eitaa logo
بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانش‌نامه انقلاب اسلامی
5.4هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
1هزار ویدیو
653 فایل
ناشر اختصاصی آثار تاریخ‌نگار انقلاب اسلامی؛ حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی کانال رسمی @bonyadtarikh تازه های پایگاه: http://iranemoaser.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
روزشمار انقلاب اسلامی 🗓5مهر1357 🔹اعلامیه‌ای با امضای 72 نفر از روحانیان تهران درباره محاصره خانه امام منتشر شد. در این اعلامیه در اعتراض نسبت به این عمل غیرقانونی و رویه ضداسلامی، روز 57.7.9 تعطیلی عمومی اعلام شد. 🔸از ساعت 10 کلیه مغازه‌های بازار و خیابان‌های شهرهای و در اعتراض به محدودیت برای امام در نجف به حالت نیمه تعطیل درآمد. 🔹اطلاعیه‌ای از سوی در مورد محاصره خانه امام در نجف منتشر شد. 🔸 سفیر انگلستان، پس از سخنرانی در نمایشگاه بین المللی تهران به مناسبت روز بریتانیا، پشتیبانی خود را از دولت شاه اعلام کرد. 🔹تلگراف آیت‌الله که در اعتراض به ایجاد محدودیت برای امام به دولت عراق مخابره شده بود، در مشهد تکثیر و توزیع شد. 📚منبع: روزهای حماسه و نور، ج ۲ 🆔 @Bonyadtarikh
💢روزشمار انقلاب اسلامی 🗓27مهر1357 ⭕️در پی تظاهرات گروه‌های مذهبی در کمال نظامی فرماندار نظامی این شهرستان اطلاعیه‌ای منتشر کرد و در آن با اخطار و تذکر نسبت به اجتماع افراد متدین در صحن مطهر و برپایی تظاهرات علیه رژیم، عواقب قانونی اعمال آشوبگرانه را به آن‌ها یادآوری نمود. 📚 روزهای حماسه و نور، ج2، ص220 🆔 @Bonyadtarikh
💠واکنش‌های مردمی در برابر تبعید امام 🔺دستگیری و تبعید امام، موج خشم و نگرانی در مجامع مذهبی و روحانی پدید آورد. حوزه‌های علمی درس‌های خود را تعطیل کردند، پیش‌نمازها در قم، مشهد، تهران، اصفهان، شیراز، یزد، کرمان، دزفول، اهواز، محلات، نیریز، لار، نجف‌آباد، داراب، فسا، جهرم، سبزوار، خمین و ... به عنوان اعتراض به تبعید غیرقانونی امام از برگزاری نماز جماعت خودداری کردند. 🔺ملت غیور و فداکار ایران، با دریافت خبر تبعید غیزقانونی امام در برخی از مراکز و اماکن دست به اعتصاب و تظاهرات استنکار آمیز زد. در و و برخی از شهرستان‌ها، بازار تعطیل شد و تظاهراتی در بازار تهران و خیابان‌های آن حومه روی داد. 🔺حوزه بی‌درنگ به صدور اعلامیه‌ای دست زد. در اصفهان شب‌نامه‌ای که پخش کردند، عموم مردم را به تعطیل عمومی در روز ۱۶ آبان فراخواندند. حوزه علمیه طی نامه سرگشاده‌ای به علمای ، نگرانی آن حوزه و قاطبه اهالی را از تبعید امام اعلام کرد. روحانیان مقیم حوزه قم نیز طی طوماری به رئیس‌جمهور ترکیه، مقام علمی و روحانی امام را به مقامات آن کشور گوشزد کردند و مسئولیت دولت ترکیه را در قبال ایشان یادآور شدند. در برخی از جوانان مذهبی و روحانی، اعلامیه‌ دست‌نویسی به برخی از خیابان‌ها و میادین الصاق کردند که پس از آن توسط ساواک دستگیر و تحت شکنجه‌های وحشیانه و غیرانسانی قرار گرفتند. 🔺برخی از عافیت‌طلبان نیز در پشتیبانی از امام دچار تردید شدند و منافع زودگذر شخصی را بر مصالح عمومی و اسلامی ترجیح دادند. 📚نهضت امام خمینی، ج۱، ص۱۰۶۴_۱۰۶۰. 🆔 @Bonyadtarikh
