.
گفتم نِگَرم روی تو گفتا به قیامت
گفتم روم از کوی تو گفتا به سلامت
گفتم چه خوش از کار جهان گفت غم عشق
گفتم چه بود حاصل آن گفت ندامت
هر جا که یکی قامتِ موزون نگرد دل
چون سایه به پایش فِکَنَد رَحلِ اقامت
عمرم همه در هجرِ تو بگذشت که روزی
در بَر کنم از وصل تو تَشریفِ کرامت
دامن زَ کفم میکشی و میروی امروز
دست من و دامان تو فردای قیامت
امروز بسی پیش تو خوارند و پس از مرگ
بر خاک شهیدان تو خار است علامت
ناصِح که رُخش دیده کف خویش بریده است
هاتف به چه رو میکندم باز ملامت
#هاتف_اصفهانی
✨ @avayeqoqnus ✨
.
همیشه
قدمهای انسانهای مهربان
گلریزان است 🌸
به هر کجا میروند
عطر وجودشان
همه را
لبریز از آرامش میکند…. 🪴
اثر قدمهایشان
نقش زیبای محبت است
نقشی که
هیچ نیرویی نمیتواند
آن را محو کند ... 🌱
مهربون تر باشیم
دنیا با مهربونی جای قشنگ تریه 🌿
#دلنوشته
✨ @avayeqoqnus ✨
.
مهم نيست چند بار
خورشيد طلوع می كند 🌞
مهم آن است كه تو
پنجره ای رو به طلوع داشته باشی
صبحتون پر از امید و لبخند رفقا 🙏🌹
☀️ @avayeqoqnus ☀️
.
خدایا
شکرت برای حال خوب امروزم،
شکرت برای خیر و برکتی که
در زندگیم جاری شده،
شکرت برای آدمهای خوب زندگیم،
شکرت برای روزی پربرکتم
هزاران بار شکرت ای بخشنده ترین 🙏🌸
#شکرگزاری
☀️ @avayeqoqnus ☀️
.
مِی خوردن و شاد بودن آیین من است
فارغ بودن ز کفر و دین، دین من است
گفتم به عروسِ دَهر کابین تو چیست
گفتا دلِ خرم تو کابین من است 🪴
#خیام
✨ @avayeqoqnus ✨
.
📕 سرباز معلول
سربازی پس از تمام شدن جنگ ویتنام و قبل از این که به خانه برود، از نیویورک با پدر و مادرش تماس گرفت و گفت:« پدر و مادر عزیزم، جنگ تمام شده و من می خواهم به خانه بازگردم، ولی خواهشی از شما دارم. رفیقی دارم که می خواهم او را با خود به خانه بیاورم.»
پدر و مادر او در پاسخ گفتند:« ما با کمال میل مشتاقیم که او را ببینیم.»
پسر ادامه داد:« ولی موضوعی است که باید در مورد او بدانید، او در جنگ به شدت آسیب دیده و در اثر برخورد با مین یک دست و یک پای خود را از دست داده است و جایی برای رفتن ندارد و من می خواهم که اجازه دهید او با ما زندگی کند.»
پدرش گفت:« پسر عزیزم، متأسفیم که این مشکل برای دوست تو بوجود آمده است. ما کمک می کنیم تا او جایی برای زندگی در شهر پیدا کند.»
پسر گفت:« نه، من می خواهم که او در منزل ما زندگی کند.»
آنها در جواب گفتند:« نه، فردی با این شرایط موجب دردسر ما خواهد بود. ما فقط مسئول زندگی خودمان هستیم و اجازه نمی دهیم او آرامش زندگی ما را برهم بزند. بهتر است به خانه بازگردی و او را فراموش کنی.»
در این هنگام پسر با ناراحتی تلفن را قطع کرد و پدر و مادرش دیگر خبری از او نشنیدند.
چند روز بعد پلیس نیویورک به خانواده پسر اطلاع داد که فرزندشان در سانحه سقوط از یک ساختمان بلند جان باخته و آنها مشکوک به خودکشی هستند.
پدر و مادر آشفته و سراسیمه به طرف نیویورک پرواز کردند و برای شناسایی جسد پسرشان به پزشکی قانونی مراجعه کردند.
با دیدن جسد، قلب پدر و مادر از حرکت ایستاد. پسر آنها یک دست و یک پا داشت!
#داستان
#داستان_کوتاه
#داستان_آموزنده
✨ @avayeqoqnus ✨
🌿🌻🌿🌻
ذوقی چنان ندارد بی دوست زندگانی
دودم به سر برآمد زین آتشِ نهانی
شیراز در نبستهست از کاروان ولیکن
ما را نمیگشایند از قید مهربانی
اشتر که اختیارش در دست خود نباشد
میبایدش کشیدن باری به ناتوانی
خون هزار وامق خوردی به دلفریبی
دست از هزار عذرا بردی به دلسِتانی
ای بر در سرایت غوغای عشقبازان
همچون بر آب شیرین آشوب کاروانی
تو فارغی و عشقت بازیچه مینماید
تا خرمنت نسوزد تشویش ما ندانی
میگفتمت که جانی دیگر دریغم آید
گر جوهری به از جان ممکن بود تو آنی
سروی چو در سماعی بَدری چو در حدیثی
صبحی چو در کناری شمعی چو در میانی
شهر آنِ توست و شاهی، فرمای هر چه خواهی
گر بی عمل ببخشی ور بیگنه برانی
روی امید سعدی بر خاک آستان است
بعد از تو کس ندارد یا غایة الامانی
#سعدی
✨ @avayeqoqnus ✨
هدایت شده از آوای ققنوس
.
