هدایت شده از دوتا کافی نیست
#تجربه_من ۱۰۴۰
#ازدواج_در_وقت_نیاز
#فرزندآوری
#دوتا_کافی_نیست
#سبک_زندگی_اسلامی
#مشیت_الهی
#رزاقیت_خداوند
#قسمت_دوم
بارداری چهارمم ناخواسته اتفاق افتاد و هضم این قضیه خیلی سخت بود. از بس شوکه بودم به ماما گفتم یه راه حل برای سقط پیش پام بذار و همسرم گفت حالا بیا بریم و برگشتنی ۲ تا فرش خریدن تا دلم رو بدست بیارن و دی ماه سال ۸۲ دختر چهارمم مریم خانم بدنیا اومدن.
سالهای زیادی با داشتن بچه های کوچیک به سختی سپری می شد اما کاش فقط سختی بچه داری بود چون این سختی خیلی شیرینه، امان از روزی که سلامتی به خطر بیوفته...
سال ۸۴ همسرم درگیر بیماری سرطان شدن و جراحی انجام دادن و چندین جلسه شیمی درمانی و با انرژی و روحیه بالایی که داشتن و توکل به خدا توسل ائمه سلامتی شون رو بدست آوردن.
در مورد نکات تربیتی و فرزندپروی و همکاری ها، وقتی که بچه ها کوچیک بودن، همسرم عصرها بچه ها رو با خودشون میبردن بیرون تا من بتونم به کارهای خونه برسم.
همیشه از کتابخوانه مدرسه دخترم کتاب های فرزندپروری و تربیتی می گرفتم و مطالعه می کردم.
از سال ۸۶ که دختر کوچیکم ۴ ساله بود و به اصطلاح از آب و گل دراومده بودن و فرصت فراغت بیشتری برای خودم داشتم و جلسه قرآن و باشگاه میرفتم.
همسرم از سال ۹۰ یک جلسه قرآن خانگی برپا کردن تا انس با قرآن بچه ها بیشتر بشه، هر شب بصورت خانوادگی قرآن قرائت می کردیم.(جلسه به خونه و خانواده محدود نبود هرجا مهمانی و مسافرت و تفریح می رفتیم، جلسه قرآن شبانه برگزار میشد و بی نهایت برکات مادی و معنوی ازش دیدیم.)
همسرم،بچه ها رو به حفظ قرآن تشویق میکردن و جایزه براشون طلا و... میخریدن
معتقد بودن همونطور که کار بد تنبیه میشه، کار خوب باید تشویق بشه تا به فراموشی نره. حتی به بچههای فامیل که نماز اول وقت میخوندن جوایز نقدی میدادن.
فرزندانم حسابی درس خوندن و رشد کردن و رتبه برتر کنکور شدن. بهترین دانشگاه ها و رشته ها تحصیل کردن. دخترهام پزشک و روانشناس و مدرس زبان شدن.
دوتا دخترهای بزرگم همزمان با تحصیل ازدواج کردن و بچه دار شدن و شیرینی نوه دار شدن رو تجربه کردیم.
الان خیلی خوشحالم که به شعار "دوتا کافی است" اهمیت ندادیم. همیشه از اینکه خداوند دختر های سالم و عاقل و با ایمان بهم داده شاکرم.
همسرم طی این سال ها چندبار دیگه دچار اون بیماری شدن، عمل های جراحی متعددی انجام دادن، جلسات زیادی شیمی درمان شدن و در نهایت در پاییز سال ۱۴۰۲ هفته ی اول مهر ماه فوت شدن😭.
ازتون میخوام اگر این تجربه فرزند آوری و فرزند پروری براتون جالب بود برای همسرم فاتحه بخوانید یا صلوات بفرستید.
"دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
هدایت شده از دوتا کافی نیست
#تجربه_من ۱۰۴۱
#ازدواج_در_وقت_نیاز
#فرزندآوری
#دوتا_کافی_نیست
#مخالفت_همسر
#سختیهای_زندگی
#قسمت_اول
من متولد ۶۳ هستم و فرزند پنجم و دختر اول بعد از چهارتا پسر... البته یه خواهر با تفاوت چهار سال دارم. از اول دبیرستان خواستگاران زیادی داشتم اما مامانم اول شرایطشون رو بهم میگفت و بعد با پدر و برادرها مشورت میشد و بعدا اجازه میدادن که بیان یا نه ...
بالاخره سال ۸۱ بعد از اتمام پیش دانشگاهی، داشتم حاضر میشدم برای کنکور که جناب همسر از راه رسیدن و با کلی رفت وآمد و مخالفت بنده بالاخره پدرم من رو راضی کرد و یک ماه بعد از رفت و آمدها در شب ولادت امام رضا عقد کردیم خیلی ساده و بدون مراسم. بعد از ۱ سال و ۸ ماه که عقد بودیم با یک مراسم ساده رفتیم سر خونه و زندگی...
خدارو شکر کم کم همسرم داشت با وام کارگاه کوچکی در طبقه پایین خونه درست میکرد تا کارش رو شروع کنه. بعد از مدتی که کارگاه درست شد و مشغول به کار شد و قسط و قرض ها کمتر شد. من بهش پیشنهاد بچه رو دادم. این رو هم بگم من عاشق بچه بودم و از اول به همسرم میگفتم اما ایشون قبول نمیکرد، هنوز زوده، مردم چی میگن، اینا چقدر عجله داشتن و اینکه هنوز تازه داریم از قسط ها کمر راست میکنیم و...
خلاصه گذشت و یک سال بعد دوباره گفتم، من خیلی تنهام، تو خونه حوصله ام سر میره، لااقل یه بچه بیاریم تا سن مون بالا نرفته بعدا پشیمون میشی اما همسرم به شدت مخالف بود نمیدونم چرا...
بعضی مواقع با خودم میگفتم شاید چون همیشه بهم میگفت من تو رو نمیخواستم بخاطر اصرار پدر ومادرم باهات ازدواج کردم الانم نمي خواد ازم بچه دار بشه تا شاید بعدا راحت تر به بهانه ای طلاقم بده. آخه همچین آدمی هم نبود. نمیدونم چرا این فکر وخیالها رو میکردم.
به مامانم هم هیچی نمیگفتم اخه اونقدر خجالتی بودم اصلا راجع به این مسائل با مامانم صحبت نمیکردم. .طفلک مامانم همش نذر و نیاز میکرد تا من بچه دار بشم.
دو سال ونیم بعد همسرم تصمیم گرفت خونه رو بنایی کنه و ما یک سال ونیم مستاجر بودیم. تو اون شرایطی که کلی وام و بدهی داشتیم و فقط یه موتور و مستاجر هم بودیم دوره ی من عقب افتاد. وقتی بی بی چک زدم دیدم باردارم انقدر ذوق کردم و خوشحال بودم که سختی ها یادم رفت. همسرم وقتی شنید انقدر ناراحت شد و عصبانی که تو این موقعیت وقت بچه هست. حتی وقتی رفتیم خونه مادرشوهرم که خبر بدیم شوهرم به حدی ناراحت بود که مامانش پرسید چی شده با عصبانیت گفت عروست حامله است. مادرشوهرم که عاشق بچه و نوه اولش هم بود خوشحال شد و پسرش رو دعوا کرد که بجای شیرینی و خوشحالی اینجوری خبر میاری!
خلاصه مادر شوهرم هر ماه منو دکتر میبرد تا اینکه هفت ماهه شدم و این رو هم بگم که(من کلا بد ویارم وخیلی بارداری های سختی دارم و همش وزن کم میکنم و در نهایت به وزن خودم میرسم.)
در سونوی ۷ ماهگی گفتن بچه هیدروسفالی داره و من که هیچ تجربه ای نداشتم نمیدونستم چه کنم.
دکتر بهم گفت برو شورای پزشکی و دستور بیار برات سقط کنیم. گفتم یعنی چی! آخه بچه روح داشت حرکت میکرد و من کلی با هاش انس گرفته بودم. بعد این همه سال التماس پیش همسر...
دکتر بهم گفت دختر جان این بچه برای تو بچه نمیشه کلا معلول حرکتی وذهنی و شاید اصلا بعد از بدنیا آمدن زنده نمونه. منم که کلی عکس وپوستر بچه تو خونه زده بودم و با امید بهشون نگاه میکردم اومدم خونه و همه اونا رو پاره کردم. فقط گریه میکردم. شب که میخوابیدم تو خواب میدیدم باردار نیستم اما وقتی پا میشدم ومیفهمیدم که یه بچه ناقص تو شکم دارم حالم گرفته میشد. جایی نمیرفتم هرجا که یه بچه سالم میدیدم با افسوس نگاهش میکردم. همش میگفتم این نتیجه ناشکری های همسرم هست.
وقتی همسرم فهمید که بچه پسر هست کلی ناراحت شده بود آخه همسرم پسر دوست بود. بالاخره با مادرشوهرم رفتیم یه دکتر که بهم گفت دخترم ادامه بارداری فایده نداره اخه شاید این بچه تا ۹ماهگی داخل شکمت نمونه و بمیره اون موقع برای خودت هم خطرناکه پس بچه ۷ماه زنده میمونه ولی اگه به ۸ ماهگی برسه بعد بیای زایمان کنی بچه میمیره پس تا هفته دیگه که ۷ ماهت تموم نشده ختم بارداری میدم تا اگه بچه عمرش به دنیا بود که هیچ وگرنه ۲ماهه دیگه تو اذیت نشی من که فقط با گریه حرف های دکتر رو گوش میکردم ومادرشوهرم بنده خدا میگفت عیب نداره اگه زنده موند من خودم هر جور شده این بچه معلول رو جمع میکنم، نمیذارم به اینا سخت بگذره.
من که دیگه هیچ اراده ای از خودم نداشتم. قرار شد روز بعد از تاسوعا وعاشورا برای زایمان برم بیمارستان. روز تاسوعا و عاشورا دلم خیلی شکسته بود و کلی گریه کردم. روز بعد با اتوبوس و به تنهایی رفتم مطب و برگه ختم بارداری گرفتم و بعدش مادرشوهرم آمد و رفتیم بیمارستان برای بستری.
ادامه 👇
"دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
هدایت شده از دوتا کافی نیست
#تجربه_من ۱۰۴۱
#ازدواج_در_وقت_نیاز
#فرزندآوری
#دوتا_کافی_نیست
#مخالفت_همسر
#سختیهای_زندگی
#قسمت_دوم
من که تابحال بیمارستان نرفته بودم در بخش زایشگاه بستری شدم و وقتی ماما گوشی رو گذاشت تا صدای قلب بچه رو بشنوه گفت این بچه دو روزه مرده و دکتر ختم بارداری داده. یعنی روز تاسوعا بچه من مرده بود از یک طرف ناراحت و از طرفی هم که باعث از بین رفتن جنینم نشده بودم خوشحال.
خلاصه سرتون رو بدرد نیارم از اون موضوع دو سال گذشت و ما بالاخره سرخونه مون برگشتیم ومستقر شدیم و دوباره اقدام کردیم وسر یک ماه باردار شدم این رو هم بگم که خودم قبلش خیلی دنبال علت اینکه چرا بچه اول اینطور شده رفتم و حتی مشاور ژنتیک رفتم که گفتن مشکلی نیست اما راه بجایی نبردم ومیگفتن اتفاقه، تو هر چند میلیون یکی اینجوری میشه ولی خودم میگم بخاطر ناشکری بود و اینکه کمی تنبیه بشیم بخاطر نعمت به این بزرگی که بهمون داده بود ناشکری کردیم.
خلاصه بازهم بارداری سخت با ویار شدید همراه با استرس که آیا اين بچه سالمه یا نه. جایی خونده بودم که هر صبح وشام اگه دعای یستشیر رو بخونی تا آخر بارداری بارداری خوب و بچه سالم خواهی داشت و من هروز دوبار میخوندم، حتی اعمالی که در کتاب ریحانه بهشتی هست رو انجام میدادم تا خدارو شکر اینکه ۲۲اسفند ۸۸ دختر گلم صحیح و سالم بدنیا اومد😍🤲
خدارو هزاران بار بیشتر شکر میکنم که بعد از اون همه سختی بالاخره مادرم شدم و خدا هیچ وقت و هیچ جا تنهام نگذاشت. با اومدن دخترم برکت وروزی رو هم آورد. تونستیم بعد از ۵سال موتورسواری تو گرما و سرما بالاخره یه ماشین قسطی بخریم.
دیگه دخترم شد یکساله که همسرم هی میگفت من پسر میخوام و منی که دخترم کولیک شدید معده داشت و خیلی اذیت شده بودم هر چند که مامانم هم خیلی کمکم میکرد. نمیتونستم به این زودی قبول کنم.
بالاخره دخترم یکساله و۱۱ ماه داشت که فهمیدم باردارم البته با عنایت خداوندوکلی رژیم ومطالعه و با دعای مادرهایمان و کلی نذر و نیاز پسرم آذر ماه ۹۱ دو روز بعد از عاشورا و روز شهادت امام سجاد بدنیا آمد و شوهری حسابی خوشحال. منم خدا رو هزاران بار شکر میکردم که دوتا دسته گل سالم بهمون عطا کرده و همینطور باورم نمیشد دوتا بچه به فاصله دو سال و۸ماه داشته باشم با خیلی از سختی ها ولی شیرینی هایی داشت و مامانم تو این دوران واقعا کمک حالم بود و همیشه میگم این دوتا بچه مامانم بودن تا بزرگ شدن.
گذشت و دخترم کلاس سوم بود و پسرم تازه میخواست بره کلاس اول که بطور خدا خواسته فهمیدم باردارم، انقدر شوک زده شدم که وقتی بیبی چک رو نشون همسرم دادم تا چند دقیقه مات ومبهوت بود و بعدش گفت ما که جفتمون جوره بچه نمیخواستیم. من که در عین ناباوری خوشحال هم بودم اما این دفعه همسرم بیشتر از قبل هوامو داشت هرچند بازهم دلش پسر میخواست😜 اما من چله زیارت عاشورا و دعای توسل برداشتم که خدایا بچه فقط سالم باشه هر چی خودت صلاح میدونی من راضیم و صلاح خدا براین بود که دختر زیبای من در دیماه ۹۸ با سزارین بدنیا اومد و زندگیمون رو رنگی تازه بخشید.
دختر و پسرم عاشقش بودن اصلا قبل از اون نمیدونم چجوری زندگی میکردیم. دخترم که خوشحال از اینکه خواهر داره و کلا بیشتر کارهاش رو دخترم کمکم میکرد و انجام میداد. هرچند بعد از بیست روزگی دخترم اتفاقات بدی تو خونوادم افتاد، همسر برادرم در اثر تصادف فوت کرد و بعد از چهار ماه مادر مهربونم. پشت پناهم رو از دست دادم ناگهان تنها شدم.
حال بدی داشتم فقط تنها دلخوشی سرگرم کردنم با بچه کوچیکم بود که کارهای اون رو انجام میدادم تا روزگارم بگذره. الان دختر کوچکم ۵ ساله هست و به فکر این افتادم که به رسالت رهبری لبیک گویم و سربازی کوچک برای امام زمانم بیارم.
همسرم که اوایل زندگی با بچه مخالف بود الان مشتاق بچه هست فقط من نمیدونم چرا ۳سال از عمرمون رو اوایل ازدواج بیهوده از دست دادیم و الان همسرم همیشه افسوس میخوره و میگه اگه همون موقع بچه دار شده بودیم الان بچه هام دانشجو بودن. اما خدارو هزاران بار شکر که ۳تا دسته گل دارم.
من تقریبا ۳ماهه وارد کانال دوتا کافی نیست شدم و تمام تجارب رو خوندم و خیلی نظرم راجع به فرزند آوری تغییر کرده. واقعا بعضی تجربه ها برام خیلی جالب بود و همیشه اول این کانال رو چک میکنم تا تجربه های جدید رو بخونم.
