579.2K
#سوال | خانم ثمنی
چطور تونستید درستون رو ادامه بدید؟
درمورد نحوه مدیریت زمان هم توضیح بفرمایید.
و اینکه آیا برای نگهداری از بچه ها کمک داشتید یا خیر؟
💕
💕💕
💕💕💕
🆔 @asanezdevag
#مقام_معظم_رهبری
💥پدر و مادرها
📌 به پدرها و مادرها تذکّر میدهم؛ من خواهش میکنم و تقاضا میکنم از شماها که یک خرده امکانات ازدواج را آسان کنید. پدر و مادرها سختگیری می کنند؛ممکن است جوان، الان هم امکانات مالی مناسبی نداشته باشد، امّا انشاءالله بعد از ازدواج خدای متعال گشایش میدهد. ازدواج جوانها را متوقّف نکنند. "۱۳۹۴/۰۴/۲۰"
💥جوان ها
✅ بعضى از تصورات و سنتهاى غلط در مورد ازدواج وجود دارد که مانع از رواج ازدواج جوانها است؛ شما که جوانید، مطالبهگرید، این سنتهاى غلطى که در زمینهى ازدواج وجود دارد، بایستى شماها نقض کنید؛ باید واقعاً در جامعه یک حرکتى در این زمینه بهوجود بیاید. "۱۳۹۳/۰۵/۰۱"
#ازدواج_آسان
#ازدواج_در_وقت_نیاز
#سبک_زندگی_اسلامی
#ساده_زیستی
🆔 @asanezdevag
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥شاه کلید عاقبت بخیری و گشایش در زندگی
🆔 @asanezdevag
◉✿ازدواج آسان✿◉
#تجربه_من ۵۰۳ #ازدواج_آسان #سبک_زندگی_اسلامی #قسمت_اول بهار سال ۹۷ عقد کردیم، تصمیم قطعی گرفته بو
#تجربه_من ۵۰۳
#سبک_زندگی_اسلامی
#مدیریت_اقتصادی
#رزاقیت_خداوند
#فرزندآوری
#قسمت_دوم
خلاصه همسرم تصمیم گرفت روی ماشین کار کنه و من هم بیکار ننشستم و شروع به تولید محصولات خانگی و فروش به اقوام خودم و همسرم کردم که البته در ابتدا با واکنش های شدیدی روبرو شدیم اما برام اهمیت نداشت چون کار خلاف شرعی نمیکردم و فقط خلاف عرف بود که میدونید این روزها خلاف عرف جرمش بیشتر از خلاف شرع هستش در جامعه ی ما...(وقتی شروع به این کار کردم اطرافیان میگفتن آبروی خودت و همسرت رو میبری با این کار اما من اعتقادم این بود که آبرو وقتی میره که دست جلوی دیگران دراز کنیم و با اینکه خودم هم تحصیلات دانشگاهی دارم در اون شرایط کار بهتری پیدا نمیکردم )
تقریبا یک سال و هشت ماه از عقدمون گذشت و با اینکه هر دو کار میکردیم تقریبا به هیچ جا نمیرسیدیم. بلاتکلیفی روحمون رو مثل خوره میخورد و اینکه هر روز قیمت کرایه خونه ها و وسایل خونه بالاتر میرفت و هرچی کار میکردیم به هدف نمیرسیدیم انگار روی تردمیل هستیم😣😣😣
از طرفی هم پدرم، هم پدرشوهرم اوضاع مالی خوبی داشتن اما در این مدت چنان اوضاعشون بهم ریخته شده بود که ما خودمون خجالت میکشیدیم از اینکه ازشون درخواست کمک کنیم چون بنده های خدا خودشون کلی عذاب وجدان داشتن بخاطر شرایط من و شوهرم...
من و همسرم که عاشقانه همو دوست داشتیم دیگه کم کم داشتیم از هم دلسرد میشدیم و حتی کارمون به بحث هم رسید که متاسفانه همش بخاطر شرایط بد اقتصادی حاکم بر کشور بود که روی زندگی خیلی ها تاثیر خودشو حسابی گذاشته بود. میدونستم جدا از تمام این چیزها اینا امتحان من و همسرم هستش و دلم نمیخواست کم بیارم.
