eitaa logo
حوزه علمیه امام صادق علیه‌السلام
1.3هزار دنبال‌کننده
26.6هزار عکس
19.5هزار ویدیو
764 فایل
🔹کانال حوزهٔ علمیهٔ امام صادق (ع) گرگان مدرسهٔ علمیهٔ امام صادق علیه‌السلام گرگان (محمدتقی خان سابق) در سال ۱۳۵۴ه.ش توسط مرحوم آیت‌الله حاج سید حبیب‌الله طاهری گرگانی تجدید بنا شد 🔹سایت : www.emamsadegh.ir 🔹ارتباط با ادمین @Hamidershad_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
آیه ۵۰ سوره ( صفحه ۱۳۳) قُلْ لَا أَقُولُ لَكُمْ عِنْدِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَلَا أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَلَا أَقُولُ لَكُمْ إِنِّي مَلَكٌ إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَى إِلَيَّ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الْأَعْمَى وَالْبَصِيرُ أَفَلَا تَتَفَكَّرُونَ ﴿۵۰﴾ بگو من به شما نمى‏ گويم كه خزاين الهى نزد من است، و غيب نيز نمى‏ دانم، و به شما نمى‏ گويم كه من فرشته‏ اى هستم، من از هيچ چيز پيروى نمى‏ كنم جز از آنچه به من وحى مى‏ شود، بگو آيا نابينا و بينا برابرند، آيا نمى‏ انديشيد؟ ✅ در اين آيه پيامبر مأموريت يافته كه سه چيز را از خود 👈🏻نفى و يك چيز را بر خود 👈🏻اثبات كند: ✳️ يكى آن است كه گنجينه ‏هاى خدا نزد من نيست. منظور از گنجينه‏ هاى خدا، خزانه ‏هاى علم و قدرت اوست كه همانا منبع فيض الهى است كه هستى و آثار آنرا به هر چيزى افاضه مى كند، و اما اينكه نحوه افاضه چگونه است ، از آيه (انما امره اذا اراد شيئا ان يقول له كن فيكون ) استفاده مى شود كه مصدر اين اثر، همانا كلمه (كن ) است كه از مقام عظمت و كبريائى خدا صادر مى گردد، و در آيه (و ان من شى ء الا عندنا خزائنه و ما ننزله الا بقدر معلوم ) هم از همان كلمه به عبارت ديگرى تعبير فرموده است . ✳️ دوم اینکه من نمیدانم و غرض از اينكه فرمود: (و لا اعلم الغيب ) اين است كه من در علم به چيزى از خود، استقلال ندارم ، و چنان نيستم كه بى اينكه از وحى بياموزم به چيزى علم پيدا كنم . اين مطلب از اينجا استفاده مى شود كه خداى تعالى از طرفى در ذيل آيه ، مساله وحى را اثبات مى كند و مى فرمايد: (ان اتبع الا ما يوحى الى ) و از طرفى ديگر در مواضع ديگرى از كلام خود بيان مى كند كه 👈🏻بعضى از وحى ها «غيب» است . از آن جمله در آیه ۲۶و۲۷سوره جن مى فرمايد: 👈🏻(عالم الغيب فلا يظهر على غيبه احدا الا من ارتضى من رسول ) و نيز در خلال داستان يوسف (ع) مى فرمايد:👈🏻 (ذلك من انباء الغيب نوحيه اليك و ما كنت لديهم اذ اجمعوا امرهم و هم يمكرون ) و در داستان مريم (ع ) مى فرمايد:👈🏻 (ذلك من انباء الغيب نوحيه اليك و ما كنت لديهم اذ يلقون اقلامهم ايهم يكفل مريم و ما كنت لديهم اذ يختصمون ) و بعد از حكايت داستان نوح (ع ) نیز مى فرمايد: 👈🏻(تلك من انباء الغيب نوحيها اليك ما كنت تعلمها انت و لا قومك من قبل هذا). پس منظور اين است كه به طور👈🏻 مستقل 👉🏻 غيب نمى ‏دانم و گرنه پيامبر، آن مقدار از غيب را كه خدا به او مى‏ آموخت مى‏ دانست. ✳️ و سوم اینکه فرشته نیستم: (و لا اقول لكم انى ملك ) و این ،كنايه است از اينكه آثارى را كه فرشتگان دارند، من ندارم ، چه آنها منزهند از حوائج زندگى مادى ، از قبيل خوردن و آشاميدن و ازدواج و امثال آن ، و من چنين نيستم يعنى براى خود حالت فوق انسانى قايل نيستم، بلكه انسانى چون انسانهاى ديگر هستم. ♻️ البته اين سخن بدان معنا نيست كه برتر از پيامبر است، بلكه در جهت بيان اين معناست كه پيامبر از جنس بشر است نه از جنس ملك. و اين مانع از آن نيست كه شخصى از جنس بشر به مقامى برسد كه فضيلتى بالاتر از فرشته داشته باشد وپيامبران چنين بودند بخصوص پيامبر اسلام آنچنان مقام والايى داشت كه از بزرگترين فرشته خدا يعنى جبرئيل بالا زد و در شب معراج به جايى رفت كه جبرئيل توان رفتن به آنجا را نداشت. ✅ در مقابل اين سه چيزى كه پيامبر از خود نفى كرد، يك چيز را بر خود اثبات مى‏ كند و آن اينكه👈🏻 من همواره از پيروى مى‏ كنم ، يعنى آن مطالبى كه از سوى خداوند بر من القا مى‏ شود، من از آنها پيروى مى‏ كنم و آنها را به شما مى‏ رسانم و معناى پيامبرى همين است و پيامبران بينش و بصيرتى دارند كه ديگران آن را ندارند. معجزات آنهانیز در چهارچوب وحى الهى است، نه تمایلات مردم.. و تفاوت پيامبران با ديگر انسانها در اين زمينه ، مانند تفاوت كور و بينا است. همانگونه كه شخص بينا چيزها را مى‏ بيند و كور نمى‏ بيند، پيامبران نيز حقايق را بگونه ‏اى درك مى‏ كنند كه ديگران از درك آن ناتوان هستند. براى همين است كه در قسمت پايانى آيه مى‏ فرمايد: آيا كور و بينا مساوى و يكسان هستند؟ چرا نمى‏ انديشيد؟ معلوم است كه كور بايد در راه رفتن از بينا پيروى كند و گرنه راه را گم خواهد كرد.. 🌸🍃🌸🍃🌸 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
آیه ۳۶ سوره وَأُوحِيَ إِلَى نُوحٍ أَنَّهُ لَنْ يُؤْمِنَ مِنْ قَوْمِكَ إِلَّا مَنْ قَدْ آمَنَ فَلَا تَبْتَئِسْ بِمَا كَانُوا يَفْعَلُونَ ﴿۳۶﴾ و به نوح وحى شد كه از قوم تو جز كسانى كه [تاكنون] ايمان آورده‏ اند هرگز [كسى] ايمان نخواهد آورد پس از آنچه میکردند غمگين مباش (۳۶) ♦️آیه شریفه مى فرمايد: به نوح وحى شد كه از قوم تو كسى جز آنان كه ايمان آورده اند، به تو ايمان نخواهند آورد، پس، از كارى كه كافران مى كنند اندوهگين مباش. اين آيه ضمن اينكه نوح را به كلى از ايمان آوردن قوم او مأيوس مى كند، تسلاى خاطرى براى اوست كه غصه كافران را نخورد چون آنها هلاك خواهند شد. نوح كه همواره قوم خود را از عذاب الهى ترسانيده بود، با اين سخن دريافت كه وعده الهى نزديك است و نزول عذاب در آينده نزديكى، حتمى است. 🔺سر گذشت نوح كه در آيات اين سوره آمده است در حقيقت در چند فراز كه هر فراز مربوط به يك دوره از مبارزات نوح در مقابل مستكبران است بيان شده : ♦️در آيات قبلی، مرحله دعوت و تبليغ پى گير و مستمر نوح (عليه السلام ) با نـهـايـت جـديـت ، و بـا اسـتـفـاده از تـمـام وسـائل بـود، در ايـن مـرحـله كـه سـاليـان دراز طـول كشيدو گروه اندكى - اندك از نظر عدد و بسيار از نظر كيفيت و استقامت - به او ايمان آوردند. 