اگر چو لاله دلی داغدار دارم من
ز داغ عشق تو، بر دل شراره دارم من
(یابن الحسن)
اگر چه سوخته و تشنه ام من آن نخلم
که از محبت تو، برگ و بار دارم من
(مولای من)
به لحظه لحظه ی چشم انتظاری زهرا
که بهر دیدن تو، انتظار دارم من
هفته ای دو بار نامه ای اعمال ما رو میبرن محضر مبارک آقا، پرونده رو باز میکنه، این پرونده عاشق ماست! (عجب!اینهمه گناه) کسی که ادعای دوستی و نوکری ما رو داره، چه میکنه؟ آقا؟ نفرین میکنه؟ دست رد به سینه ای صاحب پرونده میزنه، پرونده رو میبنده؟ نه! اشک از گوشه های چشمش جاری میشه، دست به دعا برمیداره، صدا میزنه: "خدا! از حسنات مهدی بردار، تو نامه عمل این دوست گنهکار ما بنویس، کفه اعمال حسنه اش سنگین شه ، فردای قیامت به آتش غضبت نسوزه." مهربونم، جون جونم، نازنینم، مه جبینم ،ماه منیرم ... آقا جون، برات بمیرم، آقا جون برای او اشکهایی که من نالایق آلوده، باعث میشم از چشمات بریزه، آقا جان من و ببخش، آقا نفهمیدم، آقا نمیخواستم دل نازنین تو رو به درد بیارم آقا. یه گریه این گریه است، یه گریه گریه ای است که با همه گریه ها فرق داره، اولا" با صدای بلنده ثانیاً شب و روز قطع نمیشه، گریه بر مصائب جدش حسینه. اما یه گریه ای هم برا طولانی شدن دوره غیبته، کنار کعبه، شب آخر،
(24)
روایت میگه که صورت رو خاک میگذاره، اینقدر گریه می کنه، هی می گه: امن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوء
صبح که میشه، جبرئیل میاد آقاجان دیگه بسه، آقا دیگه گریه نکن، خدا فرجت رو صادر کرد، وقتی امر فرج صادر میشه، تکیه به کعبه میدهد، با صدای دلربا و ملکوتی مردم عالم رو صدا میزنه، الا یا اهل العالم انا المهدی ، قربون اسم قشنگت آقاجان الا یا اهل العالم انا الامام المنتظر، الا یا اهل العالم انا الصمصام المنتقم. اومدم انتقام بگیرم، انتقام کی میگیری آقا جان، شعارش ،شعارش انتقام جدش حسینه، تو دعای ندبه میخونیم: این الطالب بدم المقتول بکربلا شعار خود آقا امام زمان هم اینه، وقتی میگه اومدم انتقام بگیرم، میگه: (الا یا اهل العالم ان جدی الحسین قتلوه عطشانا )شعارشعار انتقام حسینه، اما چون حق مادر اولای برحق پدره ، اول میره انتقام مادر میگیره، بدن اون نامرد و از قبر بیرون می کشه، صدا میزنه: آقا! مگه من چه کردم. میگه: نامرد! مگه مادرم به تو چه کرده بود؟ چرا مادرم و کشتی، تو نامرد با یک لگد دو جنایت کردی هم مادرم و کشتی هم محسنم و کشتی. ممکنه بگه: آقا! دو تا قتل و گردن من ننداز، من مادرت و کشتم درست. اما نمیدونستم مادرت حامله ست. مرحوم علامه امینی، اون عالم مدافع شیعه میفرمودند: ممکن این بهانه رو بیاره که من نمیدونستم زهرا بارداره. ایشون میفرمود: اگر دومی بتونه، بهانه ای بیاره، دیگه حرمله نمیتونه بگه علی اصغر و رو دست حسین ندیدم. ای .......
روضه تحقیقی
.
MirzaMohamadi_Shab_7_Moharam_1400_a.mp3
9.61M
🏴السلام علیک یا اباعبدالله
🔊 اگر چو لاله دلی داغدار دارم من ...
◾️#مناجات با #امام_زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) - #شب_هفتم_محرم
🎤حجت الاسلام #میرزامحمدی
.
