eitaa logo
امام حسین ع
18.3هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. (ع) همسر بی وفا داده زهر جفا پاره پاره جگر شده ام ای خدا من غریبم غریب گرچه غیروفا همسرازمن ندید آخراززهرکین جگرم را درید من غریبم غریب سوختم ازعطش بررویم بسته در میکندهلهله همسربد سیر من غریبم غریب جگرم شدکباب هرچه گویم من آب کل کشددربرم تاکشم من عذاب من غریبم غریب ناله هامی زنم دست وپامیزنم فاطمه مادرم را صدا میزنم من غریبم غریب دربهارشباب همچو گل پرپرم شدجوان مرگیم ارث ازمادرم من غریبم غریب بعد جان دادنم همسربی مرام جسم زارم سه روز می نهدروی بام من غریبم غریب (عبدالحسین محبی)✍ .
. (ع) من مظهر جود خدا جوادم از زهر همسر از نفس فتادم بجان زدشراره جگرپاره پاره آتش گرفتم مادرمن بیاسرم بنه بدامن واویلنا آه وواویلا۴بار زهرستم شعله زده بجانم سوزانده است تامغزاستخوانم هرچه گویم آب آب دل من شدکباب نه میدهدیک جرعه آبم کف میزند کند کبابم واویلتا کف میزند این یاربی وفایم کل میکشدتانشنودصدایم ناله هازنم من دست وپازنم من ز اجداد خودمن ارث بردم عطشان جوان من جان سپردم واویلتا مظلومم وشدخانه قتله گاهم من جاندهم قاتل کند نگاهم زندشعله بردل خنده های قاتل هادی بیاچشم انتظارم جزتوکسی یاورندارم واویلتا هادی بیا نظر بحال من کن مردم بده غسلم مراکفن کن ببین من غریبم اجل شدطبیبم شدم سوی مادرروانه ماند تنم بر بام خانه واویلتا... (عبدالحسین محبی)✍ .
. باز گشت از حریم رضوی علیه السلام ------------- خسته ی راه آمدم خُرم از آن می روم لطف رضا دیده ام لاله فشان می روم تربت مولا رضا جنت اعلای ماست من که بهشتی شدم ، گر ز جنان می روم بس که دمد بوی عشق از حرم با صفاش پیر رسیدم ولی مثل جوان می روم ظهر ز تهران روان جانب مشهد شدم وقت اذان آمدم ، وقت اذان می روم جانب سلطان عشق آمده ام غرق غم ناله کنان آمدم ، خنده کنان می روم من که طلب می کنم زائر مولا شوم باز به مشهد روم ، گر چه روان می روم آمده ام خسته جان ، رفته ام آسوده دل باز چنین آمدم باز چنان می روم دست تهی آمدم نزد امام رئوف از کرمش بر دلم مانده نشان می روم فرق ندارد بدان مُلک جهان مُلک اوست من ز حریمش کران تا به کران می روم «یاسرم» و با شعف مهر امامم به دل نام رضایم کنون ورد زبان می روم ** «یاسر»✍ .
