eitaa logo
گلچین شعر
14.4هزار دنبال‌کننده
834 عکس
285 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
در کوی سخن دولت اعجاز نماندست جز خیل سخن ساز دغل باز نماندست وارون زدن نعل شده شیوه ی اشعار یک مصرع رندانه ی طنّاز نماندست بسته است ز بی مهری شب پنجره ی ماه تا منزل مهتاب دری باز نماندست کو بت شکن بابل و کو خانه ی ارباب یک شاخه گل ناز به شیراز نماندست حتی به دل سوخته از بی پر و بالی در کنج قفس حسرت پرواز نماندست @robaiiyat_takbait
بی تو زمین یک مرز نافرجام خواهد شد دردِ فراقت زخمِ این ایام خواهد شد روی تن تنهایی ما لاله خواهد رُست رگ های مان خون زخمه ی گلفام خواهد شد آنقدر بر ایمان مان انکار می بارند ابری ترین اندوه مان؛ اسلام خواهد شد دنیا به پای خدعه ها زنجیر می گردد یک جرعه پاکی چشمه ی اکرام خواهدشد شیر و شرنگ و شو کران ها در سبو ریزند بد مستیِ پیمانه ها اعلام خواهد شد طفلِ زمین را هرچه هم دورش بگردانند در این هیاهوی قدَر ناکام خواهد شد هر کس شرنگی میزند از ساغری پر خون شکّر به کام مرگ دُرد آشام خواهد شد پیغمبری از ایل کفر آلودِ مرتدها   شرکِ مجسم بر جهان الهام خواهد شد زن با تمام آن فضیلت های مطلوبش همّ و غمش زیبایی اندام خواهد شد  من بی سبب از این همه انکار می ترسم!؟ نَقلِ تو نُقل لعل خاص و عام خواهد شد @golchine_sher
امام_حسین_ع زیارت_اربعین به دلم داغ حرم را مگذارید فقط به همین حال مرا وا مگذارید فقط ببریدم ببریدم شده حتی در خواب بین این شهر مرا جا مگذارید فقط همه رفتند و شده قبر من این شهر؛ مرا در مزارم تک و تنها مگذارید فقط حرم امروز دهیدم به خدا خسته شدم با دلم وعده‌ی فردا مگذارید فقط بگذارید که سر بر قدمش بگذاریم روی این خواهش ما پا مگذارید فقط اربعین پای پیاده نجف و کرببلا حسرتش را به دل ما مگذارید فقط تشنه‌ی روضه‌ام و آهِ فرات است بلند آب را تشنه‌ی دریا مگذارید فقط :: لای هر برگه‌ی قرآن چقدر برگ گل است پا براین مصحف زیبا مگذارید فقط @golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
😊اگه حوصله نداری شعرهای طولانی بخونی یکسر به کانال ما بزن 👌 🌷فقط رباعی و تک بیت حتما حالت خوب میشه یکبار امتحان کن🌷 https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
حسین_جان... عاشقانت‌ عارف‌ و آزاده‌اند در مسیر کربلا افتاده‌اند شیعَیانت‌ جایِ‌خود، سلطان عشق ارمَنیها ‌هم‌ به تو دل‌ داده‌اند @golchine_sher
یا_حسین_ع رباعی از پهنه ی آسمان دعا می بارد لطف و کرم آل عبا می بارد از معجزه ی تربت ایوان حسین هفتاد و دو چشمه‌ی شفا می بارد دانیم همه ارزش این داشته را عشقی که خدا در دل ما کاشته را با اشک و ثنا، زنده نگه می‌داریم هفتاد و دو نخل قد برافراشته را افسوس که از درک ‌قیامت دوریم از شور نهفته در پیامت دوریم مولای عطش! هنوز هم مظلومی... هفتاد و دو قرن از مرامت دوریم @golchine_sher
نـه فـقـط از تـو اگـر دل بـکَنـم می میرم سایـه ات نـیـز بـیـفـتـد به تنـم می میرم بین جـان من و پیراهن من فرقی نیـست هـر یکی را کـه بـرایـت بـکَـنـم می میرم بـرق چـشمـان تـو از دور مـرا می گـیـرد مـن اگـر دسـت بـه زلفـت بزنم می میرم بـازی مـاهی و گـربـه است نظر بـازی مـا مثل یک تنگ شبی می شکنم می میرم روحِ برخاسته از من، تهِ این کوچه بایست بیش از ایـن دور شوی از بـدنـم می میرم @golchine_sher
