eitaa logo
گلچین شعر
14.3هزار دنبال‌کننده
815 عکس
280 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
از جان و دل اگر چه تو را دوست دارمت... ناچار می روم و به خدا می سپارمت! هرچند واقعیت تو سهم من نشد... در خواب ها به سینه ی خود میفشارمت شب ها کنار خاطره و جای خالیت اصلا چگونه می شد عزیزم نبارمت فرهادوار گرچه نشد جان دهم ولی... با تیشه به روی هر غزلی می نگارمت هرگز نشد که سهم دل ساده ام شوی یک عمر گرچه ثروت خود می شمارت گل می کُنی دوباره ولی در دلی جدید ای بذر امید من که نمی شد بکارمت @golchine_sher
يُلامِسُونَ قلبِي أولئِكَ الذين ينتبِهُون لتفاصِيلي الصَّغيرة التي لا أنتبِهُ أنا لها قلبِ من را کسانی لمس می‌کنند که به جزئیاتِ کوچک در من که خودم متوجه آنها نیستم، توجه دارند... @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تو مگر خواب ببینی سپر انداختنم را و به لبخند دروغین تو پرداختنم را نقش لبخند به شمشیر شما حک شده است وای بر من سره از ناسره نشناختنم را " خامی و ساده دلی شیوه‌ی جانبازان نیست " سوء تعبیر مکن سوختن و ساختنم را " سرِ ما خاک ره پیر مغان خواهد بود " چشم بگشای و ببین شیوه‌ی سر باختنم را تیغ بر زندگی و آخرتم آخته‌ای منتظر باش که فرمان برسد آختنم را دست بر ماشه ، به ماهیت من زل زده‌ای غلطی کن که ببینی شرر تاختنم را جنگ جنگ است ، چه با تیغ چه با پرچم صلح تو مگر خواب ببینی سپر انداختنم را @golchine_sher
ای که در جان منی اما دلت با دیگریست قصه ی عشق من و تو قصه ی دیو و پریست تیر مژگان تو آسان صید دلها کرده است جان سپردن در رهت ؛ آغاز راه دلبریست یک نظر کردی و خواندم از نگاهت عشق را چشم زیبای تو استاد زبان زرگریست عبد چشمان توام ؛ تا جان بُوَد در تن مرا بنده ی عشق تو بودن ابتدای سروریست مرگ دل با دور ماندن از رُخَت کامل شود چون ز رویت دور ماندن حُکم‌ تیر آخریست @golchine_sher
این دل شکستنی است کمی التفات کن در حمل و نقلِ این دلِ من احتیاط کن! دارد هوای رابطه ها خوب می شود کوشش برای وُسعتِ این ارتباط کن ای مهربان! که قهرِ تواز حد گذشته است فکری برای پاسخِ این شایعات کن من با کمی نگاه و عسل خوب می شوم! درمانِ من به داروی چای و نبات کن! بگذر ز شاه و فیل و وزیر و سپاه و اسب رُخ بر رُخم گُذار، مرا کیش و مات کن! بازارِ شعر و عاطفه و گُل کساد شد قدری کنارِ کوچه ی باران بساط کن قلبم به دستِ توست، مبادا که بشکنی جانِ  تمامِ آینه ها احتیاط کن ! @golchine_sher
چند وقتیست که از حال دلم بی خبری بی خیال از من و از حال دلم میگذری مثل گنجشک غریبم که به تو انس گرفت باید ای عشق بمانی و از اینجا نپری بسکه در فکر وخیالم به تو پرداخته ام همه دم شاید و اما و ولی و اگری کاش مثل نفسم تا دم آخر باشی حرف رفتن نزنی ، جان زجهانم نبری کاش یک لحظه در آیینه به خود زُل بزنی که ببینی چقَدَر ناب و بدیع الاثری پای عشق تو نشستن بخدا می ارزد که تو از هرچه ؛دل انگیز تری، ناب تری اینهمه با دل من از غزل و گل گفتی غافل از اینکه خودت وقت عمل بی ثمری مثل عطر گلِ قمصر همه جا می پیچی_ بر سر شانه ی طوفان همه جا دربدری غرق آغوش منی ماهی خوش رقصِ نفس مثل شبها که میان دلِ برکه،،، قمری تا کجا سلسله ی زلف بریزی سرِ دوش پیِ برچیدن ناز تو ندارم ، کمری @golchine_sher
