eitaa logo
فرقه های عجیب و جهان ماوراء
6.1هزار دنبال‌کننده
10.7هزار عکس
1.5هزار ویدیو
192 فایل
آشنایی با فرقه های عجیب ادیان و مذاهب – عرفان های کاذب مهدویت – مدعیان دروغین مهدویت آئین ها– جشنها و مراسم عجیب عجایب جهان باستان- فرازمینیها و اتفاقاتی که توضیحی بر تبادل 👇👇 @jh1397 ❌کپی مطالب و فیلم های کانال فقط با ذکر لینک و آیدی کانال مجاز است❌
مشاهده در ایتا
دانلود
مسیحت (تحریف شده) و « میترائیسم » دو روی یک سکه ✝️🔻 قسمت (دوم) 2️⃣ ♦️ در آیین میتراییسم مرگ و زنده شدن (تجسم) خدا و تولد تازه جزو اصول عقاید میترا پرستان بوده است. دقیقا چنین چیزی را در مسیحیت(تحریف شده) مشاهده می نماییم. 🔷 همچنین روز 25 دسامبر (انقلاب شتوی) سالروز تولد میترا بود که توسط مسیحیان، سالروز تولد عیسی شد. بدین ترتیب روز سبت (شنبه) یعنی هفتمین روز یهودیان که توسط یهوه خدای کتاب مقدس مشخص و تقدیس شده بود، تحت تأثیر اندیشه های میترایی به روز (یکشنبه) که روز خورشید فاتح است، تبدیل و انتقال پیدا نمود. 🔶 اکنون روز بزرگ نیایش برای مسیحیان یكشنبه است (روز خورشید sun day) و در كلیساها شمع روشن می‌كنند كه از میترائیسم وام گرفته شده است. تعطیلی روز یکشنبه یا "سان دی" همان روز خورشید در بین میترا پرستان بود. 🔷 در میترائیسم مردان مجرد و دختران برای خدمت به میترا در مهرابه ها به سر می بردند، هرگز ازدواج نمی كردند و خود را وقف میترا می‌نمودند. در كلیساهای امروز نیز راهبه هایی وجود دارند كه خود را وقف مسیح نموده اند و هرگز ازدواج نمی‌كنند. 🔶 مردم هنگام طلوع خورشید (نماد میترا) در مقابل آن سر فرود می آوردند و خورشید را نیایش می كردند. امروزه نیز در كلیساها بیشتر در هنگام برآمدن و فرورفتن آفتاب به وعظ و سخنرانی و مراسم دینی می پردازند. 🔷 در آثار به جا مانده در مهرابه ها هر جا تصویری از میترا می‌بینیم شنلی ارغوانی یا سرخ به تن دارد. در کتاب مقدس عهد جدید نیز آمده است كه هنگام به صلیب كشیدن عیسی ناصری، شنلی ارغوانی به تن داشته است. در کلیسای کاتولیک نیز،‌ پاپ و همه ی كاردینال ها لباس و شنل های سرخ می پوشند. 🔶 در قبل از مسیحیت و همچنین در زمان گسترده شدن مسیحیت در حوزه مدیترانه، منطقه ای نبود که فکر مادر باکره و فرزند او که باید (در راه گناهان) بمیرد یعنی فدا یا فدیه شود، وجود نداشته باشد. 🔷 اصولا زمین الهه ای بود که در هر بهار باکره می شد. فرزند وی میوه زمین بود که برای مردن به دنیا می آمد، و همین بود که می مرد در زمین دفن می شد تا تخم میوه بعدی باشد و دوره تازه ای را به وجود آورد. این افسانه رستنی بود که داستان غم انگیز خداوند رهاننده و مادر غمدیده را به گونه ای ماهرانه پدید آورد. 🔶 گردش فصول روی زمین به گردشی مانند آن در آسمانها مربوط می شد. این عقیده نیز وجود داشت که الهه باکره همان برج سنبله است که درست هنگامی که ستاره شعرای یمانی یا همان شباهنگ در مشرق، تولد تازه خورشید را اعلام می کند، این برج در قسمت شرقی آسمان طالع می شود. 