. در کنار کعبه چکد از دیده ی من اشک فزون زائر بیت خدا شدم کنون می برم نام خدای لایزال می رود آه دل از سینه برون ای خدا ببین که بنده ات رسید آمده خسته دل از راه بعید ای خدا زائر دلخسته منم بنده ی خسته و بشکسته منم آن که با جرم و گناهان زیاد بین خوبان تو بنشسته منم ای پذیرای من غرق گناه بنده ای سوی تو آورده پناه ای خدا غرق محن آمده ام خارم و سوی چمن آمده ام من که خود نامده ام در حرمت دعوتم کردی و من آمده ام شاکرم ، آن که مرا خوانده تویی بر دلم نور بر افشانده تویی ای خدا این تو و این بنده ی تو این تو و عبد سرافکنده ی تو مُحرم کوی تو گردیده ببین بنده ی مجرم و شرمنده ی تو ای که هستی تو کریم و تو غفور آمده بنده ی تو از ره دور ای خدا این من و پیمانه ی تو شده جانم همه پروانه ی تو کرمی کن ، که به امید کرم سائلی آمده در خانه ی تو برده دل از من تنها یک سو کعبه و مروه و مسعا یک سو من به لطف و کرمت آمده ام به طواف حرمت آمده ام صاحب جود و علمدار سخا در پناه عَلَمت آمده ام ای که در خانه تو راهم دادی خسته بودم که پناهم دادی ** «یاسر» ................ ... 🌹بند ۱ از طواف کعبه آیی ، از ضیافت خدایی حج تو مقبول باشد ، حاجی سعی و صفایی به درگاه خدا / دلت گشت مبتلا دعا کردی رویم / نجف، کرببلا ( علی مولا علی ، علی مولا علی ) ۲ 🌹 بند ۲ از سفر برگشته ای و جسم و روحت منجلی شد ذکر روی لب هایت یا محمد یا علی شد ۲ به نام و یادتان / دلم آبادتان شود جانم فدا / همه اجدادتان ( علی مولا علی ، علی مولا علی ) ۲ 🌹بند ۳ تا نفس در سینه دارم به خدا حیدریم من شیعه ای از شیعه های مکتب جعفریم من نیازم روی او / نمازم سوی او در این عالم بوَد / بهشتم کوی او ( علی مولا علی ، علی مولا علی ) ۲ 🌹بند ۴ ای خدا با حبِّ حیدر دلا رو غرق شعف کن روزی ما را به زودی صحن مولا در نجف کن شویم مهمان او / کنار خوان او دلا پر می زند / برا ایوان او ( علی مولا علی ، علی مولا علی ) ۲ 🌹بند ۵ بار دیگر تو دعا کن ، حاجت قلبم روا کن یا علی ای شاه مردان، گره از کارم تو وا کن فدای تو منم / گدای تو منم غلام و روسیه / برای تو منم ( علی مولا علی ، علی مولا علی ) ۲ ✍ .
. |⇦•شَمَمتُ ریحَکَ مِن مَرقدِک... و توسل به حضرت جوادالائمه علیه السلام به نفسحاج امیر ●━━━━━━─────── شَمَمتُ ریحَکَ مِن مَرقدِک، فَجَنَّ مَشامی *بوی تو را از مرقدت استشمام کردم، مشامم دیوانه شد* شَمَمتُ ریحَکَ مِن مرقدِک، فَجَنَّ مشامی به کاظمین رسیدم برای عرض سلامی تو آن همیشه امامی، من آن همیشه غلامم من آن همیشه غلامم، تو آن همیشه امامی مرا خیال نمازت شبی کشید به رؤیا عجب رکوع و سجودی، عجب قعود و قیامی چه اشتراک قشنگی‌ست، بین طوس و مزارت که از تو و پدرت هست در دو صحن مقامی نوشته اند به باب الرضا تمامیِ جُودی نوشته اند به باب المراد جُودِ تمامی شبی ز بخت بلندم به خانه‌ی تو رسیدم چه سفره دارِ کریمی، چه سفره ای چه طعامی سوال داشتم از غربتت، زمان به عقب رفت نگاه بود جوابت، نه حرفی و نه کلامی *یه روز علی اومد کنارِ بسترِ فاطمه، صدا زد:...