eitaa logo
🌱به شرط عاشقی باشهدا❤
8.4هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
2.2هزار ویدیو
30 فایل
رمان #مستِ_مهتاب #خانم_یگانه 💙کانالداران عزیز ✅کپی مطالب فـــقــــط با فوروارد مستقیم😊 🎀 #تبلیغ کانالهای شما👇 https://eitaa.com/joinchat/254672920C9b16851ec4
مشاهده در ایتا
دانلود
❣ انّی وُلدْتُ لکی أحبَّڪْ متولد شدم تا دوسـ♡ـتت داشته باشم یاصاحب‌الزمان💚
هدایت شده از مستِ مهتاب
🥀 🥀🥀 🥀🥀🥀 🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀 🥀🥀 🥀 تا آن روز آنقدر او را عصبانی ندیده بودم. کتری را روی شعله ی روشن علاالدین گذاشت و باز با حرص صدایش را بالا برد. _دیوونه شدم به خدا از دستت.... هی لجبازی می کنی که چی بشه آخه؟.... چرا فقط حرف حرف توعه؟؟... اگه قرار بود حرف حرف خودت باشه فقط چرا به من بله گفتی اصلا؟! آهسته هیس کنان، انگشت اشاره ام را مقابل بینی ام گرفتم و گفتم : _یواش... خاله اقدس می شنوه. و او باز با همان عصبانیت فریاد کشید. _بذار بشنوه می گم.... بذار بفهمه من از دستت چقدر حرص می خورم. این حرفش خیلی دلخورم کرد. آنقدر که چادر سفیدم را سر کردم و از پله ها پایین رفتم. خاله اقدس که حتما صدای فریاد یوسف را هم شنیده بود با دیدنم کمی نگاهم کرد و گفت : _کجا فرشته جان؟ _میرم خونه ی خاله طیبه. _چرا دخترم؟.... تازه ناهار اونجا بودیم که.... و من فقط سکوت کردم که خاله اقدس آرام زمزمه کرد : _از یوسف دلخوری؟ سکوت کرده و سر به زیر انداخته بودم که خاله بلند صدا زد: _یوسف!... بیا ببینم پدر صلواتی. و یوسف از همان بالای پله ها بله گفت : _بله.... _چکار کردی که فرشته داره از دستت میره خونه ی خاله اش؟ و نفس بلندی که یوسف کشید به گوش من هم رسید. _لا اله الا الله.... بهش بگید بیاد بالا. و خاله عصبانی گفت : _من بگم؟... یعنی چی من بگم؟.... بیا دست زنتو بگیر ببرش بالا، بشینید آروم و بی سر و صدا حرف بزنید.... یه بار دیگه ام صداتو بلند کنی روی زنت، من میدونم و تو یوسف خان.... میرم سر کوچه کشک بخرم اومدم دیگه سر و صدایی نشنوم. و چادرش را سر کرد و رفت. و من ماندم و یوسفی که چند ثانیه همان بالای پله‌ها ماند. 🥀 حتی بالینک کانال و اسم نویسنده⛔️ 🔴 پیگرد قانونی دارد ⚖ 🥀 🥀🥀 🥀🥀🥀 🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀🥀🥀🥀〰〰〰〰〰〰〰〰〰 🥀@be_sharteasheghi🥀 〰〰〰〰〰〰〰〰 🥀🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀 🥀🥀 🥀
❌ماشین اصلاح خط زن طرح اژدهاااا❌ . 💰 🔴 قیمت 299 هزار تومان اندازه اصلاح : 0.1تا 6 مدت زمان استفاده: 480 دقیقه 🔹ارسال به سراسر کشور و پرداخت درب منزل . 🌸 برای خرید و یا اطلاعات بیشتر از محصول وارد لینک زیر شو و شماره تماست و ثبت کن خیلی زود باهات تماس می گیریم👇👇 http://memarketshop.ir/Product/Details/21150/?s=140500
❣ انّی وُلدْتُ لکی أحبَّڪْ متولد شدم تا دوسـ♡ـتت داشته باشم یاصاحب‌الزمان💚
