.
#زمزمه
#شب_دهم_عاشورا
#امام_حسین
#گودال
#سبک_زمین_و_زمان_پریشون_شده
یه لشکر کجا ، یه پیکر کجا
بمیرم برا بی کسی های تو
پاشو از زمین ، عزیز دلم
نمیشه که من جون بِدَم جای تو؟!
کسی توی این ، زمین بلا
با هَلْ مِنْ مُعینِت نشد یار تو
میونِ هزار ، هزاران سپاه
نشد یک نفر هم طرفدار تو
بمیرم برات ، کس و کار من
که انقد غریبونه تنها شدی
با نیزه زدن ، توی گردنت...
تا با زحمت از رو زمین پا شدی
حسینم حسین
با صورت زمین ، که خوردی دیدم
همهْ اومدن واسهْ تاراج تو
تو پیغمبرِ ، منی یاحسین
تهِ قتلگاه بوده معراج تو!
نزن دست و پا ، میلرزه دلم
نکوب پاتُو رو خاکِ گودال دیگه
ببینم چطور ، توی قتلگاه
بِشه جسم پاک تو پامال دیگه
میدونه خدا ، ازین ماجرا
دلِ خواهرت خیلی خیلی پُره
چقد درد کشیْدی توو قتلگاه
مگه خنجرِ کهنه سر می بُره؟
حسینم حسین
داری جون میدی ، دارم جون میدم
توو این لحظههای پُر از دلهره
هنوز مونده جون ، میون تنت
آخه زنده زنده کیْ سر میبُرّه؟
با پا میزنن ، توی صورتت
چه نامَردن این قومِ ظالم ، حسین
با این نیزه ها ، بعیده دیگه
بمونه یه جات دیگه سالم حسین
چه آشوبیه ، توی قلب من
بهش حق بِده تا که آروم نشه
کجای جهان آخه میکُشَن
یه مَردی رو که با زن و بچه شِه
حسینم حسین
✍بهمن عظیمی
.
#زمزمه
#شب_یازدهم_محرم
#وداع_با_کربلا
#سبک_زمین_و_زمان_پریشون_شده
خداحافظ ای ، عزیز دلم
خداحافظ ای نور چشمای من
خداحافظ ای ، تنِ غرق خون
خداحافظ ای عشق دنیای من
با تو اومدم ، به این سرزمین
ولی حالا تنها منو میبَرَن
به زورِ لگد ، به زورِ کتک
تو میمونی اینجا منو میبَرَن
از اون وقتی که ، تو رفتی داداش
چه بد میگذره تک تک لحظهها
سلام ای سرِ ، بدون بدن
سلام ای سرِ روی سرنیزه ها
حسین جان حسین
به جان خودت ، بذارن اگه
با چادر تنت رو کفن میکنم
میبینی حسین ، دارم بعد تو
لباس اسیری به تن میکنم
ببخشم اگه ، نمُردم برات
ببخشم اگه زنده موندم حسین
کنار تنِ ، بدون سرت
نشستم فقط روضه خوندم حسین
عزیز دلم ، چه بد کشتنت
توو اوج قساوت بریدن سرت
تو رفتی ولی ، تازه بعد تو
آواره میشه روز و شب خواهرت
حسین جان حسین
#بهمن_عظیمی✍
مشابه سبک زیر خوانده میشود
.
.
#زمزمه
#شب_دوازدهم_محرم
#وداع_با_کربلا
#کوقه
#سبک_زمین_و_زمان_پریشون_شده
چه سخته غمِ ، جدایی ازت
چقد سخته اندوه و داغِت حسین
هنوزم داره ، میسوزه دلم
چیکار کرده بامن فراقِت حسین
میبینی خودت ، چه حالم بَبده
دارم جون میدم توی این لحظه ها
نمیتونم اینو باور کنم
سرت روبرومه روی نیزه ها
چجوری باید تحمل کنم
که اینطور شدم از جونم من جدا!
سر من هنوز ، باشه رو تنم
سر تو ولی باشه از تن جدا
حسین جان حسین
فقط روز و شب ، عذاب میکشم
دعا کن بمیرم منِ خون جگر
ببین کار من ، کجاها کشید
که با خولی باید بشم همسفر
چطور بگذرم ، ازین حرمله
که دائم میخنده به اشک رباب
برام سخته این ، سفر بعد تو
چجوری بِرَم توی بزم شراب
چجوری برم ، همونجایی که
یه روزی تو پیشم بودی هرکجا
چجوری باید تحمل کنم
ببینم سرت رو زیر دست و پا
#بهمن_عظیمی✍
مشابه سبک زیر خوانده میشود
.
