eitaa logo
حیات معقول
233 دنبال‌کننده
160 عکس
267 ویدیو
2 فایل
🔻 کانال اصغر آقائی ✍ درباره مسائلی که به‌گمانم مهم است، می‌نویسم؛ شاید برای خودم و تو مفید باشد: ✔ گاه متنی ادبی؛ ✔ گاه تبیین؛ ✔ و گاه نقد 🔺️ اینها دل‌مشغولی‌های یک طلبه هستند. 🔻ارتباط با من: 🆔️ @aq_110
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 شرح دعای سحر: احسان الهی ✍ اصغر آقائی ___________________ 💠 اللهم اني اسئلك من منّك باقدمه و كل منّك قديم. اللهم اني اسئلك بمنّك كلّه 🌀 پروردگارا، از تو درخواست مي‌كنم به قديم‌ترين احسانت حال آن كه همه احسان‌هاي تو قديم است. بارالها، از تو به همه احسانت درخواست مي‌كنم. 🔸 خلاصه و چکیده سخن: احسان و منّ الهی که همان بسط وجود است، با توجه به جنبه خدایی و الهی، یک چیز بیشتر نیست و همه آنها در یک رتبه قدیم هستند زیرا تمام موجودات به حکم یکسان با خداوند مرتبط هستند و قديم و قدیم‌تر از این جهت معنا ندارد؛ اما وقتی به خود آفریده‌ها نظر می‌کنیم، قدیم و جدید معنادار می‌شود؛ اما از آنجا که نگاه به خود موجودات نگاهی تبعی و غیر اصیل است؛ زیرا اساسا موجودات در ذات خود هالک و نابود هستند؛ لذا آنچه حقیقتا اصیل است و واقعی، وحدت است لذا همه موجودات و احسان‌های حق، تنها یک احسان بیشتر نیستند و احسان واحد حق نیز وابسته به ذات قدیم او قدیم است. ............. 🔻 ره اين فقره از دعا را بهترين شاهد این آموزه فلسفه و عرفان یعنی فيض حق تعالی می‌داند. 🔻 امام خمینی ره می‌فرماید: خداي تعالي با افاضه وجود بر موجودات بر آن‌ها منت گذاشته و منت او همان وجود منبسط است كه بر هياكل ممكنات گسترانيده. 🔻 به نظر می‌رسد مقصود از در کلام امام، اصطلاح است که توضیح خواهم داد؛ زیرا امام آن را از جهت به حدوث ممكنات حادث می‌داند، و لازمه این سخن ایشان، وحدت و ثبات آن از جهت است. 🔻 این سخن در واقع به این معناست که هر موجودی که به و حق تعالی موجود شده‌اند و در واقع تعبیر دیگر منّت و احسان حق، است. 🔻 بنابر مطالب پیشین، هر موجودی دو جنبه دارد، و ، و بر اساس جنبه خلقی، چون در زمان و مکان معنادار می‌شود، لذا قدیم، و قدیم‌تر، و جدید و جدیدتر، معنا می‌یابد لذاست که در دعا فرمود "باقدمه: به قدیم‌ترین منّ الهی". به همین علّت است که امام خمینی ره فرمود: بنابراين، هر چه وجود به مبدأ خود نزديك‌تر باشد، حكم قدمت‌ در او ظاهرتر خواهد بود، وگرنه به اعتبار رابطه خاصي كه بين هر موجودي با خالقش برقرار است، همه اين فيض‌ها قديم‌اند و از اين رو فرموده: «وكل منّك قديم». 📚 شرح دعای سحر ص.139-141 پ. ن.شرح اصطلاحات و توضیح برخی مطالب: 🔹۱. : که بر اساس ذاتیِ «کن فیکون» و بر اساس «لا تکرار فی التجلی» و نیز بر اساس «قاعده » یک چیز بیشتر نیست، و در عرفان از آن با عنوان یاد می‌شود، یک امر واحد گسترده است؛ اما همین امر واحد وقتی در سریان وجودی قرار می‌گیرد، و در قالب مختلف تجلی می‌یابد، به اعتبار این مظاهر متکثر، تکثر می‌یابد. 🔹 ۲. و : در مجموع در عرفان از دو مرتبه فیض الهی، سخن گفته شده است: ✔️ : تجلی ذات حق تعالی در مرتبه اسمائی است. یعنی اسمای الهی از هم منفک‌شده، بروز می‌یابند و این اولین کثرت است. ✔️ : تجلی وجودی اسمای الهی در قالب است. 🔹 ۳. جنبه و جنبه : هر موجودی غیر از خداوند دو جنبه دارد: ✔️ جنبه اول یعنی یعنی او تماماً وابسته است؛ تماماً از اوست؛ لذا به تعبیری عین اوست و جدا از او نیست. یعنی در این جنبه به جنبه دارایی او و حقیقت او توجه می‌شود؛ ✔️ جنبه دوم یعنی یعنی او موجودی محدود، هیچ، معدوم؛ هالک؛ و تماماً نداری و مانند آن است. در این جنبه به نداری‌های او توجه می‌شود که بدون جنبه اول، هیچ اندر هیچ می‌شود. ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🆔 @hayatemaqul