بعد از چندین ماه بالاخره همسرم رو راضی کردم طلاهامو بفروشیم و با نصفش پول پیش خونه بدیم و نصف دیگه هم جهیزیه بخریم؛همونطور که گفتم خانواده هامون توی شرایط بدی بودند و نمیتونستند کمک کنند...
همسرم هم غرورش اجازه نمیداد که با پول طلاهای من خونه کرایه کنه ولی دیگه چاره ای نبود... یک ماه دنبال خونه گشتیم تا اینکه خدا یه خونه ی خوب و نقلی اما خیلی باصفا قسمت ما کرد و خداروشکر همسرم پول اومد دستشون و پول پیش خونه رو خودشون دادن و منم خیلی خوشحال بودم چون میدونستم اگر اینجوری نشه تا همیشه عذاب وجدان میگیرند.
اون روزا قشنگ ترین روزای زندگی من و همسرم بود.باهم خونه رو تمیز کردیم؛ باهم میرفتیم خرید جهیزیه؛باهم خونه رو چیدیم؛یکم عجیب بود اما دوست داشتنی؛ الانم هروقت سریالی یا فیلمی میبینیم که عروس و داماد میرند تو یه خونه ی حاضر و آماده و چیده شده هردو خندمون میگیره...
خداروشکر پدرشوهرم شرایطشون بهتر شد و خواستن واسمون یه عروسی مختصر بگیرند که الحمدلله کرونا اومد و نشد...اینکه میگم الحمدلله واسه اینه که میدونم حتی اگه تمام تلاشمم میکردم نمیشد بدون گناه باشه بخاطر شناختی که از اقوام خودم و همسرم دارم.
یک سال و نیم از زندگی دوست داشتنیمون گذشت و هر وقت مهمون میاد خونمون کلی از خونمون تعریف میکنه و میگن چقدر انرژی مثبت داره و همه دوست دارند خونمون بمونند اما جای کافی برای موندن همه نیست😆😆
تصمیم گرفتیم زود بچه دارشیم تا زندگیمون از اینم شیرین تر و خونه مون از اینم باصفاتر بشه اما خب نشد که بشه؛
هنوزم شوهرم رو ماشین کار میکنه ولی من دیگه کار نمیکنم چون پولی که شوهرم به خونه میاره برکت زیادی داره و جوابگوی زندگیمون هست خداروشکر.
اینکه تصمیم گرفتیم توی این شرایط بچه دارشیم فقط بخاطر اینه که همه جوره لطف خدارو تو زندگیمون دیدیم و میدونیم تنهامون نمیذاره و دلم میخواد به حرف رهبر عزیزم گوش بدم.
اقدام کردیم اما در کمال ناباوری هیچ خبری نشد تا اینکه دو ماه پیش متوجه شدم باردارم و با همسرم از خوشحالی نمیدونستیم چیکار کنیم تا اینکه بعد از کلی برو و بیا به مطب دکتر امروز آب پاکی رو ریختن رو دستم و گفتن جنین رشد نمیکنه با اینکه هفته ها گذشته، دعا کنید خداوند فرزندان سالم و صالح به من و همه چشم انتظارها عطا کنه.
راضی ام به رضای خدا...دلگرمم به یاری خدا...
🆔 @asanezdevag
❣#همسرانه
#آقایون_بخوانند
💢 در مواقع بیمــاری کنار همـسرتان باشــید!
روزی که همسرتون مریض است اگر میتونید مرخصی بگیرید یا زودتر از سرکار برگردید. ☝️
🔸در مواقع بیماری همــسرتان با او بیشتــر مهربان باشید و به او توجه ویژه کنید. همسر شما در اینگونه مواقع نیاز شدید به محبت و مهربانیتان دارد.
🆔 @asanezdevag
بچه بیار، جایزه بگیر👶🏻🍼🤱🏻🌏
سیاست و روش کشورهای مختلف برای فرزند آوری و افزایش جمعیت
🆔 @asanezdevag
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥مرد زندگی 😄😄😃😂😂🤣
🆔 @asanezdevag
133K
#سوال
در مورد تفاوت سنی بچه ها سوال کردند🧐، آیا سن خاصی رو در نظر داشتید؟
💕
💕💕
💕💕💕
🆔 @asanezdevag
◉✿ازدواج آسان✿◉
#تجربه_من ۵۰۳ #سبک_زندگی_اسلامی #مدیریت_اقتصادی #رزاقیت_خداوند #فرزندآوری #قسمت_دوم خلاصه همسرم
#تجربه_من ۵۰۴
#ازدواج_آسان
#فرزندان_خداخواسته
#رزاقیت_خداوند
سال ۸۸ تو سن ۲۰ سالگی ازدواج کردم، تا جایی که تونستیم از خرجای اضافی زدیم. دوس نداشتم تجملات تو زندگیم باشه. هم دوست نداشتم به همسرم از لحاظ مالی فشار بیاد وبخواد دست جلوی کسی دراز کنن.
