تا ببینم رحمت پروردگار خویش را
میشمارم باز جرم بیشمار خویش را
روز و شب فرقی ندارد پیش من چون با گناه
تیره کردم آسمان روزگار خویش را
هر زمستان رفت، آمد یک زمستان دگر
چون به دست خود خزان کردم بهار خویش را
از همان روز ازل باید خدایی میشدم
در حریم یار میجُستم دیار خویش را
هیچکس مانند تو خیر و صلاحم را نخواست
کاش دستت میسپردم اختیار خویش را
کاش دست مهربانت سایهبان من شود
تا بپوشانم خطای آشکار خویش را
صحبت از عفو و بزرگی و کرامت میشود
تا به سمت تو میاندازم گذار خویش را
تو یقیناً میشناسی خوبتر از من مرا
من نمیدانم صلاح کاروبار خویش را
عهد میبندم نباشم غافل از اعمال خود
باز یادم میرود قول و قرار خویش را
کاش میفهمیدم این آلودهدل من نیستم
حال که عمری کشیدم انتظار خویش را
بس که سر زد از من رسوا خطا و اشتباه
عاقبت از دست دادم اعتبار خویش را
پیله کرده نفس امّاره به جسم و روح من
کاش روزی بشکنم قفل حصار خویش را
آبرو بخشیدی و من آبرو بردم فقط
در میان خلق کم کردم عیار خویش را
خواب غفلت آمد و خود را به چشمم عرضه کرد
در عوض دادم دل شبزندهدار خویش را
چندقطره اشک و دست خالی و چشمان تر...
با خودم آوردهام داروندار خویش را
بین زندان گناهان یاد تو افتادهام؛
تا مگر پیدا کنم راه فرار خویش را
"یا الهَ العالَمین إِغفِر ذُنوبی بِالحُسِین"
هرچه باشم روی لب دارم شعار خویش را
ای که با لبهای تشنه قتل صبرت کردهاند...
زینب از کف داده بعد از تو قرار خویش را
#مجتبی_خرسندی
#عضو_کانال
#ماه_مبارک_رمضان
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@golchine_sher
ﻗﻮﯼﺗﺮﯾﻦ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺟﻬﺎﻥ
ﭘﺴﺘﭽﯽﻫﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ
ﮐﻪ ﻧﻤﯽﺩﺍﻧﻨﺪ
ﭼﻪ ﺣﺠﻢ ﻋﻈﯿﻤﯽ ﺍﺯ ﺩﺭﺩ ﻭ ﺍﻧﺪﻭﻩ ﺭﺍ
با ﺧﻮﺩ ﺣﻤﻞ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ
ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﻗﻮﯼﺗﺮ ﺗﻮﯾﯽ
ﮐﻪ ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﯽ
ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺎ ﭼﻨﺪ ﮐﻠﻤﻪ ﮐﻤﺮ ﻣﺮﺍ ﺑﺸﮑﻨﯽ!
#مژگان_عباسلو
@golchine_sher
چشم اگر اين است و ابرو اين و ناز و عشوه اين
الوداع ای صبر و تقوا الوداع ای عقل و دين...
#كمال_خجندی
@golchine_sher
آغوش شعرهای مرا دست کم نگیر
گاهی بیا و یک بغل سیر گریه کن...
#فرامرز_عرب_عامری
@golchine_sher
یک لحظه باد روسریاش را کنار زد
از آن به بعد بود که شاعر زیاد شد ...
#محمدحسین_ملکیان
@golchine_sher
درد یعنی که نماندن به صلاحش باشد
بنویسی که خدا پشت و پناهش باشد
برود ، بغض کنی ، خرد شوی ، دم نزنی
که دلت تشنهٔ یک لحظه نگاهش باشد
منطقی نیست که بختِ منِ دلبستهٔ او
به پریشانی موهای سیاهش باشد
عاشقی جرم قشنگیست که جز رسوایی
دلِ پُر درد ، مجازات گناهش باشد...""!
