روی ویترین یک کتابفروشی
در شهر رم نوشته شده:
"همیشه دلخوری ها را
نگرانی ها را
به موقع بگویید؛
حرفهای خود را به یکدیگر
با "کلام" مطرح کنید؛
نه با " رفتار"...
که از کلام همان برداشت میشود
که شما میگویید؛
ولی از رفتارتان هزاران برداشت میشود.
#تلنگر
✨@avayeqoqnus✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر وقت دلت گرفت و حس کردی تنهایی
هر وقت همه درها به روت بسته شد
ناامید نشو
این یه پیام از طرف خداست...
#خدا💚
✨@avayeqoqnus✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام، ای صبح برفیام
سلام، من از صدای سکوت تو
بیدار شدهام
چه آرام بر پلکهای زمین
نشستهای،
سنگین، اما متین.
سلام رفقا، صبح زیبای برفیتون
بخیر و شادی ❄️🌺☃️
✨@avayeqoqnus✨
🦋 شُکرِ درگاهت خدایا زان که جانم دادهای
🌸 نعمتِ افزون که بی حد است آنَم دادهای
🦋 بـهـره مــنــدم کردی یارب از تمام نعمتت
🌸 بـاز بـنـمــودی بــرایـــم درب های رحمتت
✨ پروردگارا هزاران بار شکر بابت
نعمتهای بیشمارت که حتی توان
شمردن آنها را هم نداریم 🙏 🌸
#شکرگزاری
✨@avayeqoqnus✨
هدایت شده از آوای ققنوس
📚 حکایت بهلول و سوداگر بغدادی
روزی سوداگری بغدادی از بهلول سوال نمود من چه بخرم تا منفعت زیادی ببرم؟ بهلول جواب داد آهن و پنبه.
آن مرد رفت و مقداری آهن و پنبه خرید و انبار نمود اتفاقا" پس از چند ماهی فروخت و سود فراوان برد.
باز روزی به بهلول بر خورد. این دفعه گفت بهلول دیوانه من چه بخرم تا منافع ببرم؟
بهلول این دفعه گفت پیاز بخر و هندوانه.
سوداگر این دفعه رفت و تمام سرمایه خود را پیاز و هندوانه خرید و انبار نمود. پس از مدت کمی تمام پیاز و هندوانه های او پوسید و از بین رفت و ضرر فراوان نمود.
مرد فوری به سراغ بهلول رفت و به او گفت بار اول که با تو مشورت نمودم گفتی آهن بخر و پنبه، خریدم و نفعی بردم.
ولی دفعه دوم این چه پیشنهادی بود کردی؟ تمام سرمایه من از بین رفت!!
بهلول در جواب آن مرد گفت روز اول که مرا صدا زدی گفتی آقای شیخ بهلول و چون مرا شخص عاقلی خطاب نمودی من هم از روی عقل به تو دستور دادم .
ولی دفعه دوم مرا بهلول دیوانه صدا زدی، من هم از روی دیوانگی به تو دستور دادم.
مرد از گفته خود خجل شد و مطلب را درک نمود.
#حکایت
#بهلول
✨@avayeqoqnus✨
جاده بهانه است
مقصود چشم توست
من راهیِ توام
ای مقصد درست ❤️
#علیرضا_آذر
✨@avayeqoqnus✨
حرف نزدن دلهرهای بود
و حرف زدن
و درست فهمیده نشدن
دلهرهای دیگر ...
🔻 از رمان "ژانکریستوف"
✍ رومن رولان
#بریده_کتاب
✨@avayeqoqnus✨
.
🌸 همنشین گل اگر باشی معطر میشوی
🍀 سر تر از صدها گلاب نابِ قَمصر میشوی
🌸 همنشین با بیخِرد بیاعتبارت میکند
🍀 پیش استاد سخن بیشک سخنور میشوی
🌸 از زمین بگذر! مسافرخانهای متروکه است
🍀 آسمان باشی گذرگاهِ کبوتر میشوی
🌸 همصدای بلبلِ خوشخوان نباشد جغدِ شوم
🍀 پیش لامذهب بِدان کمکم تو کافر میشوی
🌸 عشق را دستِ هَوس قربانی و زندان مکن
🍀 چون هوس آید به عشق یکباره پرپر
میشوی
🌸 عشق را معنی به بَدمَستی مَکن،
سنگِ صبور!