روزشمار انقلاب اسلامی 🗓19آبان1357 🔹بعدازظهر امروز تظاهرات پراکنده‌ای در برپا شد و پلیس نسبت به پراکنده‌کردن تظاهرکنندگان اقدام کرد. در پایان امروز نیز، 100 نفر از مردم این شهر در صحن حرم حضرت معصومه(س) تظاهرات کردند. 🔸روزنامه چاپ فرانسه از سیاست‌های دوگانه دولت شاه خبر داد که از یک سو به دستگیری شخصیت‌های فاسد و تشکیل دادگاه برای رسیدگی به وضع آن‌ها پرداخته و برای مذاکره با مخالفان رژیم اظهار آمادگی می‌کند و از سویی دیگر به دستگیری مبارزان سیاسی می‌پردازد. 🔹به گزارش روزنامه در اروپا ، ، ، و دیگران با اعلام یک حساب بانکی، خواستار کمک به اعتصابیون ایران شدند. این روزنامه اضافه کرد که بازاریان ایران تاکنون به اعتصابیون کمک کرده‌اند اما ممکن است کافی نباشد. 📚 روزهای حماسه و نور، ج2، ص430-432 🆔 @Bonyadtarikh
🔴 نشریه انتقام کاری از آیت‌الله مصباح یزدی در دوران اخنتاق سیاسی 🔹 ، نشریه‌ای مخفی که محمدتقی مصباح یزدی در دورة اختناق سیاسی- از 29 آذر 1343 تا 15 مهر 1344- آن را در هشت شماره و به صورت منتشر کرد. 🔸پس از 1342 و علنی شدن نهضت اسلامی ایران به رهبری حضرت (ره)، روحانیان مبارز پیرو حضرت امام، را به کانون فعالیتهای انقلابی تبدیل کردند. طی سالهای اختناق سیاسی، و انتشار نشریات مخفی ، سرآمد نمونه‌های مبارزة مخفیانه بود. از مشهورترین این نشریات می‌توان به و انتقام اشاره کرد. 🔹پس از دستگيری امام خمينی (ره)، گروهی از ياران ایشان اقدام به چاپ و انتشار نشريه‏ای با نام بعثت كردند. نشریه بعثت تا جایی که امکاناتش اجازه می‌داد، جریاناتی را که در به‌وقوع می‌پیوست، مرتباً منعکس می‌کرد و به آگاهی خوانندگان خود می‌رساند. با اوج و گسترش مبارزات مجاهدین حوزه علمیه قم، نشریه دیگری به نام «انتقام» آغاز به‌کار کرد. 🔸آیت‌الله محمدتقی مصباح یزدی از فعالان و نویسندگان اصلی نشریه بعثت بود که همِّ عمده خود را بر تشریح مبانی فکری و تئوریک و پاسخ به شبهات گذاشته بود . وی از آذر 1343 تصمیم گرفت به صورت نشریه‌ای تحت عنوان را با لحنی به مراتب انقلابی‌تر از نشریه بعثت منتشر کند. در این نشریه، تمامی امور از تهيه مقالات تا چاپ و تكثير و پخش آنها برعهده ایشان بود . 🔹نشریه انتقام با روشی انقلابی‌تر از بعثت، از ابعاد مختلف اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و... حکومت انتقاد می‌کرد و در تمام مقالات، را حفظ می‌کرد؛ این گمنامی باعث سردرگمی عوامل بود. ویژگی متمایزکننده انتقام در قیاس با بعثت علاوه بر لحن انقلابی‌تر آن، جنبه ایدئولوژیک قوی‌اش بود، در حالی که بعثت رویکردی سیاسی‌تر داشت. 🔸چاپ اين نشريه در زيرزمين منزل پدر آیت‌الله مصباح یزدی در تهران انجام مي‏شد و توزيع آن نیز بسيار سرّی بود. تهیه و چاپ این نشریه - چه در قم و چه در شهرستان‌ها با شيوه‏های بسيار پيچيده‏ای انجام می‏شد. 🔹آیت‌الله مصباح یزدی می‌گوید: «البته توزیعش دیگر زحمتی برای ما نداشت و هیئت‌های مؤتلفه توزیع می‌کردند؛ چون مرحوم آقای از این جریان اطلاع داشتند، یکی از اعضای هیئت مؤتلفه را به‌عنوان رابط معرفی کرده بودند که ما نشریات را تحویل ایشان بدهیم». البته، این برخلاف آنچه برخی اعلام کرده‌اند به معنای وابستگی تشکیلاتی انتقام به هیئتهای مؤتلفه نبود . چنانکه مصباح یزدی می‌گوید‌: «نشریه انتقام، ارگان هیچ سازمان و تشکیلات سیاسی– مذهبی نبود، بلکه در واقع بود. البته برخی از دوستان در توزیع آن شرکت داشتند که اجرهم علی‌الله» . 🔸انتقام سلسله مباحث خود درباره ایدئولوژی اسلامی را در آخرین شماره‌اش در 15 مهر 1344 کامل می‌کند و ذیل عنوان «: » ضمن تفکیک میان شرایط در فتوا با شرایط و ، طرح روشنتری از حکومت اسلامی مطرح می‌سازد‌. در این شماره، حضرت امام خمینی(ره) با عنوان «» معرفی شده‌اند. همچنین آورده شده است: 🔹«یکسال است که ، پیشوای بزرگ دین، مرجع عالیقدر جهان تشیع ربوده شده است ... یکسال است که زبان گویای ملت که از حقوق ستم‌زدگان و از حریم دین و قرآن دفاع می‌کرد از ملت جدا شده و خاموش مانده است ...» 🔸شماره هشتم، آخرین شماره نشریه انتقام بود که به دلیل دستگیری عوامل انتشار و متواری شدن محمدتقی مصباح یزدی به‌عنوان گرداننده اصلی نشریه، دیگر منتشر نشد. 🆔 @Bonyadtarikh
