🔰وابستگی محض انسان به خداوند
✍ اصغر آقائی
__________________________
💠 وَالْحَمْدُ لِلهِ الَّذِي أَغْلَقَ عَنَّا بَابَ الْحَاجَةِ إِلَّا إِلَيْهِ ، فَكَيْفَ نُطِيقُ حَمْدَهُ أَمْ مَتَى نُؤَدِّي شُكْرَهُ لَا ، مَتَى: و سپاس خدای راست که درب نیاز ما را جز به سوی خویش، بست؛ بنابراین چگونه سپاس او توانیم یا چه زمانی شکر او بهجا آوریم؛ هیچگاه
🌀مهمترین #سؤال درباره این فقره از #دعای اول #صحیفه_سجادیه این است که بدیهی است ما انسانها در زندگی خویش به افراد و موجودات مختلفی نیازمندیم.
💡پس چرا امام علیه السلام فرمود خداوند باب #حاجت و نیاز ما را تنها به سوی خویش گشوده است؟
💎 به نظر میرسد پاسخ این فقره در چند آموزه و #قاعده #فلسفی و #عرفانی خواهد بود که حاصل عقل و نقل است.
✅ برخی از این آموزهها عبارتند از:
🔻۱. لا موثر فی الوجود الا الله: تنها #مؤثر در عالم الله است.
🔻۲. الممكن محتاج إلى علته بقاء كما أنه محتاج إليها حدوثا: ممکن هم در بقاء هم در حدوث به #علت خویش نیازمند است.
🔻۳. ما فی الوجود الا الله: در #هستی جز الله نیست.
🔻۴. بسیط الحقیقه کلّ الاشیاء و لیس بشئ منها: بسیط الحقیقه همه اشیاء است و هیچ یک از آنها نیست.
♻️ بر اساس این #قواعد فلسفی و عرفانی که هر یک از جهتی به مسئله نظر کردهاند:
✔️ تنها #مؤثر حقیقی در هستی خداوند است، لذا هر موجودی که حاجتی از دیگری را برطرف میکند؛ در حقیقت خداوند است که آن نیاز را برطرف میکند.
✔️ #ممکنات همچنانکه در #حدوث به #علت هستیبخش خویش نیازمند هستند، در ادامه حیات خویش نیز به #فیض ایجادی او محتاجاند.
✔️ اساساً در هستی غیر از خداوند نیست تا نیاز به غیر او معنا داشته باشد. در این نگاه هویت حاجت، به ارتباط میان #مظاهر #اسماء الهی باز میگردد.
✅پس یا...
1⃣ به #موجودات دیگر که نیازمند آنها در زندگی خویش هستیم نظر #استقلالی داریم؛ که این اساساً #کفر و #شرک است و یا...
2⃣ موجودات دیگر را صورت #جزء_العله موثر میدانیم که این نیز #مرتبهای از شرک است اما #شرک_خفی؛ و یا...
3⃣ موجودات را اساساً ذوبشده در #اسمائی الهی میبینیم و معتقد به #توحید_افعالی هستیم و قائل به #وجود_ربطی نه #وجود_رابطی میشویم، که در این صورت آنچه در هستی است خداوند است و #مظاهر او و جز او در دار هستی دیّاری نمیبینیم و این میشود #احتیاج محض به خداوند و چنین احتیاجی قابل شکرگزاری نیست همچنانکه امام سجاد علیهالسلام فرمودند.
📝 پ. ن
📌توضیح اجمالی #وجود_رابطی و #وجود_ربطی
🔺در #وجود رابطی ما موجوداتی را میبینیم که با خداوند از لحاظ وجودی #رابطه دارند و هستی خویش را از او گرفتهاند؛ اما در وجود ربطی اساساً موجودی نمیبینیم تا وابسته به خداوند باشد و #فقر_محض است.
👌به تعبیر طلبگی وجود رابط، «مَن له الربط: کسی که برای او ربط و وابستگی است» میباشد اما وجود ربطی «مَن هو عین الربط: کسی که عین ربط و وابستگی» است.
☑️ تفاوت این دو در این است که در تعبیر اولی، برای خود شیء، مرتبهای از وجود مستقل قائل هستیم اما در دومی خیر.
