eitaa logo
امام حسین ع
18.8هزار دنبال‌کننده
398 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. باز هم رزق عزا را برسان ای‌مادر شد محرم غم ما را برسان ای‌مادر قابلیت بده، بر چشم گناه‌آلوده اشک بر خون‌خدا را برسان ای‌مادر درد‌ما سینه‌زنان دوری از بزم‌عزاست به عزادار دوا را برسان ای‌مادر ای که در چای حسینیه شفا می‌ریزی دفع شر کرونا را برسان ای‌مادر شب‌اول وسط‌حلقه تو مظلوم بکش آتش و سوز‌ و نوا را برسان ای‌مادر بوی پیراهن‌خونین حسینت آمد پیرهن مشکی ما را برسان ای‌مادر گریه‌کن‌های حسینت همه حاجتمندند اربعین، کرببلا را برسان ای‌مادر وسط‌روضه که حرف از عطش مسلم شد ناله‌ی واپسرا را برسان ای‌مادر .
4_5900060964664903661.mp3
5.79M
▪️ میدانم از من گله داری اما بضاعت اندک من همین اشکهایی است که از چشمهایم می بارد، به عشق حسین و به نیت فرجت! ❗️ داستان تشرف پیرزن زائر در مسجد سهله به محضر امام عصر(عج)...
. ای شاه! این غلام که هم‌رنگ موی توست عمری دراز شد که هوادار روی توست یا حلقۀ غلامی‌ات از گوش او مگیر یا دِه نشان،شهیش،که باخلق‌وخوی توست ای آفتابِ مشرقِ «دار السّلامِ» عشق! من،چون سُهیل،چشم امیدم به سوی توست رسواتر از سراب شوم، گر برانی‌ام زیرا‌ که آبروی من، از آبروی توست رویم سیه که هست، تو روزم سیه مخواه مشکن دل مرا که در آن، آرزوی توست شرم حضور، رخصتِ گفتار دل نداد عمری‌ست با خیال تو، در گفت‌وگوی توست از در مران به جُرم سیاهی مرا که من چون شب، چراغ انجمنم، ماه روی توست اشک سپید من، شده تنها گواه من کاین رو‌سیاه، عاشق روی نکوی توست ای چاره‌ساز هر دو جهان! چاره‌اش بساز بی‌چاره‌ای که از سر و جان،چاره‌جوی توست چون نافه بر سیاهی رویم، نظر مکن در قطره‌قطره خونِ دلم، عطر و بوی توست شعر «یتیم» را که چو مویت بلند باد! خودسرگذشت‌عمرمن، ز جست‌وجوی توست «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» .
. رو سیاهی که می‌رسد اینجا عاقبت روسپید خواهد شد سیب می‌بوید و کنار حسین در نهایت شهید خواهد شد هرکه گندم نداشت خوشۀ او هر که خالی‌ترست توشۀ او خرمنش می‌شود پر از برکت کوله‌اش پر امید خواهد شد اُنس با همنشین اثر دارد باید از شیشه عطر بردارد آن گلی که کنار گل باشد مست بویى جدید خواهد شد معجزه کار کوچکی اینجاست از همه نوع آن یکی اینجاست ظاهر آلوده‌ای به دست حسین یوسف زرخرید خواهد شد هرکه چشمش به چشم او افتاد دل به دام ولایت او داد صبح خیمه، شقی اگر بوده ظهر میدان، سعید خواهد شد جون و حرّاند هر دو جانبازش این یکی بنده آن دگر آزاد این یکیشان صدوق خواهد رفت آن یکیشان مفید خواهد شد «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» .
