📚 ضرب المثل "خر را که به عروسی میبرند برای خوشی نیست!"
🖇 معنی و کاربرد:
از این مثل در مواقعی استفاده می شود
که کسی از اینکه او را تحویل گرفته اند و
به جمع شان دعوت کرده اند خوشحال
است غافل از اینکه آن افراد قصد سوء
استفاده و ایجاد زحمت برای او دارند.
علی اکبر دهخدا در کتاب اَمثال و حِکَم
این مثل را اینگونه آورده است:
«خر را که به عروسی می برند برای خوشی
نیست ، برای آبکشی است!»
این ضرب المثل را در اشعار شاعران
گذشته نیز میتوان دید.
در دیوان #خاقانی شروانی آمده است:
هان و هان! تا ز خَری دَم نخوری
ور خوری، این مَثَلاش گوی نخست:
که: خَری را به عروسی خواندند
خر بخندید و شد از قهقهه سُست
گفت: من رقص ندانم بسزا
مُطرِبی نیز ندانم به درست
بهرِ حَمّالی، خوانَند مَرا
کآب نیکو کشَم و هیزم چُست!
در این شعر میبینیم که خاقانی به مَثَل بودن این حکایت اشاره میکند.
#ضرب_المثل
✨@avayeqoqnus✨
#تلنگر
توی ذوق دیگران نزنیم،
به هم ضدحال نزنیم،
اینطور همدیگر را آزار ندهیم.
تاحالا هیچ موردی در تاریخ بشریت
ثبت نشده که کسی گفته باشد:
از بس خوب ضدحال میزنه
و ذوقم رو کور میکنه
عاشقش شدم! عاشقش موندم!
هر بار که این کار را میکنیم
آدمهای دور و برمان یکقدم
عقب میروند،
یکقدم دورتر میشوند
و اندک اندک آنقدر دور
که با هم غریبه میشویم.
آدمها که دور شدند
دیگر سر جای اول برنمیگردند...
✨@avayeqoqnus✨
اشک یتیم... 🥲
روزی گذشت پادشهی از گذرگهی
فریاد شوق بر سر هر کوی و بام خاست
پرسید زان میانه یکی کودک یتیم
کاین تابناک چیست که بر تاج پادشاست
آن یک جواب داد چه دانیم ما که چیست
پیداست آنقدر که مَتاعی گرانبهاست
نزدیک رفت پیرزنی گوژپُشت و گفت
این اشک دیدهی من و خون دل شماست
ما را به رَخت و چوب شبانی فریفته است
این گرگ سالهاست که با گله آشناست
آن پارسا که دِه خَرَد و مِلک، رهزن است
آن پادشا که مال رعیت خورَد گداست
بر قطرهی سِرِشک یتیمان نظاره کن
تا بنگری که روشنی گوهر از کجاست
پروین، به کجروان سخن از راستی چه سود
کو آنچنان کسی که نرنجد ز حرف راست
#پروین_اعتصامی
✨@avayeqoqnus✨
.
گر خواجه ز بهر ما بدی گفت
ما چهره ز غم نمی خراشیم
ما جز که ثنای او نگوییم
تا هر دو دروغ گفته باشیم
#کمالالدین_اسماعیل
✨ @avayeqoqnus ✨
پروردگارا؛
به امید رحمت و پناهت
به درگاه كرمت روی می آورم؛
به سوی تو می آیم
از هر چه مرا از تو دور می كند.
پناهم باش که غیر از تو پناهی ندارم.
آمین 🙏🧡
#خدا
#مناجات
✨ @avayeqoqnus ✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
برخیز آغوشت را از صبح پر کن
آغاز شو مانند روزهای آفتابی
جهان منتظر بانگ سلامهای آشنای
توست...
پس عاشقانه و بلند به
زندگی امروزت سلام کن.
صبح تون بخیر و شادی رفقا 🙏🌹
✨ @avayeqoqnus ✨
.
سپاس خداوند را برای هر نعمتی که
به من عطا کرده است،
خواه آشکار باشد یا پنهان؛
و سپاس او را برای هر چه مرا از آن
حفظ کرده است، خواه بدانم یا ندانم.
