eitaa logo
◉✿ازدواج آسان✿◉
1هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.5هزار ویدیو
44 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️ ۶۲ 💟 سعی کنید؛ شرایط همدیگه رو خوب درک کنید😊 🆔 @asanezdevag
چجوری واسه ازدواج به افراد شخصی رو معرفی میکنید؟!من هنوز دارم تاوان میدم که فلان مغازه رو معرفی کردم که کارش خوب نبوده… اشتباه اینجاست‌ که گمان میکنید معرف از هر لحاظ شخص معرفی شده را بررسی کرده! خیر. معرف تنها معرفی میکنه، شناخت و بررسی صلاحیت افراد با دو طرفه. نباید اونقدر سخت گرفت که کسی جرئت معرفی نداشته باشه 🆔 @asanezdevag
✨ قرآن می‌فرماید: «یا ایهَا النَّبِی اذا جاءَک الْمُؤْمِناتُ یبایعْنَک عَلی‏ انْ لا یشْرِکنَ بِاللهِ شَیئاً وَ لا یسْرِقْنَ وَ لا یزْنینَ وَ لا یقْتُلْنَ اوْلادَهُنَّ وَ لا یأْتینَ بِبُهْتانٍ یفْتَرینَهُ بَینَ ایدیهِنَّ وَ ارْجُلِهِنَّ وَ لا یعْصینَک فی مَعْروفٍ فَبایعْهُنَ‏» اگر زنان مؤمنه- که مدعی ایمان هستند- آمدند با تو بیعت کنند، این شروط را با اینها مخصوصاً قید کن، اگر با این قیدها آمدند بیعت کنند با آنها بیعت کن. ... 📌 «وَ لا یقْتُلْنَ اوْلادَهُنَ‏» بچه‌های خود را نکشند. مخصوصاً تصریح کرده‌اند که ولو به نحو سقط. - اولاد را مادر نمی‌کشد. بچه همین‏ قدر که به دنیا آمد دیگر بسیار بعید است که مادر او را بکشد ... ولی زنها سقط جنین می‌کنند؛ چون هنوز بچه به دنیا نیامده که به او علاقه‌مند باشند. ببینید! این شرط مسلمانی بوده؛ شرط مسلمانی این است که زن سقط جنین نکند. 📚 آشنایی با قرآن - جلد ۶ 🆔 @asanezdevag
◉✿ازدواج آسان✿◉
#تجربه_من ۳۳۵ #معرفی_پزشک #زایمان_طبیعی_بعد_از_سزارین سلام، 🌸 منم میخوام از تجربه زایمان طبیعی
۳۳۶ متولد ۶۸ هستم، مهر ۹۵ ازدواج کردم، با فراز و نشیب های زیاد، عروس و دامادی که، عروسی نمی‌خواستن، خرید بازار نمی‌خواستن، مراسم عقد نمی‌خواستن، سرویس طلا نمی‌خواستن... و در عوض دنبال مهریه پایین و جهیزیه در حد نیاز و یه شروع ساده بودن... تا تحقق کامل این آرزوها روزای سختی رو پشت سر گذاشتیم، خانواده هایی که از روی محبت اصرار داشتن حتما سرویس طلا بخرن، بخاطر اینکه ما احساس کمبود نکنیم تاکید داشتن عروسی بگیریم، البته همه این اتفاقات در شرایطی رخ داد که الحمدلله وُسع مالی داشتیم ولی نیازی به انجام این مسائل نمی دیدیم، و دوس داشتیم تا جایی که ممکن هست طبق نظر رهبری عمل کنیم. راضی کردن خانواده ها برای تک تک این مسائل هر کدوم پشت سر گذاشتن غولی بود😒 عقد ما تو محضر با حضور پدر و مادر و برادرها انجام شد، و برای عروسی هم رفتیم زیارت شاه عبدالعظیم و برگشتیم رفتیم خونمون، شب منزل پدر و مادر و برادرها اومدن و ولیمه دادیم. با خودمون ۱۰ نفر شدیم... اومدن اسم سکه توی مهریه چیزی بود که ازش بیزار بودم ولی چاره ای نبود... و بخاطر خلاصی سریعتر ازش بعد از عقد به همسرم بخشیدم... همه این سادگی ها با لذت انجام شد و گاهی فکر میکنم اگر تسلیم خانواده ها می‌شدیم و دنبال خرید و مهریه و... اینها بودیم من تا آخر عمر باید پشیمونی میکشیدم. حتی هر وقت به عروسی میرم همونجا یه الحمدلله میگم که عروسی نگرفتم تا چشمی حسرت نکشه، تا پایی نلغزه، تا توی مسیر، گناهی رخ نده... این شروع پاک، دعاش همیشه بدرقه زندگی مون شد، و ۱۴ تا سکه ای که ختم شد به خوندن خطبه عقد از زبون حضرت عشق❤️ خیلیا میپرسن ولی باید بگم هیچوقت حسرت لباس عروس به دلم نموند، لباس عروس در برابر لباس یه زندگی خوب و زیبا، چیزی نبود که بخواد ذهنم رو مشغول کنه... این جمله ها شعاری نیست! تو مراسم محضر و عروسی ظاهر ما یه چادر رنگی ساده بود و بدون آرایش که بشه جلوی نامحرم اومد، یعنی عملا همین حالت عادی خودمون، و تفاوتی با بقیه نداشت، دو ساعت قبل مراسم ولیمه عروسی هم، رفتیم کیک بخریم... بهشون گفتم بی‌زحمت روی کیک بنویسید پیوندتان مبارک فروشنده با ذوق یه نگاهی کرد گفت بسلامتی