من عاشق بچه بودم ولی همسرم می گفت زوده، تا بالاخره بعد از ۸ ماه، خداخواسته باردار شدم،، در پوست خودم نمی گنجیدم، انقددررررر خوشحال بودم، دارم مادرم میشم، 😍😍😍 ولی همسرم خیلی ناراحت، و اصرار به سقط بچه😢، ولی من زیر بار نرفتم، گفتم هر کاری بکنی، من این بچه رو نگه میدارم.
ویار شدیدی داشتم، خیلی روزای سختی بود. روزا داشت به سختی، ولی پر از لذت مادرشدن داشت میگذشت، که یهو یه روز حالم بد شد، درد زایمان تو هفته ی ۲۰ بارداری اومد سراغم، چند تا دکتر، بیمارستان رفتیم، نتونستن بچه رو نگه دارن، و بچم سقط شد😢 و من بدون بچه از بیمارستان برگشتم خونه...
اون روزا هم با اینکه خیلی سخت بود ولی گذشت. یک سال بعد سقط دوباره خدا خواسته باردار شدم، چند تا دکتر رفتم، و می ترسیدم دوباره بارداریم به آخر نرسه، و مشکل منو تشخیص دادن، گفتن باید سرکلاژ بشی. تاریخ عمل رسید، ولی دکتر گفت لازم نیست همه چی خوبه، فقط برو استراحت کن، و استرس نداشته باش. روز ها همینطور با ویار و ضعف می گذشت، که دوباره دردای زایمان تو هفته ۲۰ اومد سراغم😢 و دوباره پسر دوم سقط شد😢.
دوباره بعد یک سال از سقط دوم باردار شدم، این دفعه ترس و نگرانی بیشتر شد، دکترمو عوض کردم. دکتر تشخیص سرکلاژ داد، دکتر دلسوز و مهربان، مثل یه خواهر کنارم بود، خانم دکتر کلاهچی، ماه سوم بارداری رفتم برای عمل و استراحت، همچنان مثل بارداری قبلی حالم بد بود، دوباره حالم بد شد، دردای زایمان اومد سراغم، ولی تو هفته ۳۱ بارداری. با استرس با دکترم تماس گرفتم، گفت خودتو برسون بیمارستان، رفتم بیمارستان بعد از ۴۵دقیقه پسرم به دنیا اومد، تولد حضرت معصومه و سالگرد ازدواجمون.
چون پسرم با وزن خیلی کم به دنیا اومد، گذاشتن توی دستگاه. من مرخص شدم ولی پسرم بیمارستان بود. بعد از دو هفته با رضایت خودمون اوردیمش خونه.
پسرم جون نداشت شیر بخوره و من هم شیرم کم بود. دکتر گفت باید شیر خشک بدید تا بچه زود جون بگیره. تو این گیر و دار زردی گرفت، سختیایی که کشیدیم یه طرف، حرف و حدیثایی که بچت ناقصه، بچت معلوله بماند😢😢 خلاصه روزای سخت گذشت پسرم بزرگ شد. همه عاشقش شده بودن.😍
چند روز بعد از تولد یک سالگی پسرم حالم بد شد، و متوجه شدم خداخواسته باردارم😂 و من همچنان خوشحال ولی نگران، و همسرم ناراحت، که ما بچه ی کوچیک داریم، تو بارداری سختی داری، تنهایی، نمی تونیم.
منم گفتم کسی که داده، حواسش به همه چی هست.