🔷 قرار گرفتن خط افق در میان سنبله، رمز پذیرفته شدن مادر باکره بود که توسط خورشید عطا می شد. افسانه زمین به این گونه با افسانه آسمان در آمیخت و این دو با افکار قهرمانان واقعی و غیر واقعی عهد باستان مخلوط شدند و داستان قهرمان "فدا شونده" پدید آمد. 🔶 غاری که زادگاه عیسی محسوب شد، از پیش زادگاه هوروس بود که پس از بزرگ شدن، اوزیریس گردید و مقرر بود برای رهایی قوم خود بمیرد. ایزیس نیز مادر غمدیده بود. (مربوط به افسانه یونانی) 🔷 تعداد زیادی از این گونه مسلکهای معتقد به فدا وجود داشت که توسط نویسندگانی چون فریزر در کتاب شاخه زرین و دانشمند متخصص ادبیات یونان و روم ژیلبر موری شرح داده شده است. 🔶 شام آخر (عشای ربانی) به میترا پرستی تعلق داشت که توسط مسیحیان به عاریت گرفته شد. مراسم عشای ربانی در میترائیسم با نوشیدن شیره ی هوم همراه بوده است، اما در مسیحیت (تحریف شده) مراسم عشای ربانی با نوشیدن شراب همراه است. 🔷 در آخرین روز زندگی زمینی میترا، او در ضیافتی شرکت می‌کند و خون گاو، گوشت او، نان و شیره هوم می‌خورد. این ضیافت درون غاری انجام می‌شود. 🔶 انطباق دادن تاریخ تولد عیسی مسیح بر جشن زاد روز میترا در نخستین شب زمستان(معروف به شب یلدا یا انقلاب شتوی) در میترائیسم. 🔷 شخصیت مسیحی بابانوئل یکی از مراتب میترا پرستان به نام «پدر» بوده است. پدر(pater) یکی از مقامات اعلای مهری است که هدایای آسمانی رابه پیروان تقدیم می‌کند. 🔶 درخت وقف شده برای خورشید در میترائیسم تبدیل به درخت کریسمس در مسیحیت شد. 🔷 کشیش کلیسا یا پدر کلیسا یا شبان کلیسا نیز در میترائیسم پدر مقدس خوانده می شود. همچنین بابانوئل کلاه سرکج و لباس سرخ رنگش مشخصاً برگرفته از میترا است. 🔶 اعتقاد به خون بره یا قربانی، همان خدای مسیحیان (عیسی مسیح)، نیز از دین میترا پرستی گرفته شد که قبل از مسیحیت آنان به خون (ثور یا گاو نر) معتقد بودند. ♦️ در میترا پرستی وجود مراحل هفت گانه برای تشرف نوآموزان که برای ورود به هر مرحله درجه شستشویی برای آن لازم بود. که در مسیحیت تبدیل به غسل تعمید گردید. به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2 ادامه دارد....🔻🔻
مسیحت (تحریف شده) و « میترائیسم » دو روی یک سکه ✝️🔻 قسمت (پایانی) 3️⃣ ♦️ در نهایت میترا سوار بر ارابه خورشید شده و به آسمان عروج می‌کند تا در آخرالزمان دوباره به زمین بازگردد. در مسیحیت(تحریف شده) عیسی در روز پنتیکاست در جلوی چشم شاگردانش به آسمان عروج می کند. 🔷 در پایان کار جهان، آتشی بزرگ همه جهان را در بر میگیرد و تنها پیروان میترا از آن آسوده خواهند بود. در مسیحیت آخرزمان با وحشت و کشتار و قتل و عام و جنگ و آتشهای مهیب شروع می شود و با ظهور عیسی فقط پیروان اون آسوده و پیروز خواهند بود. 🔶 درآئین زروانی، داوری بر عهده میترا است. در مسیحیت(تحریف شده) داوری بر عهده عیسی است. همانگونه که میترا میانجی میان خداوند و بشر است، مسیح نیز واسطه خدا و انسان می باشد. 