عروسی کیه، گفتم خودم گفت نه!! یه نگاهی کرد فکر کرد یا سرکارش گذاشتم یا گوشام سنگینه😆 ۴ ماه بعد ازدواج علیرغم سفارشات بزرگواران به رسیدگی به خود و فعلا لازم نیست بچه بیارید و این حرفا گل پسر ما وارد چرخه حیات شد، در طول بارداری دچار مشکلاتی شدم، از جمله کمردرد و بواسیر و... ولی خب لذت هاش بیشتر از درداش بود، گفتن نداره... بشدت علاقمند به زایمان طبیعی بودم، و با وجود اینکه دکتر گفته بود بچه مدفوع کرده و برای اتاق عمل آماده ش کنید، وقتی رسید بالا سرم و اشتیاق من رو برای زایمان طبیعی دید صبر کرد و گفت بهت کمک میکنم. ضربان قلب بچه چک میشد به همین دلیل اجازه نداشتم از جام بلند شم، و علیرغم اینکه تمام ورزش ها رو یاد گرفته بودم هیچ تکنیکی نتونستم اجرا کنم و تو بدترین حالت ممکن (همون خوابیدن روی تخت) درد کشیدم... و خانم دکتر صبوری(دکتر هداوند) که انرژی میداد و وقت میذاشت، البته بیمارستان دولتی و امکان کم... ساعت ۱۰ صبح، بعد ۱۲ ساعت از شروع دردا حسینِ مادر با گریه رخ نمایان کرد... سریع چکش کردن که مدفوع نخورده باشه و مشکلی نباشه که الحمدلله صحیح و سالم... 👈 ادامه دارد... 🆔 @asanezdevag
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌گفت آقا این بچه‌ی منه، ببین! رفته بودم قبل از اینکه این به دنیا بیاد فلان پزشک گفته بود که این عقب مونده هست، شما حتما باید سقطش کنی. ✅ من گفتم من سقط نمی‌کنم، فتوا اجازه نمیده. یه بچه‌ی بسیار [زیبا بود]. می‌گفت نگاه بکن! از این قشنگ‌تر [میشه] بچه؟ 🌐 سمت خدا - ۹۹/۷/۱۳ 🆔 @asanezdevag
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌ شما بگو نظارت کیلویی چند؟! هرکسی در این فضا دهل خودش رو می زنه!! ⭕️ همین‌مون مانده بود که شاخ‌های مجازی نشون بدن که یک زن رو می‌شه دو مرد صاحب شد! | 🆔 @asanezdevag
👼 🤱🏻 تربیت عاطفی: آرامش بعد از تولد و پیوند مادر و نوزاد2⃣ 🍃 دقایق پس از زایمان لحظات حساسی برای نوزاد است؛ محیط داخلی و خارجی او کاملا دستخوش تغییر شده؛ دستگاه تنفس اولین هوا را وارد شش ها میکند و نخستین گریه شروع می شود و برای اولین بار دمایی متفاوت با دمای داخل رحم را تجربه می کند. در موقع زایمان نیز فشارهای گوناگونی بر جسم او وارد شده است؛ نوزاد در این حال شبیه بیماری است که تازه از اتاق جراحی بیرون آمده است؛ او بیش از هر چیز احتیاج به استراحت جهت بازسازی دارد. پس بهترین خدمتی که به او میتوان کرد، این است که محیط آرامی برایش فراهم ساخت تا بتواند استراحت کند و وضع خودش را با شرایط تازه وفق دهد. 🆔 @asanezdevag
☀️ ☘ از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام منقول است که: اگر کسی با ایمان، سوره مبارکه نساء را به جهت موافقت زن و شوهر با نیت خالص و توجه به خدا و معنی آن و با حال وضو بخواند مقصود حاصل شود و زن و شوهر به هم مهربان گردند. ✨خواص آیات قرآن کریم ص45 🆔 @asanezdevag
◉✿ازدواج آسان✿◉
#تجربه_من ۳۳۶ #ازدواج_در_وقت_نیاز #ازدواج_آسان #قسمت_اول متولد ۶۸ هستم، مهر ۹۵ ازدواج کردم، با ف
۳۳۶ پسرم تا ۲۴ ساعت شیر نخورد، البته گفتن مشکلی نیست فرایند زایمان سخت بوده خسته ست 🤗 از روز دوم داستان زردی شروع شد تا دو ماهگی که بعد از آزمایشات و دکترها و.... نهایتا تشخیص دادن مشکلی نیست و زردی از شیر مادر هست، با وجود تجویز دکترا به دادن شیرخشک، اعتقادی به شیرخشک نداشتم و همچنان با کنترل هفتگی زردی دوس داشتم بچه رو با شیره وجود خودم بزرگ کنم... قبل تشخیص چند سری دستگاه گرفتیم توی منزل زردی پایین میومد و دوباره... با حجامت هم همینطور... و بعدا متوجه شدیم بعد خوردن شیر دوباره زردی بالا می‌رفته... بهبودی بعد از زایمان و بخیه ها، ۲ ماه طول کشید، همسرم هم ۲۰ روزگی گل پسرش رفت خادمی و ۴۰ روزگی ش برگشت... تو این شرایط خودم باید بچه رو دکتر می‌برد، زردی ش بالا رفته بود دستگاه می‌گرفتم و تا صبح بیدار می موندم که بچه دست