📌متن کامل اعلامیه دانشجویان مبارز دانشگاه در پی قیام 19 دی ◾️رژیم جلادمنش پهلوی این نوکر حلقه‌بگوش امپریالیسم که در میان ملت ایران هیچ‌گونه پایگاهی ندارد و با شعارهای فریبنده آزادی آزادمردان را قربانی می‌کند و با فریاد اسلام اسلامیان را به گلوله می‌بندد بار دیگر چهره کریه خود را از پس نقاب فریب و تزویر نشان داده و این به اصطلاح سایه خدا! (جلاد قرن) مردان خدا را بنامردی در مبارزه‌ای نابرابر بر خاک افکند واقعه خونین ۱۹ دی در قم که مطبوعات وابسته به دستگاه جلادی با خونسردی و پرروئی تمام در گوشه‌ای از روزی‌نامه‌هایشان با تلخیص و تحریف حقایق بیان داشته‌اند، ۱۵ خرداد دیگر خلق ما بود. ◽️روز هفده دی که همه جا نوکران شاه به ستایش از رضاخان جلاد پرداخته بودند ننگین‌نامه اطلاعات با بیشرمی تمام تحت عنوان «ایران و استعمار سرخ و سیاه» با تحریف حقایق به فحاشی به مرد بزرگی که یک تنه در مقابل حکومت تزاری شاه ایستاد پرداخته بود و به او که سنگر آزاد مردان ظلم‌ناپذیر است، اتهام بی‌اعتقادی و شهرت‌طلبی زده بود روح الله خمینی مرجع بزرگ عالم تشیع را شاعری عاشق پیشه و به نام عامل استعمار و سیدهندی معرفی کرده بود. 📚 ادامه متن سند را در وبسایت رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانش‌نامه انقلاب اسلامی مطالعه فرمائید. 📚منبع: کتاب اسناد انقلاب اسلامی، جلد ششم صفحه ۲۶۶-۲۶۹ 🆔 @Bonyadtarikh
📌حماسه ۲۹ بهمن ۱۳۵۶ تبریز و گزارش هیأت ویژه نظام شاهنشاهی ⭐️ به مناسبت سالروز رویداد ۲۹ بهمن در تبریز 🔷 اگرچه عموما سرنوشت انقلاب ها، جنبش ها و حرکت‌های اجتماعی در مرکز رقم میخورد اما این بدین معنا نیست که حرکت‌های مردمی در دیگر شهرها، در تعیین سرنوشت جنبش های اجتماعی کم اثر و این حرکت ها فاقد مبانی تئوریک است. 🔶 تبلور عینی اهمیت و ویژگی و منطقه را در دوره معاصر، در همراهی مردم این شهر با به رهبری در سال های ۱۳۴۰ تا ۱۳۵۷ و می توان مشاهده کرد. در نهضت جریان اسلامی، شهر تبریز به عنوان یکی از مراکز ثقل فعالیت های انقلابی به شمار می آمد و در طول نهضت فراز و فرودهای زیادی را پشت سر گذاشت. بارزترین جلوه همراهی تبریز و مردمان آن با انقلاب اسلامی در قیام ۲۹ بهمن ۱۳۵۶ تجلی یافت. قیامی که در واقع اساس و بنیان قیام های بعدی قرار گرفت. مهمترین تاثیر این قیام، پاسخی عملی به ادعاهای بود که خود را مظهر وحدت ملی و سرنگونی‌اش را ناممکن می‌دانست اما توالی قیام های و تبریز نشان داد که عزم و اراده آهنینی برای براندازی رژیم محمدرضا شاهی استوار گشته است 🔷 در ۱۷ دی ۱۳۵۶ ، مقاله توهین آمیزی با عنوان «ایران و استعمار سرخ و سیاه» و با نام مستعار منتشر ساخت. در این مقاله، با بیشرمی تمام به ، مرجع بزرگ شیعیان جهان، اهانت شده بود. در بررسی علل انتشار آن مقاله، در شرایط سیاسی-اجتماعی آن روز، آن هم در روزنامه سراسری می توان چنین استنباط کرد که مقاله فوق عکس‌العملی از سوی و عوامل وابسته وی علیه امام خمینی به عنوان رهبر نهضت اسلامی بوده است. 🔶 سلسله حوادثی را به دنبال داشت که به پیروزی منجر شد. بزرگداشت اربعین شهدای حماسه در قیام تاریخی تبریز متجلی شد و به دنبال آن برگزاری چهلم شهدای این قیام تاریخی در یزد، جهرم، مشهد، اصفهان و دیگر شهرهای ایران، شیرازه رژیم را در هم ریخت. 