eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
5هزار دنبال‌کننده
279 عکس
174 ویدیو
37 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian آی دی استاد @m_h_tabemanesh آی دی تبادل @purbakhsh
مشاهده در ایتا
دانلود
. اَللّهُمّ عجّل لوليّكَ الْفَرَج ما را چراغِ راه‌، کلام ِ خدا بُوَد ما را دلیل، آیه‌ی " ...لَوْلا دُعا... " بُوَد برهانِ ما حدیثِ " ...یَرُدُّ الْقَضا... " بُوَد کم غیرتی به حرفِ ائمّه، خطا بُوَد در دستخطّ ِ صاحبمان، امرِ مُندَرَج... اِکثارِ در دعاست به تعجیلِ در فَرَج حالا که می‌کنید تحمّل، دعا کنید بَر رَب زنید دستِ توکّل، دعا کنید از عُمقِ جان، برای تحوّل، دعا کنید بهر رسیدنِ به تکامل، دعا کنید راه نجاتِ اُمّت بیچاره و فلج... اِکثارِ در دعاست به تعجیلِ در فَرَج باید دعا کنید که هجران رسد به سر باید دعا کنید بیاید به سر، سحر باید دعا کنید که روشن شود نظر باید دعا کنید ولیکن، زیاد تر در دستمان سلاح، به پیکارِ با عِوَج... اِکثارِ در دعاست به تعجیلِ در فَرَج سوزِ دعا مقدّمه‌ی هر دعا بُوَد پاکیّ قلب، شرط ادب در دعا بُوَد در این زمانه، لنگر و سنگر دعا بُوَد اوّل دعا بُوَد به لب، آخر، دعا بُوَد بالاتر از ثوابِ نماز و جهاد و حج... اِکثارِ در دعاست به تعجیلِ در فَرَج باشد دعا برای فرج، کار فاطمه کرده‌ حسین در تهِ گودال، زمزمه توفیقِ در دعا نشود قسمت همه این امر می دهد به مُصیبات، خاتمه باعث به شادیِ دل زهرا، دل حُجَج... اِکثارِ در دعاست به تعجیلِ در فَرَج ✍ شنبه ۲۱ آبان ۱۴۰۱ ........................................................... کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. یا اَباصالِحَ الْمَهدي اَغِثْني! چه می‌شد مثلِ اِسحاقِ بْنِ یَعقوب... به من هم یک سلامی از تو مکتوب... به همراهِ جوابِ نامه هایم... ز کویت می‌رسید ای میرِ محبوب! شبیهِ صاحبِ مِکیال، اى كاش... مرا می‌کرد خَطّت محو و مجذوب چه می‌گردید چون شیخ مفیدم... به خود می‌داشتی در نامه، منسوب برادر، نه، مُحِب، نه، یک گدایی... مرا می‌کرد چشمانِ تو محسوب بُوَد خارِ بیابان، ارزشش بیش! نشد چشمم به یک گام تو مطلوب به حالِ سیّدِ رَشتی بَرَم رَشک... که شد حالِ دلش با دیدنت خوب چه می‌گردید چون حاجی‌فَشَندی... بگیرم از کفِ تو چای مرغوب تمام ِ زندگانیّ اَم تو هستى شدى غایب، شدم پا تا سر، آشوب تویی قاهر به هر بندِ وجودم بُوَد قلبم به رؤیای تو مغلوب دخیلِ ناله‌ی " هَلْ مِنْ جَزوع... " اَم صدایت می‌زنم با چشم مرطوب خيالت هر خیالی را به ذهنم... نموده نیست و نابود و مَنکوب هزاران یوسفِ طاووس‌ْوارند... ز زیباییّ ِ رُخسارِ تو مَربوب قیام ِ خاطر تو در سرِ من... همه‌اندیشه ها را کرده سرکوب گذشت از غیبتِ تو یازده قرن بُوَد مبهوتِ صبرت، صبرِ ایّوب فراقت خسته اَم می‌دارد امّا... به مدحِ تو خوشم یا خَیرَ مَصْحوب! بمیرم خون به جای اشک، باری... برای کُشته‌ی عطشان و مَسلوب سری که رفت بر سرنیزه‌ها هست... تو را هنگام صبح و شام، مَندوب دم ِ " ...