#محمدرضا همیشه مے گفت #خالص باشید و براے اشخاص ڪار نڪنید . همه ڪارش براے #خدا♡بود . دوستانش یک چیزهایے مے گفتند ڪه باورم نمے شد. بعد #شهادت ڪسانے به من مراجعه ڪردند و از خوبے هاے #محمدرضا گفتند ڪه مثلا معتادے را نجات داده است . برنامه تولدے در بهشت زهرا (س)⚘ گرفتیم ، ڪسے خبر داد #شهید به خواب ما آمده و همین باعث شد تا همه برنامه هاے جشن را تقبل ڪنند.
🍃⚘🍃
ماه رمضان خدمت #رهبر انقلاب♡ رسیدیم ، من به ایشان گفتم جانم به قربان شما هیچے از شما نمے خواهیم و ادعایے نداریم جانمان فداے حضرت زینب (س)⚘ ، تنها خواسته اے دارم و اینڪه مزارے در بهشت زهرا (س)⚘ به ما بدهید ڪه پنجشنبه ها آنجا برویم و درد دل ڪنیم . چند روز بعد از ماه رمضان براے دعوت در برنامه خندوانه تماس گرفتند . توضیح دادند #پنج شهید بهزیستے هستند ڪه پدر و مادر نداشته اند و از ما ڪه هنوز پیڪر پسرمان برنگشته خواستند تا این #شهدا را فرزند خودمان ڪنیم . چند خانواده بودیم ڪه به هر ڪداممان یک فرزند دادند و.......
🍃⚘🍃
#شهید #۱۳ساله ، علیرضا محمودی پارسا ،
#شهید دفاع مقدس🍃⚘🍃
در کودکی نماز خواندن را یادگرفت،ودر ۶ سالگی وارد مدرسه شد،کلاس اول ابتدایی بود که به رجایی شهر کرج عزیمت کردند،کلاس چهارمش هم زمان بودباشروع انقلاب اسلامی وبا توجه به سنش درصحنه حضور داشت.
🍃⚘🍃
نور#شهادت درچهره اش ازهمان اول زندگی نمایان بود.درکودکی با #ذکاوت ،#هوش و#علاقه اش به مسائل دین ومکتب ،همه رومتوجه خودش می کرد.
🍃⚘🍃
درروز ۲۳ تیرماه سال ۱۳۴۸ درشهرکرج متولدشد،بااین که فقط #۱۳سال بیشترنداشت باآغازحمله نظامی عراق به کشورش #داوطلبانه #پنج باردر#جبهه کردستان حضورپیداکرد.
🍃⚘🍃
#بار اول كه رفت ما هنوز #نامزد بوديم اما بار دوم كه 26#آذر 94# رفت، #پنج ماه قبلش #ازدواج كرده بوديم. در #چهل و هشتمين روز #اعزام #دومش هم به #شهادت رسيد.😭
🍃🌷🍃
برخلاف بار اول، اين بار #حجت گفت كه قراره به #سوريه بره😭 راستش من ابتدا مخالفت كردم. خب واقعاً دو ماه دوري از ايشان با توجه به اينكه #تازه از #ازدواجمان ميگذشت، #سخت بود.😭
🍃🌷🍃
هرچند #همسرم #مأموريتهاي زيادي ميرفت و #كم پيش ميآمد كه #كنار من باشد. وقتي مخالفت من را ديد گفت آن دنيا جواب #حضرت زينب(س)🌷را ميتواني بدهي؟😭
🍃🌷🍃
گفتم نه نميتوانم، 😭بعد ديگر نتوانستم هيچ حرفي بزنم. نميتوانستم مخالفتي بكنم چون پاي #ناموس #امام حسين(ع)🌷در ميان بود.😭😭 و#حجت رفت و......😭😭😭
🍃🌷🍃
#شهید #۱۳ساله ، علیرضا محمودی پارسا ،
#شهید دفاع مقدس🍃⚘🍃
در کودکی نماز خواندن را یادگرفت،ودر ۶ سالگی وارد مدرسه شد،کلاس اول ابتدایی بود که به رجایی شهر کرج عزیمت کردند،کلاس چهارمش هم زمان بودباشروع انقلاب اسلامی وبا توجه به سنش درصحنه حضور داشت.