🔷 در روز ٢٩ بهمن ١٣٥٦ شهر تبريز به حالت تعطيل درآمد. سكوت حاكم، حاكى از آن بود كه شهر در يك اعتصاب عمومى به سر مى برد. بازار، مغازه‌ها واكثر نانوايى ها تعطيل بودند و دانشجويان هم با ترك دانشگاه، خود را براى شركت در مراسم آن روز آماده مى كردند. همگام با مردم، مأموران حكومتى و مسئولان امنيتى نيز در گوشه و كنار شهر استقرار مى يافتند. گويا آنان نيز از نوع رفتار و تب و تابى كه در چهل روز اخير در بين مردم حاكم بود باخبر بودند و برگزاری چهلم شهدای قم را مجلس عادی و معمولی تصور نمی کردند. 🔶 با آنكه ساعت برگزارى مراسم ده تا دوازده صبح اعلام شده بود، مردم زودتر از وقت مقرر به سمت به حركت در آمدند اما در كمال ناباورى درهاى مسجد را بسته يافتند. اين عمل براى مردم درك پذير نبود. عده‌اى پليس مقابل مسجد تجمع کرده بودند و افراد را از ورود به مسجد باز می داشتند. هر لحظه بر تعداد جمعيت افزوده مى شد و در عين حال مأموران كلانترى مى كوشيدند آنان را پراكنده سازند. سرگرد ، رئيس كلانترى شش تبريز، به مردم حاضر در جلوى مسجد اعلام می‌كرد كه امروز در اين مسجد هيج خبرى نيست، هرچه زودتر متفرق شويد. اما مردم مقاومت می‌کردند. در گزارشى كه بعدها هيات ويژه رسيدگى به حادثه ٢٩ تبريز تهيه كرده بود مسئول باز نكردن درب مسجد سرايدار آن عنوان شده بود كه نتوانسته بود خود را به موقع به مسجد برساند. واقعيت امر آن بود كه مسجد به دستور استاندار وقت، ، بسته شده بود. 🔷 یکی از دانشجویان جمع شده به نام، ، در مقابل درب مسجد اصرار زيادى كرد كه درب مسجد را باز كند. سرانجام ميان آنان مشاجره اي در گرفت و حق شناس آشكارا در بين آن همه جمعيت به خانه خدا و مردم حاضر در جلوى مسجد توهين كرد و تجلّا اين توهين را تحمل ننمود و در مقابل عمل حق شناس سيلى محكمى به گوش او نواخت. از اقدام آن دانشجو به شدت عصبانى شد به گونه اى كه بلافاصله كلت كمرى اش رادر آورد و سينه محمد تجلّا رانشانه رفت و باشليك يك تير او رابه شهادت رساند. 🖇 متن کامل مقاله را در وبسایت رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانش‌نامه انقلاب اسلامی مطالعه فرمائید 🆔 @Bonyadtarikh
📌 اسناد منتشرنشده‌اى از همراهى آيت‌اللّٰه بروجردى با قيام حاج آقا نورالله اصفهانى در دوره رضاخان 🔷 يكى از وقايع مهمى كه در ابتداى سلطنت به وقوع پيوست مهاجرت علماى بزرگ ايران به ، به دعوت مرحوم به بهانه لغو نظام اجبارى بود. اين واقعه كه در سال شمسی اتفاق افتاد در تاريخ ايران به شهرت دارد. قيام قم را بايد اولين حركت منسجم علما عليه سياست‌هاى دين‌زدايى و فرهنگ‌ستيزى رضاخان دانست. همان‌طورى كه فرمود، اين قيام با دايره وسيعى تقريباً به تمام شهرهاى ايران اتصال پيدا كرد و دلهره عميقى در ارکان سلطنت تازه تأسيس رضاخان ايجاد كرد. پيروزى علما در اين قيام، بى‌ترديد چشم‌انداز وقايع مصيبت‌بارى كه در تمام بر ملت ايران رفت را به گونه‌اى ديگر رقم مى‌زد. 🔶 حقه‌بازى رسانه‌هاى وابسته به رضاخان در زدن نعل وارونه به داستان قيام قم، جالب توجه است. دولتى كه با زور سرنيزه و با بى‌رحمى و خشونت در همه امور مردم وارد مى‌شود و از كفش و كلاه مردم هم نمى‌گذرد، براى فريب جامعه مى‌نويسد: «نه ارباب سياست در دين دخالت مى‌كند و نه دين بايد در سياست دخالت كند»!! 🔷 در سندی ارائه‌شده مشخص است، نظام اجبارى آن‌قدر اهميت نداشت كه معروف‌ترين علماى بلاد سراسر ايران، به همراه صدها عالم ديگر در قم متمركز شوند و برخی آيات عظام نجف، نسبت به اين تجمع حساس شوند و آن همه هزينه به پاى آن ريخته شود. از جهت ديگر، از تلاش‌هاى مذبوحانه رژيم پهلوى براى درهم شكستن اتحاد رهبران نهضت و فرستادن روحانيون مشهور به نجف براى ابطال مكاتبات علماى قيام با مراجع نجف و جلوگيرى از حمايت علماى نجف از قيام قم، مى‌توان متوجه شد كه داستان قيام قم صرفاً مسئله نظام اجبارى نبود، بلكه به نوعى داستان اعاده مشروطيتى بود كه مردم مسلمان ايران، به رهبرى علماى اسلام، با خون دل پايه‌ريزى كرده بودند. 🔶 از تقاضاى شش‌گانه رهبران قيام قم، تنها يك مورد به نظام اجبارى برمى‌گردد. اعاده قانون اساسى متروك شده مشروطيت، اعزام پنج نفر از علماى ناظر به مصوبات مجلس، مطابق اصل دوم متمم قانون اساسى مشروطه كه مهم‌ترين ضمانت اسلاميت و مشروطيت نظام بود و سال‌ها مشروطه‌خواهان مستبد اجازه اجراى آن را نمى‌دادند، جلوگيرى كامل از منهيات شرعيه كه بعد از مشروطيت، فرهنگ و اعتقادات مردم ايران را تهديد و خطر اضمحلال وحدت و تماميت ارضى كشور را تقويت مى‌كرد، ابقا و تثبيت محاضر شرعى كه تعطيلى آن توسط دولت رضاخان، عملاً روح و روان جامعه و مراودات و معاملات مردم را به هم زده بود، و از همه مهم‌تر، جلوگيرى از هتاكى‌ها و فرهنگ‌ستيزى‌هاى مطبوعات و رسانه‌هایى كه با پشتوانه و حمايت‌هاى دولت به جان اعتقادات مردم افتاده بودند و عامل اصلى تفرق و اختلافات (بعد از تأسيس نظام مشروطه در ايران) بودند. این عوامل که در پى ترويج روح فرنگى‌مآبى، بى‌بندوبارى، فساد و گسستن جامعه از ميراث تاريخى و فرهنگ ايرانى بودند، نشان مى‌داد كه اهداف قيام قم، اركان اصلى و فلسفه وجودى سلطنت رضاخان را كه براى آن به وجود آمده بود، هدف گرفته است. 🔷 اسناد ارائه شده در این مقاله، رابطه مرحوم و نهضت را كاملاً رمزگشايى مى‌كند و اعلام می‌کند وقتى دستگاه جبار رژيم رضاخان در همان ابتداى سلطنت منحوس پهلوى، با قيام گسترده‌اى از علماى اسلام روبه‌رو مى‌شود، چگونه از همه ابزارهاى تزوير، فريب و دروغ براى سركوب آن استفاده كرده و تلاش مى‌كند روحانيت را در مقابل روحانيت قرار دهد و با استفاده از بعضى آخوندهاى دربارى يا متزلزل، اساس وحدت روحانيت را مخدوش كرده و از هم بپاشد. 🖇 متن کامل فصلنامه را در وبسایت رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانش‌نامه انقلاب اسلامی مطالعه فرمائید. 🆔 @Bonyadtarikh
1.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دیدگاه اسدالله علم و شاه در مورد آقای سیدمحمدکاظم شریعتمداری 🔴25فروردین سال‌مرگ اسدالله علم ⬅️«... شاهنشاه امر فرمودند: به حاج در [برای مرجعیت] تلگراف کن. من عرض کردم: این شخص مورد اعتماد عامه مردم نیست...بالاخره کسی که مرجع شیعیان می‌شود یک حقیقتی هم باید در زیر نهفته داشته باشد. چنان که شاهنشاه می‌دانید همین مراجعی که اخیرا درگذشته‌اند، مثل آیت‌الله حاج و مرحوم و همین مرحوم ، واقعا مردمی پرهیزکار بودند. پول برای آنها در حکم سنگ‌ریزه بود. در صورتی که وقتی من نخست وزیر بودم، پس از آن که آخوندها را کوبیدم و خواستیم بعد دریچه به روی آنها باز کنیم، همین شریعتمداری از من ششصد هزار تومان مساعده خواست که بعد ببیند چه می‌تواند بکند. [شاه] فرمودند: ولی مرد دولتخواه بی‌اذیتی است.» 🗂(یادداشتهای علم، ج2، ص63) 🆔 @Bonyadtarikh