☑️ و خداوند فرمود: انتم الفقراء الی الله. به تعبیر جناب #ابنعربی اساساً از آنجا که حق تعالی در صورت مظاهر مختلف خویش ظاهر شده است، این مظاهر به غیر او نمیتواند وابسته باشد.(#فتوحات ج.2 ص. 16)
#وابستگی_محض_به_خداوند
#قواعد_فلسفی_و_عرفانی
#شرح_صحیفه_سجادیه
#حیات_معقول
#توحید_افعالی
#دعای_اول
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
🆔 @hayatemaqul
🔰 نکاتی از شرح دعای سحر: اسمای الهی (#قسمت_اوّل)
✍ اصغر آقائی
_____________________
اللّهم انّي أسئلك من اسمائك باكبرها وكلّ اسمائك كبيره. اللّهم انّي أسئلك باسمائك كلّها ...
🔻 #نامهاي نيكوی الهي و #صفات عاليه ربوبی #حجابهاي نورانی #ذات احديتاند كه همه تعيّنهاي اسمائي در او مستهلك است و تمامي تجليات صفاتي در حضرتش مكنون است.
🔻 توجه به تعینات اسمائی، بر حسب بعضي مقامات سالكان است و الّا بر حسب بعضي مراتب ديگر شرك محسوب ميشود، زيرا "حسنات ابرار سيّئات مقربان است." پس حقيقت #ايمان خالص از شرك عبارت است از اعتقاد به اين كه خداوند ظاهر و باطن و اول و آخر است و هيچ اسم و صفتي حجاب وجه كريم او نيست، و هيچ امر و خلقي نقاب نور عظمتش نميباشد. چنان كه در دعاي عرفه آمده:
💠 «كيف يستدلّ عليك بما هو في وجوده مفتقر اليك. الغيرك من الظهور ما ليس لك حتي يكون هو المظهر لك. متي غبت حتي تحتاج الي دليل يدل عليك ومتي بعدت حتي تكون الاثار هي التي توصل اليك. عميت عين لا تراك عليها رقيبا:
💠 چگونه با چيزي كه در وجود خود نيازمند توست به تو استدلال شود؟ آيا غير تو ظهوري دارد كه تو داري آن نباشي تا او بتواند ظاهركننده تو باشد؟! كي غايب بودهاي تا نيازمند دليلي باشي كه بر تو دلالت كند و چه وقت دور بودهاي تا آثار وسيلهاي براي رسيدن به تو بوده باشند؟ كور باشد چشمي كه تو را نظارهگر خود نبيند».
🔻 #غيب هويت و ذات احديت بر كسي ظاهر نميشود مگر در پس حجاب تعيّنات اسمي، و در هيچ عالمي تجلّي نميكند مگر در نقاب تجليات صفاتي.
🔻 #تجلي به بعضي اسماء مقدم بر بعضي ديگر است. پس، تجلي ابتدا براي هر يك از اسماء محيط رخ ميدهد و در حجاب آنها براي اسمهاي محاطشان
🔻 لذا، به سبب #احاطه اسم الله و رحمان، تجلي براي بقيه اسماء به واسطه آن دو صورت ميگيرد و اين از جمله دلايل پيشي داشتن رحمت بر غضب است.
📚 شرح دعای سحر/ امام خمینی ره
ن. پ.
توضیح برخی اصطلاحات:
🔹 ۱. #حجاب_نورانی: اسمای الهی هرچند مادی نیستند و نورانی، اما در عین نورانیت، ذات الهی رو در دالان و آينه محدود خویش جلوه میدهند نه آنگونه که هست لذا حجاب نورانی هستند.
🔹 ۲. #تعیّنهای_اسمائی: هر اسمی محدود به حدود خود است، و این حدود تعیّنیافتن آن اسم است؛ یعنی الصابر محدود به صبر است و المنتقم محدود به انتقام؛ لذا اسماء تعیّنات خواهند بود. خلاصه هر اسمی، محدود به خود است و بس.
