#دو ماه قبل از #شهادت باز #ایوب پیگیری کرد. خیلی شور و اشتیاق داشت. این همه شور و علاقه برای خود من هم جالب بود. #خوشحالیاش را #نمیتوانم #توصیف کنم.
🍃⚘🍃
در همه دورههایی که برگزار شد با همتی بالا شرکت کرد. میدانستم تاب ماندن ندارد. #غیرتی#ابوالفضلی⚘داشت. #ارادتش هم که به #اهل بیت⚘ به ویژه به #امام حسین (ع)⚘دیگر مجالی بر ماندنش نمیداد. من هم مخالفتی نداشتم.
🍃⚘🍃
نمیخواستم #شرمنده #اهل بیت⚘ و #حضرت زینب(س)⚘ بشوم.#جز برای #امر به معروف و#نهی از منکر زیاد صحبت نمیکرد. #افکارمعنویاش را در خودش #نگه میداشت.
🍃⚘🍃
هیچ وجه #نمازش #ترک #نمیشد و #دائم الوضو بود و اگر پیشش میخواستی در مورد کسی حرف بزنی و #غیبت کنی در اون محل #نمی ماند و محل را #ترک #میکرد.
🍃⚘🍃
ایشان در روزهای نخست #جنگ، خود را به #خرمشهر و #آبادان رساند و به یاری جمعی از #رزمندگان دفاع جانانهای کرد و دشمن را از اشغال آبادان مایوس کرد.
🍃🌷🍃
با ایجاد خط #پدافندی، ایشان #مسئول خط شد، شبها خود در سنگر کمین، #نگهبانی میداد. زمانی که دشمن سر چند #رزمنده #دانش آموز را در سنگر روباهی از #تن جدا کرد.😔
🍃🌷🍃
دیگر اجازه نداد #بچهها شبها #نگهبانی بدهند ، به #بچهها میگفت: «من پست نگهبانی شما را با صد #صلوات برای سلامتی #امام و #شما میخرم.»
🍃🌷🍃
از ساعت ۱۲#شب تا خود صبح پشت #خاکریز #نگهبانی میداد و #دائم #ذکر میگفت. دم #دمای صبح به سمت دستشوییها میرفت و آفتابههای خالی را پر میکرد.
🍃🌷🍃
در این چند ماه با بچهها بسیار #خاکی رفتار می کرد و....وبه قول دوستش : به قدری #متواضع هستی که اصلا مشخص نیست #پزشک هستی با بچهها خاکی زندگی میکرد، ظرف غذا و لباسها را میشست و....
🍃🌷🍃
ایشان #اعتقاد داشت، در #جبههها اگر این #کارها را کردیم برای #خدمتگزاری در #جامعه #لیاقت داریم و لاغیر.
🍃🌷🍃
#دو ماه قبل از #شهادت باز #ایوب پیگیری کرد. خیلی شور و اشتیاق داشت. این همه شور و علاقه برای خود من هم جالب بود. #خوشحالیاش را #نمیتوانم #توصیف کنم.
🍃⚘🍃
در همه دورههایی که برگزار شد با همتی بالا شرکت کرد. میدانستم تاب ماندن ندارد. #غیرتی#ابوالفضلی⚘داشت. #ارادتش هم که به #اهل بیت⚘ به ویژه به #امام حسین (ع)⚘دیگر مجالی بر ماندنش نمیداد. من هم مخالفتی نداشتم.
🍃⚘🍃
نمیخواستم #شرمنده #اهل بیت⚘ و #حضرت زینب(س)⚘ بشوم.#جز برای #امر به معروف و#نهی از منکر زیاد صحبت نمیکرد. #افکارمعنویاش را در خودش #نگه میداشت.
🍃⚘🍃
هیچ وجه #نمازش #ترک #نمیشد و #دائم الوضو بود و اگر پیشش میخواستی در مورد کسی حرف بزنی و #غیبت کنی در اون محل #نمی ماند و محل را #ترک #میکرد.
🍃⚘🍃
ایشان در روزهای نخست #جنگ، خود را به #خرمشهر و #آبادان رساند و به یاری جمعی از #رزمندگان دفاع جانانهای کرد و دشمن را از اشغال آبادان مایوس کرد.