📌 نخستین جرقه انقلاب در دهه پنجاه و نقدی بر تحلیل یرواند آبراهامیان 🔷 در بررسی تاریخ ، روایت‌های مختلف و گاهی متناقضی درباره نقطه آغاز و جرقه اولیه آن مطرح شده است. برداشت‌ها و تعابیر از وقایع پیش از انقلاب، همواره دستاویزی برای شکل‌دهی نگاه‌های گوناگون به سیر منحنی انقلاب بوده‌اند. بعضی نگاه‌ها، گفتارها و جلسات روشنفکری را به ‌عنوان مبدأ می‌شناسند و برخی دیگر بر نقطه‌عطف‌هایی همچون قیام‌های مردمی تأکید می‌کنند. 🔶 در این میان، تحلیل یرواند آبراهامیان در کتاب «ایران بین دو انقلاب» نقش مهمی دارد. او نخستین جرقه را نه در ، بلکه در برگزاری سلسله شب‌های شعر و رخدادهای دانشگاه صنعتی شریف می‌بیند. به اعتقاد او، فضای باز سیاسی نیمه دوم دهه پنجاه و فعالیت‌های روشنفکران مخالف شاه، موتور محرکه اصلی تحولات انقلابی بود و اعتراض مستقیم خیابانی، واکنشی بعدی به این فضای فرهنگی محسوب می‌شد. 🔷 این دیدگاه، با استقبال برخی روشنفکران و نویسندگان داخلی نیز مواجه شده است. طبق این روایت، عاملی چون درگذشت حاج آقا مصطفی خمینی و روشن شدن نام برای جامعه، اهمیت خود را از دست داده و همه‌چیز به تلاش گروه‌های فرهنگی و روشنفکری فروکاسته می‌شود. حتی برخی منابع کلیدی در کشور نیز، با تأثیر گرفتن از این تحلیل، نقطه آغاز تحولات را صرفاً به فضا و جلسات روشنفکری نسبت داده‌اند. 🔶 اما مستندات دیگر تاریخی، روایت متفاوتی ارائه می‌دهند. بسیار پیش از آنکه جلسات شب شعر یا فعالیت‌های دانشجویی جدی‌تر شود، مبارزه ملت ایران با بر محوریت چهره‌های مذهبی و نقش‌آفرینی مستقیم مردم شکل گرفته بود. جنبش‌هایی چون قیام ۱۵ خرداد و حوادثی مانند شهادت حاج آقا مصطفی خمینی، انگیزه و حرکتی نو به اعتراضات مردمی دادند. تظاهرات مردم قم پس از انتشار مقاله توهین‌آمیز درباره امام خمینی در دی ۱۳۵۶، جرقه‌ای شد که موجی از قیام‌های پی‌درپی در شهرهای مختلف ایجاد کرد و ورق تاریخ را برای همیشه برگرداند. 🔷 ادعای آغاز انقلاب با جلسات شعر و اعتراضات فرهنگی، متکی بر اطلاعاتی ناقص و برداشت‌هایی سطحی از فضای جامعه آن زمان است. بسیاری از این گردهمایی‌های هنری و فرهنگی، توسط گروه‌های کوچکی با دیدگاه‌های خاص برگزار می‌شدند و گستردگی و تاثیر اجتماعی لازم برای چنین تاثیرگذاری تعیین‌کننده‌ای نداشتند. حتی خود اسناد تاریخی هم نشان می‌دهند که مخالفان اصلی رژیم تا پیش از اواخر سال ۵۶، ظرفیت تبدیل اعتراضات تئوریک و فرهنگی به حرکت خیابانی گسترده را نداشتند. 🔶 از سوی دیگر، سیر رخدادها نشان می‌دهد که این قیام مردمی بود که موتور تحولات را روشن کرد، نه صرفاً موج فعالیت‌های روشنفکری یا فضای باز سیاسی شاه. ، با برخورد مأموران با مردم و جان‌باختن جمعی از معترضان، نقشی کلیدی در بسیج مردم علیه نظام داشت. زنجیره چهلم‌ها و مراسمی که پس از این واقعه در سراسر کشور برگزار شد، جو جامعه را به سمت اعتراض گسترده سوق داد. 🔷 در مجموع، تقلیل جرقه اصلی انقلاب به فعالیت‌های محدود گروه‌های هنری و روشنفکری، نادیده گرفتن ریشه‌های عمیق اجتماعی، سیاسی و مذهبی انقلاب ایران است. این روایت نه تنها با مستندات تاریخی هم‌خوانی ندارد، بلکه حقایق مهمی درباره رهبری امام خمینی، باورهای مذهبی مردم و نقش‌آفرینی توده‌ها را پنهان می‌کند. تاریخ واقعی انقلاب اسلامی، داستانی از حضور پررنگ مردم، فریادهای عدالت‌خواهانه، و پایداری در برابر ظلم است؛ مسیری که با هر قیام، هر چهلم و هر اعتراض، فصل به فصل آن توسط خود مردم ایران نوشته شد. 🖇 متن کامل را در وبسایت رسمی بنیاد تاریخ‌‎پژوهی و دانش‌نامه انقلاب اسلامی مطالعه فرمائید 🆔 @Bonyadtarikh