انشاءالله به امید خدا و با دعای شما دوستان تصمیم دارم چهارمی رو هم صحیح و سالم بدنیا بیارم. در حالی که هم سنم رفته بالا و هم سزارین پنجم، میشه برام دعا کنید🤲
"دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
هدایت شده از سوال بارداری،،بانوی بهشتی
#پیام_مخاطبین
💥ایمان...
اولین بارداری من سال ۹۵ بود. تحت نظر دکتر ژنتیک آقای دکتر .... توی میدان ولیعصر تهران بودم.
غربالگری مرحله دوم گفتن مشکل داره و باید آمنیوسنتز انجام بشه.
روزی که قرار بود آمنیوسنتز بشم با همسرم رفتیم مطب دکتر ژنتیک از اونجا آدرس دادن ما رفتیم یه مطب دیگه. خلاصه رفتیم اون مطب، اول تعهد گرفتن که اگه با این سوزن زدن کیسه آب نشتی کرد و بچه بی آب شد، ما هیچ تعهدی نداریم. یهو دلم لرزید. دلم نمیخواست انجام بدم، ولی آخر سر انجام دادم.
توی اون یک هفته ای که من در انتظار جوابش بودم، استراحت مطلق بودم که سوراخ کیسه آبم ترمیم بشه. چه روزای سختی بود. خییییلی سخت گذشت، اگه جوابش بد میشد، بچه مو باید سقط میکردم. خیلی وحشتناک بود.
روز پاسخگویی آزمایش رسید و گفتن مشکلی نداره و سالمه. زندگی ما دوباره جون گرفت. گذشت و گذشت تا آخر هشت ماهم که روز جمعه آبان ماه بود و مامانم میخواست، سیسمونی بیاره.
همون روز افتادم به خونریزی، همسرم خیلی ترسیده بود، ولی من آروم بودم. بهش میگفتم هیچی نیست. رفتیم دکتر صدای قلب جنینو گرفت، صدای قلبو نشنید. فرستاد یه بیمارستان دیگه. اونجام صدایی شنیده نشد. دیگه شب شده بود، رفتیم بیمارستان دکتر خودم، پرستار گوشیو داد بهم ، دکتر توو گوشم گفت، بچه ت مرده، ختم بارداری.
ای خدای من حتی فکر کردن به اون روزا اشکمو در میاره. قلبم درد میگیره. دکتر گفت برو خونه، صبح بیا برای زایمان.
اون شب با همسرم توی خیابونای تهران گریه هامونو کردیم ،، زجه هامونو زدیم. تا رسیدیم خونه. من اولین نوه خانواده مادری و پدری بودم. همه منتظر به دنیا اومدن نوزاد ما بودن. ولی افسوس ...
این درد برای من عین کسی بود که جوون از دست داده. کل بارداری من اینقدر وابسته این بچه بود، حواسم به تکوناش بود، دائم باهاش حرف میزدم، نمیدونم چطوری رفت، نمیدونم...
من زایمان طبیعی کردم. اصلا هم جنینو نگاه نکردم، فقط از پرستار پرسیدم چه شکلیه، گفت شبیه یه بچه ست که تمام پوست بدنش سوخته...😭 یا حسین 😭 بچه م از بی آبی سوخت...
بعد از آمنیوسنتز کیسه آبم نشتی میکنه و به مرور خشک میشه. همه اینا یک طرف، درد بعد زایمان که شیر میاد توو وجودت یک طرف....
با اومدن و رفتن این بچه من بزرگ شدم. قوی شدم. یاد گرفتم صبر کنم و امیدوار باشم به وعده های الهی. یک سال صبر کردم، مهر ماه سال بعدش خدا بهمون نعمت فرزند رو داد. بخاطر همه سختی هایی که کشیدم و بی قراری هایی که کردم، اسمشو گذاشتیم ❤️ایمان❤️
مهرماه امسال آقا ایمان ۴ سالش تمام میشه و کنار بچه دوم مون مشغول بازی هستن.
دعای همیشه من اینا که خدابه همه فرزندی سالم و صالح عطا کنه. الهی آمین
#غربالگری
#آمنیوسنتز
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1
هدایت شده از سوال بارداری،،بانوی بهشتی
در جواب دوستی که ۳ماهه اقدام کرده و نمیشه و قرص اسیدفولیک میخوره
پرسیدن بهترین زمان تخمک گذاری کی هست:
این سوال قبلا تو کانال جواب داده شده( دوستان یه گزینه ای به عنوان جستجو هست یه کلیدواژه رو تو اون بنویسید جوابتونو سرچ کنید و پیدا کنید) ولی شاید شما تازه وارد باشید خدمتتون عرض کنم
روزای ۱۲و۱۴ و۱۶ و ۱۸ پریودی بهترین زمان تخمک گذاری هست علامتشم ترشحات بی رنگ و بی بو هستن.
