eitaa logo
آوای ققنوس
8.4هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
547 ویدیو
31 فایل
دوستای عزیزم، اینجا کنار هم هستیم تا هم‌از ادبیات لذت ببریم هم حال دلمون خوب بشه.😍 ♦️کپی پست ها بعنوان تولید محتوا برای کانال های دیگر ممنوع بوده و رضایت ندارم♦️ تبلیغات: https://eitaa.com/joinchat/1281950438C0351ad088a
مشاهده در ایتا
دانلود
_«چه مدتی است که در جبهه خدمت می کنی؟» _«شش ماه و هفت روز» _«بهت یک نصیحت می‌کنم؛ شایدم یک وصیت!» _«آن چیست؟» _«روز شماری مکن. حتی اگر فکر می‌کنی در مهلکه افتاده‌ای روز شماری مکن! حالا هم لحظه شماری مکن! شب نمی‌تواند تمام نشود. طبیعت شب آن است که برود رو به صبح... نمی‌تواند یک جا بماند. مجبور است بگذرد. اما وقتی تو ذهنت را اسیر گذر لحظه‌ها کنی، خودت گذر لحظه‌ها را سنگین و سنگین‌تر می‌کنی؛ بگذار شب هم راه خودش را برود.» 🔻 از رمان "طریق بسمل شدن" ✍🏻 محمود دولت آبادی @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️ می گویند قلب هر کس به اندازه مشت بسته اوست.... اما من قلب هایی را دیده ام که به اندازه دنیایی از "محبت" عمیقند 💚 دلهای بزرگی که هیچ وقت در مشت های بسته جای نمی گیرند 💜 مثل غنچه ای با هر طپش شکفته می شوند 🧡 دلهای بزرگی که مانند کویر نامحدود و تشنه اند تا اینکه ابرِ محبت ببارد 💙 در عوض دلهایی هم هستند که حتی از یک مشت بسته هم کوچک ترند 🤍 دلهایی که شاید وسیع هم بتوانند باشند اما بیش از یک بند انگشت هم عمق ندارند ❤️ و تو هر وقت خواستی بدانی قلبت چقدر بزرگ است به دستت نگاه کن وقتی که مهربانی را به دیگران تعارف می کنی... @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یک آن شد این عاشق شدن دنیا همان یک لحظه بود... ❤️🌹 🔻 شعر و دکلمه زیبای زنده‌نام افشین یداللهی @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سحر، کرشمه‌ی صبحم بشارتی خوش داد که کس همیشه گرفتار غم نخواهد ماند صبح بخیر رفقا 🌞🌸 غم ازتون دورِ دور شادی مهمون لحظه‌هاتون 🙏🪴@avayeqoqnus
. خدایا زبانم قاصر است از گفتن و شمارش نعماتت فقط هر چه می‌نگرم نعمت است و نعمت … خدایا هزاران بار شکرت بابت داده ها و نداده هایت؛ که داده هایت رحمت و نداده هایت حکمت اند. 🙏🌸 @avayeqoqnus
هدایت شده از آوای ققنوس
📜 گنج نهانِ ایاز! می گویند که اَیاز ، غلام سلطان محمد غزنوی ، در آغاز چوپان بود و با گذشت زمان ، در دربار پادشاه صاحب منصب شد. او اتاقی داشت که هر روز صبح به آن سر می زد و وقت خروج بر در اتاق قفلی محکم می زد تا این که درباری ها گمان کردند ایاز گنجی در اتاق پنهان کرده است و موضوع را از سر حسادت به گوش شاه رساندند. پادشاه دستور داد وقتی غلام در اتاقش نیست در را باز کنند و گنج نهان را به محضر شاه بیاورند. به این ترتیب 30 نفر از بدخواهان به اتاق ایاز ریختند و قفل را شکستند و هرچه گشتند چیزی نیافتند جز یک چارُق کهنه و یک دست لباس مندرس که به دیوار آویخته شده بود. به این ترتیب دست خالی پیش شاه برگشتند و آنوقت سلطان به خنده افتاد و گفت: "ایاز مرد درستکاری است . آن لباس های مندرس مربوط به دوره چوپانی اوست و آنها را در اتاقش آویخته است تا روزگار فقر و سختی اش را به یاد داشته باشد و به رفاه امروزش غرّه نشود." 👌🌻 🔸 برگرفته از مثنوی معنوی مولوی @avayeqoqnus
ساعتی دقیق‌تر از ساعت خدا نیست. آن‌قدر دقیق است که در سایه‌اش همه چیز سر موقعش اتفاق می‌افتد. نه یک ثانیه زودتر، نه یک ثانیه دیرتر. 👌 🔻 از کتاب "ملت عشق" ✍ الیف شافاک @avayeqoqnus
