💠چرایی مساله دار شدن بودجه فرهنگ
🖋سینا کلهر
♦️ملتی که فرهنگ ندارد، آینده ندارد همان طور که زندگی روزمره و حال روزمره اش نیز ناخوش است. چرا که فرهنگ راه و روش زندگی است و ملتی که راه زندگی اش را گم کرده باشد، سرگردان و گیج است. نشانه های این گیجی و سردرگمی در بخشی از زندگی گروههای از ایرانیان هویدا شده است. از تربیت فرزندان تا آیین های جشن و شامادمانی نشانه های این سردرگمی دیده می شود.
♦️به خاطر همین نقش فرهنگ بوده است که در طول تاریخ مردم در هر خطه ای از جهان، خود نگهبان و پاسدار فرهنگ خویش بوده اند و بزرگان و سرآمدان فرهنگی خود را عزیز داشته و بر صدر می نشاندند و ایران و ایرانی هم از این قاعده مستثنی نبوده است.
♦️اما چند سالی می شود که پرسشی در میان گروههای از مردم پیش آمده است که چرا باید برای نهادها و دستگاههای فرهنگی، از هزینه عمومی و بیت المال هزینه شود؟ به خصوص آن که این پرسش جنبه سیاسی نیز پیدا کرده و به جای نام بردن از موسسات و سازمان ها، از روسای آنها و میزان پولی که به آنها داده می شود سخن گفته می شود. از حداد عادل تا حسن خمینی. چرا و چگونه چنین ماجرایی پیش آمده است که مردمان یک سرزمین به جای جانبداری و هواخواهی از متولیان فرهنگ خویش، طردشان می کنند.؟
♦️مهم ترین علت این اتفاق، عملکرد سازمان فرهنگی است. آنها با عملکردشان گروه های طرفدار خود را ناامید و گروه های مخالف خود را بزرگ و بزرگ تر کرده اند. علاوه بر این دستگاه فرهنگی کشور در طول ۴ دهه گذشته مدعی ایفای نقش روابط عمومی نظام بوده و به همین خاطر نیز بخشی از نارضایتی از عملکرد سایر بخش ها هم به دستگاههای فرهنگی سریز شده است تا امروز سازمان فرهنگی هم تحت فشار عملکرد خود باشد هم عملکرد سایر بخش ها از جمله اقتصاد ناکارآمد و نظام اداری فاسد.
♦️به همین خاطر هم گروه های معترض به بودجه فرهنگی، آن افراد و سازمان ها را متولی فرهنگ خویش نمی دانند که عزیزش بدارند و در واقعیت هم، میان فرهنگ(راه و روش زندگی) این گروه ها و این متولیان نسبتی وجود ندارد. در میان گروههای معترض همچنان متولیان فرهنگ عزیز اند و قدر می بینند. به هنر پیشه های و موسیقی دان ها و طنز پیشگان نگاه کنید. نه تنها محترم اند بلکه مورد اعتماد نیز هستند تا جایی که کمک های مردم را جمع می کنند و وقتی مشخص می شود برخی از آنها مبالغ را در حساب شخصی خودشان نگه داشته اند، اعتراضی از جانب این گروه هادیده نمی شود. پس بخشی از مساله این است که چرا اعتبار به متولیان واقعی فرهنگ داده نمی شود! در این چند سال چند مورد اعتراض درباره بودجه سینما و موسیقی و تئاتر و غیره بوده است؟ وضع درباره حوزه علمیه، سازمان تبلیغات، بنیاد سعدی و...چطور بوده است؟
♦️بخش دیگر به ناامیدی و یاس گروههایی باز می گردد که احساس می کنند در نتیجه بی لیاقتی، سستی و ناکارآمدی دستگاهها و نهادهای فرهنگی فرهنگ اصیل، بومی و دینی جامعه آسیب پذیر شده و دیگر اکثریت نیست. دستگاه فرهنگی پول و اعتبار می گرفت که پاسبان مرزهای فرهنگی باشد و در صیانت از آن بکوشد اما نتیجه ۴۰ سال صرف اعتبار و هزینه، ناامید کننده است. پس نسبت به عملکرد سازمان فرهنگی خشمگین هستند مخصوصا وقتی می بینند پاسبانان واقعی فرهنگ و شاعران و ادبیان نجیب در غربت و تنهایی چشم از جهان می بندند.
♦️یک عامل دیگر هم غرور و تکبر و نخوتی است که روسای این دستگاهها به دلیل ساختار انتصابی بودنشان گرفتار آن هستند و در مواقعی حتی حاضر به توضیح و تبین عملکرد خود و پاسخ گویی به نمایندگان مجلس نیز نیستند چه برسد به روشنگری برای مردم. رئیس سابق یکی از همین دستگاهها به صراحت گفته است که او تنها به نهادی که حکم ریاست اش را داده است پاسخ می دهد. این احساس بی نیازی از پاسخگویی به مردم در کنار عملکرد کم اثر و کم نتیجه بسیاری از این دستگاهها باعث شده است تا امروز کمتر کسی تمایل داشته باشد به طور علنی از بودجه این دستگاهها حمایت کند. شاید یوم الحساب سازمان های فرهنگی رسیده باشد به خصوص این که از حیث نظری هم به جای سازمان فرهنگی، ایده آتش به اختیاری در عرصه فرهنگ حاکم شده است.
-به نقل از کانال نویسنده
#فرهنگ
#بودجه
#نهادهای_فرهنگی
#آسیب_شناسی
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠دست نیاز «دین» به جانب «دولت»!
🖋محسن حسام مظاهری
♦️برخلاف تصور رایج، تشکیل حکومت دینی، بیش از آنکه به افزایش قدرت و نفوذ سازمان دینی و فقها، به تضعیفشان کمک کرده است.
♦️در «تشیع سیاسی فقاهتی دولتگرا» (خوانش مذهبی رسمی جمهوری اسلامی)، منبع قدرت نرم تشیع از درون ساختار مذهب به بیرون آن یعنی نهاد «دولت» منتقل شده است. همین امر سبب شده که همیشه دست نیاز فقها برای پیگیری اهداف مذهبی خود به جانب دولت و رأس هرم قدرت دراز باشد؛ برخلاف سنت گذشته که به جانب لایههای میانی و پایینی قدرت دراز بود.
♦️در حکومت دینی، فقها چه برای اهداف اجتماعیِ مذهب مثل حجاب، و چه برای اهداف فرقهایِ مذهب مثل توسعهی مناسک چشم به حمایت دولت دارند. حمایتی که طبعاً بیچشمداشت نبوده و نیست.
♦️این سطح از وابستگی، علاوه بر خدشه به استقلال حوزه و روحانیت و فروکاست آن به سازمانِ دینیِ حاکمیت، عملاً حیات و ممات این نهاد را هم به فرجام نظام سیاسی گره خواهد زد/ زده است.
#مرجعیت
#روحانیت
#مردم_داری
#فرهنگ
#جمهوری_اسلامی
#آسیب_شناسی
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠"تشیع و دولت؛ نه سکولار، نه رادیکال"
♦️روز شنبه، ۱۵ دیماه ۱۳۹۷ نشست «تشیع و دولت؛ نه سکولار، نه رادیکال» با سخنرانی حجتالاسلام دکتر داود فیرحی، عضو هیأت علمی دانشگاه تهران برگزار شد.
در ادامه گزارشی از این نشست را میخوانید:
♦️در دنیای امروز، فقط سه دولت مذهبی به معنای واقعی وجود دارند که عبارتند از ایران، واتیکان و اسرائیل.
♦️در دولتهای دینی همچون دورهی جمهوری اسلامی، سعی در شکستن استقلال دولت و حل کردن آن در تشیع دارد و فکر میکند اگر این کار را بکند، بهنفع شیعه است، در حالیکه اصلاً چنین نیست و موجب برهم خوردن تعادل جامعه میشود.
♦️مرحوم مدرس می گفت که اساساً مشروطه بهدنبال شرعیسازی قوانین نبود، بلکه مترصد این بود که از ساخت و تصویب قوانین معارض با شریعت، جلوگیری نماید.
♦️در دوره جمهوری اسلامی بود که دولت دینی و دولت ماتریالیستی و مادی مطرح شد و اینکه دولت استبدادی باشد یا مشروطه، در سایه قرار گرفت و توجه چندانی به آن نشد. لذا، قانون اساسی بهدنبال این رفت که وجه دینی شدن قانون را غلیظ نماید و از معمای اصلی دوره مشروطه که پیشگیری از استبداد بود، غفلت شد.
♦️در مشروطه چون مسئله استبداد و دموکراسی است، مرجع گفتوگو، حقوق مردم بود. به این ترتیب وظیفهی شرعی حوزههای علمیه روی حقوق مردم متمرکز شد؛ اما در دورهی جمهوری اسلامی میبینیم که بحث، بر مسئلهی رهبری و مفهوم امامت تغییر جهت داده و مسئلهی غصب هم، غصب مقام امام است و نه غصب حقوق مردم.
♦️بخش مهمی از قانون اساسی، به حقوق مردم پرداخته، اما این حقوق کجا هستند. نباید اجازه دهیم سرخوردگی حاصل از انقلاب، در میان مردم ایجاد شود.
💢شیعی کردن دولت به نفع کشور نیست
♦️در کل دنیا سه دولت مذهبی ایران، واتیکان و رژیم غاصب صهیونیستی وجود دارد.
♦️در کشور ما، رهبری و رئیس قوه قضائیه پست مذهبی است ولی ریاست جمهوری، مذهبی نیست یعنی سکولار است.
♦️امروز مسئله بر سر رهبری و امامت شیفت شده و مسئله غصب هم غصب حقوق امام است، لذا از حقوق مردم عبور میشود.
♦️در جمهوری اسلامی افراط به سمت مسئله رهبری رفته است و سبب میشود تا آزادی و حقوق مردم نادیده گرفته شود لذا تقابل دین و آزادی رخ میدهد و نوعی سرخوردگی از حاصل انقلاب پیش میآید.
ادامه مطلب👈 http://yon.ir/MBlwH
آئينه اي براى انعكاس مهمترين اخبار، دیدگاهها، نقدها، نظريات و تحليلهاى چالشی عرصه دين، فرهنگ، اجتماع، روحانيت و حوزههای علمیه بدون پیشداوری و قضاوت...
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠سید حسن آقا میری بدتر است یا شیطان؟
✍️ یاسر عرب
♦️حالا خداوند آدمیزاد را آفریده و گفته سجده کنید. همه اطاعت کرده اند غیر شیطان. همه هم در محضر خداوند هستند! اساسا برنامه ی خلقت انسان و آموزش اسماء گویا دارد پخش زنده در هستی می رود روی آنتن! خدا هم که خداست! با همه ی خدایی اش. اما شیطان سجده نمی کند.
♦️تازه خدا، چون خداست به علم خدا هم واقف است! اما یک طرفه به قاضی رفتن را نمی پسندد. در حضور #جمهور_ملائک او را مورد خطاب قرار می دهد! که چرا سجده نکردی؟ یک لحظه می شود فکر کرد خدا پاسخ شیطان را نمی دانسته؟ نعوذ به الله!
