eitaa logo
حیات معقول
233 دنبال‌کننده
160 عکس
267 ویدیو
2 فایل
🔻 کانال اصغر آقائی ✍ درباره مسائلی که به‌گمانم مهم است، می‌نویسم؛ شاید برای خودم و تو مفید باشد: ✔ گاه متنی ادبی؛ ✔ گاه تبیین؛ ✔ و گاه نقد 🔺️ اینها دل‌مشغولی‌های یک طلبه هستند. 🔻ارتباط با من: 🆔️ @aq_110
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰وابستگی محض انسان به خداوند ✍ اصغر آقائی __________________________ 💠 وَالْحَمْدُ لِلهِ الَّذِي أَغْلَقَ عَنَّا بَابَ الْحَاجَةِ إِلَّا إِلَيْهِ ، فَكَيْفَ نُطِيقُ حَمْدَهُ أَمْ مَتَى نُؤَدِّي شُكْرَهُ لَا ، مَتَى: و سپاس خدای راست که درب نیاز ما را جز به سوی خویش، بست؛ بنابراین چگونه سپاس او توانیم یا چه زمانی شکر او به‌جا آوریم؛ هیچگاه 🌀مهمترین درباره این فقره از اول این است که بدیهی است ما انسان‌ها در زندگی خویش به افراد و موجودات مختلفی نیازمندیم. 💡پس چرا امام علیه السلام فرمود خداوند باب و نیاز ما را تنها به سوی خویش گشوده است؟ 💎 به نظر می‌رسد پاسخ این فقره در چند آموزه و و خواهد بود که حاصل عقل و نقل است. ✅ برخی از این آموزه‌ها عبارتند از: 🔻۱. لا موثر فی الوجود الا الله: تنها در عالم الله است. 🔻۲. الممكن محتاج إلى علته بقاء كما أنه محتاج إليها حدوثا: ممکن هم در بقاء هم در حدوث به خویش نیازمند است. 🔻۳. ما فی الوجود الا الله: در جز الله نیست. 🔻۴. بسیط الحقیقه کلّ الاشیاء و لیس بشئ منها: بسیط الحقیقه همه اشیاء است و هیچ یک از آنها نیست. ♻️ بر اساس این فلسفی و عرفانی که هر یک از جهتی به مسئله نظر کرده‌اند: ✔️ تنها حقیقی در هستی خداوند است، لذا هر موجودی که حاجتی از دیگری را برطرف می‌کند؛ در حقیقت خداوند است که آن نیاز را برطرف می‌کند. ✔️ همچنانکه در به هستی‌بخش خویش نیازمند هستند، در ادامه حیات خویش نیز به ایجادی او محتاجا‌ند. ✔️ اساساً در هستی غیر از خداوند نیست تا نیاز به غیر او معنا داشته باشد. در این نگاه هویت حاجت، به ارتباط میان الهی باز می‌گردد. ✅پس یا... 1⃣ به دیگر که نیازمند آنها در زندگی خویش هستیم نظر داریم؛ که این اساساً و است و یا... 2⃣ موجودات دیگر را صورت موثر می‌دانیم که این نیز از شرک است اما ؛ و یا... 3⃣ موجودات را اساساً ذوب‌شده در الهی می‌بینیم و معتقد به هستیم و قائل به نه می‌شویم، که در این صورت آنچه در هستی است خداوند است و او و جز او در دار هستی دیّاری نمی‌بینیم و این می‌شود محض به خداوند و چنین احتیاجی قابل شکرگزاری نیست همچنانکه امام سجاد علیه‌السلام فرمودند. 📝 پ. ن 📌توضیح اجمالی و 🔺در رابطی ما موجوداتی را می‌بینیم که با خداوند از لحاظ وجودی دارند و هستی خویش را از او گرفته‌اند؛ اما در وجود ربطی اساساً موجودی نمی‌بینیم تا وابسته به خداوند باشد و است. 👌به تعبیر طلبگی وجود رابط، «مَن له الربط: کسی که برای او ربط و وابستگی است» می‌باشد اما وجود ربطی «مَن هو عین الربط: کسی که عین ربط و وابستگی» است. ☑️ تفاوت این دو در این است که در تعبیر اولی، برای خود شیء، مرتبه‌ای از وجود مستقل قائل هستیم اما در دومی خیر. ☑️ و خداوند فرمود: انتم الفقراء الی الله. به تعبیر جناب اساساً از آنجا که حق تعالی در صورت مظاهر مختلف خویش ظاهر شده است، این مظاهر به غیر او نمی‌تواند وابسته باشد.( ج.2 ص. 16) ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🆔 @hayatemaqul