🍃⚘🍃
نور#شهادت درچهره اش ازهمان اول زندگی نمایان بود.درکودکی با #ذکاوت ،#هوش و#علاقه اش به مسائل دین ومکتب ،همه رومتوجه خودش می کرد.
🍃⚘🍃
درروز ۲۳ تیرماه سال ۱۳۴۸ درشهرکرج متولدشد،بااین که فقط #۱۳سال بیشترنداشت باآغازحمله نظامی عراق به کشورش #داوطلبانه #پنج باردر#جبهه کردستان حضورپیداکرد.
🍃⚘🍃
بعد از آن متوجه شدم قبل از آمدن به منزل، #مجروح شده بود و حتی #یک هفته در #بیمارستان #بقیةالله(عج)♡بستری بود. لباس زیاد میپوشید که من متوجه این موضوع نشوم.😭
🍃🌷🍃
#اولین باری که گفت میخواهد به #سوریه برود ۳#ماه طول کشید تا برگردد. بار #دوم گفت، برای #آموزش ۸۰۰#نفر #نیرو به یزد میبرد که بعدا متوجه شدم با همان #نیروهای #فاطمیون #اعزام شد.😭
🍃🌷🍃
من #پنج ماهه باردار بودم که #احمد گاهی در خانه حرف #سوریه را میزد. میگفت: #سوریه #جنگه شاید برای #مأموریت به آنجا بروم. زیاد جدی نگرفتم. گفتم میرود و یک هفتهای برمیگردد.
🍃🌷🍃
هفته بعد آمد و گفت: حکمم را زدند و باید بروم #سوریه! گفتم احمد! من حالم خوب نیست با این وضعیتم تنهایم نگذار. میگفت: زهرا من هم نگرانت هستم، اما تو را به #حضرت زینب (س)🌷سپردم.😭
🍃🌷🍃
به #سوریه رفت و بعد از سه ماه تماس گرفت. میگفت: #مسافت زیادی را پیاده آمده تا بتواند تماس بگیرد. نگران من و بچه بود.😭
🍃🌷🍃
مردم گاهی #زخمزبان میزدند که شوهرت چطور دلش آمد در شرایط بارداری تنهایت بگذارد. یک روز #احمد پیام داد که به خانه میآید. سریع رفتم خانهمان.
🍃🌷🍃
داشتم در آشپزخانه برنج میشستم که #احمد کلید انداخت و در باز شد. وقتی در را باز کرد دیدم صورتش انگار ۲۰#سال #شکسته شده.😭😭😭
🍃🌷🍃
به در تکیه داد. همین طور #مبهوت مانده بودم. چند دقیقه همدیگر را نگاه کردیم بدون اینکه حرفی بزنیم، دلم از #تنهایی گرفته بود، #بغض کردم.😭
🍃🌷🍃
دستانم را گرفت و گفت: زهرا چیزی بگو دعوایم کن. میدانم در شرایط بدی تنهایت گذاشتم، اما اگر بدانی چه #ظلمها و #صحنههای دلخراشی در #سوریه دیدم!😭
🍃🌷🍃
#آخرین بار موقع رفتن گفت :
به #مأموریت یزد میروم و موقع تولد دخترمان برمیگردم. هر لحظه امکان داشت بچه به دنیا بیاید. استرس داشتم.😭
🍃🌷🍃
وقتی میخواست برود خم شد پایم را بوسید. گفت: #حلالم کن. 😭خندیدم و گفتم رفتن که حلال کردن نمیخواهد. مگر چه کار کردی؟ باشد حلالت کردم.😭
🍃🌷🍃
جلوی سالن پذیرایی ایستاده بودم.#احمد به دیوار حیاط تکیه داده بود. #پنج دقیقه فقط #نگاهم کرد😭 و #پلک نزد.😭 یک دفعه در را باز کرد و #رفت. دیدم با دست #اشکهایش را پاک میکند. از کوچه دور شد.