♦️پس می پرسد برای روشن شدن جنس منطق شیطان برای عالمیان تا او دلیل بیاورد و ذیل اقامه دعوی تکبر اش دیده شود! و زان پس، جمهور هستی و آیندگان (با رویات کلام الله) بدانند خط قرمز خدا کجاست؟ بعد اش هم به شیطان فرصت پاسخگویی می دهد؛ ابلیس جواب می دهد و می گوید آدم از خاک آفریده شده و من برتری دارم. پاسخ (متهم) شیطان در کنار دادخواست خدا به گوش همه ی تاریخ و جغرافیای خلقت می رسد! حالا خدا چکار اش می کند؟ میاندازد او را به زندانِ جهنم؟ خیر! شیطان را از درگاه خود اش می راند. بعد هم شیطان پررو پرو میایستد که تا قیامت مهلت می خواهم برای گمراه کردن بندگان ات و خدا هم باز مهلت و وعده عذاب اش می دهد!
♦️حالا برادر جان من نمی دانم این تدبر در قرآن که اینقدر توصیه شده است برای کیست؟ برای کجاست؟ اساسا این چه دینی است که فقط بعضی ها حق دارند آن را بفهمند و سر هر دهه نسبت به مواضع جدیدشان پیچ اش را چپ و راست کنند! من به عنوان یکی از عوام ، و احدی از رعیت مُلک محروسه ایران، و بنده ای از بندگان ناچیز خدا اینقدر را می فهمم که خدا کار بی حکمت نمی کند و روایت بی عبرت ندارد. مگر می شود خداوند بی دلیل این داستان را برای همیشه تاریخ از زبان انبیا نقل کند و هدفی هم نداشته باشد؟
👇👇👇
👆👆👆
♦️حال سوال اینجاست که می شود در جایگاه خدایی نشست و روش را خدایی نکرد؟ (اشاره به مقوله ی یک بند انگشت فاصله) خوب اصلا سید حسن آقامیری شیطان! از این بدتر داریم؟ یک روحانی بوده که میلیونها نفر صدها میلیون دقیقه پای منبر اش در فضای مجازی بوده اند! شکر خدا هنوز که مملکت مال خودتان است! صدا و سیمای خودتان هم هست! خوب میاوردید اش توی همان برنامه های مناظره محور، یک روحانی برجسته از گفتمان خودتان، می گذاشتید مقابل اش نقد اش می کردید، بنیان های فکری اش را زیر سوال می بردید، یکی یکی جلوی ملت ایران کژی بیان و معوجی بنان اش را نشان خود اش و مخاطب اش می دادید! اصلا با این کار بی سوادی اش را بر ملا می کردید! و در نهایت پیش چشم میلیونها نفر که با سخنان او به مغالطه در دین افتاده اند با منطق حکیمانه و قول سدید گفتمان اش را از حیز انتفاع ساقط می کردید!
♦️الان تکلیف آن میلونها نفر که تغذیه فکری شده اند چیست این وسط؟ امشب پادکستهای آقا میری را از تلفن های موبایل و رایانه شان پاک می کنند؟ اگر اینطور می اندیشید در مورد سیل کامنتهای تبریک مخاطبان اش که خلع لباس را به او تبریک گفته اند چه نظری دارید؟ خوب آقا میری که با این حکم محبوبیت اش صدبار افزایش بیشتری یافته و مخاطب حق را بیشتر به جانب او داده!
♦️در آن رسانه ملی مگر قرار نبود کمونیستها هم بیایند حرفشان را بزنند! و در مناظره ای با علمای اسلام روبرو شوند؟ و مگر این اتفاقات اول انقلاب تاحدی نیفتاد؟ حالا یکی آمده نه از کمونیسم بلکه با لباس پیامبر و زبانِ دین روایت متفاوتی از اسلام دارد! روایت اش را هم به گوش همه رسانده... اتفاقا مورد استقبال هم قرار گرفته. خوب دادگاه عقاید اش را علنی می کردید تا مردم از این پس خودشان سره از ناسره تشخیص بدهند! بفهمند جنس منطق آقا میری چه مشکلاتی داشته؟ آیا درد فقط این بوده که او با روش و زبان و اهداف شما دین را تبلیغ نمی کرده؟ یا چی؟ با این حکمِ خلع لباس و بریدن زندان که مخاطب رشد نمی کند! آقا میری خلع لباس شد، خوب فردا یکی دیگر! شما که در جایگاه حقیقت مطلق نشسته اید خوب برای طرف به اندازه شیطان شان و بلند گوی پاسخگویی قائل باشید و جمهور مردمی که درگیر خوانش او از دین بوده اند را هم وقعی بنهید!
به نقل از کانال نویسنده
آئينه اي براى انعكاس مهمترين اخبار، دیدگاهها، نقدها، نظريات و تحليلهاى چالشی عرصه دين، فرهنگ، اجتماع، روحانيت و حوزههای علمیه بدون پیشداوری و قضاوت...
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠چرا رأفت اسلامی شامل تتلو میشود اما شامل حجه الاسلام اقامیری نمیشود؟!
♦️محکومیت حسن اقامیری روحانی دلسوز وفعال مجازی به خلع لباس وچند سوال
1) قوه قضائیه, باتوجه به شناختی که جامعه از حسن اقامیری دارد قبل از انکه برای مردم سوء تفاهم بیشتری حاصل شود به مردم توضیح دهد علت ماجرا چیست ؟!
2) اگر سخنان و عملکرد وی در فضای مجازی موجب چنین حکم عجیبی شده است مطمئن باشید این نظام و دستگاه قضا است که در داد گاه وجدان عمومی محکوم میشوند نه ایشان وقطعا به مظلومیت ومحبوبیت وتاثیر گذاری بیشتر ایشان منجر خواهد شد
3) حسن اقا میری با یک ملیون ودویست هزار دنبال کننده علاوه برتاثیر مثبتی که در اصلاح دیدگاه مردم نسبت به دین وروحانیت داشت خود ظرفیت مناسبی برای مقابله با عناصر ضد دین ومعارضان انقلاب بود این حکم به فاصله گرفتن بیشتر نخبگان ومنتقدین از نظام خواهد انجامید
♦️پ ن بالاخره املا ننوشته است که غلط ندارد اما آیا کسانی که با آن رافت با تتلو با آن فعالیت کثیف درصفحه مجازی برخورد کردند را می سزد با این سید چنین کنند ؟!
🔰شهاب الدین حائری شیرازی
🔴#دغدغه_های_حوزوی آئينه اي براى انعكاس مهمترين اخبار، دیدگاهها، نقدها، نظريات و تحليلهاى چالشی عرصه دين، فرهنگ، اجتماع، روحانيت و حوزههای علمیه بدون پیشداوری و قضاوت...
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠آیت الله استادی:
⁉️ استقلال حوزه آری یا نه؟!
♦️حوزه در عین عظمت مشکلاتی دارد. بالاخره حوزه اگر بخواهد اداره شود مخارجی دارد و مراجع توان پرداخت مخارج را ندارند و مرتب هم مراجع میگویند که باید #مستقل باشد. خب این باید حل شود اگر باید پول بگیرد و یا نگیرد بگویید. اگر حل نشود مشکل داریم.
♦️مسئله #معیشت_طلاب باید حل شود.
معیشتی که رهبری گفتند که دولت حواسش به معیشت باشد اینجا هم همینطور است که حواسها به معیشت باشد.
♦️حالا امسال #پذیرش کمتر شده است. واقعاً بپذیریم یا نپذیریم. تا میگویند پذیرش کم شود یک آقایی میگوید 20 هزارتا مسجد خالی داریم خب چکار کنیم 20 هزار تا بیاوریم اداره نکنیم که مسجدها پرشود نمیشود که.
♦️مادیات در حوزه غالب شده است. در حوزه #اختلاف_طبقاتی نبوده است. امروز رو به جای بدی میرویم.
طلبه آمده است پیش من میگوید 700 تومان شهریه میگیرم 10 میلیون داده ام و در پردیسان خانهای 40 متری و ماهی 550 تومان اجاره میدهم.
بالاخره باید این عائله رو اداره کنیم یا نه. هی جمعیت زیاد کنیم اداره نشود جوابگو نیست. الآن این شهریه زندگی طلبهها را اداره نمیکند. الآن ما باید عائلمون را اداره کنیم. طلبه گرفتار کرایه خونه و دیگر چیزها است و اگر اصلاح نشود به جای خوبی نمیرسد.
♦️الآن شنیدم که 300 #درس_خارج در قم دایر است زمان ورود ما به قم 10 تا بوده؛ باید تأمل شود که واقعاً حساب و کتابی در کار است یا نه.
اینکه همه هوس کنند درس خارج بگویند، فکر نمیکنم مقبول باشد مگر اینکه بعضیها نبوغ داشته باشند. والا هر کسی باید 5 الی 15 سال درس سطح بگوید تا کم کم درس خارج بگوید.
♦️در قم باید کتابهای علمی و مستند منتشر شود.
رشد اینطوری در کتابخانه و تحقیق دردی را دوا نمیکند. الآن طوری شدهایم که یا دشمن مقرض یا دشمن جاهل داریم که یکچیزهایی میگوید که ما در مقابل از محسنات میگوییم.
او میگوید که خراب خراب است و ما میگوییم خوب خوب است. خداییش نه خراب خراب است نه خوب خوب. کسی اگر بگوید در حوزه کاری نشده است و بگوید انقلابی نیستند بیخود میگوید و از اینطرف اگر بگوییم همه چیز درست است اینطور نیست.
🔹 قبلاً چگونه بودیم از لحاظ معنویات. در مدرسه فیضیه که نماز میخواندیم سلام که میگفتیم همه با عجله میرفتیم کتابخانه که مبادا کتاب نباشد. الآن انگیزه درس خواندن در طلاب خیلی کم شده است. درسی که 40 نفر شرکت میکنند گاهی 10 نفر میشود.
🔴#دغدغه_های_حوزوی آئينه اي براى انعكاس مهمترين اخبار، دیدگاهها، نقدها، نظريات و تحليلهاى چالشی عرصه دين، فرهنگ، اجتماع، روحانيت و حوزههای علمیه بدون پیشداوری و قضاوت...
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠چند نکته درباره شیوه تبلیغی سید حسن آقامیری
➖حجت الاسلام مهدی مسائلی➖
♦️بیشتر مخالفین جناب آقامیری ایشان را مبلغِ اسلام رحمانی معرفی میکنند، اسلامی که گزارههای مهمی از دین را نادیده میگیرد و جوانان را به سمت انحطاط سوق میدهد.
