eitaa logo
حیات معقول
221 دنبال‌کننده
144 عکس
216 ویدیو
2 فایل
🔻 کانال اصغر آقائی ✍ درباره مسائلی که به‌گمانم مهم است، می‌نویسم؛ شاید برای خودم و تو مفید باشد: ✔ گاه متنی ادبی؛ ✔ گاه تبیین؛ ✔ و گاه نقد 🔺️ اینها دل‌مشغولی‌های یک طلبه هستند. 🔻ارتباط با من: 🆔️ @aq_110
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰وابستگی محض انسان به خداوند ✍ اصغر آقائی __________________________ 💠 وَالْحَمْدُ لِلهِ الَّذِي أَغْلَقَ عَنَّا بَابَ الْحَاجَةِ إِلَّا إِلَيْهِ ، فَكَيْفَ نُطِيقُ حَمْدَهُ أَمْ مَتَى نُؤَدِّي شُكْرَهُ لَا ، مَتَى: و سپاس خدای راست که درب نیاز ما را جز به سوی خویش، بست؛ بنابراین چگونه سپاس او توانیم یا چه زمانی شکر او به‌جا آوریم؛ هیچگاه 🌀مهمترین درباره این فقره از اول این است که بدیهی است ما انسان‌ها در زندگی خویش به افراد و موجودات مختلفی نیازمندیم. 💡پس چرا امام علیه السلام فرمود خداوند باب و نیاز ما را تنها به سوی خویش گشوده است؟ 💎 به نظر می‌رسد پاسخ این فقره در چند آموزه و و خواهد بود که حاصل عقل و نقل است. ✅ برخی از این آموزه‌ها عبارتند از: 🔻۱. لا موثر فی الوجود الا الله: تنها در عالم الله است. 🔻۲. الممكن محتاج إلى علته بقاء كما أنه محتاج إليها حدوثا: ممکن هم در بقاء هم در حدوث به خویش نیازمند است. 🔻۳. ما فی الوجود الا الله: در جز الله نیست. 🔻۴. بسیط الحقیقه کلّ الاشیاء و لیس بشئ منها: بسیط الحقیقه همه اشیاء است و هیچ یک از آنها نیست. ♻️ بر اساس این فلسفی و عرفانی که هر یک از جهتی به مسئله نظر کرده‌اند: ✔️ تنها حقیقی در هستی خداوند است، لذا هر موجودی که حاجتی از دیگری را برطرف می‌کند؛ در حقیقت خداوند است که آن نیاز را برطرف می‌کند. ✔️ همچنانکه در به هستی‌بخش خویش نیازمند هستند، در ادامه حیات خویش نیز به ایجادی او محتاجا‌ند. ✔️ اساساً در هستی غیر از خداوند نیست تا نیاز به غیر او معنا داشته باشد. در این نگاه هویت حاجت، به ارتباط میان الهی باز می‌گردد. ✅پس یا... 1⃣ به دیگر که نیازمند آنها در زندگی خویش هستیم نظر داریم؛ که این اساساً و است و یا... 2⃣ موجودات دیگر را صورت موثر می‌دانیم که این نیز از شرک است اما ؛ و یا... 3⃣ موجودات را اساساً ذوب‌شده در الهی می‌بینیم و معتقد به هستیم و قائل به نه می‌شویم، که در این صورت آنچه در هستی است خداوند است و او و جز او در دار هستی دیّاری نمی‌بینیم و این می‌شود محض به خداوند و چنین احتیاجی قابل شکرگزاری نیست همچنانکه امام سجاد علیه‌السلام فرمودند. 📝 پ. ن 📌توضیح اجمالی و 🔺در رابطی ما موجوداتی را می‌بینیم که با خداوند از لحاظ وجودی دارند و هستی خویش را از او گرفته‌اند؛ اما در وجود ربطی اساساً موجودی نمی‌بینیم تا وابسته به خداوند باشد و است. 👌به تعبیر طلبگی وجود رابط، «مَن له الربط: کسی که برای او ربط و وابستگی است» می‌باشد اما وجود ربطی «مَن هو عین الربط: کسی که عین ربط و وابستگی» است. ☑️ تفاوت این دو در این است که در تعبیر اولی، برای خود شیء، مرتبه‌ای از وجود مستقل قائل هستیم اما در دومی خیر. ☑️ و خداوند فرمود: انتم الفقراء الی الله. به تعبیر جناب اساساً از آنجا که حق تعالی در صورت مظاهر مختلف خویش ظاهر شده است، این مظاهر به غیر او نمی‌تواند وابسته باشد.( ج.2 ص. 16) ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🆔 @hayatemaqul