زخمهای دلت
را فقط به خدا بسپار
خودش بهترین
مرهم ها را دارد
باور کن
آرام آرام همه چیز
خوب می شـود 🌱
#دلنوشته
#خدا
✨ @avayeqoqnus ✨
.
به ساعت نگاه کردم.
شش و بیست دقیقه صبح بود.
دوباره خوابیدم. بعد پاشدم.
به ساعت نگاه کردم.
شش و بیست دقیقه صبح بود.
فکر کردم: هوا که هنوز تاریکه.
حتماً دفعه ی اول اشتباه دیده ام.
خوابیدم.
وقتی پاشدم. هوا روشن بود ولی ساعت
باز هم شش و بیست دقیقه صبح بود.
سراسیمه پا شدم. باورم نمی شد که ساعت مرده باشد. به این کارها عادت نداشت.
من هم توقع نداشتم...
آدم ها هم مثل ساعت ها هستند.
بعضی ها کنارمان هستند مثل ساعت.
مرتب، همیشگی.
آنقدر صبور دورت می چرخند که
چرخیدنشان را حس نمی کنی.
بودنشان برایت بی اهمیت می شود. همینطور بی ادعا می چرخند.
بی آنکه بگویند باطری شان
دارد تمام می شود.
بعد یکهو روشنی روز خبر می دهد
که او دیگر نیست.
قدر این آدم ها را باید بدانیم،
قبل از شش و بیست دقیقه ... 👌
#تلنگر
✨ @avayeqoqnus ✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
صبح بارانْ خورده ی چشمان تو
دفتر شعر مرا جان میدهد
میسرایم صد غزل در مدح آن
چون دو چشمت بوی باران میدهد
صبح بخیر و خوشی رفقا 🙏🌹
☀️ @avayeqoqnus ☀️
.
الهی در این درگاه
همه ما نیازمندِ روزی باشیم
که قطره یی از شراب محبت
بر دل ما ریزی
تا که ما را بر آب و آتش
بر هم آمیزی.
آمین 🙏🌱
#مناجات
#خواجه_عبدالله_انصاری
☀️ @avayeqoqnus ☀️
.
📗 بستنی شکلاتی
پسر بچه فقیری وارد کافی شاپ شد و پشت میز نشست.
خدمتکار برای سفارش گرفتن به سراغش رفت. پسر پرسید: بستنی شکلاتی چند است؟
خدمتکار گفت 50 سنت.
پسرک پول خردهایش را شمرد بعد پرسید بستی معمولی چند است؟
خدمتکار با توجه به این که تمام میزها پرشده بود و عده نیز بیرون کافی شاپ منتظر بودند با بی حوصلگی گفت :35 سنت.
پسر گفت برای من بستنی معمولی بیاورید.
خدمتکار بی حوصله یک بستنی از ته مانده های بستنی های دیگران آورد و صورت حساب را به پسرک داد و رفت.
پسر بستنی را تمام کرد صورتحساب را برداشت، پول را به صندوق پرداخت کرد و رفت.
هنگامی که خدمتکار برای تمیز کردن میز رفت گریه اش گرفت، پسر بچه کنار بشقاب خالی 15سنت انعام گذاشته بود در صورتی که می توانست بستنی شکلاتی بخرد. 🥺
شکسپیر چه زیبا میگوید:
بعضی بزرگ زاده می شوند،
برخی بزرگی را بدست می آورند،
و بعضی بزرگی را بدون اینکه بخواهند با خود دارند. 👌
#داستان
#داستان_کوتاه
#داستان_آموزنده
✨ @avayeqoqnus ✨
.
سکوت نکن …
زمزمه کن گاهی !
قدم بزن در کوچه های زندگی …
و گاهی آرام پرواز کن …
این آبی بیکران مال تو نباشد …
مال کیست ؟
#دلنوشته
✨ @avayeqoqnus ✨
.
آن که بی سخن ادراک کند
با وی چه حاجتِ سخن است؛
آخر آسمان ها و زمین ها همه سخن است
پیشِ آن کس که ادراک می کند...
🔸 برگرفته از "فیه مافیهِ" مولوی
#مولوی
#مولانا
#فيه_مافيه
✨ @avayeqoqnus ✨
.
از چرخ به هر گونه همیدار امید
وز گردش روزگار میلرز چو بید
گفتی که پس از سیاه رنگی نبُوَد
پس موی سیاه من چرا گشت سفید
#حافظ
💫 @avayeqoqnus 💫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
حس هایی هستند که نام ندارند!
نگران نیستی، اما آرام هم نیستی!
غریب نیستی، اما اهل اینجا هم نیستی!
نه دلت میخواهد بمانی،
نه آرزوی رفتن داری!
دلت میخواهد جایی که هستی نباشی
اما جای دیگری هم نباشی!
#دلنوشته
✨ @avayeqoqnus ✨
.
شمع شبها به جز خیال تو نیست
باغ جانها به جز جمال تو نیست ❤️
#خاقانی
✨ @avayeqoqnus ✨
.
دست به دستِ مدعی شانه به شانه می روی
آه که با رقیب من جانبِ خانه می روی
بی خبر از کنار من ای نفس سپیده دم
گرم تر از شراره ی آه شبانه می روی
من به زبانِ اشک خود می دهمت سلام و تو
بر سر آتشِ دلم همچو زبانه می روی
در نگه نیاز من موج امیدها تویی
وه که چه مست و بی خبر سوی کرانه می روی
گردش جام چشم تو هیچ به کام ما نشد
تا به مراد مدعی همچو زمانه می روی
حال که داستان من بهر تو شد فِسانه ای
باز بگو به خواب خوش با چه فسانه می روی؟
#شفیعی_کدکنی
✨ @avayeqoqnus ✨