روی تخت دراز کشیده ساعد دستشو گذاشته بود روی پیشونیش خیره به سقف اتاق نگاه میکرد .
سمت تخت رفتم پشت بهش خوابیدم و پتو رو روی سرمکشیدم
پتو رو از روم کنار زد، منو برگردوند سمت خودش دلخور پرسید:
گریه کردی ؟
محلش ندادم پتو رو کشیدم روی سرم پتو رو از روم برداشت پرت کرد پایین تخت با دستش صورتمو برگردوند سمت خودش
_ به من نگاه کن
توی چشمهاش خیره شدم
_چرا گریه کردی ؟
با بغض گفتم:
_نمی دونی ؟ ان شاالله خدا جوابتو بده.
چشماش گرد شد
_تو منو نفرین میکنی؟ می دونی من امروز به خاطر تو چه حرفهایی شنیدم. پاشدم نشستم بغضم ترکید و با گریه گفتم
تو نیمدونی من حامله ام که میزنی روی کتفم هلم میدی ؟
https://eitaa.com/joinchat/1335361580Cc57190d80f
#رمان_آنلاین_براساسواقعیت_عاشقانه ❤️
#مذهبی 😍
بهشتیان 🌱
روی تخت دراز کشیده ساعد دستشو گذاشته بود روی پیشونیش خیره به سقف اتاق نگاه میکرد . سمت تخت رفتم
🌟سلام وقت همگی بخیر🌟
#شروعفصلدونرگس🌸🌼
انشاالله از روز شنبه که مصادف است با میلاد با سعادت #حضرتابالفضلعلیهالسلام فصلدوم نرگس در کانال چتر شهدا گذاشته خواهد شد🙏🌹
هدایت شده از قرارگاه جهادی شهید مفقودالاثر جبرائیل قربانی🌷
باز جشنهای نیمهی شعبان رسید و خدا توفیق داد امسال هم باشیم و به اهل بیت خدمت کنیم.
شادی برای میلاد فرزندان حضرت زهرا سلامالله چقدر ثواب داره؟😍
عزیزان مراسم این بزرگوارن با دهه ی فجر عزیزمون یکی شده
در نظر داریم جشنها رو به بهترین شکل برگزار کنیم.
از ۵ تومن تا هر مبلغی که در توانتون هست
بزنید رو کارت ذخیره میشه👇👇
5892107046739416
گروه جهادی شهدای دانش آموزی
فیش واریزی رو برای این آیدی بفرستید🌹👇👇
@shahid_abdoli
لینکقرارگاه گروه جهادی
https://eitaa.com/joinchat/3165061169C62614d580a
در ضمن این اجازه رو به گروه جهادی بدید تا احیانا اگر مبلغی اضافهتر جمع شد صرف کارهای خیر بکنه🌹
بهشتیان 🌱
🍂💫🍂💫🍂💫🍂 💫🍂💫🍂💫🍂 🍂💫🍂💫🍂 💫🍂💫🍂 🍂💫🍂 💫🍂 🍂 #پارت452 💫کنار تو بودن زیباست💫 نگاهی به ساعت انداختم. نزدیک
🍂💫🍂💫🍂💫🍂
💫🍂💫🍂💫🍂
🍂💫🍂💫🍂
💫🍂💫🍂
🍂💫🍂
💫🍂
🍂
#پارت453
💫کنار تو بودن زیباست💫
چشم باز کردم و خیره به در موندم. حرف هاش حال دلم رو غمگین کرد و خواب رو از سرم پروند
صداش مدام توی سرم میپیچه. کاش خودم رو به خواب نمیزدم و سپهر این حرف ها رو بهم نمیزد.
اشک توی چشمم حلقه بست.کاش میتونستم الان برم بهشت زهرا. چقدر دوست دارم کنار مامان با صدای بلند گریه کنم و تمام احساسم رو فریاد بزنم.
بیزارم از اینروزها. بیزارم از خواستهی امروز مرتضی. بیزارم از حالی که سپهر با حرفهاش بهم منتقل کرد
روی تخت نشستم و اشک از چشمم پایین ریخت.
