صدفهای دریا تو را می شناسند
خس و خار صحرا تو را می شناسند
تو شبگرد شیدای شبهای شهری
و شبهای شیدا تو را می شناسند
تو آرامش کودکان یتیمی
که در خواب و رویا تورا می شناسند
تو زیباترین واژه آفرینش
تمام غزلها تورا می شناسند
مه و مهر و مهتاب و آیینه و آب
ز عمق سویدا تو را می شناسند
تو در خانه غفلت ما اسیری
همه بهتر از ما تو رامی شناسند
نه تنها زمین با شما آشنایند
تمام ثریا تورا می شناسند
همه با تو گفتار ناگفته دارند
نه اینجا که هر جا تورا می شناسند
ز مشرق ز مغرب ز هر جا شنیدم
تمامی دنیا تو را میشناسند
#محمد_حسین_بنی_اسدی
#عضوکانال
@golchine_sher
تـو ای خورشیدِ آزادی
که از ظلم و ستم
از کفر و از اندیشه های جاهلیّت گونه ی
این نامسلمانان خبرداری
و حتما نقشه ها ی خوب هم در زیر سر داری
بیا
با نـور عشق خود مطهـر کن ضمیر این زمین
غرقِ در آلودگی ها را
مهیاکن بساط شادی و آسودگی ها را
بیا
امروز اگر درسفره های تنگمان جز غصه نانی نیست
ولی دروسعت بیداری دلهایمان حتما امیدی هست
بیا و زودتر گل کن
به چشم خسته ی آدینه و آیینه های منتظر ، آقا
بیا تا باور دریا نخشکیده است . . .
#سمیه_پرویزی
#عضوکانال
إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا
آری، باطل همواره نابودشدنی است.
اسراء_۸۱
@golchine_sher
تا نشستی در دلم از خویشتن بر خاستم
کار دل جز این نباشد
عاشقی این است و بس
#صدیقه_شاداب_نیک
#عضوکانال
@golchine_sher
یک دم ز بیوفایی عالم غمت مباد
یک عمر عاشقی کن و یک دم غمت مباد
مردم به هر که آینه شد سنگ میزنند
از طعنههای عالم و آدم غمت مباد
گفت: اولین نشانەَی عاشقشدن غم است؟
بوسیدمش به گریه و گفتم: غمت مباد
روزی اگر قرار شد از هم جدا شویم
من میروم ز یاد تو کمکم، غمت مباد
دلشورهی وصال و پریشانی فراق
از این غمت نبود، از آن هم غمت مباد
#فاضل_نظری
@golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
😊اگه حوصله نداری شعرهای طولانی بخونی
یکسر به کانال ما بزن 👌
🌷فقط رباعی و تک بیت
حتما حالت خوب میشه
یکبار امتحان کن🌷
❤️کاش جای بوسهاش میماند بر پیشانیام
با خدا بودن نشان از مِهر میخواهد نه مُهر!❤️
https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
صبح یعنی پرواز!
قد کشیدن در باد
چه کسی می گوید؛
پشت این ثانیهها،
تاریک است؟
گام اگر برداریم..!
روشنی نزدیک است.
#سهراب_سپهری
@golchine_sher
دوست داری همگان دور و برت پر بزنند
دانه باشیّ و بیایند به تو سر بزنند
خواهی آن قدر بشوری دل این عالم را
کوبه ی مِهـر تو را با هیجان تر بزنند
توی این بلبشوی دغدغه های تاریخ
طعنه بر منتظرانت دو برابر بزنند
راه آیند اگر دلشدگانت با درد
کج روان ضربه ی خود از رهِ دیگر بزنند
رد کنند آن همه روشنگریِ اعجازت
به خرافات زمان دست به باور بزنند
بغض ، خصمانه گرفته نفس پنجره را
فرجی کاش شود گردن این شـرّ بزنند
#دریا_افکارآزاد
#عضوکانال
@golchine_sher
باید از این هوای غم انگیز بگذریم
از چشم های سرخ گلاویز بگذریم
از استکان چایی یخ کرده ای که باز
از رنج رفتنت شده لبریز بگذریم
اصلا چطور می شود آن روز را نوشت؟!
من بودم و تو بودی و پاییز... بگذریم
باید به لطف کشتی امید باز هم
از موج های سخت بلاخیز بگذریم
هر چند جای دست تو در دست او نبود
باید از اینهمه غم و تبعیض بگذریم
اصلا میان شعر چه جای شکایت است؟!
باید از این گلایۀ ناچیز بگذریم
گفتی به خنده:«می روم این نیز بگذرد»
گفتم به گریه:«باشد از این نیز بگذریم»
#فاطمه_اکرمی
@golchine_sher
گفتی: «کدام شیوهی مردن پسند توست؟»
ما را به چشمهای خودت واگذار کن
#سیدرضا_هاشمی
@golchine_sher
آسمان که نشد
چرا درخت نباشم
وقتی
تو در من
اینهمه پرنده ای؟!
ذهنم پُر از لانه هایی است
که برای تو ساخته ام ...!
#کامران_رسولزاده
@golchine_sher
خدایا هر چه هستم نیستم من
بغیر از ذره یا رب چیستم من
تمام عمر من گفتم که آخر
بفهمم من تو هستی، نیستم من
#محمد_رضا_کاکایی
#عضوکانال
@golchine_sher
دستت را به من بده
دستهای تو با من آشناست
ای ديريافته با تو سخن ميگويم
به سان ابر که با توفان
به سان علف که با صحرا
به سان باران که با دريا
به سان پرنده که با بهار
به سان درخت که با جنگل سخن ميگويد
زيرا که من
ريشههای تو را دريافتهام
زيرا که صدای من
با صدای تو آشناست...
#احمد_شاملو
@golchine_sher
فضای خانه که از خندههای ما گرم است
چه عاشقانه نفس میکشم!، هوا گرم است
دوباره «دیدهامت»، زُل بزن به چشمانی
که از حرارتِ «من دیدهام ترا» گرم است
بگو دومرتبه این را که: «دوستت دارم»
دلم هنوز به این جملهی شما گرم است
بیا گناه کنیم عشق را... نترس خدا
هزار مشغله دارد، سرِ خدا گرم است
من و تو اهل بهشتیم اگرچه میگویند
جهنم از هیجانات ما دو تا گرم است
به من نگاه کنی؛ شعرِ تازه میگویم
که در نگاه تو بازارِ شعرها گرم است
#نجمه_زارع
@golchine_sher
می توانی جواب رد بدهی،پاسخش دیده ی تَرَم باشد !
بعد از این ها؛فقط و فقط ،عاشقی
توی دفترم باشد !
با خودم هِی خیال می کردم ،آمدی باز کوچه آبی شد
کوچه تان را مرور کردم و بعد،گفتم این بار آخرم باشد !
نامه های تو را که ازحفظم، بین شومینه دود می شد و حیف !
بوسه بر پاکتش زدم آرام، تا ابد منّتش سَرَم باشد !
گرچه از ذهن ، پاک می کُنمت،
تو زیادم نمی روی امّا
با خیال تو دلخوشم بی تو، تا همین شانس دیگرم باشد !
من که هفت آسمان دنیا را، یک ستاره نداشتم هرگز
می کِشم یک ستاره مصنوعی، تا در این شعر اَخترم باشد !
قبل از این که یواش برخیزی، تا برای همیشه ترک کنی
قبل از این کاش سیلی ام بزنی،تا که این قصّه باورم باشد !
من مسیح تو می شوم تا با،خاطری خوش ز هم جدا بشویم
شاید این خنده ها ی پایانی است، شاید این شامِ آخرم باشد !
#میثم_رنجبر
#عضوکانال
@golchine_sher
برف می بارد و من خیره به کوهستانم
باز دلواپس مرغان مهاجر شده ام
#علی_اصغر_شیری
#عضوکانال
@golchine_sher
نصیبم از تو بهجز قلب پاره پاره چه بود؟
بهجز دوای کم و درد بیشماره چه بود؟
به فکر فتح، به میدان عشق رو کردیم
تو آمدی، سپر انداختیم... چاره چه بود؟
تو آمدی که ببینند عاشقان جهان
دل تو را و بفهمند «سنگِ خاره» چه بود؟
به برق چشم خود آنگونه سوختی ما را
که پاک بردهای از یادمان شراره چه بود؟
کمان کشیدی و شک کردی و رها کردی
به قصد کارِ چنین خیر، استخاره چه بود؟
تو_قلبِ سوخته! _یکبار خام عشق شدی
به حیرتم ز تو... این جرات دوباره چه بود؟
#سجاد_رشیدیپور
@golchine_sher
بیا با دامنی چین چین و دردم را دمی
برچین
که از چین چینِ دامانت به دل افتاده صدها چین
لبت بادام و خالت دام و زلفت مار
خون آشام
جبینت ماه و قد رعنا و چشمانت
بلور آجین
رهم تا از رقیبانم ، ز خارستان این
وادی
گهی با سینه، گاهی آمدم آرام و
پاورچین
تو با این دلربایی می دهی جانم
یقین بر باد
گمانم از هزاران باغِ گل، کردت
خدا گلچین
مرا گفتی کِشم بر لوحِ دل نقشی
ز رخسارت
چرا با گیسوانت کرده ای بر گِردِ آن
پَرچین
اگر از چهره برداری شبی ناگه نقابت را
درخشان می شود چون چلچراغی آسمان تا چین
به ناخن می تراشم روز و شب
دیوار هجران را
که در پیرانه سر شاید نهم لب بر
لبی شیرین
اگر نفرین کند نسرین و گر آهی کشد
آهو
به آهو گویم احسنتم ، به نسرین گویمش آمین
غزل، بر مشقِ عشقم می زند بوسه
خدا داند
بدین نیکو سخن گفتن مرا سعدی کند
تحسین
اگر عنوان شود اسمت، قلم می رقصد
از عشقت
به حرمت ، اسم اعظم را کنم در گوشِ
او تلقین
#محمدرضا_فتحی
#م_ح_شاد
#عضوکانال
@golchine_sher
کاش می شد
سالهای رفته را برگرداند
دل آشوب شد
و خندید
خیال بافت
و مهتاب چید
فریاد شد
و خاطره ساخت
و فقط لحظات را
کنار تو زندگی کرد
#لیلا_قاسمیان_بایی
#عضوکانال
@golchine_sher
ای که برداشتی از شانهی موری باری
بهتر آن بود که دست از سر من برداری
ظاهر آراستهام در هوس وصل، ولی
من پریشانتر از آنم که تو میپنداری
هرچه میخواهمت از یاد برم ممکن نیست
من تو را دوست نمیدارم اگر بگذاری
موجم و جرأت پیش آمدنم نیست، مگر
به دل سنگ تو از من نرسد آزاری
بیسبب نیست که پنهان شدهای پشت غبار
تو هم ای آینه از دیدن من بیزاری!؟
#فاضل_نظری
@golchine_sher
گاهی مرا نگاه کنی رد شوی بس است ؛
آنان که بیکَسند به یک در زدن خوشند .
#حسین_زحمتکش
@golchine_sher
دلم تا برایت تنگ میشود ؛
نه شعر میخوانم
نه ترانه گوش میدهم
نه حرفهایمان را تکرار میکنم
دلم تا برایت تنگ میشود
مینشینم اسمت را مینویسم ،
مینویسم ، مینویسم....
بعد میگویم :
این همه او
پس دلتنگی چرا ؟!
دلم تا برایت تنگ می شود
میمِ مالکیت به آخرِ اسمت اضافه میکنم
و باز عاشقت میشوم ...
#گروس_عبدالملكيان
@golchine_sher