بارداریم سختیش کمتر از قبل بود، و چون پسرم کوچیک بود، استراحت نمی تونستم بکنم، دوباره تو هفته ی ۲۵ بارداری دردای زایمان شروع شد، رفتم بیمارستان دارو دادن تا جلوی زایمان رو بگیرن، رفتم خونه مادرم استراحت بعد دو ماه دخترم به دنیا اومد😍😍، وزنش کم بود، ولی سر ۳۷ هفته، به اصرار دکترا سزارین شدم، یادم تو آسانسور گریه می کردم که منو سزارین نکنید، می گفتن بچت مشکل داره، نمی تونی طبیعی زایمان کنی، بچه به دنیا اومد صحیح و سالم😍. و این دفعه با بچه به بقل اومدم خونه😂😍. سختیای سزارین با بچه ی کوچیک، دست تنها، بماند. خلاصه دخترم شد یکسالش، همبازی و یه خواهر مهربون برای داداشش😍
بعد تولد یکسالگی دخترم، دوباره حالم بد شد، و متوجه شدم خداخواسته باردارم😳.
این دفعه من شروع کردم به ناشکری، دوتا بچه ی کوچیک دارم، بارداری سخت، من نمی خوام، و همسرم گفت این بچه رو نگه میداریم، و راضی نشد برای سقط...
خلاصه روزها داشت می گذشت که حالم بد شد، دوباره بیمارستان، که بچه به دنیا نیاد، دیگه نمی تونستم از جام بلند شم، دیگه یک ماه پرستار گرفتم، بعد مادرم و خواهرم اومدن پیشم، پسرم شب چهارشنبه سوری، با سزارین به دنیا اومد😍😍. با وزن بیشتر، سر حال، دوتایی با هم اومدیم خونه😍😍.
حالا همه عاشقشن، خیلی پسر خوبیه، خیلللی.
با اومدن هر کدوم از بچه ها چه بچه هایی که سقط شدن، چه بچه هایی که زنده ان، رزق و روزیشونو با خودشون اورون، رزق معنوی فراوووووون برای من و همسرم اوردن، خونه رو عوض کردیم، ماشین خوب خریدیم.
با اومدن بچه ی سوم بیشتر حضور ملائکه رو احساس می کنم، خدا خودشو نشونم میده، که من هستم، نگران نباش.
فقط یه خواهش دارم برام دعا کنید، منتظرم دوباره مادر بشم، ولی همچنان منتظرم، دعا کنید بتونم به حرف رهبرم گوش کنم، به امام زمانم کمک کنم.
ان شاالله دامن همه ی خانومای سرزمینم سبز بشه، عزیزای دل، ناامید نشید، خدا حواسش به همه چی هست. عاشقتمممم خدا😍😘
🆔 @asanezdevag
#استاد_قرائتی
📌به خاطر نیش و نوش ها...
💔 الآن زمانی هست که اگر یک دختری خواسته باشد زن یک جوان پاکی شود، ولی جوان بی پول باشد، خواهرهایش، دخترخالههایش و دختر عمههایش، در و دیوار متلکش میگویند.
💔 دختر لیسانس دارد و پسر دیپلم، زن دیپلم شدی؟ این به شأن ما نمیخورد! فرهنگ ما با هم نمیسازد! من میدانم کوه هیمالیا چند متر است. این خانم نمیداند. کوه هیمالیا چه کار به ازدواج دارد؟
💔 یک مشت چیزهایی حفظ کرده و مدرک گرفته، فکر میکند حالا که مدرکش بالاست فرهنگش هم بالاست. نه آقا! خیلی دخترها به خاطر این نیش و نوشها که به فرهنگ ما نمیخورد [و] صبر کنیم تا داماد پیدا شود، میبینیم سن دختر رفت تا ۳۷،۳۶،۳۵،۳۴ سال
🌐 درسهایی از قرآن (۲۵/ ۲/ ۱۳۹۸)
#ازدواج_در_وقت_نیاز
#سبک_زندگی_اسلامی
🆔 @asanezdevag
✅ نسخه ای معنوی برای فرزندآوری...
#آیت_الله_ناصری
🔹یه شخصی آمد محضر علی بن موسی الرضا، عرض کرد: "یا ابن رسول الله من مدتهاست که تو زندگیم، گرفتاری های پیچیده ای به وجود آمده، هیچ راهی هم ندارم... فقیرم، اما گدا نیستم... درمانده ام تو کارهام... چندتا کسالت هم خودم و بچه ها داریم... ناراحتیم شدیدا... چه کار کنیم آقا جان؟! هم فقر و مریضی بیچاره مون کرده... هم اینکه دوست داشتیم دوتا بچه دیگه هم داشته باشیم... اما مدتی است که بچه دار هم نمی شویم، خواستم بچه دار هم بشیم ان شاء الله..."