🔷 درب و پنجره های اصلی معبدها میترا پرستان رو به خورشید باز می شد، در حال حاضر درب خروجی کلیسا که به سمت طلوع خورشید ساخته می شود که نشان پیوستن به خورشید و همراهی با آن است که در مسیحیت (تحریف شده) ملکوت نام گرفته است. 🔶 در ورودی معابد میترا پرستان حوضچه های آب مقدس وجود داشت برای تطهیر و یا غسل تعمید. در ورودی کلیساهای مسیحی نیز چنین حوضچه هایی وجود دارد برای تطهیر و تعمید. 🔷 مهر در برج بره، بره به دوش دارد و عیسی نیز بره‌ای در آغوشش گرفته‌است و خود خدایی به صورت بره می باشد. 🔶 مسیحیان اولیه نه تنها اعتقادات مذهبی، بلکه شماری از تعالیم اخلاقی و مسلک کسانی که به مسیحیت می گرویدند را به نفع خود جذب و به نام مسیحیت استفاده می نمودند. مانند تعالیم رواقیان که سقراط مورد تقدیس آنان بود. 🔷 پیوند میترا با خورشید و گاو و ماه برای ما روشن است و روشن است که علامت + که آن را چلیپا می‌‌گفته‌اند سمبل خورشید بوده است که در مسیحیت(تحریف شده) تبدیل به صلیب مقدس گردید. 🔶 ارتباط مسیحیت (تحریف شده) با بت پرستی به اندازه ای زیاد است که اگر اصولا یک هسته مسیحیت یهودی نیز در کار باشد، مسیحیت کنونی از آن بهره اندکی دارد. 🔷 باید به خاطر داشت که پس از عیسی به ندرت به او معلم گفته شد. وی مسیح، نجات دهنده، پسر خدا، خود خداوند، تجلی خدا، واسط بین خدا و انسان، و خداوندگار مسیحیان شده بود!! 🔶 میترا پرستی با نام دیگری به نام مهر پرستی نیز یاد می شود. مهر پرستی و میترا پرستی یکی است، که همان دین مهر یا میترا نیز نامیده می شود که در حال حاضر به میترائیسم نیز مشهور است. 🔷 مهر یا میترائیسم، آیینی رازآمیز بود که بر پایه پرستش ایزد ایرانی، خدای خورشید، عدل و داد، پیمان و جنگ، یعنی میترا (مهر)، در دوران پیش از آیین زرتشت بنیان نهاده شد. 🔶 بر اساس گفته های هرودوت میترائیسم هشت قرن قبل از میلاد مسیح وجود داشته است. این آئین تا سده های دوم و سوم میلادی همچنان وجود داشته است. 🔷 زمانی که آئین مهر ایرانی به وسیله سربازان ایرانی به روم باستان رفت تقریبا تمام اروپا آن را پسندیدند و آنجا مهر ایرانی به میترا تبدیل شد و در تمام اروپا فراگیر گشت. میترائیسم در سرزمینهای امپراتوری ایران، روم، اروپا، شمال افریقا برپا بوده است. 🔶 گرچه پس از پذیرفتن آیین مسیحیت توسط امپراطور روم کنستانتین در اوایل سده چهارم میلادی، این دین رفته رفته محو شد، اما تاثیری بسزا بر ادیانی چون مسیحیت، مانویت، آتون (دین مصری)، شوالیه های معبد، فراماسونری بر جای گذاشت. ♦️ بطور خلاصه : مسیحیت (تحریف شده) تقریبا تمام المانهای آئین مهرپرستی (میترائیسم) را گرفتند و آن را وارد مسیحیت کردند و با اندکی تلخیص به نام مشخصات دین مسیحیت به مردم معرفی نمودند. این خلاصه ای از آن چه اتفاق افتاده بود می باشد. به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
از چه زمانی لباس « بابانوئل » قرمز شد ❓🎅🏻🔺 به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
ثبت تصویریک شی ناشناس در نزدیکی خورشید توسط ناسا 👽🛸🔺 قسمت ( سی سوم) 3️⃣3️⃣ به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2 ادامه دارد ....🔻🔻