❌پاوربانكsamsung( 10000MAH) با روکش چرم❌ . 💰 🔴 قیمت 215 هزار تومان 🔴ظرفیت 10000 هزار میلی آمپر 🔹ارسال به سراسر کشور و پرداخت درب منزل . 🌸 برای خرید و یا اطلاعات بیشتر از محصول وارد لینک زیر شو و شماره تماست و ثبت کن خیلی زود باهات تماس می گیریم👇👇 http://offbaaz1.com/dirmob/140500/g-en15583
••؏ـشق‌‌ یعنـے.... دࢪمیاݩ‌غصه‌هاے زندگے یڪ حسین‌‌؏ باشد‌.... ڪھ‌آࢪامت‌‌‌ڪند...❤️ 🌿
✅ جوانی که میلیونی شد💰 🌱 من احمدم و ۲۲ سال سن دارم،همیشه میخواستم دستم تو جیب خودم باشه. سه ماه پیش در ایتا با کانال آموزش با آشنا شدم . 🔹اولش باور نکردم و گفتم اینم الکیه... اما برای آخرین بار شانسم رو امتحان کردم و وارد هاشون شدم... 🔰خداروشکر بعد از گذشت ۳ماه الان روزانه بالای ۵۰۰ هزارتومن دارم و درآمد ماهیانه ام بالای ۱۰ میلیونه💰 ✅ اگه تو هم میخوای داشته باشی،حتما از آموزش هاشون استفاده کن👇 https://eitaa.com/joinchat/2877882585C2b9658acd8 حتما عضو شو رفیق 👍
⭕️اگر میخوای با یک میلیون تومان کسب و کار خودتو شروع کنی 👈اینجا کلیک کن ⭕️اگر میخوای درآمد روزانه بالای ۵۰۰ هزار تومان داشته باشی👈اینجا کلیک کن ⭕️اگر سرمایه کمی داری و نمیدونی باهاش چه کاری انجام بدی👈اینجا کلیک کن ⭕️اگر سرمایه داری و میخوای فعالیت اقتصادی انجام بدی👈اینجا کلیک کن 💯این فرصت رو از دست نده🔴
🎓🔹💄 آینده‌اے را خواهیم ساخت ڪہ زنان ؛ براے دیده‌شدن پولشان را صرف ڪنند نه
📣📣📣 معجزات باور نکردنی ❌️❌️ خواندن آیت الکرسی ❌️❌️ 🔴 آیت الکرسی برای اجابت دعا 🤲 کلیک کن آیت الکرسی برای بدست آوردن دل معشوق💞 آیت الکرسی برای رفع فراموشی 🤔کلیک کن آیت الکرسی برای رسیدن به مراد✨کلیک کن توی کانال زیر عضو بشید و بقیه ی معجزات آیت الکرسی رو ببین فقط تا 24 ساعت رایگان میتونید ببینید ⚠️😱⚠️ 👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2119565536Cedeb2b7fa6
📣📣📣 معجزات باور نکردنی ❌️❌️ خواندن آیت الکرسی ❌️❌️ 🔴 آیت الکرسی برای اجابت دعا 🤲کلیک کن آیت الکرسی برای بدست آوردن دل معشوق💞 آیت الکرسی برای رفع فراموشی 🤔کلیک کن توی کانال زیر عضو بشید و بقیه ی معجزات آیت الکرسی رو ببین فقط تا 24 ساعت رایگان میتونید ببینید ⚠️👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2119565536Cedeb2b7fa6
«♥️🖐🏻 » ♡أَلسَّلامُ‌عَلَیکَ‌یاعَلۍاِبنِ‌موسَۍأَلࢪّضآ♡ ♥️¦↫²⁰ 🖐🏻¦↫ ‹›
«♥️🌸» بِـسـمِ‌رَبِّ‌الحـسـیـن|❁ مآرامُراداَزیـטּهَمہ‌یآرَب،وصآݪ‌اوست یآرَب ! مُرادِ‌یآرَبِ‌مآرآبہ‌مآرســــآטּ…! ♥️¦↫ 🌸¦↫ ‹›
«♥️🕊 » یک مبارزوقتی نورخدا دراوساکن میشود شهیدمیشود..! ♥️¦↫ 🕊¦↫ ‹›
هدایت شده از مستِ مهتاب