🍀 پیش لیلایِ زمان، مجنون دیگر میشوی
#جواد_الماسی
✨@avayeqoqnus✨
دل بریدم تا نبینم دوست با من دشمن است
دل بریدن گاه تنها راه عاشق ماندن است
#فاضل_نظری 🥀
✨@avayeqoqnus✨
برای مردم زندگی نکن!
تباه میشوی.
غمگینترین آدمها کسانی هستند
که برداشتِ دیگران برایشان
زیادی مهم است.
🔻 از رمان "ساعت شوم"
✍ گابریل گارسیا مارکز
#بریده_کتاب
✨@avayeqoqnus✨
دور و بر من پر است از
کاغذهای مچالهای
که هر کدام خاطرهای ...
دردی ...
ناگفتهای دارد
و جایش سینهی سطل کوچکیست
که بزرگترین سنگ صبور من است 🍂
#دلنوشته
✨@avayeqoqnus✨
شبِ فراق که داند
که تا سحر چند است
مگر کسی که به زندانِ عشق
دربند است
#سعدی
✨@avayeqoqnus✨
🤍🌸🤍
پيش از آنكه مرگ بر در بكوبد،
هر آنچه داري تقسيم كن!
آيا مي تواني ترانه اي زيبا بخواني؟
بخوان و آن را تقسيم كن.
آيا مي تواني تصويري را نقاشي كني؟
نقاشي كن و آن را تقسيم كن.
هر آنچه در كف داري…
و هرگز كسي را نديده ام كه چيزي براي
تقسيم كردن نداشته باشد.
#اوشو
@avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چه خوبه که کلید باشیم نه قفل؛
نوازش باشیم نه سیلی؛
با هم بخندیم نه به هم؛
راه باشیم نه سد؛
درک کنیم نه ترک؛
نمک لحظهها باشیم نه نمک زخمها؛
دست هم رو بگیریم نه پشت پا بزنیم.
دنیا ناچیز است به هم محبت کنیم.
#تلنگر
✨@avayeqoqnus✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یک نفس یاد خـــــ💗ــــــدا
یک سبد خاطرِ آسوده و شاد
یک بـغل شبنمِ آرامـشِ صبح
یک هزار آیـنه از جـنس دعـا
همه تقدیم شما
صبح بخیر و نیکی 🌞🌸
روز پرباری در پیش داشته باشید
دوستان 🪴
✨@avayeqoqnus✨
دلگرم کننده ترین آیه ای که
خـونـدم اینجا بـود که گفت:
وَإِنْ يُرِدْكَ بِخَيْرٍ فَلَا رَادَّ لِفَضْلِهِ
اگر خــدا برای تو خـیـری
بخواهد هیچکس نمیتواند مانع
لطفش شود.
به همین قشنگی... 🌺
الهی خدا برات بخواد رفیق 🙏💛
✨@avayeqoqnus✨
.
📜 ملانصرالدین و ازدواج
روزی دوستی از ملانصرالدین پرسید: ملا، آیا تا به حال به فکر ازدواج افتادی؟
ملا در جوابش گفت بله، زمانی که جوان بودم به فکر ازدواج افتادم ….
دوستش دوباره پرسید خب، نتیجه چه شد؟
ملا جواب داد بر خرم سوار شده و به هند سفر کردم، در آنجا با دختری آشنا شدم که بسیار زیبا بود ولی من او را نخواستم، چون از مغز خالی بود!
بعد به شیراز رفتم: دختری دیدم بسیار تیزهوش و دانا، ولی من او را هم نخواستم، چون زیبا نبود…
ولی آخر به بغداد رفتم و با دختری آشنا شدم که هم بسیار زیبا و هم اینکه، خیلی دانا و خردمند و تیزهوش بود، ولی با او هم ازدواج نکردم…
دوستش کنجکاوانه پرسید دیگر چرا؟
ملا گفت برای اینکه او خودش هم به دنبال چیزی میگشت، که من میگشتم! 😅
#حکایت
#حکایت_طنز
#ملانصرالدین
✨@avayeqoqnus✨
خستهدل داند بهای ناله را
شمع داند ، قدر داغِ لاله را
هر دلی از سوزِ ما آگاه نیست
غیر را در خلوتِ ما راه نیست
حال بلبل ، از دل دیوانه پرس
قصّهی دیوانه ، از دیوانه پرس
#رهی_معیری
✨@avayeqoqnus✨
.
