیده ای از جنس وجود ربطی است؟ می دانیم که ماهیت در تحقق خود مستقل است و حتی تامین کننده رابطه بین جوهر و عرض نیز یک وجود رابط باید باشد؛ اکنون آیا رابطه یاد شده یک وجود ربطی است که میان ماده اولی و صورت نوعیه آتی ارتباط ایجاد می کند یا خود کیفی است که از یک سو با ماهیتی جوهری به نام ماده اولی و از سوی دیگر ماهیت جوهری دیگری به نام صورت نوعیه آتی مرتبط است و لاجرم باید هر کدام از این دو اتصال را با وجودی رابط توجیه کنیم؟ اساسا معنای این قاعده که حکما می گویند «وجود لغیره اعراض عین وجود فی غیره آن ها است»چیست؟ 3️⃣ رابطه مذکور که از آن با عنوان رابطه حقیقی و بالفعل یاد می شود چگونه میان دو پدیده ای که فعلیت ندارند محقق می شود. یک سوی این رابطه ماده اولی است که هیچ فعلیتی «جز اینکه فعلیت ندارد» ندارد! و یک سوی دیگر صورت نوعیه ای است که در مستقبل است و هنوز محقق نشده است؛ پرسش ضمنی دیگری که در این جا به وجود می آید این است که آیا بین ماده اولی و اولین صورت نوعیه حاکم بر آن نیز یک کیف استعدادی وجود دارد؟ آیا با توجه به ماهیت بودن هر دو آن ها، باید وجودی ربطی بین آن ها تصور نمود؟! 📘بررسی رابطه مفهوم امکان به عنوان یک معقول ثانی و اعتبار عقلی که لازم لاینفک ماهیت شمرده می شود با مفهوم جنس به عنوان یک معقول اولی و ماهیت لابشرط سپس رابطه آن دو با مفهوم ماده به عنوان یک معقول اولی و ماهیت بشرط لا و هم چنین بررسی رابطه مفهوم امکان استعدادی که یک معقول ثانی است و حاصل مقایسه ای از جانب ذهن است با مفهوم استعداد و کیف استعدادی که یک معقول اولی و ماهیت است در حل مسائل موجود در مبحث حرکت کمک شایانی به ما خواهد کرد.