🔰تفاوت بهاء و جمال
🔻 امام خمینی قدس سره از مرحوم #ملکی_تبریزی رحمه الله علیه در تبیین #حدیث «الباء بهاء الله و السين سناء الله و الميم مجد الله« که در تفسیر «بسم الله الرحمن الرحیم» از ذوات مقدسه #اهل_بیت علیهم السلام، روایت شده است؛ چنین نقل میکنند:
💠 از اين احاديث ... معلوم ميشود كه عالم #حروف عالمي است در برابر [و به ازاي] عالمهاي ديگر و #ترتيب_حروف نيز مطابق #ترتيب_عوالم است؛ چنان كه گويي #الف دلالت بر واجب الوجود ميكند و #باء بر مخلوق اول كه عبارت است از #عقل اول و نور اول كه همان #نور پيامبر ما، صلي الله عليه وآله وسلم، باشد. به همين سبب است كه از آن به بهاء خداوند تعبير كردهاند، زيرا بهاء به معني حسن و جمال است. و مخلوق اول #ظهور جمال حق است. تدقيق و تعميق بيشتر در معني بهاء آن است كه بگوييم بهاء عبارت از نور همراه با هيبت و وقار است، كه در اين صورت بهاء معادل جمال و جلال ميشود.
🔻 امام رحمه الله علیه سپس اشکال و جوابی را بیان میکنند:
🌀 اشکال:
در احادیث آمده است «خلق الله الأشياء بالمشيئة وخلق المشيئة بنفسها» خداوند اشياء را به واسطه #مشيت و مشيت را به خود مشيت آفريد»، پس قرار دادن باي بهاء به معناي عالم عقل ديگر چه وجهي دارد؟
🌀 پاسخ:
اين مطلب هم از يك منظر صحيح است، زيرا #عقل نيز از جهتي #مقام_مشيت است؛ چون عقل ظهور مشيت و مقام اجمال همه عوالم است، چنانچه در محل خود اثبات شده كه شيئيت شيء به شكل تمام و كمال آن شيء است.
📚 شرح دعای سحر/ امام خمینی ره؛ ص.۲۱
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
#شرح_دعای_سحر
#عقل_و_مشیت
#حیات_معقول
#امام_خمینی
🆔 @hayatemaqul
🔰 شرح دعای سحر/ امام خمینی ره
__________________________
💠 اللّهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ مِنْ نُورِكَ بِأَنْوَرِهِ وَكُلُّ نُورِكَ نَيِّرٌ، اللّهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ بِنُورِكَ كُلِّهِ
🔻 بر اساس #آیه «اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ: خداوند #نور آسمانها و زمين است» و تعابیری چون «يا منوّر النور: اي نورانيكننده نور» امام خمینی رحمه الله علیه تصریح میکنند، نور همان #وجود است و در هستی غیر از وجود خداوند، هیچ نور و ظهوری نیست؛ و همه نورها یعنی وجودها به او باز میگردند.
🔻 در ادامه امام خمینی ره میگوید:
داود بن محمود #قيصري، شارح فصوص الحكم، و محمد بن حمزه #فناري، شارح مفتاح غيب الجمع و الوجود ... در دو شرح خود به شيخ كبير #محيالدين عربي اندلسي نسبت دادهاند كه نور از نامهاي ذات است و محيالدين هر اسمي را كه دلالتش بر ذات روشنتر باشد اسم ذات قرار داده و آنچه را دلالتش بر صفات يا افعال روشنتر باشد از نامهاي صفت يا فعل قرار داده است.
🔻 امام خمینی معتقد است از آنجا که نور ذاتاً روشن است و موجب روشنشدن غیر خود نیز است؛ لذا اگر مراد از «غیر» اسماء و صفات خداوند در مرتبه «حضرت الهیه» و «مرتب اسمای الهی» باشد، نور از #اسماء_صفات خواهد بود؛ اما اگر مقصود از «غیر»، مظاهر خارجی و عینیِ حق تعالی باشد؛ نور از #صفات_فعل خواهد بود؛ چنانكه در كلام خداوند تعالي آمده است: «اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ؛ خداوند نور آسمانها و زمين است». بنابراین نور تحت اسم ظاهر و ربِّ شهادت مطلقه يا همان شهادت مقيده (یعنی عالم ماده) است.
✅ چکیده و برداشت نهائی از سخن امام ره:
🔸 تمام هستی از آن جهت که به واسطه نور حق تعالی روشن است و از طرفی دیگر مراتب دارد، لذا در ابتدای فقره محل بحث از دعای سحر؛ به این مراتب و کثرت اسمائی و صفاتی و افعال متکثر خداوند اشاره دارد؛
🔸 اما از آنجا همه این نورها وابسته به یک نور هستند لذا از این جهت کثرتی نیست بنابراین آخر این بخش از دعا میفرماید "کل نور نیر" و آن کثرت به وحدت ختم میشود.