بنده در مقام تصدیق یا انکار این نسبت نیستم ولی این سوال را میپرسم که مخاطبین و جذبشدگان به جناب آقامیری چه کسانی هستند؟ جوانان دوآتیشهی مذهبی یا کسانی که به علتهای مختلف از دینداری فاصله گرفتهاند؟
♦️آیا باقَلع و قَمع جناب آقامیری این جوانان جذب گفتمانهای مذهبی موجود میشوند یا فاصلهشان با دینداری بیشتر میشود؟
آیا برای روش تبلیغی جناب آقامیری جایگزین مناسب داریم یا همان شیوهای را میخواهیم ارائه کنیم که موجب رویگردانی این جوانان از دین شده است؟
♦️بارها شنیدهام که اساتید دانشگاه به خاطر اظهارنظرهای مخالف با ارزشهای دینی، از دانشگاه اخراج شدهاند، آیا استادی را سراغ دارید که به خاطر اظهارنظر موافق با ارزشهای دین ولی ضدتبلیغی، از دانشگاه اخراج شده باشد؟ چرا از آن تلقی توهین به دین میشود و از این سخنان نه؟
♦️سخنان جناب آقامیری باید نقد شود ولی ایجاد ملازمههای کفرآمیز و جرمانگاری از سخنان وی، بیش از آنکه به حذف گفتمان ایشان منجر شود مقدمات را برای حذف گفتمانهای مخالف ایشان فراهم میکند.
متاسفانه شرایط حقوقی کشور به گونهای است که از هر سخن عادی مخالفان میتوان جرمهای بزرگ بیرون کشید.
♦️همه موفقیتهای جناب آقامیری در جذب مخاطبان، مربوط به محتوای متفاوت دینی نیست، قسمتی عمدهای از این موفقیت مربوط به سبک بیان و قالبی است که ایشان در تبلیغ دین به کار بسته است، بعضی از مخالفان جناب آقامیری به جای اینکه شیوه تبلیغی خودشان را اصلاح کنند در صددند شیوه تبلیغی ایشان را نیز تخریب کنند.
⭕️#دغدغه_های_حوزوی آئينه اي براى انعكاس مهمترين اخبار، دیدگاهها، نقدها، نظريات و تحليلهاى چالشی عرصه دين، فرهنگ، اجتماع، روحانيت و حوزههای علمیه بدون پیشداوری و قضاوت...
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠یک عدهای به اسم اینکه حوزه نباید سکولار بشود، حوزه را تحقیر میکنند، این همه تلاش عالمانه را تحقیر میکنند که حوزه سکولار است!
➖حجت الاسلام احمد واعظی➖
رئیس دفتر تبلیغات اسلامی
♦️امروز در جاهای مختلف برخی حوزه علمیه را متهم به سکولار شدن میکنند و یا از خطر سکولار شدن حوزهها میگویند، این مطلب به یک تفسیر حق است، یعنی باید احساس خطر کنیم و مواظب باشیم. اما تفسیر دوم که حوزه سکولار است، نادرست و این رویکرد و برخوردها با حوزهها خطرناک است.
♦️برخی معتقدند حوزه و روحانیت باید بیش از این بکوشد، تولید دانش کند، در خدمت نظام باشد و… این مطلب حق است؛ ولی با چه ادبیاتی باید گفته شود؟ یک وقت شما میگویید حوزه این داشتهها را دارد، خوب است بیش از این تلاش کند. یک وقت میآیید به اسم اینکه حوزه باید داشتههای جدیدی داشته باشد، داشتههای فعلی حوزه را مخدوش میکنید! یک عدهای به اسم اینکه حوزه نباید سکولار بشود، حوزه را تحقیر میکنند، این همه تلاش عالمانه را تحقیر میکنند که حوزه سکولار است! و … این پسندیده نیست.
♦️افراد ببینید امام راحل در همان منشور روحانیت چگونه از بزرگان و علما و مرارتها و زحمتهای آنان تجلیل میکند. فقیه پروری و مفسر پروری، کار کوچکی نیست، ما نباید بسیاری از زحماتی که حوزههای علمیه و بزرگانکشیدهاند و میکشند تحقیر کنیم و بگوییم حوزه سکولار شده است!
♦️بله خطر سکولاریسم هم در گذشته و هم در حال وجود دارد؛ اما اینکه کسی بگوید کارهایی که میکنید، سکولاریسمی است و فقه و تبلیغ و … سکولار شده است، اینها ناجوانمردانه است.
⭕️#دغدغه_های_حوزوی آئينه اي براى انعكاس مهمترين اخبار، دیدگاهها، نقدها، نظريات و تحليلهاى چالشی عرصه دين، فرهنگ، اجتماع، روحانيت و حوزههای علمیه بدون پیشداوری و قضاوت...
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠طب اسلامی وجود ندارد.
ائمه معصومین هم برای درمان خود به طبیب و حتی طبیب خارجی مراجعه می کردند
➖آیت الله علمالهدی➖
نماینده ولی فقیه در خراسان رضوی
♦️در هیچ روایت دینی یا آیهای از قرآن، درباره تشخیص بیماری شواهدی وجود ندارد وطب اسلامی اصلا وجود ندارد.
♦️وزارت بهداشت به آن رسمیت هم داده است. اما ما طب اسلامی را قبول نداریم.
♦️مهم ترین چیز در موضوع طب در مرحله اول، تشخیص بیماری است. در اسلام شواهدی برای تشخیص بیماری نیست. حتی ائمه معصومین هم برای درمان خود به طبیب و حتی طبیب خارجی مراجعه می کردند.
⭕️ #دغدغه_های_حوزوی آئينه اي براى انعكاس مهمترين اخبار، دیدگاهها، نقدها، نظريات و تحليلهاى چالشی عرصه دين، فرهنگ، اجتماع، روحانيت و حوزههای علمیه بدون پیشداوری و قضاوت...
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠علمای پروازی!
🖋علی آذرنژاد
🔹از افراد مختلف مطلع شدم حجت الاسلام ملک حسینی نماینده ولی فقیه در استان کهگیلویه و بویراحمد و نماینده مجلس خبرگان این استان، نمازش را در یاسوج[محل خدمت و دفتر کار] شکسته می خواند.
🔹اینکه ایشان نمازش را شکسته ادا می کند این نکته را به افکار عمومی منتقل می کند که مسائل استان از اهمیت خاصی برخوردار نیست، پس باید به سایر امور کاری در شیراز و.... رسیدگی کرد!
🔹از اظهار نظر عجیب و حمایت ایشان از مستخدمین غیرقانونی و فله ای در ادارات دولتی تا حمایت از پتروشیمی بویراحمد که شائبه هایی در مورد زمین ها و کارفرما تا مشکلات زیست محیطی که برای نواحی اطراف این پروژه بوجود می آورد و سایر موضوعات، همگی سوالات و انتقاداتی است که نسبت به ایشان مطرح است و باید پاسخگو باشد.
🔹گذشته از اینکه ایشان به عنوان یک روحانی و ملبس به لباس پیامبر اسلام(ص) و نمایندگی ولی فقیه باید پرچمدار مسائل فرهنگی و اجتماعی در استان باشد، ولی ظاهراً به مانند نماینده سابق ولی فقیه استان [پدر مرحومشان] این امور برایشان اهمیت ندارد!
♦️پی نوشت: آیا تفاوتی بین ایشان با مدیران پروازی که مورد انتقاد رسانه ها هستند، وجود دارد!؟ اگر ندارد چرا رسانه ها سکوت کرده اند و لب به انتقاد نمی گشایند؟!
♦️این عدالت نیست که یک مسئول را به خاطر عملکرد منفی اش نقد کرد، و در مورد عملکرد مسئول دیگر به دلایل مختلف از جمله اینکه منصوب رهبرییست و شأن ایشان اجل از پاسخگویی است، سکوت کرد!
-به نقل از کانال نویسنده
#روحانیت
#نماز_جمعه
#مردم_داری
#آسیب_شناسی
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠خسروپناه عزل و نصب شد
🔸وزیر علوم سرانجام پس از ماهها تنش، حجةالاسلام خسروپناه را از ریاست مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه برکنار و دکتر غلامرضا ذکیانی را به عنوان سرپرست مؤسسه انتخاب کرد. البته خسروپناه ساعاتی پیش طی حکمی از سوی رییس دانشگاه آزاد به عنوان معاون علوم انسانی و هنر این دانشگاه منصوب شده بود. انتصاب خسروپناه به پست جدید با انتقادهای زیادی همراه شده، چرا که وی همزمان علیاکبر ولایتی؛ رییس هیأت امنای دانشگاه آزاد را به عنوان مدیر گروه فلسفه و علوم مؤسسه حکمت و فلسفه منصوب کرده است.
🔸خسروپناه که زمان احمدینژاد رییس این مؤسسه شد، طی پنج سال ریاست جمهوری روحانی نیز در پست خود باقی ماند و عملکرد وی با اعتراضات گستردهای همراه بود. مخالفان، او را به نداشتن جایگاه ممتاز فلسفی، تنزل دادن موقعیت علمی مؤسسه و اخراج برخی استادان منتقد متهم میکردند. همچنین سفارشنامه شغلی وی برای انتقال خواهرش به قم نیز جنجال به پا کرد.
مؤسسه حکمت و فلسفه در زمان پهلوی «انجمن شاهنشاهی حکمت و فلسفه ایران» نام داشت که با حمایت فرح و ریاست دکتر نصر تأسیس شد و طی نیم قرن گذشته مهمترین نهاد فلسفی کشور بوده است.
-به نقل از راوی نیوز
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠از خلع لباس تا خلع اعتماد
🖋اکبر نبوی
♦️من هیچگاه امثال آقای سیدحسن آقامیری را قبول نداشته ام. در نظر این بنده، اکثر قریب به اتفاق افرادی از جنس او، به لباس شهرت بیشتر اهمیت می دهند تا حقگرایی و حقیقت محوری در بیان نظر و دیدگاه. آنها اسیر و پابند مشهورات زمانه اند، به همین دلیل برای شان تعداد فالوور و لایک حتی از واقعیتگرایی هم خیلی بیشتراهمیت دارد. کسانی چون آقامیری خیلی دوست دارند متفاوت باشند. متفاوت بنمایند. و ... بگذریم.
♦️مسلم است که بنده صلاحیت علمی و فقهی ندارم تا در باره ی حکم دادگاه علیه آقای آقامیری چون و چرا کنم. با این حال به عنوان کسی که سی و دوسال سابقه فعالیت رسانه ای دارم و حوزه ی کاری ام به شکل مستقیم با افکارعمومی گره خورده است، معتقدم اِعمال حاکمیت بدون اقناع افکار عمومی، سمی مهلک به شمار می آید. به همین خاطر نسبت به جنس رفتاری که با امثال حسن آقامیری می شود، اشکال جدی دارم.
این افراد، بخواهیم یا نخواهیم، بپسندیم یا نپسندیم، در میان مردم (در اندازه ی خود) پایگاه دارند و نمی توان بدون رفتار اقناعی، صرفا به محکومیت آنها اقدام کرد. اضافه آنکه، حتی غیرطرفداران او (کسانی چون بنده) هم نمی دانند اصل ماجرا چیست و چرا یک روحانی معروف را باید به داگاه کشاند، حکم حبس و خلع لباس علیه اش صادر کرد و ...