به چشمش نزنه، نور بخوره تو صورتش، غلت نزنه، دو ساعت یه بار بیارمش بیرون، در طول روز هم از کولیک و بدقلقیش نمی شد بخوابم... تا سه چهار ماهگی حسین کوچولو، وقت غذا درست کردن که هیچ، وقت غذا گرم کردن هم نبود... گاهی تا بعد از ظهر گرسنه بودم، شبها نمیذاشت بخوابیم و صبح ها ترجیح میدادم بجای صبحانه تا وقتی خوابه یکم بخوابم، بعدشم که بلند میشد تا وقتی بخوابه یکسره گریه و کولیک و بدقلقی بود... نهایتا همسرم شب میومد بچه رو نگه می‌داشت شام میذاشتم... سختیش چند ماه اول زیاد بود، کم کم بهتر شد شرایط، ولی تمام این اتفاقات با این وزنه سنگین بی‌خوابی و گرسنگی و خستگی یه طرفِ داستان بود، وزنه قوی تر مادر شدن بود... لذتش از وقتی شروع می‌شه که بعد زایمان بچه رو میارن و میذارن تو بغلت... تا لحظه لحظه هایی که باهاش خاطراتت رو مرور میکنی... تمام جاهایی که ۹ ماه باهاش رفتی، حرفایی که در گوشی با هم زدید قول‌هایی که دادید... و بعد ۹ ماه هم که دو نفره هاتون شروع میشه💞 مسجد و گردش و منزل شهدا و قطعه شهدا و... خلاصه هرچیزی که دوس داشتم زودتر از همه باهاش آشنا بشه و اولین چیزایی باشه که میبینه حسین یکسال ش رو رد کرده بود که دردای کمرم بیشتر شد و ام آر آی سه تا دیسک بیرون زده رو نشون داد و تنگی کانال... دکتر هم اعلام کرد تا خوب نشدن اوضاع و نگذشتن زمان اگر باردار بشید استراحت مطلق در انتظارتونه... 😑 دکترا حق دارن طب رو تشخیص میدن، ولی انتظار ما از دکترای فوق تخصص تری هست که همیشه خواسته هامون رو با یکم خواهش زودتر اجابت میکنن... یاعلی بحق فاطمه... و اینطوری شد که ۹ ماه بارداری مهدی بدون یه کمردرد ساده سپری شد... ساده تر از چیزی که بشه باورش کرد... بالاخره آقا رو اسم خانمش هم حساسه... حسین ۲ سال و ۲ ماهه بود و خواب... که رفتیم سمت بیمارستان... بچه بریچ بود و با وجود تلاش های زیاد نچرخیده بود و دکتر گفته به محض شروع درد بیاید چون توی حالت بریچ کیسه آب پاره بشه خطرناکه... ولی خب اگر سریع میرفتیم همون لحظه سزارین در پیش داشتیم، بنابراین ۴ صبح تا ساعت ۹ درد رو تحمل کردم و بعد رفتیم دکتر میگفت چرا زودتر نیومدی سزارین ات کنم😄 الان شرایطت یکم آماده تره برای طبیعی دلم نمیاد صبر نکنم... رغبت ما رو به طبیعی که دید فرستاد عکس رادیولوژی بگیریم که اگر شرایط خوب باشه اجازه زایمان طبیعی بده... البته با پر کردن رضایت نامه توسط پدر و مادر، چون یکم خطر داره... تا اونجایی که من تحقیق کردم تو کشورای خارجی خیلی زایمان بریچ انجام میدن اونم تو شرایطی که مثلا خانم کیسه آبش هم پاره شده یا حالش بده یا... ولی اینجا از اول صورت مسئله رو پاک میکنن... خلاصه شرایط مهیا بود، عکس خوب بود، رضایت نامه پر شد، خانم دکتر نفیسه ظفرقندی دکتری متعهد و با ایمان و خوش اخلاق همراه ما شد... در طی فرایند خانم دکتر ترکستانی هم بدلیل حساس بودن شرایط خودشون اومدن که صد البته دکتر حاذقی هستن و گل پسر دوم ما با فرایند زایمان طبیعی بصورت بریچ با پا متولد شد، الحمدلله صحیح و سالم... 👈 ادامه دارد... 🆔 @asanezdevag
💝 برخی از رایج‌ترین باورهای نادرست درباره : 🌹 ازدواج کند، خوب می‌شود! یكی از باورهای نادرست درباره ازدواج این است كه ازدواج می‌تواند به بهبود بیماران روان‌پزشكی كمك كند. منشاء شكل‌گیری این باور، این تصور نادرست است كه مشكلات جنسی، علت بروز بیماری‌های روان‌پزشكی هستند بنابراین اگر فرد از نظر جنسی ارضا و خلاء ناشی از نیاز جنسی او پر شود، شفا خواهد یافت! معمولا كه چنین باور نادرستی دارند، فرزندان بیمار خود را به ازدواج تشویق می‌كنند این درحالی است كه بروز بیماری‌های روان‌پزشكی علل متعددی مانند عوامل ژنتیكی، تجربه‌های زندگی، یادگیری و عوامل اجتماعی دارند؛. دارو درمانی و روان‌درمانی بهترین گزینه‌های درمانی هستند، نه ازدواج. باید بدانند که ازدواج نه‌تنها به درمان بیماری‌های روانی كمكی نمی‌كند بلكه به عنوان یك