خدایا هزاران بار شکرت 🙏🌹
#شکرگزاری
✨ @avayeqoqnus ✨
📗 حکایتی آموزنده از مولوی:
یکی خری گم کرده بود.
سه روز روزه داشت به نیّت آن که خر خود را بیابد.
بعد از سه روز، خر را مرده یافت.
رنجید و از سر رنجش روی به آسمان کرد و گفت که:
"اگر به جای این سه روز که [روزه] داشتم شش روز از رمضان نخورم، پس من مرد نباشم! از من صرفه خواهی بردن؟!"
این حکایت بیانِ حال کسانیست که طاعات و عبادات را چون کالایی برای فروش و رفع حوایج خویش به حق عرضه می کنند و بدان بر خدا منت می نهند و بر خلق فخر می فروشند. 👌
🔸 برگرفته از کتاب "فیه مافیه" مولوی
#حکایت
#مولوی
#مولانا
✨ @avayeqoqnus ✨
.
محبوب من!
دوست داشتنِ شما،
رنجِ واقعیت را کم می کند 🌹
#محمد_صالح_علاء
✨ @avayeqoqnus ✨
.
به سلامتی سکوت
که سرشار از ناگفته هاست!
جرات کنید حقیقی باشید.
جرات کنید زشت باشید!
خود را همان که هستید نشان دهید.
هرچه می خواهید باشید
فقط خودتان باشید! انسان باشید! 👌
📚 ژان کریستوف
✍ رومن رولان
#بریده_کتاب
✨ @avayeqoqnus ✨
.
یارب تو مرا به نفس طناز مده
با هر چه به جز تست مرا ساز مده
من در تو گریزان شدم از فتنه ی خویش
من آنِ تواَم مرا به من باز مده 💜
#مولوی
#مولانا
#مناجات
✨ @avayeqoqnus ✨
.
یکی دوستی را که زمانها ندیده بود
گفت: کجایی که مشتاق بودهام؟
گفت: مشتاقی بِه که مَلولی.
✨ دیر آمدى اى نگار سرمست
✨ زودت ندهیم دامن از دست 🌷
✨ معشوقه که دیر دیر بینند
✨ آخر کم از آن که سیر بینند 🌷
🔸 برگرفته از باب پنجم گلستان سعدی
#حکایت
#سعدی
@avayeqoqnus
این من و تو، حاصل تفریق ماست
پس تو هم با من بیا تا ما شویم
حاصل جمع تمام قطرهها
میشود دریا، بیا دریا شویم
#قیصر_امین_پور
✨@avayeqoqnus✨
زر و سیم را پرستیدی چون ایزدان؛
پس فرق میان تو و آن بتپرست چیست،
جز اینکه او سجده میکند یکی را
و تو صد را؟
📗 کمدی الهی
✍ دانته آلیگیری
✨@avayeqoqnus✨
ای دل، اثرِ صبح، گهِ شام که دید؟
یک عاشق صادق نکونام که دید؟
فریاد همیزنی که من سوختهام
فریاد مکن، سوختهی خام که دید؟ 🥀
#مولوی
✨@avayeqoqnus✨
#تلنگر
یکی از بزرگان میگوید: بر مریضی که در
حالت مرگ بود وارد شدم ، شهادتین را به
او تلقین کردم ولی زبانش بدان نطق نمیکرد.
وقتی به هوش آمد از او پرسیدم چرا
شهادتین را نمیگفتی؟
گفت: ترازویی را بر دهانم گذاشته بودند،
مرا از نطق به شهادتین منع میکرد.
به او گفتم آیا کم فروشی میکردی؟
جواب داد: به خدا قسم نه، ولی وقتی
چیزی را وزن میکردم عجله داشتم و
نمیگذاشتم دو کفه ترازو با هم جفت
شوند...
این حال کسی است که ترازویش دقیق
نیست، پس حال آن کس که کم فروشی
میکند چگونه خواهد بود؟
حال آن که در ترازو دزدی میکند چگونه
میباشد...؟؟
✨@avayeqoqnus✨