eitaa logo
دفتر شعر من
93 دنبال‌کننده
11 عکس
17 ویدیو
0 فایل
اشعار سید عسکر رئیس السادات
مشاهده در ایتا
دانلود
«برای من شب یلداست وقتی» دلت پیش دلم باشد دگر هیچ ۳۰ آذر ۱۴۰۲
اگر فرض است یلدایی بیاید پس از آن صبح فردایی بیاید برای من شب یلداست وقتی پس از آن صبح زیبایی بیاید شکیب شام طولانی عذاب است به دنبالش چو تنهایی بیاید برای من شب جشن است وقتی بنا باشد که مولایی بیاید نبیند عسکری از نو سرابی اگر باران به صحرایی بیاید ۱ دی ۱۴۰۲
مهربان باش با دلم دلبر در نابست آنچه آزردی مال بد بیخ ریش صاحب خود بد اگر بود پس چرا بردی ۲ دی ۱۴۰۲
دو تا گنجشک در عهد سلیمان یکی بر دیگری شیدا و حیران به جفتش گفت نر ای همسر من تویی عشقم تو هستی دلبر من چرا با من تو هستی کم محبت مرا بنهاده ای در بند حسرت تو اندیشیده ای با خود که شویت در این عالم ندارد هیچ قدرت؟ اگر خواهم کنم تخت سلیمان به منقارم ز جا ای جان جانان بیاندازم سپس آنرا به دریا که دریابی مقام و شوکت ما ببرد این گفته ها را باد با خود سلیمان با خبر از ماجرا شد به امر او بیاوردند آنجا همان هنگام آن گنجشک ها را سپس فرمود ای گنجشکک نر بکن آن را که گشتی ادعاگر به پاسخ گفت ای بر ما پیمبر نباشد هیچ این بر من میسر سلیمان گفت خود گفتی به همسر که داری قدرتش را ای دلاور بگفتا نزد همسر گاه شوهر زند لافی که در چشمش شود سر اسیر عشق کی گردد ملامت به او دارم فراوان من ارادت ولی با این همه عشقی که دارم ندارد اعتنا بر من نگارم سلیمان گفت با گنجشک ماده ببین چون سر به عشق تو نهاده بیا قدری تو با او مهربان باش برای او بیا آرام جان باش جوابش داد ای پیغمبر حق حدیث کذب او باشد موثق که او را هست جز من عشق دیگر به یک دل جای گیرد چند دلبر ز این حرفش سلیمان منقلب شد بشد گریان و قلبش ملتهب شد چنین شد تا چهل روز از پس آن کسی نشنید ذکری از سلیمان به غیر این دعا کای رب سبحان دلم خالی ز حب غیر گردان بیست و سوم آذر نود و چهار آخرین بازنگری ۲ دی ۱۴۰۲
به یک درهم نمی ارزد گل همسایه را چیدن فقط بی مایه می زیبد گلی بی مایه را چیدن ۲ دی ۱۴۰۲
همسر شدن با شاعران باشد مکافات می میری آخر از غم معشوق فرضی ۲دی ۱۴۰۲
گنه کردم وزانم رفت عزت نشستم تا که در خاک مذلت "خداوندا چه می دانم چه کردم" که بودم بی گمان در خواب غفلت "در آن خلوتگه تاریک و خاموش" نمودم از خدای خود فراموش دلم مسحور سحر اهرمن بود که گشتم آنچنان بی عقل و بی هوش به جام جان من شیطان هوس ریخت مرا بر کردگار خود برانگیخت به دست خود جدا از مهر حق شد دلم با دشمن خود چونکه آمیخت هوس بر دیده ی دل پرده افکند نکردم چاره دادندم اگر پند چه دلواپس خدا دنبال من بود زدم من از جفا بر دیو لبخند خداوندا پشیمانم پشیمان پریشان آمدم از بهر غفران که بدکردم به خود از هر کسی بیش به دوری از تو دادم سخت تاوان هفدهم خرداد نود و پنج آخرین بازنگری ۲ دی ۱۴۰۲ پاسخی به شعر گناه فروغ 
جانم خراب توست خیال تو جمع جمع پروانه ای رهاست که باشد به بند شمع ۲ دی ۱۴۰۲
می پایدم هر دم ، سپاس از این توجه لابد برای همسرم خیلی مهمم ۳ دی ۱۴۰۲
شعر باید با حیا باشد عزیز حاکی از رسم وفا باشد عزیز از سخنهای اراذل در گذر شعر می باید جدا باشد عزیز عشق عریان مرگ شعر و شاعری است چون هوسها ناروا باشد عزیز شاعری ترویج عشقی طاهر است ماسوایش ناسزا باشد عزیز عسکری بر جان بخر طعن و بگو شعر امانت از خدا باشد عزیز ۴ دی ۱۴۰۲
زن بود و برش مرد هماورد نبود در باغ چو او تیغ به کف ورد نبود گفتند چرا ز خواستگاری به گریز گفتا که به خیلشان یکی مرد نبود آمد به میان نام علی شد گریان چون مثل علی مرد نه یک فرد نبود می گفت مخوانید مرا فاطمه چون داغش بر اولاد علی سرد نبود خادم به بنی فاطمه بود و ولدش بر ابن علی غیر بلاگرد نبود آمد خبر قافله، پرسد ز حسین گویاش جزین دغدغه و درد نبود بر غیر ولد مهر زنان را جستیم ای عسکری آن زن که چو او کرد نبود ۳۰ دی۱۴۰۰
ام البنین بگویم یا جان فدای حیدر ام البنین بگویم یا بر حسین مادر آن شیر زن که بعد از زهرا ز جانب حق گردید از برای شیر خدا مقرر آن فاطمه که وقتی آید به بیت مولا گوید مرا بخوانید ام البنین به همسر گر فاطمه بگویید ترسم که غنچه هایش از یاد مادر خود غمگین شوند و مضطر هستم برای آنها تنها کنیز مولا این کمترین کجا و آن بانوی مخدر آرد برای حیدر او چار شیر میدان گردند تا فدایی بر زاده ی پیمبر آری برای مولا عباس هدیه آرد آن یل که زد به دستش او بوسه ی مکرر آن کس که نینوا شد جولانگه جهادش یک مه میان میدان یک فوج را برابر هرگز نخواند غیر از مولا حسین خود را تا لحظه ی بیان دریابم ای برادر جمله بنین او در راه حسین رفتند از جان و دل نهادند در پیش پای او سر ای وای از دمی که گوید مرا مخوانید ام البنین که من را ابنی نمانده دیگر او چار صورت قبر می ساخت در مقابل تا بود بر ستمگر او بود آبرو بر تا آنکه کرد مسموم آل امیه او را تا عسکری بماند ابلیس در امان تر ۷ بهمن۹۹ آخرین بازنگری ۴ دی ۱۴۰۲