📚 شرح دعای سحر ص. 35-41
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
#شرح_دعای_سحر
#مراتب_هستی
#نور_حق_تعالی
🆔 @hayatemaqul
🔰 وحدت هادی و مهدیٌّ الیه
✍ اصغر آقائی
___________________
💠اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِي زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبَارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ لَا شَرْقِيَّةٍ وَلَا غَرْبِيَّةٍ يَكَادُ زَيْتُهَا يُضِيءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُورٌ عَلَى نُورٍ يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشَاءُ وَيَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ
💠خداوند نور آسمانها و زمین است؛ مثل نور خداوند همانند چراغدانی است که در آن چراغی (پر فروغ) باشد، آن چراغ در حبابی قرار گیرد، حبابی شفاف و درخشنده همچون یک ستاره فروزان، این چراغ با روغنی افروخته میشود که از درخت پربرکت زیتونی گرفته شده که نه شرقی است و نه غربی؛ (روغنش آنچنان صاف و خالص است که) نزدیک است بدون تماس با آتش شعلهور شود؛ نوری است بر فراز نوری؛ و خدا هر کس را بخواهد به نور خود هدایت میکند، و خداوند به هر چیزی داناست.
🔻آیه مبارک ابتدا «الله» را #نور هستی معرفی میکند. این عبارت دو معنا دارد: ۱) تمام هستی از #منشأ_واحدی است و آن اسم «الله» که جامع جمیع صفات حضرت حق تعالی است؛ ولی معنای دقیقتر اینکه ۲) تمام صفات #حضرت_حق در آسمانها و زمین #حضور دارد، زیرا #نور چیزی است که هر جا باشد، خود اوست که حضور دارد نه چیز دیگری. لذا خداوند نه چون ساعتسازی، ساعتی را ساخته، و خود کناری رفته است و ساعت خودکار کار خویش را انجام میدهد؛ بلکه در تمام هستی چون نوری فراگیر حاضر است.
🔻در ادامه آیه، «نور» الله به چراغی چندلایه تشبیه شده است. اما این «نور» چیست و یا کیست؟
🔻ابتدا باید توجه کرد خداوند در ابتدای آیه، خود را «نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ» معرفی میکند، ولی در آخر آیه میفرماید «يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ» که گویی «نور» در اینجا، غیر از نور اوّلی است؟ آیا اینگونه است؟ یا آنکه این دو، یعنی هادی و مهدیٌّ الیه، یکی هستند و میان آنها وحدتی برقرار است؟
🔻هرچند #سؤالات متعددی اینجا وجود دارد، و پرداختن به همه آنها ممکن نیست؛ اجمالا عرض میکنم، این آیه به مسئله #وحدت_وجود و وحدت بین خداوند و مظاهر او اشاره دارد.
🔻برای تبیین این مسئله وحدت: ۱) باید بدانیم #خداوند وقتی نور هستی شد، یعنی در #تمام_هستی جریان دارد؛ یعنی تمام هستی در عین حالی که کثرت دارد، در «نور» واحدی، وحدت دارند؛ ۲) و این وحدت در یک #مَجمَع، یک مجلا و یا #مظهر واحدی، ظاهر میشود؛ زیرا همچنانکه تمام #اسماء_حق تعالی در #اسم_جامع الله، جمع هستند، تمام هستی نیز باید در مظهری تام، هم جمع باشند و هم به سوی او بروند.
🔻امّا این مظهر و مجمع چیست یا کیست؟ پاسخ واضح است، تنها کسی میتواند مجمع این صفات و اسماء باشد که #مظهر_تام #الله و به تعبیر قرآن، #خلیفه_الله باشد.
🔻و خلیفه الله، #انسان است؛ اما از آنجا که خلیفه، ضرورتا یکی باید باشد، پس در هر عصری تنها و تنها یک خلیفه الله، یا #انسان_کامل وجود دارد، و آن انسان کامل امام علیه السلام است.
🔘 این #بیان اجمالی، نتائجی را همراه خود دارد:
✔️۱) نور در ابتدا و انتهای آیه یکی است، و معنای «يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ» این است که خداوند، خود، به سوی خود هدایت میکند؛
✔️۲) میان خلیفه الله یعنی انسان کامل و خود الله، وحدت صفاتی و اسمائی وجود دارد، بنابراين وقتی نور، الله شد و الله به سوی #امام دعوت میکند، این دعوت به سوی خودِ خدا است، و لازمه آن، وحدت میان هادی، مهدیٌّ الیه، یعنی امام، است؛
✔️۳) وقتی انسان کامل، به سوی خود دعوت میکند، این یعنی دعوت به سوی خداوند؛
✔️۴) امام علیه السلام، در تمام هستی، حضور دارد، زیرا میان او و الله، وحدت است، و وقتی الله نور هستی شد، امام نیز #نور_هستی است، و چون نور در تمام لایههای هستی، وجود دارد؛ پس امام علیه السلام نیز در تمام لایهها، به تناسب آن لایه هستی، وجود دارد؛
✔️۵) در اجتماع بشری، به عنوان یکی از لایههای هستی، در صورتی وحدت شکل میگیرد که به سوی انسان کامل حرکت کند؛ ولی چون انسان کامل و امام علیه السلام برای بسیاری شناخته شده نیست؛ هرچند هر حرکتی در #باطن_هستی، هم از امام است و هم به او بازگشت دارد، اما در #ظاهر نیازمند معرفی او به افراد جامعه هستیم.
پس «الله نور السماوات و الارض» را میتوان در قالب و مظهر تام او یعنی انسان کامل و امام علیه السلام تفسیر کرد؛ به این معنا که اگر الله نور هستی، امام هم نور هستی است که فرمود "بکم رزق الوری" و رزق از اصل وجود موجودات تا مسائل دیگر را شامل میشود.
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
#حیات_معقول
#در_محضر_قرآن
🆔 @hayatemaqul