حتّی اَموت... " اَت کشته من را برای خواهری که گشت مَضروب برای دختری که دید در شام... خورَد بر روی لب‌های پدر، چوب کُشَد این صحنه‌اَت كه زاده‌ی هند... کنار تَشت ِ زر می‌ریخت مَشروب " اَلا  وَ  لَعنةُ اللّهِ  عَلَيهِم " بُوَد لعنِ خدا بر قوم مغضوب شنیدم سیّدِ بَحرُ الْعُلوم اَت... میانِ دسته دید و گشت مرعوب عِمامه از سرش انداخت این مرد، دلش را کرد همرنگِ تو جاروب امان از کوریِ قلب و نگاهم... شدند از غفلتم مخروب و معیوب! حجابِ چشم من با چشم‌هایت... گناهانم بُوَد ای مِهر مَحجوب! یکشنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۱ ............................................................ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. لوای فاطمه ثبات شیعه زفیض دعای فاطمه است گل محب علی ،خاک پای فاطمه است خدا مرا ز در خانه اش جدا نکند پناه سائل ومسکین سرای فاطمه است حدیث چهره نهان کردنش ز نابینا حکایتی ز عفاف و حیای فاطمه است هرآن کسی که بود فاطمی،به رستاخیز به زیر سایه ی امن لوای فاطمه است میان آن در و دیوار وآتش بیداد نوای فضه خذینی، صلای فاطمه است به پاس حفظ امامش به کوچه ها آمد وگرنه معبر وکوچه چه جای فاطمه است اگرکه جان خودش را فدای حیدر کرد مدینه شاهد این ماجرای فاطمه است قسم به جان حسینش، که کربلای حسین حقیقتی ز غم و کربلای فاطمه است قسم به حرمت بازو و پهلوی مجروح ظهور حضرت مهدی دوای فاطمه است همیشه دست نیازم اگر به دامن اوست نوشته اند «وفایی» گدای فاطمه است ✍ ........................................................... کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. هزار بار شکستند رکن مولا را یکی نگفت چرا می‌زنید زهرا را  همین که فاطمه‌اش بر روی زمین افتاد سیاه دید علی روی آسمان‌ها را  کسی که شیعه بود مادرش بود زهرا خدا گواست که کشتند مادر ما را  فراق فاطمه بر کشتن علی بس بود  روا نبود ببندند دست مولا را  هزار مرتبه نفرین بر آن ستم‌گستر که کشت حامی تنها امام تنها را  برای مادر سادات گریه منع شده که بهر گریه گرفته‌است راه صحرا را   علی چگونه ببیند بر آن رخ نیلی  شرار تابش خورشید و سوز گرما را کنار سایه ی نخلی در آفتاب گریست  شب از عناد بریدند نخل خرما را  رواست عالمیان جان دهند از این غصه  که جای پنجه ی دیو است روی حورا را   قسم به سوره ی یاسین و هل‌اتی میثم  که پیش چشم علی می‌زدند طاها را ✍ ............................................................ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. کسی که پشت لبخندش غمی  آکنده از آه است مرور روز هایش روضه های تلخ و جانکاه است ندارد گنبد و گلدسته و ایوان طلا یعنی مسیر آسمان تا مرقدش بسیار کوتاه است برایش دشت ها صحن و تمام آسمان گنبد چراغ روشن  صحن و سرایش تا سحر ماه  است اگر مخفی است قبر فاطمه قبر حسن خاکی است عزیز فاطمه با مادرش همواره همراه است به دستان کریم اوست در عالم اگر خیری است که لطف دیگران با منت و خواری و اکراه است جذامی‌ها کنار او نشستند و جهان فهمید کرامت ، گردی از دامان خاک آلود این شاه است برای شادی زهرا بگو ذکر حسن جان را  اگر توفیق می خواهی فقط راهش همین راه است به سمت روضه می گردد مسیر شعر و می دانم پریشان میشود قلبی که از این راز آگاه است نمی گویم که در کوچه چه پیش آمد تو هم بگذر فقط سر بسته می گویم که زهرا عصمت الله است مپرس از من