* "داغت که با سکوت سبک تر نمی شود حرفی بزن جواب که با سر نمی شود *این آقایی که اومدیم براش ناله بزنیم، جوان کشتنش، مادرش رو هم جوان کشتن، برایِ جوان باید بلند بلند گریه کرد... داغت که با سکوت سبک تر نمی شود حرفی بزن جواب که با سر نمی شود تعریف کن از اولِ تنهایی ات بگو از هیچ کس برای تو پیمبر نمی شود! در بسترت به چشم من انگار زینبی ست آدم سه ماهه این همه لاغر نمی شود ــــــــــــــــــ سوال داشتم از غربتت، زمان به عقب رفت نگاه بود جوابت، نه حرفی و نه کلامی عجب فرازِ عجیبی، عجب غروبِ غریبی پس از سه روز هنوز آفتاب، بر لبِ بامی! تنت میان خرابه، دلت کجاست بمیرم کنارِ حضرت سجاد در خرابه‌ی شامی شاعر ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
14000419e-kermanshahi-roze.mp3
2.42M
|⇦•شَمَمتُ ریحَکَ مِن مَرقدِک... و توسل به حضرت جوادالائمه علیه السلام به نفسحاج امیر کرمانشاهی
. |⇦•ما را هر آنچه حضرت استاد... به نفس حاج امیر کرمانشاهی ●━━━━━━─────── ما را هر آنچه حضرت استاد یاد داد یک گوشه چشم کودک سلطان به باد داد جایی برای عرضه ی حاجت نداشتیم ما را پناه گوشه ی باب الجواد داد دستش به کم نمی رود و کم نمی دهد کم خواستیم حاجت خود را ، زیاد داد *اومد دَرِ خونه ی جوادالائمه، دید صفِ عظیمی بستن، خیلی شلوغِ، تو دلش این بود برم از آقام پیراهنش رو به یادگار بگیرم، اومد دید اینقدر شلوغِ، با خودش گفت: برم وقت آقام رو نگیرم. ادب کرد برگشت، بعد از چند روزی شخصی اومد پیشش، سلام و عرض سلام، گفت: من فرستاده ی جوادالائمه هستم، حضرت هدیه ای دادن براتون بیارم، گفت: من کجا، جوادالائمه کجا؟ گفت: بله این هدیه تقدیمِ شما، بقچه رو باز کرد دید دوتا پیراهنِ، یادش اومد... آقا پیام داده بودن: تو تویِ دلت بود یه پیراهن از من بگیری، این یه پیراهن رو تبرکی تنت کن، اما چون ادب کردی، این پیراهنِ دیگه رو هم وقتی خواستن تویِ قبر بذارنت، با این پیراهن تویِ قبر بذارنت... بعضی ها هی زیر لب میگن: حسین....، چرا میگی: حسین؟...* من خودم شاهدم انگشتری اش را بردند از تنش ارثیه ی مادری اش را را بردند ــــــــــــــــــ دستش به کم نمی رود و کم نمی دهد کم خواستیم حاجت خود را ، زیاد داد بیهوده تا غروب پیِ کسب روزی ام رزق مرا جواد همان بامداد داد سلطانِ طوس، با قسمِ یا اَبَالجَواد هر حاجتی که پیش از این ها نداد؛ داد از کربلا، فضلیت مشهد فزون تر است این را جواد یادِ من بی سواد داد *امام رضا دید امام جواد یه گوشه نشسته،هی دستش رو میکشه رویِ خاک، هی خاکا رو برمیداره، هی میریزه، کلافه است، آروم و قرار نداره...امام رضا اومد گفت: چی شده عزیزِ دلم!؟ گفت: بابا نمی دونم، یهو یادِ مادرم فاطمه افتادم...* در چشم او چه بود که با یاد مادرش اَبروی او به عاشق حکم جهاد داد *یا جوادالائمه! فقط شنیده بودی به مادرت بی حرمتی کردن بهم ریخته بودی....اما...* یا رب نسیب هیچ غریبی دگر مکن درد و غمی که گیسوی حَسَن را سپید کرد با صد هزار امید حامیِ مادر شدم ولی دستِ عدو امیدِ مرا نا امید کرد ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