📚 ضرب المثل "بشنو و باور نکن"
🔰 معنی و کاربرد:
💢 یعنی به سخنان کسی که برای فریب دادن دیگران حرف میزند، ظاهرا گوش کن اما هیچ اهمیتی نده.
💢 این ضرب المثل را درباره کسانی می گویند که مدام حرف های بی ربط و بی محتوا می زنند و پر از ادعا هستند.
🔰 داستان ضرب المثل
مرد خسیسی چندتا شیشه زیبا و قیمتی به شیشه بُر سفارش داده بود. پس از تحویل سفارشاتش گفت که شیشهها را در صندوقچهی محکمی بگذارند که مبادا در راه طولانیای که تا رسیدن به منزلش در پیش داشت، آسیبی به شیشه ها وارد شود.
صندوقچه سنگین شیشه ها را برداشت و راه افتاد. در ابتدای مسیر پسر جوانی را دید که از آنجا می گذشت. با مظلومیت از او درخواست کمک کرد که جعبه را تا منزلش حمل کند.
پسر گفت: در ازای این کار چه پاداشی به من میدهی؟
مرد گفت: سه نصیحت به تو یاد میدهم که بهترین فایده ها را برایت خواهد داشت.
جوان که تصور میکرد این مرد قرار است سخنان حکمت آمیزی به او بگوید، قبول کرد و صندوقچه را گرفت.
موقع ظهر بود و مرد خسیس بسیار گرسنه شد. اما تا احساس گرسنگی کرد، به پسر گفت: اولین نصیحت را به تو بگویم! و آن هم این است که سیری بهتر از گرسنگی است؛ اگر از کسی شنیدی که گرسنگی بهتر از سیری است، بشنو و باور نکن!
پسر از این حرف ساده و پیش پا افتاده خوشش نیامد اما به روی خودش نیاورد. به راه خود ادامه دادند. مرد خسیس که حسابی از راه رفتن خسته شده بود با خود میگفت کاش یک الاغی بود که ما را به منزل می رساند.
در همین حین پسر پرسید: خب نصیحت دوم چیست؟
مرد هم گفت: اگر شنیدی کسی می گوید پیاده رفتن بهتر از سواره رفتن است، بشنو و باور نکن!
پسر دیگر از حرف های بی محتوای مرد خسته شده بود و به سختی خودش را کنترل می کرد که چیزی نگوید.
پس از طی مسیری طولانی، آن هم با پای پیاده و شکم گرسنه و دهان تشنه، به منزل مرد رسیدند.
پسر در حالیکه آشفته بود، به مرد گفت: پس نصیحت سومت چه شد؟
مرد سنگدل هم که خرش از پل گذشته بود با طعنه گفت: اگر کسی به تو گفت که باربری بهتر از تو وجود ندارد، بشنو و باور نکن!
پسر که دیگر خونش به جوش آمده بود و فهمید که مرد او را فریب داده، با عصبانیت صندوقچه را به زمین کوبید.
صدای شکسته شدن شیشه ها بلند شد. پسر گفت: اگر کسی به تو گفت که همه شیشه های این صندوقچه سالم است، بشنو و باور نکن!
از آن پس برای کسی که با حرف هایش دیگران را گول می زند، این ضرب المثل را به کار می برند.
#ضرب_المثل
✨@avayeqoqnus✨
گاهی دستت را بگذار
در دست کودک درونت
بگذار ببرد تو را هر جا
که دلش خواست
که یادت باشد زندگی یک شوخی
به اشتباه جدی گرفته شده ماست!
#حس_خوب
✨@avayeqoqnus✨
همین که می دانم
کسی شبیه تو نیست
چقدر دلهره آورتر از
نبودن توست 🥀
#عباس_معروفی
✨@avayeqoqnus✨
🍁
#بریده_کتاب
برای من ماجرای مردی را نقل کردند
که دوستش به زندان افتاده بود
و او شب ها بر کف اتاق میخوابید
تا از آسایشی لذت نبرد که دوستش
از آن محروم شده بود.
چه کسی؟! چه کسی برای ما
بر زمین خواهد خوابید؟!
🔻 از رمان "سقوط"
✍ آلبر کامو
✨@avayeqoqnus✨