eitaa logo
◉✿ازدواج آسان✿◉
986 دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.5هزار ویدیو
44 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
💞 ۱۰ ♥ زنان؛ ذاتا عاشق مردانی هستند که بتوانند به آن ها تکیه کنند! 🆔 @asanezdevag
◉✿ازدواج آسان✿◉
#تجربه_من ۱۸۷ #فرزندآوری #زایمان_طبیعی_بعد_از_سزارین #بارداری_بعداز_35_سالگی متولد ۵۳ هستم. ۱۸
۱۸۸ من ۳۱ سالمه و خداروشکر، مادر ۷ فرزند هستم. در سن ۱۸ سالگی با همسرم که ۲۰ سالشون بود، ازدواج کردم. ازدواج ما تقریبا ساده بود و با یه سفر کربلا زندگی خودمون رو شروع کردیم. جهیزیه ام هم نسبتا ساده بود ولی الان که فکر می‌کنم میبینم ساده تر از اون هم میشد باشه. گرچه که ما نه مبل داشتیم، نه تخت، نه آینه شمعدان ونه یه سری چیزهای دیگه که ضرورت نداره ولی دوست داشتم که بازم ساده تر باشه... ۲۰ سالم بود که فرزند اولم به دنیا آمد. تعداد زیاد بچه ها با فاصله کم خیلی خوبه، درسته سختیهایی داره ولی می ارزه، بعدشم دنیا جای راحتی نیستش، یه صبحانه هم بخوای بخوری باید براش زحمت بکشی. آباد کردن آخرت هم تلاش و زحمت میخواد. چه بهتر کاری باشه که مطابق با ذات ما خانمها همخوانی داشته باشه😊 وقتی بچه ها چندتا باشن تربیت هم راحت تره، چون گاهی خودشون پلیس همدیگه میشن و مراقب کارها و رفتار هم هستن😜 فاصله سنی کوچولوهام با هم کمه، بیشتریشون ۲ سال و ۷ ماهه😉 بهم میگفتن درحق بچه ها ظلم میکنی، چون شیرشون رو کامل نمی‌خورن.....ولی الان که خوشیهاشون رو با هم میبینم با خودم میگم درحقیقت اونایی درحق بچه هاشون ظلم میکنن که یکی یا دوتا بچه دارن و فرزندان شون رو از داشتن خواهر و برادر محروم می کنند. به نظر من همه دلایلی که افراد برای بچه نداشتن یا کم داشتن میارن همش برمیگرده به تنبلیشون... زورشون میاد به خودشون سختی بدن(گرچه ظاهرش سخیته، ولی شیرینیهاش خیلی زیاده) خودشون رو راحت میکنن و بهانه های عجیب و غریب میارن. همسرم موافق فرزندآوری بودند و در مواقع بیکاری شون، خیلی کمک کارم هستن (گرچه که خیلی مشغله های بیرون از منزل دارن) مخصوصا موقعی که بچه ها کوچکتر بودن،کمک ولی الان که سه تاشون بزرگترن، کمک کارم هستند. بابت تربیت شون هم باید باز هم خداجون خیلی هوامون رو داره،کتابای تربیتی استاد عباسی ولدی(من دیگر ما)و و چگونه با فرزند خود گفتگو کنم و.... هم در زمینه تربیت فرزند غوغاست که خوندم و چند دوره کلاس هم شرکت کردم. اوقات بیکاری هم خیلی کم دارم و اصلا تلویزیون نگاه نمیکنم. کلاسهای مختلف شرکت میکنم که برا دین و دنیا و آخرتم مفید باشه، از کلاسهای اخلاق و احکام و.. گرفته تا همسرداری و تربیت فرزند و... حتی کلاس برا بچه های دیگه هم برگزار میکنیم و کار فرهنگی انجام میدم. خانواده همسرم به شدت مخالف فرزند زیاد هستند و من تا ۴_۵ و گاها تا ۶ ماهگی بارداریم رو از اونها مخفی میکردم. و خانواده خودم هم که از جهت دلسوزی مخالف بودند. ولی نظر من و همسرم اینه که با خدا معامله کردیم، همه سختیهاش رو هم به جون میخریم، ان شاالله ازمون قبول کنه و توفیق بده که فرزندام سربازای امام زمان بشن و در رکاب آقا شهید بشن که چه آرزویی بهتر از این.... یادمه وقتی ۵ تا بچه داشتیم. و مستاجر بودیم، بهمون میگفتن دیگه بسه، کسی بهتون خونه نمیده میخواین چکار کنین؟؟؟ ما هم به دنبال خونه اجاره ای، اما خداجون برامون خونه ای جور کرد که صاحب خونه شدیم و جالب بود که خودمون هم باورمون نمیشد، خب حیف نیست با همچین خدای خوب و مهربون و بزرگی که داریم معامله نکنیم؟ توجه کنین عزیزای گلم ما ابد در پیش داریم که این زندگی۶۰_۷۰ سال ما در مقابلش چشم برهم زدنی بیشتر نیست.... پس حیف نیست این فرصت محدودمون رو از دست بدیم☺☺ حالا بماند که خدا جون به خاطر هر کدوم از این دسته گلام، چقدر به ما لطف کرده و میکنه.... فرزند زیاد هم برا آخرتمون خوبه (افزایش نسل شیعه و محب اهل بیت علیهم السلام) هم برا کشورمون خوبه (جلوگیری از کاهش نسل و پیر شدن جمعیت) و هم برای خودمون خوبه (باقیات الصالحاتن) پس به سختیش می ارزه، حیفه تنبلی کنیم. دو روز دنیا خیلی زود میگذره. ببینیم ما کجای کاریم؟؟☺ ان شاالله خداجون کمکمون کنه و قبل از اینکه دیر بشه و جز افسوس و پشیمانی کار دیگه ای از دستمون برنیاد متوجه بشیم و برای فرزندآوری اقدام کنیم. من که از همین الان ماتم دارم بچه هام بزرگ بشن چکار کنم😭😭 دوست دارم همینطور کوچیک بمونن و من براشون مادری کنم و باهاشون بازی کنم😜😝 🆔 @asanezdevag
✍️ شاهزاده تيره بخت 💢حال افتادگان در چاه محبت و غرق شدگان در تاریکى ، مانند حال آن پادشاه زاده اى است که پدرش در مقام داماد شدن او برآمد. پرى چهره اى کم نظیر را از خاندانى شریف و نجیب به عقد او درآورد. چون وسایل عروسى آماده شد، خواص و عوام را به تناسب شأنشان به دربار بار داد و درب خزانه احسان را به روى مردمان گشود و محتاج و نیازمند و غنى و ثروتمند را از جوایزش بهره مند ساخت و از گرمى جشن و چراغانى، غم دل ها را زدود. 🔸آشنا و بیگانه در آن مجلس سرور حاضر شدند و از تماشاى آن بزم بى نظیر، به حیرت فرو رفتند. عروس حور وَش را با انواع زیور و زینت به حجله آوردند، ولى در این میان داماد را ندیدند. به جستجویش برآمدند، ولى او را نیافتند. داماد در آن شب، بسیار خورده بود و آتش شعورش مانند چراغ بختش فرو مرده بود. بر اثر مستى زیاد، از جمع مهمانان جدا افتاد و حیرت زده و مبهوت به چند کوى و برزن گذر کرد. عبورش به دخمه اى از دخمه هاى مجوسان افتاد. مجوسانى که بر اساس قانونشان، مردگان را در دخمه مى گذاشتند و در دل شب، کنار آنان شمع و چراغ مى افروختند. پادشاه زاده وقتى چشم به دخمه دوخت، دخمه را حجله عروس پنداشت و به درون دخمه رفت. 🔹مجوسان، جنازه پیره زالى را که هنوز کالبدش سالم بود، در آن دخمه گذاشته بودند. داماد، پیره زال مرده را در آغوش کشید و از روى میل و رغبت و غریزه شهوت، تا صبح با او بود. چون با وزیدن نسیم صبح از مستى و بى هوشى و بى خبرى و مدهوشى در آمد، خود را در دخمه اى وحشت زا و کنار جسد پیره زالى زشت رو دید. از شدت نفرت و کراهت، نزدیک بود هلاک شود و از نهایت شرمندگى و خجلت، راضى بود به زمین فرو رود. در اندیشه بود که مبادا کسى بر این وضع آگاه گردد و ننگ و عارش تا قیامت بر او بماند که ناگاه پدر و خدم و حشمش رسیدند و بر آن رسوایى و افتضاح آگاه شدند. 🔺این است دورنمایى از زندگى افتادگان در چاه محبت دنیا و غرق شدگان در شهوات که عروس را به سبب مستى از شهوات، با به آغوش کشیدن پیره زال زشت روى و زشت خوى دنیا عوض کرده اند. 📚عبرت آموز، حسین انصاریان 🆔 @asanezdevag