✨ حضرت فرمودند:" برو و برای نمازهات #اذان_بگو ... همون تو خونه ات اذان بگو..."
گفتم:"یا ابن رسول الله همین کافیه؟! "
فرمودند:" بله همین کافی است. "
🔹طول کشید، کمتر از یک ماه، یا حالا بیشتر، آن شخص با امام رضا برخورد کرد و گفت: " یا ابن رسول الله، کارم درست شد، مریضی از خونه ام رفت، فقرمم اصلاح شد، کارم رو به راه افتاد و خانواده هم باردار شد و داریم بچه دار میشیم... "
برخی از بزرگان و علما، که شنیده بودم، وقتی می گفتند اولاد دار نمیشن و یا دیر میشن، می گفتند اذان بگید تو خانه...
نرین بالا پشت بام فریاد بزنید!! نه همین تو خونه...
👌هم #فقر تون از بین میره، هم #مریضی تون رو از بین میبره ، همین که صاحب #اولاد خواهید شد ان شاء الله...
خیلی عالی است اذان گفتن...
🆔 @asanezdevag
#امام_خمینی
🔷 بانوان محترم! مسئولید همه؛ مسئولیم همه. شما مسئول #تربیت_اولاد هستید؛ شما مسئولید که در دامنهای خودتان اولاد #متقی بار بیاورید، تربیت کنید، به جامعه تحویل بدهید. همه مسئول هستیم که اولاد را تربیت کنیم؛ لکن در دامن شما بهتر تربیت میشوند. دامن مادر بهترین مکتب است از برای اولاد...
🔷 مسئولیت دارید نسبت به فرزندان خود، مسئولیت دارید نسبت به کشور خودتان. و شما میتوانید بچههایی تربیت کنید که یک #کشور را #آباد کنند. شما میتوانید بچههایی را تربیت کنید که #حفاظت_از_انبیا بکنند؛ حفاظت از آمال انبیا بکنند. شما هم خود حافظ باید باشید و هم نگهبان درست کنید. نگهبان، اولاد شما هستند؛ آنها را تربیت کنید.
🔷 خانههای شما باید خانه تربیت اولاد باشد. منزل #علماست منزل شما؛ و منزل تربیت علمی، تربیت دینی، تهذیب اخلاق. توجه به سرنوشت اینها بر عهده پدران است و بر عهده مادرها. مادرها بیشتر مسئول هستند؛ و مادرها اشرف هستند. شرافت مادری از شرافت پدری بیشتر است. #تاثیر_مادر هم در روحیه اطفال از تاثیر پدر بیشتر است.
📚 صحیفه امام خمینی - جلد ۷
#تربیت_فرزند
#سبک_زندگی_اسلامی
🆔 @asanezdevag
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🗣️ماجرای کشف حجاب تا رابطه حرام و در نهایت خودکشی یک خانم
🆔 @asanezdevag
◉✿ازدواج آسان✿◉
#تجربه_من ۵۰۴ #ازدواج_آسان #فرزندان_خداخواسته #رزاقیت_خداوند سال ۸۸ تو سن ۲۰ سالگی ازدواج کردم، ت
#تجربه_من ۵۰۵
#ازدواج_آسان
#سبک_زندگی_اسلامی
#فرزندآوری
من و همسرم در سال ۹۴ عقد و در سال ۹۵ عروسی کردیم و رفتیم سر خونه و زندگی خودمون در حالی که همسرم تازه سرباز شده بود و کار ثابت هم نداشت. اون زمان من لیسانس رو تازه تموم کرده بودم و همسرم تازه ارشد گرفته بود.
اوایل زندگی مون بسیار سخت بود. حقوق سربازی ماهی ۲۰۰ هزار تومان بود و یکسری مشکلات دیگه هم وجود داشت که همه با صبوری و استعانت خدا و کمک پدر مادرم حل شد بعد از چندسال.
دوتایی تلاش کردیم من معلمی و شاگرد خصوصی و همسرم حتی با ماشین هم کار میکرد.
هیچوقت نگفتیم در حد ما نیست. همه جوره قناعت کردم با اینکه تو خونه پدری اصلا طعم سختی رو نچشیده بودم ولی به فضل پروردگار امیدوار بودم.