♦️حسن آقامیری در ذهن مخاطبان اش به عنوان یک روحانی منتقد و صریح الهجه شناخته می شود. وقتی که قوه ی قضائیه با او برخورد می کند اما با گروهی از روحانیونی که (متاسفانه ادعای پیروی و دفاع از رهبری دارند) نگاه و برداشتی قشری و متحجرانه از دین دارند و دین گریزی را رواج می دهند و با استفاده از بلندگوها و رسانه های عمومی و رسمی، دیدگاه های متصلبانه و عصر حجری خود را طرح می نمایند برخورد نمی کند، بدون تردید انواع شائبه ها جان می گیرند و اذهان گروه ها و طبقاتی از جامعه را آزار می دهند. از جمله اینکه: یک گروه حاشیه امن دارند و هرچه بخواهند می گویند و می کنند اما با منتقدان برخوردهای سخت و شدید می شود و...
♦️به دلیل حاکمیت ذهن تکنیکی و تاکتیکی بر تصمیماتِ بسیاری از صاحبان قدرت، هنوز نیاموخته ایم که میان فرصت ها و تهدیدها تمیز قائل شویم و با درکی روشن بینانه و استراتژیک، از فرصت های بالقوه و بالفعل برای نیل به اهداف ملی استفاده کنیم.
امثال آقامیری به اعتبار پایگاه مردمی شان، نه یک تهدید بلکه یک فرصت تلقی می شوند. درک و برداشت نادرست از این موضوع و موضوعات مشابه، همیشه خسارت بار بوده و به کاهش ظرفیت های اجتماعی نظام منجر شده است. معلوم نیست چرا برخی بر رفتن در یک مسیر غلط و زیانبار، اینقدر پافشاری می کنند و حاضر نیستند از تجربه های تلخ و رنجبار گذشته درس بگیرند.
♦️هرکس که مدعی دلسوزی برای انقلاب و نظام و کشور است، باید اول به پالایش انواع ذهنیات تکنیک زده ی خود اقدام کند تا بتواند در موقع و موقف تصمیم گیری و اعمال آن تصمیم، بهترین شیوه ها و روش ها را در پیش بگیرد.
♦️در جهان امروز و با توجه به تکثر و فراگیری ابزارهای ارتباطی و بویژه با انقلابی که شبکه های مجازی برای مخابره و انتشار پیام پدید آورده اند، حکمرانی و اعمال حاکمیت بر مبنای روش های گذشته، یکی از عینی ترین جلوه های تحجر و مبارزه با زمان است. و می دانیم که درافتادن با زمانه و فقدان تلاش برای مدیریت کردن آن، جز ناکامی و شکست و حرمان، فرجامی نخواهد داشت.
♦️مراقب باشید. با صدور احکامی از جنس آنچه علیه حسن آقامیری صادر شده است، بیش و پیش از آنکه او را خلع لباس کنید، خود را در نزد افکار عمومی «خلع اعتماد» کرده اید.
-به نقل از کانال گنجه
#آسیب_شناسی
#رسانه
#روحانیت
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠به مدیریت کارآمد نیازمندیم
▪️آیت الله جوادی آملی:
♦️مشکل ما بی عرضگی و بی مدیریتی از یک سو و اختلاس، نجومی و احتکار از سوی دیگر است.
♦️ما همواره بهخصوص در شرایط کنونی به یک مدیریت کارآمد نیازمندیم، داشتن رهبر خوب اگر با همراهی و تدبیر کارگزاران همراه نباشد شکست قطعی است، ما به لطف الهی همه چیز در این مملکت داریم و همه منابع در اختیار ماست و از این حیث مشکلی نداریم، مشکل ما بی عرضگی و بی مدیریتی از یک سو و اختلاس، نجومی و احتکار از سوی دیگر است.
♦️حضرت امیر علیه السلام، کمیل را مسئول منطقه ای کرد، سربازان اموی به این منطقه حمله بردند و آنجا را غارت کردند، حضرت نامه ای به کمیل نوشت که این نامه در نهج البلاغه آمده است، حضرت در آن نامه می فرماید برخی تنها به درد دعای کمیل می خورند و این توان را ندارند که مسئولیت های اجرایی داشته باشند.
♦️آلمان بعد از جنگ جهانی دوم خاکستر شد، اما کار و تلاش خود را پشتوانه پول خود قرار دادند و ظرف چند سال کشور خود را احیاء کردند، اگر ما با داشتن سرمایه هایی همچون قرآن و عترت نتوانیم کشور خود را آباد کنیم حقیقتاً مسئولیم.
♦️باید به اندازه بودجه ای که در اختیار داریم، پروژه ها را آغاز کنیم تا هیچ پروژه ای به دلیل اتمام بودجه، نیمه کاره رها نشود و گرفتار استهلاک نگردد.
♦️هرگز در حفظ بیت المال از خود رفع مسئولیت نکنیم، وقتی در این خصوص احساس مسئولیت کردیم خدا هم آبروی ما را حفظ خواهد کرد و بدانیم ممکن نیست کسی کار خیری انجام بدهد و خدا فراموش کند؛ لذا زیرمجموعه خود را با عقل، ادب و پاکدستی مدیریت کنیم تا زیر مجموعه ما هم به تبع ما اینگونه باشند.
♦️ما تنها باید به یک جا تکیه داشته باشیم و آن «دین» است، الان در میدان مین به برکت قرآن و عترت در امنیت هستیم، پس معلوم می شود حساب و کتابی در کار است اما اگر ضعف مدیریت، ضعف عقل، ضعف دین و ضعف ادب و اخلاق را از خود دور نکنیم، خدای نکرده خداوند نظر خود را از ما بر میگرداند.
♦️بخش دولتی باید کوچک شود و کارها را به دست خود مردم واگذار کند و خود، امر نظارت را بر عهده داشته باشد.
♦️بحمدالله کارهای بسیار خوبی در این ممکلت شده است که بی سابقه است، اما همه ما دلمان می خواهد ایران اسلامی با داشتن این همه امکانات و جوانان باهوش، بیش از گذشته پیشرفت کند که امیدواریم آنچه خواسته قرآن و عترت است به دست شما انجام شود.
-به نقل از ایسنا
#مرجعیت
#روحانیت
#مردم_داری
#مدیریت
#چهل_سالگی
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠پارهای از نظرات دکتر بیژن عبدالکریمی درباره حوزه و روحانیت
♦️حوزههای علمیهی ما به چند دلیل نتوانستهاند نقش تاریخی خودشان را در روزگار کنونی به خوبی ایفا کنند. نخستین دلیل این است که به شدت تحت تأثیر «ذاتگرایی ارسطویی» و لذا «فاقد نگاه تاریخی» هستند. یعنی حوزههای علمیهی ما هنوز در نیافتهاند که جهان (مرادم تصویر جهان برای انسان است)، انسان، عقلانیت، علم، حقیقت و ... از ذوات ثابت و لایتغیری (در معنای ارسطویی آن) برخوردار نیستند.
♦️به بیان سادهتر، آنها درنیافتهاند که جهان ما با جهان گذشتگان، عقلانیت مدرن با عقلانیت سنتی، انسان امروز با انسان دیروز و جوامع جدید با جوامع گذشته به اعتبارهای بسیاری یکی نیست. لذا دیگر نمیتوان با عقلانیت شیخ صدوق، شیخ مفید، غزالی، خواجه نصیر، امام الحرمین و امثالهم به سوبژکتویسیم دورهی جدید و مسائل دوران مدرن پاسخ داد. من حضور ذاتگرایی ارسطو را در فقه، علم اصول، و تفسیر خودمان به خوبی احساس میکنم، آنچنان که گویی وجود مجسمهی بزرگی از ارسطو را در وسط شبستانها و حیاطهای حوزههای علمیهی خودمان میبینم. این مجسمه (به اعتبار ذاتگرایی ارسطویی) باید ویران شود، به این معنا که پیوند میان ذاتگرایی ارسطویی با فقه و اصول ما باید مورد نقد و بررسی و تجدیدنظرهای جدی قرار گیرد.
♦️حوزههای علمیهی ما به تبع کل حیات اجتماعی ما، به لحاظ «عملی» اسیر سونامی مدرنیته و عقل مدرناند، لیکن به لحاظ «نظری و مفهومی» هنوز نتوانستهاند زیستجهان مدرن را به رسمیت بشناسند.
♦️حوزویون ما سوار ماشین، کشتی و هواپیما میشوند، از تلویزیون، موبایل، اینترنت و همه مظاهر جوامع مدرن و پسامدرن استفاده میکنند، اما عقلانیت و منطقی را که در پس ظواهر این مظاهر و تکنولوژیها نهفته است درک نکرده یا به رسمیت نمیشناسند. ما ایرانیان از شبکه جهانی و اینترنت استفاده میکنیم، لیکن سرعت آن را پایین نگاه میداریم یا شدیدا آن را فیلتر میکنیم. سوار بر هواپیما میشویم اما مرزهای خودمان را بر نظام هواپیمایی جهان بستهایم. نظام انتخاباتی را در نظام سیاسی کشور میپذیریم اما نظارت استصوابی را نیز بدان تحمیل میکنیم. ما در همه جا شاهد نوعی تعارض میان عمل و نظر، میان ابزار و مفهوم و میان کاربرد و منطق هستیم.
♦️حوزههای علمیهی ما در مقام رهبران فکری و سیاسی جامعهی ما، با زیستجهان مدرن صرفا مواجههای ابزاری و نه نظری، حِکمی، متافیزیکی و وجودشناختی داشتهاند. لذا مهمترین انتقاد من به روحانیت این است که این نهاد به دلیل ارسطوزدگی و فقدان نگرش تاریخی تاکنون نتوانسته است به لحاظ نظری زیستجهان مدرن را به رسمیت بشناسد و درک خویش از جهان مدرن و جهان معاصر از نوعی تأخر تاریخی رنج میبرد.
🔺پرسش از امکان امر دینی در جهان معاصر، صفحهی ۲۶
-به نقل از مطالعات اجتماعی فقه
#روحانیت
#مرجعیت
#حوزه_علمیه
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠نشست علمی «جستاری در روایات طبی در پرتو ملاحظات فقهی-اصولی» (۱)
🔊حجت الاسلام دکتر حسینعلی سعدی
♦️برخی برآنند نقش فقه و دین را در نظامسازی، بویژه در حوزۀ پزشکی کمرنگ جلوه دهند. اما تفاوت معرفت دینی ما با دیگر ادیان در این است که ما ظرفیت نظامسازی داریم.
♦️سه چالش عمده در روش استفاده از منابع دینی برای نظامسازی در حوزۀ سلامت وجود دارد:
🔸یکی از چالشهای نظامسازی دینی، عدم شفافیت منهج و روشی است که بر اساس آن از منابع دینی برای نظامسازی بهره میبریم. در این میان اصول فقه، از بهترین دانشهایی است که در این راستا میتوان به آن مراجعه کرد.
🔸اما در این مراجعه چند گام پیش روی ما است:
🔹گام اول، تعیین جایگاه اصول فقه در معرفت دینی است. هنگامی که به سراغ نظامسازی میروید، باید بدانید که جایگاه اصول فقه در این مجموعه چیست؟ آیا در این تعبیر، فقه در معنای خاص مورد بحث است یا اصول فهم دین و شریعت الهی به طور عام؟ طبعاً اگر اولی را برگزینیم، برخی از روایات از شمول بررسی اصولی فقهی خارج میشوند.