‌ 📗 تاثیر قرآن بر قلب و روح مرد بیسوادی قرآن می‌خواند ولی معنی قرآن را نمی‌فهمید. روزی پسرش از او پرسید: چه فایده ای دارد قرآن می خوانی، بدون اینکه معنی آن را بفهمی؟ پدر گفت: پسرم! سبدی بگیر و از آب دریا پرکن و برایم بیاور. پسر گفت: غیر ممکن است که آب در سبد باقی بماند. پدر گفت: امتحان کن پسرم. پسر سبدی که در آن زغال می‌گذاشتند را برداشت و به طرف دریا رفت. سبد را زیر آب زد و به سرعت به طرف پدرش دوید ولی همه آبها از سبد ریخت و هیچ آبی در سبد باقی نماند. پسر به پدرش گفت که هیچ فایده ای ندارد! پدرش گفت: دوباره امتحان کن پسرم. پسر دوباره امتحان کرد ولی موفق نشد که آب را برای پدر بیاورد. برای بار سوم و چهارم هم امتحان کرد تا اینکه خسته شد و به پدرش گفت که غیر ممکن است... پدر با لبخندی به پسرش گفت: سبد قبلا چطور بود؟ پسرک متوجه شد سبد که از باقیمانده های زغال، کثیف و سیاه بود، الان کاملاً پاک و تمیز شده است. پدر گفت: این حداقل کاری است که قرآن برای قلبت انجام می‌دهد. دنیا و کارهای آن، قلبت را از سیاهی‌ها و کثافت‌ها پرمی‌کند؛ خواندن قرآن همچون دریا سینه ات را پاک می‌کند، حتی اگر معنی آنرا ندانی... پ.ن: البته منظور از این داستان این نیست که سعی در فراگیری معنی آیات قرآن نداشته باشیم. @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌼 دل من ز تابناکی به شرابِ ناب ماند 🍁 نکند سیاهکاری که به آفتاب ماند 🌼 نه ز پای می‌نشیند نه قرار می‌پذیرد 🍁 دل آتشین من بین که به موجِ آب ماند 🌼 ز شب سیه چه نالم؟ که فروغِ صبحِ رویت 🍁 به سپیده سحرگاه و به ماهتاب ماند 🌼 نفس حیات بخشت به هوای بامدادی 🍁 لب مستی آفرینت به شراب ناب ماند 🌼 نه عجب اگر به عالم اثری نماند از ما 🍁 که بر آسمان نبینی اثر از شهاب ماند 🌼 رهی از امید باطل رَهِ آرزو چه پویی؟ 🍁 که سراب زندگانی به خیال و خواب ماند @avayeqoqnus
🍁🪴🍁 به دنبال واژه ها مباش کلمات فریبمان می‌دهند وقتی اولین حرف الفبا کلاه سرش برود فاتحه کلمات را باید خواند... @avayeqoqnus
خدایا؛ هدایتمان کن تا بہ این باور برسیم ڪہ جواب بعضے از دعاهایمان فقط صبر است و انتظار ... وَ بَشِّرِ الصَّابِرِينَ آمین 🙏🤍 @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زندگی شاید … عبور گیج رهگذری باشد که کلاه از سر بر می‌دارد و به یک رهگذر دیگر با لبخندی بی معنی می‌گوید: صبح بخیر ✋🌹 روزتون سرشار از امید و لبخند رفقا 🪴 @avayeqoqnus
دلگرم کننده ترین آیه ای که خـونـدم اینجا بـود که گفت: وَإِنْ يُرِدْكَ بِخَيْرٍ فَلَا رَادَّ لِفَضْلِهِ اگر خــدا برای تو خـیـری بخواهد هیچکس نمی‌تواند مانع لطفتش شود. به همین قشنگی... 🌺 الهی خدا برات بخواد رفیق 🙏💛 ✨@avayeqoqnus
. 📚 ضرب‌المثل "هنوز دو قورت و نیمش باقیست" 🖇 معنی و کاربرد: 🔸 به کسی می گویند که بیش از آنچه حقش بوده دریافت کرده اما بازهم حریص است و زیاده خواهی می کند. 🔹 برخی مواقع به شخصی گفته می‌شود که در مقابل الطاف و محبت‌های دیگران نسبت به خویش، ذره‌ای تشکر و قدردانی نمی کند بلکه کمک ها و زحمات دیگران را وظیفه آنها دانسته و توقع بیشتری هم دارد. 🖇 داستان ضرب‌المثل: وقتی حکومت جهان بر سلیمان نبی (ع) مسلم شد روزی از پیشگاه قادر مطلق خواست که اجازه دهد تمام جانداران را به صرف یک وعده غذا دعوت کند. حق تعالی او را از این کار بازداشت و گفت که رزق و روزی تمام جانداران عالم با اوست و سلیمان از عهده این کار بر نخواهد آمد؛ بهتر است زحمت خود را زیاد نکند. ولی سلیمان بر اصرار خود افزود و استدعای وی مورد قبول واقع شد و خداوند به همه موجودات زمین فرمان داد تا فلان روز به ضیافت بنده محبوب او بروند. سلیمان (ع) هم بی درنگ به افراد خود دستور داد تا آماده تدارک طعام برای روز موعود شوند. وی در کنار دریا جایگاه وسیعی ساخت و دیوان هم انواع غذاهای گوناگون را در هفتصد هزار دیگ پختند. آنگاه سلیمان (ع) فرمان داد تا جمله موجودات جهان برای صرف غذا حاضر شوند. ساعتی نگذشت که ماهی عظیم الجثه‌ای از دریا سر بر آورد و گفت: "خدای تعالی امروز روزی مرا به تو حواله کرده است؛ بفرمای تا سهم مرا بدهند." سلیمان گفت: "این غذاها آماده است هر چه می‌خواهی بخور." ماهی به یک حمله تمام غذاها و خوراکی‌های آماده شده را بلعید و گفت: "یا سلیمان سیر نشدم غذا می‌خواهم!" سلیمان چشمانش سیاهی رفت و گفت: "مگر رزق روزانه تو چقدر است؟ این طعامی بود که برای تمام جانداران عالم مهیا کرده بودم؟" ماهی عظیم الجثه در حالی که از گرسنگی نای دم زدن نداشت به سلیمان گفت: "خداوند عالم روزی مرا روزی سه بار و هر دفعه سه قورت تعیین کرده است؛ الان من نیم قورت خورده ام و دو قورت و نیم دیگر باقی مانده که سفره تو برچیده شد!" سلیمان از این سخن مبهوت شده و به باری تعالی گفت: پروردگارا توبه کردم به درستی که روزی دهنده خلق فقط توئی ... 🌿🌸 @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔆 در باب رعایت حال یتیم: 🌾 خاطرِ ایتام را دریاب نیز 🌻 تا تو را پیوسته حق دارد عزیز 🌾 چون شود گریان یتیمی ناگهان 🌻 عرشِ حق در جنبش آید آن زمان 🌾 چون یتیمی را کسی گریان کند 🌻 مالک اندر دوزخش بِریان کند 🔻 برگرفته از "پندنامه" عطار نیشابوری @avayeqoqnus
💛🍂 ای مهربان تر از برگ 🍂💛 ای مهربان تر از برگ در بوسه های باران بیداری ستاره در چشم جویباران آیینه‌ی نگاهت پیوند صبح و ساحل لبخند گاه گاهت صبح ستاره باران بازآ که در هوایت خاموشی جنونم فریادها برانگیخت از سنگ کوهساران ای جویبار جاری! زین سایه برگ مَگریز کاین گونه فرصت از کف دادند بی‌شماران گفتی: به روزگاران مهری نشسته گفتم بیرون نمی‌توان کرد حتی به روزگاران بیگانگی ز حد رفت ای آشنا مپرهیز زین عاشق پشیمان سرخِیلِ شرمساران پیش از من و تو بسیار بودند و نقش بستند دیوارِ زندگی را زین گونه یادگاران وین نغمه‌ی محبت بعد از من و تو ماند تا در زمانه باقی‌ست آواز باد و باران @avayeqoqnus
مهربان تر از برگ.mp3
2.98M
🔻 دکلمه "ای مهربان‌تر از برگ" 🎙 با صدای آقای رضا پیربادیان ✍ شعر از استاد شفیعی کدکنی @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🦋🕊 گاهی مجبوریم بپذیریم برخی آدم‌ها فقط می‌توانند در قلبمان بمانند نه در زندگی‌مان... 🔻 از کتاب "خاطرات سیلویا پلات" 🔻 ترجمه‌ی مهسا ملک مرزبان @avayeqoqnus
🌿🌹🌿 دیگر نبات را نخرد مشتری به هیچ یک بار اگر تبسم همچون شِکَر کنی ❤️‍🔥 @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
من حسابم ز همه مردم این شهر جداست من امیدم به خدا بعد خدا هم به خداست🌱 @avayeqoqnus
📗 رسم رفاقت در راهِ مشهد، شاه عباس تصمیم گرفت دو بزرگ را امتحان کند! به شیخ بهایی که اسبش جلو می‌رفت گفت: این میرداماد چقدر بی عرضه است اسبش دائم عقب می‌ماند. شیخ بهایی گفت: کوهی از علم و دانش بر آن اسب سوار است، حیوان کِشش این همه عظمت را ندارد. ساعتی بعد شیخ بهایی عقب ماند، به میرداماد گفت: این شیخ بهایی رعایت نمی‌کند، دائم جلو می‌تازد. میرداماد گفت: اسبِ او از اینکه آدم بزرگی چون شیخ بهایی بر پشتش سوار است سر از پا نمی‌شناسد و می‌خواهد از شوق، بال در آورد. در غیابِ یکدیگر حافظِ آبروی هم باشیم این است رسم رفاقت.👌🌺 @avayeqoqnus✨   
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
می‌رسد رهگذر صبح ز راه با کمی توشه‌ی نور تا به آدینه‌ی ما عشق تعارف بکند... صبح بخیر رفقا ✋ 🪴 جمعه‌تون قشنگ و سرشار از عشق ❤️ @avayeqoqnus