📌 اتحاد برای خیانت و جنایت 🔷 ابوالحسن متولد دوم فروردین ۱۳۱۲ در همدان و فرزند آیت‌الله سید نصرالله بنی‌صدر، سال‌ها پیش از پیروزی انقلاب فعالیت سیاسی پررنگی داشت؛ از دانشگاه تهران تا زندان‌های رژیم و سرانجام مهاجرت به و تحصیل در سوربن. پس از اوج‌گیری انقلاب، همراه با (ره) در روزهای تبعید در پاریس حضور پیدا کرد و پس از بازگشت به ایران، از اعضای اصلی شورای انقلاب شد. با فروپاشی نظام شاهنشاهی، عرصه سیاسی کشور آماده نخستین انتخابات ریاست‌جمهوری شد؛ انتخاباتی که بیش از صد نامزد در آن ثبت‌نام کردند اما تنها هشت نفر در نهایت وارد رقابت شدند. در میان این اسامی، ابوالحسن بنی‌صدر با شعارهای پرآب‌وتاب و وعده‌هایی که بعدها با عملکرد او بی‌ارتباط جلوه کرد بیشترین آرا را به دست آورد و با فاصله با رقبا، او را به نخستین رئیس‌جمهور ایران بدل ساخت. 🔶 در حالی که امام خمینی (ره) به علت ناراحتی قلبی در بیمارستان بستری بود، بنی‌صدر اوج تبلیغات انتخاباتی را پشت سر گذاشت و شانس خود را برای پیروزی افزایش داد. روایت خاطرات از دیدار در با امام و آگاهی از مخالفت‌های ایشان با نامزدی بنی‌صدر، فضای آن ایام را به تصویر می‌کشد. بنی‌صدر با تکیه بر این پیروزی، علاوه‌بر ریاست‌جمهوری، از سوی امام مسئولیت فرماندهی کل قوا را نیز بر عهده گرفت، اما نگاه انتقادی و گاه خصمانه نسبت به سپاه، نهادهای انقلابی و دادگاه‌های انقلاب همواره در رفتار و سیاست‌گذاری‌هایش هویدا بود. تضاد با حضور و نقش روحانیت در دولت، مخالفت با مالکیت خصوصی و جدل با اصل ولایت‌فقیه، بنی‌صدر را از بسیاری بدنه‌های انقلابی جدا کرد. این شکاف‌ها به ویژه در موضوعات حساس‌تر، مثل ()، بیش از پیش نمایان شد؛ جایی که مخالفت علنی بنی‌صدر با اقدام دانشجویان پیرو خط امام آشکارا بروز یافت. 🔷 در مقطع گروگانگیری، بنی‌صدر در تعامل محرمانه با صادق قطب‌زاده و در هماهنگی با طرف‌های آمریکایی، برای آزادی گروگان‌ها بدون اطلاع امام و مجلس وارد عمل می‌شود؛ روندی که هیچ‌گاه به نتیجه نرسید و جز ناکامی و دامن زدن به بی‌اعتمادی‌ها سودی نداشت. از سوی دیگر، سازمان مجاهدین خلق به رهبری مسعود رجوی پس از شکست‌های پیاپی در انتخابات‌های خبرگان قانون اساسی، ریاست‌جمهوری و مجلس، از مناصب کلیدی دور ماندند و چاره‌ای جز نزدیکی به قدرت و نفوذ در حاکمیت نیافتند؛ بنابراین، اتحاد تاکتیکی مسعود رجوی و بنی‌صدر شکل می‌گیرد. جلسات روزانه و دو روز در میان موسی خیابانی و رجوی با بنی‌صدر، بیانگر رابطه نزدیک آنان در پشت پرده بود؛ رابطه‌ای که با هدف تأثیرگذاری بر سیاست‌های کلان کشور و پیشبرد مطامع ناکام مجاهدین خلق، فضای تلخ و ناآرام آن روزها را رقم زد. اسناد کشف‌شده از سازمان مجاهدین بعد از وقایع تیر و ۳۰ خرداد ۱۳۶۰، به صراحت اتحاد با بنی‌صدر را حلقه کلیدی برای ضربه به نظام و به زانو درآوردن جمهوری اسلامی نشان می‌دهد. 🔶 تحلیل‌های رجوی در دفتر مخصوص، برنامه حذف نهادهای انقلابی، استقرار نوعی نظام خشن استبدادی موسوم به "مجاهدتاریا" و تلاش برای دور زدن مشروعیت و مقبولیت عمومی، پرده از عمق همکاری و هم‌سویی این دو فکر برمی‌دارد. این اتحاد اما پیامدهای روشنی داشت: تضعیف فضای سیاسی کشور، تقویت بحران‌های امنیتی، ترویج اختلاف و چندپارگی و شکل‌گیری تندترین صف‌بندی‌های اجتماعی و سیاسی پس از انقلاب. ناکامی‌های عملیاتی، خیانت‌ها و جنایات پنهان‌شده در پشت صحنه این اتحاد، کار را بدان‌جا رساند که هم بنی‌صدر و هم رجوی راه خود را به سوی خروج و فرار از کشور پیش گرفتند. 🔷 در مرور این رخدادها، موضع‌گیری‌ها و عملکردهای خاص، نارضایتی‌های عمیق و جریان‌های موازی قدرت، اسناد تاریخی نقش کلیدی ایفا می‌کنند. دفتر خاطرات و آرشیوهای کشف‌شده، گواهی است بر پیوند استراتژیک این دو نفر در دوران التهاب و بحران، که منجر به یکی از آسیب‌زاترین فصل‌های سیاسی پس از انقلاب شد؛ فصلی سرشار از شواهد، تحلیل‌ها، و اسامی که هر یک گوشه‌ای از حقیقت پنهان این اتحاد برای خیانت و جنایت را عیان می‌سازد. 🖇 متن کامل فصلنامه را در وبسایت رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانش‌نامه انقلاب اسلامی مطالعه فرمائید 🆔 @Bonyadtarikh