عامل استرس‌زا می‌تواند این بیماری‌ها را تشدید كند 🌹 قیافه عادی می‌شود! خیلی‌ها به و كه در شرف ازدواج هستند، می‌‌گویند: «قیافه را جدی نگیر« چون پس از گذشت زمان برایت عادی می‌شود. البته این درست است که معیارهای زیبایی نسبی هستند و این هم درست است که اگر زیبایی به عنوان مهم‌ترین ملاك یا تنها ملاك مدنظر قرار گیرد، مشكل خواهد بود. اما نباید منکر این حقیقت شد که ها باید تا اندازه‌ای ظاهر همدیگر را بپسندند تا به ازدواج با هم رغبت پیدا كنند. گرچه این باور كه با گذشت زمان، قیافه و زیبایی طرف مقابل عادی می‌شود، تا اندازه‌ای درست است؛ اما نكته‌ای كه باید به آن توجه داشت، این است كه چهره زیبا و جذاب به مرور عادی می‌شود درحالی كه چنین چیزی در مورد قیافه زشت صدق نمی‌كند. 🌹 با چادر سفید برو با كفن بیا بسیاری از والدین هنوز هم به این باور پایبندند كه اگر دختری را با چادر سفید به خانه بخت فرستادند، باید به هر روشی با هر موقعیت دشواری كنار آید و فقط مرگ باید او و همسرش را جدا كند. 🌹 تا عاشق نشدی، ازدواج نکن! ابتدا لازم است بین و تفاوت قائل شد. عشق، به معنای علاقه شدید و خواستن بی‌اندازه‌، توام با شیفتگی نسبت به طرف مقابل است. توجه بیش‌ازحد به عشق، مانع دیدن واقعیت‌ها می ‌شود. افراد عاشق اغلب تحت‌تاثیر عواطف مثبت و شدید و خطاهای شناختی، دچار تحریف اطلاعات می‌شوند. درنتیجه می‌توان گفت عشق قبل از ازدواج می‌تواند تا اندازه‌ زیادی مشكل‌آفرین باشد درحالی كه علاقه‌مندی قبل از ازدواج مانعی ایجاد نمی‌كند. چه بسا افرادی كه به دیگری علاقه‌مند هستند اما با وجود علاقه از توانایی قضاوت درست برخوردارند این گروه می‌توانند انتخاب مناسبی داشته باشند. 🌹 شانس فقط یك بار در خانه را می‌زند! اعتقاد به این باور نادرست باعث می‌شود فرد در فرایند تصمیم‌گیری، تحت فشار الزام درونی «شانس» قرار گیرد زیرا داشتن چنین باوری همواره این احساس را در فرد ایجاد می‌كند كه مبادا با رد كردن پیشنهاد ازدواج فرد موردنظر، شانس ازدواج را برای همیشه از دست بدهد...ترس و اجتناب حاصل از اعتقاد به این باور، باعث می‌شود فرد عجولانه به كسی كه شناخت كافی از وی ندارد، پاسخ مثبت بدهد زیرا نگران است این موقعیت را از دست بدهد و مورد مناسبی هم سر راهش قرار نگیرد. 💖✨💖✨💖✨ 🆔 @asanezdevag
44.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕ اینجا تهرانه، باردار بشی اخراجت میکنن!!! 🔻جمله‌ی کوتاهی که به تنهایی نماد تمام عیار زندگی ماشینی لیبرال است. زندگی‌ای که در آن ارزش‌هایی چون مادری فدای نظام سرمایه داری می‌شود و برای زن راهی جز ترک شغل یا چشم‌پوشی از لذت مادری وجود ندارد. 🔻تغییر وضعیت فعلی و رسیدن به جایگاه حقیقی مادری نیازمند عزمی جدی در مسئولین و مطالبه‌ای عمومی در مردم است! 🆔 @asanezdevag
◉✿ازدواج آسان✿◉
#تجربه_من ۳۳۶ #فرزندآوری #زایمان_بریچ #معرفی_پزشک #قسمت_دوم پسرم تا ۲۴ ساعت شیر نخورد، البته گفت
۳۳۶ بچه دوم به دنیا اومد در حالی که با اولی متفاوت بود و با اینکه خودم رو برای خیلی سخت تر از اینها آماده کرده بودم و دنبال بی‌خوابی های شبانه روزی و بی وقتی محض و سختی میگشتم، به لطف خدا این دوتا بچه به اندازه یه بچه ی اول برای من زحمت نداشتن... البته دو ماه طول کشید تا اداره کردن اوضاع بهتر بشه ولی در کل به اندازه اولی سخت نبود، و اینم مهمه که برای بچه دوم بالاخره مادر یه چیزایی رو تجربه کرده و میتونه بهتر اداره کنه... ما واکنش خاصی نسبت به مهدی نشون نمی‌دادیم و همین باعث شد حساسیتی برای حسین ایجاد نشه تا دوماه که دیگه این موجود زنده جدید تو خونه براش عادی شد و بعنوان برادر براش جا افتاد، پایبندی ش به خونه بیشتر شد🙂 و دیگه همش دنبال کسی راه نمی‌افتاد که بره بیرون😅 و دیگه صبحا دنبال باباش گریه زاری نمی‌کرد موقع سرکار رفتن... انگار دیگه خونه براش چیزای جدیدی داشت که باعث می‌شد بمونه توش... سختی دو تا بچه