شما یه نکته مهم گفتید اونم اینکا استرس دارید باورکنید باید بی خیال بشید که بتونید حامله بشید
موضوع رو به خدا بسپارید و مصلحت رو از خودش تمنا کنید
ان شاالله بسلامتی و دل خوش خدا به همه بچه سالم و صالح و خوش قدم و خوش عاقبت عطا کنه یاعلی🌺
یک بچه کمه
دوتا بچه کافی نیست
سه تا بچه خاطر جمعه(😂اینو یه بنده خدایی میگفت)
#پاسخ
اول سرچ بعد سوال
┄┅┅❅🤰🤱👶👩🦰🤰🤱❅┅┅┄
@farzandbano
هدایت شده از سوال بارداری،،بانوی بهشتی
سلام
خانمی که پرسیدن دختر 22 ماهه دارم اول ازشیر بگیرم یا پوشک؟
اول باید از شیر بگیرید
چون الان وقت از شیر گرفتن هستش ونباید بیشتر از این به بچه شیر داد
شیر مادر در دوسال اول زندگی برای کودک بهتربن غذاست وبعداز اون برای سلامتی بچه برعکس ضرر داره وبچه روکندذهن میکنه
درضمن برای پوشک گرفتن خیلی زوده وحداقل 6 ماه صبر کنن بعد اقدام به پوشک گرفتن کنن
چون زودتر ازاین سن بچه ها معمولا نمیتونن بامادر همکاری کنن
یک بچه کمه
دوتا بچه کافی نیست
سه تا بچه خاطر جمعه(😂اینو یه بنده خدایی میگفت)
#پاسخ
اول سرچ بعد سوال
┄┅┅❅🤰🤱👶👩🦰🤰🤱❅┅┅┄
@farzandbano
هدایت شده از سوال بارداری،،بانوی بهشتی
#بازیگوشی_کودک
#لجبازی_کودک
با عرض سلام و خدا قوت حضور شما بزرگواران،بنده خانمی ۳۸ ساله هستم وپسر ۲ سال و ۸ ماهه و پسری ۱ ماهه دارم ،پسر اولم رفتارای بدی داره اگه چیزی بخواد و بهش ندیم مخصوصا گوشی ب شدت جیغ و داد میکنه و ب شدت کتک میزنه ، کمتر با اسباب بازیهاش بازی میکنه و بیشتر با وسایل خونه بازی میکنه تقریبا ب همه چیز آسیب رسونده ،همش ب برادرش حمله میکنه و دست و پاشو میخواد بکشه،وسایل رو پرت میکنه ...نمیدونم چ رفتاری باهاش داشته باشم همش نگرانم همینجوری پیش بره بزرگتر ک بشه چکار کنیم؟؟!!در ضمن من و پدرش خیلی رعایت میکنیم واهل مشاجره و یا بی احترامی ب همدیگه نیستیم و همین باعث تعجب ماست.البته این بچه کارای خوب هم داره مثلا کنار ما ب نماز می ایسته و گاهی چیزی ک بهش میگم واسم میاره،ولی ب شدت با خیلی چیزا مخالفه با حموم کردن ،لباس عوض کردن ،پوشک عوض کردن و ب هیچ وجه حاضر نمیشه دستشویی رفتن رو شروع کنه و هنوز پوشک میشه ،لطفا راهنمایی بفرمایید ،ممنون از لطف شما بزرگواران.
🌹🍃 پاسخ #مشاور_امین کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم #علاءالدین
سلام خدمت شما بانوی گرامی
بسیار خوب هست که شما با همسرتون در محیط خانه رفتار مناسبی دارید، ان شاالله که ابن روند را ادامه بدید اما نکات دیگری هم هست که باید نسبت به آن توجه داشته باشید اول اینکه در نوع رفتار خود با پسر کوچک و بزرگتون دقت کنید،هم شما،هم پدر و هم بقیه اطرافیان، احتمال دارد که حتی به شکل ناخودآگاه چون پسر کوچکتر هنوز شیطنت های پسر بزرگتر را ندارد و زحمت کمتری برای شما ایجاد میکند از طرفی ضعیف تر هست و نیاز بیشتری به مراقبت دارد،بیشتر توجه و محبت شما معطوف به فرزند کوچکتر میشود و همین مسئله حساسیت فرزند بزرگتر شما را نسبت به او برانگیخته است.وقتی دو فرزند شما حضور دارند اتفاقا بیشتر توجه و محبت شما باید معطوف به فرزند بزرگترتون باشه،چون او بیشتر میفهمد و متوجه میشود، و محبت های خود را نسبت به فرزند کوچکتر، زمانی انجام دهید که فرزند بزرگتر شما حضور نداشته باشد تا حساسیت او برانگیخته شود، در زمانی که کودک حس مالکیت پیدا میکند، نمیتواند مادر خود را با دیگری قسمت کند بنابراین نباید به شکلی رفتار کرد که حساسیت او برانگیخته شود.
از طرفی این طبیعی هست که کودک در این سنین به دنبال کشف جهانی است که می خواهد در آن زندگی کند بنابراین در مورد هر چیزی کنجکاوی میکند، طبیعی است که نسبت به وسایل منزل نیز چنین کنجکاوی هایی دارد،اگر والدین نسبت به وسایلی حساس هستند یا کلا وسایل گران قیمت و شکستنی اصلا نباید دم دست کودک باشد یا اگر مورد استفاده هست، زمان هایی استفاده شود که در معرض توجه کودک نباشد، و اینکه کلا محیط منزل باید برای کودکان این سنین ایمن سازی شود، و هر آن چه روی آن حساس هستید، خود شما نباید در دسترس کودک قرار دهید.