. دید چون شاه شهیدان را غریب داد از کف، «جون»، آرام و شکیب آمد و افکنْد خود بر پای شه بوسه زد بر پای گردون‌سای شه با تضرّع گفت کای عالم‌پناه! چون شود گر بنْگری بر این سیاه؟ این سیه را نیز دِه اذن جهاد تا که آید روسفید اندر معاد شاه فرمودش که ای پاکیزه‌تن! عقد بیعت بر گرفتم از تو، من گفت: عمری بنده‌ات، دلخوش نمود ریزه‌‌خوار خوان احسان تو بود گر چنین روزی ز سختی تن زنم حاش للَّه! سر مبادا بر تنم! عاقبت زآن منبع جود و کرم اذن میدان یافت آن نیکوشِیَم از شرار تیغ او، جمعی کثیر شد گریزان جانب «بئس‌المصیر» تا که از بیداد آن قوم پلید ساغر جام شهادت را چشید شه چو آمد بر سر بالین او گفت: «اللّهمّ! بیّض وجهه» گشت از انفاس شاه دین‌پناه آن سعادت‌مند چون رخشنده‌ماه باز شه بر آسمان آورد رو گفت: «اللّهمّ! طیّب ریحه» «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» .
. تا پیشکش کنم، بجز این سر نداشتم رویم سیاه! تحفۀ بهتر نداشتم در بین عاشقان تو شرمنده‌ام حسین! حتی تنی سفید و معطر نداشتم هر چند ماه می‌شود اینجا فدای تو بگذار جُون جان بدهد پیش پای تو خونم سیاه نیست، ببین سرخ شد زمین بر روی خاک شاخه گلی شد برای تو من بنده‌ات... نه! عاشقِ در بند گیسویت قبلا دو بار کشته مرا چشم و ابرویت در خواب دیده‌ جُون تو را بارها ولی در خواب هم ندیده سرش را به زانویت تنها نه من،... به پای همه بند می‌زنی در پاسخ سلام که لبخند می‌زنی با من صمیمی ‌است همه حرف‌های تو گویی که با برادر و فرزند می‌زنی خوشبخت من که همدم و هم‌صحبتت شدم اول سیاه پوش درِ هیئتت شدم بی ارزشم اگر که رهایت کنم حسین! اکنون که یار تشنگی و غربتت شدم تنها کنار توست که حس می‌کنم منم بنگر فقط به عشق تو شمشیر می‌زنم با تو نشسته‌ام که چو کوه ایستاده‌ام نور تو دیده‌‌ام که چنین گرم و روشنم «حبُّ الحسین»کرده مرا مست مست مست ای وای اگر که تیغ بیفتد به دست مست خود را چو جام می‌شکند تا که نشکند با چشم‌های ساقی اگر عهد بسته مست عشق من و تو زادۀ زهرا! شنیدنی است با یک کلاف هم شده یوسف خریدنی است پیش تو ایستادم و خواندم به زیر لب: خال سیاه بر رخ زیبا چه دیدنی است! هوش از سر بنی اسد امشب پریده است یک قطره عطر سیب به خونم چکیده است جای تعجب است درخشیدنم مگر؟ دستی حسین بر سر و رویم کشیده است «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. کردی قدم رنجه به ویران خوش آمدی بابا حسین جان امشب زدی سر بر یتیمان خوش آمدی بابا حسین جان بابا به قربان سرت کو اصغرت کو اکبرت ای بر همه خوبان سر آمد ماه جمالت خوش در آمد خوش آمدی اما پدر جان چرا عمو با تو نیامد ** دارم در اوج رنج و آلام من شِکوه ها از مردم شام وای از هجوم سنگ از بام از خیزران و مجلس عام ای هستی من ای پدر چشم تو روشن ای پدر از بعد یک عمری عزیزی شد رزق عترت اشک ریزی یک بی مروت خواهرم را می خواست از بهر کنیزی ✍️ 🎤 .👇
