eitaa logo
گلچین شعر
14.3هزار دنبال‌کننده
818 عکس
281 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
هواخواه توام جانا و می‌دانم که می‌دانی که هم نادیده می‌بینی و هم ننوشته می‌خوانی @golchine_sher
جمعه ها طبع من احساس تغزل دارد ناخودآگاه به سمت تو تمایل دارد بی تو چندیست که در کار زمین حیرانم مانده ام بی تو چرا باغچه ام گل دارد شاید این باغچه ده قرن به استقبالت فرش گسترده و در دست گلایل دارد تا به کی یکسره یکریز نباشی شب و روز ماه مخفی شدنش نیز تعادل دارد کودکی فال فروش است و به عشقت هر روز می خرم از پسرک هر چه تفال دارد یازده پله زمین رفت به سمت ملکوت یک قدم مانده زمین شوق تکامل دارد هیچ سنگی نشود سنگ صبورت، تنها تکیه بر کعبه بزن، کعبه تحمل دارد... @golchine_sher
نور چشمان من و ذریةُ الکوثر شدی آمدی دار و ندارم! هستیِ مادر شدی هست بابا عاشقِ نام ِ علی(ع)؛ شکرخدا سربلندم کردی ای جانم علی اکبر(ع) شدی خوردی از دستِ پدر نان، در حقیقت نور بود معرفت آموختی دریایِ پُر گوهر شدی هر چه وارد شد پدر از جای خود برخواستی در ارادت به امام ِ عصرِ خود محشر شدی می سپردی بوسه بر دستِ من و پایِ پدر اینچنین شد از جوانانِ جهان سرتر شدی من شدم لیلا که مجنونِ پدر باشم ولی آمدی و از منِ دلداده مجنون تر شدی حضرتِ شهزادهٔ من! قد کشیدی و چقدر خَلقاً و خُلقاً شبیه شخص ِ پیغمبر(ص) شدی تا که باشی با شجاعت حافظِ جانِ پدر با جنم سر تا به پا، پا تا به سر حیدر شدی پایِ شمشیرش فنونِ رزم را آموختی خوب شد مثل عموعباس(ع) جنگاور شدی نخلِ خوش قدّ و قواره، قُل هوأللهُ ٱحَد با لبِ تشنه نبینم لالهٔ پرپر شدی! @golchine_sher
نسیمی از نفست سُویِ من فرست که باز گرفته آینه‌ام را غبار دور از تو @golchine_sher
عجب معمار خوش ذوقے ڪه با آبادے احساس براے هر ڪه عاشـق شـد دلے ویرانه مے سازد...... @golchine_sher
تقدیر دل ماست که غمگین باشد همراه دعای مرگ آمین باشد هرچند که یار سایه اش سنگین شد ما سایه نداریم که سنگین باشد... @golchine_sher
زمین هر لحظه در خود نینوا دارد نمی آیی سری بر نیزه یا طشت طلا دارد نمی آیی هزاران طفل پیش چشم مادر می شود پرپر هزاران مرد مرگی بی صدا دارد نمی آیی دهان مسجد و گلدسته را بستند می بینی دعایی تلخ برلب بی نوا دارد نمی آیی غریو ناله های بی کسی تا آسمان رفته خدای کعبه هم اینک عزا دارد نمی آیی بماند،منتظر هستند یا نه،خوب می دانم که مادر دیده بر راه شما دارد نمی آیی @golchine_sher
چقدر بوی تو خوبست ... بوی آغوشت همیشه زحمت من بوده است بر دوشت چنان زلال و لطیفی که مطمئن هستم دو بال بوده به جای دو دست بر دوشت ولی به خاطر من بال را کنار زدی که با دو دست بگیری مرا در آغوشت که با دو دست برایم دو بال بگذاری به جای روشنی بالهای خاموشت که آسمان خودت آسمان من باشد که از بهشت بخوانم دوباره در گوشت آهای روسریت آفتاب تابستان! شکوفه تاج سر تو بنفشه تن پوشت بهشت جای قشنگیست جای دوری نیست بهشت باغ بزرگیست، باغ آغوشت بهشت اول و آخر، گمان نکن حتی بهشت هم بروم می کنم فراموشت @golchine_sher
انتظار نشسته بود لابلای کتابهایی که کلامشان عطر مهدی داشت و چشیدم طمع خوش لذت انتظار را @golchine_sher
کاش چون دریا جهانی رو به ساحل داشتم! بگذریم از آرزوهایی که در دل داشتم از نگاهت شرم می‌بارید و من درویش‌وار کنج دیوار غمت یک عمر منزل داشتم پیش هرکس می‌نشستم حرف چشمان تو بود من نه با تو، با تمام شهر مشکل داشتم زندگی با طعنه‌های دوستان آسان نبود کاش من هم دشمنانی صاف و یکدل داشتم لطف بودن با تو از من شاعری دیوانه ساخت ورنه من در خود هزاران مرد عاقل داشتم @golchine_sher
جمعه جمعه، ماه پشت ماه، سال و سال رفت روزگارِ غایب از مهدی بر این منوال رفت عاشقان بی دیدنش مردند و چشمان شد سفید لیک هر کس بود در راهش یقین خوشحال رفت @golchine_sher
اگرچه لحظه‌ای از غم جدا نبوده دلم پُر است چهره‌ام از خنده های تزئینی @golchine_sher
بگردم دور تو ، دور نگاهت ، دور باطل ها مرا دیوانه می خوانند، امثال تو عاقل ها پری رویی ، نه زیباتر ، سر زیبایی ات بحث است به طرزی که کم آوردند توضیح المسائل ها حسادت می کنم با هر که دستش "لای موهایت" حسادت می کنم حتی به این موگیر ها ... تل ها مرا از دور میدیدی ، خودت را جمع می کردی بیا یک بار دیگر هم، شبیه آن "اوایل ها" و من معنی بعضی شعرها را دیر می فهمم "که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها" @golchine_sher
بر کنگره ی عرش معلّی بنویسید با بال ملک با خط خوانا بنویسید مایی که فقط دلخوش لبخند حسینیم مجنون شده ی زاده ی لیلا بنویسید @golchine_sher
همیشه بادۀ عشق تودرسبو دارم به آبروی توعمریست آبرو دارم توپشت پرده یِ غیبت نهان و من عمری قرار وصل تورا دردل آرزو دارم به سان کودک گم گشته دردل صحرا به هر زمان ومکان از تو پرس وجو دارم به غیر یاد توهرگزسخن نخواهم گفت  به وصف  ومدح توعمریست گفت گو دارم به شوق دیدن رویت نماز می خوانم به اشک دیدۀ خود دم به دم وضو دارم بیا که آخرعمراست ودر دلم با تو هزارنکتۀ ناگفته مو به مودارم اگرچه نیستم آن گونه ای که می خواهی خوشم که چون تو امامی شکفته رودارم @golchine_sher
در هیجان عاشقی چه باکی از محاکمه عشق اگر وکیل شد ادله جور می کند... @golchine_sher
شاخ خشکیم به ما سردی عالم چه کند؟ پیش ما برگ و بری نیست که سرما ببرد @golchine_sher
کمر خم کرد هرکس بُرد بار عشق را بر دوش جوان شد پیر، گل شد سربه‌زانو، بید شد مجنون @golchine_sher
به این دلیل که در ناز، عشق پنهان است جواب نامه‌ی ما پاره‌کردن آن است به قیمت دل و جان خواستار آن شده‌ایم که نرخ خنده‌ی محبوب ما دوچندان است خوشا دلی که به دنبال عشق می‌گردد در این زمانه که هرکس فقط پِیِ نان است دلم معلم خوبی‌ست در کلاس وفا که خود شکسته، ولی پای عهد و پیمان است عزیز مصر دل دیگران نخواهد شد مگر کسی که خریدار چاه و زندان است به شرح حال دل خسته مصرعی کافی‌ست اگرچه صحبت از آن کار چند دیوان است "به رغم مدعیانی که منع عشق کنند" هنوز جمعیت عاشقان فراوان است @golchine_sher @Mojtaba_khorsandi
هرلحظه با تمام توان در کمین ماست ماری به نام نفس که در آستین ماست بیهوده نیست این عرق شرم بی‌امان بار گناه عمر به دوش جبین ماست باید چگونه رد شد از این عرصه‌ی مجاز؟ حالا که شکّ‌و‌شبهه عصای یقین ماست آن را به نرخ سوزش دل حفظ کرده‌ایم این آتشی که در کف دست است، دین ماست اسرار با گذشت زمان فاش می‌شوند وقتی که جز خدا کس دیگر امین ماست دنیا همیشه جمع نقیضین می‌شود زندان مومن است و بهشت برین ماست وقتی که نامه‌ی عمل ما سیاهه شد دیگر چه بحث دست یسار و یمین ماست با این وجود در گذر از پیچ‌وتاب حشر حبل‌المتین فاطمه حصن حصین ماست @golchine_sher @Mojtaba_khorsandi
✍مجتبی خرسندی ۲۱ مهر ۱۳۷۲ در شهرستان بروجرد استان لرستان متولد شد. وی دانشجوی کارشناسی‌ارشد زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه قم است. بیشتر فعالیت مجتبی خرسندی در حوزه شعر آیینی است و علاوه بر شعر کلاسیک، در عرصه نوحه‌سرایی نیز فعالیت می‌کند. وی همچنین برگزیده‌ی بیش از ۱۴۰ کنگره‌ی ملی و بین‌المللی شعر و داستان بوده است. کتاب «جمع مفرد» برگزیده تک‌بیت‌های علوی توسط او گردآوری شده است. از او تا کنون ۳ مجموعه شعر نیز به نام‌های «تیغ ۷۲ دم»، «نقطه ضعف» و «امتحان» به چاپ رسیده که به تازگی با کتاب امتحان برگزیده‌ی جایزه کتاب سال شعر جوانان کشور شده است. جدیدترین مجموعه‌ی شعر او نیز به نام «ماه آخر» شامل ۴۰ غزل مهدوی است که به زودی چاپ و رونمایی خواهد شد. کانال شعر ایشون: @golchine_sher @Mojtaba_khorsandi
تبسم ڪردے و صبحم چه زیبا شد، دل افروزم خوشا چشمے ڪه صبح او، به لبخند تو وا گردد... @golchine_sher
هرکه با پاکدلان صبح و مسایی دارد دلش  از  پرتو  اسرار  صفایی  دارد زهدبا نیت پاک است نه با جامه پاک ای بس  آلوده که پاکیزه ردایی دارد @golchine_sher
اندر دل بی‌ وفا غم و ماتم باد آن را که وفا نیست ز عالم کم باد... @golchine_sher
دوبیتی های پر دردم رفو کن مرا در عمق قلبت جستجو کن اقامه کرده ام عشقت عزیزم بیا با شعر هایم گفتگو کن @golchine_sher
در آتش این فاصله باید که بسوزم یا یک کفن از خاطره های تو بدوزم جادوگر پیری شده ام بی تو که حتی لو رفته میان همگی رمز و رموزم تقصیر تو است اینکه به هم ریخته حالم حتی غزل و قافیه و وزن و عروضم حرفی نزدم از غم دوری تو اما ... ای کاش بدانی که چه آورده به روزم هر کس که مرا بعد تو دید از نفس افتاد یک مرثیه هستم که پر از غصه و سوزم @golchine_sher
من بر پیاله ی دگری لب نمی زنم تَه مانده ی شراب خودت را به من بده @golchine_sher
توکه نیستی دلم لبریزازدعاست برای نگاه خورشید گونه ات بیا استجابت شو @golchine_sher
خورشیدِ پشتِ پنجره‌ پلک‌های من! من خسته‌ام! طلوع کن امشب برای من می‌ریزم آن‌چه هست برایم به پای تو حالا بریز هستی خود را به پای من وقتی تو دل‌خوشی، همه‌ی شهر دل‌خوشند خوش باش هم به جای خودت هم به جای من تو انعکاسِ من شده‌ای… کوه‌ها هنوز تکرار می‌کنند تو را در صدای من آهسته‌تر! که عشق تو جُرم است، هیچ‌کس در شهر نیست باخبر از ماجرای من شاید که ای غریبه تو همزاد با منی من… تو… چه‌قدر مثل تو هستم! خدای من @golchine_sher
ساحِـل جَـوابِ سَـرزَنِــشِ مـوج را نَــداد گاهی فَقَط سُکوت سِزایِ سَبُک‌سَری‌ست... @golchine_sher