رو پوشک کردنه، دو تا بچه رو غذا دادن، کوچیکه رو میخوابونی بزرگه بیدارش میکنه، تا جفتشون نخوابن نمیشه بخوابی، با هم گریه کردناشون... از لذت هاش نگم براتون... خودشون که عشق میکنن😄 منم میبینمشون و شکر میکنم... فدایی راه حق ان شاء الله و عاقبت بخیر شاید تصور این باشه که فاصله کم ظلم کردن در حق بچه است، ولی من فکر میکنم اتفاقا همون بچه باید قدردان من باشه که از خودم زدم تا اون تنها نمونه، تا همش به بچه های مردم التماس نکنه باهاش بازی کنن، تا الان که تو این سن نیاز به همبازی و دوست داره برادرش کنارش باشه و وقت و انرژی گذاشتم تا وقتی بزرگ شد حسرت به دل یه پشت و پناه نباشه عاشق ادبیات بودم ولی سال ۸۶ تو رشته حقوق وارد دانشگاه شدم، مدتی بعد رزمی رو هم شروع کردم و تا مشکی تکواندو مسابقات کشوری و لیگ پیش رفتم. سال ۹۱ درسم تموم شد و دو سال برای آزمون وکالت شرکت کردم و با مطالعه مداوم رتبه خوبی رو گرفتم ولی وقتی همه چی مهیا شد متوجه شدم این کار برای من مناسب نیست... با توجه به سابقه ی دو ساله تو کار دادگاه و نشستن پیش قاضی و بازپرسی و رای نوشتن و... رفت و آمد با وکلا... تازه داشتم نتیجه گیری میکردم دیدن این اتفاقات چه تاثیر بدی داره روی زندگیم میذاره محیطی که تنش زاست و افکار آدم رو به سمتی که میخواد هدایت میکنه و آمادگی ذهنی ایجاد میکنه برای تمام اتفاقات بد... به کوهنوردی علاقمند بودم و همین، زمینه شکل گرفتن زندگی مشترکم شد... برای فرزندآوری هدف و انگیزه م بیش از دلایل دیگه، تکلیفی هست که ولی فقیه به گردنم گذاشته و همین تو سخت ترین شرایط منو سرپا نگه میداره، همین که حس میکنی خدایی هست که داره می بینه شما بخاطر انجام تکلیفت شرایطی رو تحمل میکنی حتی باعث میشه تو دست تنها بودن و کلافگی ها چشات برق بزنه... گاهی فکر میکنم اگر بچه آروم تر بود، خونه بزرگ تر بود و حیاط داشت، من از لحاظ جسمی سالم تر بودم، شرایط محیطی بهتر بود، و... چه خوب بود آدم بچه میاورد. بعد فکر میکنم اگر رزمنده ای بود که می‌گفت اگر غذا خوب باشه، هوایی بریم لب مرز بیایم، دشمن سلاح نداشته باشه بیاد جلو راحت بشه زدش و اینها من میرم جهاد، آیا این جهاد محسوب می شد؟! خدایا! جسم و جان ما رو در راه خودت خرج کن... 🆔 @asanezdevag
💞 ۶۳ ❤️قــلب مردان؛ در اعتماد به همسرشان،آرامش می یابد. 🆔 @asanezdevag
توجه به زمان مناسب⏰ برای صحبت دختر و پسر ها در جلسه خواستگاری💐 و همچنین صحبت خانواده ها👨‍👩‍👧‍👦 با همدیگه،با اینکه اهمیت داره ولی اکثرا نادیده گرفته میشه😧! یعنی ما تمام تلاشمون رو برای یک جلسه خواستگاری خوب انجام میدیم😓 و میبینیم که در آخر تمام وقتمون برای تعارف های اضافه و خجالت کشیدن از بین رفته🤦‍♀️ ‌🆔 @asanezdevag
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌از اهانت نشریه فرانسوی به پیامبر اسلام و انداختن کاریکاتور ایشون روی ساختمان دولتی فرانسه تعجب کردید؟ ابوذر پرسید: اى رسول خدا، نخستین نعمت کدام است؟ پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله فرمودند: حلال زادگى. ما را دوست نمى‏ دارد، مگر کسى که حلال زاده باشد. امالی صدوق، ص 455 فرانسه با بیش از ۶٠ درصد یکی از رکوردداران موالید نامشروع است... 🆔 @asanezdevag
🔞🔞🔞🔞🔞 📚 ✍ اگر بخواهیم ارگاسم را در یک عبارت خلاصه کنیم باید گفت: رسیدن به اوج لذت جنسی. به بیان دیگر ارگاسم یعنی بدن از لحاظ احساسی و بدنی به اوج فعالیت می رسد. وقتی زن با شوهر تحریک جنسی می شوند. به تدریج تمام بدن چه از نظر فیزیولوژی و چه از نظر احساسی به حالتی می رسد که هر لحظه در حال افزایش است. البته در متون تخصصی ارگاسم به این صورت تعریف می شود: انقباض شدید ماهیچه ای در طی رابطه جنسی که به همراه تغییر در برخی علایم بدنی مانند تغییر در ضربان قلب، تغییر در فشار خون و تغییر در عمق و نرخ تنفس می باشد. البته برخی از محققان در تعریف ارگاسم سعی دارند جنسیت را مجزا کنند و آن را این گونه تعریف می کنند: ارگاسم عبارتست از اوج لذت جنسی و رها شدن تنش های جنسی. لازم به ذکر است ارگاسم در مردان با احساس ذهنی غیر قابل اجتناب بودن انزال شروع شده و با بروز انزال پایان می یابد. اما ارگاسم در زنان با انقباض مجرای واژینال همراه است؛ تغییرات دیگری در ارگاسم زنان ،چون حرکات غیر ارادی و ارادی عضلانی، زیاد شدن فشار خون و افزایش تعداد ضربان قلب نیز در این مرحله روی می دهد. 