مادر ترزا راهبه ای با دو چهره متضاد 🔻 قسمت (اول) 1️⃣ ♦️ "اگنس گونکسا بوجاکسیو" (مادر ترزا) دختر یک خواربار فروش آلبانیایی در 27 اوت سال 1910 در "اسکوپی" یوگسلاوی به دنیا آمد. 🔷 کشیشان یوگسلاوی که در ناحیه ی بنگال هندوستان خدمت می كردند، در مورد راهبه‌هایی به ‌نام "خواهران لورتو" بسیار سخن می گفتند و اگنس تمایل داشت برای خدمت به آنها بپیوندد. 🔶 از این رو پس از گفتگویی با یک مادر روحانی که سرپرست این گروه بود، در سن هجده سالگی برای دوره کارآموزی و فراگیری زبان انگلیسی به کشور ایرلند رفت و در اول دسامبر ۱۹۲۸ پس از سه ماه آموزش با چند دختر جوان دیگر رهسپار هندوستان شد. 🔷 آنها چند هفته بعد در تاریخ ششم ژانویه به "کلکته" رسیدند؛ ششم ژانویه روزی است که کلیسای کاتولیک آن را به یادبود دیدار "مجوسیان" از عیسای نوزاد و دادن هدایا به او جشن می‌گیرد. در آن روز کسی نمی‌توانست حدس بزند که ورود این دختر جوان چه هدیه پر ارزشی برای شهر کلکته به شمار می رود. ♦️ اگنس در ۲۴ ماه می ۱۹۳۱ و در سن ۲۱ سالگی، نخستین سوگند موقتی خود را مبنی بر فقر پاکدامنی و فرمانبرداری یاد کرد. مدت کوتاهی از این تعهد نگذشته بود که رهسپار شهر "دارجلینگ" در کوهپایه هیمالیا شد تا در بیمارستانی خدمت کند. به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2 ادامه دارد....🔻🔻
مادر ترزا راهبه ای با دو چهره متضاد 🔻 قسمت (دوم) 2️⃣ ♦️ در آنجا بود که فقر و تهیدستی مردم، اثر بجای‌ ماندنی بر اندیشه و خدمت ترزا گذاشت. پس از پایان دوره‌اش در دارجلینگ، دوباره به کلکته بازگشت و سرگرم کار آموزش شد. سرانجام، اگنس در سن ۲۷ سالگی، سوگند و تعهد همیشگی خود را یاد کرد و نام خود را به ترزا تغییر داد. 🔷 ترزا نام یک راهبه فرانسوی بود که زندگی کوتاهی داشت، او خدا را خدمت کرده و نام خدمت خود را "طریق کوچک" نامیده بود. خواهر ترزای جوان هم به پیروی از قهرمان خود، روش "طریق کوچک" را در پیش گرفت. 🔶 پس از آن به عنوان یک راهبه سوگند خورده در مدرسه "مریم مقدس" که تنها مدرسه کاتولیک کلکته بود سرگرم کار شد. بیشتر دانش ‌آموزان این مدرسه از تبار اروپایی و از خانواده‌های نسبتاً ثروتمند کلکته بودند، اما در همین رفت و آمدها از صومعه به مدرسه بود که با محرومیت‌ها، فقر و تهیدستی مردم در خیابان‌های کلکته مواجه شد. 🔷 رفته رفته می‌دید که نمی‌تواند در پشت دیوار‌های بلند صومعه پنهان شود و عمر خود را در آرامش و سکوت آنجا بسر ببرد. او سخنان عیسی را بسیار جدی می‌گرفت و چون می‌دید که عیسی با گفتن اینکه "آنچه به یکی از این برادران کوچکتر من کردید به من کرده‌اید" (متی ۲۵:۴۰) - خود را با فقرا همسان می‌داند، او هم می‌خواست با خدمت به انسانهای محروم جامعه خود عیسی را خدمت کند. 