پسر ابی طالب؟!!
یزید پاسخ داد:
ـ آری!
مرد شامی برآشفت. رگهای گردنش متورم شد و با خشم فریاد زد:
ـ یزید! خدا تو را لعنت کند! آیا خاندان پیامبرت را کشته ای و فرزندانشان را به اسیری گرفته ای؟!! به خدا سوگند! می پنداشتم اینان اسرای روم هستند.
یزید که هرگز انتظار چنین پاسخی را نداشت، با خشم فریاد زد:
ـ به خدا سوگند! تو را نیز به آنان ملحق می کنم!
و سپس دستور داد، سر از بدنش جدا کردند.
پس از چندی، کاروان، بار دیگر به سوی مدینه حرکت کرد؛ اما دیگر فاطمه، فاطمه ای نبود که چندی پیش از مدینه خارج شده بود. در این مدت کوتاه، بسیار شکسته تر شده بود. دیگر نه پدری داشت و نه عمویی که علم کاروان را به دست گیرد و نه برادری همچون علی اکبر، که نگاه به چهره اش، یاد پیامبر(ص) را در ذهنش زنده نماید. لبخند زیبای پدر، چهره مهربان عمو و قامت دلربای اکبر، لحظه ای از برابر دیدگانش محو نمی شد.
نخلهای اطراف مدینه، از دور دیده می شد و فاطمه خسته و دلشکسته، به غروب دلگیر آفتاب می نگریست.
* * *
در یکی از شبها، حسن مثنّی ـ همسر گرامی فاطمه کبرا، در عالم رؤیا دید: که بر پیشانیش نوشته اند: «قُلْ هُواللّه اَحَدٌ» فاطمه کبرا که پس از داغ پدر و عزیزان خود، دل به شوهرش خوش داشت، این خواب را به فال نیک گرفت؛ اما سعید بن مسیب که دانشمندی وارسته بود، گفت: اگر حسن مثنّی چنین خوابی دیده باشد، اندکی بیشتر از عمرش باقی نمانده است.
چندی نگذشت که پیش گویی سعید به حقیقت پیوست و ولید بن عبدالملک، با توطئه ای شوم، سمی مهلک به حسن خورانید و در حالی که تنها 35 بهار از عمر حسن نگذشته بود، او را به شهادت رساند.
شهادت شخصیتی بزرگوار و دانشمند، همچون حسن مثنّی، تأثیری ژرف بر فاطمه کبرا نهاد و غمش را دو چندان کرد. مرگ حسن، آن چنان تأثیری بر دختر امام حسین(ع) نهاد که چادری بر روی قبر شوهرش، بر پا کرد و به مدت یک سال شبها را در کنار قبر حسن می نشست و اشک می ریخت. پس از یک سال، دستور داد که هنگام شب، خیمه را برچینند. هنگامی که شب فرا رسید و خیمه را برچیدند، صدای فردی را شنید که می گفت:
ـ آیا به آنچه می خواستند، دست یافتند؟
و دیگری پاسخ می داد:
ـ خیر! در پایان مأیوس شدند و بازگشتند.
پس از آن فاطمه کبرا، مدتی را در تنهایی سپری کرد و سپس به همسری عبداللّه بن عمرو بن عثمان بن عفان در آمد. عبداللّه فردی سخاوتمند، کریم، شجاع و بخشنده بود و از راویان حدیث شمرده می شد. ثمره این ازدواج سه فرزند با نامهای «محمد»، «قاسم»، و «رقیه» بود.
فاطمه کبرا در طول زندگانی نسبتا بلند خود، روایات بسیاری از پدر و اجداد خود، نقل کرده است. سند بخشی از خطبه های فاطمه زهرا(س) به او می رسد. ابن حجر عسقلانی پیرامون او می گوید:
«فاطمه دختر حسین بن علی از پدر، برادرش زین العابدین(ع)، عمه اش زینب، جده اش فاطمه زهرا(س) و بلال و ابن عباس و اسماء بنت عمیس احادیثی نقل می کند.»
فرزندانش همچون «عبداللّه »، «ابراهیم» و ... از او روایت، نقل می کنند.
فاطمه کبرا قریب به هشتاد سال زندگی کرد و در طول زندگانی پربار، نه تنها در مرزهای تقوا و پرهیزگاری ـ چنانکه بسیاری گفته اند ـ درخشید، که در دفاع از حریم ولایت و امامت نیز نقش به سزایی داشت.
اما از آنجا که هیچ انسانی در این جهان، جاودانه نیست، خورشید زندگانی این بانوی نمونه، در سال 110 غروب کرد. محل وفات او مصر بود و در محلی به نام «درب احمر» به خاک سپرده شد. تربت او در مسجدی باعظمت است و مقبره اش زیارتگاه عاشقان است.
تاریخ، علت هجرت فاطمه کبرا از مدینه به مصر را، به یاد ندارد.
#فاطمه_دختر_حسین
.
Hekayate Khademe Madrese Talebiye.mp3
7.16M
خادم و #امام_زمان علیه السلام
#حکایات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📖 شعر داستانی کوتاه
🗣 گوینده دکلمه : علیرضا هاشمی
خادم اهلبیت در عمرش فخر باید به خدمتش بکند
مثل مادر بزرگ خانهی ما که خداوند رحمتش بکند
پیرهزن سالهای آخر عمر سخت دلبسته شد به خاموشی
چیزهای کمی به خاطر داشت مبتلا بود به فراموشی
روزی از روزها به او گفتند گرچه خو کردهای به تنهایی
نامهای ائمه را مادر، این أواخر به خاطرت داری؟
گفتم اول: درست گفت علی، پاسخ دومین سوال حسن
سومی را نگفته گفت حسین آنکه در کربلا نداشت کفن
گفتمش چهارمیو ساکت شد گفت: مادر ببخش یادم نیست
تا همینجاش یاد من ماندهست مشکل از دین و اعتقادم نیست
گفتمش آمدیمو از تو کسی این سوالات را شفاهی کرد
دور از جان تو مَلَک در قبر بپرسد چه خواهی کرد؟
گرچه حرفم مزاح بود اما اشک او روی گونهاش افتاد
گفت: من رفته است از یادم، او مرا که نمیبرد از یاد
من فقط تا حسین یادم هست، دادم از کف توان نیرو را
شستهام سالهای سال اما، استکانهای مجلس او را
اینکه اولاد سیدالشهدا اسمشان رفتهست از یادم
زیر دیگ عزاش را یک عمر فوت کردم به گریه افتادم
اشک مادربزرگ در روضه ماند از او به جا و ارثیه شد
رفت مادربزرگ از این دنیا خانهی کوچکش حسینیه شد
.
#امام_زمان
#تشرفات #کرامات
#و_لو_أن_أشياعنا_وفقهم_الله_لطاعته
👈🏼 در بعضی از توقیعات صادره از حضرت ولیعصر صلوات الله علیه آمده:
〽️ اگر شيعيان ما كه خداوند آنان را به اطاعت از خود موفق گرداند، دل هايشان بر وفاى به پيمانى كه بدان موظف هستند، اتفاق مى كرد، قطعا توفيق ملاقات با ما براى آنان به عقب نمى افتاد، و قطعا سعادت مشاهده ما، بر اساس معرفت حقيقى و صداقت دل، به زودى براى آنان حاصل مى شد.
〽️ هر يك از شما بايد كارى كند كه به محبّت ما نزديك شود و از آنچه او را به ناپسندى و ناخشنودىِ ما نزديك مى كند، بپرهيزد، كه امر ما ناگهانى و بدون آمادگى قبلی است.
🌿«وَلَوْ أَنَّ أَشْياعَنا- وَفَّقَهُمُ اللّه لِطاعَتِةِ- عَلَى اجْتِماعٍ مِنَ القُلُوبِ فِى الوَفاءِ بِالعَهْدِ عَلَيْهِمْ، لَما تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْيُمْنُ بِلِقائِنا، وَلَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعادَةُ بِمُشاهَدَتِنا عَلى حَقِّ الْمَعْرِفَةِ وَصِدْقِها مِنْهُم بِنا».
