eitaa logo
آوای ققنوس
8.2هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
555 ویدیو
31 فایل
دوستای عزیزم، اینجا کنار هم هستیم تا هم‌از ادبیات لذت ببریم هم حال دلمون خوب بشه.😍 ♦️کپی پست ها بعنوان تولید محتوا برای کانال های دیگر ممنوع بوده و رضایت ندارم♦️ تبلیغات: https://eitaa.com/joinchat/1281950438C0351ad088a
مشاهده در ایتا
دانلود
ویلیام فاکنر "تنهایی" رو اینطور توصیف میکنه: کسی را ندارد... نه این که بی کس و کار باشد، کسی را ندارد … 🥀 @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هیچ چیز سفید سفید یا سیاه سیاه نیست و گاهی سفید همان سیاهیست که خودش را جور دیگری نشان می‌دهد و سیاه هم گاهی سفیدی است که سرش کلاه رفته. 🔻 از کتاب "زندگی در پیش رو" ✍ رومن گاری @avayeqoqnus
گر تو را خاطر ما نیست خیالت بفرست 💖 @avayeqoqnus
روی ویترین یک کتابفروشی در شهر رم نوشته شده: "همیشه دلخوری ها را نگرانی ها را به موقع بگویید؛ حرفهای خود را به یکدیگر با "کلام" مطرح کنید؛ نه با " رفتار"... که از کلام همان برداشت می‌شود که شما می‌گویید؛ ولی از رفتارتان هزاران برداشت می‌شود. @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر وقت دلت گرفت و حس کردی تنهایی هر وقت همه درها به روت بسته شد ناامید نشو این یه پیام از طرف خداست... 💚 ✨@avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام، ای صبح برفی‌ام سلام، من از صدای سکوت تو بیدار شده‌‌ام چه آرام بر پلک‌های زمین نشسته‌ای، سنگین، اما متین. سلام رفقا، صبح زیبای برفیتون بخیر و شادی ❄️🌺☃️ @avayeqoqnus
🦋 شُکرِ درگاهت خدایا زان که جانم داده‌ای 🌸 نعمتِ افزون که بی حد است آنَم داده‌ای 🦋 بـهـره مــنــدم کردی یارب از تمام نعمتت 🌸 بـاز بـنـمــودی بــرایـــم درب های رحمتت ✨ پروردگارا هزاران بار شکر بابت نعمت‌های بیشمارت که حتی توان شمردن آن‌ها را هم نداریم 🙏 🌸 @avayeqoqnus
هدایت شده از آوای ققنوس
📚 حکایت بهلول و سوداگر بغدادی روزی سوداگری بغدادی از بهلول سوال نمود من چه بخرم تا منفعت زیادی ببرم؟ بهلول جواب داد آهن و پنبه. آن مرد رفت و مقداری آهن و پنبه خرید و انبار نمود اتفاقا" پس از چند ماهی فروخت و سود فراوان برد. باز روزی به بهلول بر خورد. این دفعه گفت بهلول دیوانه من چه بخرم تا منافع ببرم؟ بهلول این دفعه گفت پیاز بخر و هندوانه.  سوداگر این دفعه رفت و تمام سرمایه خود را پیاز و هندوانه خرید و انبار نمود. پس از مدت کمی تمام پیاز و هندوانه های او پوسید و از بین رفت و ضرر فراوان نمود. مرد فوری به سراغ بهلول رفت و به او گفت بار اول که با تو مشورت نمودم گفتی آهن بخر و پنبه، خریدم و نفعی بردم. ولی دفعه دوم این چه پیشنهادی بود کردی؟ تمام سرمایه من از بین رفت!! بهلول در جواب آن مرد گفت روز اول که مرا صدا زدی گفتی آقای شیخ بهلول و چون مرا شخص عاقلی خطاب نمودی من هم از روی عقل به تو دستور دادم . ولی دفعه دوم مرا بهلول دیوانه صدا زدی، من هم از روی دیوانگی به تو دستور دادم. مرد از گفته خود خجل شد و مطلب را درک نمود. @avayeqoqnus
جاده بهانه است مقصود چشم توست من راهیِ توام ای مقصد درست ❤️ @avayeqoqnus
حرف نزدن دلهره‌ای بود و حرف زدن و درست فهمیده نشدن دلهره‌ای دیگر ... 🔻 از رمان "ژان‌کریستوف" ✍ رومن رولان @avayeqoqnus