📋 #ازکودکیباخاطراتتگریهکردم
#زمزمه
#سبک_روضه
#روضه_امام_حسین (ع)
#روضه_حضرت_زهرا (س)
کربلایی سیدرضا نریمانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
از کودکی با خاطراتت گریه کردم
با دستمال مشکی غم گریه کردم
زیر کتیبه، رو به پرچم گریه کردم
گفتن یا مظلوم، نمنم گریه کردم
این گریه از شیر حلال مادران است
گریه، گریه، گریه بهترین کار جهان است
هرجا که رفتم از شکوه تو سخن بود
نام شما لالایی شبهای من بود
زیباترین تکرار من، سینه زدن بود
جای کبودی بعد هیئت، روی تن بود
با سینهزنها دم گرفتم، قد کشیدم
در روضهها ماتم گرفتم، قد کشیدم
جایی نخواهم رفت غیر از خانهی تو
تنها شدم محتاج آب و دانهی تو
من را نجاتم میدهد میخانهی تو
بهتر که باشم تا ابد دیوانهی تو
جز نوکری کوی تو، من را هنر نیست
اصلا به غیر از خانهت، جایی خبر نیست
بر سر زنان از ماجرایت، غصه خوردم
با مقتل کرب و بلایت، غصه خوردم
برا حال و روزت بچههایت، غصه خوردم
از بچگی خیلی برایت، غصه خوردم
موی سفیدم، راوی شرح غم توست
فیض دو عالم، در کنار پرچم توست
قبل از محرم میکند مادر صدایم
نامه فرستاده با دست خود برایم
مشمول لطف و رحمت خیر النسایم
زهرا خودش من را سوا کرده بیایم
بغض گلوی عاشقان از، آه زهراست
اشکی اگر گردد روان، از آه زهراست
شب تا سحر، همسایههایش را دعا کرد
بین قنوتش، گریهکنها را صدا کرد
ما را اسیر خامس آل عبا کرد
آهی کشید و سینهها را، کربلا کرد
اذن دخول روضههای ما مدینهست
شرط قبول گریههای ما مدینهست
در جمعیت گم میشود لحن صدایی
بالا گرفته کینهای بیحیایی
افتاده در روی تنش با ضرب پایی
روضه زنانه میشود فضه کجایی؟
دیگر نشد شانه زنم، موی حسینم
از دمی سوخت، گیسوی حسینم
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.👇
.
📋 #زینبروصدازدیمادرروصدازدم
#روضه_حضرت_زینب (س)
#روضه_امام_حسین (ع)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
زینب رو صدا زدی، مادر رو صدا زدم
رو کردم سمت نجف، حیدر رو صدا زدم
رو کردم مدینه و، گفتم وا محمدا
کوبیدم به سینه و، گفتم وا محمدا
وا محمدا! حسین و بیرَدا، ببین به کربلا
وا محمدا! تنش رو زیر پا، ببین به کربلا
وا علیا! دختر حیدر و سپردی به کیا
وا حسنا! دارن میان به سمت خیمهی زنا
سیلی بیهوا زدن، جدم رو صدا زدم
ما رو بد صدا زدن، جدم رو صدا زدم
خیمه شعلهور شد و، گفتم وا محمدا
لشکر حملهور شد و، گفتم وا محمدا
وا محمدا! حرم رو بیپناه، ببین به کربلا
وا محمدا! میسوزه خیمهها، ببین به کربلا
وایِ حرم، بَده که غارت کنن از خانِ کرم
وایِ حرم، شکسته زیر لگداشون کمرم
وایِ حرم، میگفتی العطش میسوزه جیگرم
وایِ حرم، آخ چه بلایی بود آوردن به سرم
*شاعر: #علی_اکبر_لطیفیان
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
عصر یازدهم که شد، بیبی همه رو سوار بر ناقهها کرد؛ یه لحظه دورش و نگاه کرد
ای بابا! کسی نمونده، یه نگاه کرد سمت گودال صدا زد داداش:
سپردمت به غبار و به ریگهای بیابان
سپردمت به وحوش و به آهوان پریشان
سپردیام به که رفتی؟ به دلقکان؟ به کنیزان؟!
-میدونی داداش منو به کی سپردی؟! به شمر و خولی و اخنس، داداش به حرمله، به سنان. داداش نگاه کن ببین میخوان بیان دستای منو ببندن...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
👇
.
