eitaa logo
حیات معقول
221 دنبال‌کننده
144 عکس
216 ویدیو
2 فایل
🔻 کانال اصغر آقائی ✍ درباره مسائلی که به‌گمانم مهم است، می‌نویسم؛ شاید برای خودم و تو مفید باشد: ✔ گاه متنی ادبی؛ ✔ گاه تبیین؛ ✔ و گاه نقد 🔺️ اینها دل‌مشغولی‌های یک طلبه هستند. 🔻ارتباط با من: 🆔️ @aq_110
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 نکاتی از صحیفه سجادیه ✍ اصغر آقائی ___________ 💠 ثُمَّ أَمَرَنَا لِیخْتَبِرَ طَاعَتَنَا، وَ نَهَانَا لِیبْتَلِی شُکرَنَا، فَخَالَفْنَا عَنْ طَرِیقِ أَمْرِهِ، وَ رَکبْنَا مُتُونَ زَجْرِهِ: 💠 آنگاه دستوراتش را متوجّه ما فرمود تا فرمان بردن ما را بسنجد؛ و از محرّمات بر حذرمان داشت تا شکر‌کردنمان را بیازماید () 🌀در این فقره از دعای اول علیه‌ السلام چند نکته مرتبط با هم بیان می‌کنند (که البته اصل در عبارت‌ها و دعاهای ائمه معصومین علیهم السلام آن است که فرازهای آن با هم مرتبط هستند). ❇️ این در قالب بررسی می‌شود: 🔻1. چرا با اینکه به معنای اوامر و نواهی خداوند است؛ اما تنها هدف را فقط ابتلاء و شکر بیان فرمود؟ 💢 پاسخ: مدنی رحمه الله علیه در شرح خود چنین پاسخ می‌دهد: 🔹 لما کان الشکر عرفا عباره عن صرف العبد جمیع ما انعم الله علیه به فیما انعم لاجله کان ارتکاب المناهى منافیا للشکر فکان النهى من هذه الجهه لابتلاء الشکر و الى هذا المعنى اشار الصادق (علیه‏ السلام) بقوله: شکر النعمه اجتناب المحارم 🔹 ترجمه: از آنجا که در عرف به معنای تمام نعمت‌های خداوند در آنچه آن نعمت به خاطر خداوند است؛ لذا با شکر دارد (یعنی استفاده‌نکردن نعمت در هدفی که برای آن است) به همین دلیل هدف نهی آزمودن شکر است؛ و علیه السلام نیز به همین معنا اشاره کرده است: شکر نعمت، دوری از محارم الهی است. (📚 ریاض السالکین فی شرح صحیفة سید الساجدین، ج‏۱، ص:۳۹۰-۳۷۵). 💠 خداوند نیز در قرآن می‌فرماید: هَذَا مِنْ فَضْلِ رَبِّي لِيَبْلُوَنِي أَأَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ (نمل/40) 🔻 2. چرا مخالفت امر را با ، اما در نهی با کلمه بیان کرد؟ 💢 پاسخ: سید علیخان می‌گوید، از آنجا که راه و سهل را گویند ولی الارض به معنای (عُرَه المسالک) لذا امر از، از نواهی الهی است. ◀️ به نظر می‌رسد این سختی به دلیل همراهی ترک با پرهیز از مختلف نفسانی است؛ و غرائز بشری نیز به دلایل مختلفی بر انسان تحکّم دارند لذا مخالفت با آنها سخت است. 🔻3. چرا امر را بیان کرد، اما در نهی فرمود و به کار برد؟ 💢 پاسخ: سید علیخان مدنی می‌نویسد: 🔹 انما افرد طریق الامر و جمع متون الزجر لان طریق امره تعالى هى طریق الرشد التى لا تختلف و هى واحده و اما متون زجره فمختلفه کثیره لکثره اختلاف طرق الضلال التى نهى سبحانه عن اتباعها کما قال تعالى: «و ان هذا صراطى مستقیما فاتبعوه و لا تتبعوا السبل فتفرق بکم عن سبیله» 🔹 خلاصه ترجمه: طریق امر، یعنی و یکی بیشتر نیست؛ اما گمراهی است که خداوند نیز فرمود: این صراط مستقیم من است، از آن تبعیت کنیم و از راه‌ها مختلف پیروی نکنید که شما را [از آن صراط مستقیم] پراکنده می‌کند. ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🆔 @hayatemaqul