🔹۳. #شرک و #کفر همراه با ایمان: خداوند میفرماید "وَمَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَهُمْ مُشْرِكُونَ" لذا اگر کسی خدا را فقط از طریق یک اسم ببیند، نسبت به اسمای دیگر او کفر ورزیده و در آن نیز نوعی شرک است زیرا آن اسم را شریک ذات احدیت دیده است. (این شرک و کفر در حرکت سالک به سوی ذات حق باید اندک اندک کنار زده شود که فرمود:
إلهي هَبْ لي كمالَ الانقِطاعِ إلَيكَ ، وأنِرْ أبصارَ قُلوبِنا بضِياءِ نَظَرِها إلَيكَ ، حتّى تَخرِقَ أبصارُ القُلوبِ حُجُبَ النورِ ، فَتَصِلَ إلى مَعدِنِ العَظَمَةِ:
الهى! نعمتِ بريدنِ كامل از همه و رويكردن كامل به خودت را به من ارزانى دار و ديدگان دلهاى ما را به نور نگاهشان به تو، روشن گردان، تا ديدگان دلها، پرده هاى نور را بدَرَند و به معدن عظمت و بزرگى بپيوندند.
🔹 ۴. #غيب_هویت: یعنی صقع ربوبی؛ ذات بدون هیچ قید الهی؛ ذات محض محض که حتی از قیود و تعیّنات اسمائی جداست.
🔹 ۵. #اسمای_محیط: اسمائی هستند که در دل خویش اسمای دیگر را دارند؛ و محیطترین اسم الهی الله، و الرحمن است؛ زیرا مثلا تمام اسمای الهی در دل الله است.
🔹 ۶. #حسنات_ابرار_سيّئات_مقربان: این بدان معنا است که گاه کاری برای فردی در مرحلهای از رشد یعنی در مقام #ابرار پسندیده است؛ اما همان کار برای فردی در مرتبه برتر، یعنی در مقام #مقربان ناپسند است.
📚 شرح دعای سحر/ امام خمینی ره
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
#حیات_معقول
#شرح_دعای_سحر
🆔 @hayatemaqul
🔰 صفات اخلاقی: استهزا
✍ اصغر آقائی
_____________________
💠 زُيِّنَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَيَسْخَرُونَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا ۘ
🌀 زندگی دنیا برای کافران زینت داده شده است، از اینرو افراد باایمان را، مسخره میکنند.
🔻 طبیعتا تمام صفات اخلاقی تا ریشه در عمق جان انسان نداشته باشد، #ملکه_اخلاقی نیست و نمیتواند بسیار مؤثر باشد.
🔻 بنابراین برای داراشدن این صفات، باید #اصولی بنیادین در جان خویش داشت؛ مانند ایمان
🔻 اگر #ایمان در هر فردی کمشود، به همان میزان از فضایل اخلاقی فرد کاسته میشود
🔻 یکی از فضایل مهم اخلاقی، احترام معقول و شایسته به دیگران است که از نبود آن به #استهزا و یا #تمسخر یاد میشود که ریشه در #بیحیایی دارد؛
🔻 پس هر میزان استهزای دیگران زیاد باشد و پایدار و در فرد نهادینه شده باشد به #کفر نزدیکتر است؛
🔻 اما اگر این استهزای دیگران به دلیل #ایمان و #تقوای آنان باشد، کفر فرد را بیشتر نشان میدهد؛
🔻 حال اگر استهزای دیگران به دلیل ایمان فرد، #امری_دائمی در استهزاکننده باشد، کفرِ محضِ فرد او را نشان میدهد؛
🔻 و به همین دلیل است که صفت #اهل_کفر را خداوند، استهزای اهل ایمان معرفی کرده است.
🔰 چکیده و نتیجه مطالب:
✔️ هر یک از کفر و ایمان، چون نماینده جهل و عقل هستند، لذا رابطهای دوسویه دارند؛ بنابراین هر میزان از ایمان کاسته شود، بر کفر فرد افزوده میشود.
✔️ از آنجا که هر کدام از این دو در فضائل و رذائل مختلف اخلاقی خود را نشان میدهند، لذا میتوان کفر و ایمان را در این صفات جستجو کرد.
✔️ یکی از این صفات #استهزا است که نشان از کفر فرد دارد؛ لذا هر میزان #استهزای_حق، از آن جهت که حق است، در فردی افرایش یابد، بر کفر او نیز افزوده شده است تا جایی که با استهزای حق کامل، تمام کفر در فردی بروز مییابد.