🌿«فَلْيَعْمَلْ كُلُ امْرِئٍ مِنْكُمْ بِمَا يَقْرُبُ بِهِ مِنْ مَحَبَّتِنَا وَيَتَجَنَّبُ مَا يُدْنِيهِ مِنْ كَرَاهَتِنَا وَسَخَطِنَا فَإِنَّ أَمْرَنَا بَغْتَةٌ فُجَاءَة».
📚 منابع:
۱. احتجاج، ج۲، ص۳۲۴
۲. الوافی، ج۲۶، ص۲۸۶
۳. بحارالأنوار، ج۵۳، ص۱۷۶
......................
#امام_زمان
یا رب! به حق حضرت حجت مرا ببخش
راهم بده به کوی محبت، مرا ببخش
سر تا به پا گناهم و محتاج مغفرت
شرمنده ام ز لحظه ی غفلت، مرا ببخش
یا رب! کسی بجز تو به دادم نمی رسد
از آنِ توست جود و کرامت، مرا ببخش
از تو ندیده ایم بجز بخشش و کرم
در من نبوده غیر جسارت، مرا ببخش
یا رب! کنون که نیمه ی شعبان رسیده است
لطفی نما به خاطر حضرت مرا ببخش
امشب شبِ زیارت ارباب عالم است
با گریه های حال زیارت مرا ببخش
بعد از نماز، سجده ی شکرم حسینی است
اصلا بیا به خاطر تربت مرا ببخش
در طول هفته، بخشش اگر شاملم نشد
شبهای جمعه گوشه ی هیئت مرا ببخش
#مهدی_شریفی✍
.
.
#امام_عصر علیهالسلام
#محمدتقی_عارفیان✍
ای خواهش تمامی اَمّن یُجیبها!
ای آخرین شریف ز نسل نجیبها!
نام تو زیب و زینت دیوان شاعران
وصف تو آرزوی غزلها، نسیبها
ای داغدار ماه جمالت ستارگان
ای دردمند کوی وصالت طبیبها
برپاست از فراق تو فریاد بلبلان
ای ندبهخوان هجر رخت عندلیبها
"ای باد اگر به گلشن احباب بگذری"
سوی حبیب بر سخن ما غریبها
کز روی لطف گوشۀ چشمی به ما بکن
ای چشم تو قرار همه بیشکیبها
هستیم ما گدای درت ایها العزیز
هستند سائلان عطایت حَسیبها
شد خون دو چشم منتظرانت بیا بیا
"کافی" شدند در ره عشقت خطیبها
شد شامْ روز روشن ما در فراق تو
شامی که پر شد از ستم نانجیبها
نزدیک مایی و ز تو دوریم و در حجاب
ای مقصد سلام بعید و قریبها
شد وصل تو نصیب محبّان مخلصت
درد فراقْ روزی ما بینصیبها
#امام_زمان
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»
.
.
جایگاه محبین #امام_حسین (علیه السلام) در بهشت
روز قیامت یک عده ای هستند که دور امام حسین (علیه السلام) رو گرفتند و توجه به هیچ چیزی ندارند و بهشت اونهارو دعوت میکنه، بهشت گله میکنه که خدایا ما بهشت رو برای اینها آماده کرده ایم.
لذت نگاه امام حسین(علیه السلام)
امام علی(علیه السلام)میفرمایند:
«من احبنا فلیعمل بعملنا و لیتجلبب الورع
هر که ما را دوست دارد باید مثل ما عمل کند و لباس پرهیزگاری را جامه و پوشش خود قرار دهد.»
منبع : بحارالانوار، ج 1، ص 92
.....................................
بقیه الله خیرلکم ...امام زمان ذخیره ی خلقتِ خداوند است
امام حسین فرمود: من احبنا فلیعمل بعملنا
(المومن مرعات المومن)
باید ایمان و اعتقادی را بیابیم که امام آن اعتقاد را دارد.پس از آن، اگر دعا کنیم به اجابت میرسد.ولی ما دوست داریم امام زمان بیاد تا مشکلات ما رو حل کنه!
اکرم مقامک و اکرمنی بک ان یرزقنی...
ما میخواهیم ، بواسطه ی در رکاب امام زمان بودن، به کرامت برسیم ...
وگرنه حوائج دنیایی رو که باید از فضه کنیزِ حضرت زهرا و حبیب بن مظاهر بخواهیم...
از غلامان شما هم می شود دنیا گرفت
.
اللهم اجعل محیای محیا محمد و آل محمد
#گریز_زیارت_عاشورا
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اصلا چرا #تقلید مهمه⁉️
#تقلید کجا و کی به درد ما می خوره⁉️
تا چه زمانی باید #تقلید کنیم⁉️
همه این سوالات توی کلیپ بالا جواب داده شده✅
#دکتر_محمد_فراهانی
#آموزش_مداحی
.
هنری به نام جهاد تبیین
ضرورت #جهاد_تبیین به شکل هنرمندانه
به نام خداوند جانآفرین
حکیم سخن در زبان آفرین
در عرصه ادبیات و شعر
بیگمان، «چگونهگفتن»
(شیوه بیان هنری)
بسیار مهمتر از «چهگفتن»(محتوا) است.
در ادبیات شیعی،
به این مهم بسیار توجه شده و «بلاغت» و شیواییِ سخن،
به عنوان یک اصل غیرقابل انکار، همواره مورد توجه شاعران شیعی بوده است.
به این دو شاهد تاریخی- که برگرفته از سخنرانی حجتالاسلام حامد کاشانی است- بنگرید:
شاهد یکم:
پاسخ «شعر» را به «شاعر» بسپار!
قبل از اینکه جنگ صفین شروع شود،
معاویه(لع) به عمروعاص(لع) گفت که این جنگ خیلی خطرناک است…نامهای به ابن عباس بنویس و او را تمجید کن...
عمروعاص نامهای نوشت و چندبیت هم زیر آن نوشت و ابن عباس را مدح کرد و گفت تو که اعقل عقلا هستی! و...
ابن عباس همینکه این نامه را دید مبهوت شد و گفت: عجب! اینها روی من هم حساب کردهاند!
امیرالمؤمنین صلواتاللهعلیه فرمودند: باید جواب او را بدهی! نامهی او را بیپاسخ نگذار....
نامه را خودت جواب بده؛ ولی خودت شعر را جواب مده! تو که شاعر نیستی! بگو برادرت «فضل بن عباس» شعر را پاسخ بدهد؛ او شاعر است.
یعنی:
قصد قربت کافی نیست!
یعنی جهاد تبیین [فقط] به نیّت خالص نیست.
باید کار را به دست کاردان سپرد وگرنه به درد نمیخورد.
جهاد تبیین یعنی کارِ درجهی یک!
چرا شعر میگویی؟
وقتی شعر میگویی باید چیزی اضافه بر متن،
یعنی باید هنر داشته باشد.
وقتی شعرا به محضر ائمه علیهمالسلام میرسیدند،
شعر بیکیفیت نمیخواندند.
یا کُمِیت میآمد و شعر خودش را میخواند، یا نفر بعدی میآمد و شعر کُمِیت را میخواند.
یعنی «شعر فاخر» را به «شعر جدید» ترجیح میدادند.
جهاد تبیین یعنی کار درجهی یک!
نه اینکه فقط قصد قربت کنیم و بگوییم کاری انجام میدهیم.
باید کار را متقن و سدید و دقیق و جذاب و فاخر انجام داد؛ وگرنه نام این کار جهاد تبیین نیست و تلاشی برای حال بههم زدن است!
.
سیدمهدی حسینی رکن آبادی
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
. هنری به نام جهاد تبیین ضرورت #جهاد_تبیین به شکل هنرمندانه به نام خداوند جانآفرین حکیم سخن در ز
.