🔹گام دوم طبقهبندی و تفکیک مسائل اصول فقه است. برخی اصول فقه را کلی نگاه میکنند، اما به نظر میرسد درون خود آن نیز بتوان تفکیکهایی ایجاد کرد، به طور مثال مباحث زبانشناسی که اصول فهم متن بهطور کلی است و آموزههای آن میتواند از حوزۀ متون فقهی فراتر رود.
🔸فضای حاکم بر روایات ما در زمان صدور روایات، فضای حضور طب یونانی بوده است. فهم مدلول نهایی برخی از روایات نیز باید ذیل همین فضا مورد توجه قرار گیرد. یا مثال دیگر در مبحث حجیت ظهورات بوده و در حوزۀ سلامت نیز حائز اهمیت است و گفته میشود که استظهار دلالت بر تعذیر و تنجیز میکند.
🔸حال پرسش این است که آیا به همین طریق میتوانیم به سراغ روایات طبی که شامل امور تکوینی است نیز برویم؟ یا اینکه آن شیوه، برای فقه تعبدی است که به دنبال تعذیر و تنجیز است نه تکوین و عالم خارج! فرض کنید روایتی داریم که اگر ذکام داشتی از بنفشه استفاده کن. در حوزۀ نماز، شبیه چنین روایتی حجت است؛ اما در حوزۀ پزشکی چنین نیست. برخی از بخشهای دانش اصول فقه ناظر به علوم اعتباری است؛ آن هم دستهای از علوم اعتباری که به دنبال تنجیز هستیم و نه هر دستهای از علوم اعتباری. این موضوع در مباحث تحول در علوم انسانی نیز صادق است. پس ضروری است که با تفکیک بخشهای مختلف این دانش، تکلیف خود را با هر کدام از این بخشها روشن کنیم.
🔹گام سوم، بحث معیارها و سنجههاست. در این زمینه برخی روایات عقلی و کلامی داریم. چطور میتوانیم آن ها را ارزیابی کنیم؟ آیا نظیر حوزۀ تعبدی تنها بررسی سندی و دلالتی کافی است؟ یا اینکه مفاد آن نیز باید به عقل عرضه شود؟ در ابتدای رسالۀ ذهبیّه، امام رضا(ع) میفرمایند که من «عَلی ما جَرّبتُه» -یعنی بر اساس آنچه تجربه کردم- این روایات را به شما میگویم؛ ارجاع به تجربه در این کلام موضوع مهمی است.
🔸در این زمینه باید به نکتهای اشاره کرد، با فرض اینکه بحثهای سندی روایات حوزۀ سلامت را حلشده بپنداریم، فهم مدلول روایات، با چالشهای جدی روبهرو است. مثلاً در مورد پیامبر(ص) که در مدینه حاکمیت سیاسی اجتماعی نیز داشتند، این نکته مهمی است که روایت نقلشده، از شأن حاکمیتی پیامبر(ص) صادر شده یا شأن رسالتی ایشان؟ یعنی حتی در وضعیتی که هم سند مشخص است و هم دلالت، بحث بر سر این است که شان «نبی» در صدور این روایت چه بوده؟ این مناقشه، مناقشهای دیرپاست؛ بهطوری که شهید اول نیز در کتاب «القواعد و الفوائد»، دربارۀ اینکه چگونه این موضوع را درک کنیم نکتهای را بیان میکنند.
♦️با این مقدمه، آیا اکنون میتوانیم شأن سومی برای اهلبیت(ع) به نام شأن بشریِ غیر وحیانی باز کنیم؟ برخی از علمای عامّه، نظیر ابن خلدون، در این حوزه گفتهاند که نبیّ اسلام یک شأن عرفی داشتهاند که در آن، «لایوحی الیّ» و «مثلکم» بودهاند؛ مثال مشهور آن نیز داستان باروری نخل ایشان است که البته به اعتقاد ما سند آن صحیح نیست و ایرادات دیگری نیز دارد.
♦️بخشی از روایات طبی شامل حوزۀ پیشگیری، استحباب و… است که میتوان آن را ذیل تسامح در ادلۀ سنن فهمید. اما اینکه بخواهیم از همین روایات برای حوزههای تکوینی حکم بدهیم خطاست. مثلاً اینکه فردی بگوید من براساس این روایت، فلان تشخیص و تجویز را برای فلان بیماری میدهم جایز نیست، زیرا اصلا این موضوع، ذیل تسامح ادلۀ سنن قرار نمیگیرد.
-به نقل از: سایت مباحثات
#نشست
#فقه
#طب
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠نشست علمی «جستاری در روایات طبی در پرتو ملاحظات فقهی-اصولی» (۲)
🔊حجت الاسلام والمسلمین علیدوست
♦یک وقت منظور از گزارههای طبی، گزارههای مبین هستها است و نه حکمها؛ مثلا بیان اینکه این را بخوری چه میشود، عوامل این مریضی چیست و… . اینها بیان هستها هستند و حکمی در آنها نیست. اما گاهی گزارههای طبی گزارههای هنجارشناسانهاند: فلان چیز مستحب، مکروه، حرام و… است. اگر ما در کسوت پزشک باشیم به دنبال گزارههای اول خواهیم بود؛ اما اگر در کسوت فقیه باشیم به دنبال گزارههای دستۀ دوم میرویم.
♦️در استنباط گزارههای فقهی، باید به چند نکته توجه کرد:
1⃣اول، توجه به سند و دلالت. آنچه که مهم است «دلالت کافی» است. با «شاید» و «اگر» نمیتوان استنباط کرد. باید دلالتی داشته باشیم که «درخور شان مسألۀ ما» باشد. لذا، اگر بهعنوان مثال، گزارهای فقهی باشد، ممکن است بگوییم ظهور داشتن در موضوع، و ثقه بودن خبر یا… برای ما کافی است؛ اما اگر گزارهای غیرفقهی باشد، معتقدیم که خبر واحد نمیتواند در مورد آن حجت باشد. در گزارههای غیرفقهی، سختگیری بیشتر است و اگر مسأله مهم هم باشد، حتی جدای از ظهور، اطمینان نیز کافی نیست و ما نیاز به یقین خواهیم داشت.
یک مسألۀ مهم را نمیتوان با یک روایت، هرچند معتبر استنباط کرد. روایات برخی از ابواب ما، محکمتر از برخی دیگر از ابواب است، مثلاً در روایات طبی در مقایسه با روایات عبادات روایات ضعیفتری داریم.
2⃣دوم، روایات تراث اسلامی و حتی آیات قرآن، در دو گروه عمده جای میگیرند، بعضی از نصوص دینی فرازمانی و فرامکانیاند؛ مانند آیۀ «یا ایها الذین آمنوا اوفو بالعهود»، اما برخی از روایات و آیات ممکن است جامع باشند، ولی جهانی و جاودان نباشند. به عبارت دیگر، دستۀ اول، قضایای حقیقیه و دستۀ دوم قضایای خارجیهاند.
♦️اگر میخواهیم به سیرۀ معصوم تمسک کنیم، باید مؤلفهی همسانی شرایط وجود سیره با زمان کنونی را به دست بیاوریم. اگر این همسانی به دست نیامد، و سیره نیز تعبدی نبود، به طور مثال در باب مسائل اجتماعی بود، نمیتوان به سیره توسل کرد.
♦️جناب صدوق، در مورد روایات طب دو مساله مطرح میکنند:
🔸 یک: بسیاری از این روایات موردی است و ممکن است متعلق به شرایط آب و هوای مکه باشد.
🔸 دو: بعضی نسخهها ممکن است فردی و با توجه به طبع فرد بوده باشد. چنین فرضهایی در روایات تعبدی کمتر پیش میآید، اما در مورد حوزهای نظیر طب، مبتلابهتر است.
3⃣سومین آسیب، نقل ناقص است. بسیار پیش میآید از میان دو روایت، یکی کاملتر از دیگری است که طبق قواعد اصولی، روایات کاملتر اولویت دارند.
4⃣چهارم، مطالعۀ نصوص در نظام حلقوی و هرمی است. باید نصوص را در کنار هم و البته گاهی در طول هم مطالعه کرد. این در همۀ موضوعات صادق است و نه فقط مبحث طب.
5⃣پنجم، هنگام مواجهه با یک نص دینی، باید مشخص باشد که این نص از جانب شارع یا معصوم، از چه شأنی صادر شده است؛ به عنوان رسول و نبی، یا در شأن بشری اند. اما آیا میتوان گفت امام صادق(ع) به سبب بیان حکم شرعی این بیان را داشتهاند؟ آیا برداشت این معنا از کلام امام با روح آنچه از دین میشناسیم مطابق است؟
6⃣ششم، موضوع «مدیریت رابطۀ نصوص مبین باید و هست» میباشد. اگر قبول کنیم که برخی از نصوص ما مبین بایدها و برخی مبین هستها است، رابطۀ میان این دو باید روشن شود. ما چقدر میتوانیم از هر کدام از اینها معرفت استخراج کنیم؟
🔸گویا فردی از آیۀ «فلینظر الانسان مم خُلق، خلقَ من ماءٍ دافق» حکم داده که تلقیح مصنوعی حرام است؛ به این دلیل که آب آن دافق و جهنده نیست! یا یکی از آقایان دربارۀ سند ۲۰۳۰ اظهار کردهاند که با استناد به آیۀ «لقد خلقنا الانسان فی کبد» اساساً چرا باید به سمت توسعه و رفاه حرکت کنیم؟ البته اخیراً از عکس این شیوه نیز بهره برده میشود، مثلا آقایی گفته است چون فاصلۀ بین دو نماز جمعه باید دو فرسخ باشد، فواصل شهرها در اسلام نیز باید دوفرسخی طراحی شود!
7⃣هفتم، جایگاه عقل است که باید آن را در کنار تمام موارد قبلی قرار داد. همانطور که مطالعه نکردن نصوص دینی و تنها سراغ عقل رفتن کافی نیست، تنها مطالعۀ وحی و نصوص دینی فارغ از عقل نیز نادرست است و هر دوی اینها باید در کنار هم مور استفاده قرار گیرد.
-به نقل از: سایت مباحثات
#نشست
#فقه
#طب
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠روحانیت و چالشی به نام دوگانۀ روستایی/شهری
🖋جواد شریفی
♦️نوجوانان و جوانان روستایی از دیرباز و به فزونی، از بیشترین کسانند که خواهان درآمدن به حوزه علمیه هستند. انگاره آرمانی اینان از روحانی، بیشتر همان روحانی روستای خودشان است که با کارکردهایی چون پیشنمازی، برگزاری آیینهای دینی، برآورد خمس و زکات و میانجیگری در کارهای نیکِ همگانی، در نزد مردم روستا ارجی بسیار دارد.
♦️علیررررضات آغاز چالش آنجاست که طلاب روستایی پس از درآمدن به حوزه علمیۀ شهری، در مدارسی جای میگیرند که کمابیش بسته و جدا از زندگی شهری واقعی است و این به فرآیند ادغام اجتماعیشان با انسان شهری آسیب میزند. آنها پس از طلبگی در شهرند اما سامان اندیشگی و ارزشی و هنجاریشان همچنان روستایی است.