✔️ از آنجا که کفر یعنی انکار و پوشاندن آگاهانه حق، لذا یکی از روشهای این پوشاندن، #تحقیر_حق در نگاه دیگران است.
✔️ بنابراین اگر کسی #سخن_انبیا به او نرسیده است، اما اهل استهرای دیگران نیست، این فرد #کافر برآمده از #جحد و انکار نیست که فرمودند #کفر یعنی جحو و انکار آگاهانه
✔️ و او چون به تبع #عقل خویش اهل استهزا نیست، لذا در دایره #ایمان_باطنی قرار گرفته است و مرتبهای از ایمان در #درجات_ایمان برخوردار است.
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
#جنود_عقل_و_جهل
#حیات_معقول
🆔 @hayatemaqul
🔰 گام به گام با انسان کامل ۷
✍ اصغر آقائی
______________________
🌀 گام اول: با آدم (۶): اعتراض
🔻 #فرشتگان در تعجبند. خلیفه خداوند و خاک. اما امر الهی صادر شده بود: ای فرشتگان بشری از خاک خواهم آفرید. «إِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي خَالِقٌ بَشَرًا مِنْ طِينٍ».
🔻 شاید همین «خاک» مایه #اعتراض فرشتگان را فراهم آورد؛ اما اعتراض داریم تا اعتراض.
🔻فرشتگان چون اهل #ادب بودند با نظاره به کالبد خاکی این مخلوق جدید تنها سؤالی پرسیدند؛ هرچند که بوی اعتراض میدهد: آیا موجودی سفّاک و خونریز را خلیفه قرار خواهی داد؟ «قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَنْ يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ ». آنان که خوب معنای #خلیفه اللهی را میدانستند و #هدف خلقت، یعنی #عبودیت، را درک میکردند؛ بنابراین اعتراضشان را به تسبیحِ خویش مستدل میکنند که خدایا چرا چنین موجودی میآفرینی؟ در حالی که ما به تسبیح تو مشغولیم «وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ». گویی فرشتگانِ غیرتمند، آفرینش موجودی با وصف «خلیفه» را، کنایهای به تسبیح خویش میبینند؛ گویی تحفه آنان، تسبیحشان، لایق درگاه حق نیست؟ فرشتگان غصهدارند و از شدت غیرت و محبّت، معترض.
🔻 اما اعتراض #شیطان به گونهای دیگر بود. او نیز معترض است؛ اما اعتراض او بوی #طغیان میدهد؛ نه بوی سؤال و طلب فهم جدید مانند فرشتگان. شیطان صریح و بیپرده میگوید چگونه چو منی بر این ازخاکآفریده سجده کند؟ «قَالَ أَأَسْجُدُ لِمَنْ خَلَقْتَ طِينًا».
🔻 آن اعتراض از روی غیرت و فهم و ادب کجا؛ و این اعتراض نشأتگرفته از #غرور و تکبر و انکار و جحود؛ لذاست که خداوند حرکت شیطان را، استکبار، طغیان، و گمراهی نامید؛ و تمام اینها یعنی #کفر؛ و شیطان کافر بود «أَبَى وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ»
🔻 نشانه اعتراض از روی #غیرت آن است که هرگاه مسئله برای فرد حل میشود؛ دیگر منیّت و #خودخواهی به کناری میرود؛ و تمام او ادب میشود و فهم و اطاعت؛ و فرشتگان وقتی کار خلقت آدم، در ظاهر و باطن، تمام شد؛ و او به شرافت خلیفه اللهی هم در ظاهر و هم در باطن مفتخر شد؛ و چون خداوند ظاهر و باطن، در او جمع شد؛ خطاب رسید سجده کنید، و فرشتگان ناگاه بر سجده افتادند جز ابلیس که جنّی کافر بود و خودفریب و گستاخ و خودبین و خودبرتربین و تمام اینها یعنی کفر «وَلَقَدْ خَلَقْنَاكُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاكُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ»
... و سفر ادامه دارد
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
#حیات_معقول
#سفر_عشق
#ابنعربی
🆔 @hayatemaqul
🔰 گام به گام با انسان کامل ۱۰
✍ اصغر آقائی
____________________
🌀 گام دوم: با نوح ع (۲): در خانه نوح
🔻 سفر با #نوح ع که نزدیک به هزار سال عمر کرد و تبلیغ؛ سفر کوتاهی نخواهد بود. گاه و بیگاه خسته میشوی و از خود میپرسی او چه کرد که #عبد شکور لقب گرفت؟ «إِنَّهُ كَانَ عَبْدًا شَكُورًا»
🔻در این اندیشه بودم که ناگاه صدایی از میان کافران برخواست؛ صدایی که از گفتارش همراهی او با کافران بیایمان آشکار بود. وقتی دانستم او کیست؛ بهت مرا فرا گرفت. او #همسر نوح بود. «ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِّلَّذِينَ كَفَرُوا اِمْرَأَةَ نُوحٍ».