.
#زمزمه
#امام_حسین
#تنور_خولی
#سبک_زمین_و_زمان_پریشون_شده
منو درد و غم ، منو داغ تو
منو غصه و بینوایی حسین
بازم فکر تو ، بازم دلهره
نمیدونم امشب کجایی حسین
عزیز دلم ، دارم جون میدم
اینا کی میخوان بردارن از تو دست
نمونده دیگه ، چیزی از سرت
چقد حرمتت ای حسین جان شکست
میترسم بیاد بلایی سرت
میترسم که دیگه نباشم صبور
میترسم بازم جسارت کنن
می ترسم بسوزه موهات توو تنور
واویلا حسین
تو رو بردن و ، نذاشتن داداش
یه کم خواهرت باتو صحبت کنه
سر تو کجا ، یه کیسه کجا!
خدا خولی و شمر و لعنت کنه
ببخشم حسین ، نذاشتن بیام
میاد جای من مادرم پیش تو
الهی موهات ، نریزه به هم
نشه نامرتب داداش ریشِ تو
همون مویی که ، خودِ مادرت
نزد شونه هیچ وقت بدون وضو
جلو چشمای ، پر از اشک اون
میسوزه حالا توو تنور مو به مو
واویلا حسین
#بهمن_عظیمی✍
مشابه سبک زیر خوانده میشود
.
.
#زمزمه
#شب_یازدهم_محرم
#شام_غریبان_امام_حسین
#سبک_زمین_و_زمان_پریشون_شده
توو این لحظه ی ، نفس گیر و سخت
کسی نیست به این خستهْ سامون بده
دارن میرِسن، به تو مرکبا
دعا کن حسین خواهرت جون بده
سُمِ مرکبا ، تنِ پاک تو
روی خاک میدوزن جلو چشم من!
بلند شو حسین دارن بچه هات
توو آتیش میسوزن جلو چشم من
دارن غصه ی ، دو تا عالم و
یه جا توو دل خسته جا میکنن
دارم جون میدم ، بلند شو حسین
که دارن جسارت به ما میکنن
واویلا حسین ۳ جان واویلا حسین
ازین قتلگاه ، بلند شو حسین
که آتیش زدن خیمه هارو داداش
نه تنها دلِ ، منِ خسته جون
موی دخترت سوخت بمیرم براش
خدا نگذره ازین کافرا
از اون که خودش رو به دنیا فروخت
سَرای جدا ، که رو نیزه رفت
تموم بدنها توی خیمه سوخت
بلند شو حسین ، بلند شو ببین
داره توی آتیش میسوزه حرم
میخوان خیمه ها رو غارت کنن
کجا رفت ابالفضلِ آب آورم
واویلا حسین ۳ جان واویلا حسین
✍بهمن عظیمی
مشابه سبک زیر خوانده میشود
👇
4_5778578201244604859.mp3
2.05M
#زمزمه
#امام_حسین
#سبک_زمین_و_زمان_پریشون_شده
زمین و زمان پریشون شده
رسیده بازم موسمِ ماتمت
یکی از همین روزا و شبا
بمیرم الهی حسین از غمت
زمین و زمان پریشون شده
با سوزِ دلِ ناله ی مادرت
هنوزم داره میخونه برات
کنار تنِ زخمی و بی سرت
بمیرم برات عزیز دلم
که آبت ندادن توی کربلا
جلو چشم من با کُلّی عذاب
سرت رو بُریدن حسین از قفا
حسین جان حسین
زمین و زمان پریشون شده
نشسته غمی توو دل آسمون
آویزونِ عرش شده پیرْهنت
جا داره بباره فقط قطره خون
بمیرم برا اون آقایی که
لبش تشنه بود هیشکی آبش نداد
پیش خواهرش توی قتلگاه
بجز تیر و نیزه عذابش نداد
غمش انقدر نفس گیره که...
خدا شد خودش خونبهای حسین
اسارت کجا و زینب کجا؟
الهی بمیرم برای حسین
حسین جان حسین
امام زمان فدای تو و
فدای غم و اشک و شال سیات
چقد پیر شدی توو این روضه ها
الهی بمیرم برا گریه هات
توی این روزا توی این شبا
میدونم که نیست حال تو روبرا
بهت تسلیت میگم چون آقا
عزاداری از غصه ی کربلا
مصیبت چقد زیاده آقا
شده چشم تو مثل دریای اشک
اگر که تموم شِه اشک چشات
میریزه خون از چشم تو جای اشک
حسین جان حسین
#بهمن_عظیمی✍
زمینه؛ خدا برا هیچکس نیاره.mp3
2.98M
#حضرت_علی_اصغر علیهالسلام
#زمینه
🔹خدا برا هیچکس نیاره🔹
(به یاد کودکان مظلوم غزه)
یه مادر چطوری میتونه دلش طاقت بیاره
وقتی میبینه گلش از تشنگی آروم نداره
وقتی که میبینه از آسمون هم آتیش میباره
آروم نداره، آروم نداره
خیمه خیمه پی یک جرعۀ آب
داره میره ولی نیست غیر سراب
هر کسی که بچۀ تشنه داره
زیر لب میگه وای از دل رباب
داغ، داغ بزرگیه
حال، حال عجیبیه
آه، آه غریبیه
خدا برا هیچکس نیاره
کی میتونه طاقت بیاره
«وای، وای از دل رباب»
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یه پدر غنچۀ بیسرش رو رو دستش میگیره
جا داره هر آدم آزادهای از غم بمیره
اگه حتی بارونم بباره دیگه خیلی دیره
گریهم میگیره، گریهم میگیره
چه غمی سختتر از این تو عالمین
واسه بچهش میخونه شهادتین
هر کسی این صحنهها رو میبینه
زیر لب میگه وای از دل حسین
داغ، داغ بزرگیه
حال، حال عجیبیه
آه، آه غریبیه
خدا برا هیچکس نیاره
کی میتونه طاقت بیاره
«وای، وای از دل حسین»
شاعر و نغمهپرداز: #جمعی_از_شاعران
#شب_هفتم_محرم
.
#واحد_چکشی
#واحد_تند
#امام_حسین
ای کس و کارم دل و دلدارم
ای دلآرامِ این دل زارم
از درِ خونه ت نِمیرم جایی
آخه غیر از تو من کی و دارم
من غیر تو از همه ی زمونه سیرم
آشوبم اما با تو آرامش میگیرم
توو عالَمِ ذر با تو قلبم آشِنا شد
عشق تو از روز ازل توی ضمیرم
منم خریدارِ غمت ، خرابِ حرمت
که داره صد امید ، به لطف و کرمت
ای جانم حسین جان
نوکریت کرده آبرومندم
به کسی جز تو دل نمیبندم
به تو مربوطه عشق و احساسم
نگرانی و اشک و لبخندم
اینو میگم تا بدونه هر دلِ آگاه
تنها حقیقت جهان حسینه والله
طریق عشقت همیشه راه و مسیرم
یه لحظه پا نمیذارم بیرون ازین راه
منم خریدارِ غمت ، که زِندَم به دَمِت
دلم تنگه آقا ، برای حَرَمِت
ای جانم حسین جان
اِسمِت آرومِ قلب تنهامِه
هرجا که باشم یادت همرامه
سائلِ هر روزه ی تو هستم
تنها سرمایه م اشک چشمامه
تمامِ این زندگی یکسره دروغه
عشقِ حُسینه که همیشه پُر فروغه
فرقی نداره من باشم یا که نباشم
الحمدلله حَرَمت خیلی شلوغه
منم خریدارِ غمت ، که توو مُحَرَّمت
شدم مهمون تو ، به زیر عَلَمت
ای جانم حسین جان
قلب مو از جا میکَنی آقا
هدیه ی زهرا به منی آقا
مادرت زهرا بِمیره واست
که هنوزم بی کفنی آقا
تا به همیشه گردنم به زیر دِینه
من هرچی دارم صدقهْ سر حُسینه
روز قیامت سروکارم با آقامه
حسینه که شاهنشهِ دو عالَمینه
منم خریدارِ غمت ، غمِ مُحترمت
زدم این دلم و ، گِرِه به پرچمت پرچمت
ای جانم حسین جان
✍بهمن عظیمی
.👇
.
