eitaa logo
امام حسین ع
18.5هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. روز را شب می کنم با درد بی بال و پری هیچ دردی نیست از این درد ، درد بد تری ماجرای من شده مانند مرد یخ فروش آب دارد می شود عمر و ندارم مشتری نیمه ی شب از خیابان ها سراغم را بگیر روزگار عاشقی یعنی همین در به دری گریه هایم را بگیرى زیر گریه میزنم هر چه را دارم بگیر از من بده چشم ترى کربلایم دیر دارد میشود کاری بکن بی کسی ام را نکن با دوری ات یادآوری یا ولی الله، کارم لنگ گوشه چشم توست رب نمی بخشد مرا تا از گناهم نگذری نوجوان بودم شدم دیوانه ی کویت حسین آه از آن ساعتی که... روضه های کوثری... تازه میگردد برایم روضه ی عصر دهم چشم من هر بار می افتد به معجر، روسری پیش چشم مادرت پیش نگاه خواهرت حنجرت را ریش ریشش کرد آخر خنجری نعل تازه ساختند و بر تنِ تو تاختند پشت و رویت را یکی کردند از خیره سری مثل نعلی که کمی از پیکرت را کند و برد برد همراه خودش انگشت را انگشتری بچه هاى فاطمه از قافله جا مانده اند ساربان آهسته تر داری مگر سر مى برى زجرهای زجر این ضرب المثل را باب کرد: صد پسر در خون بغلتد گم نگردد دختری”  گروه یا مظلوم ✍ .
4_5891201469335473908.mp3
23.67M
📋 تاوان بگیر از ما ولی در این زمان نه حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تاوان بگیر از ما ولی در این زمان نه ما را به ماه‌ات میهمان کن، امتحان نه با هرچه می‌خواهی بزن اما عزیزم با دوریِّت از روضه و گریه‌کنان نه جان جوانت رحم کن بر ما جوانان بسپار ما را دست اکبر، این و آن نه هر چار فصل سال ما ابرِ بهارم اندازه‌ی ما گریه کرده آسمان نه سر قفلیِ چشم مرا دست تو دادند سرمایه‌ای جز اشک دارد این دکان نه صدبار حاجات خودم را عرضه کردم یکبار هم نشنیدم از این آستان نه جان من است این روضه ها ؛ پای بساطت دنبال جانم آمدم ، دنبال نان نه مثل حبیب و جُون و عابس پای عشقت ای کاش با جانم بمانم با زبان نه ای کاش از من کماکان التماس مرقد تو از تو جواب التماسم همچنان نه هرکس که آمد قتلگاهت زود برگشت شمر و سنان رفتند اما ساربان نه جوری تو را میزد که آخر خواهرت گفت : با خیزران بر ما بزن بر آن دهان نه بعد از تو زینب پیر شد از بس ربابت با گریه می‌گفت آب و نان نه سایبان نه *شاعران: ، ، ، ، ، ، ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
4_6003586267957172311.mp3
23.02M
📋 سخت است چگونه بنویسم محنت را (ع) حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سخت است چگونه بنویسم محنت را آتش زده این زهر تمام بدنت را آن روز دوشنبه که در خانه‌یتان سوخت سوزاند تمام دل و باغ و چمنت را از بغض گلوی تو کسی نیست خبر دار نشنیده از ان روز کسی هم سخنت را از کودکیت سوختی و شِکوه نکردی حالا همه دیدند ولی سوختنت را هر پاره جگر تکه‌ای از غصه‌ی کوچه‌ست مادر تو کجایی که ببینی حسنت را تشیع تو هر تیر که از چله برون شد می‌دوخت به تابوت نخی از کفنت را *شاعر: ✍ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📋 عبد الزهرا چرا روضه‌ی ما رو نمی‌خونی؟! (س) (ع) به عبد الزهرا فرمود:« عبد الزهرا! چرا روضه‌ی ما رو نمی‌خونی؟! - آقا من که بارها روضه‌ی شما رو خوندم؛ اصلا من کارم روضه‌ خونیه. مگه روضه‌ی شما تشت و پاره‌های جگر شما نیست؟! - فرمود:« نه عبد الزهرا، روضه‌ی ما این حرفا نیست؛ اینا ظاهره مائه عبد الزهرا. روضه‌ی ما اون لحظه و ساعتیه که عبد الزهرا دستم توو دست مادرم، از کوچه‌های بنی هاشم رد می‌شدیم دیگه نزدیکای خونه رسیدیم؛ چیزی راه نبود تا خونه اما یه مرتبه دیدم چند نفر جلو مادرم و گرفتند. عبد الزهرا من یه مرتبه نفهمیدم چی شد فقط دیدم مادرم نقش زمین شد؛ دیدم هی داره با دست دنبالم می‌گرده؛ حسنم! بلند شو خود ابی عبدالله فرمود:« هفتاد چوبه‌ی تیر از تابوت برادرم حسن بیرون کشیدم؛ بغضی از این تیرا از تابوت رد شده بود به کفن رسیده بود، به بدن رسیده بود. اما خدا رو شکر تابوت داشت، خدا رو شکر کفن داشت.