14000419-kermanshahi-roze2.mp3
2.01M
|⇦•ما را هر آنچه حضرت استاد... و توسل به حضرت جوادالائمه علیه السلام به نفسحاج امیر کرمانشاهی
. |⇦•مرهم حریف زخم زبان ها... به نفس حاج امیر کرمانشاهی ●━━━━━━─────── مرهم حریف زخم زبان ها نمی شود *هیچ زخمی بدتر از زخمِ زبان نیست، کربلا هر جسارتی که خواستن به بدن کردن، همه جسارت ها یه طرف، بی ادب اومد تویِ گودال، یه حرفی زد، جگرِ حسین رو پاره پاره کرد، گفت: تو که میگفتی بابات ساقیِ کوثرِ؟ چرا هی داری داد میزنی:" يَا قَوْمِ!ِ اِسْقُونِي شَرْبَةً مِنَ الْمَاءِ" خوب بگو بابات برات آب بیاره...* مرهم حریف زخم زبان ها نمی شود آری جگر که سوخت مداوا نمی شود این قدر پیش پای کنیزان به خود مپیچ با دست و پا زدن گره ات وا نمی شود *جوادالائمه هی تویِ حجره دست و پا میزد، یه عده کنیز پشتِ در کِل میکشیدن، هلهله میکردن، پایکوبی میکردن..." صَلَّى اللَّهُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّه" این اولین بار نبود یه آقا دست و پا بزنه یه عده کِل بکِشن، اولین بار کربلا، یه آقا تو گودال دست و پا میزد، یه عده کف میزدن، هلهله میکردن...اما ...* خاکِ این حُجره کُجا و تَهِ گودال کُجا به تَنَم نِیزِه نَخُورده است، جُدا نیست سَرَم *اینجا جوادالائمه هی میگفت:آب!آب!... یه کنیزی رفت برا آقا یه ظرف آب آوُرد، دلش سوخت" اَهل روضه! بگم همه داد بزنید، این شبا میخواهیم برات مُحرم بگیریم" آب آوَرد زَنى ، یادِ هِلال اُفتادم کَربَلا آن به آن میگُذَرَد از نَظَرَم *عطش وقتی زیاد میشه، بدن وَرَم میکنه، ساربان اومد توی گودال دید عبا رو بُردن، عمامه رو بردن، کلاه خود رو بردن، یه نگاه کرد دید انگشتر هست، اومد جلو هرکار کرد دید از انگشت بیرون نمیآد، آخه بدن وَرَم کرده، خنجر رو درآوُرد.... من گریز آخرِ روضه ام کربلا نیست،کربلا دست وَرَم کرده بود، اما مدینه هم دیدن علی دست به دیوارگذاشته، شروع کرد بلند بلند گریه کردن، اسماء اومد جلو، آقا! چرا اینجوری داد میزنید؟ فرمود: اسماء! دست از دلم بردار، دستم رسید به بازویِ وَرَم کرده ی فاطمه...* ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
14000419-kermanshahi-roze3.mp3
1.93M
|⇦•مرهم حریف زخم زبان ها... و توسل به حضرت جوادالائمه علیه السلام به نفسحاج امیر کرمانشاهی
. |⇦•جَدِّ مارو کشتن، بینِ دو نهرِ آب... و توسل به حضرت جوادالائمه علیه السلام به نفس حاج ●━━━━━━─────── جَدِّ مارو کشتن، بینِ دو نهرِ آب بیچاره زینب و بیچاره تر رباب رویِ خاکا دست و پا میزد مادرش رو هی صدا میزد راهِ نفسش گرفته بود تازه یکی با عصا میزد صدایِ صوت و کف، اومد از هر طرف پیشِ چشمِ زینب، سر تا رو نیزه رفت کاش یکی جلوش رو می گرفت حرمله ی خیر ندیده رو به صورتِ دختر بچه ها چه جوری میزد کشیده رو آتیش و خیمه ها، غارت و معجرا چشمِ عباس روشن، دست و گشواره ها زینب و چقدر کتک زدن مردا تویِ خیمه اومدن ــــــــــــــــــ روضه اش این سوی میدان گریه های زینبُ روضه اش آن سوی میدان قابل توضیح نیست هرکه با هرچه که دستش بود او را زجر داد قتلِ صبرِ صیدِ بی جان قابل توضیح نیست بانویی که بود عنانِ مَرکبش دستِ حسین رفتنش با نیزه داران قابلِ توضیح نیست * بی بی زینب رویِ خاک نشست کنارِ این بدنِ بی سر، با این دست این بدن رو گرفت، این بدن که پیراهن نداره، با التماس صدا زد:...