هنری به نام جهاد تبیین
ضرورت جهاد تبیین به شکل هنرمندانه
بخش دوم
شاهد دوم:
الغدیر؛ اثری بلیغ و تبیینمحور
[پشتکار و همت علامه امینی(ره) برای بلاغت هنری کتاب «الغدیر» مغفول مانده است..]
آشیخ محمدعلی اردوبادی، آذری[زبان] بود؛ غیر از فقه و اصول و عقاید، در ادبیات هم حیرتانگیز بود.
از زحمات ایشان، فخامتِ کتاب «الغدیر» در ادبیات است.
علامه امینی رضوانالله تعالیعلیه همهی الغدیر را برای مرحوم اردوبادی خوانده است و او هم ویرایش کرده است؛ حتّی بعضی اوقات که در بیمارستان بود، علامه کنار او میرفت و متن را میخواند و ایشان اصلاح میکردند.
یکی از نقاط قوّت الغدیر، فخامتِ ادبیات این کتاب است.
یکی از دلایلی که در روزگار اخیر کتابهای اعتقادی ما در بین عامّه اصلاً به چشم نمیآید، این است که ادبیات این کتب، ضعیف است!
فقط حرف خوب کافی نیست؛ باید خوب هم نوشته شود، باید خوب هم گفته شود، باید ادیبانه و هنرمندانه باشد، وگرنه اصلاً نگاه نمیکنند.
ادامه دارد...
.
سیدمهدی حسینی رکن آبادی ✍
.
.
#زمینه
#نوروز #سال_نو
غصه ها کرده تو دلم رسوب
اکشف لی الکروب
«یا مقلب القلوب »
قسم به کشته ی دم غروب
اغفر لی الذنوب
«یا مقلب القلوب »
احسنُ الحال من
تو روضه ی توعه ... تحویلِ سال من
خوشا به حال من
تو روضه ی توعه ... تحویل سال من
ازت میخوام محول الاحوالم
ببر منو کرب و بلا امسالم
یا (ببر منو اربعینِ امسالم)
سیدنا الغریب اباعبدالله
واسه محرم داره انتظار
دل من بی اختیار
«یا مدبر النهار »
خدا برای دل بی قرار
شب سومو بیار
«یا مدبر النهار »
سپیده موی من
شبیه مادرت ... کبوده روی من
کجاس عموی من
شبیه مادرت .... کبوده روی من
یتیم شدم یتیمی خیلی سخته
منو بغل نکردی خیلی وخته
سیدنا الغریب اباعــبدالله
لبهاش خشکه مثل تکه چوب
حالش نمیشه خوب
« یا مقلب القلوب »
ای شمر روی سینه هی نکوب
دیگه شده غروب
«یا مقلب القلوب »
بد زدنت حسین
تو رو به قتل صبر .... می کشنت حسین
کو کفنت حسین
تو رو به قتل صبر .... می کشنت حسین
بریدن سر از قفا درد داره
سر تو رو خولی نامرد داره
« سیدنا الغریب ابا عبدالله »
_
#امیرحسین_ثابتی
.👇
.
#امام_زمان
#مناجات
#سال_نو
آخر سال است و بی جیره مواجب مانده ایم
باز هم در کار خود از هر جوانب مانده ایم
هر چقدری که صلاحِ ماست آن را لطف کن
دستِ خالی در پی لطفی مناسب مانده ایم
غالباً با گریه ما احساسِ سیری میکنیم
چند وقتی می شود بی قُوتِ غالب مانده ایم
پایِ ما امسال هم در خیمۀ تو وا نشد
عذر می خواهیم اگر جزوِ اجانب مانده ایم
کاش این خانه تکانی ها به دلها میرسید
نفس ها خاکی و ما در این مراتب مانده ایم
تو تماماً سیزده قرن است حاضر مانده ای
ما تماماً سیزده قرن است غایب مانده ایم
روز و شب بازار در بازار دنیا می خریم
جای تو درگیر عید و این مطالب مانده ایم
لطف مستاجر شدن دیدار صاحبخانه است
آه ما محروم از دیدارِ صاحب مانده ایم
.
#آخر_سال
.
روایت تولد حضرت مهدی(عج).mp3
14.6M
#امام_زمان
#سخنرانی_مهدوی
ماجرای چگونگی ورود #حضرت_نرجس خاتون سلام الله علیها ملکه روم به بغداد
👈🏼 وچگونگی ولادت حضرت بقیةالله الاعظم عجلاللهتعالیفرجه
مرحوم حجتالاسلام #شیخ_احمد_کافی
.
#کربلا ی معلی
#غزل #بین_الحرمین
--------
می وزد عطر رخ یار ز بین الحرمین
می دمد جلوه ی دلدار ز بین الحرمین
سهم دلدادگی ات از حرم کرب وبلاست
توشه ی خویش تو بردار ز بین الحرمین
گاه از داغ ابالفضل و گهی یاد حسین
دیده و دل شده خونبار ز بین الحرمین
می شود از غم گلگون مه و مهر وفا
لاله گون پهنه ی رخسار ز بین الحرمین
می نشیند ز دو سو گرد عزا بر رویم
همچو گل در غم گلزار ز بین الحرمین
هر دل شیفته در کوی غمش منزل کرد
می زند شیون بسیار ز بین الحرمین
دل در اینجا بگذارد به وفاداری عشق
هر که آمد پی دیدار ز بین الحرمین
خاطراتی که تو را جانب جنت ببرد
بر دل خویش تو بسپار ز بین الحرمین
مثل عباس فدایی بشوی بهر حسین
ای وجودت همه ایثار ز بین الحرمین
می شوی اهل بهشت و به جنان می شکفی
می شوی تا که پدیدار ز بین الحرمین
در گلستان ولایت که پر از عشق و صفاست
می شکوفد دل زوار ز بین الحرمین
می رود "یاسر" دلخسته و یک گل ز جنان
می برد با دلش انگار ز بین الحرمین
**
#حاج_محمود_تاری «یاسر»
.
.
#کربلا ، تَلِّ زینبیّه
--------
غم می رسد به دل ها از تَلِّ زینبیّه
آید صدای زهرا از تَلِّ زینبیّه
پر شد ز غم سبویم یک باغ پیش رویم
گل را کنم تماشا از تَلِّ زینبیّه
با سوز و آه بر لب از بس گریست زینب
خون می رود به صحرا از تَلِّ زینبیّه
یاسی که گشت پرپر داغی که دید خواهر
باید که بود جویا از تَلِّ زینبیّه
می سوخت همچو مشعل می رفت سوی مقتل
آیینه دار دریا از تَلِّ زینبیّه
گویا هنوز اینجا در پیش دیده ی ما
گودال هست پیدا از تَلِّ زینبیّه
ما زایر حسینیم دایم به شور و شینیم
با او کنیم نجوا از تَلِّ زینبیّه
کرب و بلاست اینجا دارالشفاست اینجا
دل را کنم مداوا از تَلِّ زینبیّه
"یاسر" اگر که مولا بوده غریب و تنها
موجی رهاست حالا از #تل_زینبیّه
**
محمود تاری «یاسر» ✍
.
1401 12 20 -02.mp3
28.77M
#سخنرانی: حجت الاسلام رنجبر کریمی
جشن #میلاد_امام_زمان (عج)
1401/۱12/20 مورخ » #امام_زمان
🚩هیات کربلا_رفسنجان
.
#امام_زمان عج
#مناجات_پایان_سال
این آخرین سه شنبه پایان سال ماست
گویی دوباره درد فراق تو مال ماست
یک لحظه هم نبوده برایت غمین شویم
با این حساب غصه و غم سهم حال ماست
از شیعیان محض و مطیعت که هیچ وقت
اینکه شدیم شیعه یتان از خیال ماست
فال فرج زدیم و جوابش چنین رسید
ترک گناه راه میان وصال ماست
حق با شماست اینکه بگویی برایتان
این ادعای منتظرانت وبال ماست
آقا ببخش نوکر خوبی نبوده ایم
مشغول نفس بودنمان اشتغال ماست
آقا تو را به جان ابلفضل حلال کن
ما را غلام و جزو محبان خیال کن...
#محمد _حبیب _زاده✍
#سال_نو
.
.
#سخنرانی_متنی
آثار و تبعات گناه
[ منبر ۲۰ دقیقه ای🕙]
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ صَلّیَ اللهُ عَلَى خَیرِ خَلْقِهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِین
مقدمه
➖«معصیت» ،«ذنب» ،«اثم» ،« سیئه» «جناح» (عربی شده کلمه فارسی گناه) ، از جمله واژگانی هستند که در قرآن کریم به معنای نافرمانى خداوند به کار رفته اند. آثار زیانبار و ویرانگرى در درون و برون انسان بر جاى مى گذارد، اثر وضعى آن رفته رفته در دل و جان و قلوب و افکار ظاهر مى شود و موجب تیرگى قلب مى گردد و باعث مى شود گناهکار و عصیانگر به نوعى بسوى مسخ شدگى کشیده شود و به لبه پرتگاه سقوط برسد.
➖چنانكه قرآن اعمال بشر را یکی از عوامل گرفتاری ها بیان مىفرماید: «وَ مَآ أَصَبَكُم مِّن مُّصِیبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَیدِیكُمْ وَ یعْفُواْ عَن كَثِیرٍ»؛ «هر مصیبتى به شما رسد، به سبب اعمالى است كه انجام دادهاید، و بسیارى را نیز عفو مىكند.»
➖جالب اینکه واژه «ذنب» که از «ذَنَب» گرفته شده که به معناى دم و دنباله حیوان است و به گناهان نیز ذنب گفته شده زیرا گناه، جنایت و ستم به دیگران دنباله و آثاری دارد و مستلزم کیفر و عقوبت و انتقام است.
➖متأسفانه آنچه بلاى اجتماع، خانوادهها و بهویژه جوانان و نوجوانان شده است، معاصى جدید و سرگرمیهاى متنوع و انحرافات تازهاى است كه روز به روز بر آنها افزوده مىشود. متأسفانه امروزه، روابط و دوستیهاى پسر و دختر، استفاده از انواع مواد مخدر، استفاده ناصحیح از وسایلى همچون: ماهواره، اینترنت، موبایل و... به مسئلهاى عادى تبدیل شده است.
➖فضای مجازی به بستری برای اشاعه فحشا و قمار و انحرافات اعتقادی و اخلاقی تبدیل شده است ، و بسیاری از خانواده ها جوانان را آزاد گذاشته و آنان ناخواسته، در حال فاصله گرفتن از ضروریات دیناند.
➖حضرت على(ع) در كلامى، گناهان جدید را عامل بلاهاى جدید معرفى كرده، مىفرماید:
«كُلَّمَا اَحْدَثَ النَّاسُ مِنَ الذُّنُوبِ مَا لَمْ یكُونُوا یعْمَلُونَ، أَحْدَثَ اللّهُ لَهُمْ مِنَ الْبَلاَءِ مَا لَمْ یكُونُوا یعُدُّون؛ هرچه مردم گناه تازه بكنند، خداوند بلاى تازهاى براى آنها به وجود مىآورد كه سابقه نداشته است.»(۱)
➖و این قاعده مطابقت دارد با آیه ای از قرآن کریم؛ «ظَهَرَ الْفَسَادُ فِى الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَیدِى النَّاسِ لِیذِیقَهُم بَعْضَ الَّذِى عَمِلُواْ لَعَلَّهُمْ یرْجِعُونَ»؛ «فساد در خشكى و دریا به سبب اعمال مردم آشكار شد تا نتیجه برخى اعمالشان را به آنها بچشاند؛ شاید باز گردند.»[روم/۴۱]
➖اگر مىبینیم در اسلام، از تظاهر به گناه به شدت منع شده و دستور عیبپوشى داده شده است، یك دلیلش این است كه گناه، همگانى نشود. اگر مىبینیم معصیت آشكار، اهمیتش بیش از گناه مستور و پنهان است، بر همین اساس است.
➖اصولاً گناه، همانند آتش است. وقتى این آتش در نقطهاى از جامعه روشن شود، باید كوشید تا خاموش، یا دستكم محاصره شود؛ اما اگر به آن، دامن زده شود و از نقطهاى به نقطه دیگر برده شود، حریق، همه جا را فرا خواهد گرفت و كسى قادر بر كنترل آن نخواهد بود.
از این گذشته، پلیدى گناه در نظر عامه مردم و حفظ ظاهر جامعه از آلودگیها، خود سدّ بزرگى در برابر فساد است كه اشاعه فحشا و نشر گناه و تجاهر به فسق، این سد را مىشكند، گناه را كوچك مىكند و آلودگى به آن را ساده مىنماید.
➖ گناهان عمومی یعنی آن دسته از گناهان که در جامعه علنی انجام می شود عموم را تهدید میکند و تر و خشک باهم میسوزند؛ شهیدمطهری:«اجتماع روى فرد اثر مىگذارد و فرد روى اجتماع.واقعاً مجموعش یك واحد است، خودش روح دارد، عمر دارد.این، یك مطلب عجیبى است كه البته كسى كه این را خوب استنباط كرده و پرورانده است، علامه طباطبایى است.ایشان در كمال وضوح از قرآن استنباط مىكند كه قرآن براى اجتماع، شخصیت قائل است.براى اجتماع عمر قائل است: «وَلِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ فَإِذَا جَآءَ أَجَلُهُمْ لَا یسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلَا یسْتَقْدِمُونَ» همچنین، براى اجتماع، بیمارى و سلامت قائل است، براى اجتماع سعادت و شقاوت قائل است، براى اجتماع شركت در مسئولیت قائل است.
🔻 ادامه دارد 👇👇
۱
♻️احادیث تکان دهنده
➖پیامبر(ص) مىفرماید: «اِنَّ الْمُؤْمِنَ اِذَا اَذْنَبَ كَانَتْ نُكْتَةُ سَوْدَاءَ فِى قَلْبِهِ فَاِنْ تَابَ وَنَزَعَ وَاسْتَغْفَرَ صَقَلَ قَلْبَهُ مِنْه وَاِنْ زَادَ زَادَتْ فَذَلِكَ الرَّینُ الَّذِى ذَكَرَهُ اللَّهُ فِى كِتَابِهِ «كَلاَّ بَلْ رَانَ عَلَى قُلُوبِهِمْ مَا كَانُوا یكْسِبُونَ»؛هنگامى كه بنده گناه كند، نكته سیاهى در قلب او پیدا مىشود، اگر توبه كند و از گناه دست بردارد و استغفار كند، قلبش را از گناه صیقل داده است و اگر گناه را زیاد كند، سیاهى افزون مىشود [تا تمام قلبش را فرا مىگیرد.] این، همان زنگارى است كه خداوند در قرآن ذكر كرده است: «چنین نیست كه آنها مىپندارند؛ بلكه اعمالشان چون زنگارى بر دلهایشان نشسته است.»(۲)
➖در حدیثى از امام رضا(ع) مىخوانیم: «اَلْمُذِیعُ بِالسَّیئَةِ مَخْذُولٌ وَالْمُسْتَتِرُ بِهَا مَغْفُورٌ لَه؛ فردى كه گناه را نشر دهد مخذول و مطرود است و آنكه آن را پنهان مىدارد، مشمول آمرزش الهى است.(۳)
➖در حدیثى از پیامبر اسلام(ص) مىخوانیم: خَیرُ آیةٍ فِى كِتَابِ اللّهِ هَذِهِ الْآیةُ یا عَلِىُّ مَا مِنْ خَدْشِ عُودٍ وَلاَ نَكْبَةِ قَدَمٍ اِلاَّ بِذَنْبٍ وَمَا عَفَا اللّهُ عَنْهُ فِى الدُّنْیا فَهُوَ اَكْرَمُ مِنْ أنْ یعُودَ فِیهِ وَمَا عَاقَبَ عَلَیهِ فِى الدُّنْیا فَهُوَ أعْدَلُ مِنْ أنْ یثَنِّىَ عَلَى عَبْدِهِ؛ این آیه (وَمَا أصَابَكُمْ مِنْ مُصِیبَةٍ...) بهترین آیه در قرآن مجید است. اى على! هر خراشى كه از چوبى [بر تن انسان] وارد مىشود، و هر لغزش قدمى، بر اثر گناهى است [كه از او سر زده است] و آنچه خداوند در دنیا عفو مىكند، گرامىتر از آن است كه [در قیامت] در آن تجدید نظر فرماید، و آنچه را كه در این دنیا عقوبت فرموده است، عادلتر از آن است كه در آخرت، بار دیگر كیفر دهد.»(۴)
➖رسول خدا(ص) فرمود: «خَمْسٌ إِنْ أَدْرَكْتُمُوهُنَّ فَتَعَوَّذُوا بِاللَّهِ مِنْهُنَّ لَمْ تَظْهَرِ الْفَاحِشَةُ فِی قَوْمٍ قَطُّ حَتَّى یعْلِنُوهَا إِلَّا ظَهَرَ فِیهِمُ الطَّاعُونُ وَ الْأَوْجَاعُ الَّتِی لَمْ تَكُنْ فِی أَسْلَافِهِمُ الَّذِینَ مَضَوْا وَ لَمْ ینْقُصُوا الْمِكْیالَ وَ الْمِیزَانَ إِلَّا أُخِذُوا بِالسِّنِینَ وَ شِدَّةِ الْمَئُونَةِ وَ جَوْرِ السُّلْطَانِ وَ لَمْ یمْنَعُوا الزَّكَاةَ إِلَّا مُنِعُوا الْقَطْرَ مِنَ السَّمَاءِ وَ لَوْ لَا الْبَهَائِمُ لَمْ یمْطَرُوا وَ لَمْ ینْقُضُوا عَهْدَ اللَّهِ وَ عَهْدَ رَسُولِهِ إِلَّا سَلَّطَ اللَّهُ عَلَیهِمْ عَدُوَّهُمْ وَ أَخَذُوا بَعْضَ مَا فِی أَیدِیهِمْ وَ لَمْ یحْكُمُوا بِغَیرِ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَّا جَعَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بَأْسَهُمْ بَینَهُمْ؛ پنج چیز است كه اگر به آنها برخورد كردید از آنها به خدا پناه برید: هرگز در مردمی زنا پیدا نشود که آن را آشکار کنند؛ جز اینکه در ایشان طاعون و دردهایی که در گذشتگان آنها سابقه نداشته پدیدار شود و از پیمانه و ترازو کم نگذارند، جز اینکه به قحطی و سختی مخارج زندگی و ستم سلطان گرفتار شوند، و از دادن زکات منع نكنند؛ جز اینكه آمدن باران آسمان بر آنها ممنوع شود و اگر به سبب چهار پایان نبود، هیچ باران بر آنها نبارد.و عهد و پیمان خدا و رسول خدا (ص) را نشکنند مگر آنکه دشمنانشان بر آنها مسلط شوند و بخشی از آنچه در دست آنهاست، بگیرند و حکم به غیر آنچه خدا نازل کرده است نکنند مگر آنکه خداوند عزیز و جلیل، سختی و شدت را در بین آنها قرار دهد.»(۵)
➖امام صادق(ع) فرمودند: «تَعَوَّذُوا بِاللهِ مِنْ سَطَوَاتِ اللّهِ بِاللَّیلِ وَالنَّهَارِ قَالَ قُلْتُ لَهُ وَمَا سَطَوَاتُ اللّهِ قَالَ الْاَخْذُ عَلَى الْمَعَاصِى؛ همواره از غلبه و چیرگی خدا در روز و شب، به خدا پناه ببرید از ایشان سؤال شد که غلبه خدا چیست؟ فرمود: مؤاخذه و عذاب بر گناهان.»(۶)
➖امام صادق (ع): «أَمَا إِنَّهُ لَیسَ مِنْ عِرْقٍ یضْرِبُ وَ لَا نَکبَةٍ وَ لَا صُدَاعٍ وَ لَا مَرَضٍ إِلَّا بِذَنْبٍ و َذَلِک قَوْلُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فِى کتَابِهِ وَ ما أَصابَکمْ مِنْ مُصِیبَةٍ فَبِما کسَبَتْ أَیدِیکمْ و َیعْفُوا عَنْ کثِیرٍ قَالَ ثُمَّ قَالَ و َمَا یعْفُو اللَّهُ أَکثَرُ مِمَّا یؤَاخِذُ بِهِ»؛ هیچ رگى نزد و پائى به سنگ نخورد و درد سر و مرضى پیش نیاید مگـر به جهت گناهى (که انسان مرتکب شده است) و همین است که خداى عزوجل در کتابش فرماید: (هر مصیبتى به شما رسد، براى کاری است که بدست خود کرده اید و خدا از بسیارى هم گذشت می کند) سپس امام (ع) فرمود: آنچه خدا از آن می گذرد از آنچه از آن مؤاخذه می کند بیشتر است.(۷)
🔻 ادامه دارد 👇👇
۲
✅انواع آثار گناهان
➖از دست رفتن فرصت های معنوی
گاه ارتكاب گناه سبب مىشود انسان از انجام عبادتى محروم شود؛ چنانكه امام صادق(ع) مىفرماید: «اِنَّ الرَّجُلَ لَیذْنِبُ الذَّنْبَ فَیحْرَمُ صَلاَةَ اللَّیلِ وَاِنَّ عَمَلَ السَّیىءِ اَسْرَعُ فِى صَاحِبِهِ مِنَ السِّكِّینِ فِى اللَّحْمِ؛ آدمى گاهى گناه مىكند و بر اثر آن از نماز شب محروم مىشود. تأثیر كار زشت در انسان سریعتر از تأثیر كارد در گوشت است.»
چنانچه در دعای ابوحمزه ثمالی می خوانیم؛
«سَيدي لَعَلَّكَ عَنْ بابِكَ طَرَدْتَني وَعَنْ خِدْمَتِكَ نَحَّيتَني اَوْ لَعَلَّكَ رَاَيتَني مُسْتَخِفّاً بِحَقِّكَ فَاَقْصَيتَني اَوْ لَعَلَّكَ رَاَيتَني مُعْرِضاً عَنْكَ فَقَلَيتَني اَوْ لَعَلَّكَ وَجَدْتَني في مَقامِ الْكاذِبينَ فَرَفَضْتَني اَوْ لَعَلَّكَ رَاَيتَني غَيرَ شاكِر لنَعْمآئِكَ فَحَرَمْتَني اَوْ لَعَلَّكَ فَقَدْتَني مِنْ مَجالِسِ الْعُلَمآءِ فَخَذَلْتَني اَوْ لَعَلَّكَ رَاَيتَني فِي الْغافِلينَ فَمِنْ رَحْمَتِكَ آيسْتَني اَوْ لَعَلَّكَ رَاَيتَني آلِفَ مَجالِسِ الْبَطّالينَ فَبَيني وَبَينَهُمْ خَلَّيتَني اَوْ لَعَلَّكَ لَمْ تُحِبَّ اَنْ تَسْمَعَ دُعآئي فَباعَدْتَني اَوْ لَعَلَّكَ بِجُرْمي وَجَريرَتي كافَيتَني اَوْ لَعَلَّكَ بِقِلَّةِ حَيآئي مِنْكَ جازَيتَني
«سید من! شاید از در خدمتت مرا طرد کردهای و از ساحت خدمتت دور ساختهای.
یا شاید مرا فردی که در زمینهی حقوق تو دستِ کم میگذارد یافتی، پس مرا دور کردی.
یا شاید مرا به عنوان اعراضکننده از خودت یافتی پس بر من غضب کردی.
یا مرا در جایگاه اهل دروغ یافتی پس مرا مردود کردی.
یا شاید مرا فردی غیر شاکر نعمتها دیدی پس محرومم کردی.
یا ممکن است مرا در مجالس عالمان نیافتی پس خوارم کردی.
یا شاید مرا در زمره غافلان دیدی آنگاه از رحمت خودت مأیوسم کردی.
یا محتمل است مرا اخت و مأنوس با مجالس باطلگرایان دیدی پس مرا شایسته همان جماعت یافتی و به آنها واگذاردی.
یا شاید دوست نداری صدای دعای مرا بشنوی پس دورم ساختی.
یا شاید متناسب با جرم و لغزشم با من برخورد کردی .
یا شاید به دلیل کاستی حیائم در مقابل تو مجازاتم کردی.
➖تنگی در رزق و روزی
بسیار مشاهده مىشود كه انسان دست به هر كارى مىزند با درهاى بسته رو به رو مىشود، و گاهى به عكس به هر جا روى مىآورد، خود را در برابر درهاى گشوده مىبیند، مقدمات هر كار فراهم است و بنبست و گرهى در برابر او نیست.
امام صادق(ع):«إِنَّ الرَّجُلَ لَیذْنِبُ الذَّنْبَ فَیدْرَأُ عَنه الرزق».(۸)
مردی به محضر امیرالمومنین (ع)آمد و از تنگی در رزق و روزی شکایت کرد حضرت چند سوال پرسید تا این که پرسید: لعلك تمشي أمام من هو أكبر منك سناً شاید پیش روی کسی که از نظر سنی از تو بزرگ تر است راه می روی عرض کرد نه یا امیرالمومنین فرمود : لعلك تنام بعد الفجر شاید بعد از فجر (نمازصبح) می خوابی عرض کرد نه یا امیرالمومنین فرمود : لعلك تركت الدعاء للوالدين شاید دعا برای والدین را ترک کرده ای عرض کرد بلی یا امیرالمومنین حضرت فرمود : فاذكرهما فإني سمعت رسول الله (ص) يقول ترك الدعاء للوالدين يقطع الرزق آنها را یاد کن که از پیامبر شنیدم که فرمود ترک کردن دعا برای والدین روزی را قطع می کند.(۹)
➖بیماری،نقصان در عمر و مرگ
امام صادق(ع)مىفرماید: «نَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الذُّنُوبِ الَّتِى تُعَجِّلُ الْفَنَاءَ وَتُقَرِّبُ الْآجَالَ وَتُخْلِى الدِّیارَ وَهِىَ قَطِیعَةُ الرَّحِمِ وَالْعُقُوقُ وَتَرْكُ الْبِرِّ؛ به خدا پناه مىبریم از گناهانى كه نابودى را شتاب دهند و مرگها را نزدیك سازند و خانهها را ویران كنند و آنها قطع رحم، و آزردن و نافرمانى پدر و مادر، و واگذاردن احسان و نیكى است.»(۱۰)
و نیز مىفرماید: «مَنْ یمُوتُ بِالذُّنُوبِ اَكْثَرُ مِمَّنْ یمُوتُ بِالْآجَالِ؛ كسانى كه بر اثر گناهان مىمیرند، بیشترند از كسانى كه بر اثر رسیدن اجل مىمیرند.»(۱۱)
همچنین معصیت، سبب سلب توفیق، از بین رفتن حال معنوى هنگام دعا، و نیز باعث حبس دعا مىشود و چنین است كه دعا مستجاب نمىشود.
➖محرومیت از استجابت دعا
امام باقر(ع):فَیذْنِبُ الْعَبْدُ ذَنْباً فَیقُولُ اللّهُ تَعَالَى لِلْمَلَكِ لاَ تَقْضِ حَاجَتَهُ وَاحْرِمْهُ اِیاهَا فَاِنَّهُ تَعَرَّضَ لِسَخَطِى وَاسْتَوْجَبَ الحِرْمَانَ مِنِّى؛ بندهاى حاجتى را از خداوند مىخواهد، و اقتضاء این است كه خداوند، حاجت او را یا در وقتى نزدیك و یا در مدتى طولانى برآورده كند. بندهاى كه طلب حاجت كرده است، مرتكب گناهى مىشود، خداوند به فرشته دستور مىدهد حاجتش را بر نیاور و محرومش كن! زیرا او خود را در معرض خشم من قرار داده و مستحق محرومیت از ناحیه من است.(۱۲)
🔻 ادامه دارد 👇👇
۳
💠داستان
در روایتی آمده است: در زمان رسول خدا حضرت محمد (ص)، مردی خدمت آن حضرت آمد و از تنگ دستی شکایت کرد. حضرت به او فرمودند: شاید نماز نمی خوانی؟ مرد گفت: یا رسول الله؛ همانا نمازهای پنجگانه را به جماعت و در پشت سر شما بجا می آورم.
حضرت فرمودند: شاید کسی در منزلت نماز نمی خواند؟
آن مرد عرض کرد: همه نماز می خوانند و تا آن ها را به خواندن نماز واندارم، از خانه خارج نمی گردم.
پیامبر (ص) فرمودند: شاید در همسایگی تو کسی می باشد که نماز نمی خواند؟
مرد گفت: یا رسول الله؛ همانا تمامی آن ها نماز می خوانند.
پس در آن لحظه جبرئیل نازل شد و عرض کرد: ای رسول خدا؛ در فلان بیابان فرد بی نمازی از دنیا رفته است و کلاغی استخوان کوچکی از آن فردِ بی نماز و تارک الصلاة را به منقار گرفته و آورده در میان درختی که در خانه ی این مرد است قرار داده است، پس به او بگو آن استخوان را بردارد تا وسعتِ رزق و روزی پیدا نماید.(۱۳)
💠داستان
شعيب عقرقوفي روايت كرده: روي خدمت حضرت موسي بن جعفر(ع) بودم، كه ناگهان ابتدا از پيش خود، مرا فرمود: اي شعيب! فردا ملاقات خواهد كرد تو را، مردي از اهل مغرب، و از حال من از تو سؤال خواهد كرد. تو در جواب او بگو: به خدا سوگند! اوست امامي كه حضرت صادق(ع) از برايِ ما گفته. پس هرچه از تو سؤال كند از مسائل حلال و حرام، تو از جانب من جواب او بده. گفتم: فدايت شوم! آن مرد مغربي چه نشاني دارد؟ فرمود: مردي به قامت طويل و جسيم است. نام او يعقوب است. هرگاه او را ملاقات كني، باكي نيست كه او را جواب گويي، از هر چه مي پرسد. چه او يگانه قوم خويش است. اگر خواست به نزد من بيايد، او را با خود بياور. شعيب گفت: به خدا سوگند! روز ديگر، من در طواف بودم كه مردي طويل و و جسيم، رو به من كرد و گفت: مي خواهم از تو سؤالي كنم از احوال صاحبت. گفتم: از كدام صاحب؟ گفت: از فلان بن فلان، ([يعني:] حضرت موسي بن جعفر(ع)). گفتم: چه نام داري؟ گفت: يعقوب. گفتم: از كجا مي باشي؟ گفت: از اهل مغرب. گفتم: از كجا مرا شناختي؟ گفت: در خواب ديدم كسي مرا گفت كه شعيب را ملاقات كن. آنچه خواهي، از او بپرس. چون بيدار شدم، نام تو را پرسيدم. تو را به من نشاني دادند. گفتم: بنشين در اين مكان، تا من از طواف فارغ شوم و به نزد تو بيايم. پس طواف خود نمودم، و به نزد او رفتم. با او تكلّم كردم، و او را مردي عاقل يافتم. پس از من خواست كه او را به خدمت حضرت موسي بن جعفر(ع) ببرم. پس دست او را گرفتم، و به خانه آن حضرت بردم، آن گاه طلب رخصت كردم. چون رخصت يافتم، داخِل خانه شديم. چون امام(ع) نگاهش بهآن مرد افتاد، فرمود: اي يعقوب! تو ديروز اينجا وارد شدي. ما بين تو و برادرت، در فلان موضع نزاعي واقع شد. كار به جايي رسيد كه همديگر را دشنام داديد. اين طريق ما نيست. دين ما و دين پدران ما، بر اين نيست. ما امر نمي كنيم احدي را به اين نحو كارها. پس از خداوند يگانه بي شريك بپرهيز. همانا به اين زودي مرگ، مابين تو و برادرت جدايي خواهد افكند. برادرت در همين سفر خواهد مُرد، پيش از آنكه به وطن خويش برسد. تو هم از كرده خود پشيمان خواهي شد. اين به سبب آن شد كه شما قطع رحم كرديد؛ خدا عمر شماها را قطع كرد. آن مرد پرسيد: فدايت شوم! اجل من كي خواهد رسيد؟ فرمود: همانا اجل تو نيز حاضر شده بود؛لكن چون در فلان منزل به ديدار عمّه ات رفتي و صله رَحِم كردي، بيست سال بر عمرت افزوده شد. شعيب گفت: بعد از اين مطلب، يك سال آن مرد را در طريق حج ديدم. احوال پرسيدم. خبر داد كه در آن سفر برادرش به وطن نرسيد، كه وفات يافت، و در بيتن راه به خاك رفت.(۱۴)
ــــــــــــــــــــــــــــ
📎پی نوشتها
۱.الکافي ،ج۲ ،ص۲۷۵
۲.روضة الواعظین ،ج۲ ،ص۴۱۴ .
۳. الکافي ،ج۲ ،ص۴۲۸..
۴.بحارالأنوار، ج۷۰، ص۳۱۶
۵. الکافي ، ج۲، ص۳۷۳ .
۶. الکافي ،ج۲ ، ص۲۶۹.
۷.الكافي، ج۳،ص۲۶۹.
۸. الکافی،ج:۳، ص:۳۷۱،
۹.نشان از بی نشان ها،ج۱،ص۴۲۶.
10.الکافي،ج۲، ص۴۴۸
11.الأمالي (للطوسی)،ج۱ ،ص۳۰۵
۱۲.بحار الأنوار ، ج۷۳،ص۳۲۹
۱۳.ثواب الاعمال،ص۱۰۴.
۱۴.منتهي الآمال،ج۲،ص۲۹۱.
🌺 والسلام علی من اتبع الهدی 🌺
۴
.
#سخنرانی_متنی_کوتاه
#اسراف؛ معنا شناسی و روش ها
[ منبر یک دقیقه ای🕙]
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ صَلّیَ اللهُ عَلَى خَیرِ خَلْقِهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِین
خداوند در قرآن فرمود:
و لاَ تُسرِفوا انّهُ لاَ یُحبُّ المُسرِفین
معنا شناسی
زیادهروی و تجاوز از حدّ اعتدال را اسراف گویند.
در هر کاری اگر زیاده روی صورت گیرد اسراف گفته میشود چه در امور مالی یا امور دیگر ، مثلا قتل انسانی که مجرم است اما حقش کشته شدن نیست را نیز اسراف گفته اند.
اسراف در غذا و پرخوری، منشأ بسیاری از بیماری های جسمی و روحی و مایه ی سنگدلی و محروم شدن از چشیدن مزه ی عبارت است.
♻️اقسام اسراف
در باب اسراف در امور مالی در یک تقسیم بندی سه نوع اسراف داریم:
➖قسم اول
ضایع کردن مال و بیفایده کردن آن هر چند آن مال کم باشد. مثل دور ریختن ته مانده آب.
➖قسم دوم
صرف کردن مال است در آنچه به بدن ضرر برساند، از خوردنی و آشامیدنی و غیر آنها. مانند خوردن چیزی پس از سیری هرگاه مضر باشد.
➖ قسم سوم
صرف کردن مال در مصرفهایی که شرعاً حرام است مانند خریدن شراب و آلات قمار و اجرت فاحشه و خواننده و رشوه دادن به حکام و صرف نمودن مال در چیزی که ظلمی دربردارد
💠داستان
حضرت صادق (ع) میوه نیم خوردهای را دیدند که از منزل ایشان بیرون انداخته شده بود پس آن حضرت خشمناک شد و فرمود:
ما هذا ان کنتم شبعتم فان کثیراً من الناس لم یشبعوا فاطعموه من یحتاج الیه
این چه کاری است که کردید اگر شما سیر شدید، بسیاری از مردم هستند که سیر نشدند پس به آنهایی که نیازمندند بدهید.»
💠داستان
پیامبر(ص) فرمودند: «المعده بیت کلّ داء» معده، کانون هر بیماری است. پزشکی مسیحی پس از شنیدن این آیه و حدیث گفت: تمام علم طب، در این آیه و این سخن پیامبر شما نهفته است.
🔶اشعار
اندازه نگهدار که اندازه نکوست
هم لایق دشمن است و هم لایق دوست
بر آن کدخدا زار می باید گریست
که دخلش بود نوزده خرج بیست
نه چندان بخور کز دهانت برآید
نه چندان که از ضعف جانت برآید
.
نقش باورهای دینی در آرامش انسان
[ منبر یک دقیقه ای🕙]
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ صَلّیَ اللهُ عَلَى خَیرِ خَلْقِهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِین
خداوند در قرآن فرمود:
ألَّذِینَ آمَنُواْ وَتَطْمَئِنُّ قَلُوبُهُم بِذِکْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ
(هدایت شدگان) کسانی هستند که ایمان آورده ودلهایشان به یاد خدا آرام می گیرد. بدانید که تنها با یاد خدا دلها آرام می گیرد. (رعد، 28)
♻️ باورهای آرامش بخش
یکی از چیزهایی که امروزه گمشده اصلی بشر محسوب میشه آرامش است.
دستیابی به اطمینان و آرامش می تواند عوامل گوناگونی داشته باشد، ولی در رأس آنها باورهای دینی است که به شکل های مختلف در جان انسان مؤمن نهادینه شده است
➖مؤمن می داند ذرّه ی مثقالی از کارش حساب دارد، «مثقال ذرّه خیراً یره»نسبت به تلاش و فعّالیّتش دلگرم است.
➖ مؤمن باور دارد که خداوند در کمین ستمگران است، «انّ ربّک لبالمرصاد»آرامش دارد.
➖ مؤمن ایمان به آخرت ابدی دارد او می داند راهش روشن و آینده اش بهتر از گذشته است، «والاخره خیر و ابقی»قلبش مطمئن است.
➖ او می داند خداوند نیکوکاران را دوست دارد، «ان اللَّه یحب المحسنین»به کار نیکش دلگرم می شود.
✅اعتراف دانشمندان
➖ویلیام جیمز فیلسوف و روان شناس آمریکایی می گوید: ایمان نیرویی است که باید برای کمک به انسان در زندگی وجود داشته باشد. فقدان ایمان زنگ خطری است که ناتوانی انسان را در برابر سختی های زندگی اعلام می دارد (جیمز، 1356، ص220).
کارل، یانگ روان کاو معروف، می گوید: «در طول سی سال گذشته افراد زیادی از ملیت های مختلف جهان متمدن با من مشورت کردند و من صدها تن از بیماران را معالجه و درمان کرده ام، اما از میان بیمارانی که در نیمة دوم عمر خود به سر می برند (یعنی از سی و پنج سالگی به بعد) حتی یک بیمار را نیز ندیدم که اساساً مشکلش نیاز به گرایش دینی در زندگی نباشد. به جرأت می توانم بگویم که تک تک آنان به این دلیل قربانی بیماری روانی شده اند که آن چیزی را که ادیان موجود در هر زمان به پیروان خود می دهند نداشتند و تک تک آنان فقط وقتی به دین و دیدگاه های دینی بازگشته بودند، به طور کامل درمان شدند (گولدنر، 1383، ص295).
بنابراین حتی جوامع غربی هم متوجه شده اند که برای درمان بیماری های روحی باید به دین پناه برد و چون دین اسلام خاتم ادیان و اکمل ادیان است، پس منشأ اصلی آرامش را باید در آن جست.
💠داستان
نمرود دستور داد در اطراف کوفه، نزدیک رود «کوثا» از آبادى قطنانا، هیزم جمع کردند و آتش افروخت. اما [مأموران او] نتوانستند ابراهیم را در آتش بیندازند. ابلیس براى آنان منجنیق ساخت و به وسیله آن ابراهیم به طرف آتش پرتاب شد. جبرئیل خود را به ابراهیم، که در میان هوا بود، رساند و گفت: آیا حاجتى دارى؟ ابراهیم فرمود: به تو نه! خداوند مرا بس است و او نیکو حمایتگرى است
🔶اشعار
چون دست خدا در این جهان یاور ماست
در روز جزا هم کرمش داور ماست ،
پس بر دل ما ترس و غم و دلهره نیست
این راحتی از نتایج باور ماست
به نام آنکه به یادش همیشه آرامم
بدون دلهره راحت به سیر ایامم
خدای بنده نوازی که رزق من با اوست
خودش نموده ضمانت حلاوت کامم
کنار سفره ی لطفش نه فکر نان باشم
نه در مقام حضورش به جستن نامم
.
منبر یک دقیقه ای🕘
موضوع: ویژگی های منتظران(۱)
اندیشه پویا
[ نکاتی برگزیده و کوتاه تقدیم می شود تا به سلیقه سخنران به مقدار یک دقیقه انتخاب و ارائه شود]
بسم الله الرحمن الرحیم
أللّهمَّ صلِّ وَ سَلِّم، وَ زِد وَ بارِک، عَلی صاحبِ الدَّعوَةِ النَّبویَّة،وَ الصَّولَةِ الحَیدریَّة،و العِصمَةِ الفاطِمیَّة،و الحِلمِ الحَسَنِیَّة،و الشّجاعَةِ الحُسَینِیَّة،و العِبادَةِ السَّجّادِیَّة،و المآثِرِ الباقِریَّة، و الآثار الجَعفَرِیَّة، و العُلومِ الکاظِمیَّة، و الحُجَجِ الرَّضَوِیَّة، و الجُودِ التَّقَوِیَّة، و النَّقاوَةِ النَقَوِیَّة، و الهَیبَةِ العَسکَریَّة،و الغَیبَةِ الإلهیَّة ، أللّهمَّ عَجِّلْ فَرَجَهُ وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ وَ اسْلُکْ بِی مَحَجَّتَهُ
✅مقدمه
برای تحقق اهداف خلقت، و ظهور انسان کامل و تشکیل حکومت عدل جهانی توسط حضرت حجت روحی فداه، انسان هایی لازم است که با ویژگی های ایمانی، اخلاقی، فکری و اعتقادی ، قابلیت و شایستگی این دوران را در خود جمع کرده باشند.
طبق یک حدیث جالب ازپیامبر، مؤمن كامل داراى ۱۰۳ صفت است.
➖پیامبر(ص) فرمود:
«لا يُكْمِلُ المؤمنُ إيمانَهُ حتّى يَحْتَويَ على مائةٍ و ثلاثِ خِصالٍ : فِعْلٌ و عَمَلٌ و نِيّةٌ و باطنٌ و ظاهرٌ.فَقَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ(ع) يا رَسُولَ اللَّهِ مَا يکُونُ الْمِائَةُ وَ ثَلَاثُ خِصَالٍ فَقَالَ يا عَلِي! مِنْ صِفَاتِ الْمُؤْمِنِ أَنْ يکُونَ جَوَّالَ الْفِکْرِ...»(۱)
ايمان مومن کامل نمي شود تا اينکه داراي ۱۰۳ خصلت در فعل و عمل و نيت و باطن و ظاهر گردد آنگاه اميرالمومنين(ع) فرمودند يا رسول الله آن ۱۰۳خصلت کدامند؟ فرمودند يا علي از جمله صفات مومن اينست که: جوال الفکر باشد .
اوّلين صفت مؤمن مؤمن «جوال الفكر» است، يعنى كسى نيست كه فكرش متحجّر، جامد و راكد باشد بلكه دائماً در جولان است و هميشه فكر مى كند و به جايگاه تازه اى مى رسد و به حدّى از علم قانع نيست. در اينجا حضرت اوّلين صفت را فكر قرار داده است كه نشان دهنده اهميّت فكر است. افضل اعمال مؤمن تفكّر است و اكثر عبادات ابوذر تفكّر بود. اگر به عاقبت امور فكر كنيم دچار مشكلاتى كه امروز گرفتار آن هستيم نمى شويم.
➖جالب است که در صدر ویژگی های مومن واقعی و انسان کامل تفکر مطرح شده است .
➖متکلمین و اصولیون، تلازم عقل و شرع را قاعده ملازمه مینامند و میگویند: «کل ما حکم به العقل حکم به الشرع؛ یعنی هر چه عقل حکم کند شرع هم طبق آن حکم میکند.».
➖اهمیت تفکر و تعقل در زندگی آدمی تا بدان جاست که از آن به عنوان وجه تمایز اصلی انسان و سایر جانداران نام میبرند.
از این روست که قرآن این همه اصرار دارد كه انسان بیندیشد و از گروه «اولوا الالباب» گردد. اولوا الالباب یعنى انسانهایى كه پوك و بىمغز نیستند بلكه وجود آنها مغز و هسته نیز دارد. كسانى كه اولوا الالباب نیستند فقط به ظاهر و به صورتْ انسانند اما در باطن و در حقیقت حیوانند: أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَل
➖اساس همه انحرافها و سقوطهاى انسان به نحوه تفکر او باز می گردد.
«تفكر» كلید انسان شدن و انسان زیستن است. اگر انسان «تفكر» نكند هویت واقعى خود را نخواهد شناخت و در نتیجه به كمال مطلوب انسانى نیز دست نخواهد یافت.
➖ طبق آیات قرآن ،تاریخ، طبیعت و وجود انسان سه موضوع محوری برای تفکر می باشد و خداوند انسان به تفکر در این سه محور فرا میخواند .
➖آثار و برکات تفکر؛
انتخاب درست در دوراهی ها
توفیق به اعمال نیک
مصونیّت از لغزشها
سعادت و عاقبت بخیری
➖شخصی به امام صادق (ع) گفت همسایه ای دارم که بسیار نماز میخواند، فراوان صدقه میدهد، بارها به حج رفته است، و هیچ اشکالی در کارش نیست. امام پرسید عقلش چگونه است، گفتم بهره چندانی از عقل (تعقل و اندیشه) ندارد. امام فرمود«لَا یَرْتَفِعُ بِذَلِکَ مِنْهُ» این اعمال باعث رشد و ترفیع او نمیشود.(۲)
💠داستان
داستان های زیادی در اهمیت فکر و هوشمندی مؤمنان نقل شده که یک نمونه نقل میکنیم؛
مردی مسیحی به یک مسلمان انگوری هدیه کرد و مسلمان انگور را خورد سپس برایش مقداری شراب آورد.
مسلمان: این شراب برای من حرام است من مسلمانم
مسیحی: شما مسلمان ها چقدر عجیب هستید انگور را حلال می دانید اما مشروب را حرام در حالیکه مشروب از انگور است .
مرد مسلمان به او گفت: آیا همسری داری ؟
مسیحی هم گفت : بله
سپس به او گفت: آیا دختری هم داری؟
مسیحی گفت: بله
مسلمان گفت: آیا نمی بینی که خداوند همسرت را بر تو حلال کرده اما دختری که از همان زن به وجود آمده را حرام کرده است.
ــــــــــــــــــــــــــــ
📎پی نوشتها
۱.بحارالانوار، ج ۶۴، ص ۳۱۰
۲.المحاسن ،ج۱ ، ص۱۹۲
#امام_زمان
.