🌟 امام علی علیه السلام: حجاب داشتن زن، به حال او مفيدتر و براى زيبایی‌اش پايدارتر است. 📖 غررالحکم.ص418 🆔 @asanezdevag
و مولفه های قدرت سایر کشورها، که توسط تصمیم سازان تمدن غرب، نشانه گرفته شد!! 🔥 🆔 @asanezdevag
◉✿ازدواج آسان✿◉
#تجربه_من ۱۸۸ #ازدواج_در_وقت_نیاز #فرزندآوری #رزاقیت_خداوند #معرفی_کتاب من ۳۱ سالمه و خداروشکر،
۱۸۹ من ۱۸ سالگی ازدواج کردم و پنج ماه بعد از ازدواجمون باردار شدم از همون روزهای اول بارداری، از مامانم گرفته تا مادرشوهرم همه انتظار داشتن پسر بدنیا بیارم، خلاصه خدا بهمون دختر داد، بعد هفت سال مجددا همسرمو راضی کردم که دوباره بچه دار بشیم، البته اینو بگم که همسرم خدا رو شکر هیچ وقت چیزی نمیگفتن در مورد جنسیت بچه و همیشه حمایتم میکرد، فقط میگفت سالم باشه چه فرقی میکنه... بعد از هفت سال که دوباره باردار شدم بازم دختر دار شدم، از وقتی دختر دومیم بدنیا اومد بجای شکر خدا، مرتب گریه میکردم که چرا خدا به من پسر نداده، رفتارهای فامیل هم خیلی اذیتم میکرد، اون موقع ها هم شعار "فرزند کمتر زندگی بهتر" رو زیاد می گفتن و روی منی که فکر میکردم دختر زا هستم تاثیر زیادی داشت، تا اینکه در سال ۸۷ همسرمو وادار کردم بره وازکتومی کنه، بنده خدا هم رفت خودشو ناقص کرد، از همون لحظه ای که این عمل رو انجام داد. هردومون، خصوصا من پشیمون و عذاب وجدان گرفته بودم چرا که بخاطر حرفهای مردم شوهرمو فرستادم، خودشو عقیم کنه... خلاصه چند سال گذشت و دختر بزرگم در سن ۱۷ سالگی ازدواج کرد و هزار کیلومتر از ما دور شد. بعد از ازدواج دخترم، بیشتر تنها و افسرده شدم، دختر دومم هم شب و روز گریه میکرد چرا تنها موندم ... خلاصه شوهرمو مجبور کردم بعد از ۹ سال وازکتومی، بره عمل بازگشت رو انجام بده، همسرم سال ۹۶ در بیمارستان شهدای تجریش این عمل رو رایگان انجام داد. عملش میکروسکوپی و حدود دوسه ساعت طول کشید، وقتی عمل کرد خیلی خوشحال بودم که میتونیم دوباره بچه دار بشیم، اما نشد. بعد فهمیدیم واریکوسل دوطرفه داره، بازم رفت اتاق عمل الان که حدود چهار سال از عمل برگشتش میگذره طبق آخرین آزمایش، اسپرم داره ولی هنوز حرکتش کمه و هنوز نتونستم باردار بشم، حوصله هزینه های ناباروری و این موسسات رو ندارم، سن خودم داره به چهل میرسه اما هنوز به رحمت الهی امیدوارم. فقط خواستم اینو به همه عزیزان بگم که هیچ وقت ناشکری نکنند و هیچ وقت بخاطر حرف مردم زندگی و جوانی شونو از دست ندن. هزاران بار توبه کردم امیدوارم خداوند منو ببخشه و با دعای شما عزیزان بازم صاحب فرزند بشم. شکر نعمت نعمتت افزون کند کفر نعمت از کفت بیرون کند😔🤚 🆔 @asanezdevag
و کلیدواژه هایی برای انتقال تجارب مرگبار تمدن غرب به سرتاسر جهان!! 🆔 @asanezdevag