#فاضل_نظری
@golchine_sher
من امشب تا سحر خوابم نخواهد برد
همه اندیشه ام اندیشه فرداست
وجودم از تمنای تو سرشار است
زمان در بستر شب خواب و بیدار است
شراب شعر چشمان تو
هوا آرام، شب خاموش، راه آسمان ها باز
خیالم چون کبوترهای وحشی می کند پرواز
رود آنجا که می بافند کولی های جادو، گیسوی شب را
همان جاها، که شب ها در رواق کهکشان ها عود می سوزند
همان جاها، که اختر ها به بام قصر ها مشعل می افروزند
همان جاها، که رهبانان معبدهای ظلمت نیل می سایند
همان جاها که پشت پرده شب، دختر خورشید فردا را می آرایند
همین فردای افسون ریز رویایی
همین فردا که راه خواب من بسته است
همین فردا که روی پرده پندار من پیداست
همین فردا که ما را روز دیدار است
همین فردا که ما را روز آغوش و نوازش هاست
همین فردا، همین فردا
من امشب تا سحر خوابم نخواهد برد
زمان در بستر شب خواب و بیدار است
سیاهی تار می بندد
چراغ ماه، لرزان از نسیم سرد پاییز است
دل بی تاب و بی آرام من از شوق لبریز است
به هر سو چشم من رو می کند فرداست
سحر از ماورای ظلمت شب می زند لبخند
قناری ها سرود صبح می خوانند
من آنجا چشم در راه توام، ناگاه
تو را از دور می بینم که می آیی
تو را از دور می بینم که میخندی
تو را از دورمی بینم که می خندی و می آیی
نگاهم باز حیران تو خواهد ماند
سراپا چشم خواهم شد
تو را در بازوان خویش خواهم دید
سرشک اشتیاقم شبنم گلبرگ رخسار تو خواهد شد
تنم را از شراب شعر چشمان تو خواهم سوخت
برایت شعر خواهم خواند
برایم شعر خواهی خواند
تبسم های شیرین تورا با بوسه خواهم چید
وگر بختم کند یاری
در آغوش تو
ای افسوس!
سیاهی تار می بندد
چراغ ماه لرزان از نسیم سرد پاییز است
هوا آرام شب خاموش راه آسمان ها باز
زمان در بستر شب خواب و بیدار است
#فریدون_مشیری
@golchine_sher
صبح است و نسیم روی ماه دلبند
عطر خوش چای زعفرانی با قند
من عاشق روزهای فروردینم
خورشید سلام میدهد با لبخند
#صفیه_قومنجانی
#عضوکانال
@golchine_sher
کاشکی همچو حبابی بر آب
در نگاه تو رها میشدم
از بود و نبود!
#حمید_مصدق
@golchine_sher
در کاسه ی چشمهام غم لبریز است
احوال دلم شبیه یک پاییز است
بعد از تو چنان لال و کر و کور شدم
مانند مَترسکی که در جالیز است
#نوروزرمضانی
@golchine_sher
الهی پر کن از عشقت دلم را
به بوی خود معطر کن گِلم را
به دنیا آنچنان کن تا بجز تو
نیفروزد چراغی محفلم را
#جواد_قادری
#عضوکانال
@golchine_sher
کاش چون دریا جهانی رو به ساحل داشتم!
بگذریم از آرزوهایی که در دل داشتم
از نگاهت شرم میبارید و من درویشوار
کنج دیوار غمت یک عمر منزل داشتم
پیش هرکس مینشستم حرف چشمان تو بود
من نه با تو، با تمام شهر مشکل داشتم
زندگی با طعنههای دوستان آسان نبود
کاش من هم دشمنانی صاف و یکدل داشتم
لطف بودن با تو از من شاعری دیوانه ساخت
ورنه من در خود هزاران مرد عاقل داشتم
#محمدحسن_جمشیدی
@golchine_sher
دل به آنکس که تو را،آینه بشکست مده
چون بزرگت شِمُرَد، قافیه ازدست مده
توکه ازساغر و ازساقی و می بی خبری
اختیارت به کف ساقیِ سرمست مده
عاشقی، درسفرعشق اگر با تونشست
باده برعاشق بیچاره گناهست مده
یار هرچند که دلداده و مجذوب توشد
دست دل را به کف دلبر تردست مده
تا که ثابت نشود برتو وفاداری یار
بوسه یِ خویش به پیغام و به پیوست مده
ریشه و اصل و نسب حاصل ارزشمندیست
مفت این گوهر نا یاب خود از دست مده
چون شکفته ،گلی ازگلشن رخسار تو چید
غنچه درباغ تو یعنی که گران است مده
#علی_اصغر_شکفته
#عضوکانال
@golchine_sher
نبر آن چای به رقص آمده در سینی را
که بریزی به هم آن مجلس نفرینی را
هر که با دسته گل آمد به سراغت من نیست
کاش باور نکنی هرچه که می بینی را
عطر آن شال که گاهی لب جو می شویی
کرده دیوانه تمام ده پایینی را
نیمه ی خالی لیوان توشد قسمت من
هرچه برچشم زدم عینک خوش بینی را
داد البرز غم وتیشه ی فرهاد به من
آنکه آموخت به تو شیوه ی شیرینی را
پشت یک خنده ی بی حوصله مخفی شده ای
که نپرسم سبب اینهمه غمگینی را
رو شده دست دلت کوشش بیهوده نکن
یاد دادند به چشم تو خبرچینی را
دل تو پیش همین شعر پریشان گیر است
نبر آن چای به رقص آمده در سینی را
#اسماعيل_فرزانه
@golchine_sher
بيا كه هر دو به نوعى به شانه محتاجيم
دوباره موى تو و حال من پريشان است
#جواد_منفرد
@golchine_sher
تا باز شود شکوفه در باغ امید
فرمود ولی امر در سال جدید
باید که تورم شود امسال مهار
از سوی دگر رشد نماید تولید
#سیدمحمدحسین_ابوترابی
#عضوکانال
@golchine_sher
در سرزمین من زنی از جنس آه نیست
این یک حقیقت است که در برکه ماه نیست
این یک حقیقت است که در هفت شهر عشق
دیگر دلی برای سفر رو به راه نیست
راندند مردم از دل پر کینه، عشق را
گفتند: جای مست در این خانقاه نیست
دنیا بدون عشق، چه دنیای مضحکیست
شطرنج، مسخرهست زمانی که شاه نیست
زن یک پرنده است که در عصر احتمال
گاهی میان پنجرهها هست و گاه نیست
افسرده میشوی اگر ای دوست، حس کنی
جز میله های سرد قفس تکیهگاه نیست
در عشق آن که یکسره دل باخت، بُرده است
در این قمار، صحبتی از اشتباه نیست
فردا که گسترند، ترازوی داد را،
آنجا که کوه بیشتر از پر کاه نیست،
سوادبه روسپید و سیاووش روسفید
در رستخیز عشق، کسی روسیاه نیست
#علیرضا_بدیع
@golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کاری از گروه فرهنگی هنری نفس
و کانون خدمت رضوی شعرو ادب منطقه ۱۰ تهران
گوینده : لیلا حاجی محمد
عضوکانال
تدوین : علی نادی پور
@golchine_sher
از دیو ملولم آه چون انسانم
من عاشق عطر مریم و بارانم
با آنکه امانتی ست بردوش ات، دل
با خنده خود غم تو می پوشانم
#محمد_صادق_بخشی
#عضوکانال
@golchine_sher
آزرده دل از کوی تو رفتیم و نگفتی
کی بود؟ کجا رفت؟ چرا بود و چرا نیست!
#شهریار
@golchine_sher
گفتم که عاشقت شدهام، دورتر شدی
ای کاش لال بودم و حرفی نمیزدم ...
#سجاد_سامانی
@golchine_sher
میخواهم همیشه کنارم باشی
تا اگر اندوه زمین روی شانههایم افتاد
به سمت تو کج شوم...
#نزار_قبانی
@golchine_sher
بی سلامی آمدی پس بی خداحافظ برو
عشق بی آغاز، بی پایان بماند بهتر است
#احسان_افشاری
@golchine_sher
بهاری تلخ را با کور سویی نور می بینم
زمین را در دگردیسی عالم مور می بینم
همین آغاز بسم الله باید کوله را برداشت
که دنیا را گرفتار غمی ناجور می بینم
#محمدجواد_منوچهری
#عضوکانال
@golchine_sher