#غزل
#دفاع_مقدس
#شهادت
خاکستر شعرم به روی شانههای دفترم ماندهاست
بر شانههای دفترم تابوتی از خاکسترم ماندهاست
هرچند بیتأثیر، اما باز هم فریاد خواهم داشت
انبوهی از آوازهای لکزده در حنجرم ماندهاست
من ماندم و شبهای غربت، غربت شبهای بیخورشید
من ماندم و اندوه سنگینی که از همسنگرم ماندهاست
دیگر کدامین اعتماد ساده میکوشد نگه دارد،
تاریخ رنجی را که روی دستهای باورم ماندهاست؟
بر باد رفت آئینههای مهربانی، آه از این طوفان
طوفان تنهایی که مثل سایه بالای سرم ماندهاست
من نیمهجانی داشتم در دشتهای آرزو جا ماند
اکنون من و داغی که از آن روزها در پیکرم ماندهاست
در اهتزاز روح مردان سترگ عشق میرقصد
این پرچم سرخی که روی گنبد زرد حرم ماندهاست
میآیی از آن سوی این تکرارهای سهمگین، آری
در انتظار گامهایت باز چشمان ترم ماندهاست
(آذرماه ١٣٧٢)
فایل صوتی سخنان من
با محوریت:
نقد و تحلیل یک نمونه#شعر_تبیینی
اثر سیدحمیدرضا برقعی
(با موضوع مدح حضرت امام صادق علیهالسلام)
در کانال من
(صفحه مباحث علمی-فرهنگی)
بارگذاری شد.
https://eitaa.com/smhroknabadi
با طرح نکاتی چون:
١. فلسفه آفرینش شعر
٢. نقش مخاطب در تکوین شعر
٣. ضرورت غیرمستقیم بودن کلام و دلایل آن.
۴. روشهای متفاوت غیرمستقیمسازی کلام.
#جهاد_تبیین
#شعر_تبیینی
#معرفی_شعر_تبیینی
May 11
#رباعیانه
#عاشقانه
مشتاقترینقرار بودمیکعمر
یکعمردرانتظار بودم...یکعمر!
تو بارانبارانبارانباران...تو!
افسوسکهشورهزار بودمیکعمر
#سیدمهدیحسینیرکنآبادی
#رباعیانه
#عاشقانه
حیرتزده از جنون ذاتی توأم
دلباخته طبع دهاتی توأم
بیفلسفهازروحخودت میبخشی
شرمنده عشق صلواتی توأم
#سیدمهدیحسینیرکنآبادی
#رباعیانه
#عاشقانه
طوفان زدهام؛ تو ناخدایی ای شعر
تنها تویی آن که آشنایی ای شعر
یادت نرود با تو قراری دارم...
ای حس فراموش کجایی ای شعر؟
#سیدمهدیحسینیرکنآبادی
#رباعیانه
بیعشق، حیات ما چه خواهد بودن؟
مفهوم ثبات ما چه خواهد بودن؟
بی حبّ علی و آل او، در صف حشر
اسباب نجات ما چه خواهد بودن؟
سرودهشدهدرسال١٣٨٠
#سیدمهدیحسینیرکنآبادی
#روز_دختر
#دفاع_از_حجاب
#غزلواره
به دخترانم
هان ای پری دخترم! حُسن ناب تو را دوست دارم
حسّ قشنگ تو را، این حجاب تو را دوست دارم
خیره شدم، چشم ما را نزد آفتاب پسِ ابر
پس اینچنین در حجاب، آفتاب تو را دوست دارم
خورشید با اخم سوزاند هرزهگیاه زمین را
ای حُسن مغرور! من این عتاب تو را دوست دارم
در گرگ و میش زمان، ماه در پشت ابر است پنهان
این اجتناب، این حساب و کتاب تو را دوست دارم!
مصداق حکم «جهانی است بنشسته در گوشهای» تو
حُسنالقضای تو، رای صواب تو را دوست دارم
چه انقلابی به پا گشت در سایهی چادر تو
در سایهی چادرت، انقلاب تو را دوست دارم
تو دختر فضلی و ذات تو غرق در روشنیهاست
این سیرتت را و آن انتساب تو را دوست دارم
از کودکی خواندی: «از فاطمه این خطاب است ای زن...»
میراث باقی و فصلالخطاب تو را دوست دارم
گفتی: «پریرو کجا تاب مستور ماندن ندارد؟»
ای سرّ مستور من! این عتاب تو را دوست دارم
صدها قناری و بلبل اگر چاک زد حنجرش را
در پردهای... جلوهی دیریاب تو را دوست دارم....
#سیدمهدیحسینیرکنابادی
#غزلواره
#دورهاآواییاست...
ای روح آینه، ای آبی زلال
در قاب چشم من تصویر بیمثال
چشمان تو طلوع، چشمان من غروب
چون عابری غریب، لبریز از سؤال
آن سوی چشم تو رازی نهفته است
رازی همه شفگت آنسوتر از محال
رحمینمیکنند بر خشکسالیام
این آسمان گنگ، این ابرهای لال
در حجم بستهای زندانیام ولی
یک آسمان باز در من کشیده بال
دست مرا بگیر تا ناکجا ببر
تا جادههای دور، تا وسعت خیال
تیرماه ١٣۶٨
#سیدمهدیحسینیرکنابادی
@smahdihoseinir
#معرفجلساتاینجانب
حلقه شعرولاییفرات
جلسه دویستوچهاردهم
جلسه ویژه #دهه_کرامت و در آستانه ولادت #حضرت_علی_بن_موسی_الرضا_علیه_السلام
یکشنبه ٧ خرداد
ساعت ۱۷ الی ۱۹
قم
بلواربهار، هتل صادقیه
(ویژه برادران)
#غزلواره
#دورهاآواییاست...
شب است و بغض غزل در من و هزار افسوس
که از شکفتن آن چون همیشهام مأیوس
کویر تَفزدهام شورهزار بیبرگم
ترکترک شده راه هزار اقیانوس...
شکفته میشود این گل...(صبا به گوشم خواند)
شبانه در خُنکای حریم حضرت توس...
دلم غزال شد از سنگلاخ شعر گذشت
کنون که حرف تو آمد میان، دلم آهوس!
هوای خاک شما آبرو به شعرم داد
و چشمهای شد و آبی... به رنگ اقیانوس
رضا به حکم قضایی... قضای من این است
برای عرض تهیدستیام شدم پابوس
عنایتی کن و پروانه حضورم ده
در این حریم بچرخم به گرد هر فانوس
چگونه از غم خود با شما بگویم، آه
که از غم تو به هرگوشهای، دلی محبوس
به بدرقه، نفحات تو همرهم جاریاست
به واژهواژه این شعر، عطر تو محسوس
قبول خاطر عام است شعر من با تو
علیالخصوص که با لطف تو شود مخصوص...
تيرماه ١٣٨۴
#سیدمهدیحسینیرکنآبادی
@smahdihoseinir
#غزلواره
#دورهاآواییاست...
ای حس مبهم که شدیداً آشنا هستی
در ناکجاآباد جانی، هرکجا هستی
حس میکنم بدجور حالا دوستت دارم
حس میکنم با من شدیداً آشنا هستی
هرجاکه گشتم نیستی؛ یعنی دلم تنگ است
دلواپسم سردرگمم! یعنی کجا هستی؟
حتی اگر حتی اگر من بدترین باشم
تو خوب خوب خوب، بین خوبها هستی
روراست میگویم که بی تو زندگی پوچ است
این روزها من خوب میفهمم چرا هستی
این روزها من خوب میفهمم چرا ای ماه
از ما جدا هستی و، حق داری جدا هستی
تو ماه پیدایی و ما از نور تو غافل
در هالهای از غفلت ما ابرها هستی
یک لحظه هم آن یار موعودت نبودیم و
هی ادعا کردیم که موعود ما هستی
تنها چراغ روشن شبزندهدارانی
تنها مسیر آشتیمان با خدا هستی
عیبی ندارد؛ حرف من باشد برای بعد...
حالا که در حال و هوای ربّنا هستی
وقتی که پای روضهی او در میان باشد
من مطمئنم مطمئنم کربلا هستی
***
بین من و تو حرفهای ناتمامی هست
ای حرفهای من دوباره ناتما هستی...
تیرماه ١٣٩۶
#سیدمهدیحسینیرکنآبادی
@smahdihoseinir