وقتی تو را برتر از آدم آفریدند یعنی فراتر از دو عالم آفریدند نامت که آمد روی لب‌های موذن بر گونه‌ٔ سجاده ، شبنم آفریدند انگشتر خلقت نگینی چون تو می‌خواست نام تو را در قلب خاتم آفریدند حبل المتینی، سِرّ اسماء خدایی نام تو را از اسم اعظم آفریدند وقتی تو را دردانه‌ی عرش خداوند وقتی دلت را کاشف‌الهم آفریدند آن روز اسماعیل، حتما «یا علی» گفت آن روز... آن روزی که زمزم آفریدند کعبه ترک دارد هنوز از اشتیاقت دیوار آن را گر چه محکم آفریدند دنباله‌ی ذکرت صراط‌المستقیم است راه تو را راه مُسلَّم آفریدند وصفت نمی‌گنجد میان بیت‌هایم واژه برای وصف تو کم آفریدند @golchine_sher
این قصه باید انتهای بهتری می داشت بلکه جهانم دردهای کمتری می داشت گرمای دستت زیر باران سهم من می شد اندوه من را بی تو مرد دیگری می داشت در سینه جانم در پی دروازه مرگ است این قلعه غیر از مرگ هم باید دری می داشت دریاب قلبم را که خونین شهر مظلوم است ای کاش شادی در دل من سنگری می داشت از سینه بیرون می کشیدم دردهایم را جز "آه"، اگر از سینه تا لب معبری می داشت @golchine_sher
بیدل بی‌همزبان! چه بر تو گذشته‌ست؟ پیر به ظاهر جوان! چه بر تو گذشته‌ست؟ ‌ در شب طوفان بگو چه بر سرت آمد؟ ای گل بی‌باغبان چه بر تو گذشته ست؟ ‌ صاعقه‌ی عشق آتشت زد و سوزاند سوخته‌ی ناگهان! چه بر تو گذشته‌ست؟ ‌ از تو که در راه مانده‌ای چه بگویم؟ گم شده‌ی کاروان! چه بر تو گذشته‌ست؟ ‌ آه که از های‌وهوی تو خبری نیست ای دل دیوانه، هان! چه بر تو گذشته‌ست؟ @golchine_sher
امام_حسین_ع_مناجات در آرزوی شهادت ای در دلم محبت تو، هست‌و‌نیستم هستی تویی، بدون تو من هیچ نیستم اشک است و آه "نام تو"، آن‌را تمام عمر‌، هر صبح و شام زمزمه کردم، گریستم آخر مگر تو "هستی" من نیستی حسین؟! پس من در این زمانه به دنبال چیستم حُرَّم و یا که شمر در این کربلای نفس؟! اصلاً خودت بگو که در این صحنه کیستم اصلاً در این مبارزه‌ها جای من کجاست ای وای اگر که روبروی تو بایستم :: آخر شهید می‌شوم آری به راه تو در این مسیر اگر که شهیدانه زیستم @golchine_sher
هدایت شده از رباعی_تک بیت
کپی فقط با نام شاعر کانالهایی که کپی می کنید لطفا اسم شاعر رو هم بنویسید از نظر اخلاقی درست نیست 🙏🙏🙏 @golchine_sher @robaiiyat_takbait
ای باغچه ی یاسمنم صبح بخیر گنجشکَکِ در نارونم صبح بخیر لُر،کُرد ،بلوچ ،مازنی ،ترکمنی ای مردم خوب وطنم صبح بخیر @golchine_sher
چه بود سهم من از عشق _خنده‌ای کوتاه چه بود قسمتم از عمر _گریه‌ای جانکاه اگر نبود فراقت نمی‌نوشتم شعر اگر نبود خیالت نمی‌کشیدم آه چگونه سر نگذارم به شانه‌ات ای کوه چگونه دل نسپارم به دیدنت ای ماه به حکم عشق فقط حرف، حرفِ معشوق است به حکم عقل تو هم عاشقی و هم خودخواه اگر قرار به دل‌کندن از هم است که هیچ اگر هنوز بنا عاشقی‌ست بسم‌الله... @golchine_sher
غم می رود از خانه و لبخند می آید در کوچه ها بوی خوش اسپند می آید یک قاصدک حالا خبر های خوش آورده از فرط این شادی زبانم بند می آید بعد از هزاران ساعت دلواپس غمگین آرامشی بی مثل و بی مانند می آید در شهر موج غیرت و مردانگی جاریست این کاروان از سینه ی اروند می آید سال جدیدم را کنارش جشن میگیرم چون روز های آخر اسفند می آید امروز تشییع هزاران لاله ی سرخ است دارد پدر از کربلای چند می آید @golchine_sher
هم رویِ دست و پای گل و خار می نشست هم رویِ قد و قـــامتِ دیـــوار می نشست با قلب ِکوچکش، دل ِخیلی بزرگ داشت با آنکه خواب رفته و بیدار؛ می نشست اندازه ی زمین و زمان، حرفِ خوب داشت جایی که سقف بر سرت آوار، می نشست اهلِ گلایه کـــردن و دوز و کلک نبود هر چند با اهـــالی بـــازار مــــی نشست! بــا کوچک و بـــزرگ بــــلد بـــود دلبـــری با هر بهـانه ای کم و بسیار ، می نشست چشم مرا به دیــــدنِ دنیا بــــزرگ کرد وقتی بروی چشمِ تَـــرم، تار می نشست! آنقدر مهربان و عزیز و صــــبور بود چون کودکی که تشنه ی دیدار می نشست این یارِ مهربان که به شیرین زبانی اش معروف گشته بود و به تکرار می نشست این یارِمهربانِ گل اسمش کتاب بود ، رویِ لب یار می نشست @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
33.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شب و تنهایی و با یاد تو در سر چه‌کنم با گلستان دلی که شده پر‌پر چه‌کنم از چه راهی بروم تا که نبینی خطری چشم مستت به من‌ُ افتد بشود شر چه‌کنم دل من تنگ گره خورده‌و افتاده به چنگ تا هوایت نوک ناخن بزند دَر چه‌کنم خنده‌ای مثل سلاحی که ندارم به لبم جنگ سرد است میان دل و دلبر چه‌کنم؟ سوت ممتد که خیالت بکشد بر سرِ من عشق تو سر بزند‌، بر تن بی‌سر چه‌کنم زیر خورشید نگاهت به تنم تا به غروب چون سرابی لبُ از بوسه کنی تَر چه‌کنم حرف رفتن که به سردی بزنی جای سلام با خداحافظی لحظه‌ی آخر چه‌کنم! @golchine_sher
بگذار که آتش بزنم حاشیه‌ام را تا پر کنم از عطر وجودت ریه‌ام را کارم شده تلقین بکنم غصه ندارم افسردگی مطلق هر ثانیه‌ام را زیباتر از آنی که به تشبیه بگنجی نظم تن تو ریخت به هم قافیه‌ام را من مرد عمودی زمین بودم و امروز از مرحمت عشق ببین زاویه‌ام را در هندسه‌ی گیج جهان آنچه مهم است اسم تو سند خورده دل عاریه‌ام را توجیه من این است دلم مال خودم نیست با قاعده‌ی عشق بخوان فرضیه‌ام را @golchine_sher
هرگاه یک نگاه به بیگانه می‌کنی خون مرا دوباره به پیمانه می‌‌کنی ای آنکه دست بر سر من می‌کشی! بگو فردا دوباره موی که را شانه می‌‌کنی؟ گفتی به من نصیحت دیوانگان مکن! باشد، ولی نصیحت دیوانه می‌‌کنی ای عشق سنگدل که به آیینه سر زدی در سینه‌ی شکسته‌دلان خانه می‌کنی؟ بر تن چگونه پیله ببافم که عاقبت چون رنگ رخنه در پر پروانه می‌کنی عشق است و گفته‌اند که یک قصه بیش نیست این قصه را به مرگ خود افسانه می‌کنی @golchine_sher
غم‌نامه ز مردانِ خطر آوردند از غربت عاشقان خبر آوردند از معدنِ زرخیز طبس با دل خون گنجینه ای از نعش پدر آوردند... @golchine_sher
بی تو اصلا زندگی باب دل ما نیست نه صبح و شامش بی حضور تو مصفا نیست نه حرفها دارد به روی لب نمی دانم چرا تو نباشی هیچ نطقی گرم و گویا نیست نه پای دیروز من و تو گیر کرده درهبوط در ضمیر خسته ی ما فکر فردا نیست نه در میان این خمارین ساغرانِ لبْ شکر چشم مرطوبی شبیه چشم شهلا نیست نه بگذر از آن روزها که آبرو را می‌ زدند پای ناموسش کسی درگیر دعوا نیست نه محشری از چشم و ابروهای« تاتو کرده است بر سر ممنوعه ها در شهر غوغا نیست نه جمع کن گیسو؛ پریشانی جهان را سر گرفت هیچکس اینجا دلش مفتون وشیدا نیست نه گرگ و میش چشمهای دختر کولی کسی در کف فنجان فال خویش پیدا نیست نه ازدحام بی کسی دلتنگ تر می بارمت اینهمه تو در منی که ذره ای جا نیست نه @golchine_sher
نوید فتح نوید فتح می‌آید، نوای لشکر ماست صدا، صدای رجز خواندن برادر ماست همیشه آن که ز جور یزیدیان زمان دهان به شکوه گشوده‌ست، زخم پیکر ماست بگو به دشمن ما، مرزها شکسته شده‌ست بگو که حرمت اسلام مرز کشور ماست کدام اختر اقبال؟! فکر پوچ مکن که این ستارۀ تابنده، برق خنجر ماست شکسته هیمنۀ آهنین گنبد خصم چرا که سایۀ پروردگار بر سر ماست به دشمنان برسان عمرشان سر آمده است نه این‌که شعر بگوییم! حرف رهبر ماست @golchine_sher
او زیباست چکیده ای از نخستین جشنواره استانی شعرشهید "از قال و حال" استان مازندران اداره کل کتابخانه های عمومی مازندران با مشارک اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس مازندران، در راستای برگزاری گرامیداشت دومین کنگره 14500 شهید مازندران،اقدام به اعلام فراخوان شعر دفاع مقدس با نگاه ویژه و عنوان "از قال و حال" با موضوع قراردادن زبان حال و زبان قال از زاویه ی دید اعضای خانواده (درجه یک) شهید نسبت به شهیدشان توسط شاعران نمود گاهشمار:👇 اعلام فراخوان: ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳ آخرین مهلت ارسال اشعار: ۲۵ شهریور ۱۴۰۳ آئین اختتامیه: چهارشنبه ۴ مهر ۱۴۰۳ - ساری آمار نهایی و فهرست منتخبین تجلیل شده در ذیل می آید؛ آثار رسیده به دبیرخانه: بیش از 370 قطعه تعداد شعرای شرکت کننده: 76 شاعر صاحبان اشعار 👇 ۱- محمد پورمرادی- چالوس ۲-محمدجواد مهدوی- ساری ۳-حسین خلیلی- نکا ۴-معصومه بخشنده- ساری ۵-محسن رزوان- آمل ۶-فریده خسروی- تنکابن صاحبان اشعار 👇👇 ۷-عارفه ستاری- بهشهر ۸-نیلوفر نعمتی- ساری ۹-فریدالدین صفایی- نکا ۱۰-سیدمجتبی اله قلی پور- بابل ۱۱-جواد یاری- ساری در بخش شعر بومی هیئیت داوران به آثار در این جشنواره نرسید اما ۴ داشت شعر بومی👇👇 ۱-مبین اکبرنژاد - سوادکوه ۲-سمیرا رمضانی- محمودآباد ۳-رقیه رضاپور آهنگر- بابل ۴-مسعود بنی شیخ الاسلامی- آمل تقدیر ویژه شعرنوجوان از شاعرنوجوان 🖊نازنین زهرا عابدیان - بابل دبیر علمی و اجرایی جشنواره : 📣 کانال اطلاع رسانی محافل و انجمن های ادبی ╭┅───── 🌺 ─────┅╮ @meysamranjbar_channel ╰┅───── 🌺 ─────┅