🍃🌷🍃
با ایجاد خط #پدافندی، ایشان #مسئول خط شد، شبها خود در سنگر کمین، #نگهبانی میداد. زمانی که دشمن سر چند #رزمنده #دانش آموز را در سنگر روباهی از #تن جدا کرد.😔
🍃🌷🍃
دیگر اجازه نداد #بچهها شبها #نگهبانی بدهند ، به #بچهها میگفت: «من پست نگهبانی شما را با صد #صلوات برای سلامتی #امام و #شما میخرم.»
🍃🌷🍃
از ساعت ۱۲#شب تا خود صبح پشت #خاکریز #نگهبانی میداد و #دائم #ذکر میگفت. دم #دمای صبح به سمت دستشوییها میرفت و آفتابههای خالی را پر میکرد.
🍃🌷🍃
در این چند ماه با بچهها بسیار #خاکی رفتار می کرد و....وبه قول دوستش : به قدری #متواضع هستی که اصلا مشخص نیست #پزشک هستی با بچهها خاکی زندگی میکرد، ظرف غذا و لباسها را میشست و....
🍃🌷🍃
ایشان #اعتقاد داشت، در #جبههها اگر این #کارها را کردیم برای #خدمتگزاری در #جامعه #لیاقت داریم و لاغیر.
🍃🌷🍃
#طلبه #شهید امنیت آرمان علی وردی
🍃🌷🍃
#۲۱سال داشت و متولد دهه ۸۰# تحصیلاتش #حوزوی و در حال تحصیل در مدرسه #علمیه آیت الله مجتهدی (ره) و #مربی کانون تربیتی حوزه و همچنین عضو #بسیجیان #یگان #امام رضا (ع)🌷 #سپاه محمد رسول الله (ص)🌷 تهران بزرگ بود.
🍃🌷🍃
از همان سنین کم در ۱۷#سالگی #فعالیت های جهادی مشارکت میکرد،شرکت در #فعالیتهای جهادی و #کمک به #مردم در حوادث مختلف مانند #سیل، #زلزله و غیره از کارهای ایشان بود.
🍃🌷🍃
به روایت از پدر #شهید:
#آرمان واقعا #بینظیر بودو #دلسوز ، واقعا #مردم را #دوست داشت و به #هم نوعش #کمک میکرد. همیشه می گفت:
من شرمنده شما هستم پدر جان وافتخار میکنم که مرا درراه #حسین (ع)🌷#تربیت کردید.
🍃🌷🍃
#آرمان از #شش سالگی، #علاقه عجیبی به مجالس #روضه و #هیئات مذهبی داشت، هفته ای چند مرتبه به زیارت #قبور #شهدا در #کهف الشهدا و ... می رفت،
#زیارت حرم #عبدالعظیمش🌷ترک نمی شد، مقید به #نماز شب و #دائم در حال #کمک به #دیگران بود و پای #ثابت #فعالیت های #جهادی بود.
🍃🌷🍃
در #وصیتنامهاش که شب اعدام تنظیم کرد، #اسامی #طلبکاران،#بدهکاران و #بدهی بابت #قضای #نماز و #روزهاش را #نوشته بود، #متن #وصیت نامه اش در #روزنامهها #چاپ شد. .#وصایای #مالی اش حدود یک میلیون تومان برآورد میشد که در آن زمان پول هنگفتی بود.
🍃🌷🍃
به روایت از یکی از دوستان #شهید:
#شهید رضایی یکی از #شناخته شدهترین #شهدای #قیام 15#خرداد 1342# بودند،#ایشان از #ارادتمندان #امام خمینی و #آیتالله کاشانی بوده و #سابقهای دیرین در #همراهی با #روحانیت داشتند.
🍃🌷🍃
#حاج اسماعیل از جمله #مریدان #آیتالله کاشانی بود و به قدری به #آیتالله #ارادت داشت که #دائم به منزل ایشان #رفت و آمد میکردند.
🍃🌷🍃
همچنین #ارادت و #علاقه زیادی به #آیتالله بروجردی داشت و #تحت تاثیر #روشنگریهای این #مرجع عظیمالشان نیز به #مبارزه با فرقه ضاله بهائیت برخاست.
🍃🌷🍃
بعد از #رحلت #آیتالله بروجردی، #حاج اسماعیل گمشده خود را در #شخصیت #امام خمینی یافت و #شیفته ایشان شد به طوری که در قیام 15#خرداد 1342# در #حمایت از ایشان وارد #میدان شد و در #آبان همان سال نیز به همین #جرم #تیرباران گردید.
😔
🍃🌷🍃