🔻 بهت که تو را فرا میگیرد گویی دیگر آن انسان حسابگر و عاقلی نیستی که به راحتی مسائل را تحلیل میکردی. آخر چگونه میشود که #همسر ولیّ خدا باشی و باز بر #کفر خویش پایبند؛
🔻و #حیرت تو آنگاه افزون میشود که بدانی این عبد شکور خدا با همسر خویش بسیار مدارا میکرد و با او به نیکی رفتار مینمود؛ اما افسوس و صد افسوس از حاصل این مدارا و نیکی؛ آن همسر نابخرد نه ندای فطرت خویش را لبیک گفت نه نیکی و صلاح عبد صالح خدا نوح را «كَانَتَا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَین».
🔻و او چون همسر لوط، جز خیانت پاسخی به همسر خویش نداشت و نوح همچنان عبد صبور و شکور خداوند بود. «كَانَتَا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَيْنِ فَخَانَتَاهُمَا»
🔻 خدای من عالم #انسان_کامل، چقدر متفاوت است؟ نیکی میکند اما خیانت میبیند و باز صبر میورزد و شکر در زبان در کامپیچیده او که جز به حق گشوده نمیشود، لطفی دیگر دارد که فرمود مؤمن، عاقل و شکور است و شِکر جان او است که شُکر زبانش میشود.
... و سفر ادامه مییابد.
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
#حیات_معقول
#سفر_عشق
#ابنعربی
🆔 @hayatemaqul
🔰 معنای لعن (پاسخ اجمالی)
✍ اصغر آقائی
_______________
◀️ با توجه به نزدیکی ایام عزاداری محرم و با توجه به سوءاستفاده آگاهانه یا از روی جهل برخی از آموزه لعن (مانند آنچه برخی فوتبالیستها در همین اواخر ابراز کردند)، فهم این آموزه بسیار مهم است؛ لذا عرض میشود:
🔻 از استعمالات فراوان قرآنی و روایی برمیآید مبنای اساسی #کفر، #عناد و انکار و جحد آگاهانه است.
🔻 و انکار گاه در بالاترین مصادیق آن چون انکار #ولایت اهل بیت علیهم السلام بروز مییابد و گاه به تعبیر روایات در کمترین مرتبه الحاد که #کبر و غرور است بروز مییابد.
🔻و از میان این دو، کفر و عناد با #ربوبیت و ولایت الهی، مصداق لعن الهی است؛ لذا تنها هر آنچه که مستقیم انکار آگاهانه ربوبیت الهی باشد؛ و یا آنکه غیر مستقیم به آن برسد مانند انکار آگاهانه ولایت پیامبر ص، مستحق لعن است.
✅ بنابراین هیچ فردی استحقاق لعن را ندارد مگر آنکه آگاهانه و در شرایط عادی، مسئلهای بنیادین را انکار کند.