🔰 برداشت‌های قرآنی: اعتراض به امر به معروف و نهی از منکر ✍ اصغر آقائی _______________________ 🔻بحث پر چالش امروزه‌ی جامعه مسئله و حجاب است؛ و طبیعتاً در کنار آن آموزه حیاتی به معروف و از منکر، جلوه خاصی یافته است و افراد مختلف از جنبه‌های مختلفی درباره آن سخن می‌گویند. 🔻در این میان یکی از دردآورترین سخنان، ‎‌‌آمیز برخی به ظاهر خیراندیشان مذهبی‌نما نسبت به آمرین به معروف و ناهین از منکر است. 🔻 البته هرچند عمل برخی از این آمرین و ناهین «عَجَبٌ عُجَاب» است و محل تأمّل؛ اما عامل رفتار آن معترضین به ظاهر خیراندیش را کمی بررسی می‌کنیم. 🔻این افراد به دو ۱) بی‌تفاوتی و آسوده‌طلبی و ۲) عدم فهم صحیح آموزه امر به معروف، چنین به مسئله امر به معروف و نهی از منکر اعتراض می‌کنند. 🔻جالب آن است که این اعتراض در کریم نیز مورد توجه خداوند است و آن را توبیخ کرده، آن را به ما می‌آموزد. خداوند می‌فرماید: 💠 وَإِذَ قَالَتْ أُمَّةٌ مِّنْهُمْ لِمَ تَعِظُونَ قَوْمًا اللّهُ مُهْلِكُهُمْ أَوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا شَدِيدًا قَالُواْ مَعْذِرَةً إِلَى رَبِّكُمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ (اعراف/164) 💠(به یاد آر) هنگامی را که گروهی از آنها (به گروه دیگر) گفتند: «چرا جمعی (گنهکار) را اندرز می‌دهید که سرانجام خداوند آنها را هلاک خواهد کرد، یا به عذاب شدیدی گرفتار خواهد ساخت؟! (آنها را به حال خود واگذارید تا نابود شوند!)» گفتند: «(این اندرزها،) برای اعتذار (و رفع مسؤولیت) در پیشگاه پروردگار شماست؛ بعلاوه شاید آنها (بپذیرند، و از گناه باز ایستند، و) تقوا پیشه کنند! 🔻خداوند در این آیه از زبان چنین معترضانی می‌گوید: شما چرا گروهی را که خداوند آنان را نابود و یا عذاب خواهد کرد، موعظه می‌کنید؟ در حقیقت این افراد، تمام کار را بر خداوند قرار داده، از مسئولیت اجتماعی خویش سربازمی‌زنند. 🔻خداوند پاسخ این افراد را چنین به ما می‌آموزد: بگویید ما آنان را به دو دلیل ۱) در برابر بازخواست خداوند از ما، و ۲) متقی شدن آنان، موعظه می‌کنیم. پاسخی بسیار متین و دقیق. 🔻این پاسخ در عین حالی که علّت مطرح‌‌شده در کلام معترضین را نفی نمی‌کند، اما آن که از روی عدم فهم و یا منفعت‌طلبی و ساده‌اندیشی و یا آسودگی‌خواهی صورت گرفته است را زیر سؤال می‌برد. 🔻در واقع در عین همراهی با اشکال‌کننده، به او می‌گوید چون آنچه شما به عنوان دلیل در عدم موعظه و امر و نهی، مطرح کرده‌اید، قطعیّت ندارد؛ لذا ما باید هم حجّتی در برابر خداوند خویش داشته باشیم که چرا منکری را دیدیم و نهی نکردیم؛ و هم اینکه ممکن است این افراد به دلیل موعظه ما در مسیر تقوا قرار گیرند. بنابراین امر و نهی ما بر اساس عقلانی «احتمال» امری صحیح است. 🔻نکته پایانی آنکه این علتی که خداوند در توجیه صحّت موعظه و امر و نهی مطرح می‌کند، بر سست‌عنصری و دور از اندیشه و عقلانیت سخن گفتن معترضین نیز است. ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🆔 @hayatemaqul