من اینجا هیچ کس رو ندارم که باهاش درد کنم. کاش الان خاله اینجا بود و بهش پناه میبردم
یاد حرفی که تو مسجد به مرتضی زدم افتادم
"همه چیز رو میسپرمدست خدا. تو بدون هر اتفاقی بیفته با خدا طرفی. کس و کار من خداست"
نگاهم سمت بالا رفت و نفس پر حسرتی کشیدم
تو بهترین پنهاهی ولی چقدر برای یه دختر سخته تو خونهی پدرش باز هم احساس تنهایی و بی کس و کاری کنه!
دستم رو جلوی دهنم گرفتم تا صدای گریهم بلند نشه.
چشمم از اشکریختن خسته شده. آهی کشیدم و روی زمین نشستم و زانوهام رو بغل گرفتم و گهواره وار خودم رو تکون دادم
چند ساعتی از رفتن سپهر میگذره و احساس تنهایی داره خفهم میکنه. فکر و خیال هم نمیذاره بخوابم. از سکوت خونه مشخصه که همه خوابیدن. ایستادم و با احتیاط در رو باز کردم. چراغ اتاق سپهر خاموشه و درش نیمه باز. یعنی خوابیده
بیرون رفتم و پشت در اتاق جاوید ایستادم. در میزنم، اگر جواب داد میرم پیشش اگر نه برمیگردم اتاق خودم
چند ضربهی اروم به در اتاق زدم و منتطر موندم. به ساعت نگاه کردم. حتما خوابه
در اتاق باز شد و متعجب نگاهم کرد
_تو چرا بیداری!
مظلوم نگاهش کردم
_میشه بیام پیشت؟
نگاهی به اتاق سپهر انداخت و در رو کامل باز کرد و از جلوش کنار رفت
_آره. بیا داخل
روی زمینگوشهای نشستم
_پاشو رو تخت بشین
سرم رو بالا دادم
_رو زمین راحتترم
کنارم نشست.
_میخواستم صبح بیام پیشت.
غمگین گفتم
_ببخشید که نصف شب اومدم
_هر وقت دوست داشتی بیای پیشم بیا. شب و نصفه شبم نداره. سوال داشتم ازت
آهی کشیدم و نگاهم رو به چشمهاش دادم
_بپرس
_بابا که اومد اتاقت چی بهش گفتی؟
_هیچی
_پس چرا شام نخورده خوابید
شونههام رو بالا دادم
_من خواب بودم. اصلا باهاش حرف نزدم. ا
_خواب بودی یا خودت رو زدی به خواب؟
ابروهام برای انکار بالا رفت که گفت
_اگر خواب بودی از کجا میدونی اومد پیشت؟
خیره بهش موندم
_غزال، مرتضی گفت...
_مرتضی شرایط من رو نمیدونه. من نمیتونم با سپهر کنار بیام حتی نمایشی
_ولی به نظرم میتونی. این رو از چشمهای قرمز و باد کردهت میگم
پارت زاپاس
رمان کامل شده. ۸۴۱ پارت داره😋
کل رمان۵۰ تومان
بزنید روی شماره کارت ذخیره میشه
6037997239519771
بانک ملی
فاطمه علی کرم
فیش رو باید همون روز ارسال کنید وگرنه قبول نمیکنم
فیش رو برای این ایدی ارسال کنید
@onix12
عزیزانی که واریز میزنید
لطفاً لطفاً لطفاً بعد از ارسال فیش فقط اسم رمان رو بگید
علامت سوال، لطفا زودتر بفرستید، کی میفرستید، منتظرم و ....