📌 بازکاوی کارکردهای فرهنگی عزاداری در دوره پهلوی اول و علل مخالفت رضاخان با مذهب 🔷 از نخستین روزهای ورود تشیع به ایران و استقرار آن در ، فرهنگ و آموزه‌های حسینی آرام‌آرام جای خود را در جان جامعه ایرانی باز کرد. رسمیت یافتن تشیع در عصر صفویه، نقطه عطفی بود که هویت و باورهای شیعی را در همه عرصه‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشور گسترش داد و عمق تازه‌ای به ارزش‌های دینی بخشید. در این روند، علمای شیعه با تکیه بر آموزه‌های و فرهنگ (ع)، بنیان تمدن دینی را پایه‌ریزی کردند و ابزارها و زمینه‌هایی برای مهندسی هویت فرهنگی جامعه ایجاد ساختند. 🔶 با پیوند عمیق عاطفی و فکری، و تکیه بر آزادی‌خواهی، دین‌مداری و کرامت انسانی، از طریق مراسم سوگواری و انتقال نسل به نسل، جامعیت و پایداری خود را تضمین نمود. از این منظر عزاداری‌های حسینی، همواره نقشی مهم فراتر از جنبه سوگواری داشته و بستری برای پایداری تفکر، آگاهی تاریخی و مقاومت اجتماعی در جامعه شیعی به شمار رفته است. 🔷 در دوره معاصر و به ویژه با به قدرت رسیدن ، صحنه فرهنگی کشور دستخوش سیاست‌هایی تازه گشت؛ سیاست‌هایی که با هدف تضعیف هویت اسلامی و نفوذ تدریجی ارزش‌های غربی تدوین و اجرا شد. این برنامه‌ها با دخالت استعمار و حمایت غرب، مسیر نفوذ آیین‌های بیگانه در فرهنگ جامعه را هموار و تلاش گسترده‌ای برای حذف عناصر اصیل دینی، از جمله مراسم عزاداری عاشورا، عملیاتی کرد. نمونه روشن این روند را می‌توان در اجرای سیاست‌هایی همچون و محدود نمودن شعائر شیعی مشاهده کرد. 🔶 مراکز عزاداری بزرگ مانند تکیه قزاقخانه و اماکن مذهبی در شهرهایی چون قم، نه فقط محل برگزاری شعائر دینی، بلکه کانون‌های همبستگی اجتماعی و اعتراض به سیاست‌های سلطه و استحاله فرهنگی بودند. در آغاز دوره حکومت، رضاخان برای کسب مشروعیت بین مردم و علما، تلاش کرد خود را پذیرفته آیین عزاداری نشان دهد و حتی در بعضی مراسم شرکت کرد، اما با تثبیت جایگاهش، مسیر مقابله آغاز شد و گام‌به‌گام محدودیت‌ها بر عزاداری‌های حسینی افزایش یافت. 🔷 وقایع پس از و رشد ، سبب شد بخش‌هایی از اجتماع شاهد کاهش نقش روحانیت باشد و سنت‌های دیرین عزاداری دچار رکود نسبی شود. موج سیاست‌های جدید، با حمایت روشنفکران غرب‌زده، روحانیون را به حاشیه کشاند و نهادهای دینی را در معرض ضعف و انزوا قرار داد و انگیزه‌های دینی و ملی را هدف گرفت. 🔶 در این میان، روحانیت شیعه با حضور مؤثر در محافل عزاداری و پاسداری از سنت‌های مذهبی، کانون‌های مقاومت فرهنگی را فعال نگه داشت و برنامه‌های مبارزه‌آمیز خود را در تقابل با پروژه‌های دولت پی گرفت. در نتیجه، فرهنگ عاشورا و مراسم عزاداری، علی‌رغم همه قیود و ممنوعیت‌ها، همچنان در بطن جامعه جاری ماند و صدای اعتراض فرهنگی را پویا نگه داشت. 🔷 مجموعه این کشاکش‌ها، تأثیری ژرف بر رابطه حکومت، دین و فرهنگ بر جای گذاشت و عزاداری حسینی را به نماد ایستادگی در برابر استحاله فرهنگی بدل کرد. بدین ترتیب، انتقال فرهنگ عاشورا، حضور ادامه‌دار روحانیت و مقاومت در برابر سیاست‌های فرهنگ‌زدای رضاخان، روایت پایداری یک سنت تاریخی را در سیر وقایع ایران معاصر ترسیم کرد. 🖇 متن کامل فصلنامه را در وبسایت رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانش‌نامه انقلاب اسلامی مطالعه فرمائید 🆔 @Bonyadtarikh