eitaa logo
الوارثین(تخریب لشگر۱۰)
909 دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
705 ویدیو
66 فایل
❤رزمندگان تخریب لشگر ۱۰ سید الشهداء (ع)❤ منتظر نظرات شما هستیم👈👈 @Alvaresin1394
مشاهده در ایتا
دانلود
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ▪️▪️▪️ ▪️▪️ ▪️ انا لله و انا الیه راجعون با خبر شدیم حاج رحیم عبادی(افغان) والد گرامی همسنگر شهیدمان به فرزند شهیدش ملحق گردید. ☑️ ضمن عرض تسلیت به مناسبت عروج ملکوتی پدر شهید افغان به خانواده داغدارش به اطلاع کلیه ی همسنگران میرساند بنا به اعلام خانواده به جهت رعایت شیوه نامه های بهداشتی مراسمی برگزار نخواهد شد. ✅ تخریبچی شهید غلامرضا (عبادی) افغان در تیرماه سال 65 و در آزاد سازی شهر مهران به درجه رفیع شهادت نائل آمد. روح ملکوتی این پدر شهید را با تلاوت قرآن و فاتحه ای شاد نمائیم. @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 ▪️ 28 دیماه بیت در سلام بر فاطمه(س) مادر شهدا.. 🔴 سنگر ساز بی سنگر شهید حاج مهدی عاصی تهرانی فرمانده پشتیبانی و مهندسی رزمی جهاد استان تهران در 10 تیرماه 1364 و در در منطقه عملیاتی مهران در حال هدایت دستگاههای مهندسی برای احداث جانپناه برای رزمندگان با ترکش گلوله مستقیم تانک به شهادت رسید و در گلزار شهدای تهران در قطعه 53 به خاک سپرده شد. @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 ✍️✍️✍️ راوی : اویس زکی خانی یک ماه قبل از اومدم یک سری به پیام بزنم اونجادوربین همراهم بودوچندتاعکس باپیام گرفتم بهش گفتم وایسا یه عکس تکی ازت بگیرم اون هم با مهربونی قبول کرد به پیام گفتم این اخرین عکسی است که من ازت میگیرم اون هم خندید وگذشت تااینکه لشگرده برای شرکت درعملیات کربلای 1 اومد مهران و کنار رودخانه کنجان چم اردو زد تافهمیدم پیام هم اونجاست مشتاق شدم ببینمش رفتم مقربچه های تخریب لشگر10ببینمش گفتن رفته خط رفتم تو خط پیداش کنم گفتن رفته عقب یه هفته دنبالش بودم ببینمش نشد تا اینکه شب عملیات کربلای یک نیروها رو تقسیم کردم که گزارش کار یگانها رو بیارن حسن اینالنلو رو هم مامور بچه های تخریب ل ۱۰ کردم به حسن گفتم من پیام رو ندیدم امشب پیداش کن و سلام من رو بهش برسون و بهش بگو: تو امشب شهید میشی و شفاعت من یادت نره ✅ یه دفعه بهش گفتم پیام حالا که تو توی جبهه پابند شدی لا اقل بیا پاسدار وظیفه شو که خدمتت هم حساب بشه باز هم خندید و گفت لطف جهاد به بسیجی بودنه @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 10 شهریورماه 1365 از اوائل اردیبهشت سال 1365 و بعد از خروج لشگر 10 از و دو ماه درگیری نفس گیر،ماموریت مقابله با دشمن در به لشگر 10 واگذار شد. دشمن در بهار سال 1365 به تلافی شکست و از دست دادن شهر فاو به تحرک افتاده بود و از و و و تا و به مواضع ما حمله نمود و در همه ی این ماموریت ها لشگر10 سیدالشهداء(ع) را به کارگرفتند و گردان ها بعد از ماموریت سخت و بیش از یکماه درگیری نزدیک با دشمن در اوائل مردادماه اجازه مرخصی و تجدید قوا پیدا کردند. تعدادی از فرماندهان گردان ها و واحدها توفیق تشرف به حج پیدا کردند و فرمانده لشگر هم از این فرصت برای ادامه درمان استفاده کرد و چشمانش را که در بر اثر ترکش آسیب دیده بود به تیغ جراح سپرد. هنوز چند روزی از حضور بچه های لشگر10 در تهران نگذشته بود که ابلاغ ماموریت جدید در منطقه عمومی پیرانشهر رسید. و از حاج آقا