eitaa logo
این عماریون
325 دنبال‌کننده
260.5هزار عکس
72.1هزار ویدیو
1.4هزار فایل
کانال تحلیلی درباب مسائل سیاسی واجتماعی https://eitaa.com/joinchat/2102525986Cbab1324731
مشاهده در ایتا
دانلود
همیشه مے گفت باشید و براے اشخاص ڪار نڪنید . همه ڪارش براے ♡بود . دوستانش یک چیزهایے مے گفتند ڪه باورم نمے شد. بعد ڪسانے به من مراجعه ڪردند و از خوبے هاے گفتند ڪه مثلا معتادے را نجات داده است . برنامه تولدے در بهشت زهرا (س)⚘ گرفتیم ، ڪسے خبر داد به خواب ما آمده و همین باعث شد تا همه برنامه هاے جشن را تقبل ڪنند. 🍃⚘🍃 ماه رمضان خدمت انقلاب♡ رسیدیم ، من به ایشان گفتم جانم به قربان شما هیچے از شما نمے خواهیم و ادعایے نداریم جانمان فداے حضرت زینب (س)⚘ ، تنها خواسته اے دارم و اینڪه مزارے در بهشت زهرا (س)⚘ به ما بدهید ڪه پنجشنبه ها آنجا برویم و درد دل ڪنیم . چند روز بعد از ماه رمضان براے دعوت در برنامه خندوانه تماس گرفتند . توضیح دادند شهید بهزیستے هستند ڪه پدر و مادر نداشته اند و از ما ڪه هنوز پیڪر پسرمان برنگشته خواستند تا این را فرزند خودمان ڪنیم . چند خانواده بودیم ڪه به هر ڪداممان یک فرزند دادند و....... 🍃⚘🍃
، علیرضا محمودی پارسا ، دفاع مقدس🍃⚘🍃 در کودکی نماز خواندن را یادگرفت،ودر ۶ سالگی وارد مدرسه شد،کلاس اول ابتدایی بود که به رجایی شهر کرج عزیمت کردند،کلاس چهارمش هم زمان بودباشروع انقلاب اسلامی وبا توجه به سنش درصحنه حضور داشت. 🍃⚘🍃 نور درچهره اش ازهمان اول زندگی نمایان بود.درکودکی با ، و اش به مسائل دین ومکتب ،همه رومتوجه خودش می کرد. 🍃⚘🍃 درروز ۲۳ تیرماه سال ۱۳۴۸  درشهرکرج متولدشد،بااین که فقط بیشترنداشت باآغازحمله نظامی عراق به کشورش باردر کردستان حضورپیداکرد. 🍃⚘🍃
اول كه رفت ما هنوز بوديم اما بار دوم كه 26 94# رفت، ماه قبلش كرده بوديم. در و هشتمين روز هم به رسيد.😭 🍃🌷🍃 برخلاف بار اول، اين بار گفت كه قراره به بره😭 راستش من ابتدا مخالفت كردم. خب واقعاً دو ماه دوري از ايشان با توجه به اينكه از مي‌گذشت، بود.😭 🍃🌷🍃 هرچند زيادي مي‌رفت و پيش مي‌آمد كه من باشد. وقتي مخالفت من را ديد گفت آن دنيا جواب زينب(س)🌷را مي‌تواني بدهي؟😭 🍃🌷🍃 گفتم نه نمي‌توانم، 😭بعد ديگر نتوانستم هيچ حرفي بزنم. نمي‌توانستم مخالفتي بكنم چون پاي حسين(ع)🌷در ميان بود.😭😭 و رفت و......😭😭😭 🍃🌷🍃
، علیرضا محمودی پارسا ، دفاع مقدس🍃⚘🍃 در کودکی نماز خواندن را یادگرفت،ودر ۶ سالگی وارد مدرسه شد،کلاس اول ابتدایی بود که به رجایی شهر کرج عزیمت کردند،کلاس چهارمش هم زمان بودباشروع انقلاب اسلامی وبا توجه به سنش درصحنه حضور داشت. 🍃⚘🍃 نور درچهره اش ازهمان اول زندگی نمایان بود.درکودکی با ، و اش به مسائل دین ومکتب ،همه رومتوجه خودش می کرد. 🍃⚘🍃 درروز ۲۳ تیرماه سال ۱۳۴۸  درشهرکرج متولدشد،بااین که فقط بیشترنداشت باآغازحمله نظامی عراق به کشورش باردر کردستان حضورپیداکرد. 🍃⚘🍃
بعد از آن متوجه شدم قبل از آمدن به منزل، شده بود و حتی هفته در (عج)♡بستری بود. لباس زیاد می‌پوشید که من متوجه این موضوع نشوم.😭 🍃🌷🍃 باری که گفت می‌خواهد به برود ۳ طول کشید تا برگردد. بار گفت، برای ۸۰۰ به یزد می‌برد که بعدا متوجه شدم با همان شد.😭 🍃🌷🍃 من ماهه باردار بودم که گاهی در خانه حرف را می‌زد. می‌گفت: شاید برای به آنجا بروم. زیاد جدی نگرفتم. گفتم می‌رود و یک هفته‌ای برمی‌گردد. 🍃🌷🍃 هفته بعد آمد و گفت: حکمم را زدند و باید بروم ! گفتم احمد! من حالم خوب نیست با این وضعیتم تنهایم نگذار. می‌گفت: زهرا من هم نگرانت هستم، اما تو را به زینب (س)🌷سپردم.😭 🍃🌷🍃 به رفت و بعد از سه ماه تماس گرفت. می‌گفت: زیادی را پیاده آمده تا بتواند تماس بگیرد. نگران من و بچه بود.😭 🍃🌷🍃 مردم گاهی می‌زدند که شوهرت چطور دلش آمد در شرایط بارداری تنهایت بگذارد. یک روز پیام داد که به خانه می‌آید. سریع رفتم خانه‌مان. 🍃🌷🍃
داشتم در آشپزخانه برنج می‌شستم که کلید انداخت و در باز شد. وقتی در را باز کرد دیدم صورتش انگار ۲۰ شده.😭😭😭 🍃🌷🍃 به در تکیه داد. همین طور مانده بودم. چند دقیقه همدیگر را نگاه کردیم بدون اینکه حرفی بزنیم، دلم از گرفته بود، کردم.😭 🍃🌷🍃 دستانم را گرفت و گفت: زهرا چیزی بگو دعوایم کن. می‌دانم در شرایط بدی تنهایت گذاشتم، اما اگر بدانی چه و دلخراشی در دیدم!😭 🍃🌷🍃 بار موقع رفتن گفت : به یزد می‌روم و موقع تولد دخترمان برمی‌گردم. هر لحظه امکان داشت بچه به دنیا بیاید. استرس داشتم.😭 🍃🌷🍃 وقتی می‌خواست برود خم شد پایم را بوسید. گفت: کن. 😭خندیدم و گفتم رفتن که حلال کردن نمی‌خواهد. مگر چه کار کردی؟ باشد حلالت کردم.😭 🍃🌷🍃 جلوی سالن پذیرایی ایستاده بودم. به دیوار حیاط تکیه داده بود. دقیقه فقط کرد😭 و نزد.😭 یک دفعه در را باز کرد و . دیدم با دست را پاک می‌کند. از کوچه دور شد. 😭😭 🍃🌷🍃
ایشان شد که ماه بعد در «اثریا» ی حلب به رسید.😭😭 🍃🌷🍃 در ، گرفت و گفت نمی تواند به بیاید، قرار شد ما برای دیدن ایشان به برویم که قبل از رفتن ما به رسید و ما در با ایشان کردیم.😭😭 🍃🌷🍃 برای که می خواست به شود،  خواهرشون ازشون خواست که از رفتن منصرف شود، گفتند: «الان باید به کمک سوری ها برویم. بچه هایشان در خطر هستند. اهل بیت🌷  و بچه های سوری در خطر هستند و من نمی توانم آرام در خانه ام بنشینم.» 🍃🌷🍃 تعریف می کنند که در «اثریا» قسمتی بوده که دشمن نباید آن را تصرف می کرد. سلیمانی به همراه به آنجا می رود که بعدا از آنها، انصاری که بعد از سلیمانی به رسید، را به رساند. 🍃🌷🍃 با داعشی ها پیش می آید و سلیمانی به# شهادت می رسد.😭 ابتدا به و دیگری به می کند. 😭😭 🍃🌷🍃
داعشی ها می خواستند سلیمانی را بیاورند و روی آن بدهند. انصاری و که بودند به می کنند و به را به می آورند.😭 🍃🌷🍃 ای هم می شوند اما را کنند. بر اثر و ها سلیمانی، به جز ، ها در بدن می شد. 😭 🍃🌷🍃 برای آن که دلمان کمی شود، یکی از های مان رابه سلیمانی کرده ایم. شخصی و مانند ، ، ،♡، های ایشان را آنجا گذاشته ایم.😭 🍃🌷🍃 در های را به زده ایم. و شلوارهای نو ایشان را های خود در گذاشته ام زیرا می کنم است.😭 🍃🌷🍃