🔺آيـات مـورد بـحـث اشاره به مرحله دوم اين مبارزه است ، مرحله پايان يافتن دوران تبليغ و آماده شدن براى تصفيه الهى ! 🔺 این آیه اشـاره بـه ايـنـست که صـفـوف به كلى از هم جدا شده ، و ديگر دعوت براى ايمان و اصلاح سودى ندارد، و بايد آماده تصفيه و انقلاب نهائى شود. 🔺و در پـايـان آيـه بـه نـوح دلدارى داده مـى گويد: (اكنون كه چنين است از كارهائى كه ايـنـها انجام مى دهند به هيچوجه اندوهناك و محزون مباش ) (فلا تبتئس بما كانوا يفعلون ). ♦️ضـمنا از اين آيه استفاده مى شود كه خداوند قسمتهائى از علم اسرار را در هر مورد كه لازم بـاشـد در اختيار پيامبرش ميگذارد همانگونه كه در اينجا به نوح خبر مى دهد كه در آينده هيچكس از آنها ايمان نخواهد آورد. ♦️از آيه مورد بحث استفاده مى شود كه اولا كفار در هر جا و هر زمان كه اميد ايمان آوردن در آنها باشد معذب نمى شوند، و بلا بر آنان نازل نمى شود، وقتى عذاب نازل مى شود كه كفر در دلهاشان شده و پليدى شرك با خونشان عجين شده باشد، بطورى كه ديگر هيچ اميدى به ايمان آوردنشان نباشد در اين هنگام است كه كلمه بر آنان محقق مى گردد. ♦️و ثانيا نفرينى كه خداى تعالى در سوره نوح ، از نوح (عليه السلام ) حكايت كرده كه گفت : (رب لا تذر على الارض من الكافرين ديارا انك ان تذرهم يضلوا عبادك و لا يلدوا الا فاجرا كفارا)، در زمانى واقع شده كه هنوز فرمان ساختن كشتى از ناحيه خداى تعالى صادر نشده بود، و نيز بعد از خبر يأس آورى واقع شده كه خداى تعالى به او داده و فرمود: (و از اين به بعد ديگر منتظر ايمان آوردن كفار مباش .)🌸🍃🌸🍃🌸 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
سلام ، روزتون متبرک به انوار الهی🌹 آیه ۹ سوره عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ الْكَبِيرُ الْمُتَعَالِ داناى نهان و آشكار [و] بزرگ بلندمرتبه است 🌐 (غيب ) و (شهادت ) دو معنى از معانى نسبى هستند، يعنى يك شئ واحد ممكن است نسبت به چيزى و نسبت به چيزى # شهادت باشد، و اين بدان سبب است كه موجودات ، خالى از حدود نيستند، بنابراين ، هر چيزى كه داخل در حد و احاطه چيز ديگرى باشد آن چيز داخل ، براى آن ديگرى شهادت است چون مشهود ادراك آنست ، و هر چيزى كه از حد چيز ديگرى خارج باشد، براى آن چيز ديگر غيب خواهد بود چون مشهود ادراكش نيست . 💠از همين جاست كه به خوبى روشن مى گردد كه : جز خداى سبحان ، كسى غيب نمى داند، و اما اينكه خدا عالم به غيب است جهتش اين است كه وجود خدا محدود به حدى نيست و او به هر چيز محيط است ، و هيچ چيز نمى تواند خود را بوسيله چهار ديوار حد خود از خدا پنهان بدارد، پس در حقيقت براى خدا غيب نيست هر چند براى غير خدا غيب باشد. 🌐 و بنابراين ، معنى علم خدا به غيب و شهادت در حقيقت اين مى شود كه همه چيز براى او شهادت است ، و آن غيب و شهادتى كه درباره موجودات نسبت به هم تحقق مى يابد، هم غيبش و هم شهادتش براى خدا 👈🏻شهادت است . 