فضلی خواسته بودند که با تمام توان در ماموریت جدید ظاهر شود البته باید متذکر شد که از روحیه ولایت پذیری فرمانده لشگر10 نیروی زمینی سپاه در عملیاتها حسن استفاده(بخوانید سوء استفاده) زیاد نمود. و در این ماموریت هم لشگر10 فرماندهان قرارگاه را مایوس نکرد با توجه به اینکه فرمانده لشگر زیر تیغ جراحی بود جانشین او هم به علت مجروحیت شدید امکان حضور در منطقه را نداشت و ، فرمانده عملیات ، که در این شرایط باید لشگر را اداره کند هم به زیارت خانه خدا مشرف شده بودند و قرعه فال به جانشین ایشان برادر تقی دلیلی افتاد و به عنوان سرپرست لشگر10 برای معرفی شدند. و لشگر10 سیدالشهدا(ع) با 3 گردان رزمی یعنی به فرماندهی مهدی قندیل و گردان به فرماندهی عباس قهرودی و به فرماندهی و به کارگیری واحدهای پشتیبانی رزم در حضور پیدا کرد. @alvaresinchannel
▪️🌹▪️🌹▪️🌹▪️🌹▪️🌹▪️🌹 ▪️🌹▪️🌹 ▪️🌹 🔶 محمد فرد از همسنگرهای خوب ما بود کسی که با دیدنش قلبا خوشحال میشدی او یک لحظه آروم و قرار نداشت بعد از توی مقر قلاجه به جمع اضافه شد البته او قبلا هم جبهه بود از وقتی اومد تخریب مدام دنبال کارهای فرهنگی بود اولین باری که اومدیم تهران مرخصی ، موقع برگشت دیدیم ساکش رو پر کرده از سر بند و نوارهای پارچه ای که روش نوشته بود یا فاطمه الزهراء(س). اون پارچه ها رو تکه تکه کرد و تقریبا اکثر بچه های گردان روی لباس، بالای جیب پیراهن ها دوختند. بعد از عید سال 66 که تهران اومدیم در این چند روز که تهران بودیم پیگیر یک آرم و لوگو شد برای . و این آرم معروف رو طراحی کرد و روی پارچه های جیبی چاپ کرد و به جبهه آورد و با موافقت فرمانده شهید ما شهید زینال حسینی بچه ها روی جیب لباس هاشون دوختند. سال 66 بود و جنگ وارد مرحله تازه ای شده بود و فرماندهان این نیاز را احساس کردند که بچه های تخریب که در تهران که مشغول درس و زندگی بودند سازماندهی کرده و برای عملیات ها فراخوان کنند و به همین منظور با پیشنهاد شهید زینال حسینی و پیگیری برادر فرد دفتر پشتیبانی گردان در پادگان ولیعصر تهران با مسوولیت برادر فرد راه اندازی و شروع به کار کرد و در همین ایام پیشنهاد برای جمع شدن بچه های تخریب در تهران داده شد و این پیشنهاد چند روز بعد در موقعیت الوارثین توسط فرمانده تخریب مطرح شد و قرار شد این جلسه در تهران فعال شود . تیرماه سال 66 فرمانده ما به شهادت رسید و مردادماه سال 67 بعد از اتمام جنگ در منزل برادر فرد با حضور جمع زیادی از همسنگران تخریبچی لشگر10 برگزار شد که تا به امروز ادامه دارد. روح برادر عزیز و دوست داشتنی شاد باشه در جهلمین روز عروج ملکوتی این عزیز گردهم میائییم (جعفر طهماسبی) @ALVARESICHANNEL
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 ✍️✍️✍️ راوی : اویس زکی خانی یک ماه قبل از اومدم یک سری به پیام بزنم اونجادوربین همراهم بودوچندتاعکس باپیام گرفتم بهش گفتم وایسا یه عکس تکی ازت بگیرم اون هم با مهربونی قبول کرد به پیام گفتم این اخرین عکسی است که من ازت میگیرم اون هم خندید وگذشت تااینکه لشگرده برای شرکت درعملیات کربلای 1 اومد مهران و کنار رودخانه کنجان چم اردو زد تافهمیدم پیام هم اونجاست مشتاق شدم ببینمش رفتم مقربچه های تخریب لشگر10ببینمش گفتن رفته خط رفتم تو خط پیداش کنم گفتن رفته عقب یه هفته دنبالش بودم ببینمش نشد تا اینکه شب عملیات کربلای یک نیروها رو تقسیم کردم که گزارش کار یگانها رو بیارن حسن اینالنلو رو هم مامور بچه های تخریب ل ۱۰ کردم به حسن گفتم من پیام رو ندیدم امشب پیداش کن و سلام من رو بهش برسون و بهش بگو: تو امشب شهید میشی و شفاعت من یادت نره ✅ یه دفعه بهش گفتم پیام حالا که تو توی جبهه پابند شدی لا اقل بیا پاسدار وظیفه شو که خدمتت هم حساب بشه باز هم خندید و گفت لطف جهاد به بسیجی بودنه @alvaresinchannel
دفاع مقدس ما همه اش با تدبیر بود متاسفانه تحریفاتی در معرفی دفاع مقدس به چشم میخورد که مقام معظم رهبری کرارا بر انتشار روایت های صحیح از دفاع مقدس تاکید دارند... انتشار این سند مهر بطلانی است بر روایت دروغ و تحریف شده از دویدن در برای بار کردن در شب عملیات... آنچه در این سند گزارش شناسایی به چشم میخورد دقت در مواضع و موانع دشمن خصوصا و موقعیت قرار گرفتن مین و قدم شمار نمودن فواصل مین و سیم خاردار است... دقت شناسایی قبل از عملیات در این سند مشهود است چطور ممکن است رزمندگان در حین عملیات اتفاقی به برسند و بعد قصه سرایی کنند. @alvaresinchannel
بزرگداشت سی و هفتمین سالگرد شهدای سنگر سازان بی سنگر 🌹یادبود جمعه 9 تیرماه 1402 گلزار شهدای بهشت زهرا(س)- قطعه 53 بزرگداشت شهدای سنگر ساز بی سنگر استان تهران در عملیات کربلای 1 امروز جمعه در گلزار شهدای تهران با حضور خانواده شهدا و سنگر سازان بی سنگر دفاع مقدس برگزار شد. در این مراسم برادر مهندس نواب از فرماندهان جنگ جهادسازندگی در سال های دفاع مقدس در مورد حضور مهندسی رزمی جهاد در دفاع مقدس و قبول مسولیت های متعدد در ماموریت های جنگ خاطراتی بیان نمودند و سپس رزمنده دفاع مقدس برادر محمدی نیک در مورد ماموریت مهندسی رزمی جهاد استان در پشتیبانی لشگرحضرت رسول (ص) در عملیات کربلای 1و شهادت سنگر سازان بی سنگر شهید بیاناتی داشته و پایان بخش این مراسم خاطرات حاج جعفر طهماسبی از بود.... ✅ گردان مهندسی رزمی جهاد سازندگی استان تهران 13 شهید در عملیات کربلای 1 در تیرماه 1365 تقدیم نمود که سردار شهید حاج مهدی عاصی تهرانی فرمانده مهندسی رزمی جهاد تهران در زمره این شهیدان است. @alvaresinchannel
شهدای تخریبچی لشگر10 که در به معراج رفتند. @alvaresinchannel
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 🌿🌿🌿 🌿 ساعت 12 شب سه شنبه سوم تیرماه65 .. چند روز به 🔷 به فرمانده هان گردان ها و واحدها دستور داده بود که برای زدن محاسن ها تون رو کوتاه کنید . وقتی همه ی فرماندهان برای جلسه اومدند بعضی محاسن هاشون رو کوتاه نکرده بودند و حاج علی به خاطر تمرد از امر فرماندهی همه شون رو تنبیه کرد.در تاریکی شب کنار جاده ایلام - مهران همه رو به یه ستون یک سینه خیز برد و بعد هم آقا محسن سوهانی با مداحی اش اشک همه رو درآورد. @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 ✍️✍️✍️ راوی : اویس زکی خانی یک ماه قبل از اومدم یک سری به پیام بزنم اونجادوربین همراهم بودوچندتاعکس باپیام گرفتم بهش گفتم وایسا یه عکس تکی ازت بگیرم اون هم با مهربونی قبول کرد به پیام گفتم این اخرین عکسی است که من ازت میگیرم اون هم خندید وگذشت تااینکه لشگرده برای شرکت درعملیات کربلای 1 اومد مهران و کنار رودخانه کنجان چم اردو زد تافهمیدم پیام هم اونجاست مشتاق شدم ببینمش رفتم مقربچه های تخریب لشگر10ببینمش گفتن رفته خط رفتم تو خط پیداش کنم گفتن رفته عقب یه هفته دنبالش بودم ببینمش نشد تا اینکه شب عملیات کربلای یک نیروها رو تقسیم کردم که گزارش کار یگانها رو بیارن حسن اینالنلو رو هم مامور بچه های تخریب ل ۱۰ کردم به حسن گفتم من پیام رو ندیدم امشب پیداش کن و سلام من رو بهش برسون و بهش بگو: تو امشب شهید میشی و شفاعت من یادت نره ✅ یه دفعه بهش گفتم پیام حالا که تو توی جبهه پابند شدی لا اقل بیا پاسدار وظیفه شو که خدمتت هم حساب بشه باز هم خندید و گفت لطف جهاد به بسیجی بودنه @alvaresinchannel
29.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رزمندگان همون دوزاری حرکت گردان های لشگر10 برای موقعیت ✅از میپرسه.. برادر کجا داری میری... با خنده میگه دارم میرم خونمون حتما ببینید فقط و فقط برای روایت های دست اول را اینجا بخوانید👇🏿👇🏿👇🏿👇🏿👇🏿👇🏿 @alvaresinchannel
29.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رزمندگان همون دوزاری حرکت گردان های لشگر10 برای موقعیت ✅از میپرسه.. برادر کجا داری میری... با خنده میگه دارم میرم خونمون حتما ببینید فقط و فقط برای روایت های دست اول را اینجا بخوانید👇🏿👇🏿👇🏿👇🏿👇🏿👇🏿 @alvaresinchannel
28.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رزمندگان لشگر10 سیدالشهداء(ع) پیش به سوی 9 تیرماه 1365 مهران (ع) فقط برای رضای خدا میرویم یاد و خاطره شهدای عملیات کربلای یک را گرامی میداریم ✅ شهدا را معرفی کنید @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 10 شهریورماه 1365 از اوائل اردیبهشت سال 1365 و بعد از خروج لشگر 10 از و دو ماه درگیری نفس گیر،ماموریت مقابله با دشمن در به لشگر 10 واگذار شد. دشمن در بهار سال 1365 به تلافی شکست و از دست دادن شهر فاو به تحرک افتاده بود و از و و و تا و به مواضع ما حمله نمود و در همه ی این ماموریت ها لشگر10 سیدالشهداء(ع) را به کارگرفتند و گردان ها بعد از ماموریت سخت و بیش از یکماه درگیری نزدیک با دشمن در اوائل مردادماه اجازه مرخصی و تجدید قوا پیدا کردند. تعدادی از فرماندهان گردان ها و واحدها توفیق تشرف به حج پیدا کردند و فرمانده لشگر هم از این فرصت برای ادامه درمان استفاده کرد و چشمانش را که در بر اثر ترکش آسیب دیده بود به تیغ جراح سپرد. هنوز چند روزی از حضور بچه های لشگر10 در تهران نگذشته بود که ابلاغ ماموریت جدید در منطقه عمومی پیرانشهر رسید. و از حاج آقا فضلی خواسته بودند که با تمام توان در ماموریت جدید ظاهر شود البته باید متذکر شد که از روحیه ولایت پذیری فرمانده لشگر10 نیروی زمینی سپاه در عملیاتها حسن استفاده(بخوانید سوء استفاده) زیاد نمود. و در این ماموریت هم لشگر10 فرماندهان قرارگاه را مایوس نکرد با توجه به اینکه فرمانده لشگر زیر تیغ جراحی بود جانشین او هم به علت مجروحیت شدید امکان حضور در منطقه را نداشت و ، فرمانده عملیات ، که در این شرایط باید لشگر را اداره کند هم به زیارت خانه خدا مشرف شده بودند و قرعه فال به جانشین ایشان برادر تقی دلیلی افتاد و به عنوان سرپرست لشگر10 برای معرفی شدند. و لشگر10 سیدالشهدا(ع) با 3 گردان رزمی یعنی به فرماندهی مهدی قندیل و گردان به فرماندهی عباس قهرودی و به فرماندهی و به کارگیری واحدهای پشتیبانی رزم در حضور پیدا کرد. @alvaresinchannel
در یادها بماند 🔷 آنها افتادند تا ما نیفتیم 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹🌹 🌹 شهادت: عملیات کربلای4 جزیره ام الرصاص ✍️✍️✍️راوی: سید مرتضی باشی ازغدی شروع شده است. من و تعدادی دیگر از به عنوان تخریب چی گردان عمل میکنیم و بعد از یک روز نبرد سخت و پیشروی زیاد، حالا مقداری عقب نشینی کرده ایم. در حال بازگشت، به بالای کوه می رسم؛ کوه را که دور می زنم، یک گردان نیروی تازه‌نفس را می بینم که آمادة پاتک به دشمن هستند؛ از کنارشان عبور می کنم. 50 متر آن‌طرف‌تر، را می‌بینم. حسن، برادر کوچکترِ ، فرمانده . حدود شش ماه قبل، یعنی زمستان 1364 و قبل از عملیات والفجر8، با 15 سال سن به‌عنوان تخریب-چی وارد شده است. در عملیات والفجر8 با همان سن کم، رشادت و شجاعت خوبی از خود نشان داده است. نزدیکش می‌روم. از ناحیۀ ران پا تیر خورده و مجروح شده است. از بالای ران، شلوارش را کَنده و پایش را بسته است تا خونریزی کم شود. تا مرا می‌بیند شروع می‌کند به . با توجه به شناختی که از او دارم و همیشه روحیه و شجاعت بالایش در ذهنم است، از گریه‌هایش تعجب می‌کنم. در حال گریه می‌گوید: «از شهدا عقب موندیم!» ناراحتی‌اش از این است که بعد از مجروحیت مجبور شده عقب‌نشینی کند. می‌گوید: «باشی! کجا بودی ببینی شهدا جلوی خط موندن... گُلی موند... مجیدی موند... شهدای دیگه موندن... نتونستم جنازه‌شونو عقب بیارم.» فهمیدم که محمد گُلی و مجیدی از بچه‌های تخریب هم شهید شده‌اند. شهید گلی مدت‌ها مسئول تدارکات تخریب بود و حالا مزد زحماتش را گرفته بود. مجیدی هم از نیروهای کارگزینی لشکر بود که به تخریب، مأمور شده بود. کمی ‌به حسن قالیباف دلداری می‌دهم و می‌گویم: «این نیروها که می‌بینی، قراره الان پاتک کنن. ان‌شاءالله بعد از تصرف منطقه پیکر شهدا رو برمی‌گردونن.» و البته همین طور هم می‌شود. تا ظهر، تمام ارتفاعات قلاویزان آزاد می‌شود. نکته‌ای که برایم جالب بود، این بود که حسن برادر بود و با وجود اینکه حدود 50 متر آن طرف‌تر، برادر بزرگ‌تر درحال فرماندهی لشکر بود، برادر کوچک‌تر، این طرف با بدن مجروح منتظر نیروی امدادی بود و نه از برادر بزرگ‌تر توقعی داشت و نه به او کاری داشت. این روحیه و رفتار در هر دو برادر وجود داشت تا اینکه در ، حسن شهید شد. سال‌ها بعد در یک مصاحبۀ تلویزیونی دربارة شهادت برادرش گفت: «وقتی خبر شهادت حسن را شنیدم و جنازۀ برادرم را در ستاد معراج شهدا در منطقه دیدم، خیلی دوست داشتم پیکرش را ببوسم؛ ولی به دلیل اینکه پیکرهای مطهر شهدای دیگری هم آنجا بود و به دلیل مسئولیتم، باید برخوردم با همة شهدا یکسان می بود، این کار را نکردم و حتی نتوانستم برای تشییع‌جنازه‌اش به مشهد بیایم؛ کلاً بدون اینکه وداع درستی با برادرم داشته باشم، جنازه اش در مشهد تشییع و دفن شد.» @alvaresinchannel
37.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 ✅ فعالیت اصناف در جبهه صنف کبابی و حلیم تیرماه 1365 🔷 مرحوم حاج حسین اکبری معروف به ، در شهرری به یک کاسب متدین و کاربلد شهره بود او همیشه دستش بخیر بود این کاسب امین سعی میکرد ارتباطش رو با مسجد ، هیات و روحانیت حفظ کنه. بعد از انقلاب با و دیگر نهادهای انقلاب در شهرری برای رفع محرومت از روستاها ارتباط گرفت. آدم دست به خیری بود و پیش اون هایی که مال و منالی داشتند اعتبار داشت وقتی جنگ شروع شد حاج حسین کبابی در خدمت رسانی به جبهه فعال شد. گذشته از جمع آوری کمک برای جبهه ها ، عشقش این بود که رزمنده ها ، توی سنگرهاشون در خط مقدم یه چلوکباب و حلیم داغ هم نوش جان کنند. این شد که حاج حسین کبابی ، حلیم پزها و کباب پزها رو سازماندهی کرد و یک تیم کامل و خبره از پیرمردها و جوان های صنف کباب پزها آماده رزم شدند. اون ها وسایل مورد نیاز عملیاتشون رو خودشون تدارک میکردند و با عشق قدم در راه گذاشتند. الان خیلی هاشون در سفر آخرت هستند. اما این سند از خدمت اون ها به یادگار مونده یاد همشون بخیر این قطعه از فیلم سند عاشقی حاج حسین کبابی و همکارانش درجبهه است. تاریخ فیلم تیرماه 65 @alvaresinchannel
جمعه 15 تیرماه 1403 گلزار شهدای تهران خیلی از دوستان و همسنگران از دست اندرکاران صندوق های رای بودند اما سالگرد فرمانده بود و میباستی مراسمی برگزار گردد و به نیابت از دوستان و همرزمان کارگزار انتخابات در کنار مزار شهید زینال حسینی و در آخرین جمعه ماه ذی الحجه زیارت عاشورا برگزار شد... انشاالله مدد جبهه انقلاب و رئیس جمهور ادامه دهند راه @Alvaresinchannel
مراسم سی و هشتمین سالگرد مراسم گرامیداشت شهدای "سنگرسازان بی‌سنگر" در عملیات کربلای یک با حضور رزمندگان هشت سال دفاع مقدس، خانواده‌ها و زائرین شهیدان در قطعه ۵۳ گلزار مطهر شهدا برگزار شد. در این مراسم به مناسبت سی و هشتمین سالگرد شهادت سردار شهید حاج مهدی عاصی تهرانی فرمانده مهندسی رزمی جهاد استان تهران و شهدای فتح مهران در عملیات کربلای برگزار گردید بازماند گان عملیات مهندسی رزمی در دشت مهران از رشادت شهدای سنگر ساز بی سنگر حسین دیهیم فر ، خسرو صبوری و ایوب سلسپور روایتگری نمودند.. یاد و خاطره شهید مدافع حرم محمد حسین محمدخانی در سالروز تولدش گرامی داشته شد 🔷عملیات کربلای یک در شب 9 تیرماه سال 1365 در منطقه عمومی مهران انجام شد و در این عملیات شهرمهران از لوث وجود بعثیون پاکسازی شد. @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 10 شهریورماه 1365 از اوائل اردیبهشت سال 1365 و بعد از خروج لشگر 10 از و دو ماه درگیری نفس گیر،ماموریت مقابله با دشمن در به لشگر 10 واگذار شد. دشمن در بهار سال 1365 به تلافی شکست و از دست دادن شهر فاو به تحرک افتاده بود و از و و و تا و به مواضع ما حمله نمود و در همه ی این ماموریت ها لشگر10 سیدالشهداء(ع) را به کارگرفتند و گردان ها بعد از ماموریت سخت و بیش از یکماه درگیری نزدیک با دشمن در اوائل مردادماه اجازه مرخصی و تجدید قوا پیدا کردند. تعدادی از فرماندهان گردان ها و واحدها توفیق تشرف به حج پیدا کردند و فرمانده لشگر هم از این فرصت برای ادامه درمان استفاده کرد و چشمانش را که در بر اثر ترکش آسیب دیده بود به تیغ جراح سپرد. هنوز چند روزی از حضور بچه های لشگر10 در تهران نگذشته بود که ابلاغ ماموریت جدید در منطقه عمومی پیرانشهر رسید. و از حاج آقا فضلی خواسته بودند که با تمام توان در ماموریت جدید ظاهر شود البته باید متذکر شد که از روحیه ولایت پذیری فرمانده لشگر10 نیروی زمینی سپاه در عملیاتها حسن استفاده(بخوانید سوء استفاده) زیاد نمود. و در این ماموریت هم لشگر10 فرماندهان قرارگاه را مایوس نکرد با توجه به اینکه فرمانده لشگر زیر تیغ جراحی بود جانشین او هم به علت مجروحیت شدید امکان حضور در منطقه را نداشت و ، فرمانده عملیات ، که در این شرایط باید لشگر را اداره کند هم به زیارت خانه خدا مشرف شده بودند و قرعه فال به جانشین ایشان برادر تقی دلیلی افتاد و به عنوان سرپرست لشگر10 برای معرفی شدند. و لشگر10 سیدالشهدا(ع) با 3 گردان رزمی یعنی به فرماندهی مهدی قندیل و گردان به فرماندهی عباس قهرودی و به فرماندهی و به کارگیری واحدهای پشتیبانی رزم در حضور پیدا کرد. @alvaresinchannel