* خیز و نگذار که ما را به اسیری ببرن من که از راهیِ بازار شدن بیزارم ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
14000419-kermanshahi-roze4.mp3
2.06M
|⇦•جَدِّ مارو کشتن، بینِ دو نهرِ آب... و توسل به حضرت جوادالائمه علیه السلام به نفسحاج امیر کرمانشاهی
. عليه السلام . دوم ذیحجه سال ۲۲۰هجری قمری مقارن با هشتم آذر سال ۲۱۴هجری شمسی پیکر مطهر امام جواد علیه السلام توسط امام هادی علیه السلام و شیعیان به دفن گردید. حضرت جوادالائمه علیهم السلام در سن ۲۵سالگى به دستور ملعون و تحریک لعین و به دست مسموم و روی خاک حجره تنها وغریب شهید گشتند. اثبات الوصیة ص۲۷۷ ام الفضل ملعونه دستورداد که غلامان بدن مطهر حضرت را به روی پشت بام خانه ببرند و پیکر مبارک را تا سه روز روی خانه زیر آفتاب گذاشت. کبوترهای زیادی آمدند وبالهای خود را باز کردند تا آفتاب جسم مقدس حضرت را اذیت نکند. نیز در این سه روز برای جویا شدن احوال امام به درب خانه حضرت می آمدند. اما ام الفضل نانجیب اجازه نمیداد کسی وارد خانه شود و آنان را پراکنده میکرد. تا اینکه سه روز بعد ازشهادت یعنی در روز دوم ذیحجه، رفت به بالای پشت بام وجسم پاک حجت خدا عليهم السلام را از روی پشت بام به زمین انداخت وشیعیان بدن مقدس امام را دروسط پیدا کردند. صدای وا اماما بلند شد، اول وآخر کوچه را بستند ونگذاشتند دیگر شود. جسم مبارک را از روی زمین برداشته وبا احترام برای وتدفین بردند. امام هادی علیه السلام بدن پدرشان راغسل وکفن نمودند ونماز خواندند و در روزدوم ذیحجه به همراه شیعیان پیکر مبارک حضرت رادر کنار قبرمطهر جدشان حضرت موسی بن جعفرعلیهماالسلام دفن کردند. ثمرات الاعواد کبریت احمر فی شرایط المنبر چندی نگذشت که ام الفضل خبیثه به جزام وبلایی که علیه السلام وعده داده بودند دچار شد. جزام در سر و صورتش نمایان شد وهمه اورا ترک کردند. ای به فرجش افتاد وچنان بود که پیش طبیب عریان میشد وبه آن مینگریستند و درفرجش دارو میریختند؛ اما هیچ سودی نداشت. "أن ام الفضل سمّتهُ في فَرجِهِ بمنديلٍ فلما أحسَّ بذلك... فوقعتِ الأكِلةُ في فرجِها وكانت ترجعُ إلي الأطباء ويشيرونَ بالدواءِعليها فلاينفع..." او به درد ومرض درفرجش دچارشد. "فأنفقتْ مالها وجميعَ ماملكتْهُ علي تلكَ العلةِ حتي احتاجتْ إلي الإسترفادِ وروي الناصورَ كانَ في فَرجِها" تمام و دارایی خود را ازملک واملاک هزینه درمانش کرد وکارش به گدایی کشید. سرانجام سربه بیابان گذاشت و دراثر همین مرض بدرک واصل شد. بدن نحسش روی زمین بود تابوی گند گرفت وسگهای بیابان جنازه نجسش را پاره پاره کردند. بحارالانوار ج۵۰ص۹-۱۶ عیون المعجزات ص۱۲۹ مناقب ج۴ص۳۹۱ .
