eitaa logo
امام حسین ع
22.2هزار دنبال‌کننده
414 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. و گریز به (س) مده عمرِ گران را با هوای نفسِ خود بر باد که این دنیای بی ارزش مرادِ دل نخواهد داد به هر بادی نلرزان سروِ ایمان را که در دوزخ بسازد آتش از خاکسترِ هر بیدِ لرزان باد عنانِ نفسِ سرکش را به دستِ زهد و تقوی ده که بی تقوی به شهوترانیِ دنیا شود معتاد برای مرغِ نازک تن قفس بهتر زِ پروازیست که در ایمن نباشد از گزندِ حربهُ صیاد حذر کن از دورنگی با خلایق صاف و صادق باش که در روحِ دغلکاران خباثت میکند بیداد مکن روشن چراغِ خانه ات را با ربا خواری که در آبادیِ قلبت شود ظلمت سرا بنیاد شود آتش سرایِ آخرِ شاهی که در دنیا زِ بیت المالِ محرومان کند کاخِ ستم آباد زِ سلطانی که بی وجدان بوَد به ان گدایی که هرازگاهی دلِ غمدیده ای را مینماید شاد طریق حق پرستی را به تحقیقاتِ خود بشناس که شیطان هم در این دوران اناالحق میزند فریاد به وقتِ هر خطا این نکته یاد آور پس از مردن به دنیا مادرت دیگر تو را از نو نخواهد زاد نیابد چاره ی عشقش رود با حسرت از دنیا هزاران بار اگر طعمِ لبِ شیرین چشد فرهاد دلت را وقف عشقی کن که از الطافِ سرشارش زِ قید و بندِ این دنیا شوی آسوده و آزاد لبت را تشنه ی جامِ یکی سقای عطشان ساز که زنجیر غمش بر گردنِ اهلِ ولا افتاد زمانی که عزیزِ ساقیِ کوثر لب عطشان بود فراهم شد برایش آب اما تشنه لب جان داد ز دانشگاهِ عشقِ او مشاهیری چنان خیزند که طفلانش به صد پیرِ طریقت میشوند استاد .
. . حضرت علی اصغر (س) وقت مردن شیعیان بوتراب ایمنند از تیره گیهای تراب چشمشان باریده چون ابر بهار در عزای طفل معصوم رباب از جفای بی امان اشقیا طفل شش ماهه شد از مادر جدا خون به جای آب دادش خصم دون روی دستان پدر زد دست و پا مادری در خیمه ها گریان شده بر سه شعبه طفل او خندان شده هرکسی از کربلا سهمی برَد قسمت او هم غم هجران شده کودکی که در جهان شش ماه زیست شوکتش بر عارفان پو شیده نیست بر سه شعبه تیر یک دم خنده کرد تا ابد هفت آسمان بر او گریست پرتو نور رخ آن مه جبین روشنای راه هر اهل یقین مؤمنان را از گزند روزگار بند قنداقش بود حبل المتین مهر آن دردانه ارباب عشق حک شده بر سینه ها در قاب عشق گریه کردن از برایش جائز است هست چون سینه زنش بی تاب عشق اصغرا جانم شود قربان تو سائلم دست من ودامان تو بر درت آوردم عمری التجا ناخوشم درد من درمان تو https://eitaa.com/emame3vom/48145 .
. باز هم رزق عزا را برسان ای‌مادر شد محرم غم ما را برسان ای‌مادر قابلیت بده، بر چشم گناه‌آلوده اشک بر خون‌خدا را برسان ای‌مادر درد‌ما سینه‌زنان دوری از بزم‌عزاست به عزادار دوا را برسان ای‌مادر ای که در چای حسینیه شفا می‌ریزی دفع شر کرونا را برسان ای‌مادر شب‌اول وسط‌حلقه تو مظلوم بکش آتش و سوز‌ و نوا را برسان ای‌مادر بوی پیراهن‌خونین حسینت آمد پیرهن مشکی ما را برسان ای‌مادر گریه‌کن‌های حسینت همه حاجتمندند اربعین، کرببلا را برسان ای‌مادر وسط‌روضه که حرف از عطش مسلم شد ناله‌ی واپسرا را برسان ای‌مادر .
4_5900060964664903661.mp3
5.79M
▪️ میدانم از من گله داری اما بضاعت اندک من همین اشکهایی است که از چشمهایم می بارد، به عشق حسین و به نیت فرجت! ❗️ داستان تشرف پیرزن زائر در مسجد سهله به محضر امام عصر(عج)...
. ای شاه! این غلام که هم‌رنگ موی توست عمری دراز شد که هوادار روی توست یا حلقۀ غلامی‌ات از گوش او مگیر یا دِه نشان،شهیش،که باخلق‌وخوی توست ای آفتابِ مشرقِ «دار السّلامِ» عشق! من،چون سُهیل،چشم امیدم به سوی توست رسواتر از سراب شوم، گر برانی‌ام زیرا‌ که آبروی من، از آبروی توست رویم سیه که هست، تو روزم سیه مخواه مشکن دل مرا که در آن، آرزوی توست شرم حضور، رخصتِ گفتار دل نداد عمری‌ست با خیال تو، در گفت‌وگوی توست از در مران به جُرم سیاهی مرا که من چون شب، چراغ انجمنم، ماه روی توست اشک سپید من، شده تنها گواه من کاین رو‌سیاه، عاشق روی نکوی توست ای چاره‌ساز هر دو جهان! چاره‌اش بساز بی‌چاره‌ای که از سر و جان،چاره‌جوی توست چون نافه بر سیاهی رویم، نظر مکن در قطره‌قطره خونِ دلم، عطر و بوی توست شعر «یتیم» را که چو مویت بلند باد! خودسرگذشت‌عمرمن، ز جست‌وجوی توست «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» .
. رو سیاهی که می‌رسد اینجا عاقبت روسپید خواهد شد سیب می‌بوید و کنار حسین در نهایت شهید خواهد شد هرکه گندم نداشت خوشۀ او هر که خالی‌ترست توشۀ او خرمنش می‌شود پر از برکت کوله‌اش پر امید خواهد شد اُنس با همنشین اثر دارد باید از شیشه عطر بردارد آن گلی که کنار گل باشد مست بویى جدید خواهد شد معجزه کار کوچکی اینجاست از همه نوع آن یکی اینجاست ظاهر آلوده‌ای به دست حسین یوسف زرخرید خواهد شد هرکه چشمش به چشم او افتاد دل به دام ولایت او داد صبح خیمه، شقی اگر بوده ظهر میدان، سعید خواهد شد جون و حرّاند هر دو جانبازش این یکی بنده آن دگر آزاد این یکیشان صدوق خواهد رفت آن یکیشان مفید خواهد شد «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» .
. دید چون شاه شهیدان را غریب داد از کف، «جون»، آرام و شکیب آمد و افکنْد خود بر پای شه بوسه زد بر پای گردون‌سای شه با تضرّع گفت کای عالم‌پناه! چون شود گر بنْگری بر این سیاه؟ این سیه را نیز دِه اذن جهاد تا که آید روسفید اندر معاد شاه فرمودش که ای پاکیزه‌تن! عقد بیعت بر گرفتم از تو، من گفت: عمری بنده‌ات، دلخوش نمود ریزه‌‌خوار خوان احسان تو بود گر چنین روزی ز سختی تن زنم حاش للَّه! سر مبادا بر تنم! عاقبت زآن منبع جود و کرم اذن میدان یافت آن نیکوشِیَم از شرار تیغ او، جمعی کثیر شد گریزان جانب «بئس‌المصیر» تا که از بیداد آن قوم پلید ساغر جام شهادت را چشید شه چو آمد بر سر بالین او گفت: «اللّهمّ! بیّض وجهه» گشت از انفاس شاه دین‌پناه آن سعادت‌مند چون رخشنده‌ماه باز شه بر آسمان آورد رو گفت: «اللّهمّ! طیّب ریحه» «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» .
. تا پیشکش کنم، بجز این سر نداشتم رویم سیاه! تحفۀ بهتر نداشتم در بین عاشقان تو شرمنده‌ام حسین! حتی تنی سفید و معطر نداشتم هر چند ماه می‌شود اینجا فدای تو بگذار جُون جان بدهد پیش پای تو خونم سیاه نیست، ببین سرخ شد زمین بر روی خاک شاخه گلی شد برای تو من بنده‌ات... نه! عاشقِ در بند گیسویت قبلا دو بار کشته مرا چشم و ابرویت در خواب دیده‌ جُون تو را بارها ولی در خواب هم ندیده سرش را به زانویت تنها نه من،... به پای همه بند می‌زنی در پاسخ سلام که لبخند می‌زنی با من صمیمی ‌است همه حرف‌های تو گویی که با برادر و فرزند می‌زنی خوشبخت من که همدم و هم‌صحبتت شدم اول سیاه پوش درِ هیئتت شدم بی ارزشم اگر که رهایت کنم حسین! اکنون که یار تشنگی و غربتت شدم تنها کنار توست که حس می‌کنم منم بنگر فقط به عشق تو شمشیر می‌زنم با تو نشسته‌ام که چو کوه ایستاده‌ام نور تو دیده‌‌ام که چنین گرم و روشنم «حبُّ الحسین»کرده مرا مست مست مست ای وای اگر که تیغ بیفتد به دست مست خود را چو جام می‌شکند تا که نشکند با چشم‌های ساقی اگر عهد بسته مست عشق من و تو زادۀ زهرا! شنیدنی است با یک کلاف هم شده یوسف خریدنی است پیش تو ایستادم و خواندم به زیر لب: خال سیاه بر رخ زیبا چه دیدنی است! هوش از سر بنی اسد امشب پریده است یک قطره عطر سیب به خونم چکیده است جای تعجب است درخشیدنم مگر؟ دستی حسین بر سر و رویم کشیده است «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. کردی قدم رنجه به ویران خوش آمدی بابا حسین جان امشب زدی سر بر یتیمان خوش آمدی بابا حسین جان بابا به قربان سرت کو اصغرت کو اکبرت ای بر همه خوبان سر آمد ماه جمالت خوش در آمد خوش آمدی اما پدر جان چرا عمو با تو نیامد ** دارم در اوج رنج و آلام من شِکوه ها از مردم شام وای از هجوم سنگ از بام از خیزران و مجلس عام ای هستی من ای پدر چشم تو روشن ای پدر از بعد یک عمری عزیزی شد رزق عترت اشک ریزی یک بی مروت خواهرم را می خواست از بهر کنیزی ✍️ 🎤 .👇
. (سلام الله علیها) السلام عليك يا اباعبدالله بابي انت و امي يا حسين ثارالله شبا واسه من بابايي! - عمه جون مي گه لالايي من ميخوندم با صداي – بي صدايي – تو كجايي – تو كجايي تو كجايي كه دلم هواتو كرده هواي لالايي ِ صداتو كرده2 توخبر داري كه دخترت اسيره ؟ خوبه بابا سراغ ازدختر بگيره2 ------ السلام عليك يا اباعبدالله بابي انت و امي يا حسين ثارالله بابا جون منو صدا كن - گوش پاره مو نگا كن بيا امشب دخترت رو – روبرا كن – تو دعا كن - تو دعا كن تو دعا كن كه دعاي تو ميگيره دعا كن كه دخترت امشب بميره2 خسته ام از طعنه و زخم زبونا دوست دارم بيام پيشت ، تو آسمونا2 ------- السلام عليك يا اباعبدالله بابي انت و امي يا حسين ثارالله منكه درداتو ميدونم – چي بگم از دل خونم چيزي ازتنم نمونده – بي نشونم – نيمه جونم - نيمه جونم مي بيني كه لاغرم خيلي ضعيفم سلسله كجا و دستاي لطيفم 2 دشمنت منو رو خاك كشونده بابا جاي سالمي برام نمونده بابا2 السلام عليك يا اباعبدالله بابي انت و امي يا حسين ثارالله ✍️حسین رحمانی 🎤 .👇