همسر و مادر بزرگوار ایشان از اولین کسانی بودند که کنار پیکر حاضر می شوند.💔 🍃🌷🍃 تصویر از پیکر در معراج تهران، درروز دوشنبه دوم خرداد ماه. 🍃🌷🍃 سرانجام حسن صیاد خدایی هم در ساعت ۱۶ یکشنبه _یکم خردادماه_ در حوالی خیابان مجاهدین اسلام تهران توسط دو موتور سوار با شلیک گلوله وبه رسید. 🍃🌷🍃 # پیکر از تشییع باشکوهی که انجام شد در قطعه ۵۰ بهشت زهرا (سلام الله علیها)🌷 خاکسپاری شد در هادی طارمی حاج قاسم سلیمانی) 🍃🌷🍃
انتخابات(مدافع وطن) ،علیرضا باغبان زاده 🍃🌷🍃 درسال ۱۳۶۷# در شهر دزفول در خانواده ای مذهبی متولد شد. ۲۹ ۱۴۰۰# ایشان به رسید. 🍃🌷🍃 متاهل بود و دو فرزند به یادگار دارد. ۲ پسر 7 و 1 ساله به نامهای بنیامین و میکائیل. 🍃🌷🍃 ایشان از راهور استان خوزستان بود که آرا را بر عهده داشت. 🍃🌷🍃 1400# که تمام شد، صندوق آرا به عهده اش بود، و در حین همین به مرکز بر اثر هوایی و بالگرد به رسید. 🍃🌷🍃 ظهر روز شنبه بود که بالگرد آنها حامل اخذ مناطق سخت گذر احمد فداله دزفول همراه نیروی پروازی، نیروی انتظامی و نفر از عوامل اجرایی بود که در مسیر برگشت به دزفول دچار شد و کرد. 🍃🌷🍃
به روایت از آقای قاسم سلیمانی دشتکی استاندار خوزستان درباره جزئیات حادثه : در حدود ساعت ۱۰ صبح روز شنبه یک هلیکوپتر شامل نفر پرواز و نفر عوامل یک نفر تامین انتظامی برای اخذ رای انتخابات از روستای احمدفداله بخش شهیون دزفول به مرکز شهر دزفول اعزام شد. که متاسفانه این هلیکوپتر در نزدیکی دریاچه تمبی  که در بین شهرستان‌های لالی و اندیکا قرار دارد اقدام به فرود اضطراری می‌کند. و بر اثر این حادثه و تکان های شدید سرنشینان این بالگرد از داخل با بدنه برخورد می کنند. و در این بین باغبان به رسید و #۹ نفر دیگر شدند که همگی پس از اعزام نیروهای اورژانس به بیمارستان انتقال داده شدند. 🍃🌷🍃 همه سرنشینان بالگرد دچار ها و های جزئی شده و خوشبختانه حال آنها رو به بهبودی رفت و از بیمارستان مرخص شدند. مطهر سروان علیرضا باغبان زاده با رعایت دستورالعمل‌های بهداشتی از آستان مقدس سبزقبا (ع)🌷 به سمت گلزار علی شلگهی شهرستان دزفول تشییع و درآنجا تدفین شد. ‏ 🍃🌷🍃
🏴 چهارده گفتار پیرامون قیام موعود (۱/۳) از ابتدای خلقت تاکنون، تنها زمانی که ولیّ خدا در دسترس مردم نبوده اکنون است. دوره حدودا ۱۲۰۰ ساله غیبت اگرچه طولانی اما یک استثناء است. هرچند این استثناء چنان برای برخی به اصل تبدیل شده که وقتی کسی از ظهور و پایان غیبت سخن می‌گوید، گویی از خرافات و موهومات حرف می‌زند! غیبت حاصل تلاقی دو سنت الهی است: انجام امور در بستر طبیعی و دنیایی آن (شوری/۲۰) و خاموش نشدن نور خدا در عالم (توبه/۳۲). اینجا می‌شود فهمید که چرا بعد از امام رضا ائمه یک به یک در جوانی ترور می‌شدند و خدا جانشان را حفظ نکرد اما برای حضرت حجت به یکباره نجات معجزه‌آسا از سرداب و عمری تاکنون ۱۱۸۸ ساله مقدر کرده. زیرا طبق سنت الهی از یک سو همه چیز باید بر مدار طبیعت و نظام علیت بگذرد و قرار نیست به طور معجزه‌وار جان اهل بیت حفظ شود اما قیدی هم وجود دارد که نور خدا هرچند ممکن است بسیار کم فروغ شود اما خاموش شدنی نیست و لذا آخرین حجت خدا باید باقی بماند برای نجات و هدایت بشریت؛ و ترکیب و خروجی آن قاعده و این قید چیزی جز «غیبت» نیست. اما مفهوم غیبت چیست؟ غیبت یا غایب از نظر بودن امام را برخی به منزله نامرئی و ماورائی بودن ایشان تصور کرده‌اند! حضرت در میان مردم زیست مادی و عادی دارند اما به طور ناشناس. چرا ناشناس؟ برای حفظ جان حضرت از ترور و حفظ شهر و کشور محل حضور حضرت از خطر حمله، نابودی و انهدام. چرا امام اعلام قیام نمی‌کنند؟ آیا معطل علائم حتمی هستند؟ باید بدانیم آخرین امام بیش از منتظران مشتاق قیام است؛ اما قیام بدموقع، سوزاندن کل نهضت است. فقط و فقط اگر دو اتفاق محقق شود، قیام واقع می‌گردد: آمادگی معنوی شیعه و خواستن امام و آمادگی مادی شیعه در قدرت دفاع از خود، نهضت و امام. قیام نارس، یعنی شکست؛ و اگر قرار بر شکست باشد، فلسفه غیبت برای قیام در موعد مناسب زیر سوال می‌رود. تهدید برای کشورها درجات مختلفی دارد و ناظر به مقولات مختلفی است: منافع فرعی، منافع اساسی، منافع حیاتی، تمامیت، موجودیت. حتما می‌توانید تصور کنید که درجه تهدید قیام جهانی حضرت برای رژیم‌های حاکم بر جهان چیست: تهدید موجودیت. برای تقریب به ذهن یعنی چیزی فراتر از اینکه مثلا چند بمب اتمِ آماده شلیک به خاک دشمن، روی سکوی پرتاب وجود داشته باشد. در مثال اخیر واکنش کشور هدف چه خواهد بود جز حمله نظامی گسترده و فوری به منشأ تهدید؟ حال تصور کنید حضرت ولو با وجود تمایل قلبی جمع کثیری از شیعیان، بخواهند قیام را علنی کنند. چه اتفاقی می‌افتد؟ سرازیر شدن تمام زرادخانه‌های طیف و‌سیعی از دشمنان به سمت کانون قیام! پس آنچه لازم است فقط تمایل و آمادگی معنوی نیست؛ توان حفظ امام و امت از تهدیدات هم شرط اصلی و ضروری است. چیزی که اینجا موضوعیت دارد برای حفظ قیام، توازن قدرت و وحشت در مقابل جبهه باطل است. یعنی یا جبهه مقاومت به بازدارندگی فوق‌العاده نظامی برسد و یا جبهه مقابل به واسطه درگیری و فرسایش داخلی و خارجی، توان ضربه زدن به قیام را نداشته باشد. پس لازمه ظهور و قیام حضرت این است که شیعه امام را، هم بخواهد و هم بتواند از خود و امامش حفاظت کند. حال این سؤال پیش می‌آید که اگر این دو شرط کافی است؛ تکلیف علایم ظهور و حداقل علائم حتمی چه می‌شود؟ موضوع را با مثال تبیین می‌کنیم. فرض کنید وزارت بهداشت می‌گوید «مدارس با واکسیناسیون عمومی بازگشایی می‌شود و طبق پیش‌بینی‌ها این عمل تا ۳۰ آذر محقق می‌گردد و آن روز هوا حتما سرد و احتمالا بارانی است». در اینجا شرط باز شدن مدارس واکسناسیون عمومی است؛ علامت حتمی سردی هوا و علامت غیرحتمی بارانی بودن آسمان است. با این وجود عجیب است که همه توجه ما به جای واکسیناسیون به عنوان شرط بازگشایی، به سردی و رطوبت هوا به عنوان علائم مقارن با بازگشایی معطوف شده و عجیب‌تر آنکه برخی گمان می‌کنند اگر آب و هوا را دستکاری کنند تا زودتر سرد و بارانی شود، مدارس باز می‌شود!