🥀 🥀🥀 🥀🥀🥀 🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀 🥀🥀 🥀 من پایین پله ها و او بالای پله ها. من که نشستم روی همان پله ی دوم تا ببینم دستور فرمانده چیست و او آمد! از پله ها پایین آمد و کنارم روی همان پله ی دوم نشست. هر دو به دستانمان خیره بودیم که با صدایی جدی بی ملاطفت گفت : _ فرشته بخوای خیلی لجبازی کنی، اخلاق منم عوض میشه..... لجبازی های قبل از عقدمون به من ربطی نداشت، ولی الان من شوهرتم.... نه اون یوسف، پسر همسایه.... وقتی یه چیزی بهت میگم توقع دارم خوب بشنوی و عمل کنی. با بغضی بی دلیل، صدای من هم برخاست. _تو چی؟!... چون شوهرمی، تو حق داری داد بزنی تا همه بفهمند ما جر و بحث می کنیم؟... باید داد بزنی تا خاله اقدس هم بفهمه؟..... منم می تونستم وقتی ازم پرسید چی شده، بگم ولی هیچی نگفتم، از شما هم توقع داشتم داد نزنی تا کسی چیزی نفهمه. نگاهم کرد. با آنکه نگاه من به رو به رو بود، اما دیدم که آرام شده بود و طرز نگاهش تغییر کرده بود. و کمی بیشتر فاصله ی بینمان را کم کرد و دستش را روی شانه ام انداخت. _حالا چرا گریه میکنی؟! بعد از آن داد و بیدادش عجیب بود این آرامش صدایش و حتی این لحن مهربانش! نگاهش کردم. چشمانش هم رنگ خشم نداشت حتی! _میگی زن و بچه‌ات رو دوست داری ولی از خود اون پارک تا خود خونه، تنها راه افتادی با خودت نگفتی حتی من پشت سرت میام یا نه.... دستمو نگرفتی، نگاهم نکردی، حتی نگفتی شاید بعد از حرفامون، بی دقت مسیر رو برگرده و بخوره زمین؟ لبخند کمرنگی زد و سرم را به شانه اش تکیه داد. _یه نفس بگیر.... حرص نخور.... اون موقع عصبانی بودم یه کم تند رفتم الان آروم شدم جبران میکنم.... آخه حرص میدی دیگه... بدجور حرص میدی فرشته.... پیت به اون سنگینی رو برداشتی دنبال خودت کشیدی تا خونه که علاءالدین رو نفت کنی؟.... خب من جلوی روت بودم... میگفتی بیام علاءالدین رو نفت کنم. _نتونستم بگم.... از دستت عصبانی بودم. خندید. _آهان... دیدی؟.... لجبازی یعنی این.... ما قهر نداریم... پس باید میگفتی.... من از همین میترسم فرشته... از همین نگفته‌ها.... از همین لجبازی‌هایی که باعث میشه بهم هیچی نگی.... اینا حرصم میده. 🥀 حتی بالینک کانال و اسم نویسنده⛔️ 🔴 پیگرد قانونی دارد ⚖ 🥀 🥀🥀 🥀🥀🥀 🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀🥀🥀🥀〰〰〰〰〰〰〰〰〰 🥀@be_sharteasheghi🥀 〰〰〰〰〰〰〰〰 🥀🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀 🥀🥀 🥀
«♥️✨» خدایا.. چیزۍکہ‌ما‌میخوایم‌رو با‌چیزۍکہ‌خودت‌برامون‌ میخواۍیکۍکن! ♥️¦↫ ✨¦↫
اگھ‌برآی‌خدآڪارڪنۍ شھآدت‌میآد‌بغلت‌مےگیرھ :) آخرش‌میشے‌الگوی‌ِچندتاجوون‌ ڪھ‌آرزوی‌شھآدت‌دآرن! همینقدرقشنگ‌‌ودلبر خدآهمہ‌چیو‌میچینھ‌وآست توفقط‌بآید‌برآی‌خودش‌ڪآرڪنے..💔.!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خــــدایــــاحفـظ ڪن مردمِ سـرزمینـم را از بلاها، سختی‌ها، مصیبت‌ها و گرفتاری‌ها خدایا خودت پناه و تسڪینِ دردهایشان باش خدایا دلشوره و دلواپسے را از ڪشور ما دور ڪن آمیـــن 🌙شبتون در پناه امن الهــی🌙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽ سـ❄️لام دوستان عزیز، روزتون پر از خیر و‌برکت و ثروت ، دلتون همیشه خوش ❄️ 🦋مثبت اندیشی به معنای انکار مشکلات و بدی‌ها نیست 🦋بلکه توجه نکردن به آنهاست 🦋به هرچیزی فکرکنی ارتعاش آن را جذب خواهی کرد 🦋پس نیک‌اندیش باشیم тнє qυαℓιту σf уσυя тнιикιиg ∂єтєямιиєѕ тнє qυαℓιту σf уσυя ℓιfє کیفیت افکارت، کیفیت زندگیتو تعیین میکنه. ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌
هدایت شده از مستِ مهتاب
🥀 🥀🥀 🥀🥀🥀 🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀 🥀🥀 🥀 یک نفس عمیق گرفتم تا ریه هایم تاب بیاورند که گفت: _حالا یه نفس عمیق.... تموم شد.... بالاخره بعد دو ماه باید یه دعوا داشته باشیم یا نه؟.... میگن زن و شوهر دعوا کنند، ابلهان باور کنن.... نمک زندگیمون کم شده بود.... الان ولی آشتی مزه میده. آسوده نفس کشیدم و چشم بستم از گرمای دستش روی شانه‌ام و آشتی که کرد و گفتم: _خواهش میکنم مراقب باش که شورش رو در نیاری.... نمک به اندازه‌اش خوبه. خندید. روی سرم را بوسه زد و با لحنی که انگار هیچ وقت عصبانی و خشمگین نبود گفت : _دور شما بگردم من.... دور شما و اون فسقله.... حرص نخور..... آرامشت رو حفظ کن.... فعلا دو هفته استراحت.... تا ببینم بعدش با همسر لجبازم چه کنم که لااقل به خاطر من، بگه چشم. همان گونه که هنوز دستش روی شانه ام بود و سرم روی شانه اش، سرش را هم به سرم تکیه داد و آرام ترم کرد. چند ثانیه در سکوت کنار هم همانطور در همان حالت، ماندیم که سر بلند کردم و از فرصت استفاده. _یوسف به خدا مراقب خودم هستم.... بذار بیام پایگاه.... خونه بمونم از نگرانی بابت تو، هر روز باید اسپری بزنم خوب نیست. نیشخندی زد و گفت : _گفتم دو هفته استراحت فقط تا بعد.... دیگه تمام... فعلا از آشی که مادر برات پخته امشب لذت ببر.... ظهر که ناهار درستی نخوردی، لااقل شب یه غذای خوشمزه بخور. اصلا مهارت داشت در جمع کردن بحث انگار. البته اگر من باز لجبازی نمیکردم. اما آن دفعه قصد کردم لجبازی نکنم. همان نصف روز که با هم قهر کردیم، برایمان بس بود. خاله اقدس برگشت. و آمدنش با آشتی ما مصادف شد. خاله حتی با اخم رو به یوسف کرد و او را توبیخ. _دیگه صداتو رو سرت نندازی که من بشنوم ها. و یوسف خجالت زده چشمی گفت. اما در حقيقت من هم مقصر بودم. و عجب آش خوشمزه ای بود آش خاله اقدس! یک وجب روغن نداشت! اما پیاز داغ و نعنا داغ چرا.... و البته از همه ی چاشنی ها مهمتر.... چاشنی محبت! 🥀 حتی بالینک کانال و اسم نویسنده⛔️ 🔴 پیگرد قانونی دارد ⚖ 🥀 🥀🥀 🥀🥀🥀 🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀🥀🥀🥀〰〰〰〰〰〰〰〰〰 🥀@be_sharteasheghi🥀 〰〰〰〰〰〰〰〰 🥀🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀🥀 🥀🥀🥀 🥀🥀 🥀
«♥️🖐🏻 » ♡أَلسَّلامُ‌عَلَیکَ‌یاعَلۍاِبنِ‌موسَۍأَلࢪّضآ♡ ♥️¦↫²⁰ 🖐🏻¦↫ ‹›
«♥️🌸 » بِـسـمِ‌رَبِّ‌الحـسـیـن|❁ گفتۍبسندھ‌ڪن‌بھ‌خيالۍزِوصلِ‌ما مارابھ‌غيرازين‌سخنۍدرخيال‌نيست..! ♥️¦↫ 🌸¦↫ ‹›
«♥️🖐🏻 » ♡أَلسَّلامُ‌عَلَیکَ‌یاعَلۍاِبنِ‌موسَۍأَلࢪّضآ♡ ♥️¦↫²⁰ 🖐🏻¦↫ ‹›
« ♥️🌙» بِـسـم‌ِاللّٰـھ... ♥️‌¦↫ 🌙¦↫ 🙏¦↫ ‹›
«💛🪴» خدایا.. چنین‌گفتہ‌اۍوگفتہ‌تو‌حق و‌راست‌ترین‌گفتہ‌هاست. وسوگندخورده‌اۍوسوگندت راست‌ترین‌سوگندهاست. وروزۍشماوآنچہ‌بہ‌شما وعده‌داده‌شده،درآسمان‌است.✨ 💛¦↫ 🪴¦↫ ‹›