من چون سرم خیلی شلوغه این پیام ها رو اخر شب باز میکنم. ولی کسانی که اسم رمان رو بگن همون موقع جوابشون رو میدم
🖊 : فاطمه علیکرم
🍂 هدیبانو🍂
🚫 #کپیحرام و پیگرد #قانونی دارد🚫
╔═💫🍂════╗
@behestiyan
╚════💫🍂═╝
💫
🍂💫
💫🍂💫
🍂💫🍂💫
💫🍂💫🍂💫🍂
🍂💫🍂💫🍂💫🍂
💫🍂💫🍂💫🍂💫🍂
#عفاف
داستان دختر پاکدامنی که وقتی وارد دانشگاه میشه و از شهر خودش دور میشه، پول کم میهره و یکی از دخترای بی حجاب خوابگاه بهش پیشنهاد میکنه با من باشه تا پولت رو جور کنم. اما اون دختر....
https://eitaa.com/joinchat/3022192798C43e1b256ae
داستانی بر اساس واقیت
باز جشنهای نیمهی شعبان رسید و خدا توفیق داد امسال هم باشیم و به اهل بیت خدمت کنیم.
شادی برای میلاد فرزندان حضرت زهرا سلامالله چقدر ثواب داره؟😍
عزیزان مراسم این بزرگوارن با دهه ی فجر عزیزمون یکی شده
در نظر داریم جشنها رو به بهترین شکل برگزار کنیم.
از ۵ تومن تا هر مبلغی که در توانتون هست
بزنید رو کارت ذخیره میشه👇👇
5892107046739416
گروه جهادی شهدای دانش آموزی
فیش واریزی رو برای این آیدی بفرستید🌹👇👇
@shahid_abdoli
لینکقرارگاه گروه جهادی
https://eitaa.com/joinchat/3165061169C62614d580a
در ضمن این اجازه رو به گروه جهادی بدید تا احیانا اگر مبلغی اضافهتر جمع شد صرف کارهای خیر بکنه🌹
عزیزانی که واریز میزنید
لطفاً لطفاً لطفاً بعد از ارسال فیش فقط اسم رمان رو بگید
علامت سوال، لطفا زودتر بفرستید، کی میفرستید، منتظرم و ....
من چون سرم خیلی شلوغه این پیام ها رو اخر شب باز میکنم. ولی کسانی که اسم رمان رو بگن همون موقع جوابشون رو میدم
بهشتیان 🌱
🍀💞🍀💞🍀💞🍀 💞🍀💞🍀💞🍀 🍀💞🍀💞🍀 💞🍀💞🍀 🍀💞🍀 💞🍀 🍀 #پارت185 🍀منتهای عشق💞 از پلهها پایین رفتم. با دیدن میلاد گه
🍀💞🍀💞🍀💞🍀
💞🍀💞🍀💞🍀
🍀💞🍀💞🍀
💞🍀💞🍀
🍀💞🍀
💞🍀
🍀
#پارت186
🍀منتهای عشق💞
روی تخت دراز کشیدم. نگاهم به ساعت افتاد. عقربهها نزدیک دو نصف شبن و من هنوز بیدارم. شبهایی که علی شیفته نظم زندگیم به هم میریزه، هم دلم از نبودنش میگیره و هم تنهایی خوابم نمیبره.
خدا کنه صبح خواب نمونم. نگاهم سمت گوشیم رفت. هشدارش رو برای صبح، قبل از نماز تنظیم کردم. همزمان صدای پیامکش بلند شد. دست دراز کردم و برش برداشتم.
با دیدن پیام علی، لبخند رو لبهام نشست
"رویا جان، عذاب وجدان رهام نمیکنه. من قصدی نداشتم و واقعاً فکر نمیکردم باعث آزارت بشم. اونم تو که تمام مدت حواست به اینه که من ناراحت نشم. یکم نگران حالتم. ببخشید عزیزم. صبح که بیدار شدی، بهم زنگ بزن. کارت دارم."
این پیام باعث شد تا احساس کنم علی چقدر دلش میخواد به بهترین شکل ممکن کنارم باشه. من دیگه هیچ دلخوری ازش ندارم. نباید اجازه بدم نگرانیهای بیدلیلش همچنان باقی بمونه. سریع جواب دادم
"عزیزم، ظهر که میرفتی، همه چی حل شد. دیگه ناراحت نیستم. خیلی خوشحالم که اینقدر برات مهمم."
بلافاصله پیام بعدیش ظاهر شد
"تو چرا بیداری!!!!"
از این علامتهای تعجب پشت سر هم میتوانم لحن توبیخگرش رو بفهمم. کوتاه خندیدم و نوشتم
"شبهایی که شیفتی خوابم نمیبره."
"بگیر بخواب، صبح خواب میمونی."
"چشم."
نگاهم رو به اولین پیام امشبش دادم و دوباره خوندمش.
غرق در خوندن بودم که پیام جدیدش اومد
"راستی رویا، تو میدونستی که مامان توی خونه خیاطی میکنه؟"
به تنها چیزی که فکر نکرده بودم همین بود. علی وسط این گیر و دار متوجه شده که خاله داره کار میکنه.
صداش توی سرم پیچید و بهم استرس داد:
"تو بشو چشم و گوش من توی این خونه."
من چطور بتونم فضولی کارهای خاله رو به علی بکنم؟ خاله که میلاد نیست!
نمیخوامم به هیچ عنوان باعث ناراحتی علی بشم. باید طوری وانمود کنم که کاملاً بیاطلاعم.
با دقت جواب دادم که نه دروغ بگم و نه راست:
"جلوی من تا حالا این کار رو نکرده. منم امروز اولین بار بود که دیدم مشتری داره."
هیچ دروغی نگفتم چون من واقعاً مشتریهای خاله رو ندیدم.
چند ثانیه بعد، پیام جدید علی اومد
"باشه ، فقط میخواستم بدونم که در جریان این موضوعی یا نه."
بعد از خوندن پیامش، یه نفس راحت کشیدم.
پارت زاپاس
✍🏻 #هدی_بانو
🚫 #کپیحرام و پیگرد #قانونی دارد🚫
╔═💞🍀════╗
@behestiyan
╚════💞🍀═╝
پارتاول
https://eitaa.com/behestiyan/16
🍀
💞🍀
🍀💞🍀
💞🍀💞🍀
🍀💞🍀💞🍀
💞🍀💞🍀💞🍀
🍀💞🍀💞🍀💞🍀
#عفاف
داستان دختر پاکدامنی که وقتی وارد دانشگاه میشه و از شهر خودش دور میشه، پول کم میهره و یکی از دخترای بی حجاب خوابگاه بهش پیشنهاد میکنه با من باشه تا پولت رو جور کنم. اما اون دختر....
https://eitaa.com/joinchat/3022192798C43e1b256ae
داستانی بر اساس واقیت
باز جشنهای نیمهی شعبان رسید و خدا توفیق داد امسال هم باشیم و به اهل بیت خدمت کنیم.
شادی برای میلاد فرزندان حضرت زهرا سلامالله چقدر ثواب داره؟😍
عزیزان مراسم این بزرگوارن با دهه ی فجر عزیزمون یکی شده
در نظر داریم جشنها رو به بهترین شکل برگزار کنیم.
از ۵ تومن تا هر مبلغی که در توانتون هست
بزنید رو کارت ذخیره میشه👇👇
5892107046739416
گروه جهادی شهدای دانش آموزی
فیش واریزی رو برای این آیدی بفرستید🌹👇👇
@shahid_abdoli
لینکقرارگاه گروه جهادی
https://eitaa.com/joinchat/3165061169C62614d580a
در ضمن این اجازه رو به گروه جهادی بدید تا احیانا اگر مبلغی اضافهتر جمع شد صرف کارهای خیر بکنه🌹
هدایت شده از حضرت مادر
و عاذَ فطرس بِمَهدِه
و پناه گرفت فطرس به گهواره اش ...
فرازی از دعای سوم شعبان
#ولادت😍
#ختمصلوات
هدیه به
#حضرتاربابآقاامامحسینجانمون
به نیت
#سلامتیوتعجیلدرفرجامامزمانعج
#برداشتهشدنموانعظهور
#سلامتیحضرتآقا
#پیروزیجبههمقاومت
#نابودیاسرائیل
#نابودیآمریکا
#نابودیصهیونیست
#شفایمریضا
#عاقبتبخیریوخوشبختیجونا
#حاجترواییهمگی
https://eitaa.com/joinchat/317063367C46e6a1462c