eitaa logo
حیات معقول
232 دنبال‌کننده
160 عکس
268 ویدیو
2 فایل
🔻 کانال اصغر آقائی ✍ درباره مسائلی که به‌گمانم مهم است، می‌نویسم؛ شاید برای خودم و تو مفید باشد: ✔ گاه متنی ادبی؛ ✔ گاه تبیین؛ ✔ و گاه نقد 🔺️ اینها دل‌مشغولی‌های یک طلبه هستند. 🔻ارتباط با من: 🆔️ @aq_110
مشاهده در ایتا
دانلود
🌀حضورى گر همى خواهى، از او غايب مشو حافظ 🌀مَتى‌ ما تَلْقَ مَنْ تَهْوى‌، دَعِ الدّنيا وأَمْهِلْها 💠 معنای مصرع دوم: هرگاه به آنچه می‌خواهی (به ) نرسیدی، دنیا را رها کن (یعنی توجه خود را به محبوب بیشتر کن) 🔰 خلاصه شرح: ◀️ تنها راه رسیدن به (خداوند) دائمی به او و کار را به او سپردن و توقعی نداشتن است. ◀️ اصل سخن مرحوم سعادت‌پرور رحمه الله علیه: 🔺اى خواجه! اگر طالب دوست و او مى باشى، بايد او بوده و لحظه اى از يادش نباشى؛ كه: يا أباذَرّ! ... إحْفَظِ اللَّهَ، يَحْفَظْكَ؛ إحْفَظِ اللَّهَ، تَجِدْهُ أمامَكَ: اى ابوذر! ... [حرمت‌] خدا را نگاه‌دار، تا تو را نگاه دارد؛ خدا را [در نظر خود] حفظ كن، تا او را در پيشاپيش خود بيابى. 🔺به گفته خواجه در جايى: 🔸ناصحم گفت: كه جز غم چه هنرداردعشق؟ 🔸گفتم: اى خواجه غافل! هنرى بهتر ازاين‌ 📚 جمال آفتاب و آفتاب هر نظر؛ شرحى بر ديوان حافظ/ ج.۱ ص.۲۷ 🌺🌺🌺 ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🆔 @hayatemaqul
🔰 سیری در غزل‌های حافظ ___________ 🔻تمام این غزل را می‌توان در بیت اول یعنی "عشق آسان نمود اوّل ولی افتاد مشکل‌ها" خلاصه نمود. 🔺حافظ در مجموع در این هفت بیت به ترتیب نکات زیر را در راستای همان موضوع کلی غزل، بیان می‌کند: ۱) مسیر عشق و سلوک فراوانی دارد؛ و اوّلین مشکل آن ۲) توجّه به خود آیات و کَثَرات دنیا است، نه آفريننده‌ی آیات؛ لذا باید ۳) به نشانه‌ها و جَرَس‌هایی که ما را به کوچ و جدایی از مظاهر و توجّه به حقّ توجّه می‌دهند گوش فراداد؛ و ۴) راه و رسم آن، سجّاده‌ی عبودیت است؛ ولی ۵) در عبودیت با موانع متعددی مواجه خواهیم شد؛ که ۶) مهمترین مانع و استکبار است و ۷) راه جداشدن از خودکامگی، رهاکردن دنیا و مدام در محضر حق است. ○○○○○○○○○○ پ.ن: شرح برخی کلمات و عبارت‌ها: 🔹 اَلا یا اَیُّهَا السّاقی اَدِرْ کَأسَاً و ناوِلْها: ای محبوب پیاله‌ای بیاور و بگردان و بنوشان 🔹 طرّه‌گشادن: بازکردن مو‌ها. کنایه از خلق جهان و مظاهر الهی 🔹 جعد مُشکین: موهای تاب‌خورده‌ی عطراگین 🔹 چه خون افتاد در دل‌ها: این طرّه گشاده و افشانده (یعنی مخلوقات و مظاهر خلق‌شده)، بوی محبوب (خدا) را می‌دهند. از آنجا که انسان‌ها ذاتاً در پیِ آن معشوق ازل هستند، ولی تنها به بوی معشوقِ گسترده در این مظاهر، اکتفا کرده، با مشکلاتی چون عدم آرامش مواجه شده‌اند؛ آرامشی که تنها در رسیدن به خداوند حاصل می‌شود. 🔹مَتٰی ما تَلْقَ مَنْ تَهْویٰ دَعِ الدُّنْیا و اَهْمِلْها: اگر ملاقات آن که هوای او در دل داری می‌خواهی، دنیا را رها کن. ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🆔 @hayatemaqul
🔰 وحدت هادی و مهدیٌّ الیه ✍ اصغر آقائی ___________________ 💠اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِي زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبَارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ لَا شَرْقِيَّةٍ وَلَا غَرْبِيَّةٍ يَكَادُ زَيْتُهَا يُضِيءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُورٌ عَلَى نُورٍ يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشَاءُ وَيَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ 💠خداوند نور آسمانها و زمین است؛ مثل نور خداوند همانند چراغدانی است که در آن چراغی (پر فروغ) باشد، آن چراغ در حبابی قرار گیرد، حبابی شفاف و درخشنده همچون یک ستاره فروزان، این چراغ با روغنی افروخته می‌شود که از درخت پربرکت زیتونی گرفته شده که نه شرقی است و نه غربی؛ (روغنش آنچنان صاف و خالص است که) نزدیک است بدون تماس با آتش شعله‌ور شود؛ نوری است بر فراز نوری؛ و خدا هر کس را بخواهد به نور خود هدایت می‌کند، و خداوند به هر چیزی داناست. 🔻آیه مبارک ابتدا «الله» را هستی معرفی می‌کند. این عبارت دو معنا دارد: ۱) تمام هستی از است و آن اسم «الله» که جامع جمیع صفات حضرت حق تعالی است؛ ولی معنای دقیق‌تر اینکه ۲) تمام صفات در آسمان‌ها و زمین دارد، زیرا چیزی است که هر جا باشد، خود اوست که حضور دارد نه چیز دیگری. لذا خداوند نه چون ساعت‌سازی، ساعتی را ساخته، و خود کناری رفته است و ساعت خودکار کار خویش را انجام می‌دهد؛ بلکه در تمام هستی چون نوری فراگیر حاضر است. 🔻در ادامه آیه، «نور» الله به چراغی چندلایه تشبیه شده‌ است. اما این «نور» چیست و یا کیست؟ 🔻ابتدا باید توجه کرد خداوند در ابتدای آیه، خود را «نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ» معرفی می‌کند، ولی در آخر آیه می‌فرماید «يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ» که گویی «نور» در اینجا، غیر از نور اوّلی است؟ آیا اینگونه است؟ یا آنکه این دو، یعنی هادی و مهدیٌّ الیه، یکی هستند و میان آنها وحدتی برقرار است؟ 🔻هرچند متعددی اینجا وجود دارد، و پرداختن به همه آنها ممکن نیست؛ اجمالا عرض می‌کنم، این آیه به مسئله و وحدت بین خداوند و مظاهر او اشاره دارد. 🔻برای تبیین این مسئله وحدت: ۱) باید بدانیم وقتی نور هستی شد، یعنی در جریان دارد؛ یعنی تمام هستی در عین حالی که کثرت دارد، در «نور» واحدی، وحدت دارند؛ ۲) و این وحدت در یک ، یک مجلا و یا واحدی، ظاهر می‌شود؛ زیرا همچنانکه تمام تعالی در الله، جمع هستند، تمام هستی نیز باید در مظهری تام، هم جمع باشند و هم به سوی او بروند. 🔻امّا این مظهر و مجمع چیست یا کیست؟ پاسخ واضح است، تنها کسی می‌تواند مجمع این صفات و اسماء باشد که و به تعبیر قرآن، باشد. 🔻و خلیفه الله، است؛ اما از آنجا که خلیفه، ضرورتا یکی باید باشد، پس در هر عصری تنها و تنها یک خلیفه الله، یا وجود دارد، و آن انسان کامل امام علیه السلام است. 🔘 این اجمالی، نتائجی را همراه خود دارد: ✔️۱) نور در ابتدا و انتهای آیه یکی است، و معنای «يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ» این است که خداوند، خود، به سوی خود هدایت می‌کند؛ ✔️۲) میان خلیفه الله یعنی انسان کامل و خود الله، وحدت صفاتی و اسمائی وجود دارد، بنابراين وقتی نور، الله شد و الله به سوی دعوت می‌کند، این دعوت به سوی خودِ خدا است، و لازمه آن، وحدت میان هادی، مهدیٌّ الیه، یعنی امام، است؛ ✔️۳) وقتی انسان کامل، به سوی خود دعوت می‌کند، این یعنی دعوت به سوی خداوند؛ ✔️۴) امام علیه السلام، در تمام هستی، حضور دارد، زیرا میان او و الله، وحدت است، و وقتی الله نور هستی شد، امام نیز است، و چون نور در تمام لایه‌های هستی، وجود دارد؛ پس امام علیه السلام نیز در تمام لایه‌ها، به تناسب آن لایه هستی، وجود دارد؛ ✔️۵) در اجتماع بشری، به عنوان یکی از لایه‌های هستی، در صورتی وحدت شکل می‌گیرد که به سوی انسان کامل حرکت کند؛ ولی چون انسان کامل و امام علیه السلام برای بسیاری شناخته شده نیست؛ هرچند هر حرکتی در ، هم از امام است و هم به او بازگشت دارد، اما در نیازمند معرفی او به افراد جامعه هستیم. پس «الله نور السماوات و الارض» را می‌توان در قالب و مظهر تام او یعنی انسان کامل و امام علیه السلام تفسیر کرد؛ به این معنا که اگر الله نور هستی، امام هم نور هستی است که فرمود "بکم رزق الوری" و رزق از اصل وجود موجودات تا مسائل دیگر را شامل می‌شود. ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🆔 @hayatemaqul