🔰 نکاتی از شرح دعای سحر امام خمینی رحمه الله علیه ✍ اصغر آقائی ______________________ اللّٰهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ مِنْ جَمالِكَ بِأَجْمَلِهِ ...؛ اللّٰهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ مِنْ جَلالِكَ بِأَجَلِّهِ ... . 🔻۱. ، هرچه ، به نزدیک‌تر و او بر امور بیشتر است. پس حقیقت وجود همه اشياء است؛ در عين حال كه هيچ يك از آن‌ها نيست؛ به تعبیر عارفان شامخ چون «بسیط الحقیقه کل الاشیاء و لیس بشیء منها». 🔻۲. عبارت پیشین یعنی: همه جمال و جلال و کمالات آنها در جمع است، اما در عین حال آنها که ظلمت است و نابودی در او نیست؛ که فرمود: «لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ كُلُّ شَيْءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ: همه اشیاء نابودند [نه آنکه نابود خواهند شد] مگر وجه او». 🔻۳. لذا پروردگار در ظهور خود، بطون؛ و در بطونش، ظهور است؛ و در رحمتش، غضب و در غضبش رحمت است؛ لذا فرمود: «يَا بَاطِناً فِي ظُهُورِهِ وَ يَا ظَاهِراً فِي بُطُونِهِ». از ، عليه الصلاة و السلام نیز نقل است كه فرمود: "سبحان من اتّسعت رحمته لاوليائه في شدّة نقمته واشتدّت نقمته لاعدائه في سعة رحمته‌: پاک و منزه است خدایی که رحمتش در عین شدت عذابش، اولیائش را فراگرفت؛ و عذابش در عین وسعت رحمتش، بر دشمنانش افزون شد." 🔻۴. پس او یعنی انسان نیز چنین؛ یعنی دارنده صفات متقابل الهی است. به موجب همين، حق تعالي به اعتراض كرد كه «مَا مَنَعَكَ أَنْ تَسْجُدَ لِمَا خَلَقْتُ بِيَدَيَّ: چه چیز مانع تو شد که بر موجودی که با دو دست خویش [یعنی یکی دست جمال و دیگری دست جلال] خلق کردم، سجده کنی؟» 🔻۵. حاصل آنکه هر كه به تعلق داشته جمال است؛ و هر صفتي كه به تعلق داشته باشد، است. لذا تمام درخشندگی موجودات از جمال، و مقهوریت و ستر جمال و مانند آن از جلال الهی است که فرمود: 🔸 جمالك في كل الحقائق سائر***وليس له إلّا جلالك ساتر 🔸 در همه حقائق جمال تو جریان دارد***و تنها پرده‌ای هم که بر جمال توست، جلال توست. 🔻۶. لذا اگر پروردگار با لطف بر قلب سالک تجلی کند باید او را به اسم جمال خواند «اسئلک بجمالک..» و اگر با هیبت و قهر و عظمت تجلی کند باید او را به اسم جلال خواند «اسئلک بجلالک...» ادامه دارد 📚 رک: شرح دعای سحر ص. ۲۶-۲۷ ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🆔 @hayatemaqul
🔰 شرح دعای سحر/ امام خمینی ره __________________________ 💠 اللّهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ مِنْ نُورِكَ بِأَنْوَرِهِ وَكُلُّ نُورِكَ نَيِّرٌ، اللّهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ بِنُورِكَ كُلِّهِ 🔻 بر اساس «اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ‌: خداوند آسمان‌ها و زمين است» و تعابیری چون «يا منوّر النور: اي نوراني‌كننده نور» امام خمینی رحمه الله علیه تصریح می‌کنند، نور همان است و در هستی غیر از وجود خداوند، هیچ نور و ظهوری نیست؛ و همه نورها یعنی وجودها به او باز می‌گردند. 🔻 در ادامه امام خمینی ره می‌گوید: داود بن محمود ، شارح فصوص الحكم، و محمد بن حمزه ، شارح مفتاح غيب الجمع و الوجود ... در دو شرح خود به شيخ كبير عربي اندلسي نسبت داده‌اند كه نور از نام‌هاي ذات است و محي‌الدين هر اسمي را كه دلالتش بر ذات روشن‌تر باشد اسم ذات قرار داده و آنچه را دلالتش بر صفات يا افعال روشن‌تر باشد از نام‌هاي صفت يا فعل قرار داده است. 🔻 امام خمینی معتقد است از آنجا که نور ذاتاً روشن است و موجب روشن‌شدن غیر خود نیز است؛ لذا اگر مراد از «غیر» اسماء و صفات خداوند در مرتبه «حضرت الهیه» و «مرتب اسمای الهی» باشد، نور از خواهد بود؛ اما اگر مقصود از «غیر»، مظاهر خارجی و عینیِ حق تعالی باشد؛ نور از خواهد بود؛ چنان‌كه در كلام خداوند تعالي آمده است: «اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ‌؛ خداوند نور آسمان‌ها و زمين است». بنابراین نور تحت اسم ظاهر و ربِّ شهادت مطلقه يا همان شهادت مقيده (یعنی عالم ماده) است. ✅ چکیده و برداشت نهائی از سخن امام ره: 🔸 تمام هستی از آن جهت که به واسطه نور حق تعالی روشن است و از طرفی دیگر مراتب دارد، لذا در ابتدای فقره محل بحث از دعای سحر؛ به این مراتب و کثرت اسمائی و صفاتی و افعال متکثر خداوند اشاره دارد؛ 🔸 اما از آنجا همه این نورها وابسته به یک نور هستند لذا از این جهت کثرتی نیست بنابراین آخر این بخش از دعا می‌فرماید "کل نور نیر" و آن کثرت به وحدت ختم می‌شود. 📚 شرح دعای سحر ص. 35-41 ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🆔 @hayatemaqul