💞رمز ازدواج موفق💞 ✨ازدواج یك پدیده اجتماعی است. بدون تردید انتخاب همسر یكی از مهمترین تصمیم ها در طول زندگی ماست و در حقیقت همه هیجانات، تولید مثل، تربیت نسل آینده، درآمد، مسئولیت، تامین نیازها و چالش های آینده زندگی ما به آن بستگی دارد. ✨زن و مرد به عنوان مكمل یكدیگر بسیاری از نیازهای روانی- اجتماعی هم را برآورده می كنند. و سه دلیل عشق، مصاحبت و دستیابی به انتظارات و توقعات برای ازدواج مطرح است و توجه به این نكته كه هر اندازه انتظارات و توقعات دختر و پسر قبل از ازدواج و در زندگی زناشویی واقع بینانه تر باشد، زندگی زناشویی موفقیت آمیزتر خواهد بود. 💖ملاك های ازدواج های موفق یا خوشبخت را می توان چنین خلاصه كرد: 💟 ۱ـ برخورداری از علاقه های مشترك 💟 ۲ـ داشتن فعالیت های مشترك یا سرگرمی های مشترك 💟 ۳ـ اظهار محبت نسبت به همدیگر 💟 ۴ـ اعتماد داشتن به یكدیگر 💟 ۵ـ رد نكردن یا كمتر رد كردن انتخاب همدیگر 💟 ۶ـ موفقیت در روابط جنسی 💟 ۷- داشتن زمینه های خانوادگی همسان 💟 ۸ـ احترام به عقاید و دوستان و آشنایان همدیگر ✅یک نکته مهم: هرکس طبیعتا مایل است همسری برگزیند كه بیشتر همسان او باشد تا ناهمسان با او. همسانی دو فرد نه تنها آنها را به سوی یكدیگر جلب و جذب می كند، بلكه پیوند و وصلت ایشان را استوارتر می سازد. هر اندازه فرد با همسر خود وجود اشتراك فرهنگی بیشتری داشته باشد، برای سازگاری با او آماده تر است و با اختلافات كمتری مواجه می شود. هر چقدر در انتخاب همسری با مشابهات بیشتر ذاتی و اكتسابی تلاش كنیم ولی بازهم زن و مرد تفاوت های بسیار چشمگیری با یكدیگر خواهند داشت كه باید یاد بگیرند با این تفاوت ها زندگی كنند و ثمره این زندگی یك ازدواج شاد و رضایت بخش باشد. همچنین پژوهش ها نشان می دهد كه تا حدود زیادی خوشبختی و بدبختی زن و مرد را از ابتدای زندگی می توان پیشگویی كرد و به بیان دیگر بسیاری از مشكلات آن ها قابل پیشگیری خواهد بود. به همین جهت امروز، آموزش پیش از ازدواج زوجهای جوان یك ضرورت مسلم تلقی می شود. هر اندازه دختر و پسر اطلاعات بیشتری در جهت شناخت خود و همسر آینده شان داشته باشند و ملاك های عقول تری را برای انتخاب همسر در نظر بگیرند، در زندگی زناشویی خود با مشكلات و ناسازگاری های كمتری مواجه خواهند بود. 💫_______⭐️⭐️⭐️⭐️_______💫 🆔 @asanezdevag
4_5920380622446003094.mp3
2.92M
🎵 مسایل جنسی و وسایل محافظت جنسی استفاده از کراوات و پاپيون لباس مهمانی و رقص عریان کردن در مقابل چشم هم،به بهانه معاینه 👆 در مدارس ایران! 🆔 @asanezdevag
🔴 قابل توجه همسران 💠 بعضی وقتا کوتاه آمدن، هم خودت را نجات می‌دهد، هم دیگران را! 💠 البته کوتاه آمدن و فرو بردن خشم، مهارتهایی دارد که با تمرین آن مهارتها می‌توانید آن را کسب کنید. 🆔 @asanezdevag
◉✿ازدواج آسان✿◉
#تجربه_من ۱۸۹ #فرزندآوری #عقیم_سازی من ۱۸ سالگی ازدواج کردم و پنج ماه بعد از ازدواجمون باردار شد