چه دید آنجا فقط این درد  را بشنو سپیدی های موی او غم سیلی ناگاه است ✍ ........................................................... کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. السلام علیک یا امام الرئوف مهرت دمی ز سینه‌ی من پا نمی‌شود اصلاً به جز تو در دل من جا نمی‌شود محشر در آن شدائد و سختی و ابتلا هر کس که با تو بود که تنها نمی‌شود جان می‌دهید این دل تبدار و خسته را چون جان گرفت بسته به دنیا نمی‌شود هرگز دلم بغیر همین صحن چون بهشت جایی اسیر و عاشق و شیدا نمی‌شود چشم و دلم به گاه زیارت در این حریم هر کار می‌کنم که شکیبا نمی‌شود بند دلم گره به ضریح تو خورده است آقا چه کرده‌ای که دگر وا نمی‌شود آقا قسم به گنبد و گلدسته‌های تو حتی بهشت این همه زیبا نمی‌شود باب‌الجواد باب ورود دل گداست هر کس رسید معطل اما نمی‌شود دستم بگیر سائل بیچاره‌ات منم سلطان طوس آهوی آواره‌ات منم ✍ ............................................................ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. خسته شدم از غربت و دربدری ها دارم فقط شوق حرم این آخری ها شوق لقاء الله، دیدار حسین است شوق بغل دارند علیِّ اصغری ها عمرم فدای تاری از گیسوی ارباب ارباب دارد تا قیامت دلبری ها ما را برای گریه کردن آفریدند زیباست اصلاً زندگی با نوکری ها سربند یازهرا به سر بستند عشاق سهمیه ها دارند اینجا مادری ها صد فتنه را کوبد بهم در جنگ احزاب عهدی که می بندند با هم حیدری ها روزی که مولا لشکری را زیر و رو کرد یادآوری شد بر تمام خیبری ها ای مرگ بر وجدان آنکس که نفهمید خاری به چشم دشمن است این رهبری ها رفتند یک عده میان آتش و سنگ  خوردند سهم الارث شان را دیگری ها دیگر خجالت می کشم من از شهیدان  کو خاطرات جبهه و هم سنگری ها! دیدیم این چل روز تا پای شهادت... ماندند پای دین شان پامنبری ها این روزها مثل غروب کربلا بود برداشت هایی داشتیم از روسری ها! روزی که از ناموس ما چادر کشیدند شد حالشان در روضه بدتر، دختری ها حرمت نگهدارید! چون زهرا شهیده است نذر شفای اوست جانِ بستری ها سیلی زدند و ضربه بر عرش برین خورد یک زن زمین خورد و علی با او زمین خورد ✍ ............................................................. کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. همراه با خاکستر پروانه ی خویش شمعِ شبستان را کفن کرده است خانه دارد سیاهه می زند جبریل در عرش رخت عزاداری به تن کرده است خانه نایی برای دردِ دل کردن نداری حتی برای گفت و گو هم ناتوانی بار سفر بستی ولی وللهِ زود است... حالا نمی شد بیشتر پیشم بمانی هر روز یک رنگ اند این نامرد‌مَردُم مابین قومی سُست پیمان گیر کردم دیگر به نجّار محل بی اعتمادم میخ کج در را خودم تعمیر کردم این پیرْهَن‌خالی است یا که پیکر توست این که میان بستر تو خواب رفته؟! حتی برای حیدرت تشخیص سخت است آنقَدر جسم لاغر تو..،آب رفته! بر روی گلبرگ تو جای پنجه انداخت... ای رَذل!این گُل لایق سیلی زدن بود!؟ آن گوشواری را که گفتی:"کوچه گُم شد" امروز دیدم فاطمه..،دستِ حسن بود با هر نفس آلاله‌ می کاری عزیزم پیراهنت هر لحظه گُلگون است زهرا این آسیایِ گندمِ تو کُشت ما را... هر روز دستاست پر از خون است..،زهرا طرز قنوتت جانِ حیدر را گرفته داری علی را رو به قبله می گذاری اِی بشکند دست مغیره،دست قنفذ... حتّی توان ربنا خواندن نداری در پشت در یک سوم از سادات کم شد "با محسن من هرچه کرد آن میخ در کرد" تو بار شیشه داشتی..،دیوار بو بُرد ا‌ی کاش می شد زودتر "در"  را خبر کرد دیگر برایم وا نکن این بقچه ها را اسباب بازی اش نشان دادن ندارد لالاییِ تو عرش را سوزانده..،بس کن گهواره ی خالی تکان دادن ندارد آهِ حسین از اشتها انداخت ما را جای دو لقمه نان فقط غم خورد هر شب دلواپس تشنه‌لبت اصلاً نباشی زینب برایش آب خواهد بُرد هر شب تو هستی و پیش نگاهت..،چکمه‌پوشی پا روی عرشِ سینه ی او می گذارد با پا به خشکی لب او می زند..،شمر مانند قنفذ..،قاتلش رحمی ندارد امروز میخی که به پهلویت فرو رفت سرنیزه‌ی فردای گودال است زهرا آن گوشواری را که بین کوچه گم شد آغاز غارت های خلخال است زهرا ✍ ............................................................. کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. سلام_الله_علیها خسته شدم از غربت و دربدری ها دارم فقط شوق حرم این آخری ها شوق لقاء الله، دیدار حسین است شوق بغل دارند علیِّ اصغری ها عمرم فدای تاری از گیسوی ارباب ارباب دارد تا قیامت دلبری ها ما را برای گریه کردن آفریدند زیباست اصلاً زندگی با نوکری ها سربند یازهرا به سر بستند عشاق سهمیه ها دارند اینجا مادری ها صد فتنه را کوبد بهم در جنگ احزاب عهدی که می بندند با هم حیدری ها روزی که مولا لشکری را زیر و رو کرد یادآوری شد بر تمام خیبری ها ای مرگ بر وجدان آنکس که نفهمید خاری به چشم دشمن است این رهبری ها رفتند یک عده میان آتش و سنگ  خوردند سهم الارث شان را دیگری ها دیگر خجالت می کشم من از شهیدان  کو خاطرات جبهه و هم سنگری ها! دیدیم این چل روز تا پای شهادت... ماندند پای دین شان پامنبری ها این روزها مثل غروب کربلا بود برداشت هایی داشتیم از روسری ها! روزی که از ناموس ما چادر کشیدند شد حالشان در روضه بدتر، دختری ها حرمت نگهدارید! چون زهرا شهیده است نذر شفای اوست جانِ بستری ها سیلی زدند و ضربه بر عرش برین خورد یک زن زمین خورد و علی با او زمین خورد ✍ ............................................................ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
ما زالَتْ بَعْدَ اَبيها ص مُعَصَّبَةَ الرَّأْسِ ناحِلَةَ الْجِسْمِ مُنْهَدَّةَ الرُّكْنِ باكِيَةَ الْعَيْنِ مُحْتَرَقَهَ الْقَلْبِ يُغْشى عَلَيْها ساعَةً بَعْدَ ساعَةٍ.... در بین بستری و مداوا نمی شوی بانوی آسمانی من! پا نمی شوی!؟ برخیز ای شکوفه ی باغ بهاری ام برخیز ای توسلِ شب‌زنده‌داری ام برخیز و حال و روز مرا روبه راه کُن با چشم کَم سوی‌ات به علی هم نگاه کُن زهرِ بدونِ یارشدن را چشیده ام من کم محلی از همه ی شهر دیده‌ام تنها تو اعتنا به کلامم کُنی بس است جای تمام شهر سلامم کُنی بس است برخاستی و شد پُر خون جای پیکرت آلاله کاشتی وسط باغ بسترت خونابه را به ورطه ی سیلاب می کِشی این رختخواب را چِقَدَر آب می کِشی! مَرهَم به پیش زخم تنت سد نمی شود ردِّ غلافِ بازوی تو رد نمی شود دردت به جانِ من..