🔰 نکاتی از صحیفه سجادیه ✍ اصغر آقائی ___________ 💠 ثُمَّ أَمَرَنَا لِیخْتَبِرَ طَاعَتَنَا، وَ نَهَانَا لِیبْتَلِی شُکرَنَا، فَخَالَفْنَا عَنْ طَرِیقِ أَمْرِهِ، وَ رَکبْنَا مُتُونَ زَجْرِهِ: 💠 آنگاه دستوراتش را متوجّه ما فرمود تا فرمان بردن ما را بسنجد؛ و از محرّمات بر حذرمان داشت تا شکر‌کردنمان را بیازماید () 🌀در این فقره از دعای اول علیه‌ السلام چند نکته مرتبط با هم بیان می‌کنند (که البته اصل در عبارت‌ها و دعاهای ائمه معصومین علیهم السلام آن است که فرازهای آن با هم مرتبط هستند). ❇️ این در قالب بررسی می‌شود: 🔻1. چرا با اینکه به معنای اوامر و نواهی خداوند است؛ اما تنها هدف را فقط ابتلاء و شکر بیان فرمود؟ 💢 پاسخ: مدنی رحمه الله علیه در شرح خود چنین پاسخ می‌دهد: 🔹 لما کان الشکر عرفا عباره عن صرف العبد جمیع ما انعم الله علیه به فیما انعم لاجله کان ارتکاب المناهى منافیا للشکر فکان النهى من هذه الجهه لابتلاء الشکر و الى هذا المعنى اشار الصادق (علیه‏ السلام) بقوله: شکر النعمه اجتناب المحارم 🔹 ترجمه: از آنجا که در عرف به معنای تمام نعمت‌های خداوند در آنچه آن نعمت به خاطر خداوند است؛ لذا با شکر دارد (یعنی استفاده‌نکردن نعمت در هدفی که برای آن است) به همین دلیل هدف نهی آزمودن شکر است؛ و علیه السلام نیز به همین معنا اشاره کرده است: شکر نعمت، دوری از محارم الهی است. (📚 ریاض السالکین فی شرح صحیفة سید الساجدین، ج‏۱، ص:۳۹۰-۳۷۵). 💠 خداوند نیز در قرآن می‌فرماید: هَذَا مِنْ فَضْلِ رَبِّي لِيَبْلُوَنِي أَأَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ (نمل/40) 🔻 2. چرا مخالفت امر را با ، اما در نهی با کلمه بیان کرد؟ 💢 پاسخ: سید علیخان می‌گوید، از آنجا که راه و سهل را گویند ولی الارض به معنای (عُرَه المسالک) لذا امر از، از نواهی الهی است. ◀️ به نظر می‌رسد این سختی به دلیل همراهی ترک با پرهیز از مختلف نفسانی است؛ و غرائز بشری نیز به دلایل مختلفی بر انسان تحکّم دارند لذا مخالفت با آنها سخت است. 🔻3. چرا امر را بیان کرد، اما در نهی فرمود و به کار برد؟ 💢 پاسخ: سید علیخان مدنی می‌نویسد: 🔹 انما افرد طریق الامر و جمع متون الزجر لان طریق امره تعالى هى طریق الرشد التى لا تختلف و هى واحده و اما متون زجره فمختلفه کثیره لکثره اختلاف طرق الضلال التى نهى سبحانه عن اتباعها کما قال تعالى: «و ان هذا صراطى مستقیما فاتبعوه و لا تتبعوا السبل فتفرق بکم عن سبیله» 🔹 خلاصه ترجمه: طریق امر، یعنی و یکی بیشتر نیست؛ اما گمراهی است که خداوند نیز فرمود: این صراط مستقیم من است، از آن تبعیت کنیم و از راه‌ها مختلف پیروی نکنید که شما را [از آن صراط مستقیم] پراکنده می‌کند. ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🆔 @hayatemaqul