۱۹۰ من ۱۶ ساله بودم که ازدواج کردم و بلافاصله به فضل خدا باردار شدم. پسر اولم که به دنیا اومد به خاطر حرف دیگران که میگفتن: حالا که این اومد، ولی مواظب باش که حالا حالاها حامله نشی. خیلی مراقب بودم. تا جایی که متاسفانه تمام راههای جلوگیری رو انجام دادم از آ یو دی گرفته تا تزریق آمپول سه ماهه و ... که الحمدلله هیچ کدومش بهم نساخت ولی کلی دردسر برام درست کرد. آخریش آ یو دی بود که بعد از شش ماه زجر کشیدن، تصمیم گرفتم به حرف مادرم و دیگران اهمیت ندم و با اشتیاق حامله بشم. الحمدلله شوهرم کلا این قضیه رو به خودم سپرده بودن. خلاصه پسر دومم با فاصله ی پنج سال از اولی، به جمعمون اضافه شد و من شاد و غرق در لذت مادری بودم. چقدر لذت بخش بود دیدن برادری داداش بزرگه برای برادر کوچولوش. سرخوش از این نعمتها بودم که فهمیدم حامله ام و سومی هم پسره با فاصله سه سال.... خدا منو ببخشه ... ناشکری میکردم و جاهل بودم. نمیفهمیدم خدایی که داره با وجود بیماری دیابت و صرع همسرم به من گل پسرای سالم عطا میکنه، خودش کفایتمون هم میکنه... سرتونو درد نیارم، هنوز زایمان نکرده بودم که شوهرمو راضی کردم به وازکتومی.... (روم سیاه) ایشونم مثل من دروغهای مرکز بهداشت رو باور کردن ( استفتائاتی که از مراجع داشتن و اینکه بدون جراحی و لمس و ...) پسر سومم که چهار ساله شد، خیلی عذاب وجدان گرفتم. همسرم میگفت یعنی ما دیگه تو خونه بچه کوچیک نداشته باشیم؟؟؟ مگه میشه؟! منم غصه میخوردم و البته ته دلم امید داشتم. یواش یواش پرس و جو رو شروع کردم از دوستان و ... تا اینکه یه روز تماس گرفتم با مرکز ناباروری و یه نوبت ویزیت بهمون دادن. حالا دیگه کارم شده بود اشک و التماس به خالق مهربون، که خدایا حالا که شوهرمو راضی کردم ناامیدمون نکن. چه حالی بودیم... سعی میکردم یه جایی بشینم که کسی ازم نپرسه که برای چی اومدم مرکز و ... چی باید میگفتم به کسی که برای بچه اول اومده مرکز ناباروری و شاید حتی چند مرحله هم پیش رفته و هنوز حامله نشده، باید میگفتم که چه بلایی سر خودم آوردم و بعد از سه تا بچه، اومدم برای چهارمی درمان کنم !؟ الحمد لله دکتر گفت که جراحی میکنیم و انشاالله جواب میده. بعد از چهار ساعت بیهوشی و سه میلیون هزینه حالا منتظر نتیجه بودیم. بالاخره بعد از دوازده مااااااه فهمیدم که حامله ام. الله اکبر ... اشکم بند نمی اومد. باورم نمیشد.. چند دقیقه میخندیدم و چند دقیقه گریه میکردم... چهارمی هم پسر شد، ولی اینبار فقط شکر خدا میکردم. همه زنگ میزدن که بهم روحیه بدن، ولی میدیدن که من بهشون روحیه میدادم و میگفتم: اون خدای مهربونی که از مادر هم به من مهربونتره خودش میدونه برای من چی بهتره... بین سومی و چهارمیم شش سال فاصله سنی شد ولی خدا میدونه که چه نشاطی و چه رحمتی اومد تو خونمون. پسر سومم میگفت منم داداش بزرگ شدم. اولی که نوجوون بود میگفت: مامان ما قبلا که این بچه رو نداشتیم، چیکار میکردیم؟؟؟ یعنی چقد جاش خالی بود!! حالا که پسر اولم شانزده سالشه و چهارمیم دو ونیم ساله هست، من یکساله که منتظر پنجمی هستم و به لطف خدا یقین دارم... محتاج دعاتونم مادرای جهادگر... 🆔 @asanezdevag
✨ یکی از افرادی که در تحقیق خیلی به ما کمک میکنن،دوستان فرد هستن😯 گرچه ممکنه ما با تحقیق از اونها،چون ویژگی های مثبت دوستشون رو میگن، به تحلیل درستی از فرد نرسیم...🤦‍♂️ اما با دیدن دوستاش و گفتگو با اونها میتونیم به شخصیت فرد پی ببریم😊 ‌🆔 @asanezdevag