💢 برای پاسخ تفصیلی رجوع کنید به:
https://eitaa.com/hayatemaqul/329
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
#حیات_معقول 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3777626426Cbced967255
🔰 ناراست راستنما: حماس برای حفظ جان و مال مردم برود. (۲)
✍ اصغر آقائی
_____________________
🔻۳. آیا مصیبتی پیش خواهد آمد؟
🔹فرض کسی که چنین سؤالی (با هویّتی توبیخی و انکاری)، این است که با رفتن حماس به جای دیگر #مصیبت جنگ و گرفتاریهای مانند آن پیش نخواهد آمد. از این فرد باید پرسید که مصیبت فقط کشتهشدن و مانند آن است، یا مصیبتهای دیگری نیز در قاموس او وجود دارد. #مصیبتهایی چون آوارگی از وطن، تحقیر، اسارت، ازبین رفتن هویّت و آزادگی و مانند آن. اگر در قاموسش چنین معانیئی وجود ندارد، توصیه میکنم کمی بر دائره معانی واژگان خویش بر اساس هویّت دینی و انسانی بیافزاید که اگر چنین نکند، تفسیرهای او همیشه مادیگرا و یکسو خواهد شد. بله حفظ مال و جان و مانند آن مهم است، اما #عقل همیشه هنگام #تزاحم میان مسائل مختلف، مهمتر را برمیگزیند؛ بنابراین عقل میان مال و جان، جان را و میان جان و هویّت انسانی، آزادمردانگی و هویّت انسانی را انتخاب میکند. لذا از نویسنده محترم میپرسم آیا اگر بر معنانی واژگان چون مصیبت، معانی دیگری بیافزاید، آیا مصیبتی پیش خواهد آمد؟
🔻۴. مثال زدن به #یاسر_عرفات و محاصره بیروت توسط آریل شارون و عدم امکان مقابله
🔹بگذریم از اینکه #وجه_شبه این تشبیه مشخص نیست و گویا تنها وجه شبه آن بر این فرض است که همچنانکه در زمان یاسر عرفات، #مقابله با صهیونیستهای تا دندان مسلح، که جوّ جهانی و غیره نیز در اختیار آنان بود تا جایی که خود را قویترین یا از قویترین نیروهای امنیّتی و نظامی معرفی کرده بودند، ممکن نبود، اکنون نیز چنین است؟
به نظر میرسد این فرد یا تغییرات ژئوپولتیک و غیرهی جهان را نادیده گرفته است. به فرض صحیحبودن #عملکرد یاسر عرفات در این زمینه، که در مواردی عملکرد وی به شدّت مورد نقد است، چرا نویسنده #نسخهای یکسان را بدون توجه به #تغییرات مختلف اجتماعی، سیاسی، و ... برای دو زمان میپیچید؟
و نیز خود نویسنده تصریح کرده است که یاسر عرفات مقابله را ممکن نمیدانست، اما تجربههای جنگهای اخیر با این رژیم نشان داده است که اولاً هم مقابله ممکن است و ثانیاً نتیجه یک جنگ همیشه پیروزی در میدان نیست که #شکست هیمنه پوشالی دشمن آن هم با دستان نسبتا خالی بسیار #پیروزی بزرگی است.
🔻۵. حال چه عیبی دارد حماس برای نجات مردم غزه همین کار را "یعنی رفتن از عزه را" انجام دهد.
🔹نویسنده محترم هرچند مشخص نکرده است که مقصود از «عیب» در این عبارت چیست؟ آیا عیب سیاسی، اجتماعی، اخلاقی، و ... کدام مورد نظر آن است، اما بر اساس مطالب دیگر وی در همین نوشتار کوتاه، گویا مقصود وی این است که اگر حماس این کار را میکرد، هم خود و هم منطقه و هم اهالی غزه را از مرگ و نابودی نجات میداد که البته گفتیم چنین نگاهی به دلیل یکسو بودن آن، تنگنظرانه است.
🔻۶. لطفا #اصولگرایان تندخو قدر اعصاب خودشان را کنترل کنند و فبل از چسباندن هر اتهامی بيانديشند که صلح امام حسن ع هم هست.
🔹بگذریم از «تندخوئی» تبلوریافته در این عبارت، که مرز اخلاق و #مغالطه را درنوردیده است، و این که نویسنده خود پیشدستی کرده و آنچه خود در قالب عبارت «قبل از چسباندن هر اتهامی» توصیه کرده است را مرتکب شده است؛ با گذر از اینها عرض میکنم:
#امام_حسن ع حقیقتا مظلوم است چرا که باگذر صدها سال از صلح وی و تبیین جوانب آن، همچنان عدهای آن را وسیلهای برای متهمکردن دیگران میدانند بدون آنکه گویا حتی نگاهی به مفاد آن کرده باشند.