پربرکت ترین مولود.بررسی زندگانی امام جواد شهادت امام محمد تقی 1401.pdf
428.2K
⚫️ بابرکت ترین مولود ⚫️ ✅ بررسی زندگی امام جواد ع ✅ ع ۱۴۰۱ ♦️نگارنده : حجه الاسلام بیگدلو ✅ با نشر مطالب، اهلبیت ع را یاری کنیم. ✅ منبر: ۳۴۴ ۱۴۰۱/۴/۷
. داری دوباره سوز و نوا أيّها الغریب پوشیده ای لباس عزا أيّها الغریب در کاظمین گوشه ی صحن دوتا کریم ابری شده ست چشم شما أيّها الغریب این بار روضه خوان جواد الائمه ای آن آسمان لطف و عطا أيّها الغریب آن مظهر سخاوت وجودی که همسرش عمری به او نموده جفا أيّها الغریب پرپر شده ست با لب تشنه میان درد در بین حجره یاس رضا أيّها الغریب از کینه پیکرش شده بر روی پشت بام در زیر آفتاب رها أيّها الغریب اما ز بال چند کبوتر به روی او یک سایبان شده ست بنا أيّها الغریب حالا گریز روضه ی تو کربلا شود چون روضه های صبح ومسا أيّها الغریب اینجا به زیر گُل تن جدّت نهان شده حرفی نشد ز سنگ و عصا أيّها الغریب اینجا نرفته روبه روی چشم دختری بر روی نیزه رأس جدا أيّها الغریب ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) ..................................................................... .
. ▪️کارگاه های آموزشی آماده سازی ماه محرم ویژه ذاکران اهل بیت علیهم السلام (بزرگسالان، برادران) ♦️ دکتر حاج محمد فراهانی ♦️ حاج مصطفی خورسندی ♦️ دکتر حسین محمدی فام 🔹پنج‌شنبه ١۶ ، ٢٣ و ٣٠ تیر ماه، ساعت ١۶ الی ١٩ جهت ثبت نام و کسب اطلاعات بیشتر با شماره های زیر تماس حاصل فرمائید. 09227096718 021-44431828 🍃تهران حسینیه روضه‌الشهداء .
. تو نهمین امام و ابن الرضایی مولا در آسمان عصمت شمس هدایی مولا ابن الرضا جوادی(۴) تو نور کبریایی از نسل مصطفی درخلق وخو وخصلت تالی مرتضایی ابن الرضا جوادی(۴) تو حیدری مرامی پیمبری کلامی از لطف خاص دادار تو نهمین امامی ابن الرضا جوادی(۴) در بحر دین و قرآن دُرِ ثمینی آقا بر شیعیان حیدر حبل المتینی آقا ابن الرضا جوادی(۴) در جود و در کرامت آقا تو بی نظیری در محضرت رسیدم تا دست من بگیری ابن الرضا جوادی(۴) بر تو گل ولایت آمده و پناهم به حق مادر خود امشب نما نگاهم ابن الرضا جوادی(۴) از سوز داغت آقا امشب به شور و شینم با دل غم گرفته در شهر کاظمینم واویلتا واویلا(۴) شب شهادت تو دلم گرفته ماتم از سوز داغت آقا ریزم سرشک نم نم واویلتا واویلا نهم امام معصوم همچون رضا تو مظلوم گردیده ای به بغداد از زهرکینه مسموم واویلتا واویلا ابن الرضا در عالم بی مثل و بی قرینی با دست همسر خود شهید زهر کینی واویلتا واویلا ای نور چشم امت امام با بصیرت آقا ز دشمن ودوست کشیده‌ای مشقت واویلتا واویلا همسر تو به خانه گردیده قاتل تو زهری که داده برتو سوزانده حاصل تو واویلتا واویلا خون شد دلت زدست همسرخود به خانه با زهر کینه گشتی سوی خدا روانه واویلتا واویلا ای نور چشم زهرا بهار تو خزان شد آثار زهر کینه در چهره ات عیان شد واویلتا واویلا همسر بی وفایت نموده ظلم ،مضاعف درپشت درب حجره کنیزکان زدند کف واویلتا واویلا در راه دین و قرآن جان در کفت نهادی گوشه حجره از درد آخر ز پا فتادی واویلتا واویلا هادی دین از این داغ روزش چو شام تاره سرشک غم ز دیده ریزد چنان ستاره واویلتا واویلا زداغ تو تقی جان هادی قدش خمیده کنار پیکر تو ریزد سرشکِ دیده واویلتا واویلا زین داغ و این مصیبت روز نقی شده شام پیکر پاکت آقا مانده سه روز روی بام واویلتا واویلا پیکر پاکت آقا بر روی دوش یاران پیکر پاک جدت زیر سم ستوران واویلتا واویلا .