#شب_هفتم_محرم
#واحد_سنگین
#حضرت_علی_اصغر
نـــوحـــه از زبـــان تیر سه شعبه
_____
آســـمـــونـــا تـــار شـــده
حســـین گرفتـــار شـــده
عــاقبـــت مـــنم مـــثـّــه
قـــصـــه مســـمار شـــده
بشـــکنه دستم که براش/غُصّـــه شدم آه شدم
بادست بی رحم خزون /نخواسته همراه شدم
روی گـــلـــوی پســـرش/ نـــیزه کـــوتاه شـــدم
فکرشـــو کن/ تیـــر سپر //یـــه بچـــه رو دست پدر
رها شـــدم /روتـــن باد// یـــهو نشـــــستم بـــی خبر
بریـــدم و/چـــکیدم و//اشـــک حسیـــن و دیـــدم و
ای کاش که می/شکستم و//ای کاش نمی رسیدم و
((ای وای من ای وای من))
__
خیلی بهش ظلم شده بود
لشکـــر تلاطـــم شــده بود
صـــدای گریــهء حســــین
تـــو هـــلهله گم شــده بود
هی مینشست بلند میشد/ انگاری حیرون شده بود
نگـــام که افتاد به نگاش/ ابر چشاش خون شده بود
چــاره نمـــونده بود براش/ حسین پریشون شده بود
لحظه سخت/ از راه رسید// وقتی منو بیرون کشید
جسـم ضخـیمِ/ تـــن مـــن/ اضافهء رگ و(سرو)برید
من یه طرف/سر یه طرف//نازکی گلوی اصغر یه طرف
تواون همه/غربت و غم //هلهله وخندهء لشگر یه طرف
((ای وای من ای وای من))
__
شعر ونغمه:الاحقرمجتبی نامور
.👇
.
#دهتایی_بیست_و_چهارم
#زنجیرزنی
#نوحه_سنتی #سه_ضرب
#واحد #شور
#شب_چهارم_محرم
#طفلان_حضرت_زینب
سربند مهدوی:
دوباره وقت ماتم شد
بیا صاحب عزای ما
کجای مجلسی آقا
بخوان روضه برای ما
فدای اشک خونینت
وَ آن قلب صبور تو
میان روضه ها داریم
دعا بهر ظهور تو
به حقّ حضرت زینب
بده اذن فرج یا رب....
🌸
بیا آقا بخوان روضه
برای دو گل جعفر
شدند اولاد عمّه جان
مقابل حسین پرپر
بیا که عمّه جان خوانده
تو را با دیده ی دریا
ببین که او عزادار است
درون خیمه اش تنها
به حقّ حضرت زینب
بده اذن فرج یا رب...
🌸
حسین جان ،بچه های من
فدای بچه های تو
خدا را شکر عزیزانم
شدند قربان برای تو
شبیه اکبرت حالا
شدند کشته در این صحرا
اگر داغ جوان دیدم
شدم چون حضرت لیلا
نهادن سر به دامانت
همه هستم به قربانت..
حسین جانم حسین جانم....
🌸
خدا را شکر، غیورانم
نمی بینند اسارت را
نمی بینند چهل منزل
با کعب نی؛ جسارت را
نمی بینند عزیزانم
مرا در بین مشتی مست
مرا در کوچه و بازار
میان شامیان پست
به روی نیزه ی دشمن
کنند گریه به حال من
حسین جانم حسین جانم....
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.👇
.
#دهتایی_بیست_و_چهارم
#زنجیرزنی
#سنتی #سه_ضرب
#قابلیت_روضه_واحد_شور..
#شب_چهارم_محرم
#اصحاب
#حضرت_حر علیه_السلام
سربند مهدوی:
دوباره وقت ماتم شد
بیا صاحب عزای ما
کجای مجلسی آقا
بخوان روضه برای ما
فدای اشک خونینت
وَ آن قلب صبور تو
میان روضه ها داریم
دعا بهر ظهور تو
به حقّ حضرت زینب
بده اذن فرج یا رب....
🌸
کجایی ای امام ما
بیا به روضه ی ارباب
بیا مجلس گرفتیم ما
برای غربت اصحاب
بمیرم که نداری تو
چنین اصحاب و یارانی
رها کرده تو را شیعه
همیشه در بیابانی
به حقّ حضرت زینب
بده اذن فرج یا رب....
🌸
من آن حرّ جفاکارم
گنهکارم ببخش آقا
رسیدم تا شوم یارت
به لطف مادرت زهرا
اگر راه تو را بستم
رسیدم تا کنم جبران
خدا را شکر که با اذنت
به راه تو شوم قربان
شدم من مبتلای تو
سر و جانم فدای تو
حسین جانم حسین جانم....
🌸
خدا را شکر که جان من
شده اینجا نثار تو
ولی آقا چرا رفته
کنار من قرار تو
سر من را گرفتی تو
به دامانت ولی آقا
گذاری خود سر پاکت
به روی خاک این صحرا
جدا گردد سرت ای وای
جلوی خواهرت ای وای
حسین جانم حسین جانم....
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#زنجیر_زنی
.👇
.
#دهتایی_بیست_و_چهارم
#زنجیرزنی
#نوحه_سنتی #سه_ضرب
#قابلیت_روضه_واحد_شور..
