eitaa logo
گلچین شعر
14.3هزار دنبال‌کننده
815 عکس
281 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
صبح است و من منتظر شنیدن "سلام" تو ... که صدایت شروع زندگیست... @golchine_sher
کاش آن آینه ئی بودم من که به هر صبح تو را می دیدم می کشیدم همه اندام تو را در آغوش سرو اندام تو با آن همه پیچ آن همه تاب آنگه از باغ تنت می چیدم گل صد بوسه ی ناب @golchine_sher
چنان که از قفس هم ، دو یا کریم به هم از آن دو پنجره ما خیره می شدیم به هم به هم شبیه ، به هم مبتلا ، به هم محتاج چنان دو نیمه سیبی که هر دو نیم به هم من و توایم دو پژمرده گل میان کتاب من و توایم دو دلبسته از قدیم به هم   شبیه یکدگریم و چقدر دلگیر است شبیه بودن گل های بی شمیم به هم  من و تو رود شدیم و جدا شدیم از هم من و تو کوه شدیم و نمی رسیم به هم بیا شویم چو خاکستری رها در باد من و تو را برساند مگر نسیم به هم @golchine_sher ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
غریب و در به در افتاده ام کنج شبستان مرا آغوش امن تو کشانده تا خراسان به دور تو که چرخاندم نگاهم را فرو ریخت گمانم پاره شد در چشم من تسبیح باران میان حوض مواج تو دیدم کهکشان را همین که ریسه ها در آسمانت شد چراغان دَرِ این خانه را از بید مجنون میتراشند که از بدو ورودَش می شود زائر پریشان ملائک بال خود را زیر پایم فرش کردند به شوق دیدنت که رد شدم از صحن رضوان برای هم کلامی با کبوتر هات،شاعر چه گندم واژه هایی باز پاشیده در ایوان @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آئینه وزید از سر خورشید ضریحش صدصبح شفا ریخت،زانفاس ضریحش صدباغ شفاعت؛گل باران ،صدف ماه صدمعجزه درشیوه لبهای ملیحش این حضرت عشق است که در ساحت اعجاز گل می شکفد از دمِ خوشتر زمسیحش هرخطبه زسرخطّ خدا مشق گرفته هرخطّه قدمگاه کرامات نفیسش تا زین همه شاعر صله ی لطف که گیرد؟! در گریه قلم هاست به سودای مدیحش قرآنِ دلش، نور خدا داشت به تحقیق هرچند نخواندند به اعراب صحیحش من معتکف پنجره فولادم و تا صبح گنجشک دلم پر زده بر صحن و ضریحش @golchine_sher
دوست دارم موج باشم راهی دریا شوم چون کبوتر ، زائر بارانی آقا شوم دوست دارم کنج خلوت در شبستان شما در حریم امن صحنت آهووانه جا شوم اشک را مرهم نهم بر آتش داغ وجود بال بگشایم بسویَت ، راهی آنجا شوم بالهایم گرچه بشکسته زِ انبوه گناه دستگیرم می شوی تا لایق معنا شوم ؟ در نشیب زندگی دلخسته گشتم یا رضا! دست خالی آمدم لبریز از صهبا شوم وای از روزی بگردانی نِگه از روی من در حباب نخوت و حُبّ جهان ، رسوا شوم روسیاهم ، دور از صحن و سرایَت بوده ام نور می پاشی به قلب و دیده ام بینا شوم؟ در میان این همه زائر که باشد هموطن دوست دارم یک نظر با تو رضا تنها شوم @golchine_sher
نمی رنجم اگر كاخ مرا ويرانه می خواهد كه راه عشق، آری، طاقتی مردانه می خواهد كمی هم لطف بايد گاه گاهی مرد عاشق را پرنده در قفس هم باشد، آب و دانه می خواهد چه حسن اتفاقی، اشتراك ما پريشانی ست كه هم موی تو، هم بغض من، اينك شانه ميخواهد تحمل كردن قهر تو را يك استكان بس نيست تسلی دادن اين فاجعه، ميخانه می خواهد اگر مقصود تو عشق است، پس آرام باش ای دل چه فرقی مي كند می خواهدم او يا نمی خواهد؟ @golchine_sher
آن قدر با من مهربان بودی كه بعد از تو يك لحظه حس كردم كه صد سال است تنهايم... @golchine_sher
در وفاداری ندیدم هیچ‌کس را مثل تو ای غم از حال دلم یک لحظه غافل نیستی @golchine_sher
هدایت شده از احمد ایرانی نسب
33.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ویژه برنامه‌ی ولادت امام رضا علیه السلام مازرونی شو 💠 کانالِ اَشعارِ اَحْمَدِ ایراٰنی نَسَبْ در ایتا 💠 https://eitaa.com/ahmadiraninasab 💠 کانالِ اَشعارِ اَحْمَدِ ایراٰنی نَسَبْ در تلگرام 💠 https://t.me/ahmadiraninasab
حالم بد است مثل زمانی كه نيستی دردا كه تو هميشه همانی كه نيستی وقتی كه مانده ای نگرانی كه مانده ای وقتی كه نيستی نگرانی كه نيستی عاشق كه می شوی نگران خودت نباش عشق آن چه هستی است نه آنی كه نيستی تا چند من غزل بنويسم كه هستی و تو با دلی گرفته بخوانی كه نيستی من بی تو در غريب ترين شهر عالمم بی من تو در كجای جهانی كه نيستی؟ @golchine_sher
دستی برآر و مثل اناری مرا بچین ترسم که انتظار کند دانه‌دانه‌ام... @golchine_sher
ابرِ بهار اينهمه بخشندگى نداشت شد آشناىِ چشمِ من و وام از او گرفت @golchine_sher
به جز تصویر صحن تو مگر مفهوم زیبا چیست اگر فرش حریمت نیست دیگر فرش دیبا چیست میان چشم های زائرانت موج میزد شوق نمیدانم بدون شوق تو تکلیف دریا چیست؟ نشستم صبح تا شب روبروی گنبدت شاید بفهمم علت پیدایش امروز و فردا چیست؟ هنوز از صحن تو بیرون نرفته سخت دلتنگم بدون دردسر فهمیده ام روز مبادا چیست غبار فرشهایت را شبی پیغمبری می‌برد و میدانست خادم، راز اعجاز مسیحا چیست @golchine_sher
خوشه چینم نور بر می دارم ای شمس الشموس جسم و جان خویش را با نور درمان می کنم @golchine_sher
رفتیم و برگشتیم از مشهد به ظاهر اما دلم جاماند در صحن و سرایش با من چه کرده، او در این دیدار کوتاه آه از خیابان طبرسی، کوچه‌هایش سوغات مشهد عشق بود و بی‌قراری حالا سلامش می‌کنم هر روز از دور تا چای‌مان شیرین شود با خاطراتش قدری نبات آوردم از بازار سرشور مثل خودش گرم است آری، گرم و گیرا چای حرم، چای حرم، چای حرم آه مِی، بود یا چایی نمی‌دانیم، اما سرمست بودم در جوار حضرت ماه سرمست بودم عصرها در باغ رضوان با چای‌ریزان غمش در چای‌خانه هم گریه می‌کردم ز شادی در حضورش هم گریه می‌کردیم آنجا کودکانه از آسمان آبی آنجا نگویم مشهد به سقف آسمان نزدیک‌تر بود در محضر خورشید شب جایی ندارد تا چشم بر هم می‌زدی وقت سحر بود جانم حرم، جانم حرم، جانم حرم آه آنجا برای عشق‌بازی جای خوبی است با رأفت سلطان گدا دیگر گدا نیست آری به تنهایی حرم دنیای خوبی است آقا نرفته باز دلتنگت شدم آه جلدت شدم مثل کبوترهای تنها نگذار طولانی شود دیدار بعدی آقا دوباره جان حیدر، جان زهرا برگشتم از مشهد دل دیوانه جا ماند مثل کبوتر روی سقاخانه‌هایش بگذار باشد قابل او را ندارد عاشقترم کرده‌است، جان من فدایش سلطان خوبی‌هاست، شاه خوب‌ها اوست پاک است با او فکر آدم از بدی‌ها ای کاش تا هستید قدرش را بدانید ای خوش به حال حال‌تان ای مشهدی‌ها آه از وداع آخرم با گنبد او ای کاش او هم گاه پیش ما بیاید گفتم که او هم بشنود دلتنگی‌ام را این بند آخر را نوشتم تا بیاید @golchine_sher
عالم همه بی‌قرار و شیدای رضاست نور دو جهان ز نور سیمای رضاست در دفتر دل چرا نباشد مِهرش؟! وقتی‌که خدا غرق تماشای رضاست! @golchine_sher
ما را تو با گرفتنِ جان امتحان نکن از جانِ خود عزیزتری داشتیم... رفت @golchine_sher
جای مهتاب،به تاریکی شب ها تو بتاب من فدای تو، به جای همه گل ها تو بخند @golchine_sher
چه خوش صید دلم کردی بنازم چشم مستت را که کس مرغان وحشی را از این خوش‌تر نمی گیرد @golchine_sher
من دلم برای آن شبِ قشنگ من دلم برای جاده‌ای که عاشقانه بود آن سیاهی و ‌سکوت چشمکِ ستاره هایِ دور من دلم برای "او" گرفته است! @golchine_sher
به هر دل بستنم عمری پشیمانی بدهکارم نباید دل به هر کس بست اما دوستت دارم پر از شور و شعف باسر بسویت می دوم چون رود تو دریا باش تا خود را به آغوش تو بسپارم دل آزار است یا دلخواه، ماییم و همین یک دل ببر!یا باز گردان!من به هر صورت زیانکارم ملامت میکنندم دوستان در عشق و حق دارند تو بیزار از منی !اما مگر من دست بردارم تو خواب روزهای روشن خود را ببین ای دوست ! شبت خوش گر چه امشب نیز من تا صبح بیدارم @golchine_sher
بیدار شو ای دل ڪه جهان می‌گذرد وین مایهٔ عمر رایگان میگذرد در منزل تن مَخُسب و غافل منشین ڪز منزل عمر ڪاروان میگذرد @golchine_sher
هر صبح به نور ِتازه ،گلریزان است از دستِ خدای عشق آویزان است در لحظه ی رفت و آمدش حیرانم! خورشید همیشه ساعتش میزان است! @golchine_sher