. چه توفیقی از این برتر که باشم خاک پاهایت؟! سعادت زین چه بالاتر که باشم گرم نجوایت؟! چه فردوسی از این بهتر که خدمتکار تو باشم؟! به هنگام ظهور تو به مُلکِ صبح فردایت چه شوری ناب تر از این که افتم در قفای تو!؟ چه حالی خوبتر از این که باشم غرق دریایت؟! چه حُزنی بیشتر از این که هجران تو را دارم چه داغی سختتر از این که گُم گشتم به صحرایت!؟ چه زیباتر از این که صبح و شب، باشم به دنبالت کنم سر لحظه های خویش را با فکر رؤیایت!؟ چه آرامش از این خوشتر که باشم در پناه تو!؟ چه آسایش از این خوشتر که باشم مات و شیدایت؟! چه عنوانی از این، اعلا که باشم خادم کویت!؟ چه جاهی نیکتر از این که باشم عبد رسوایت؟! چه حیرانی از این پر سودتر که در جهان، هرگز... نیابم مثل و مانند و عدیل و شبه و همتایت!؟ اباصالح! اباصالح! اباصالح! اباصالح! چه توفیقی از این برتر که باشم خاک پاهایت!؟ یک شنبه ۵ تیر ۱۴۰۱ .
امام حسین ع
. 🔸زبان حال بررسی چند نمونه در قسمت های قبلی به تعریف زبان حال پرداختیم و چند شاخصه برای زبان حال
👆 🔸زبان حال بررسی چند نمونه بعد از اینکه تعریف و شاخصه های زبان حال صحیح را بررسی کردیم به یک نمونه از اشعاری که این شاخصه ها در آن رعایت نشده بود اشاره کردیم. در این قسمت هم به چند نمونه از زبان حال هایی که توسط بعضی از شعرای معاصر سروده شده است اشاره میکنم (لازم به ذکر است دوباره تکرار کنم این نکته را که ذکر این نمونه ها به معنای جسارت به شاعر و یا ندیده گرفتن اشعار خوبی که دارد نیست) اشعار یکی از شاعران بسیار تاثیر گذار در شعر هیئت (که برکات فراوانی هم داشته اند) را که بررسی میکردم دیدم بعضا هایی برای ذوات مقدس اهل بیت علیهم السلام سروده اند که اصلا مناسب نیست.(به خاطر احترام به ایشان اسمشان را ذکر نمیکنم) به عنوان نمونه فقط به چند نمونه از اشعار ایشون اشاره میکنم: ۱. زبان حال حضرت علی علیه السلام خطاب به حضرت زهرا سلام الله علیها تو دلت پره منم دلم پره پس کمی بخواب بذار گریه کنم این بیت انسان را یاد گفتگوهایی که در دعواهای زن و شوهری رد و بدل میشود می اندازد ۲.زبان حال امام علی علیه السلام خطاب به حضرت زهرا سلام الله علیها باشد نخند...از تو توقع نداشتم این دل شکسته هست شکستن برای چه؟ یعنی چی از تو توقع نداشتم؟! اصلا متوجه هستیم داریم زبان حال دو معصوم را میگوییم؟! ۳.