#شب_پنجم_محرم
#حضرت_عبدالله
سربند مهدوی:
دوباره وقت ماتم شد
بیا صاحب عزای ما
کجای مجلسی آقا
بخوان روضه برای ما
فدای اشک خونینت
وَ آن قلب صبور تو
میان روضه ها داریم
دعا بهر ظهور تو
به حقّ حضرت زینب
بده اذن فرج یا رب....
🌸
دوباره ای غریب عصر
شده قلب تو غرق آه
جلوی چشم تو گویا
به گودال رفته عبدالله
تو را می خواند عبدالله
در آغوش عموجانش
رسیده پیش او تا که
کند جان را به قربانش
به حقّ حضرت زینب
بده اذن فرج یا رب....
🌸
جلوی ضربه ی شمشیر
عمو دستم سپر کردم
ببین مانند قاسم من
دارم دور تو می گردم
میان این همه دشمن
عموجانم گرفتاری
به روی پیکرت زخم از
سنان و تیر و سنگ داری
غریبی بین یک لشکر
شدی زخمی جلو خواهر
عموجانم عموجانم.....
🌸
خدا را شکر شدم من هم
بلاگردان تو آقا
شهید راه تو گشتم
رضا از من شده بابا
با تیر کینه جان دادم
در آغوش تو در گودال
شود حالا تنم اینجا
کنار پیکرت پامال
سرم چون تو جدا گردد
تنم اینجا رها گردد
عموجانم عموجانم.....
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#زنجیر_زنی
.👇
.👆
#دهتایی_بیست_و_چهارم
#زنجیرزنی
#سنتی #سه_ضرب
#قابلیت_روضه_واحد_شور..
#شب_ششم_محرم
#حضرت_قاسم علیه_السلام
سربند مهدوی:
دوباره وقت ماتم شد
بیا صاحب عزای ما
کجای مجلسی آقا
بخوان روضه برای ما
فدای اشک خونینت
وَ آن قلب صبور تو
میان روضه ها داریم
دعا بهر ظهور تو
به حقّ حضرت زینب
بده اذن فرج یا رب....
🌸
بیا آقا رسیده باز
عزای حضرت قاسم
بمیرم که شدی آقا
انیس روضه ها دائم
بیا قاسم تو را خوانده
با ناله زیر دست و پا
ظهورت از خدا خواهد
به حقّ زینب کبری
به حق حضرت زینب
بده اذن فرج یارب...
🌸
چرا ای تازه دامادم
حنا با خون، شده مویت
نشان از نعل مرکب هاست
به ماه ِ روی دلجویت
تنت غرق جراجت شد
شدی اینجا تو سنگ باران
قد من خم شده، دیدم
کشیدی قد در این میدان
تو را سمت حرم بردم
با چشمان ترم بردم
غریب قاسم....
🌸
بمیرم ای زبیده جان
عروسیت عزا گشته
ببین که مقتل قاسم
تمام کربلا گشته
صبوری کن که پیش تو
سرش از تن جدا گردد
چهل منزل ببینی که
مه ِسرنیزه ها گردد
شوی در شام، تو رو به رو
با رقص نیزه دار او
غریب قاسم....
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
👇
.
#شب_ششم_محرم
#حضرت_قاسم
ماه شب چارده
گشته پامال عموجان زچه این سان بدنت
پاره پاره شده از ضربت شمشیرتنت
تاکنار بدن تو به شتاب آمده ام
شده همرنگ دل غرقه بخونم بدنت
بدرقه کرد تو را اشک ونگاهم که نبود
زرهی برتنت ای گل به جز از پیرهنت
ازغم وداغ تو خون ریخته از چشم ترم
مثل لاله شده پرخون زچه جام دهنت
باز کن لب، سخنی ازلب خاموش بگو
مانده در ذائقه ی من عسلی از سخنت
رُخت ای ماه شب چارده ازخون ترشد
رفتی وماند فروغ رجز شب شکنت
گرچه حاجت به کفن نیست شهیدان رالیک
شده پیراهن خونین تن تو کفنت
درکنار تن صدچاک تو فریاد زنم
یادگار حسنم ،سوختم از سوختنت
به چه حالی ببرم سوی حرم جسم تورا
منتظر مانده به ره مادر غرق محنت
داغ برداغ دلم آمده گر می گریم
تازه شد داغ علی باغم پرپر شدنت
سوخت گرچه دل محزون «وفایی» امّا
صدهزاران دل عاشق شده بیت الحزنت
#سیدهاشم_وفایی✍
.