گذشت تا سال ۹۷ فروردین ماه دختر اولمون به دنیا اومد. با اومدن عزیز دلم خدا و پدر و مادر عزیزم کمک کردن و ماشینمون رو ارتقا دادیم. و بعد از ۱۰ ماه هم تونستیم خونه بزرگتری بخریم. در همون سال ۹۷ همسرم دانشجوی دکتری شد و منم ارشد گرفتم. هنوز کار ثابت نداشت با نذر و نیاز و توسل سال بعد تونست یک کار بسیار خوب فرهنگی مطابق میل و خواسته اش پیدا کنه که همه ش فضل خداست.
من هم سال ۹۹ دانشجوی دکتری شدم. هم زمان هم درس میخونم هم بچه داری، هم کار خونه و هم برای کمک در هزینه های منزل مدرسه تدریس میکردم و هم پروژه از بیرون میگیریم و با همسرم انجام میدیم.
ما همه اینا رو مدیون و مرهون خدای بزرگ میدونیم و اینکه بعضی آدمای حسود برای ما خیلی سنگ اندازی کردند که زندگی مون خراب بشه ولی نه تنها خدا کمکمون کرد بلکه زندگی خود اونها خراب شد.
فقط امیدمون به خدا بود. با همه این اوصاف الان ۳ماه هست بچه دومم رو باردار هستم. به توصیه حاج آقا مجتبی در ماه مبارک رمضان بچه دار شدیم. هم سر دختر عزیز اولم و هم سر این یکی عزیزدلم.
توی تربیت شون خیلی مهمه این مسئله و مدام از کتاب ریحانه بهشتی اعمال و رفتار تسبیحات رو انجام میدم.
ما واقعا طعم خدا و فضل و کرم خدا رو تو زندگی چشیدیم خیلی جاها اذیت شدیم خیلی کم آوردیم ولی کوتاه نیومدیم و از خدا کمک خواستیم.
الان وقت میوه چیدن ماست، به همین زودی بعد ۵ سال نتیجه زحمات و خونه دل خوردن ها و قناعت ها و شب بیداری و کار رو چشیدیم.
زندگی مون هم مادی و هم معنوی ارتقا پیدا کرد. نمیخواستیم هم دخترمون تنها باشه با اینکه جفتمون درگیر درس و دانشگاه و کار هستیم گفتیم دومی هم بیاد و ان شاالله ۳ سال بعد هم سومی و....
(داخل پرانتز بگم اگر پسری میاد خواستگاری تون و میبینید غیرت کار و خانواده داره و با ایمان هست بهش بله بگید و از چیزی نترسید. من معیارهای مادی رو رها کردم با اینکه شرایط مختلف برام وجود داشت ولی کسی رو انتخاب کردم که از نظر روحی بهم بیایم و باعث پیشرفت هم بشیم. اینجوری طعم دستاوردها رو باهم میچشیم خدا هم کمکمون میکنه و کلی هم لذت میبریم. الان زندگی ما برای همه اطرافیانمون مثال زدنی شده به لطف خدا)
🆔 @asanezdevag
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥یک رویای صادقه و فوق العاده عجیب و شگفت انگیز از زبان استاد قرائتی
🔴خواستگاری امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) از یک شهید...
🆔 @asanezdevag
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥ثواب ۵۰۰ سال عبادت با یک عمل
#استاد_عالی
🆔 @asanezdevag
129.9K
#سوال
نظرتون کلا در مورد تفاوت سنی بچه ها چیه؟
💕
💕💕
💕💕💕
🆔 @asanezdevag
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽🔺 #ببینید | ازدواج که بکنند از دبیرستان اخراج میشوند ولی اگر n به توان n عدد، دوست پسر داشته باشند کسی در مدرسه با آنها کاری ندارد. طبیعی است که در این فضا، مادر شدن ذنب لا یغفر (گناه نابخشودنی) باشد!
سیاستهای ضدخانوادهی توسعه، آدم خودش را تربیت کرده و جمهوری اسلامی مانده و سیاستهای کاغذی جمعیت و خانواده.
#توئیت 👈 حسین مروتی
#جنگ_علیه_خانواده
#حق_ازدواج
#حق_فرزندآوری
🆔 @asanezdevag
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نظر این دختر بچه در مورد عشق رو بشنوین
🆔 @asanezdevag