😭😭
🍃🌷🍃
ایشان #دوازدهم #شهریورماه #اعزام شد که #دو ماه بعد در «اثریا» ی حلب به #شهادت رسید.😭😭
🍃🌷🍃
در#ماموریت #دوم، #تماس گرفت و گفت نمی تواند به #ایران بیاید، قرار شد ما برای دیدن ایشان به #سوریه برویم که قبل از رفتن ما به #شهادت رسید و ما در #شهرکرد با #پیکر ایشان #دیدار کردیم.😭😭
🍃🌷🍃
برای #بار #دوم که می خواست به #سوریه #اعزام شود، خواهرشون ازشون خواست که از رفتن منصرف شود، گفتند: «الان باید به کمک سوری ها برویم. بچه هایشان در خطر هستند. #حرم اهل بیت🌷 و بچه های سوری در خطر هستند و من نمی توانم آرام در خانه ام بنشینم.»
🍃🌷🍃
تعریف می کنند که در «اثریا» قسمتی بوده که دشمن نباید آن را تصرف می کرد.#آقای سلیمانی به همراه #پنج #مبارز #سوری به آنجا می رود که بعدا از #رفتن آنها، #شهید انصاری که بعد از #شهید سلیمانی به #شهادت رسید، #خودش را به #آنجا #می رساند.
🍃🌷🍃
#مبارزه #تنگاتنگی با داعشی ها پیش می آید و #آقای سلیمانی به# شهادت می رسد.😭 ابتدا #یک #تیر به #سینه و #تیر دیگری به #گلویشان #اصابت می کند.
😭😭
🍃🌷🍃
داعشی ها می خواستند #پیکر #شهید سلیمانی را #بدست بیاورند و روی آن #مانور #تبلیغاتی بدهند. #شهید انصاری و #افرادی که #همراهش بودند #شروع به #تیراندازی می کنند و به #سختی #پیکر #شهید را به #عقب می آورند.😭
🍃🌷🍃
#پنج #مبارز #سوریه ای هم #شهید می شوند اما #توانستند #منطقه را #حفظ کنند. بر اثر #تیرها و #نارنجک ها #پیکر #شهید سلیمانی، به جز #صورت، #اثر #ترکش ها در #تمام بدن #شهید #دیده می شد.
😭
🍃🌷🍃
برای آن که دلمان کمی #آرام شود، یکی از #اتاق های #خانه مان رابه #موزه #شهید سلیمانی #تبدیل کرده ایم. #وسایل شخصی و #نظامی #شهید مانند #مسواک، #خمیردندان، #شانه،#قرآن♡، #لباس های ایشان را آنجا گذاشته ایم.😭
🍃🌷🍃
در #تمام #خانه #عکس های #شهید را به #دیوار زده ایم. #کت و شلوارهای نو ایشان را #کنار #لباس های خود در #کمد گذاشته ام زیرا #حس می کنم #همسرم #زنده است.😭
🍃🌷🍃
همسر و مادر بزرگوار ایشان از اولین کسانی بودند که کنار پیکر #شهید حاضر می شوند.💔
🍃🌷🍃
#اولین تصویر از پیکر#شهید در معراج #شهدای تهران، درروز دوشنبه دوم خرداد ماه.
🍃🌷🍃
سرانجام#شهید حسن صیاد خدایی هم در ساعت ۱۶#روز یکشنبه _یکم خردادماه_ در حوالی خیابان مجاهدین اسلام تهران توسط دو موتور سوار با شلیک #پنج گلوله #ترور وبه #شهادت رسید.
🍃🌷🍃
# پیکر#شهیدپس از تشییع باشکوهی که انجام شد در قطعه ۵۰ بهشت #حضرت زهرا (سلام الله علیها)🌷 خاکسپاری شد در#جوار #شهید هادی طارمی#محافظ #شهید حاج قاسم سلیمانی)
🍃🌷🍃
#شهید انتخابات(مدافع وطن) ،علیرضا باغبان زاده
🍃🌷🍃
درسال ۱۳۶۷# در شهر دزفول در خانواده ای مذهبی متولد شد. ۲۹#خرداد ۱۴۰۰# ایشان به #شهادت رسید.