💠(الكبير المتعال ) : اين دو اسم از اسماى خداوند متعال است. خداوند معنايش اينست كه تمامى كمالات هر چيز را واجد و بدان احاطه دارد، پس وقتى كه مى گوييم او كبير است معنايش اينست كه او كمال هر صاحب كمالى را دارد با زيادتى . 💠 واژه (متعال ) صفتى است از باب (تعالى )، كه مبالغه در علو را مى رساند، همچنان كه آيه (تعالى عما يقولون علوا كبير) بدان دلالت دارد، پس خداى سبحان ، هم (على ) است و هم (متعال )، اما اينكه گفتيم : على است ، براى اينكه او بر هر چيزى علو و سلطنت دارد، و اما اينكه گفتيم است ، براى اينكه نهايت درجه علو را دارد، چون علو او از هر علوى بزرگتر است ، پس او آنچنان عاليى است كه بر هر عالى ديگر از هر جهت تسلط دارد. 🌐 از همينجا معلوم مى شود كه چرا دنبال جمله (عالم الغيب و الشهاده ) فرمود: (الكبير المتعال )، چون مفاد مجموع آن دو اسم اين است كه خداى سبحان به هر چيزى محيط، و بر هر چيز مسلط است ، و هيچ چيزى به هيچ وجهى از وجوه بر او مسلط نيست ، و هيچ غيبى بر او غلبه نمى كند تا با غيبتش از حيطه علم او خارج شود، همچنان هيچ شهادتى هم بر او مسلط نيست . پس اگر او عالم به غيب و شهادت است براى اين است كه او كبير و متعال است . 🌸🍃🌸🍃🌸 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
حوزه علمیه امام صادق علیه‌السلام
🌕 منشأِ قدرت و توانِ أنصار الله [۳] ⚡️«عِبادًا لَنا أُولي بَأْسٍ شَديدٍ» [اسراء ۵] ✍️... أسماءُ الح
🌕 منشأِ قدرت و توانِ أنصار الله [۴] ⚡️«عِبادًا لَنا أُولي بَأْسٍ شَديدٍ» [اسراء ۵] ✍️... دوستان! خداوند اهمیتِ زیادی به وجوهِ مختلفِ اهل‌بیت (ع) می‌دهد؛ زیرا خودش این سلسله‌ی را در عالم ایجاد کرده و لایه‌به‌لایه، این ابعاد را مقید کرده؛ عالم به عالم محدود کرده تا در نهایت روی زمینِ مادّی، به ایشان جسم هم عطا فرموده است. 📌اگر از عالی‌ترین فضای قابلِ وصف بخواهیم لایه‌های عوالم را مطالعه کنیم؛ اوجِ عالم یا اولین فضای قابلِ وصف که خدا ایجاد کرده؛ همان منشأ ضمیرِ «نا» یا طبقِ حدیث، «الصّفاتُ و الأسماءُ مَخْلُوقات» است! یعنی ریشه‌ی أسماءِ إلهی، همان است؛ که همین صفات، وقتی جریان داده می‌شود به سمتِ پایین‌ها، می‌شوند که ابتدا محدوده‌ی و سپس محدوده را ایجاد می‌کنند؛ براساسِ «هُوَ عَالِمُ الغَيْبِ وَ الشَّهَادَة» در آیه ۲۲ حشر، سپس در فضای شهود، ابتدا إلهی ایجاد می‌شود که این قسمت را خدا در سوره بروج توضیح می‌دهد؛ سوره را با حیطه‌های شهودی شروع کرده و در آیه ۱۴ و ۱۵ به تبعِ دو إِسْم از أسماءِ خودش، می‌فرماید: «وَ هُوَ الغَفُورُ الوَدُودُ - ذُو العَرشِ المَجِيدُ» او که غفور و ودود هست؛ صاحبِ عرش مجید است! سپس مادونِ عرش، را ایجاد می‌کند؛ چنانچه در آیه ۸۶ مؤمنون می‌فرماید: «رَبُّ العَرشِ العَظِيم» ربِّ عرشِ عظیم؛ سپس در آیه ۸۸ از ملکوت سخن گفته و می‌فرماید: «قُل مَنْ بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ» یا رسول‌الله! بگو ملکوتِ همه چیز دستِ کیست؟ و در مرحله‌ی بعد، طبق آیه ۲۵۵ بقره، و سپس هفت‌گانه و در نهایت مادّی را در منطقه‌ی آسمانِ ستارگان ایجاد کرده است و تمامِ این مراحل و طبقاتِ عالم، مثل کُره‌های تو پُرِ تودرتو ایجاد شده؛ به گونه‌ای که می‌توان گفت: است؛ یعنی عالم، صمد است؛ صمد از ضمیرِ «نا»، صمد از أسماءِ إلهی و صمد از أسماءُ الحُسنیٰ که همه این‌ها وجوهِ عوالمی و نورانیِ اهل‌بیت (ع) است؛ هیچ جای هستی، خالی از وجهِ أسمائیِ ایشان نیست؛ بلکه به واسطه‌ی ایشان ایجاد شده و مدیریت می‌شود. ‼️پس وقتی ما، اینجا روی زمینِ دنیا نشسته‌ایم و داریم پستِ مربوط به أسماءُ الحُسنیٰ را می‌خوانیم؛ در چه شرایطِ جغرافیایی و قرار داریم؟ موقعیتِ ما به ترتیبِ مسیر، بسوی ارتفاعات این است که ما در زمین و به همراه زمین، درونِ آسمانِ اول و این سه با هم درونِ آسمان دوم، سپس درونِ آسمان سوم، سپس چهارم، پنجم، ششم، هفتم و سپس همه این‌ها باهم درونِ کُرسیِّ خداوندی و همه این‌ها با هم درونِ ملکوت است؛ که خدا تمامِ این‌ها را توسطِ ضمیرِ «نا» و درونِ ضمیرِ «نا» ایجاد کرده است؛ لذا این وجه از (ع) از تمامِ ملکوتِ اعلیٰ و مادونش بزرگ‌تر و حجیم‌تر است؛ به همین خاطر خداوند در آیه ۸۸ مؤمنون می‌فرماید: «قُل مَنْ بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيءٍ» یا رسول‌الله! از آن‌ها بپرس که ملکوتِ همه این طبقات تا زمین و همه أشیاءِ آن در دستانِ کیست؟! : در یَدِ الله است؛ و مولا امیرالمؤمنین (ع) هستند؛ پس وجهِ أسمائیِ مولا، از تمامِ آسمان‌ها، کرسیّ و ملکوتِ إلهی بزرگ‌تر و عظیم‌تر است؛ و ملکوتِ همه چیز در دستانِ ایشان قرار داده شده؛ بلکه خدا به واسطه‌ی ایشان، این منطقه را خلق کرده و دارد بر آن، و پادشاهی می‌کند؛ تازه ماجرا ادامه دارد؛ و همه ملکوت و مادونش، ذیلِ عرشِ إلهی و درونِ حجم عرش است و همه این‌ها با هم، درونِ حجمِ غیب و طبقِ سوره نجم همه این‌ها با هم درونِ قابِ قوسین و سپس درونِ فضای صفاتِ إلهی است؛ که طبق دعای ندبه، اوج این ارتفاع می‌شود: «عَلِیِّ الأَعْلیٰ» و طبق آیه ۴۰ سوره توبه می‌شود: «كَلِمَةُ اللَّهِ هِيَ العُليَا» که باز ذیلِ همین آیه، حدیث داریم که منظور از کلمه‌ی عُلیا، (ع) است؛ لذا از اوج تا عمق، خدا همه چیز را به واسطه‌ی ضمیرِ «نا» و جریانِ ضمیرِ «نا» که می‌شود أسماء، ساخته است؛ از این رو می‌توانیم بگوییم که عالم، صمد از علیّ است؛ و یکی از اسم‌های خداست که در دنیا جسم داده شده؛ یا اینکه عالم صمد از است، عالم صمد از است و إلی آخر که همه این‌ها، اسم‌های خداوند هستند. ⁉️پس اهل‌بیت (ع)، قبل از اینکه شخص باشند؛ إسم‌اند؛ قبل از اینکه إسم باشند؛ ضمیرِ «نا» هستند؛ قبل از اینکه در عمق بیایند؛ در اوجِ عالم بوده‌اند؛ و قبل از اینکه جسمِ مادّی به ایشان داده شود؛ وجهِ ضمیرِ «نا»، وجهِ أسمائی و وجهِ ؛ و در نهایت جسمِ مادی به ایشان عطا شده است! ببینید خدای متعال چه عظمتی برای اهل‌بیت (ع) قرار داده! حالا شما بگویید؛ جا دارد که خدا این عظمت را پشتوانه‌ی قدرتِ أنصارالله قرار دهد یا خیر؟ ما در بحثِ منشأِ قدرتِ أنصارالله با چنین چیزی مواجه هستیم. ... 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir