eitaa logo
خبرگزاری بسیج شهیدفهمیده مهردشت
338 دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
4هزار ویدیو
136 فایل
🔹️انتشار جدیدترین، بروزترین اخبار آموزش و پرورش، مدارس، مناسبت‌های ملی، مذهبی و اطلاعیه‌های کشوری، استانی، شهرستانی و بخش مهردشت در این رسانه خبری باماهمراه باشید ┄┅═✧❁🦋❁✧═┅┄ 👤ارتباط با ادمین: @Cyberspace_110
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸 ☘🌸☘🌸☘🌸 🌸☘🌸☘🌸 ☘🌸☘🌸 🌸☘🌸 ☘🌸 🌸 🌿 همین طور که در خیابان های تاریک راه می‌رفتیم، به مادرم گفتم: "مامان، یادته زینب یک سالش که بود، چطور دست کرد توی کاسه و چشم های گوسفند را خورد؟" شهرام با تعجب پرسید: "زینب چشم گوسفند را خورد؟" مادرم رو به شهرام کرد و گفت: "یادش بخیر؛ جمعه بود و من به خانه شما آمده بودم و همه ی ما توی حیاط دور هم نشسته بودیم. بابات کله پاچه خریده بود؛ آن هم چه کله پاچه خوش مزه ای. زینب یک سالش بود و توی گهواره خوابیده بود. همه‌ی‌ ما هم پای سفره کله پاچه می‌خوردیم. مامانت چشم های گوسفند را توی کاسه ی کوچکی گذاشت که بخورد. من بهش سفارش کرده بودم که بخاطر خواصش چشم گوسفند بخورد." من توی حرف های مادرم پریدم و گفتم: "کاسه را زیر گهواره‌ی زینب گذاشتم. برگشتم که چشم ها را بردارم، کاسه خالی بود." شهرام گفت: "مامان چشم ها چی شده بود؟ زینب آنها را خورد؟ زینب که خوابیده بود! تازه بچه‌ی یک ساله که چشم گوسفند نمی‌خورد. " من گفتم: "زینب از خواب بیدار شده بود و دست کرده بود توی کاسه و دو چشم را برداشته و خور‌ده بود. دور تا دور دهنش هم کثیف شده بود." شهلا و شهرام زدند زیر خنده. من با صدای بغض زده گفتم: "آن روز همه‌ی‌ ما خیلی خندیدیم. "شهلا گفت: "مامان، پس قشنگیِ چشم های زینب بخاطر خوردن چشم های گوسفند است؟" من گفتم:"چشم های زینب از وقتی به دنیا آمد قشنگ بود، اما انگاری بعد از خوردن چشم های گوسفند درشت تر و قشنگ تر شد." دوباره اشک هایم سرازیر شد. شهلا و شهرام و مادر هم گریه می‌کردند. بعد از ساعتی از چرخیدن توی خیابان ها دلم راضی نشد به کلانتری برویم. تا آن شب هیچ وقت پای ما به کلانتری و اینجور جاها نرسیده بود.مادرم گفت: "کبری، بیا به خانه برگردیم، شاید خداخواهی زینب برگشته باشد." چهارتایی به خانه برگشتیم. همه جا ساکت و تاریک بود. تازه وارد خانه شده بودیم که زنگ خانه به صدا درآمد. همه خوشحال و سراسیمه به طرف در حیاط دویدیم. شهرام در حیاط را باز کرد... 🌱↝ 💚↝ ┄┅══𑁍═🦋═𑁍══┅┄ ✍🏻حوزه مقاومت بسیج دانش آموزی شهید فهمیده منطقه مهردشت @basij_shahidfahmedeh_mehrdasht 🌸 ☘🌸 🌸☘🌸 ☘🌸☘🌸 🌸☘🌸☘🌸 ☘🌸☘🌸☘🌸 🌸☘🌸☘🌸☘🌸
🌸|•بسم الله الرحمن الرحیم•|🌸 🌱ما زنده به آنيم که آرام نگيريم / موجيم که آسودگي ما عدم ماست🌱 رمان 🌿 49 قسمت دارد🌱 هر روز 4 قسمت. محتوای مورد نظر خود را از هشتک زیر جستجو کنید..🌹 🌿 ♡اتمام رمان♡ 🍃💚شادی روح همه ی شهیدان،مخصوصا شهیده زینب کمایی صلوات💚🍃 ┄┅══𑁍═🦋═𑁍══┅┄ ✍🏻حوزه مقاومت بسیج دانش آموزی شهید فهمیده منطقه مهردشت @basij_shahidfahmedeh_mehrdasht