🍃🌷🍃
متاهل بود و دو فرزند به یادگار دارد.
۲ پسر 7 و 1 ساله به نامهای بنیامین و میکائیل.
🍃🌷🍃
ایشان از #کارکنان #پلیس راهور استان خوزستان بود که #امنیت #صندوق آرا را بر عهده داشت.
🍃🌷🍃
#انتخابات 1400# که تمام شد، #امنیت صندوق آرا به عهده اش بود، و در حین #انتقال همین #صندوق به مرکز #استان بر اثر #سانحه هوایی و #سقوط بالگرد به #شهادت رسید.
🍃🌷🍃
ظهر روز شنبه بود که بالگرد آنها حامل #صندوق اخذ #آرای مناطق سخت گذر احمد فداله دزفول همراه #چهار نیروی پروازی، #یک نیروی انتظامی و #پنج نفر از عوامل اجرایی بود که در مسیر برگشت به دزفول دچار #حادثه شد و #سقوط کرد.
🍃🌷🍃
به روایت از آقای قاسم سلیمانی دشتکی استاندار خوزستان درباره جزئیات حادثه :
در حدود ساعت ۱۰ صبح روز شنبه یک هلیکوپتر شامل #چهار نفر #کادر پرواز و #پنج نفر عوامل #صندوق یک نفر #نیروی تامین #نیروی انتظامی برای #بازگرداندن #صندوق اخذ رای انتخابات از روستای احمدفداله بخش شهیون دزفول به مرکز شهر دزفول اعزام شد.
که متاسفانه این هلیکوپتر در نزدیکی دریاچه تمبی که در بین شهرستانهای لالی و اندیکا قرار دارد اقدام به فرود اضطراری میکند.
و بر اثر این حادثه و تکان های شدید سرنشینان این بالگرد از داخل با بدنه برخورد می کنند.
و در این بین #سروان #علیرضا باغبان به #شهادت رسید و #۹ نفر دیگر #مصدوم شدند که همگی پس از اعزام نیروهای اورژانس به بیمارستان انتقال داده شدند.
🍃🌷🍃
همه سرنشینان بالگرد دچار #شکستگی ها و #کوفتگی های جزئی شده و خوشبختانه حال آنها رو به بهبودی رفت و از بیمارستان مرخص شدند.
#پیکر مطهر #شهید سروان علیرضا باغبان زاده با رعایت دستورالعملهای بهداشتی از آستان مقدس #حضرت سبزقبا (ع)🌷 به سمت گلزار #شهدای علی شلگهی شهرستان دزفول تشییع و درآنجا تدفین شد.
🍃🌷🍃
🏴 چهارده گفتار پیرامون قیام موعود (۱/۳)
#یک
از ابتدای خلقت تاکنون، تنها زمانی که ولیّ خدا در دسترس مردم نبوده اکنون است.
دوره حدودا ۱۲۰۰ ساله غیبت اگرچه طولانی اما یک استثناء است.
هرچند این استثناء چنان برای برخی به اصل تبدیل شده که وقتی کسی از ظهور و پایان غیبت سخن میگوید، گویی از خرافات و موهومات حرف میزند!
#دو
غیبت حاصل تلاقی دو سنت الهی است: انجام امور در بستر طبیعی و دنیایی آن (شوری/۲۰) و خاموش نشدن نور خدا در عالم (توبه/۳۲).
اینجا میشود فهمید که چرا بعد از امام رضا ائمه یک به یک در جوانی ترور میشدند و خدا جانشان را حفظ نکرد اما برای حضرت حجت به یکباره نجات معجزهآسا از سرداب و عمری تاکنون ۱۱۸۸ ساله مقدر کرده.
زیرا طبق سنت الهی از یک سو همه چیز باید بر مدار طبیعت و نظام علیت بگذرد و قرار نیست به طور معجزهوار جان اهل بیت حفظ شود اما قیدی هم وجود دارد که نور خدا هرچند ممکن است بسیار کم فروغ شود اما خاموش شدنی نیست و لذا آخرین حجت خدا باید باقی بماند برای نجات و هدایت بشریت؛ و ترکیب و خروجی آن قاعده و این قید چیزی جز «غیبت» نیست.