زبان حال امام علی علیه السلام خطاب به حضرت زهرا سلام الله علیها بسترت را جمع کن از خانه ، بیماری بس است زیر چشمت گود افتاده است ، پس زاری بس است از همان روزی که تو تب کرده ای تب کرده ام خوب شو خوبم کنی سه ماه بیماری بس است تو به فکر گریه ای من هم به فکر گریه ام این تبسم کردن از روی ناچاری بس است این طرفداری از من کار دستت داده است بعد ازاین کاری مکن دیگر طرفداری بس است باشد امشب میروم پیش خدا رو میزنم بسترت را جمع کن از خانه بیماری بس است واقعا انتخاب ردیف در شعرهای زبان حال خیلی مهم هست . ردیف وقتی "بس است" هست ناخودآگاه شاعر مطالبی را از زبان امام علی خطاب به حضرت زهرا میگوید که در شان آنها نیست مصراع اول را ما اگر ندانیم موضوع شعر چی هست ، چه حسی داریم به آن؟ این جمله را معمولا به کسی میگوییم که خود را به مریضی زده و ما از او کلافه شدیم مصراع "این طرفداری از من کار دستت داده است" مشکل اعتقادی دارد اصلا . مگر طرفداری از حق و ولایت کار بدی است که با این لحن در موردش صحبت شده؟! علاوه اینکه حضرت زهرا تا آخرین لحظه عمر شریفشان از حق و ولایت طرفداری کردند چه خطبه فدکیه، چه خطبه در جمع زنان مهاجرین و انصار و ..... علاوه اینکه ما اصلا نداریم که امام علی علیه السلام چنین نهیی کرده باشند حضرت زهرا را "باشد امشب میروم پیش خدا رو میزنم" این کلمه "باشد" را کجا استفاده میکنند؟ در جایی که طرف چیزی میخواهد از ما و ما میگوییم باشد . یعنی نعوذبالله حضرت امیر برای سلامتی حضرت زهرا دعا نمیکردند و بعد از این که حضرت زهرا از ایشان درخواست میکند ایشان میفرمایند باشه و میروند دعا کنند؟! ۴.این هم چند بیت از غزل ایشان که زبان حال حضرت امیر خطاب به حضرت زهراست (این غزل ایشان را اولین بار ایام شهادت حضرت زهرا در یک مجلس خیلی بزرگی از زبان یک مداح که آنجا روضه میخواند شنیدم) باز هم ای دخترِ پیغمبر اکرم بمان مَرهَم درد علی ای درد بی مَرهَم بمان این نفس های شکسته قیمت جان من است زنده ام با یک دَمَت پس لطف کن یک دَم بمان کم ببوس دست مرا دارم خجالت میکشم من حلالت میکنم اما تو هم یک کَم بمان آب ها از آسیاب افتاد خوبت میکنم یار هجده ساله، هجده سال دیگر هم بمان آه آهِ... تو مرا به آه آه... انداخته جای کم کم رفتن از پیش علی کَم کَم بمان روی تو گرچه وَرَم کرده ولی با آن خوشم با همین روی به هم پیچیده و دَرهَم بمان  بهتر است رد شویم و به این نکته فکر کنیم که چرا حساسیت نسبت به این موضوعات اینقدر در بین بعضی از  شاعران آیینی کم شده است. هزار مرتبه شستم دهان به مشک و گلاب هنوز بردن نامت کمال بی ادبیست
امام حسین ع
👆 🔸زبان حال بررسی چند نمونه بعد از اینکه تعریف و شاخصه های زبان حال صحیح را بررسی کردیم به یک نمون
. شاید بگید این مطالب به دردِ منه مداح که نمیخوره، باید شعرا دقت کنند..... اما فهم این مطالب در انتخاب شعرِ مناسب به ما کمک خواهد کرد. باید از سخیف خوانی ها ، جلوگیری کنیم. و هریک از ما مسئولیم. وقتی ما این مضامین سخیف را در هیئت بخوانیم و شاعر بازخورد مثبت بگیرد، همچنان به این نوع زبانحال گویی و تخفیف مقام اهلبیت ادامه میدهد. .