✅حقیقت ظهوری علیت
نزد #ارسطو اساسِ #علیت عبارت است از(صورت)موجود.مجموعه ویژگیهای ذاتی وعرضی که باعث میشود موجودآنچیزی باشد که هست.واین یعنی صورت یاماهیت شیء.او درسوال از عامل ثبوت موجود(علت فاعلی)واینکه چرا مثلا مجسمه، مجسمه میباشد، صورت راعلت فاعلی میداند.(البته او منکروجود خدا نیست، بلکه علت فاعلی رااینگونه معنا میکند)وهمچنین غایت موجود راچیزی میداند که هست.یعنی صورت شیء.
بنابراین ارسطومعلول راماهیت مستقلی دانسته،که ازخودحکایت میکند وغایتش، تبدیل شدن به آنچیزی است که هست.
اما نزد حکمای مسلمان اساس علیت عبارت از(حکایت)میباشد.یعنی معلول،خودرانشان نمیدهد، بلکه تماما نشان دهنده صفات وقدرت علت میباشد.گویی معلول(موجودات)آینهای میباشدکه جمال علت خویش(خداوند) راتصویرمیکند، دیدن آن به مثابه مشاهده علت است. #واجب_الوجود ،حقیقت پنهانی میباشد که ازمجلای ماسوایش ظاهرمیشود.ماسوای او، به مثابه ماهیات غیرمرتبط بااونیستندبلکه همگی ظهورات وتجلیات اسمائیاش میباشند که صفت واسمی ازاورا نشان میدهند.به اعتقاد #شیخ_الرئیس_بوعلی_سینا ،موجودات همگی هالک بوده وهیچ شانی ازوجوداستقلالی غیرمرتبط وخارج از موضوع، نسبت به باریتعالی ندارند.حقیقت موجودات، #امکان وسرگردانی بین #وجودو #عدم است.به تنهایی ضرورتی بر وجودشان نیست واستحقاق عدم ندارند.فاقدهرگونه اقتضایی هستند وبالذات ممکن الوجودند.اگر #موجود میشوند، این وجودبالغیراست.یعنی موجود دیگری راههای #عدم رابه رویشان بسته وراه #وجود رابرایشان بازکرده، وبااین کاربه موجودیتشان #ضرورت بخشیده و آنهارااز سرگردانی بین وجودوعدم خارج کرده وآنهارابه عرصه هستی آورده. الشیءُ مالمیجبلمیوجد...واین یعنی موجودات،ممکن بالذات و واجببالغیر هستند.حقیقت چیزی جزظهور علت نیست.زیرا موجودات که حقایق عالم میباشند هرکدام بالذات خودنما نبوده بلکه حاکی از وجودمتعالی میباشند.
معلول هیچشان استقلالی حکائی ازخودش ندارد.هرچه هست حکایت از جمال وجلال یارمیباشد. #علیت نزدحکیمان مسلمان به معنای حکایتگری است.گویی الفاظی هستند که از حق تعالی صادر شده وبرای اواظهار مافیالضمیر میکنند.وهرگاه قدرت وجلال ویا زیبایی وجمال امرپوشیدهای راآشکار سازیم، این آشکارگی به معنای(حمد)اومیباشد.حمد یعنی اظهارکمالات محمود. این حمدیابه نحوزبانی وقولی است یابه نحوفعلی ورفتاری ویابه صورت وجودی وذاتی.اگر معلول حاکی از علت است یعنی کمالات اورا نشان میدهد پس وجود معلول حمدِ علت است.لذا ماسویالله، همگی وجودشان به مثابه حمدوتسیبح خداوند متعال میباشد.
#محسن_بهرامی
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
فلسفه نظری
@falsafeh_nazari
فلسفه نظری
یکی از قویترین استدلالها در اثبات وجود خداوند #برهان_علیت است.
برهان علیت میگوید: هر ممکن الوجودی نیازمند به #علت است...وخداوند علت تامه ممکنات است.
البته این #برهان را برخی اشتباه تقریر کرده ومیگویند: هر موجودی نیازمند به خالق است. آیا خدا، موجود نیست؟ قاعدتا هست...پیشتر گفتیم...هرموجودی نیازمند خالق است...براین اساس خداوند هم به عنوان یک موجود، نیازمند خالق است...اگر خدا خالق ندارد ومیتواند از قانون علیت مستثنی باشد پس سایرموجودات هم میتوانند مستثنی باشند.
درحالی که اگر قانون علیت، به نحو صحیح تقریر وبیان شود، اِشکال فوق مطرح نمیشود.
واما بیان دقیق قانون علیت این است که:
هر ممکنالوجودی نیازمند به علت، موجِد وخالق میباشد.نه این هر موجودی نیازمند به علت است.
توضیح آنکه: #ممکن_الوجود موجودی است که #وجود و #عدم برایش ضرورت ندارد، به تعبیری وجود وعدم در تعریفش اخذ نشده وذاتی آن نیست. در تعریف انسان میگوییم:
جسمِ جوهری نامی حیوانِ ناطق
در این تعریف وجود وعدم جزء مقومات وذاتیات تعریف انسان نیست، این بدان معنا است که وجود وعدم جزء ذاتیات واجزاء تشکیل دهنده ماهیت بشر نمیباشد. لذا چنین ماهیتی بین وجود وعدم سرگردان است. به خودی خود، نه ضرورتی بروجودش است ونه ضرورتی برعدمش. این حالت را #امکان میگویند وچنین موجودی را ممکن الوجود میخوانند.
حال اگر ممکن الوجودی، موجود شود وبوجود آید، نشانه آن است که کسی او را به سمت وجود حرکت داده، زیرا خودش به تنهایی حائز وجود نیست پس به تنهایی نمیتواند موجود شود. آیا تصور صندلی که در ذهن من است به تنهایی وخودبخود میتواند از ذهن من خارج شود وموجود بشود؟ قاعدتا خیر...پس هیچ ممکن الوجودی نمیتواند به تنهایی موجود شود. لذا هرگاه ممکنی را موجود دیدیم بدان معناست که علت ایجاد کننده داشته که وجود رابه او افاضه کرده است.
علت یک ممکن الوجود، یا خودش ممکن الوجود است یا ممکن نیست.
اگر ممکن باشد، آن علت هم برای وجودش نیاز به علت دیگر داشته واین سلسله (وابستگی ممکن فعلی به علت مقدم) ادامه پیدا میکند... #تسلسل ( وجود یک سلسله بهم وابسته که ابتدا ومبدا ندارند) عقلا محال است...این سلسله باید مبدائی داشته باشد، آن مبدا نباید یک موجود ممکن الوجود باشد، چون دوباره نیاز به موجِد وعلت پیدا میکنند وتسلسل ادامه مییابد، آن مبدا باید #واجب_الوجود باشد، یعنی وجود ذاتی اوباشد وازکسی به عاریت نگرفته باشد.موجودی که وجود ذاتیش است در موجود بودنش به علت مقدمی متکی نیست، خداوند میباشد.
پس هر ممکن الوجودی برای رهایی از سرگردانی بین وجود وعدم نیاز به علت دارد، خداوند ممکن الوجود نیست بلکه واجب الوجود است، یعنی بین وجود وعدم سرگردان نیست، پس نیازمند به علت وخالق دیگری ندارد.
#محسن_بهرامی
┅┅┅┅──✺──•⊰➺
🔸فلسفه نظری
⌜@falsafeh_nazari⌟