بر معاویه، رسانیدند جاسوسان خبر
ابن عباس آورد تفسیرِ قرآن سر به سر
گفت او باشد،پسر بر عمّه ی احمد بگو
کیست در تفسیر آن دانا و لایق تر از او
جملگی گفتند ،قولش شرح فضل حیدر است
اینچنین تفسیر را قطعا، شکایت در بر است
گفت آنها را،که خود شخصاً به اوسر می زنم
می روم در مجلسش، آتش به منبر می زنم
چون به مجلس گشت وارد دید برهانی نکو
هیچ جای اعتراضی نیستش، از هیچ سو
گفت تفسیر است، یا مدح علی را می کنی
زاده ی عباس، از حق هیچ پروا می کنی؟
گفت او را ابن عباس ای معاویّه، علی
در کتاب حق، کجا فضلش نباشد منجلی؟
چون نبی منذِر که باشد،کیست بر هر قوم هاد؟
گفت آخر دست بر این آیه می باید نهاد؟
آیه ی تطهیر را پرسید از او در شأن کیست؟
گفت علی، اما به قرآن، غیر از این آیات نیست؟
گفت آن راکع بگو کیست به یؤتون الزکوة
گفت او ، اما نما جایی دگر را التفات
گفت بنما آن خبرچیست، که باشد بس عظیم؟
گفت او،اما همین را گفت باید مستقیم
گفت در قرآن که باشد حبل بهر اعتصام؟
گفت او ، اما چرا گویی از این آیت مدام؟
گفت این قرآن که را گوید کفی بِلَّله شهید؟
گفت علی و علم او، باید جز این را هم بدید
گفت از قرآن بگو نفس پیمبر را که کیست؟
گفت او، اما به قرآن، غیربَهل آیات نیست؟
باز پرسید، از چه سائل را عذاب آمد فرود؟
گفت از بغض علی، اما جز این آیت نبود؟
گفت بلِّغ بر نبی دادار در حق چه کس؟
گفت او، اما تو بر آیات دیگر هم برَس
گفت بر دین ایزد اکملت لکم را از چه رو؟
گفت علی اکمال دین باشد، ولی این را مگو
ابن عباس ایستاد و گفت من را خود بگو؟
از کجای این کتاب حق، نمایم گفتگو
گفت پس تفسیر فرما سوره ی زلزال را
گفت معذورم که این هم، دارد آن منوال را
گفت عجب! با سوره زالزال دارد او چه کار؟
گفت نشنیدی به امرش، ارض را آمد قرار
گفت پس راحت بگو، تادارد این قرآن وجود
هست با آن حیدر و بر فضل او سازد ورود
عسکری آن را که بر فضلش عدو دارد وقوف
می توان توصیف آوردن به دنیای حروف؟!
#سید_عسکر_رئیس_السادات
فروردین نود و سه
آخرین بازنگری ۱۱ خرداد ۱۴۰۳
#حضرت_علی #قرآن
برای آنکه که نتازد عنید و شیطانی
به کذب و سفسطه ندهد فریب انسانی
برای آنکه مشخص شود حقیقت چیست
برای آنکه نماند بشر به نادانی
برای آنکه شود دست فتنه گرها رو
برای آنکه نیابد سراب میدانی
برای آنکه زن و زندگی و آزادی
نگردد اهرم بدخواه و بد دل و جانی
برای آنکه که کمین می کند برای نفاق
برای آنکه ستاند ز ما مسلمانی
برای آنکه کشد از سر زنان معجر
برای آنکه نسوزد دوباره قرانی
برای آنکه بگیری مهار داعش را
که آرتین نشود بی گناه قربانی
برای آنچه که انسانیت به جا آورد
به آرمان و به شأن و تبار ایرانی
برای آنکه نگردد کسی هوایی خس
کشند تا وطنی را به مرز ویرانی
برای آنکه جوانان به راه کج نروند
به ورد و جادوی آن کس که خوب می دانی
برای آنکه نباشد به هر کجا داعی
هر آن ز جامعه او را بود محبانی
برای آنکه نسازد جوان ما کاری
که بعد آوردش خجلت و پشیمانی
برای آنکه شود خلع ید ز اهل ریا
ز جمع مختلسان با نشان پیشانی
برای آنکه عدالت به حق شود جاری
نجیب زاده نیابد به خلق رجحانی
برای عسکری و این دل شکسته ی او
برای درد فراقی که گشت طولانی
بیا امام زمانم بیا برای کمک
بیا که دهر بگیرد دوباره سامانی
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۱۱آبان ۱۴۰۱
#منتظرانه #حضرت_مهدی
.
"راز دل با تو گفتنم هوس است"
بر دلم رنج دوری تو بس است
عقده بر عقده می گذارد عمر
بی تو اینجا هوا عجیب پس است
در دل بحر دُرِّ ما پنهان
در غُرق رو برای خار و خس است
سالها دشمنان به رقص و سرور
شادى ما به خردى عدس است
شادی بی نگار بی معنی است
این جهان بی تو چون قفس است
عسکری را دعا تویی هر دم
نزد آن ایزدی که دادرس است
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۲۹آبان۱۴۰۰
#حضرت_مهدی #منتظرانه
.
سالها رفت، به تحریم تو عادت کردیم
در نداری همه احساس سعادت کردیم
هیچگه برد نشد عاید ما زین جلسات
باز با این همه احساس رشادت کردیم
جمعه خواندیم اگر ندبه برای فرجش
راضی از خود همه احساس عبادت کردیم
کی به برنامه الحاقیت عامل بودیم؟
در سخن گر همه اظهار ارادت کردیم
در پی کشتن وقتیم و خیانت اما
از تو هر روز تقاضای شهادت کردیم
همه در خارج میدان به لعب چون خرگوش
باز بر شیر ظریفانه حسادت کردیم
زنده هستیم تمامی به امید یک و پنج
غیر را مدعی حق سیادت کردیم
عسکری را بشکن حضرت حق این تحریم
شاید از برکت او حس ولادت کردیم
روی میز تو گزینه است فراوان یارب
بگزین عفو که اینگونه مرادت کردیم
#سید_عسکر_رئیس_السادات
فروردین نود و چهار
آخرین بازنگری ۱۱ خرداد ۱۴۰۳
#منتظرانه
#حضرت_مهدی
دوباره پوچ بودی جمعه رفتی
ندیدم از تو سودی جمعه رفتی
امیدی بر دلم آورده بودی
همان را هم ربودی جمعه رفتی
مرا دادی دوباره وعده ی وصل
ولی خامم نمودی جمعه رفتی
دلِ در انتظارم شکوه ها داشت
تو بی گفت و شنودی جمعه رفتی
برم بستی تو رویای فرج را
در غم را گشودی جمعه رفتی
بیا برعسکری آنسان که گویند
عجب شعری سرودی جمعه رفتی
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۴اسفند ۹۶
آخرین بازنگری ۱۱ خرداد ۱۴۰۳
#حضرت_مهدی
#منتظرانه
مناظرات سیاسی دگر به اوج رسید
ولی اگر چه قشنگند چشممان ترسید
یکی برای یکی دیگر آمد از اول
بر اینکه مستقل است آن یکی کند تاکید
یکی دهد به رقیبش نشان در توبه
که گفته بود ز تدبیر تو شدم نومید
بداد وعده یکی هم که ریشه کن سازد
سریع معضل بیکاری و سپس خندید
یکی که وعده ی یارانه ی عجیبی داد
چه بهتر آنکه صلاحیتش نشد تایید
دلم که گور هزاران سوال صاﺋب شد
شنید هر سخنی سوی یک نفر لغزید
بیا که یوسف زهرا عجیب حیرانم
بیا مرا برهان از جفای این تردید
#سید_عسکر_رئیس_السادات
هشت اردیبهشت نود و شش
#حضرت_مهدی
#منتظرانه
تا بیایی کوچه را من آب و جارو می کنم
هر هنر دارم برای خدمتت رو می کنم
هی تصور می کنم وقت ظهورت را عزیز
هی خیال خال و خط وچشم و ابرو می کنم
ندبه ها در ندبه دارم عهدها در عهدها
من به عشقت یاس ها را جمعه ها بو می کنم
ای گل من گشته ام بیمار از هجران تو
بر مداوای دل خود فکر دارو می کنم
تا شوم شاها شبیه آنچه می خواهی توام
میل بر همراهی افراد حق جو می کنم
گشته ام نقال آه و هی حکایت قصه ای
از غمت در حلقه ی بازو و زانو می کنم
جمعه های بی تو من را تیرباران کرده اند
باز هم چون می رسند احساس نیرو می کنم
عسکری را وارهان از درد دوری ای خدا
کی بگو دیدار با آن یار مهرو می کنم
#سید_عسکر_رئیس_السادات
سوم فروردین نود و شش
آخرین بازنگری ۱۱ خرداد ۱۴۰۳
#حضرت_مهدی
#منتظرانه
.
در هر مکانی عشق منزل می کند بر پا
انواع مشکل حمله می آرند افواجا
دیوانه می گردد در آنجا هر چه عاقل هست
یک شیوه ی دیگر بگیرد شعر شاعرها
صبر از میان خلق عاشق رخت بر بندد
بر پندها گوشی نمی گردد نیوشا تا
عاشق که باشی در پی وصل نگار خود
سر می دهی،جان می دهی،هم خانمانت را
گشتی چو بر عشقت فدا سر را بگردانی
بر نی که گردد قصه ی تو بیشتر افشا
حتی علی اصغر شش ماهه می گوید
پیش خدای عشق من با سر روم؟ حاشا
عاشق بگردی عسکری آنگه که بر داری
دست از سرو جان خانمان بی ترس و بی پروا
#سید_عسکر_رئیس_السادات
خرداد نود و چهار
#امام_حسین
.
روز دحوالارض راهی شد رضا
سوی مشهد، سوی حج هم مصطفی
بر زمین روز نخستین نعمت و
بر خراسان هم ز درگاه خدا
آخرین حج حبیب حق بود
تا خدا کامل کند نعمت به ما
گسترش یابد برای خلق ارض
تا که آید باز بر ایشان رجا
زنده گردد باز هم این آرزو
بر انام از جانب رب علی
فرش سازد تا زمین را عسکری
زیر پای حضرت خیر الوری
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۴تیر۱۴۰۱
آخرین بازنگری ۱۴ خرداد ۱۴۰۳
#دحو_الارض #حضرت_رضا
#حضرت_مهدی #منتظرانه
ای که در سینه ی من بذر ولا بنشاندی
دل من را به تماشای رخت لرزاندی
خبر عشق مرا باد صبا آوردت
یا ز چشمان و دلم ساقی رعنا خواندی
ای که در جرعه ی اول تو به بادم دادی
هی مزن طعنه که در باده ی اول ماندی
من خودم ملتفتم اهل خرابات نیم
تو مرا سوی خم و باده و ساغر راندی
بر در میکده ات آمد و رفتی دارم
شاید از آن نظری باز برم باراندی
عسکری گر به بهشتش ببری و نخورد
از دو دستت قدحی غم ز دلش نستاندی
#سید_عسکر_رئیس_السادات
سی مرداد نود و چهار
آخرین بازنگری ۲۲ آذر۹۹
#حضرت_علی
دوست دارم شوم علی آویز
از همه دشمنان او به گریز
دوست دارم تمام دنیا را
من ز نام علی کنم لبریز
دوست دارم که روزی از این کار
پیش زهرا ی او بگردم عزیز
دوست دارم به دشمنان علی
ره نپویم دمی به غیر ستیز
دوست دارم علی علی گویم
گر چه زخمی شوم به خنجر تیز
دوست دارم که شیعه اش باشم
گرچه هم قدر دانه های مویز
عسکری را اگر رها سازد
افتد از اوج بی گمان به حضیض
یا علی پس خودت نگه دارش
تا نگردد دلش سیاه و مریض
#سید_عسکر_رئیس_السادات
اسفند نود و چهار
آخرین بازنگری ۱۵ خرداد ۱۴۰۳
#حضرت_علی