من را شبیه برکه کن، خود را شبیه ماه کن این شاعر گمراه را، با نور خود همراه کن چشمان من مؤمن شود در مأمن چشمان تو با یک نگاه مختصر، کوه غمم را کاه کن از درد تنهایی دلم، دیگر امانش رفته است من را به خود وابسته کن، از چاله ای در چاه کن در خامُشیِ دهکده، هر کدخدایی شد خدا ویران کن این بت خانه را، خود را خلیل الله کن محسن در این بیغوله ها، دنبالِ یاری آشناست من را شبیه برکه کن، خود را شبیه ماه کن @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سَلامٌ عَلیٰ قَلبِ زَینَبِ الصَّبور بیابان در بیابان دل، برای دلبر آوردم نوای نای دلبر را ز نای دل، بر آوردم به آیات غم انگیز دل خود نوبهاری را پس از یک اربعین بر روی فصل باور آوردم کمی دیر است و اندک ، لیک مولا در رکاب خود ز مردان بنی هاشم برایت یاور آوردم اگر انگشترت را ساربان دزدید باکی نیست برای دست بی انگشت تو انگشتر آوردم تنِ صدچاک سقّای تو را بی گریه کن دیدم به همره مادرش ، را با دو تا چشم تر آوردم پس از یک اربعین دوری ز کویت بهر سوغاتی به چشمم کاسهٔ آبی برای اصغر آوردم هزار و نهصد و پنجاه قطره اشک چشمم را برای التیام زخمهای پیکر آوردم از اینجا بهر سوغات مدینه تربتت بردم برایت همره خود عطر و بوی مادر آوردم عزیز جان پیغمبر ، شهید بی کفن بر خیز سلامی بهر تو از مسجد پیغمبر(ص) آوردم به هر فرصت که شد باخطبه های آتشین خود دمار از روزگار دشمنان تو در آوردم «ساده» @golchine_sher
هر شب تماشا می‌کنم فصل خزانم را فصلی که با خود می‌برد تاب و توانم را در خاطرات زخمی‌ام هر روز می‌بینم آهی که آتش می‌زند کل جهانم را اسطوره‌ای هستم میان شهر غم آخر! باید ببخشم از سر اندوه جانم را از سایه‌های شهر می‌ترسم، گریزانم هر لحظه اینجا مرگ می‌گیرد نشانم را پرواز می‌خواهم ولی هرگز ندانستم! باید کجا پیدا کنم من آسمانم را... @golchine_sher
کسی با سکوتش، مرا تا بیابان بی انتهای جنون برد کسی با نگاهش، مرا تا درندشت دریای خون برد مرا باز گردان مرا ای به پایان رسانیده آغاز گردان ...! @golchine_sher
ای نارفیق، در صف دشمن چه میکنی؟ در حیرتم که عشق تو با من چه میکنی؟ یک عمر اعتبار به آنی که دود شد ای آتش رسیده به خرمن چه میکنی؟ چون بی وفا گلی و به دور از ترحّمی؟ با خون صد هزار به گردن ، چه میکنی؟ وا میشود دژ دل من با زبان مهر ای حرفهات سنگ فلاخن،چه میکنی؟ گیرم که شاعران همه در بند غم اسیر! با رقص تن ت تن ت ت تن تن چه میکنی؟ @golchine_sher
موج اگر موج است، باید ترک آرامش کند هرچه ساحل سنگدل‌تر بیشتر کوشش کند ساقیا جام مرا پیش از طلب لبریز کن شاه را عیب است گر درویش از او خواهش کند این سخن بر تارک تاج سلیمان حک شده است محترم‌تر می‌شود سلطان اگر بخشش کند زینت ظاهر کجا، حسن خدادادی کجا زشت‌رو زیبا نگردد هرچه آرایش کند عشق رهوار است اما بر زمین هم می‌زند رخش اهلی را، سوار نابلد سرکش کند آنکه در صلح‌ است با خود، با جهان در جنگ‌ نیست کاش می‌آموخت انسان با خودش سازش کند عشق زنجیر قوافی را ز دستم باز کرد می‌برم فرمان دل را تا چه فرمایش کند @golchine_sher
سالها هست که در آینه ها گم شده ای عطش ریخته در سینه ی مردم شده اي آسمانِ دل ما ابریِ هجران شماست متن بارانی آیات ترنم شده ای بی تو انگیزه ی رویش به فراموشی رفت قصه ی غصه ی مهجوری مردم شده ای گونه ی پنجره ها خیس شد از اشک نسيم زلف بگشا که تو سرفصل تنعم شده ای باز کشکول زمین پرشده از عطر شما خود دعا کن که اجابت به تقدُم شده ای سیزده اختر و يک ماه نقاب افتاده محو در آینه ها تا شب چندم شده ای یمِ اشک تو لبالب عطشِ عاشوراست غرق اندوهی و لبریز تلاطم شده ای اللهم عجل لولیک الفرج @golchine_sher
هر چه بر ما می رود از خواهش دل می رسد از دل خوش باور و کج فهم و غافل می رسد غالبـاً در وقت اجرایــی شدن هر نقشه ای دست کم در چند جا حتماً به مشکل می رسد می رود اینجا سر هر بی گناهی روی دار بار کج این روزها اغلب به منزل می رسد لطف قاضی بوده همراهش! تعجب پس نکن خونبها اینجا اگر دیدی بـه قاتل می رسد آخرش تیر خلاص از پشت سر شلیک شد ظاهراً هر چند دارد از مقابل می رسد هر ورق از تخته هایش دست یک موج است و باز کشتی بیچاره پندارد بــه ساحل می رسد @golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
😊اگه حوصله نداری شعرهای طولانی بخونی یکسر به کانال ما بزن 👌 🌷فقط رباعی و تک بیت حتما حالت خوب میشه یکبار امتحان کن🌷 https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
هدایت شده از رباعی_تک بیت
در چای تو قند می شوم اما تو... در قلب تو بند می شوم اما تو... در خواب کنار من نفسهایت بود از خواب بلند می شوم اما تو... @robaiiyat_takbait
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴🔻من غلط کردم و حسین درست بود! توبه امام جماعت مسجد الاقصی برای بیداری وجدان ها خدا را شکر جنگ غزه و جنایت صهیونیست‌ها و بی غیرتی حکام عرب ؛ چشم مسلمانان را باز کرد. @golchine_sher
خورشید دوباره برگِ زریّنم داد نورانیتی به قلبِ مسکینم داد تا صبح بر آسمان شب تابید و با نغمه ی آفتاب تسکینم داد @golchine_sher
با تنِ بی سر، سرِ بر نِیْ تبانی کرده ام تا شکوه نهضتت را جاودانی کرده ام بعد یارانت به تنهایی میانِ شهرها از حریم اهل بیتت پاسبانی کرده ام خویش را با نصِّ سرخ [مٰارَأَیْتُ جز حسین] قاریِ این آیه های آسمانی کرده ام حمل بر دوشم لوای سرخ عاشورای تو با همه احساس ضعف و ناتوانی کرده ام پرچم آغشته در خون تو را افراشته ای برادر با همین قدّ کمانی کرده ام آیه های صبر خود را روی کوه طور تو باعثِ نَسخِ کلام [لَنْ تَراٰنی] کرده ام بر درِ دروازه ها و بر سرِ بازار ها خطبه خطبه مقتلت را بازخوانی کرده ام گر چه از تو اربعینی دور بودم من، ولی بازتاب اربعینت را جهانی کرده ام «ساده» @golchine_sher
خوب من ! بی بهانه باور کن بی تو اینجا بهار خوبی نیست من بمانم تو رفتنی باشی؟ این که اصلا قرار خوبی نیست!  عید امسال تنگ می چسبم به تن مهربان تنهایی بی تو تکرار می کنم با خود : دل سیاستمدار خوبی نیست!  تو بخند و بخند و باز بخند، جای این اشک ها که می ریزم خوب شد که تو زود فهمیدی گریه راه فرار خوبی نیست  قبر این مردگان خاک آلود التماسی ست از سر اجبار که خدا هفت بار فرمودند : مرگ، گشت و گذار خوبی نیست!  دست کم روزهای آخر را اندکی عاشقانه تر طی کن تا توانی دلی بدست آور، دل شکستن که کار خوبی نیست! @golchine_sher
بی آنکه در جواب تو اما بیاورم باید که شرط عشق تو را جا بیاورم آنقدر زل زدم به خودم در سکوت که کم مانده توی آینه بالا بیاورم هی فکر می کنم که چگونه دو سیب را از باغ او بدزدم و اینجا بیاورم با قایقی مگر بروم نوبرانه ای از شهرهای آن ور دریا بیاورم من مادر بدی شده ام دخترم غزل دیگر چگونه مثل تو دنیا بیاورم داریم راه را عوضی میرویم های دنیا کمی بایست خدا را بیاورم   @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
86.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم تبار همیشه آنچه برای عروج ما پل شد همین دعا و همین خلوت و توسل شد خوشا به حال زبان کسی که در دنیا زمان ذکر گرفتن شبیه بلبل شد علاقه شد سبب عاقبت به خیر شدن محبت است که آغاز هر تحول شد هزار معرکه رخ داد بین منطق و نَفْس ولی دل آمد و پیروز این تقابل شد جهان پر شده از غصه‌های ما، تنها به‌ لطف یاد خدا قابل تحمل شد گناه کوچک ما غفلت از دل خود بود گناه کوچک ما مانع تکامل شد به‌ خویش آمد و از دست این‌ و آن دل کند هر آن‌ که عافیتش بسته بر توکل شد محمد‌ بن‌ ابی‌بکر یاد داد به ما که در تبار لجن‌زار می‌توان گل شد پی‌نوشت؛ محمد‌بن‌ابی‌بکر مولود غدیر است. او همان کسی‌ست که امیرالمومنین علی علیه‌السلام درباره‌ی او فرمودند؛ «لاتَقولوا محمدبن‌ابی‌بکر، بَل قولوا محمدبن‌علی». حتما کلیپ را کامل مشاهده کنید. @Mojtaba_khorsandi @golchine_sher
روی لبهایم به یادت رنگ سرخی می زنم ماهی کوچک میان تنگ چشمانت منم دستهایم روز و شب رسوای دستان تو اند می نویسم از تو هر شب باز پاکش می کنم عاشق دیوانه ات اینجاست پشت پنجره می زند باران به جایت بوسه ها را بر تنم مثل یک دیوانه هر شب شعر می خوانم بلند قصه پیچیده است پیش دوست پیش دشمنم راه حل این معما باز در دستان توست می دود در دست هایت تکمه ی پیراهنم آسمان بودم گرفتار شبی تاریک و سرد می گذارد ماه امشب سر به روی دامنم @golchine_sher
پیاده_روی_اربعین مبهوت می بینم تمام رد پاها را این سیل جاری سوی اقیانوس و دریا را نقاشی زیبای صبح جمعه ی فردا دارد به مسلخ می کشد تدبیر دنیا را انگور شیرین نجف را می چشد زائر دستار شرمنده نموده هرم گرما را من از طبق های سر هر غنچه می پرسم هر روز و هر شب پاسخ سخت معما را تاول لب خود بر سر انگشت وا کرده تا قصه گوید قصه ی آنروز صحرا را سرمایه ی یک سال موکب دار [مای بارد] دارد به چشمان می نشاند مِهر اقا را @golchine_sher
نپرس قبل تو دل ساکن کجا بوده ست که از قدیم به مِهر تو آشنا بوده است خدا نخواست تو را زودتر به من بدهد وگرنه حاکم این عشق هم خدا بوده ست به درس تجربه آموختم درین دنیا کلید خواستن و داشتن، دعا بوده است ببین چگونه گره ها یکی یکی وا شد که دست عشق همیشه گره گشا بوده ست کسی میان من و تو فراق حکم نکرد که اختیار "من و تو" به دست "ما" بوده ست پس از تو هر چه که باشد بجز سعادت نیست غم آنچه بوده فقط در گذشته ها بوده است نوشته بوده خدا عشق را به دفتر ما که عشق، سهم من و قسمت شما بوده است @golchine_sher
جدال عقل و دل همواره در من ماجرا دارد شبیه سرزمینی که دو تا فرمانروا دارد شبیه سرزمینی که یکی در آن به پا خیزد یکی در من شبیه تو خیال کودتا دارد منِ دلمرده و عشق تو ، شاید منطقی باشد گل نیلوفر اغلب در دل مرداب جا دارد تو دلگرمی ولی همپا و همدستی نخواهد داشت کسی که قصد ماندن با منِ بی دست و پا دارد خودم را صرف فعل ” خواستن ” کردم ولی عمری ست ” توانستن ” برایم معنی نا آشنا دارد زیاد است انتظار معجزه از من که فرتوتم پیمبر نیست هر پیری که در دستش عصا دارد @golchine_sher
رازی‌است در دلم که عیانش نمی‌کنم بر لب رسیده است‌و بیانش نمی‌کنم ‌ ایمان خویش را که به فقر آزموده‌ام بازیچه‌ی دو لقمه‌ی نانش نمی‌کنم ‌ عشق است سکه‌ای که در این خانه رایج است آلوده‌ی ریال و قرانش نمی‌کنم ‌ کی می‌رسم به او و کجا می‌رسم به او ؟ محدود در زمان‌و مکانش نمی‌کنم ‌ سود کم‌و فروش فراوان سیاست است تا یار، مشتری‌ است گرانش نمی‌کنم ‌ جایی که مَسکن است تجارت نمی‌کنند دل، خانه‌ی من است دکانش نمی‌کنم @golchine_sher