از طرفی همان طور که قبل هم گفته شده در این سنین کودکان خود را مجزا از محیط و والدین میشناسند و یکی از راهکار های عرضه این خود مخالفت با دیگران هست، این دوره طبیعی از رشد کودک هست که والدین متاسفانه از ان اغلب بی اطلاع هستند و این کار کودک را تعبیر به لجبازی میکنند و سعی میکنند، با کودک به مقابله برخیزند،او را مکررا امر و نهی میکنند، تنبیه میکنند و با کودک وارد بازی قدرت میشوند، این رفتار ها میتواند واقعا رفتار لحبازی را در کودک به وجود بیاورد، از طرفی بسیاری ار ناهنجاری های کودک و شیطنت های او ناشی از تخلیه نشدن انرژی کودک در محیط خانه ها به خصوص خانه های کوچک و آپارتمانی است که باید برای بیرون بردن روزانه کودک برنامه ریزی کرد، در محیط های خلوت که از جهت انتقال ویروس هم خطری نداشته باشد، از طرفی خود والدین حتما باید روزانه حداقل به مدت نیم ساعت بازی مشارکتی با کودک داشته باشند، و علت دوم امر و نهی و کنترل گری بیش از حد والدین هست، والدینی که مدام می خواهند همه کار کودک را کنترل کنند،مدام امر به نشستن، ساکت بودن و انجام ندادن کار ها میکنند،طبیعتا با چنین نتایجی مواجه میشوند.
در صورتی که اصل بر این است که به کودک زیر ۷ سال آزادی و فضای بازی برای فعالیت و بازی داده شود، مگر در کار هایی که برای او،دیگران یا وسایل محیط خطرناک و آسیب رسان است.
پس از رعایت نکات بالا،میتوانید در مورد نابهنجاری های باقی مانده از قانون تشویق و تنبیه به نحوی که در صوت های تربیت کودک گفته شده استفاده کنید.
پیشنهاد میکنم برای بررسی بیشتر مسئله و آسیب شناسی دقیق تر،از مشاوره امین استفاده کنید.
ان شاالله موفق و موید باشید.
💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠
@hamsaranekhoob
هدایت شده از سوال بارداری،،بانوی بهشتی
دریافت سوالات یکشنبه ها راس 21.00:
#گریه_بیش_از_حد_کودک
سلام طاعات قبول
پسری ۴ ساله دارم که متاسفانه خیلی گریه میکنه برای هرچیزی بجای حرف زدن یا درخواست کردن یا شکایت گریه میکنه دیگه در ضمن اصلا اینطور نبوده که تا گریه کنه چیزی که میخواد بهش بدم یا تسلیم بشم ولی به گریه ش ادامه میده بغلش کردم باهاش حرف زدم حواسشم پرت کردم ولی دوباره شروع میکنه ضمنا خیلی جیغم میزنه کلا بلند صحبت میکنه هرچی میگیم آروم بگو اصلا فایده نداره یه وقتایی مجبور میشیم دعواش کنیم لطفابگید دیگه چیکار میتونم بکنم واقعا خسته شدیم یه وقتایی من و همسرم میزنیم تو سرمون از دستش،اینم بگم که خودم ۴۰ ساله و همسرم ۵۰ سالشونه میدونم که خودمونم حوصلمون کمه ولی حتما یه راهی هست در ضمن خیلی راجع بخدا میپرسه که چقدر بزرگه و چه اندازه ای هست.
🌹🍃 پاسخ #مشاور_امین کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم #علاءالدین
سلام خدمت شما خواهر بزرگوار
اینکه در برابر گریه کودک کودک تسلیم نمیشوید و به کودک باج نمی دهید، کار بسیار خوبی هست، توجه داشته باشید که این کار باید همیشگی و تحت هر شرایطی انجام بشود،مثلا اگر ۱۰ بار این کار را انجام دهید ولی یکبار در برابر گریه کودک تسلیم شوید، همان یکبار اثر منفی بیشتری خواهد داشت.
از طرفی سعی کنید تا جای فضای بازی و آزادی را به کودک خود بدهید، یعنی تا جایی که به کودک آسیب جدی نرسد و برای خود او و دیگران خطرناک نباشد،از کار های او ممانعت نکنید، محیط را برای کودک ایمن سازی کنید و به او آزادی بدهید تا بازی کند ،کشف کند و در محیط پیرامونش کنجکاوی کند، حتی گاهی اوقات کثیف کاری هم میتواند در رشد کودک اثر مثبت داشته باشد،خب این کار ها نیازمند صبر و حوصله والدین هست.میدونم شاید براتون سخت باشه اما اگر اثرات مثبت آن را بدانید، قطعا راحت تر میتوانید این کار را انجام دهید.
از طرفی سعی کنید خودتان و پدرشان حتما در طول روز حداقل نیم ساعت با کودک بازی اشتراکی داشته باشید.
میدونم که از گریه کردن بیش از حد کودک اذیت میشوید اما نباید از محبت کردن به کودک و رفع نیاز های عاطفی او غفلت کنید،بغل کردن ،بوسیدن، قربان صدقه رفتن ،نگاه محبت آمیز به کودک و ... همگی در کمتر کردن حالت های نابهنجار کودک اثرات مثبت زیادی دارد.
از طرفی سعی کنید مهارت های کلامی کودک را با صحبت کردن با او،خواندن شعر و قصه زیاد برای کودک تقویت کنید ، داستان هایی با مضمون درخواست های کودکان از والدین برای کودک خود تعریف کنید تا الگو های مناسبی برای این کار یادبگیرد. از طرفی زمان هایی که او درخواستنش را بدون گریه و با ارامش مطرح میکند هر چند کم باشد، تشویق کنید و دقیق بگویید که این کارت خیلی خوب بود، خیلی قشنگ بود و من خیلی خوشحالم که این طور حرفت را گفتی.
اگر مسائل از این طریق حل نشد پیشنهاد میکنم با یک روان شناس کودک متعهد مشورت کنید.
موفق و موید باشید.
💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠
@hamsaranekhoob
هدایت شده از سوال بارداری،،بانوی بهشتی
سلام من تازه دیروز عضو کانلتون شدم،خیلی خیلی خاطرات جالبی دارن مامانا،ان شاالله اونایی که بچه ندارن صاحب فرزند سالم و صالح به زودی بشن بحق امام زمان عجل الله تعالی فرجه واونایی که بچه دارن خدا واسشون حفظشون کنه❤️
من یه خاطره دارم،پسرم دو سال و خورده ای داشت،من شکلات لیوانیا خریده بودم ولی قایمش میکردم که دست پسرم بهش نرسه،چون میترسیدم دندوناش اسیب ببینه،یه روز که از خواب بیدار شدم دیدم کل اتاق خواب قهوه ای رنگه حتی موهای باباش و صورت باباش هم قهوه ای بود اولش گلاب به روتون فک کردم پی پی کرده اینجوری کرده اخه خیلی پسر شیطونی بود ولی وقتی بو کشیدم دیدم ای دل غافل جای شکلاتا رو یاد گرفته و کل اتاق رو شکلاتی کرده حتی درو دیوار وقتی باباش از خواب بیدار شد با اون حالتاش پوکیدبم از خنده
یه بار هم با خمیر دندون این کار رو کرده بود
الان پسرم دو ماه دیگه ان شاالله میره تو پنج سال و یه دختر هم دارم که عاشقشم نه ماهشه
ان شاالله که سردار امام زمان بشن و مایه افتخار امام زمان
هدایت شده از سوال بارداری،،بانوی بهشتی
#پیام_مخاطبین
✅ سرتون رو بالا بگیرید...
من در خانواده ای کم جمعیت بزرگ شدم و الان در ۳۶ سالگی الحمدلله صاحب ۳ فرزند هستم.(آشنایی با این کانال در آوردن فرزند سوم من با انگیزه ای قوی بی تاثیر نبود) از خواندن مطالب کانال هم انگیزه میگیرم و هم بعضی جاها خیلی حرص میخورم!
خطاب به عزیزانی که میگن از حرف مردم و پرستار و فامیل و مادر شوهر و... ناراحت میشیم، غصه میخوریم، تحمل میکنیم، بفرمایید یعنی چی اینقدر خودتونو دست کم میگیرید و لایق سرزنش دیگران قرار میدید؟؟
میدونم وقتی پشتتونو خالی کنن و زخم زبون هم بزنن چقدر سخته ولی اولا که خدارو شکر رازق وخالق شما اونا نیستن و دوما ما اگر با هدفی مقدس وارزشمند داریم جهاد میکنیم و صاحب فرزند میشیم پس باید سرمونو بالا بگیریم و اجازه ندیم هیییچ کس به خودش حق بده درباره شخصی ترین مسائل ما اظهار نظر کنه و اگر کسی چنین جسارتی کرد لطفاً از موضع ضعف و غصه و تحمل کردن وارد نشید بلکه خیلی با صلابت و با عزت نفس پاسخ بدین.
من نمیدونم تمام این افرادی که به خودشون اجازه تمسخر و دخالت میدن، اگر در موضع مقابل قرار میگرفتین و شما میخواستید در مورد زندگیشون اعمال نظر کنید آیا همینجور سکوت کرده و در موضع انفعالی قرار میگرفتن؟؟
همین الانش هر چی میشه به من میگن میخواستی سه تا نیاری، تازه از نظر من ۳ تا کاملا طبیعی و حتی کم هست اما منم بهشون به فراخور اوضاعشون جواب میدم.
چون هر کس تو زندگیش یه هدفی داره و بخاطرش سختیها رو تحمل میکنه پس چه بهتر که این هدف اجر دنیوی و اخروی هم داشته باشه. در ضمن میگم تنبلی، عافیت طلبی و کم کاری شماها رو ما داریم جبران میکنیم...
خلاصه نه میذارم کسی ادامه بده نه اجازه میدم این حس تو سری خوردن درونم ایجاد بشه، چون وقتی هدف روشن و مقدس باشه این ماییم که انشاالله در محضر پیغمبر واقا امام زمان سربلندیم و هر فرزندی که میاریم سندیه برای ولایت پذیریمون در پیشگاه خداوند کریم. یعنی مصداق عملی این شعار: ما اهل کوفه نیستیم علی تنها بماند...
ضمن اینکه ۲۰ سال دیگه آه و افسوس مسخره کنندگان امروز و «توابین» فردا دیگه سودی به حالشون نداره؛ پس سرتونو بالا بگیرید با توکل بر خداوند قادر متعال اجازه دخالت به هیچ بنی بشری ندید💪💪😁
#فرزندآوری
#دوتا_کافی_نیست
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1
هدایت شده از سوال بارداری،،بانوی بهشتی
سلام در رابطه با سوال خانمی که در مورد مامای همراه در قم پرسیده بودن یه مرکز هست به نام مرکز مامایی فاطمه الزهرا سلام الله علیها که مدتیه فعالیت دارن و بجز مامای همراه بودن که هزینه ش 500تومن هست کلاسهای آمادگی زایمان و ورزشهای بارداری رو هم در برنامه شون دارن.و الان با توجه به شرایط توی واتساپ برای خانومای شهرستان های دیگه هم این کلاسها رو مجازی دارن و یک گروه هم دارن که مادرا سوالهاشون رو میپرسن داخل عکس شماره ای که میشه ثبت نام کرد نوشته.تعجیل در امر فرج صلوات🌷
بانو باردار نمیشی حرص میخوری؟گریه میکنی؟حسودی میکنی(ناراحت نشو خیلی طبیعیه ادم چیزی که نداره دلش بخواد )
خوب معلومه که با وجود این ناراحتی ها که طبعش سرد هست و دشمن رحم هست حامله نشی بانو جان😊
ریلکس باش استرس اضطراب و حرص و بغض و حسادت رو دور کن تا رحمت آماده بارداری بشه
#پاسخ
اول سرچ بعد سوال
┄┅┅❅🤰🤱👶👩🦰🤰🤱❅┅┅┄
@farzandbano
هدایت شده از سوال بارداری،،بانوی بهشتی
#وابستگی_کودک
باعرض سلام واحترام وقت بخیر خدمت سروران گرامی بنده دختر ۳سال دارم ک وابستگی شدید ب من دارد حتي درخانه ک هستم بامن میگرده چ کارکنم ک وابستگی کمتر شود ؟ درکانال همسران خوب فایلهای صوتی بازی کودکان هست ولی دانلود نمیشوند خیلی ممنونم ک دوباره این فایلها رادر کانال بگذارید وهمچنین بنده فایلهای تربیت کودک وهنر زن بودن راگوش دادم ازشما کمال تشکر را دارم ک برای ترويج محبت وآرامش درخانواده این کارها ی خدا پسندانه را انجام میدهید اجرتان باصاحب الزمان •
🌹🍃 پاسخ #مشاور_امین کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم #بیات👇
🌸بسم الله الرحمن الرحیم 🌸
سلام و احترام خدمت شما خواهر گرامی
الحمدلله که از مجموعه تلاش همکاران و استاد ارجمند رضایت دارید. در این ایام که متعلق به آقا امام حسین علیه السلام هست ما رو از دعای خیر فراموش نکنید. 🙏
♻️در رابطه با سوال شما در خصوص وابستگی کودکتان دلایل زیادی میتواند داشته باشد که نیاز به بررسی دارد. آیا شاغل هستید یا خانه دار؟
آیا کودک خود را به موقع از شیر گرفته اید یا زود اقدام کردید که در این صورت باید جبران کنید. چرا که کودک نسبت به سینه مادر احساس امنیت میکند و اگر این اقدام به موقع و با پروسه صحیح اتفاق نیفتد منجر به وابستگی و برخی کمبودها در کودک میشود. برای جبران آن بهتر است کودک خود را در آغوش بگیرید نوازش کنید ببوسید و ادبیات کلامی محبت آمیز به کار ببرید تا در کنارتان احساس امنیت کند.
♻️ یا اینکه ممکن است خود شما باعث وابستگی کودکتان شده اید. به نحوی که وابستگی داشتید و اجازه استقلال و انجام کار را به خودش نداده اید. یا اینکه مرتب بغل کردید و از خودتان اجازه دور شدن ندادید. که این هم باعث وابستگی کودک میشود. و باید به مرور این وابستگی را کم کنید.
برای کم کردن این وابستگی نکات زیر رو رعایت بفرمایید ان شاء الله که به مرور کمتر میشود:
✨هماهنگی و همراهی شما با همسر محترم خیلی مهم است. از هر گونه بحث و تنش با یکدیگر جلوی فرزندتان پرهیز کنید. تا کودک شما احساس امنیت و آرامش خاطر داشته باشد.
✨با صبوری و محبت با کودک رفتار کنید و از ادبیات و لحن تند پرهیز کنید.
✨بازیهای مشترک در طول روز داشته باشید و گاهی هم به اتفاق پدر در جمع سه نفره بازی کنید.
بازی مثل قایم موشک میتواند مفید باشد تا در این رفت و آمدها نسبت به عدم حضور شما عادت کند.
✨در این سن کودک گرایش به بازی با همسالان دارد زمینه حضور همبازی که مناسب سن کودک شما باشد را فراهم کنید.
✨گاهی به همراه پدرش بیرون برود از تایم های کوتاه و به مرور تایم را افزایش دهید تا کم کم وابستگی اش کم شود.
✨اگر برای جدا خوابی اقدام نکرده اید حتما طبق آنچه که در مجموعه صوتی استاد اشاره کردند و یا مطالبی که در گروه گذاشته شده سرچ کنید و این پروسه را به نحو صحیح انجام دهید.
✨بهترین فاصله سنی بین فرزندان 3سال و نیم تا 4 سال هست با توجه به نیاز کودکتان به همبازی ان شاء الله برای فرزند دوم نیز میتوانید اقدام کنید. قطعا به بهبود شرایط فرزندتان کمک خواهد کرد.
♻️در رابطه با فایل صوتی بازی کودکان در کانال فعلا امکانش نیست. برای دانلود فایلهایی که باز نمیشود میتوانید به سایت همسران خوب به آدرس:
http://www.hamsaranekhoob.ir
مراجعه کنید.
ان شاء الله فرزندانی صالح و مهدی یاور تربیت کنید. 🌺
🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب
http://eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6