#سه
اما مفهوم غیبت چیست؟ غیبت یا غایب از نظر بودن امام را برخی به منزله نامرئی و ماورائی بودن ایشان تصور کردهاند!
حضرت در میان مردم زیست مادی و عادی دارند اما به طور ناشناس.
چرا ناشناس؟ برای حفظ جان حضرت از ترور و حفظ شهر و کشور محل حضور حضرت از خطر حمله، نابودی و انهدام.
#چهار
چرا امام اعلام قیام نمیکنند؟ آیا معطل علائم حتمی هستند؟
باید بدانیم آخرین امام بیش از منتظران مشتاق قیام است؛ اما قیام بدموقع، سوزاندن کل نهضت است.
فقط و فقط اگر دو اتفاق محقق شود، قیام واقع میگردد: آمادگی معنوی شیعه و خواستن امام و آمادگی مادی شیعه در قدرت دفاع از خود، نهضت و امام.
قیام نارس، یعنی شکست؛ و اگر قرار بر شکست باشد، فلسفه غیبت برای قیام در موعد مناسب زیر سوال میرود.
#پنج
تهدید برای کشورها درجات مختلفی دارد و ناظر به مقولات مختلفی است: منافع فرعی، منافع اساسی، منافع حیاتی، تمامیت، موجودیت.
حتما میتوانید تصور کنید که درجه تهدید قیام جهانی حضرت برای رژیمهای حاکم بر جهان چیست: تهدید موجودیت.
برای تقریب به ذهن یعنی چیزی فراتر از اینکه مثلا چند بمب اتمِ آماده شلیک به خاک دشمن، روی سکوی پرتاب وجود داشته باشد.
در مثال اخیر واکنش کشور هدف چه خواهد بود جز حمله نظامی گسترده و فوری به منشأ تهدید؟
حال تصور کنید حضرت ولو با وجود تمایل قلبی جمع کثیری از شیعیان، بخواهند قیام را علنی کنند.
چه اتفاقی میافتد؟ سرازیر شدن تمام زرادخانههای طیف وسیعی از دشمنان به سمت کانون قیام!
پس آنچه لازم است فقط تمایل و آمادگی معنوی نیست؛ توان حفظ امام و امت از تهدیدات هم شرط اصلی و ضروری است.
چیزی که اینجا موضوعیت دارد برای حفظ قیام، توازن قدرت و وحشت در مقابل جبهه باطل است. یعنی یا جبهه مقاومت به بازدارندگی فوقالعاده نظامی برسد و یا جبهه مقابل به واسطه درگیری و فرسایش داخلی و خارجی، توان ضربه زدن به قیام را نداشته باشد.
پس لازمه ظهور و قیام حضرت این است که شیعه امام را، هم بخواهد و هم بتواند از خود و امامش حفاظت کند.
#شش
حال این سؤال پیش میآید که اگر این دو شرط کافی است؛ تکلیف علایم ظهور و حداقل علائم حتمی چه میشود؟
موضوع را با مثال تبیین میکنیم.
فرض کنید وزارت بهداشت میگوید «مدارس با واکسیناسیون عمومی بازگشایی میشود و طبق پیشبینیها این عمل تا ۳۰ آذر محقق میگردد و آن روز هوا حتما سرد و احتمالا بارانی است».
در اینجا شرط باز شدن مدارس واکسناسیون عمومی است؛ علامت حتمی سردی هوا و علامت غیرحتمی بارانی بودن آسمان است.
با این وجود عجیب است که همه توجه ما به جای واکسیناسیون به عنوان شرط بازگشایی، به سردی و رطوبت هوا به عنوان علائم مقارن با بازگشایی معطوف شده و عجیبتر آنکه برخی گمان میکنند اگر آب و هوا را دستکاری کنند تا زودتر سرد و بارانی شود، مدارس باز میشود!