. (سلام الله علیها) السلام عليك يا اباعبدالله بابي انت و امي يا حسين ثارالله شبا واسه من بابايي! - عمه جون مي گه لالايي من ميخوندم با صداي – بي صدايي – تو كجايي – تو كجايي تو كجايي كه دلم هواتو كرده هواي لالايي ِ صداتو كرده2 توخبر داري كه دخترت اسيره ؟ خوبه بابا سراغ ازدختر بگيره2 ------ السلام عليك يا اباعبدالله بابي انت و امي يا حسين ثارالله بابا جون منو صدا كن - گوش پاره مو نگا كن بيا امشب دخترت رو – روبرا كن – تو دعا كن - تو دعا كن تو دعا كن كه دعاي تو ميگيره دعا كن كه دخترت امشب بميره2 خسته ام از طعنه و زخم زبونا دوست دارم بيام پيشت ، تو آسمونا2 ------- السلام عليك يا اباعبدالله بابي انت و امي يا حسين ثارالله منكه درداتو ميدونم – چي بگم از دل خونم چيزي ازتنم نمونده – بي نشونم – نيمه جونم - نيمه جونم مي بيني كه لاغرم خيلي ضعيفم سلسله كجا و دستاي لطيفم 2 دشمنت منو رو خاك كشونده بابا جاي سالمي برام نمونده بابا2 السلام عليك يا اباعبدالله بابي انت و امي يا حسين ثارالله ✍️حسین رحمانی 🎤 .👇
. نوحۀ ايستاده (سلام الله علیها) اشکهایش گله ، دارد از سلسله۲ مثل زهرا شـده ، بین این قافله گرچه با قلب بی تاب و مجروحش اسیرست کنج ویران می کَنَد سیـل اشک سه ساله کـاخ ظلمـت را ز بنیـان اَبتا یا حسین یابن زهرا پر کشیده دلش ، با صدای حسین۲ تا بلندای نی ، در هوای حسین روز و شب چشم او در طواف روی بابا سوی نیزه دل او غرق خون گشته همچون موی بابا روی نیزه اَبتا یا حسین یابن زهرا ----- صبح وصل آمد و ، شب هجران گذشت۲ می وزد عطر سیب ، امشب از بین طشت آرزویـی به جـز دیـدن بابای لـب تشنـه نـدارد از سر غرق خون بوسه ای می گیرد و جان می سپارد اَبتا یا حسین یابن زهرا ✍️یوسف رحیمی 🎤
. (سلام الله علیها) ای عطر یاس و ریحانۀ ما خوش آمدی به ویرانۀ ما ای به زهرا نوردیده حرمتت را کی دریده؟ ده جوابم را پدر جان کی گلویت را بریده؟ یا ابتا یا ابتا ** ای شده در راه حق قربانی با سرت آمدی به مهمانی پس پدرجان پیکرت کو جسم چون گل پرپرت کو ساقی آب آورت کو اصغرت کو اکبرت کو یا ابتا یا ابتا ----- این چهل منزل از ظلم و کینه شدم شبیه یاس مدینه بعد تو ماه یگانه لحظه لحظه بی بهانه ناز من را می‌خریدند دشمنان با تازیانه یا ابتا یا ابتا ✍️ 🎤 .👇
. (علیه السلام) جونم فداته،نجف بهشت قلب این سینه زناته یا علی مولا،دل شکسته ام اسیر و مبتلاته علی علی جان،نوای آسمونی ِ خوبای عالَم شبای قدره،با داغ تو برای ما مثل محرّم یه شبی هم ایشالا ما،با غم و سوز دیرینه توی ایوون طلای تو،میزنیم بر سر و سینه علی مولا علی مولا علی مولا علی مولا... امام دلها،پیرو ِ تو باید که باشه اهل تقوی با ذکرت آقا،میفته تو دلای ما شور تولّا از کرم تو،مِسِ وجود ِ ما با یا حسین طلا شد دل حزینم،هوایی ِ زیارت کرببلا شد به غم نور عین تو،ما شدیم مبتلا آقا دعا کن روزی ِ ما شه،اربعین کربلا آقا گل زهرا حسین مولا...4 ✍️ 🎤 .👇
Seyed Javad Zaker - Ye Refigh Daram Ke (128).mp3
5.1M