♦️شمار نه چندان کمی از این طلاب روستایی از همان سالهای نخست آموزش دیدن، خرقه و دستار دینیاری بر میگزینند و نخستین کارهای دین گستریشان را نیز همزمان با آن از سر میگیرند. ولی چیزی که راه را بر کارگر افتادن تلاشهایشان در مخاطب شهری میبندد، این است که نه تنها اندیشه و رفتار، که گوهر وجودیشان هنوز روستایی است و شهری را همچون شهری نمیفهمند و آموختههای دینیشان نیز خرد آدم شهریِ دانش آموخته را خرسند نمیکند. از آنجا که دینیاران کمتر کسی از مردم شهر را مییابند که به سخنشان گوش دهد و به آرمانشان سر سپارد، بیشترین سفرهای دین گسترانهشان به سوی روستاها یا حاشیۀ کم بهرۀ شهرهاست.
♦️دینیاران همچنین در نبود شنونده و پیرو، با بهره گرفتن از توانی که فرمانروایی دینی به آنها داده، راه دیگری پیش روی خود گشوده اند که همانا "شنوندگان ناگزیر" در صداوسیما و پادگان هاست. واکاوی من از بودن گستردۀ دینیاران در سیمای ملی و نیز پادگان ها، فراچنگ آوردن دوباره شنوندگانی است که در سالیان گذشته از سر ناتوانی در خرسند کردن خرد مردمِ دانش آموخته، از کف داده اند.
#روحانیت
#طلبه
#حوزه_علمیه
#آسیب_شناسی
#نقد_و_نظر
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠همان اخباریان در کسوت اصولیان!
🖋دکتر حمید رجایی
♦️چندی پیش در شلوغ ترافیک، خیلی معطل شدم. رادیوی ماشین روشن بود و مجری شبکه معارف، داشت مبسوط دربارهی «استثنای حکم شرطبندی در مسابقات اسبسواری و تیراندازی» سخن میگفت و من به ناچار برنامه را گوش کردم و به خاطر فرسودگی دیدگاهها، سخت افسوس خوردم... مجری برنامه، در بیان فتاوا با آب و تاب میگفت: فقط و فقط در مسابقات سوارکاری و تیراندازی، اجازه تعیین و اهدا جایزه وارد شده و فقط در این دو مورد جایز است که جایزه به برنده داده شود! و به اصطلاح «سبق و رمایه» شود و پیوسته تأکید میکرد که چون در موارد دیگر، نصی نداریم، شرط جایزه، حرام است و جایز نیست!
♦️حال آنکه کاملاً آشکار است که در ۱۴۰۰ سال پیش، حیات جامعهٔ بدوی اسلامی، خاصه در زندگی قبیلهای وابسته به توانش دفاعی بوده و آن هم منوط به توانمندی و برتری مسلمانان در سوارکاری و تیراندازی بوده و لذا مسابقه و برد و باخت و جایزه، در این دو مورد تأکید واقع شده و روایاتش به ما رسیده است.
♦️پرسش این است که آیا امروزه ساخت مدارهای الکترونیکی هدایتگر موشک، تولید نرمافزارهای استراتژیک و تولید دانش تمدنساز و حراست از مغزهای فراری نخبگان، پیشیگرفتن در کشف درمان بیماریها، طراحی ساختارهایی که رشد علم را تسهیل میکند و... به اندازه سبق و رمایه، ارزش استراتژیک ندارد؟! مانند روز روشن است که اینک در مناسبات جدید اجتماعی مسلمانان، اسبسواری و تیراندازی و مسابقات آن، در نسبت با مهمات جامعه اسلامی، کشک هم نیست چه رسد به مسئلهای استراتژیک...
♦️این یک نمونه کوچک است... فقه ما در حوزه اجتماعیات، مبتلا به بیماری خردسوز اخباریگری است... این است که فقه و فقیه از صحنه، کناری میرود و حوزه میل به سکولار شدن میگذارد. امروزه شما فقیهان را یا در مجالس عزاداری و ذکر مصیبت میبینید، یا در تقریر دروس و بحوث خارج کمفایده تکراری و گفته شده...
♦️اخباریان، عمدتاً آن کسان بودند که به متن روایات چنان پایبند بودند که باید عقل و عقلانیت پای آن فدا و تحقیر میشد. اینان نفوذ استدلالهای اصولیان را ناروا میشمردند.
♦️اصولیان، آن فقیهان هستند که فقه را بر مبنای علم اصول بنا میکنند و آیات و روایات میباید با عبور از سیستم اجتهاد، به استنباط احکام فقهی منجر شود. نه اینکه اخبار، تماماً نامعتبر باشد، بلکه باید هر سند در سامانهای درازدامن و بسیار ورزیافته به استنباط احکام الله منجر شود. اجتهاد در برابر نصوص ممنوع است، اما در غیر محکمات، خاصه سیاسیات و تدابیر اجتماعی؛ مناسبات زمان و تنقیح و تشخیص ابعاد موضوع، کاملاً تعیینکننده است. شیوه اصولیان، در تفقه بسیار پویا است، مگر اینکه خود فقیه ناپویا باشد.
♦️اما نکته اسفبار این است که شوربختانه، فقه ما هنوز رنگ و بوی اخباریگری دارد! فقه اخباری بلای جان مسلمانان است. یکی از علل عدم پیشرفت جوامع اسلامی، همین فقه اخباری است... هنوز در ابواب فقهی، باب اماء و عبید و احکام عبد آبق (برده فراری) مورد توجه است و اما هنوز فقیه ما عمدتاً از مسائل اجتماعی درک صحیحی ندارد. نمیداند، کدام نظام آموزشی، اداری، مدیریتی، اقتصادی، حکومتی و... رویاننده است و کدام استعدادکش و مفسدهخیز!! حوزه را پرسشباران کنید، با شتاب میروید...
-به نقل از کانال طلوع مهر
#فقه_نظامات
#فقه_تمدن_ساز
#مردم_داری
#اجتهاد
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠حجت مرجعیت قم
♦️حفظ حوزه علمیه یکی از اصلیترین دغدغههای مراجع عظام تقلید بوده است. آنها تمامی امور سیاسی و مراودات اجتماعی را به گونهای پیش میبرند که لطمهای به حوزه وارد نشود و دروس حوزه تعطیل نگردد.
♦️آیتالله شیخ عبدالکریم حائری یزدی که با خفقان زمان رضاشاه مواجه بود میکوشید به گونهای تدبیر امور کند تا حوزه علمیه آسیب نبیند و از سیاستهای نابخردانه استبدادی جان به سلامت ببرد. پس از درگذشت وی فضا به گونهای بود که انتظار میرفت فعالیتهای حوزه کاملاً به سردی گراید و حوزویان از تحصیل و تدریس باز مانند.
♦️از سال ۱۳۱۵ تا سال 1323 شمسی که آقای بروجردی به قم دعوت شد، ریاست حوزه قم و تدبیر امور دینی شیعیان ایران به فقهای معتمد حوزه قم سپرده شده بود؛ آیات عظام سید محمد حجت کوهکمری، سید محمد تقی خوانساری و سید صدرالدین صدر(پدر امام موسی صدر).
♦️آیتالله سید محمد حجت (۱۳۳۱-۱۲۷۱ش) از مقام و موقعیت برجسته علمی برخوردار بود. مرحوم حائری یزدی زمانی که در بستر بیماری بود و آخرین روزهای زندگی را سپری میکرد، مجلس درس و بحث خود و همچنین محل نماز خود و دفتر شهریه طلاب را به آقای حجت سپرده بود. اما حاج شیخ عبدالکریم در خصوص جانشین خود در زعامت حوزه علمیه سخن صریحی نگفت و پس از وی، این سه فقیه بزرگ بودند که توانستند حوزه را مدیریت کرده و از رکود و سردی اواخر دوره رضاشاه نجات دهند. این سه فقیه برجسته، بعدها با نام مراجع و آیات ثلاث قم نامیده شدند.
♦️آیتاللهالعظمی شبیری زنجانی که پدرش در آن سالها جزو مجتهدین برجسته قم بود، در مقام مقایسه میان آیات ثلاث گفته است:
«آسید محمدتقی خوانساری خیلی خوشاستعداد، سریعالانتقال و باهوش بود ولی اهل تتبع نبود. در میان آقایان ثلاث، درس آقای حجت طالب بیشتری داشت و حتی بعداً وقتی آقای بروجردی تشریف آوردند، درس آقای حجت کاملاً قابل توجه بود».
♦️آیتالله شبیری همچنین معتقد است که درس آقای بروجردی از نظر دقت ترجیح داشت، ولی از نظر بیان و احاطه بر مبانی متأخرین، درس آقای حجت بهتر بود. البته آقای بروجردی از نظر سن و طبقه تحصیلی بر آقای حجت مقدم بود. ضمن اینکه آقای حجت حافظهاش خیلی قوی بود و در استحضار مطالب، بر آقای خونساری و آقای صدر تقدم داشت (جرعهای از دریا، ج۲، ص۵۵۶).
♦️مرحوم حجت علاقهای به مداخله در سیاست نداشت و حتی پاسخ طلاب برای واکنش نشان دادن به ادعاهای جریان کسروی و حکمیزاده را نداده بود، با این توجیه که این سخنان باطل به مرور زمان فراموش خواهند شد. وی حدود ۵۰ اثر به رشته تحریر در آورده بود که اغلب این کتب هنوز چاپ نشده است. او در زمان زعامت بر حوزه علمیه، مدرسهای برای طلاب ساخت. مدرسه او اینک به نام مدرسه حجتیه در قم محل تحصیل طلاب خارجی است.
♦️آیتالله حجت البته عمر بلندی نداشت و ۲۹ دی ماه ۱۳۳۱ در ۶۰ سالگی دیده از جهان فروبست. آیتاللهالعظمی بروجردی بر پیکر او نماز خواند و در مدرسه حجتیه به خاک سپرده شد.
-به نقل از کانال راوی
#مرجعیت
#علمای_شیعه
#حوزه_علمیه
#اجتهاد
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠چرا مردم خبرهای پیشرفت کشور را باور نمی کنند؟
🖋مجتبی لشکربلوکی
♦️هر ساله وقتی نزدیک دهه فجر می شویم، اخبار مربوط به دستاوردها و پیشرفت ها، رسانه ها به ویژه تلویزیون را پر می کند. امسال چون مصادف با چهل سالگی انقلاب نیز هستیم این مساله چندین برابر شده است حتی به گونه ای که بخشی از سوالات برنامه برنده باش (با مجری گری محمدرضا گلزار) نیز در مورد دستاوردهای کشور شده است. اما گوش مردم به این خبرها و گزارش ها بدهکار نیست. چرا مردم باور نمی کنند؟ چرا مردم می گویند این ها دروغ های صدا و سیماست؟
♦️شاید بتوان برای آن چند دلیل برشمرد:
🔸مهاجرت نخبگان و مهاجرت سرمایه (جیب و مغز کشور خالی می شود): مردم پیش خود می گویند که اگر واقعا این دستاوردها جدی است، پس چرا مهاجرت نخبگان و فرار سرمایه از ایران غیرقابل انکار شده است؟ اگر واقعا وضعیت مملکت این قدر رشد کرده است، پس چرا فوج فوج می روند و نمی آیند؟! اگر واقعا این قدر پیشرفت رخ داده چرا ترک ها و گرجی ها و ارمنی ها و اسپانیایی ها به ایران مهاجرت نمی کنند؟
🔸پیشرفت دیگر کشورها: یکی دیگر از دلایلی که مردم خبرهای پیشرفت را باور نمی کنند، پیشرفت دیگر کشورهاست. خاطرم هست سال های دور، تنها دریچه ارتباطی ما جهان بیرون، یک برنامه دیدنی ها بود که جمعه ها پخش می شد و چند سریال خارجی، به واسطه این ها، ما درکی از جهان بیرون پیدا می کردیم. اما اکنون به واسطه دسترسی بی واسطه به رسانه های خارجی و سفرهای خارجی به ويژه به کشورهایی مانند ترکیه، مالزی، سنگاپور، امارات و چین، برداشت این شده است که جهان بسیار پیش رفته است و ما جا مانده ایم.