📋 #همهدرابستهشدغیرایندر
#زمینه
کربلایی سیدرضا نریمانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
همه درا، بسته شد روی من غیر این در
کجا برم، جایی نیست واسم از اینجا بهتر
یه عمر بیراهه رفتم، جَوونی کردم آقا
یه کاری کن به سمت، کربلا برگردم آقا
ای پناه بیپناها، آبروی رو سیاها
عشقت و به من چشوندی، توبه کردم از گناها
«سَیِّدی، قَدیمَ الْإِحْسَان»
خدای من، خیرم و خواسته توو روضهت اصلا
توو کربلام، هر زمان که توو هیئت نشستم
بیتو ما زندگی رو، تباه کردیم آقاجون
شفاء توو روضه بود و، اشتباه کردیم آقاجون
غیر تو کسی ندارم، توو تموم دنیا آقا
عشقت و به من چشوندی، توبه کردم از گناها
«سیدی، قدیم الاحسان»
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.👇
.
📋 #پنجرهیدلرابگشابسویکربلا
#زمینه
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پنجرهی دل را بگشا به سوی کربلا
زود معطر کن جان را ز بوی کربلا
نور میآید
قافلهی حسین از دور می آید
بپیوند به این خیل آسمانی
مبادا رَوند و تو جا بمانی
«لَکَ لَبَّیک، لَکَ لَبَّیک ابا عبدالله»
بگذر از این دنیا و برخیز، به یاری امام
خیر اگه خواهی ای دل، حسین وَ السَّلام
یار میخواهد
همرَهیه حسین ایثار میخواهد
گلو تازه کن خستهای سراپا
بنوش از شراب طهور مولا
«لَکَ لَبَّیک، لَکَ لَبَّیک ابا عبدالله»
همسفران ثارالله خوشا به حالتان
پای نهادن در معراج بُوَد حلالتان
بار سنگین است
خسته شدنِ در این راه شیرین است
خوشا از مِنا زنده برنگشتن
برای حسین از خوشی گذشتن
«لَکَ لَبَّیک، لَکَ لَبَّیک ابا عبدالله»
*شاعر: #حمید_رمی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.👇
.
📋 #الحمدللهپیرهنمشکیبهتنکردم
#واحد
کربلایی سیدرضا نریمانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
الحمدلله پیرهن مشکی به تن کردم
از رو سیاهیخودم دلخون و دلسردم
خونهی امید منه این مجلس روضه
آره درسته که باید به خونه برگردم
اینجا حسین آباد اینجا یه میخونهس
بی مجلس روضه دنیا یه ویروونهس
جای همه امنه توو روضهی ارباب
اینجا پناهگاهه اینجا شفاخونهس
هرچی بدم باز اومدم
شکرخدا صدام زدی زانو زدم
بِت روو زدم قلب منو
پاک کردی تا که روضه رو جارو زدم
«حسین من جانم، حسین من جانم»
تنها نه من که عالمی مشکی به تن کرده
چشما پُر از اشکِ عزا دلها پُر از درده
زینب رسید به کربلا زهرا عزادار شد
هی سینه میکوبه میگه ای کاش که برگرده
خاک غریبی ریخت رو چادر زینب
با اشک و دلشوره با دلهره زینب
پا روی ای خاکا میذاره میدونه
اینجاس که از داداش دل میبره زینب
به سر کنید خاک عزا
زینب رسید به کربلا، آی عاشقا
زینب کجا؟! اینجا کجا؟
میریزه توی این زمین، خون خدا
«حسین من جانم، حسین من جانم»
میریزه چشمم پشت پات آب رَوون برگرد
حسی میگه داری میری سمت خزون برگرد
دلشورهی زینب داره بیشتر میشه هردَم
هی داره میگه توو دلش ای ساربون برگرد
از بس که اربابِ ما مهربون بوده
حتی توی فکره اون ساربون بوده
حیدر که انگشتر بخشیده توو محراب
محراب فرزندش تو موج خون بوده
تن روی خاک پیرهن رو داد
ارثیهی مادر رو داد اربابمون
توو سجده توو دریای خون
انگشت و انگشتر رو داد به ساربون
«حسین من جانم، حسین من جانم»
*شاعر: #داوود_رحیمی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.👇