🎤🎤🎤 یه رفیق دارم که نامش حسینه خوش آن دل که دلارامش حسینه از آن روزی که نامش را شنیدم بلای عشق او با جان خریدم دل من ماهیه دریای عشقه وجودم آهوی صحرای عشقه دل دیوونه خاطرخواهه او شد اسیر زلف و روی ماه او شد ندونم مومنم یا کافر هستم هر چی هستم حسین را می پرستم بیا پا بر سر هستی گذاریم دل و دین در ره مستی گذاریم خوشا آن صیدی که صیادش حسینه به دام افتاده فریادش حسینه نمی دونم چه در پیمانه کرده که مرا مست و دیوانه کرده دلارامی که ما را نور عین است حسین است و حسین است دل ما وحشیه آرام نمیشه تا حسین نبینه آرام نمیشه اگه پیش خدا باشم همیشه دل من بی حسین راضی نمی شه منم مجنون و لیلایم حسینه خوش ان دنیا و عقبایم حسینه کسی قدر حسین عاشق نداره براش از چشم هستی خون می باره اسیر چشم و ابروی حسینم سگ عوعو کنه کوی حسینم مزن بر دل ز نوک غم ز تیرم که پیش چشم بیمارت بمیرم قدح پر کن مرا در دولت عشق زکاتم ده که مسکین و فقیرم اگر آید هزاران یوسف از راه حسین بن علی همتا نداره من به زینب عمری خورده ام سوگند گر بگویی بمیرم من میمیرم بدین علت تماشایی است و محشر علم دست علمدار حسین است خدا مدیون چشمات ابالفضل دل من به زیر پات ابالفضل فقط به عشق بی بی با درد و غم می سازم بین همه دلبرا به رقیه می نازم ذکرم تا روز محشر شد لعن بر امیه فخرم بود در عالم هستم سگ رقیه شدم سگ رقیه ببینید ایهالناس عوعو کنم همیشه به عشق عباس تکیه مکن به مردم که صاحبت حسینه عباس و گفته با من آقات فقط حسینه
زمینه السلام علی من نحره منحور.mp3
21.15M
السلام علی من نحره منحور با نوای: کربلایی السلام علی من نحره منحور السلام علی من صدره …. عده ای میزنن با نیزه از نزدیک عده ای تو را با سنگ میزنن از دور حمله تند خنجر کند چه بلایی به سر رگات آورده زیر دشنه رفتی تشنه پاشو که فاطمه آب برات آورده پنجه بر پیروهنت زدن ضربه پا به تنت زدن وقتی زهرا رو صدا زدی نیزه رو تو دهنت زدن وای حسین **** السلام علیک ایهالعطشان پیش چشمای لشکر بین خون غلطان کاش یه چادری داشتم رو تو مینداختم تا نباشه تو آفتاب پیکرت عریان بین گودال رفتی از حال توی پهلوت یه نفر نیزه فرو کرد بی مروت از لجاجت با لگد هاش بدنت رو پشت و رو کرد با پاهاش روی تنت میگشت دست به دست پیروهنت میگشت دسته رجاله ها مدام دور تا دور بدنت میگشت وای حسین **** جای یوسف زهرا خاک صحرا نیست حق تو که عزیزی ضربه پا نیست اونقدر توی گودال تیغ و شمشیره من میخوام که بشینم پیش تو جا نیست سر تا پات زخم جا به جا زخم بگو خواهرت کدوماشو ببنده روی خاکا میکشی پا داری جون میکنی و سنان میخنده آروم آروم یه نفر رسید خیلی با حوصله سر برید تقصیر بوسه زینبه ذبح تو این همه طول کشید وای حسین .
. |⇦•به هم خورده وضعم ... سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم به نفس کربلایی حسینِ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● بابایی .. به هم خورده وضعم پریشونمُ سوخته موهام منو مسخره کردنم از بس که کهنه ست لباسام واویلا … منو میزدن بی بهونه بابایی .. روی صورتم رد خونِ بابایی .. تو این مدتی که نبودی می خوردم به جایِ غذا تازیونه بابایی .. بابایی .. فضایِ خرابه برایِ رقیه ت عذابه یه گوشه زمین گیرم و گریه هام بی جوابه واویلا … بابایی .. تموم تنم زخمیِ زیر چشمام کبوده اینا یادگاری از اون کوچه هایِ یهوده واویلا … شکستن تو بازار سرم رو بابایی لگد می زدن پیکرم رو بابایی همونی که گوشواره مو کندُ با خنده می گفت کشید از سرم معجرم رو بابایی ز خانه ها همه بوی طعام می آید ولی به جان تو بابا گرسنه خوابیدم .. حسین …. ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