🔰 شرح دعای سحر: احسان الهی ✍ اصغر آقائی ___________________ 💠 اللهم اني اسئلك من منّك باقدمه و كل منّك قديم. اللهم اني اسئلك بمنّك كلّه 🌀 پروردگارا، از تو درخواست مي‌كنم به قديم‌ترين احسانت حال آن كه همه احسان‌هاي تو قديم است. بارالها، از تو به همه احسانت درخواست مي‌كنم. 🔸 خلاصه و چکیده سخن: احسان و منّ الهی که همان بسط وجود است، با توجه به جنبه خدایی و الهی، یک چیز بیشتر نیست و همه آنها در یک رتبه قدیم هستند زیرا تمام موجودات به حکم یکسان با خداوند مرتبط هستند و قديم و قدیم‌تر از این جهت معنا ندارد؛ اما وقتی به خود آفریده‌ها نظر می‌کنیم، قدیم و جدید معنادار می‌شود؛ اما از آنجا که نگاه به خود موجودات نگاهی تبعی و غیر اصیل است؛ زیرا اساسا موجودات در ذات خود هالک و نابود هستند؛ لذا آنچه حقیقتا اصیل است و واقعی، وحدت است لذا همه موجودات و احسان‌های حق، تنها یک احسان بیشتر نیستند و احسان واحد حق نیز وابسته به ذات قدیم او قدیم است. ............. 🔻 ره اين فقره از دعا را بهترين شاهد این آموزه فلسفه و عرفان یعنی فيض حق تعالی می‌داند. 🔻 امام خمینی ره می‌فرماید: خداي تعالي با افاضه وجود بر موجودات بر آن‌ها منت گذاشته و منت او همان وجود منبسط است كه بر هياكل ممكنات گسترانيده. 🔻 به نظر می‌رسد مقصود از در کلام امام، اصطلاح است که توضیح خواهم داد؛ زیرا امام آن را از جهت به حدوث ممكنات حادث می‌داند، و لازمه این سخن ایشان، وحدت و ثبات آن از جهت است. 🔻 این سخن در واقع به این معناست که هر موجودی که به و حق تعالی موجود شده‌اند و در واقع تعبیر دیگر منّت و احسان حق، است. 🔻 بنابر مطالب پیشین، هر موجودی دو جنبه دارد، و ، و بر اساس جنبه خلقی، چون در زمان و مکان معنادار می‌شود، لذا قدیم، و قدیم‌تر، و جدید و جدیدتر، معنا می‌یابد لذاست که در دعا فرمود "باقدمه: به قدیم‌ترین منّ الهی". به همین علّت است که امام خمینی ره فرمود: بنابراين، هر چه وجود به مبدأ خود نزديك‌تر باشد، حكم قدمت‌ در او ظاهرتر خواهد بود، وگرنه به اعتبار رابطه خاصي كه بين هر موجودي با خالقش برقرار است، همه اين فيض‌ها قديم‌اند و از اين رو فرموده: «وكل منّك قديم». 📚 شرح دعای سحر ص.139-141 پ. ن.شرح اصطلاحات و توضیح برخی مطالب: 🔹۱. : که بر اساس ذاتیِ «کن فیکون» و بر اساس «لا تکرار فی التجلی» و نیز بر اساس «قاعده » یک چیز بیشتر نیست، و در عرفان از آن با عنوان یاد می‌شود، یک امر واحد گسترده است؛ اما همین امر واحد وقتی در سریان وجودی قرار می‌گیرد، و در قالب مختلف تجلی می‌یابد، به اعتبار این مظاهر متکثر، تکثر می‌یابد. 🔹 ۲. و : در مجموع در عرفان از دو مرتبه فیض الهی، سخن گفته شده است: ✔️ : تجلی ذات حق تعالی در مرتبه اسمائی است. یعنی اسمای الهی از هم منفک‌شده، بروز می‌یابند و این اولین کثرت است. ✔️ : تجلی وجودی اسمای الهی در قالب است. 🔹 ۳. جنبه و جنبه : هر موجودی غیر از خداوند دو جنبه دارد: ✔️ جنبه اول یعنی یعنی او تماماً وابسته است؛ تماماً از اوست؛ لذا به تعبیری عین اوست و جدا از او نیست. یعنی در این جنبه به جنبه دارایی او و حقیقت او توجه می‌شود؛ ✔️ جنبه دوم یعنی یعنی او موجودی محدود، هیچ، معدوم؛ هالک؛ و تماماً نداری و مانند آن است. در این جنبه به نداری‌های او توجه می‌شود که بدون جنبه اول، هیچ اندر هیچ می‌شود. ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🆔 @hayatemaqul