🔻ارگاسم در زنـان یـک واکنش طبیعی جنسی است که تا کنون به صورت معمایی سربسته باقی مانده است. به اوج نرسیدن در حین عمل جنسی میتواند سرمنشا مشکلات فراوانی باشد. ثابت شده که ریشه بسیاری از مشکلات زناشویی در این مسئله میباشد. زن و شوهر با کسب مهارت باید بدانند که چگونه می توانند به ارگاسم مطلوب برسند. که در این میان مردان وظیفه سنگین تری دارند و بایستی با کسب مهارت در به ارگاسم رسیدن رسیدن و لذت جنسی به همسرشان کمک کنند و همچنین همسر نسبت به شوهر این وظیفه را انجام دهد. ارگاسم در مردان صرفاً با تحریکات بدنی و تماس ایجاد می شود. در حالیکه این پدیده در خانم ها بسیار پیچیده تر بوده و تا حد بسیار زیادی به شرایط روحی و ارتباط عاطفی طرفین بستگی دارد. به ارگاسم نرسیدن زنان می تواند به دلیل بی علاقگی، اضطراب و شرایط روحی نامناسب و مقاربت به روش نادرست باشد و بعلاوه برای بعضی خانم ها این الزام وجود ندارد که با هر مقاربت الزاماً به ارگاسم برسد. 🆔 @asanezdevag
◉✿ازدواج آسان✿◉
#تجربه_من ۳۳۶ #فرزندآوری #مادری #قسمت_سوم بچه دوم به دنیا اومد در حالی که با اولی متفاوت بود و ب
۳۳۷ تجربه من برمیگرده به سال ۸۶، اون سال من سومین فرزندم دنیا اومد تو سن ۲۴ سالگی، دوران بارداری بسیار سختی داشتم. از ماه شش بیمارستان بستری بودم تا ماه هشتم بارداری، پسرم اوایل ماه نهم بارداری دنیا اومد، بعد، یک هفته تو دستگاه بود چون ریه و معدش نارس بود، بعدش هم بخاطر مبتلا به آسم همش بیمارستان بود، خلاصه شوهرم حسابی خسته شده بود، به توصیه مرکز بهداشت، بدترین و وحشتناک ترین تصمیم زندگی مون رو گرفتیم و اون وازکتومی بود، بدون هیچ گونه تحقیق و بررسی، شوهرم میخواست فقط از استرس راحت بشه... خلاصه بچه ها بزرگ شدن و مدرسه رفتن و تنهایی های من شروع شد، دختر بزرگم رو تو سن ۱۴ سالگی عروس کردم و وقتی ۳۵ سالم بود، مامان بزرگ شدم. چون خودم هم ‌زود ازدواج کردم، شوهرم ۳۹ سالش بود، همه میگفتن مامان بزرگ و بابا بزرگ کوچولو، این خیلی خوب بود که زود ازدواج کردم، زود بچه دار شدم، زود داماد دار شدم، حس خیلی خوبیه ولی من تنها شدم اون دوتا بچه درگیر درس و مدرسه بودن تا اینکه شوهرم به خودش اومد دید چه قدر زود تنها شدیم. مسافرت، بیرون شهر، پارک، سینما همش تنهای تنها خیلی سوت و کور، دلم تنگ شده بود برای تکون خوردن بچه توی شکمم و به شوهرم با ذوق بگم داره تکون میخوره، حسرت اینو میخوردم بچه شیر بدم ، حتی برای پوشک کردن بچه دلم تنگ شده بود، هر کس رو باردار میدیدم آرزو میکردم کاش منم دوباره طعم مادر شدن رو دوباره بچشم و بهترین تصمیم عمرمون رو گرفتیم، شوهرم عمل بازگشت رو انجام داد برای بچه دار شدن، چند سال دوره درمان طول کشید و پزشک تشخیص داد دوباره باید عمل کنه، اون هم بخاطر اینکه خیلی پیگیر بودیم. خلاصه بعد از شش سال و دو بار عمل کردن بالاخره جواب گرفتیم، وقتی جواب آزمایش رو دیدیم مستقیم برای عرض تشکر رفتیم پیش امام رضا جون، بعد از اون شوهرم میگفت رو زمین پا نذار پاهاتو بذار کف دست من که خدایی نکرده برات مشکلی پیش نیاد. دوران بارداری سخت اما بسیار شیرین، اونقدر شوهرم نازمو میکشید که اطرافیان صداشون در اومده بود. میگفتن مگه دفعه اول تونه بچه دار می شین! شوهرم میگفت نه ولی سختی ها و پشیمونی هایی که ما کشیدیم هیچکس تو خواب نبینه، تازه خیلی ها میگفتن از اینکه با داشتن نوه دارین بچه دار میشین خجالت نمیکشین؟ شوهرم میگفت نه کسیکه نیتش برای بچه دار شدن ولایتی باشه و ازدیاد نسل شیعه، خجالت نداره بلکه بسیار هم افتخار داره... به شوهرم میگفتم یک گناه بزرگ کردیم (وازکتومی) حدود شش سال طول کشید تا خدا توبه مون رو قبول کرد، این بارداریم از قبلی سخت تر بود ولی خیلی شیرین، اینکه خدا دوباره توفیق مادری رو بهم داده خدا رو شکر میکردیم، ولی بچه سقط شد چون قلبش تشکیل نشد، روحیه شوهرم از من خرابتر انگار اون افسردگی بعد زایمان گرفته بود، لباس مشکی پوشید تا چند وقت تو خودش بود ولی من روحیه مو از دست ندادم و پیگیر درمان دوباره، به شوهرم گفتم مهم اینه که من باردار شدم، امیدتو از دست نده ... بالاخره بعد از یکسال دوباره باردار شدم اونم چی؟ بارداری سه قلو، الان که اینارو مینوسم استرسم زیاده ولی همچنان امیدواریم که بچه ها(سید حسن، سید حسین، زینب سادات) به سلامتی دنیا بیان، شوهرم یک کارمند ساده است ولی از زمانیکه شوهرم تصمیم به عمل جراحی برای بارداری گرفت، زندگیم از این رو به اون رو شده، تازه حرفش شده بود، خونه ویلایی خریدیم، الان هم که باردارم از در و دیوار برکت می باره، اصلا نگران هزینه های بچه ها نیستیم چون خدا روزی رسونه و به قول قدیمی ها "هر آن کس که دندان دهد، نان دهد" از همه اعضا میخوام برامون دعا کنن، تازه ما سه تا داشتیم پشیمون شدیم، سوم بی گدار به آب نزنین و تصمیم عجولانه نگیرین، همونطور که مولا امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمودند توی سختی وخوشحالی تصمیم نگیرین، در آخر اینکه دعا بفرمایین من بارم رو به سلامتی زمین بذارم. 🆔 @asanezdevag
✍امام صادق عليه السلام : 【هر كه با خانواده اش نيكوكار باشد، عُمرش زياد شود】 📚ميزان الحكمه جلد 8 ص135 🆔 @asanezdevag
👼 🤱🏻 تربیت عاطفی: آرامش بعد از تولد و پیوند مادر و نوزاد3⃣ 🍃 بهترین راه برای برقراری پیوند آن است که بلافاصله بعد از تولد، نوزاد را خشک کنند و قبل از پوشاندن لباسش، او را در تماس با بدن مادر طوری بخوابانند که سینه ی او روی شکم مادر قرار بگیرد و دست های مادر دور او حلقه بزند. برای جلوگیری از سرماخوردگی نوزاد، باید روی او را با یک حوله گرم پوشاند. اگر در این حالت، مادر تمام بدن نوزاد را نوازش کند، نوزاد از این تماس مستقیم بیشتر لذت میبرد. نوازش نوزاد دارای تاثیرات مثبتی است؛ پوست بزرگترین عضو بدن است و اعصاب زیادی به آن ختم می شود؛ نوازش پوست، تنفس نوزاد را که در بدو تولد معمولا نامنظم است، منظم می سازد. 🆔 @asanezdevag
💎پسرکی دو سیب در دست داشت مادرش گفت: یکی از سیب هاتو به من میدی؟ پسرک یک گاز بر این سیب زد و گازی به آن سیب ! لبخند روی لبان مادر خشکید! سیمایش داد می زد که چقدر از پسرکش ناامید شده اما پسرک یکی از سیب های گاز زده را به طرف مادر گرفت و گفت: بیا مامان! این یکی ، شیرین تره! مادر ، خشکش زد چه اندیشه ای با ذهن خود کرده بود. هر قدر هم که با تجربه باشید قضاوت خود را به تأخیر بیاندازید و بگذارید طرف ، فرصتی برای توضیح داشته باشد . 🌻🌹🌷🌼🌸💐 🆔 @asanezdevag
🌸 همسرتان را بر همه مقدم بشمارید وقتی ازدواج کردید، اولین و پراهمیت ترین شخص بعد ازخودتان، همسرتان خواهد بود. 👈هیچکس و هیچ چیز حتی فرزندتان را به او ترجیح ندهید. 🆔 @asanezdevag
◉✿ازدواج آسان✿◉
#تجربه_من ۳۳۷ #ازدواج_در_وقت_نیاز #فرزندآوری #رزاقیت_خداوند #وازکتومی تجربه من برمیگرده به سال