،تو قنوتِ دُعا نگیر با دستِ بی تعادل خود رَبَّنا نگیر حجم غم تو در دل من بی حساب شد آن بانویِ رشیده‌ی من آبِ آب شد ثانیه های رفتن تو تند می شود دارد نفس نفس زدنت کُند می شود با سنگ،شیشه ی دل من را محک زدند آئینه ی مرا وسط کوچه چک زدند در کوچه..،خاک بوی لباس تو را گرفت آن تکّه‌گوشوارِ تو را مجتبی گرفت لطفاً بیا بمان و نرو یارِ غارِ من زهرا!نمی شود نَروی از کنارِ من!؟ مهتابِ من سری به دلِ شب نمی زنی!؟ شانه به زلف درهم زینب نمی زنی!؟ گیسوی پُر گره شده را غرق بوس کن زهرا بمان و زینبمان را عروس کن خانُم!دعای رفتَنَت از خانه زود بود خانُم!سه ماه آخرِ عمرت کبود بود آه اِی کتاب عشق که بندت گسسته شد آه ای کبوتری که پر تو شکسته شد لطفاً بمان و ترک نکن اهل لانه را بگذار روبه راه کنم وضع خانه را من آن دری که بر سر تو خورد..،می کَنم آن میخ کج که بر پر تو خورد..،می کَنم ای خانه دارِ عرش! سرت درد می کند جارو نزن‌..،تمام پرت درد می کند این آسیا ست گریه نموده به حال تو دستاسِ خانه سُرخ شد از شرمِ بال تو من دست هم به لقمه یِ امشب نمی زنم نانی که پخته‌ای بخدا لب نمی زنم دست از کفن بشوی و علی را کفن نکن این قدر خون به قلبِ حسین و حسن نکن بی تو حسین چشم به خوابی نمی بَرَد این تشنه! لب به کاسه ی آبی نمی برد باشد..،برو..،محل نده زهرا به اشک و آه باشد..،قرار و وعده ی ما بین قتلگاه ............................................................ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. روز آخر.. صبحت بخیر! همسر من!هم قطار من! یک روز دیگر است که هستی کنار من شکرخدا!گمان کنم امروز بهتری! پیراهن جدید مبارک! بهار من! نان که تو می پزی چقدر مزه میدهد! نان پخته ای که سر برسد انتظار من از آتش تنور کمی فاصله بگیر! آتش بد است با من و با روزگار من.. مثل قدیم باز "علی جان" صدام کن دستی بکش بروی دل بی قرار من زهرا! برات لقمه گرفتم!قبول کن! روزه بس است آب شدی روزه دار من افتاده ام‌ به پات!بمان!جان من بمان! رحمی بکن به گریه اطفال زار من اسما!برای خانه دوتابوت لازم است.. مرگ من است لحظه ی مرگ نگار من من‌ بودم و کسی به تو با تازیانه زد؟! تا عرش رفت آه دل ذولفقار من روز دهم قرار من و تو دم غروب وقتی که خورده است به مقتل گذار من وقتی که شمر رفته روی سینه حسین سر میبرد مقابل چشمان تار من خولی و زجر و شمر و سنان دور زینبند وای از غرور دختر ناقه سوار من ✍ ............................................................ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. چه کنم درد و بلای تو به جانم ، چه کنم به نگاهِ نگرانت نگرانم ، چه کنم اهل یثرب ز من و گریه ی من بیزارند نا گزیرم که در این شهر نمانم ، چه کنم تا سحر از غم تنهایی تو بیدارم دو دلم من بروم یا که بمانم ، چه کنم دو قدم راه نرفته نفسم میگیرد عمری از من نگذشت است و جوانم ،چه کنم سعی کردم قد خم را ز تو پنهان سازم هر چه قد راست کنم ، باز کمانم ، چه کنم دست تو وا نشد و دست من از کار افتاد خجلم از تو همین بود توانم ، چه کنم نیمه شب ميپرد از خواب پي ِ آب حسين نیستم آب به دستش برسانم ، چه کنم ........................................................... کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab