eitaa logo
حیات معقول
232 دنبال‌کننده
160 عکس
268 ویدیو
2 فایل
🔻 کانال اصغر آقائی ✍ درباره مسائلی که به‌گمانم مهم است، می‌نویسم؛ شاید برای خودم و تو مفید باشد: ✔ گاه متنی ادبی؛ ✔ گاه تبیین؛ ✔ و گاه نقد 🔺️ اینها دل‌مشغولی‌های یک طلبه هستند. 🔻ارتباط با من: 🆔️ @aq_110
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 سریان اراده حق در هستی ✍ اصغر آقائی ___________________ 🔻 خداوند فرمود: 💠وَلَا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَٰهًا آخَرَ ۘ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ۚ كُلُّ شَيْءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ ۚ لَهُ الْحُكْمُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ 💠معبود دیگری را با خدا مخوان، که هیچ معبودی جز او نیست؛ همه چیز جز وجه او فانی است؛ حاکمیت تنها از آن اوست؛ و همه بسوی او بازگردانده می‌شوید! 🔻 در آیه ابتدا خواندنِ "هر الهی غیر از او" نفی شده است. و در ادامه پس از اثبات حق تعالی، بیان می‌کند: ۱) هر شیئی جز او است. و در ادامه ۲) پس از آنکه را تنها از آنِ خداوند دانسته، ۳) رجوع را تنها به سوی او می‌داند. 🔻امّا این فقره‌های آیه چه ارتباطی با هم دارند؟ 🔻هرچند از زوایای مختلف می‌توان به آیه نظر کرد، امّا با توجه به عنوان این نوشته، عرض می‌شود این آیه شریف، چند مرحله مرتبط با هم را بیان می‌دارد: ✔️ ۱. در برای برآوردن حاجت خود نباید سراغ غیر خداوند، چه در آسمان و چه در زمین، بروی؛ به این گمان که غیر او است. ✔️ ۲. امّا چرا تنها یا همان غیر از او نیست؟ ✔️ ۳. خداوند این را با چند پاسخ می‌دهد: ☑️ اوّلاً هیچ الهی جز او نیست "لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُو" ☑️ ثانیاً هیچ شیئی حقیقتاً وجود ندارد "كُلُّ شَيْءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ" ☑️ و ثالثاً تنها حاکمیّت از آن اوست. "لَهُ الْحُكْمُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ" ✅ تمام اینها یعنی در هستی تنها خداوند و اراده او جریان دارد. ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🆔 @hayatemaqul
🔰 معنای وجه الله در قرآن ✍ اصغر آقائی ________________ 🔸 به تناسب و شب ضربت‌خوردن علیه‌السلام بیانی اجمالی درباره به عنوان یکی از القاب ایشان بیان می‌کنم. 🔻 درباره تعابیر مختلفی در قرآن آمده است؛ مانند: ✔ مَا تُنْفِقُونَ إِلَّا ابْتِغَاءَ وَجْهِ اللَّهِ  ✔ فَأَيْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ ✔ کُلُّ مَنْ عَلَیْها فانٍ* وَ یَبْقی‌ وَجْهُ رَبِّکَ ذُو الْجَلالِ وَ الْإِکْرامِ ✔ کُلُّ شَیْ‌ءٍ هالِکٌ إِلاَّ وَجْهَهُ 🔻از این آیات: ▪️اولاً سه نتیجه زیر به‌دست می‌آید: ۱) نتیجه‌ی انفاق و اعمال خیر به‌دست‌آوردن وجه الله است، و از سوی دیگر ۲) همه هستی "وجه الله" است؛ و ۳) غیر از وجه الله، همه فانی، و هالک هستند، ▪️ ثانیاً برای ، دو مصداق وجود دارد: ۱. ذات الله است، ۲. تمام هستی. ▫️علاوه بر مصادیق فوق، در احادیث برای وجه الله مصادیق دیگری چون دین الله، انبیاءالله و اميرالمؤمنين و ائمه اطهار علیهم‌السلام بیان شده‌اند. 🔻 این مصادیق یک حقیقت هستند که همان ذات الهی باشند؛ زیرا ، دو جنبه و دارد؛ یعنی ذاتی دارد که همان جنبه حقی است؛ و جنبه دیگر او همان مخلوقات وابسته به ذات او هستند که همان جنبه خلقی او می‌باشند. 🔻 بنابر آنچه گفتیم وجه الله را نیز باید در هر دو جنبه دید، پس: ۱) وجه الله در جنبه خداوند همان است؛ و ۲) در جنبه ، وجه الله و مختلفی مانند اسماء الله، مخلوقات الهی و اسم اعظم حق تعالی یعنی امیرمؤمنان عليه السلام است. ▪️ بر اساس آنچه بیان شد: به طور خلاصه تمام هستی به یک معنا در سه مرتبه یا مصداق خلاصه می‌شود: ۱. ذات الهی، ۲. امام معصوم (انسان کامل)، و ۳. تمام مخلوقات. 🔻اکنون زمان آن است تا دو عبارت زیر که از آیات پیشین به دست آمده است را معنا کنیم: ☑️ ۱. انفاق برای وجه الله است: یعنی هدف با توجه به سه مرتبه فوق باشد؛ مراتبی که به هم وابسته هستند؛ یعنی توقّف در هر مرتبه پایین‌تر، بدونِ بودنِ مرتبه بالاتر، نادرست و ابتر است. بنا بر این مقدمه: ، عامل و و مخلوق است (در مرتبه اول مصداق وجه الله)، اما این تقرب باید ذیل (در مرتبه دوم) و سپس در مرحله سوم باشد. ▫️ نکته: البته هرچقدر مرتبه‌ی قبل در مرتبه‌ی بعد فانی‌تر شود، خالص‌تر است، و اگر مراتب بالاتر در میان باشد، مراتب قبل وجود دارد نه بالعکس. ☑️ ۲. همه جا وجه الله است و همه موجودات هالک هستند: این یعنی در چیزی وجود دارد، که نیست؛ و یا به تعبیر دیگر است اما نابودی نیست؛ زیرا آنچه می‌شود، دیگر در معدوم نمی‌شود؛ و به تعبیر قرآنی صورت می‌گیرد؛ و معنا ندارد شیی معدوم به حق رجوع کند. در حقیقت در است و هر به سوی است، و کامل‌ترین موجود، به عنوان هدف اعلای تمام هستی است، الله است؛ و به هر موجودی چه بدانیم و چه ندانیم عشق به اوست در حقیقت. 🔻بر اساس اجمال بیان شده: ✔️ اولاً امام عليه‌السلام، تمام مظاهر حق است؛ و این وجه تام هم باقی است و هم غیر فانی، و هم اگر نباشد، هستی ندارد تا سیری داشته باشد و اساسا نه ایجاد می‌شود و نه حرکت کمالی در آن معنادار می‌شود. ✔️ و ثانیا تمام مخلوقات و مظاهر حق تعالی، در سیر کمالی خویش به سوی حق، از مجرای وی یعنی امام عليه‌السلام در حرکت هستند؛و لذا ایشان هم است، هم و هادی آنان که فرمود "وَلِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ" است، و هم باب رزق الهی است و هم ... . ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🆔 @hayatemaqul
🔰 وحدت هادی و مهدیٌّ الیه ✍ اصغر آقائی ___________________ 💠اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِي زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبَارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ لَا شَرْقِيَّةٍ وَلَا غَرْبِيَّةٍ يَكَادُ زَيْتُهَا يُضِيءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُورٌ عَلَى نُورٍ يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشَاءُ وَيَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ 💠خداوند نور آسمانها و زمین است؛ مثل نور خداوند همانند چراغدانی است که در آن چراغی (پر فروغ) باشد، آن چراغ در حبابی قرار گیرد، حبابی شفاف و درخشنده همچون یک ستاره فروزان، این چراغ با روغنی افروخته می‌شود که از درخت پربرکت زیتونی گرفته شده که نه شرقی است و نه غربی؛ (روغنش آنچنان صاف و خالص است که) نزدیک است بدون تماس با آتش شعله‌ور شود؛ نوری است بر فراز نوری؛ و خدا هر کس را بخواهد به نور خود هدایت می‌کند، و خداوند به هر چیزی داناست. 🔻آیه مبارک ابتدا «الله» را هستی معرفی می‌کند. این عبارت دو معنا دارد: ۱) تمام هستی از است و آن اسم «الله» که جامع جمیع صفات حضرت حق تعالی است؛ ولی معنای دقیق‌تر اینکه ۲) تمام صفات در آسمان‌ها و زمین دارد، زیرا چیزی است که هر جا باشد، خود اوست که حضور دارد نه چیز دیگری. لذا خداوند نه چون ساعت‌سازی، ساعتی را ساخته، و خود کناری رفته است و ساعت خودکار کار خویش را انجام می‌دهد؛ بلکه در تمام هستی چون نوری فراگیر حاضر است. 🔻در ادامه آیه، «نور» الله به چراغی چندلایه تشبیه شده‌ است. اما این «نور» چیست و یا کیست؟ 🔻ابتدا باید توجه کرد خداوند در ابتدای آیه، خود را «نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ» معرفی می‌کند، ولی در آخر آیه می‌فرماید «يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ» که گویی «نور» در اینجا، غیر از نور اوّلی است؟ آیا اینگونه است؟ یا آنکه این دو، یعنی هادی و مهدیٌّ الیه، یکی هستند و میان آنها وحدتی برقرار است؟ 🔻هرچند متعددی اینجا وجود دارد، و پرداختن به همه آنها ممکن نیست؛ اجمالا عرض می‌کنم، این آیه به مسئله و وحدت بین خداوند و مظاهر او اشاره دارد. 🔻برای تبیین این مسئله وحدت: ۱) باید بدانیم وقتی نور هستی شد، یعنی در جریان دارد؛ یعنی تمام هستی در عین حالی که کثرت دارد، در «نور» واحدی، وحدت دارند؛ ۲) و این وحدت در یک ، یک مجلا و یا واحدی، ظاهر می‌شود؛ زیرا همچنانکه تمام تعالی در الله، جمع هستند، تمام هستی نیز باید در مظهری تام، هم جمع باشند و هم به سوی او بروند. 🔻امّا این مظهر و مجمع چیست یا کیست؟ پاسخ واضح است، تنها کسی می‌تواند مجمع این صفات و اسماء باشد که و به تعبیر قرآن، باشد. 🔻و خلیفه الله، است؛ اما از آنجا که خلیفه، ضرورتا یکی باید باشد، پس در هر عصری تنها و تنها یک خلیفه الله، یا وجود دارد، و آن انسان کامل امام علیه السلام است. 🔘 این اجمالی، نتائجی را همراه خود دارد: ✔️۱) نور در ابتدا و انتهای آیه یکی است، و معنای «يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ» این است که خداوند، خود، به سوی خود هدایت می‌کند؛ ✔️۲) میان خلیفه الله یعنی انسان کامل و خود الله، وحدت صفاتی و اسمائی وجود دارد، بنابراين وقتی نور، الله شد و الله به سوی دعوت می‌کند، این دعوت به سوی خودِ خدا است، و لازمه آن، وحدت میان هادی، مهدیٌّ الیه، یعنی امام، است؛ ✔️۳) وقتی انسان کامل، به سوی خود دعوت می‌کند، این یعنی دعوت به سوی خداوند؛ ✔️۴) امام علیه السلام، در تمام هستی، حضور دارد، زیرا میان او و الله، وحدت است، و وقتی الله نور هستی شد، امام نیز است، و چون نور در تمام لایه‌های هستی، وجود دارد؛ پس امام علیه السلام نیز در تمام لایه‌ها، به تناسب آن لایه هستی، وجود دارد؛ ✔️۵) در اجتماع بشری، به عنوان یکی از لایه‌های هستی، در صورتی وحدت شکل می‌گیرد که به سوی انسان کامل حرکت کند؛ ولی چون انسان کامل و امام علیه السلام برای بسیاری شناخته شده نیست؛ هرچند هر حرکتی در ، هم از امام است و هم به او بازگشت دارد، اما در نیازمند معرفی او به افراد جامعه هستیم. پس «الله نور السماوات و الارض» را می‌توان در قالب و مظهر تام او یعنی انسان کامل و امام علیه السلام تفسیر کرد؛ به این معنا که اگر الله نور هستی، امام هم نور هستی است که فرمود "بکم رزق الوری" و رزق از اصل وجود موجودات تا مسائل دیگر را شامل می‌شود. ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🆔 @hayatemaqul
14.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌾 ⸤﷽⸣ 🌾 💠 إِنَّ الَّذِينَ لَا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا وَرَضُوا بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَاطْمَأَنُّوا بِهَا وَالَّذِينَ هُمْ عَنْ آيَاتِنَا غَافِلُونَ*أُولَٰئِكَ مَأْوَاهُمُ النَّارُ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ* إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ يَهْدِيهِمْ رَبُّهُمْ بِإِيمَانِهِمْ ۖ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهِمُ الْأَنْهَارُ فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ (یونس؛ ۷-۹) 🟢 دو برداشت: ✔️ سه صفت "ناامیدی از رحمت الهی، وابسته به دنیاشدن، و تمام حقیقت خود را در دنیا دیدن"، نتیجه‌ غفلت است. ✔️ ایمان، امری اختیاری است که زمینه‌سازِ حرکت کمالی انسان به هدایت پروردگار است. ┄┅┅┅❀💠❀┅┅┅┄ 🆔 @hayatemaqul
4.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 مَا أَصَابَ مِنْ مُصِيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي أَنْفُسِكُمْ إِلَّا فِي كِتَابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَهَا ۚ إِنَّ ذَٰلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ 💠 هیچ مصیبتی در زمین و نه در وجود شما روی نمی‌دهد مگر اینکه همه آنها قبل از آنکه زمین را بیافرینیم در لوح محفوظ ثبت است؛ و این امر برای خدا آسان است! ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🆔 @hayatemaqul
🔰 راه‌های فریب شیطان ______________________ 🔻به تعبیر قرآن از برای فریب انسان تلاش می‌کند: پشت، پیش‌رو، راست و چپ 🔻امّا مقصود چیست؟ 🔻قبل توضیح مطلب به این مثال توجه کنید: فردی می‌خواهد صدقه‌ای بدهد، شیطان به او می‌گوید اگر این همه ببخشی، آینده فقیر خواهی شد؛ یا آنکه با تمسّک به گذشته فرد به او القاء می‌کند که تو این همه کمک کرده‌ای دیگر چه نیازی است؟؛ یا آنکه با فضائل اخلاقی او را فریب می‌دهد؛ و یا آنکه با رذائل اخلاقی او را فریب می‌دهد. 🔻 شیطان به ترتیب از پیش رو، پشت سر، از سمت راست و در نهایت از سمت چپ برای فریب او تلاش می‌کند. 🔻 آنچه بیان شد تنها یک مثال است و برای شیطان بیشماری وجود دارد که با توجه به جایگاه و سن و سال و جنسیت افراد متفاوت می‌شود. 🔻 به نظر می‌رسد ذکرشده در آیه درجه اهمیت هر یک از این زمینه‌ها برای فریب را بیان می‌کند؛ لذا فریب توسط و یا احتمالاتی چون فقر در آینده، بالاترین ضریب در فریب شیطان را دارد و بعد از آن بهره‌گرفتن از فرد مانند سختی‌ها، نیکی‌ها، و جایگاه نیاکان قرار می‌گیرد و بعد از آن فریب از طریق و مانند آن از طریق اعمال خیر، و در نهایت فریب از طریق و گناهانی که فرد به گناه‌بودن آنها معترف است، اما چون در شهوات غرق شده یا امیال او در کنترل او نیستند به راحتی فریب‌خورده، مرتکب گناه می‌شود. 🔻 خداوند کریم می‌فرماید: 💠 ثُمَّ لَآتِيَنَّهُمْ مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَيْمَانِهِمْ وَعَنْ شَمَائِلِهِمْ ۖ وَلَا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ 💠 سپس از پیش رو و از پشت سر، و از طرف راست و از طرف چپ آنها، به سراغشان می‌روم؛ و بیشتر آنها را شکرگزار نخواهی یافت!» ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🆔 @hayatemaqul
🔰 دین و تغییرات روزمره اجتماعی ✍ اصغر آقائی _______________________ 🔻دین و جایگاه آن در ، هرچند به شکل‌های مختلفی در ذهن افراد به ویژه جوانان شکل گرفته است؛ اما شایع‌ترین آن این است که وقتی افراد از دین سخن می‌گویند، در نگاه اوّل، امری ثابت و غیر قابل تغییر به ذهن آنان می‌آید؛ لذا این پرسش که آیا مگر ممکن است برای زندگی دائماً در حال تحوّل بشر، قوانین ثابتی را نگاشت؟ 🔻در یک پاسخ کوتاه و ساده می‌توان گفت: ۱) برخی دستورات دینی مستقیم از باری نشأت گرفته است که این مسائل، مانند تعداد رکعات نماز، امری غیر قابل تغییر هستند؛ اما در این بین ۲) برخی دستورات دینی از اجتماعی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نشأت گرفته است؛ که ممکن است در این امور تغییری ایجاد شود. 🔻در این امور در واقع موضوع و حکم آن تغییر نکرده است، بلکه موضوعی که در سابق با آن مواجه بودیم، در وجه‌ جدید خویش، به دلیل افزوده‌شدن جهتی تازه در آن، یا توجّه به آن جهت مغفول‌مانند، چون موضوع با آمدن این جهت جدید، تغییر می‌کند و دیگر آن موضوع سابق نیست؛ زیرا در این جهت جدید، با آن موضوع سابق متفاوت است؛ لذا حکمی جدید را می‌طلبد. 🔻فرض بگیرید در خرید و فروش، معیار کالایی که در معرض خرید و فروش قرار می‌گیرد، است؛ حال سؤال این است که آیا خرید و فروش خون در مثلا صد سال گذشته جایز بوده است؟ 🔻طبیعتاً چون هیچ منفعت عقلائی برای آن در آن سال‌ها قابل تصور نبوده است، امّا همان خون در زمان ما عامل نجات جان افراد است؛ بنابراین این نباید گفت چرا حکم خرید و فروش خون تغییر کرده است؟ تغییر در حکم آن از آن جهت که منفعتی نداشته، ایجاد نشده است؛ بلکه الان هم همان است؛ لذا اگر در مکانی در جهان حاضر، خون هیچ منفعتی نداشته باشد و نگهداری آن نیز ممکن نباشد، همان حکم صد سال پیش را دارد؛ اما چون جهتی جدید یعنی منفعت‌داشتن در زمان ما مفروض است، لذا چون خون، بر اساس این معیار، مالیّت یافته است، بنابراین قابلیّت خرید و فروش را نیز دارد. 🔻پس دین: ۱) دستوراتی ثابت دارد «اطیعو الله» دارد و ۲) دستوراتی که بر اساس مقتضیات زمان، توسط رسول، امام و نائب امام بیان می‌شود «اطیعوا الرسول». به همین علّت خداوند متعال فرمود: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَلَا تُبْطِلُوا أَعْمَالَكُمْ (محمدص/33) ┄┅┅┅❀💠❀┅┅┅┄ 🆔 @hayatemaqul