به میدان شرف آمد علمدار
همه در بیم از تکرار کشتار
میان خون و بهت و بمب می گفت
پرستارم پرستارم پرستار
در آوردی تو اشک از چشم وجدان
به این پابندی بسیار بر کار
گرفتی جان خود را در کف دست
مگر یک تن شود زین بین تیمار
تویی اسطوره ای ایرانی الحق
نه آن جادوگران تلخ گفتار
تو هستی افتخار کادر درمان
خصوصا عسکری ای نیک کردار
#سید_عسکر_رئیس_الساذات
۱۶ دی ۱۴۰۲
#کادر_درمان #پرستار
گفت تهلیل نه مختوم به اللَه به أنا
گفتمش از تو سزاتر به چنین قول علی است
گفت آن دلشده اسرار نهان ساخته است
گفتمش سر نبود آنکه. بر انفاس جلی است
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۱۷ دی ۱۴۰۲
#عرفان #پاسخ
هیچکس من را نمی خواند به پیش
گشته ام سر آمد دلهای ریش
هیچکس من را خریداری نکرد
مانده ام عمری به روی دست خویش
بر تو جانم را تعارف می کنم
کاش می بودم از این کالای بیش
منک هیهاتُ وَ منی هیت لک
قلب من زین قصه شد آماج نیش
عسکری زین منع شد بی آبرو
پس نما رحمی بر این بیچارگیش
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۲۲آبان ۱۴۰۲
#منتظرانه #حضرت_مهدی
صبح شد بسم الله و عرض سلامی بر حسین
غیر این باید چه باشد رسم یک نوکر حسین
صبح هم لعن خودش را دارد از اعماق جان
بهر اول ظالم بر آل پیغمبر حسین
جنگ و صلحم را رضای تو مشخص می کند
کاش بودم نینوا بر عشق یاریگر حسین
از همان وقتی که جاری شد زبانم را حسین
هر حسینم را پدر قربان و هم مادر حسین
کرده ام عادت به احسان تو ای ارباب من
دور تو پر می زنم مانند یک کفتر حسین
گر چه من هستم گدایی بینوا و مستمند
از سر ذکر تو دارد دیده ام گوهر حسین
عسکری را از مقام نوکری عزلش مکن
چونکه بر من هست از هر پادشاهی سر حسین!
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۲۲ آبان ۱۴۰۲
#امام_حسین
اسم ها را رفته دیگر آبرو
دیده ام زیبا کلامی زشتگو
دیده ام شخصی به نام خاوری
کرد اما باختر را جستجو
صفدری بسیار از صفدر جدا
چونکه با فیش نجومی کرد خو
یک نفر روحانی و درگیر جسم
یک نفر معصومه با اعمال سوء!
یک نفر منسوب بر شهر نجف
یک جو اما از علی نابرده بو
یک نفر منسوب بر دُر ادب
بی ادب اما به وقت گفتگو
یک نفر دانا ولی در اسم و بس
در عمل ابله به قولی هم ببو
یک نفر منسوب بر لفظ کرم
کرد حق خواهرش را در گلو
شکر یک زهرا خودش را کرد زر
چون که فعلش بود همسان با عدو
عسکری از اسم و عنوان کن عبور
ای بسا ابلیس با اسمی نکو
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۱۸ دی ۱۴۰۲
#پند
گفتم ز فضل علی و به من گفت جاهلی
کردی غلو به شأن على بى گمان شما
از انبیای حق که علی نیک ترنبود
با این چنین مبالغه بر حق کنی جفا
ای آنکه در مقام علی گویی از غلو
از حضرت علی چه بگویم به جز علو
یا معنی غلو نشناسی تو بینوا
یا بر خدا و شیر خدا گشته ای عدو
غیر از خدا هر آنچه بخوانی علی رواست
زیرا که او خلیفه ی بر حق مصطفی است
او هست با خدا و خدا هست با علی
ایزد کجا ز دینِ بدون علی رضاست
گردد شبیه پره ی پرگار دور حق
تنها محمد است چو او بین ما خلق
آن کس که دشمن است به مولای ما علی
این مشکلش اشاره نماید به ما سبق
حیدر برای دین خدا مثل رایت است
همراه او کمال بشر بی نهایت است
آن را که قصد سیر الی اللَه کند بگو
هاد است ره نه آنکه به الحاد آیت است
فرمود برترم من از آدم ابوالبشر
حق منع گندمش کند و می کند خطا
با اینکه حق نکرده مرا منعِ این طعام
نان جوین خورم نخورم من از این غذا
از نوح برترم که به قومش کند دعا
مگذار ای احد احدیشان به روزگار
با آنکه دیده ام من از او ظلم بیشتر
نفرین نکرده ام که در آرندشان دمار
(بر او چه می رود که بگوید خدا بگیر
این قوم از علی و از این قوم هم علی
بر او چه می رود که چو شمشیر می خورد
فزت و رب بگوید و بر مرگ خود بلی)
هم برتر از خلیل که شد طالب نشور
تا مطمئن کند دل خود را به کشف راز
گر پرده از تمامی سرها رود کنار
هرگز نمی شود به یقینم فزوده باز
برتر ز موسیم که چو شد امر تا کند
فرعونیان هدایت بر حق و نهی شر
گفتا که ای خدا به هراسم ز انتقام
زیرا که کشته ام من از این قوم یک نفر
چون حضرت رسول مرا امر کرد بر
ابلاغ آیه های برائت به مشرکان
ترسی مرا نبود که بیتی نمانده بود
کز آن کسی ز گردش تیغم نداد جان
برتر ز عیسیم که چو مریم مخاض یافت
گفتش برو برون تو ز بیت المقدسم
اما برای مادر من کعبه را شکافت
آن خانه ای که هست مقدس ترین حرم
گوید رسول حق که خداوند برتری
داده است بر ملائک خود انبیای خویش
من نیز از تمام رسولان او سرم
بعدم علی و آل عزیزش به فضل پیش
خواهی به عزم نوح و به علم ابوالبشر
زهد مسیح و صبر خلیل آوری نظر
ای عسکری تو راست سفارش ز مصطفی
باید شوی به چهره ی مولا نظاره گر
#سید_عسکر_رئیس_السادات
هشتم تیر نود وپنج
آخرین تصحیح ۳مرداد ۹۹
#حضرت_علی
مباد صورت ما خالی از گل لبخند
اگر برای خدا کار می کنی شادی
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۱۸ دی ۱۴۰۲
#شهید_کاظمی
#قاسم_سلیمانی
تو خود خود خود شعری
من فقط خواندمت عزیز دقیق
صدهزارم اگر دهی احسنت
تو خودت را نموده ای تشویق
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۱۸ دی ۱۴۰۲
#عاشقانه
.
احمد که دید در احد اهل فرار را
کرار جلوه کرد که بیند قرار را
باور نمی شود که به باغ شریعتش
آورد حق فقط به گلی نوبهار را
آن گل که ضربتش ز عبادات جن و انس
سر گشت چون کشید ز دشمن مهار را
خوابید چون به بستر و آمد به بزم سیف
شرمنده کرد با عمل اهل شعار را
چون بو تراب را ز محمد لقب گرفت
آمد به خاک عشوه فراوان عذار را
شد باب از او یتیم نوازی و عدل و داد
از دست داد کثرت حسنش شمار را
دارد هر افتخار فتوت از این فتی است
او زنده کرد با جنمش ذوالفقار را
نفس نبی برادر و داماد و ابن او
جز او نداشت هیچ کس این افتخار را
بر شهر علم باب بود چون علی و آل
ای عسکری رها مکنی این تبار را
#سید_عسکر_رئیس_السادات
سیزدهم اردیبهشت نود و پنج
آخرین بازنگری ۲۴ تیر ۱۴۰۱
#حضرت_علی
سلام از طرف حق به سید الشهدا
اگر که نیست سلامم بر آن جناب سزا
همین که بنده ی عاصی اجازه می یابد
به قول (جان به فدای تو) باز شکر خدا
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۲۰ دی ۱۴۰۲
#امام_حسین
بگو ای یوسف زهرا« الا یا اهل عالم,,,» را
بیا و خوب کن مولا پس از یک عمر حالم را
بلا بسیار شد ما را «نبودت» اعظم آنها
بیا پایان بده مولا تو دریای ملالم را
منم آن مرغ محزونی که رفت از خاطرش پرواز
مگر دست تو بگشاید دوباره پر و بالم را
تمام نغمه های من شکایت از جدایی شد
بیا و با ظهور خود عوض کن قیل و قالم را
منم آن شیعه ی عاصی ولی عاشق، امانی ده
ببینم تا که رخسار شه حیدر خصالم را
هزاران پرسش بی پاسخ آخر عسکری دارد
که دارد پاسخی روشن به جز تو هر سوالم را؟
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۲۰ آبان ۱۴۰۲
#منتظرانه #حضرت_مهدی
بر شب تیره ی خود میل پگاهی دارم
جز توسل به خیال تو چه راهی دارم
آنقدر فاصله افتاده میان من و تو
که به حسرت همه شب ناله و آهی دارم
خوب می دانم از اعمال خود این گونه شدم
با همه کوه گنه شوق نگاهی دارم
ما گرفتار بلاهای عظیمیم عزیز
بی تو ای روح و روان وضع تباهی دارم
شیعه مظلومترین جمع جهان است دگر
باز آ خصم ببیند که پناهی دارم
عسکری عطر تو آید اگرش می گوید
که به هر سد گران راه گشایی دارم
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۲۰ دی ۱۴۰۲
#حضرت_مهدی #منتظرانه