از نویسنده میپرسم فلسفه #صلح امام حسن ع چه بوده است؟ آیا تنها فلسفه آن نجات جان مؤمنان بود یا نکات دیگری نیز در آن هست؟ اساسا آیا #زمان_حاضر که #کفر به تمام قد در #صهیونیست خودنمائی کرده است و #نفاق آنان حتی برای سران و مردمان بسیاری از کشورها #آشکار شده است، باز دم از صلحی زدن که #هویّت بنیادین آن بر اساس مفاد آن، #رسواکردن نیرنگ معاویه و عدم تعهد وی به دین و آیین و اخلاق و مانند آن است تا «لَا يَرْقُبُونَ فِي مُؤْمِنٍ إِلًّا وَلَا ذِمَّةً» به وضوح آشکار شود؛ چه جایی دارد؟
... ادامه دارد.
┄┅┅┅❀💠❀┅┅┅┄
#حیات_معقول
🆔 @hayatemaqul
🔰 گام به گام با انسان کامل (۲۷)
✍ اصغر آقائی
________________
🌀 گام سوم: با ابراهیم ع: مناظرهای دیگر (۶)
🔻#آزر که موقعیت خویش را با سخنان و فعالیتهای برادرزادهاش #ابراهیم، در خطر میدید؛ نمیتوانست دست روی دست بگذارد. باید کاری میکرد. پس جمعی از اقوام و اهالی شهر را گرد هم آورد و غلام خود را در پی ابراهیم که مدتی است دیگر به خانه آزر نمیآید، فرستاد.
🔻من که زودتر از ابراهیم خود را به محل اجتماع رسانده بودم، در گوشهای نشستم و منتظر ورود ابراهیم شدم.
🔻هر سو، پچپچ جمعی به گوش میرسید. صدای افرادی که اطراف من نشسته بودند، کمی واضحتر بود؛ هرچند آنها نیز تلاش میکردند، زمزمههایشان از گوش طرف مقابل فراتر نرود.
🔻در لابهلای زمزمهها، برخی نظرم را به خود جلب کرده بود. یکی به دوستش میگفت: ابراهیم مورد #غضب بت بزرگ قرار گرفته است که چنین #کفر میگوید. و دوستش که سر خود را به نشانه تأیید و افسوس، تکان میداد، گفت: حتماً چنین است. چقدر به آزر گفتم مراقب ابراهیم باش. او از همان کودکی کفر میگفت. #دیوانگی او برای همین اواخر که نیست.
🔻شنیدم فردی دیگر که جوان بود و همسن و سال ابراهیم، به همراه و رفیق خود که بعدها نام او را شنیدم، میگفت: ممکن است برای هر #جوانی سؤالاتی پیش بیاید. چه اشکال دارد؟ #کاهن چرا پاسخش را درست نمیدهد. من بارها شاهد بودم کاهن با عصبانیّت ابراهیم را از خود میراند. من هم گاه چیزهایی به ذهنم میآید و جرأت نمیکنم زبان در کام بغلطانم. اگر چیزی بگویم پدرم در گوشهای غر میزند و میگوید جوان یاوه نگو، یعنی میگویی من و پدربزرگ و اجدادت همه نفهم بودیم و تویِ تازه به دوران رسیده میفهمی؟ مادرم نیز اشکش دم مشکش است و تا سؤالی میپرسم، گریه میکند. راستش هم از طرفی خسته شدهام و هم از طرفی دیگر جرأت ابراهیم را ندارم. او بسیار شجاع و نترس است.
🔻من در کنجکاوی خود غرق بودم که ناگهان فردی گفت ابراهیم آمد ابراهیم آمد. همه یکجا بلندشدند؛ گویی غوغائی بهپا شده است. برخی که ابراهیم را #گستاخ میدانستند، بلندشدنشان، چونان خیزبرداشتن بهطرف ابراهیم بود تا درسی به او بدهند و برخی نیز چون آن جوان چنان با شوق از جا برخاستند که گویی تمام آرزوهایشان را در ابراهیم میبینند؛ شجاعت و نترسی، چیزی است که همه جوانان آرزوی آن را دارند.