۳۳۸ طلبه هستم ساکن اصفهان، که در سال ۹۱ ازدواج کردم. داستان ازدواجم از روزی شروع که زن داییم اومد منزلمون و در مورد زن گرفتن صحبت کرد، خلاصه رفتیم برای خواستگاری به اون شهر که نزدیک اذان رسیدیم اونجا من و مادرم بودیم. بعد منزل را پیدا کردیم و رفتیم داخل، بعد از صحبت های اولیه، قرار شد با دختر خانم صحبت کنم ولی من چون برای تقوا رفته بودم و روایت هم از پیامبر بود کسی که برای تقوا برود از لحاظ چهره و مال ضمانت میکنم، منم با همین اعتقاد تا روز عقد خانمم را نگاه نکردم. هر چی گفتند نگاه کن من قبول نکردم☺️ جالب این بود که دوستان و خواهرهای خانمم به ایشون پیشنهاد میدانند که آرایش کن چهره ات را نمایان کن تا خواستگار پیدا کنی، خانمم درجواب آنها می گفته کسی میاد ندیده با من ازدواج میکنه☺️ بعد از ازدواج بسیار ساده، اولین فرزند ما در سال ۹۲ بدنیا اومد. و از اونجایی که مقام معظم رهبری در مورد جمعیت صحبت کردند من و خانمم تصمیم گرفتیم که تا جایی که برامون مقدور باشه، فرزند بیاوریم. با اینکه ما در منزل پدرم ساکن بودیم و یک اتاق خواب در اختیار داشتیم و مابقی به صورت مشترک مورد استفاده قرار می‌گرفت. اطرافیان میگفتن دیگه نیاز به فرزند نیست. و میگفتن خانمت از لحاظ جسمی خیلی ضعیفه حتی قبل از ازدواجش دوستانش بهش میگفتن تو که نمیتونی بچه بیاری جالبه که اونها هنوز یا ازدواج نکردند یا بچه نیاوردن. وقتی میگیم خدا روزی رسونه از همه لحاظ هست، هم جسمی هست، هم مالی و هم معنوی. ولی ما تصمیم خودمون رو گرفتیم. و فرزند دومم در سال ۹۴ به دنیا اومد. دیگه اینجا بود که صدای اطرافیان در اومد😊 ولی ما اهمیت نمی‌دادیم با اینکه شهریه طلبگی که حدود ۴۸۰ تومن بود و خداییش پدرمم در امر خرج و مخارج کمک می‌کرد. و ما هر بار تصمیم می‌گرفتیم که مستقل بشیم مادرم اجازه نمیداد. خب به هر حال ما مشغول تحصیل بودیم. تا اینکه بچه سوم هم در سال ۹۶ به دنیا اومد و سال ۹۸ بچه چهارم الانم بچه پنجم😊 تو راه هست. هرکس که می‌آمد بهمون میگفت چیه چه خبره مگه گدا گشنه میخوای تحویل جامعه بدی یا میگفتن دنبال پسر هستی یا میگفتن پول داری درصورتی که وضعیت مالی ما جالب نیست و.... در زندگی مون از طب اسلامی استفاده می‌کنیم. و سعی می کنیم تغذیه سالمی داشته باشیم. الانم همچنان تصمیم داریم بچه بیاریم. خدا روزی رسونه😊 من به اطرافیانم که هم سن و سالم هستند روش خودم را پیشنهاد نمیکنم چون واقعا این جور بچه آوری اعتقاد زیادی میخواد و سخته 😊 خدایی نکرده جسارت به اعتقاد کسی نمیکنم. به هر حال حرف از همه شنیدن سخته. گرانی سخته. ولی خدا خوب بلده خدایی کنه ما باید بندگی کردن را بلد باشیم و بدانیم همه چی خداست. واقعا امر فرزندآوری جهاد هست. ان شاء الله خدا توفیق بده و کمک کنه تا بتونیم فرزندان زیادی بیاوریم. به قول اطرافیان چسبیدی به همین حرف رهبر، من در جواب شون میگم هر کس گوشه یک کاری را بگیره☺️ من هم این گوشه کار را گرفتم. از مادرم خیلی تشکر میکنم که کمک حال خانمم هست. البته خودم هم با اینکه در حال درس خواندن هستم، در حد توان به همسرم کمک می کنم. پوشاک نوزاد را تعویض می کنم، بعضی مواقع شست و شوی فرزند، در مبحث مسواک زدن و رختخواب پهن کردن آنها صبحها صبحانه حاضر کردن حتی غذا درست کردن☺️، اگه بچه ها نصف شب بیدار بشن، کمک می کنم، بازی کردن با آنها و... خلاصه تا جایی که بتوانم کمک میکنم☺️ از همسرم هم به خاطر همه زحمات، تشکر می کنم. اغلب دخترهای این دوره، فکر نکنم با مادر شوهر تو یک خونه زندگی کنند. 🆔 @asanezdevag
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ ازدواج ممنوع! ♨️ در نظام سرما‌یه‌داری فقط اشراف می‌توانند ازدواج کنند! 👤 دکتر ، استاد مردم شناسی دانشگاه تهران، درباره ضربه‌های نظام سرمایه‌داری بر جامعه می‌گوید: 💢 کجاست جمهوری اسلامی که قرار بود عدالت اجتماعی را برقرار کند، تمام سخنرانی‌های شریعتی و بقیه در قبل از انقلاب عدالت اجتماعی بود، چه شد که رسیدیم به رستگاری شخصی؟ تمام مملکت شد عرفان و روان‌شناسی. علوم اجتماعی و عقلانیت را خفه کردند. 📛 سرمایه‌داری الان تشکیل خانواده را گران کرده است، در دوره سرمایه‌داری فقط اشرف می توانند ازدواج کنند. فاصله بین صحبت‌های آقایان در قدرت با مردم را مقایسه کنید. بحث آن‌ها چيست، بحث مردم چیست؟ ⭕️ از در قشر متوسط تا تجاوز در قشر پایین همه نتيجه بازسازی آقایان بدون عدالت است، آثار شورش اجتماعی در جامعه پیدا شده است | 🆔 @asanezdevag