Sibsorkhi_Babolharam_net_shab3.mp3
4.17M
|⇦•به هم خورده وضعم ... و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم 99 به نفس کربلایی حسینِ سیب سرخی
. |⇦•تو قرار منی، تو نگار منی.. و توسل به حضرت سید الشهدا علیه السلام ویژه ماه محرم به نفس سید رضا نریمانی ●•┄༻↷◈↶༺┄•● تو قرار منی، تو نگار منی به مدار تو من می گردم ای مسیر نجات، ای دلیل حیات پُرِ زخمی و من پُر دردم در عمر کوتاهم دلتنگ یک ماهم ای عشق دیرینم تلخیِّ سالم را حل کرده، این شب ها ای اسمِ شیرینم یاری کن مرا، دستم را بگیر ای نِعمَ النصیر، ای نِعم الأمیر من از این قفس بریدم به هوایِ تو پریدم آبروی من، گریه پای تو آرزوی من کربلای تو «اربابم حسین، اربابم حسین» به تو و عَلَمت، به هوایِ غمت من به روضه‌ی تو، محتاجم افتخارِ من است، اعتبار من است شال نوکریَم شد تاجم کربلا، پرواز و کربلا، آغاز و کربلا، پایان است عشق تو، میزان و عشق تو، ایمان و عشق تو، طوفان است کربلای تو، خاک مادریست خاک تو شدن، رسم نوکریست من بریده از زمینم پر زدم مگر ببینم بین قتلگاه اوج روضه را در پای فرات، موج روضه را «اربابم حسین اربابم حسین» بعد عمری اگر، شده وقت سفر روضه‌ی کوچکی، میگیرم دم مرگم آقا، با دلی بی قرار پای روضه‌ی تو می میرم روزی این، پرچم ها این شور و، ماتم ها دستم را، می گیرد  نوکر اربابش را  آخرین لحظه ها می بیند، می میرد سرباز توام، آقای غریب خون خواه توام، ای شَیبُ الخَضیب منم و دریغ و حسرت نرسد اگر شهادت ذکر یا حسین، از عمق گلو در دریای خون، می گیرم وضو «اربابم حسین اربابم حسین» ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
Narimani.Moharam99_Babolharam_net_7.mp3
2.53M
|⇦•تو قرار منی، تو نگار منی.. و توسل به حضرت سید الشهدا علیه السلام ویژه ماه محرم به نفس سید رضا نریمانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. مُخمّس ویرانه پایِ روضه‌یِ دردانه‌ای نشست پهلوشکسته‌ای دلِ ویرانه را شکست با هِق‌هِقَش دو دَستِ اَهالیِ فتنه بست مانند عمّه عالِمه‌یِ بی معلّمه‌َست باور کنید بانویِ ویرانه فاطمه‌َست گنجینه است سینه‌یِ این طفلِ نیمه‌جان کی دیده یک سه‌ساله شود پیر و قدکمان دندانِ شیری‌اش زِ چه اُفتاده از دهان بر گونه‌هایِ طفل و پدر ردِّ خیزران گویا شکسته پهلویِ ویرانه فاطمه‌َست اللّه‌اکبر از نفسِ تنگ و قلبِ سنگ پایانِ جنگِ کوفه و آغازِ کارِ چَنگ یادت می‌آید اِی پدر آن هدیه‌یِ قشنگ با خونِ لاله‌هایِ دو گوشم گرفت رنگ محزونِ زخمِ اَبروی ویرانه فاطمه‌ست آنها که حُرمتِ حَرمِ ما شکسته‌اند پایِ سرِ شکسته سرم را شکسته‌اند دندان و پهلویِ من و بابا شکسته‌اند با طعنه قلبِ دختر مولا شکسته‌اند طفلی که آمده سویِ ویرانه فاطمه‌َست بر رویِ دست و‌پایِ من و عمّه‌جان طناب زخمِ زبان و قهقهه‌ها قاتلِ رباب با تازیانه از سرِ دختر پریده خواب بستند چشمِ من وسطِ مجلسِ شراب... زینب به فکر بانویِ ویرانه فاطمه‌َست با سر رسیده‌ای تو که پَر دربیاورم نازل شدی که سوره‌یِ کوثر بیاورم آمد نِدای حق که چه گوهر بیاورم گفتم حجاب گفت که معجر بیاورم ندبه نوایِ دلجویِ ویرانه فاطمه‌َست 📃۱۴۰۰/۵/۱۸ سلام_الله_علیها .