🔻البته آن جوان میبایست بداند که شجاعت و نترسی، زمانی سازنده و تأثیرگذار است که با #صفات اخلاقی دیگری همراه باشد. و ابراهیم همه آن صفات که لازمه و پشتوانه شجاعت بود را داشت، وفادار حق و حقمدار «وَإِبْرَاهِيمَ الَّذِي وَفَّى» و شکرگزار نعمتهای ربّ ودود بود «شَاكِرًا لِّأَنْعُمِهِ اجْتَبَاهُ وَهَدَاهُ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ». ابراهیم در کنار اینها بنده خدا بود و #عبادت بزرگترین پشتوانهی شجاعت، صراحت، نترسی و تلاش بیوقفهی روزانه او بود «وَاذْكُرْ عِبَادَنَا إبْرَاهِيمَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ أُوْلِي الْأَيْدِي وَالْأَبْصَارِ». هرچند صداقت او نیز زبانزد بود «وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِبْرَاهِيمَ إِنَّهُ كَانَ صِدِّيقًا نَّبِيًّا»
🔻و آن جوان تنها و تنها ابراهیم را قهرمانی میدید که دوست دارد چون او شجاع باشد؛ هرچند الگوداشتن و قهرمانگرایی خوب است؛ اما به شرط آنکه هم قهرمانت را خوب بشناسی و هم تمام صفات مثبت او را یکجا ببینی نه آنکه او را آنگونه که خود دوست داری، انتخابشده بنگری.
🔻ابراهیم وارد شد و در مکانی که جمعیت ناخواسته برای او بازکرده بودند، نشست. گویی سیلی از نگاههای پرکینه بهسوی ابراهیم روان شد؛ اما او با صلابت نشست.
🔻آزر که دیگر عموجان از زبانش افتاده بود، گفت: ابراهیم تو خود میدانی چرا اینجا جمع شدهایم. همه از دست تو ناراحت هستند و باید پاسخگو باشی ... .
🔻ابراهیم تا این عبارت را شنید بیدرنگ گفت: من پاسخگو باشم؟ پاسخ چه چیزی را باید بدهم؟
🔻ابراهیم بعد از نگاهی معنادار به مردم و #بتها، ادامه داد: من بارها از شما پرسیدهام باز میپرسم اینها چیست که #پرستش میکنید؟
🔻از هر گوشه صدایی بلند شد: یکی میگفت آزر مرحبا به تو. ما گفتیم پی مرگ برادرت، تو برادرزادهات را صحیح تربیت میکنی تا چونان پدرش علیه بتها نباشد. یکی دیگر گفت هااااااای ابراهیم تا الان به احترام آزر با تو کاری نداشتهایم، کاری نکن که دیگر آن رویمان بالا بیاید ... .
🔻چند نفری که سن و سالی هم از آنها گذشته بود و محاسنشان سفید شده بود همه را به آرامش دعوت کردند و یکی از آنها گفت: ابراهیم، فرزندم، خب معلوم است اینها #بتهای_خانوادگی ما هستند و باید آنها را بپرستیم.
┄┅┅┅❀💠❀┅┅┅┄
#حیات_معقول
#سفر_عشق
🆔 @hayatemaqul
1.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻 مسئله #غزه، مسئله #کفر_و_ایمان است؛ و #ایمان یتیم است و #کفر طرفداران بسیاری دارد.
🔻 خداوند فرمود:
💠 وَلَنْ تَرْضَىٰ عَنْكَ الْيَهُودُ وَلَا النَّصَارَىٰ حَتَّىٰ تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ
💠 هرگز یهود و نصاری از تو راضی نخواهند شد، (تا به طور کامل، تسلیم خواستههای آنها شوی، و) از آیین (تحریف یافته) آنان، پیروی کنی.
🔻 اميرالمؤمنين علیهالسلام فرمود:
✔️ أيُّها النّاسُ، لا تَسْتَوحِشوا في طريقِ الهُدى لِقلّةِ أهلِهِ، فإنّ النّاسَ اجْتَمَعوا على مائدةٍ شِبَعُها قصيرٌ، و جُوعُها طويلٌ
✔️ اى مردم! در راه راست، به دليل شمار اندك رهروان آن، احساس تنهايى نكنيد؛ زيرا مردم [دنیاپرست] بر سفرهاى گرد آمدهاند كه سيرى آن كوتاهمدّت؛ و گرسنگىاش طولانى است. [یعنی لذّت دنیاپرست، محدود است؛ اما سختیها و گرفتاریهای او بسیار].
┄┅┅┅❀💠❀┅┅┅┄
#حیات_معقول
🆔 @hayatemaqul