🔶 خواهران روحانی در صومعه ی کلکته هر سال یکبار برای تجدید قوا و دعا و تفکر به "دارجلینگ" سفر می‌کردند. در راه این سفر (۱۹۴۶)، در هنگام دعا اتفاقی برای خواهر ترزا افتاد که مسیر زندگی و خدمت او را به کلی تغییر داد. وی در مورد این ماموریت ویژه بیان داشت: 🔷 "روزی در یکی از قطارهای محلی نشسته بودم كه احساس کردم خدا مرا به محله های کثیف و پرجمعیت می راند، بدین طریق ماموریت جدیدی به من واگذار شد." 🔶 خودش می‌گفت این واقعه در حقیقت، "رسالتی درون رسالتی دیگر" بود. در طی این سفر خدا به روشی ساده، اما در عین حال تکان دهنده، او را برای خدمت به فقیران کلکته فراخوانده بود. اما این رسالت آنچنان هم عملی و بی‌دردسر نبود. 🔷 او اکنون مدیر یک مدرسه ی شناخته شده و برجسته بود. از این گذشته به صومعه و جماعت مذهبی خود تعهد داشت و نمی‌توانست و نمی‌خواست به تعهدات و وظایف خود پشت ‌پا بزند. از این رو پس از اینکه در مورد این موضوع دعا کرد آن را با کشیشی که مورد اعتمادش بود در میان گذاشت و قرار شد وی در فرصتی مناسب آن را با "اسقف اعظم" در میان بگذارد و نظر او را جویا شود. 🔶 خواهر ترزا این تصمیم را با آرامی و خوشی پذیرفت و بر این باور بود که اگر این ندا و الهام از سوی خدا بوده‌ است، بدون شك عملی خواهد شد. سرانجام پس از حدود دو ‌سال انتظار اجازه نامه‌ای به دستش رسید که با آن می‌توانست به عنوان یک راهبه در محیط خارج از صومعه خدمت کند، اما می‌بایست پیمان فقر و پاکدامنی و فرمانبرداری را وفادارانه پاس دارد. 🔻 خواهر ترزا در مورد جدا شدن از صومعه گفت: 🔷 "ترک صومعه لورتو برای من از ترک خانواده‌ام دشوارتر بود، اما کاری بود که باید انجام می‌شد. این فراخوان، رسالت من بود و می‌دانستم که باید بروم. تنها چیزی که نمی‌دانستم این بود که چگونه به هدف برسم!" 🔶 روزی که خواهر ترزا صومعه را ترک گفت، به جای لباس رسمی راهبه‌ ها با مدل اروپایی، یک ساری ساده ی سفید با حاشیه ی آبی پوشیده بود که همه ی زنان فقیر بنگالی می‌پوشیدند. لباسی مناسب با خدمت و زندگیش در خیابان ها و محله‌های کثیف و فقیر کلکته! 🔷 او کلبه ی کوچکی را در منطقه ی فقیرنشین "موتی جهیل" کلکته برای زندگی پیدا کرد. در آن محله ی محروم و با دیدن بچه های ولگرد و تهیدست به این فکر افتاد که برای آنها مدرسه‌ای برپا كند. 🔶 او می‌دانست که خواندن و نوشتن، کلید زندگی بهتر برای آنها به شمار می رود. در عین حال، این کار فرصتی به او می‌داد که اصول ابتدایی بهداشت را به آنها بیاموزد. از این رو زمین متروکی را پیدا کرد و از کسی خواست که علفهای آن را بزند و سرگرم کار شد! نه میزی بود و نه صندلی و نه تخته ی سیاه! تنها شماری کودک مشتاق و آموزگاری مشتاق‌تر که با چوبی بر روی شنها الفبا را به آنها می‌آموخت. ♦️ شمار بچه‌ها زیاد شد و او دست تنها و در فقر به خدمت فروتنانه خود ادامه می داد. مادر ترزا می دانست که تنها راه برای درک نیاز‌های بینوایان این است که خودش هم فقیر باشد و تنها راه برای اینکه او را بپذیرند این بود که یکی از خودشان بشود. به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2 ادامه دارد....🔻🔻
پایگاه های نظامی یا پناهگاه امن برای افراد قدرتمند🔺 به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2