🔸تلخکامی های سیاسی و اجتماعی: این که ما تولید کننده اول خاورمیانه باشیم کافی نیست. انتظار می رود که در زمینه های سیاسی نیز به سطح بالایی رسیده باشیم. اگر ماجرای سپنتا نیکنام را به خاطر بیاورید، یک نفر که چهار سال نماینده مردم یک شهر بوده. برای بار دوم نیز به او اعتماد می کنند فقط به جرم زرتشتی بودن، عضویتش در شورا معلق شد. خدا را شکر که این ماجرا ختم به خیر شد، ولی با این حال کم نیستند این گونه نگاه های تنگ و محدود. هنوز که هنوز است مساله ورود زنان به ورزشگاه ها حل نشده است. آیا واقعا نمی شود بانوان این سرزمین در ورزشگاه ها حضور پیدا کنند و ما همه متمدنانه برخورد کنیم؟ این تلخ کامی ها باعث می شود که پیشرفت ها کمرنگ و کمرنگ تر شوند.
🔸اختلاف طبقاتی شدید: یکی دیگر از دلایلی که مردم پیشرفت ها را باور نمی کنند، اختلاف طبقاتی شدید است، زن سرپرست خانواری که یک فرزند معتاد دارد و یک فرزند سرطانی و خودش نیز از کار افتاده است و کمک دولت به او به یارانه ۴۵ هزار تومانی و سبد معیشت ۲۰۰هزار تومانی است، چگونه می خواهد پیشرفت ها را باور کند؟
♦️مسوولان محترم ممکن است به این جمع بندی برسند که کم تبلیغ شده است! پس باید بیشتر و بیشتر تبلیغ کنیم. اما بهتر است کمی ریشه ای تر به این مساله بنگریم. این جا دیگر شجاعت می خواهد. یک بار دیگر به استراتژی های ۴۰ساله اخیر کشور نگاه کنیم و از خود بپرسیم آیا زمان آن نرسیده است که تغییری در آن ها بدهیم؟ صادقانه به این ۳ سوال پاسخ دهیم
🔹۱- در دهه های اخیر کدام کشور توانسته است در شرایط عدم قطعیت منطقه ای و بین المللی است رشد جدی کند؟ از بین ۱۹۵ کشور دنیا، کدام کشور در فضای عدم اطمینان، به توسعه رسیده است؟
🔹۲- در دهه های اخیر مدام سعی کرده ایم که همه چیز را از دولت بخواهیم، مدرسه، دولت! بیمارستان، دولت! سد، دولت! جاده؛ دولت! مرغ؛ دولت! تخم مرغ؛ دولت! زمان آن نرسیده است که به سازوکار بازار اعتماد کنیم و نترسیم از اینکه بخش خصوصی بزرگ و قدرتمند شود؟
🔹۳- در دهه های اخیر، همواره به خاطر نداشتن اطلاعات از خانوارها، از همه به یکسان حمایت کرده ایم، به همه ۴۵ هزار تومان داده ایم، به همه ۲۰۰ هزار تومان سبد کالایی داده ایم. چرا نباید یارانه سرپرست خانوار از کار افتاده با یارانه یک پزشک متخصص جراح قلب یکی باشد؟ ظلم و ناکارآمدی از این بزرگ تر!
♦️در جاده اشتباه، اگر شما راننده را عوض کنید یا ماشین مدل بالاتر بخرید، یا اینکه به جای بنزین، بنزین سوپر بزنید یا بیشتر گاز بزنید، هیچ کدام، تاکید می کنم هیچ کدام، شما را به مقصد بهتری نخواهد رساند. نمی گویم که تمام مسیری که ما رفته ایم اشتباه بوده است، که قطعا نبوده است. که اگر بود ما به این دستاوردها نمی رسیدیم، اما برای تبدیل این دستاوردها به رفاه و عدالت باید برخی جاده ها را عوض کرد. با اقتصاد دولتی-رانتی، نظام رفاهی_حمایتی کور و فضای عدم اطمینان نسبت به آینده نمی توان پیشرفت کرد؟
-به نقل از کانال نویسنده
#چهل_سالگی
#انقلاب_اسلامی
#آسیب_شناسی
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠جهان تا پایان قرن حاضر چگونه خواهد بود؟
♦️«رِی کورزویل» ، نویسنده ، مخترع و آینده پژوه آمریکایی ، وضعیت جهان را تا پایان قرن بیستویکم پیشبینی کرده است. او کسی است که باور دارد نامیرایی انسان تا سال 2050 دستیافتنی میشود.
رِی کورزویل (Ray Kurzweil) متولد 12 فوریه 1948 در نیویورک است. او قطعاً یک دیوانه نیست! بلکه یک تکنولوژیست بزرگ جهانی است که از قابلیتهای رو به رشد تکنولوژی به خوبی آگاه است ، تا جاییکه بیلگیتس ، او را بهترین پیشبینی کنندۀ آیندۀ هوش مصنوعی معرفی میکند.
♦️ریکورزویل تاکنون 20 دکترای افتخاری دریافت کرده ، 7 کتاب مهم و پرفروش در زمینه تکنولوژی دارد و اختراعاتی مثل اسکنرهای مسطح و ماشینهای تبدیل چاپ به گفتار را در کارنامه خود دارد. او یکی از بنیانگذاران دانشگاه تکینگی (Singularity) است و مستقیماً توسط «لری پیج» برای توسعۀ هوش مصنوعی شرکت گوگل انتخاب شده است.
ریکورزویل تأکید میکند که ما در برهۀ هیجانانگیزی از تاریخ بشر زندگی میکنیم و پیشبینیهای شگفتانگیزی از آینده دارد.
پیشبینیهای او حاصل درکی است که از قدرت «قانون مور» و بهویژه قانون بازده شتاب دارد. این قوانین بیان میکنند که فناوری اطلاعات خط سیر پیشبینیپذیری را دنبال میکند.
🔸قانون بازده شتاب ریکورزویل میگوید که رشد بیامان ، پیشبینیپذیر و نمایی فناوری ، انسانها را به دورانی میبرد که کورزویل آن را سینگولاریتی (تکینگی) مینامد.
بسیاری از ما آن چه را که ریکورزویل میبیند، نمیبینیم چراکه هنوز در مراحل آغازین این رشدِ نمایی هستیم. شاید خیلی از افراد نسبت به پیشبینیهای کورزویل نگران باشند، اما خود او نسبت به دوران پیشِ رو امیدوار است و آینده خوبی را پیشبینی میکند.
🔹حال نگاهی میکنیم بر پیشبینیهای "ری کورزویل" در مورد آیندۀ تکنولوژی:
🔸سال2019: خداحافظی کامپیوترهای شخصی و لوازم جانبی آنها با کابل و سیم
🔸سال2020: افزایش قدرت کامپیوترهای شخصی با امکان مقایسه آنها با توان مغز انسان
🔸سال2021: امکان دسترسی به اینترنت بیسیم در 85درصد از نقاط کره زمین
🔸سال2022: وضع قانون رفتار انسانها و رباتها در آمریکا و اروپا (تعیین وظایف و حوزه فعالیت رباتها)
🔸سال2024: اجباری شدن هوش کامپیوتری در خودروها (قانون منع استفاده از خودروهای فاقد هوش مصنوعی)
🔸سال2025: تشکیل بازارهای بزرگ عضوهای مصنوعی بدن انسان
🔸سال2026: تمدید عمر به ازاء هر ثانیه به کمک پیشرفت علم
🔸سال2027: تبدیل رباتهای خدمتکار با توان انجام کارهای سخت ، به یک ابزار و دستگاه معمولی در زندگی روزمره انسان
🔸سال2028: ارزان شدن و در دسترس قرار گرفتن انرژی خورشیدی برای مصرف ساکنان زمین
🔸سال2029: هوشمند شدن کامپیوترها در چارچوب مدلسازی کامپیوتری مغز انسان
🔸سال2030: گسترش استفاده از نانوفناوری در صنعت
🔸سال2031: استفاده از چاپگرهای سه بعدی اعضاء بدن در تمام بیمارستانها
🔸سال2032: استفاده از نانورباتها در علم پزشکی (حذف مواد زائد از بدن و اسکن مغز برای کشف اسرار آن
🔸سال2034: نخستین دیدار انسان با هوش مصنوعی
🔸سال2036: استفاده از روشهای برنامهنویسی برای برنامهنویسی سلولها و درمان بیماریها
🔸سال2038: ظهور رباتهای انساننما (مجهز به هوش مضاعف)
🔸سال2039: کاشت مستقیم نانوماشینها در مغز (غوطه وری کامل انسان در دنیای مجازی بدون هیچ دستگاهی)
🔸سال2040: کاشت موتور جستجو در بدن انسان (مشاهده نتیجه آن روی لنز یا عینک مخصوص)
🔸سال2041: افزایش توان اینترنت به میزان 500 برابر امروز
🔸سال2042: نخستین مورد جاودانگی انسان ، ارتش نانورباتها به کمک سامانۀ دفاعی بدن آمده و انواع بیماریها را درمان میکند.
🔸سال2043: بدن انسان میتواند به کمک نانورباتها به هر شکلی که بخواهد دربیاید.
🔸سال2044: توانایی هوش غیربیولوژیکی ، میلیاردها برابر هوش انسان
🔸سال2045: آغاز عصر تکینگی یا برگشتناپذیری فناوری، کره زمین به یک ابررایانه تبدیل خواهد شد.
🔸سال2099: تکینگی فناوری سراسر کره زمین را فرا خواهد گرفت.
♦️گفتنی است که پیشبینیهای گذشتۀ ری کورزویل نیز در زمینه پیشرفت تکنولوژی تاکنون با دقت زیادی به وقوع پیوسته است.
-به نقل از کانال مدیران نامدار ایران
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠کوچ علم از دانشگاه
🔹چرا کانادا، فرانسه، استرالیا، انگلستان، ژاپن و ... همانند ایران آمار تولید علم خود را منتشر نمی کنند؟! محال است آمار تعداد مقالات منتشر شده ژاپن را بیابید. چرا؟! چرا فقط کشورهایی مانند پاکستان، برزیل و هند عطش آمار مقالات دارند؟!
🔹جالب است بدانیم که ما تنها کشوری هستیم که رشته علم سنجی در ان دایر است؛ چراکه فقط ما سرگرم علم سنجی خودمان هستیم. ما بالاترین انتشار مقالات در این حوزه را در اختیار داریم.
🔹هدف علم سنجی که از حوزه کتابداری آمده است، در واقع مجله سنجی است نه حقیقت علم. علم سنجی قدرت تحلیل محتوای علم را ندارد. مبدع این اصطلاح اصلاً چنین منظوری نداشته است. علم سنجی صرفاً بیانگر شاخص های کمّی است نه کیفی.
🔹در سنت های اصیل علمی، تولید مقاله هیچ گاه نشان دهنده تولید علم نبوده است. راجرز کتابی نوشته به نام اشاعه نواوری. تا به حال 2500 مقاله در خصوص این کتاب منتشر شده است. این مقالات تولید علم نیست، یک مناقشه علمی است. این نبردهای علمی زمینه ساز تولید علم است نه الزاما خود علم. اگر ایین نامه ارتقا تا ده سال دیگر همین باشد، ما علاوه بر سرآمدی در تولید مقاله، بیشترین استاد تمام دنیا را نیز خواهیم داشت!
🔹کشوری مثل انگلستان بیش از سی سال است که از سنت publish or perish گذشته است. حدود 400 جایزه علمی در دنیا وجود دارد که هیچ یک از شاخص های ISI استفاده نمی کنند.
🔹در سنت پژوهشی انگلستان اصلاً به شاخص های ISI، ضریب تأثیر و مانند آن توجهی نمی شود. آنها مجدد به ارزیابی مقالات به شیوه خودشان مبادرت می کنند و به پرداخت پژوهانه و مانند آن اقدام می کنند.
🔹نظام رتبه بندی دانشگاه های ایران بر اساس نظامی است که خارج از ایران برنامه ریزی می شود و ما بین المللی کار کردن را با اعمال این شاخص ها اشتباه گرفته ایم در حالی که خود آمریکا که واضع ISI است، به طور ناچیز از این نظام استفاده می کند.
🔹ایران از بیانیه سانفرانسیسکو که هشداری به همه بود درس نگرفت. در این بیانیه بیش از چند هزار دانشمند و پژوهشگر و حدود 800 مجله علمی معتبر دنیا اعلام کردند که مبنا را در ارزیابی ها بر اساس مجلات قرار ندهید. از یکی از اساتیدی که 400 مقاله بین المللی داشتند سوال کردم فقط یکی از مشکلاتی را که در کشور حل کرده اید نام ببرید؟! پاسخ سکوت بود.
🔹از مدیران کشور 97% از مقالات ISI استفاده نمی کنند، 93% نیز مجلات داخلی را نه می شناسند و نه از آنها استفاده می کنند؟! برای چه کسی می نویسیم؟!
🔹وقتی شاخص ارزیابی اچ اندیکس شد، پژوهشگر با چه انگیزه ای روی پروژه ملی کار کند!؟ دلیل عمده این اتفاق این است که وزارت علوم ارزیابی ها را به سیاست گره زده است و افراد تنها به فکر ارتقای خویش هستند نه کشور.
برگرفته از سخنرانی دکتر چشمه سهرابی
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠به اساتیدی که نسبت به اسلام زاویه دارند نباید اجازه تدریس داده شود
▪️آیتالله سبحانی در دیدار دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی:
♦️مسئله ای که وجود دارد این است که آیا ازدیاد دانشگاه و فارغالتحصیل دانشگاهی نیاز کشور بوده و یا اینکه باید کمتر از این مقدار وجود داشته باشد. تربیت دانشجو و دکتر باید به مقدار نیاز باشد و اگر بیش از حد نیاز صورت گیرد مشکلات جدی پیش میآید و دانشگاهها باید از میان افراد عصاره آنها را انتخاب کنند.
♦️گاهی پدر و مادرها گله میکنند که ما فرزندمان را متدین به دانشگاه میفرستیم اما در زمان خروج آنها از دانشگاه پایبدی دینی آنها کاهش مییابد و شورای انقلاب فرهنگی میتواند در حل این معضل نقش مهمی ایفا کند.
♦️گاهی نوشته هایی از منابع دانشگاهی برای ما آورده میشود که در این کتاب ها مبانی اسلامی مورد تشکیک قرار گرفته و شورای انقلاب فرهنگی باید بر محتوای کتب اشراف داشته باشد.
♦️شهید بهشتی در قانون اساسی تاکید داشتند که بندهای آن نباید مخالف اسلام باشد، چرا که در برخی از حوزه ها، اسلام نظری ارائه نداده است و کتب دانشگاهی نیز حداقل نباید با مفاهیم اسلام مخالفتی داشته باشند.
♦️برخی بیان میکنند که اسلامی کردن مفاهیم کتب دانشگاهی معنایی ندارد که متاسفانه این افراد در شورای انقلاب فرهنگی عضویت دارند. به اساتیدی که نسبت به اسلام زاویه دارند نباید اجازه تدریس داده شود.
-نامه های حوزوی
#علوم_انسانی
#دانشگاه
#علوم_اسلامی
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠روحانیان ایران در مواجههی با سه بحران بزرگ
➖علی زمانیان➖
چهل سال از حاکمیت روحانیان بر مسند قدرت میگذرد. چه بخواهند و چه نخواهند، در ترازوی افکار عمومی جامعه قرار دارند و احتمالا نمره ی پایینی در شیوهی حاکمیتی و روشهای مدیریتی گرفتهاند. در نتیجه، روحانیان در ایران با شرایط بغرنج و پیچیدهای روبرو هستند. همین بحران ها است که سبب شده است از مرزهای اجتماعی عقب نشینی کنند و رابطه های پیشین خود را با جامعه از دست بدهند. اکنون پس حاکمیت چهل ساله است که بودن یا نبودن روحانیان در مسند سیاست و قدرت مسئلهای است که همگی با آن دستوپنجه نرم میکنند. تردید جدی و گاهی انکار علنی حضور روحانیان در قدرت و مدیریت جامعه، در میان خود روحانیان نیز رخنه کرده و آنها نیز با شکی بزرگ روبرو شدهاند.
✅ روحانیان با سه موج بزرگ بحران بالا و پایین میشوند. آینده چه خواهد شد؟
🔹 الف) بحران مرجعیت دینی
بحران مرجعیت دینی شامل مرجعیت عام روحانیان و مرجعیت خاصی است که از آن به عنوان مرجعِ تقلید یاد میکنند. مرجعیت دینی به تعبیر مکگراث، یعنی"برای اظهار نظر معتبر در باب عقاید، باید به چه کسی یا چه چیزی مراجعه کرد؟" چه کسی در آن مقامی است که به صراحت بگوید موضع دین در بارهی فلان مسئله این است و نقطهی پایان بر چالش ها بنهد؟ نظر چه کسی فیصلهبخش نزاعهاست؟
پیش از این، روحانیان، اقتدار و مرجعیت دینی را در تیول خود داشتند و میتوانستند بر پرسشها و بدعتها و "شبهه"ها فایق آیند. اما امروزه آن اقتدار و مرجعیت فرو ریخته است. نه برای فهم دین و نه مشخص نمودن بایدها و نبایدها و تکالیف دینی، مرجع نهایی محسوب نمیشوند. آنان در میان صداها، حداکثر یک صدا دارند و گاهی در میان تکثر اندیشهها و آرا مختلف، گم میشوند.
فردگرایی مدرن و سایر مولفههای مدرنیته سبب شده هر کس احساس کند، خود، روحانی خود است و دیگر نیازی به روحانی ندارد. برپای خود ایستاده است و خودش، کشیش خودش شده است.
🔹 ب) بحران کارکرد اجتماعی
روحانیان در طول تاریخ علاوه بر مرجعیت دینی، از نوعی مرجعیت و کارکرد اجتماعی نیز برخودار بودند. در این جا مرجعیت اجتماعی اشاره به موقعیت اجتماعی روحانیان دارد که سبب میشد در تار و پود جامعه حضوری پررنگ داشته باشند. کارکرهایی چون سواد آموزی، حل و فصل مخاصمات، کارکرد نهاد مدنی در برابر جور حاکمان و نقشهای متعدد اجتماعی که بر دوش میکشیدند. امروزه اما اکثر این کارکردها از روحانیان گرفته شده و به نهادها رسمی و قانونی سپرده شده است. کارکردهای اجتماعی پیشین، جایگاه و منزلت ویژهای برای آنها فراهم کرده بود. وقتی این کارکردها را از دست دادند، از آن اهمیت و احترام اجتماعی نیز فرو افتادند.
به عنوان مثال امروزه برای حل اختلافات محلی و بینافردی به روحانی مراجعه نمیشود. برای دریافت شیوهی درست تربیت کودکان (به جای روحانیان) به مربیان و کارشناسان مراجعه میشود. بحران مرجعیت و کارکرد اجتماعی روحانیان چنان پیش رفته است که حضورشان را در صحنه های اجتماعی با پرسش و چالشی عمیق روبرو کرد. با افول کارکردهای اجتماعی، از آن مرتبه و منزلت پیشین سقوط کردند و امروزه محل هیچ گونه مراجعهی اجتماعی نیستند.
🔹ج) بحران سیاسی
روحانیان با وقوع انقلاب اسلامی، بتدریج کرسی امور سیاست و سیاستگذاری کشور را به تصاحب کردند. گویی ناخواسته در پی آن بودند که همهی آن اقتدار اجتماعی و دینی از دست رفتهشان را با اقتدار سیاسی، جبران نمایند. و شاید نمیدانستند قبضهی حکومت و قدرت، به معنای مسئولیت است و پاسخگویی. و نمیدانستند از این پس، مسئول هر آن چه خواهند بود که رخ میدهد.
عموم روحانیان، چندان از مقتضیات و لوازم سیاست، قدرت و حکمرانی چیزی نمیدانستند. آنان با ذهن بسیط خود، مسئلههای پیچیدهی جامعه، حکومت و سیاست را سهل و آسان میدیدند و نمیدانستند پا در چه عرصهی مهیبی میگذارند. مهمترین چیزی که روحانیان نمیدانستند این بود که در یک آزمون تاریخی و سرنوشت ساز قدم مینهند. آزمونی که باید مدعیات خود را به محک تجربه و آزمایش بگذارند. این که در نهایت از این آزمون تاریخی چگونه بیرون میآیند، پرسش مهمی است اما با نگاه به امروز این طبقه و صنف، چندان به آیندهی آنان امیدواری نیست. زیرا وقتی کارکرد و موقعیت اجتماعیشان را از دست دادهاند نمیتوانند حضوری فعال و معنادار داشته باشند. البته همچنان که در تاریخ غرب مشاهده میکنیم، روحانیان همچنان حضور خواهند داشت اما مجبور میشوند به حداقلهای ممکن اکتفا کنند. به بیان واضحتر، مجبورند تا پشت مرزهای سنتیخود پا پس بکشند.
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0