🔻 یعنی: عاشق نعمت‌های خداوند باشی و عاقلانه از آنها بهره بگیری؛ و این یعنی ؛ که عبد عاشق و عاقل، شاکر خواهد بود؛ همین. 🔻 عليه السلام فرمود: 💠 اَبْقـُوا النِّعـَمَ بِحُسْنِ مُجـاوَرَتِها وَالْتَمِسوُا الزِيّادَةَ فيها بِالشُّكرِ عَلَيها 💠 نعمتها را با برخـورد درست، باقى نـگه داريـد و با شكر نعمتها اسباب فزونى آنها را فراهم آوريد. 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 🌺 میلاد امام هادی ع مبارک 🌺 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3777626426Cbced967255
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻 یعنی: ✔️ ۱. اولیای خدا را بشناسی؛ ✔️ ۲. خود را در مسیر او، قرار دهی؛ ✔️ ۳. در این مسیر با همراهی او، خود را در آزمون‌های الهی ببینی؛ ✔️ ۴. در این آزمون‌ها، تلاش کنی با ثبات قدم، آبدیده شوی؛ ✔️ ۵. و در نهایت به مقام و محض از انسان کامل و ولیّ خدا نزدیک شوی؛ که این مقام، عالی‌ترین مرتبه است. ✅ و تا در نهایت درک کنی: 🔹بی همگان به سر شود بی‌تو به سر نمی‌شود 🔹داغ تو دارد این دلم جای دگر نمی‌شود 🔸دیده عقل مست تو چرخه چرخ پست تو 🔸گوش طرب به دست تو بی‌تو به سر نمی‌شود 🔹جان ز تو جوش می‌کند دل ز تو نوش می‌کند 🔹عقل خروش می‌کند بی‌تو به سر نمی‌شود 🔸خمر من و خمار من باغ من و بهار من 🔸خواب من و قرار من بی‌تو به سر نمی‌شود 🔹جاه و جلال من تویی ملکت و مال من تویی 🔹آب زلال من تویی بی‌تو به سر نمی‌شود ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🆔 @hayatemaqul
🔰 معنای شکرگزاری ______________ 🔻 یکی از واژگان پرتکرار در آموزه‌های دینی است. 🔻 شکرگزاری یعنی ۱) تعامل صحیح با تمام نعمت‌ها و ۲) بهره‌گیری از آنها در جای صحیح و متناسب و رعایت حقوق آنها، و ۳) بر زبان آوردن همه نعمت‌های الهی و برشمردن آنها، و شکر درباره یکایک آنها 🌀 باقر عليه السلام فرمود: 💠 لا يَنقَطِعُ المَزِيدُ مِنَ اللّه، حتّى يَنقَطِعَ الشُّكرُ مِنَ العِبادِ 💠 افزايش نعمت از سوى خداوند قطع نگردد، مگر آن گاه كه شكرگزارى بندگان قطع شود. ✅ پس با شکرگزاری بر نعمت‌های الهی بیافزاییم. ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🆔 @hayatemaqul
🔰 گام به گام با انسان کامل (۲۱) ✍ اصغر آقائی ______________________ 🌀 گام سوم: با ادریس ع 🔻همراهیِ نوح با تمام فراز و فرودش به پایان رسید. گاه با خود می‌پرسم این سفر طولانی، چرا؟ مگر این نیست که خداوند انسان را عاقل آفریده است؛ پس چرا باید رنج این سفر را تحمّل کنم؟ 🔻این پرسش درونی من را یاد خاطره‌ای در شهر انداخت. در آن شهر در پی لباسی نو برای ادامه سفر بودم و این بهانه خوبی بود تا کمی با ، جدّ نوح ع، همراه شوم. 🔻سلام کردم و پاسخی گرم، شنیدم. می‌دانستم او فردی است که صبر صفت ممتاز رهروان مسیر حق تعالی است؛ چه رسد که باشی «وَإِسْمَاعِيلَ وَإِدْرِيسَ وَذَا الْكِفْلِ ۖ كُلٌّ مِنَ الصَّابِرِينَ» 🔻 و من با پرسش‌هایی مقابلش نشستم. 🔻ادریس پارچه را به تنم قواره کرد و مشغول دوخت شد. برش پشت برش، کوک پشت کوک. چنان با دقت کار خویش را انجام می‌داد که گویی در دنیا تنها و تنها همین یک کار را دارد، دوختن لباسی برای من. تلاش و کوشش او به من آموخت که مؤمن بی‌کار و تنبل نمی‌شود و هر کاری انجام دهد، دقیق انجام می‌دهد. «رحم الله امرا عمل عملا فاتقنه» 🔻این اثنا ناگهان سوزن سرانگشت پرمهارت او را خراشید و من یک لحظه از جا بلند شدم. با بلند شدنم ذهنم نیز گویی تکانی خورده، به عصر ما، قرن بیستم، برگشت. 🔻 در حالی که بر انگشت او ضماد می‌نهادم، در ذهنم از خود می‌پرسیدم: این قرن ما کجا و زحمت سوزن پشت سوزن کجا؟ اگر این مردی که روبه‌روی من است برتر دارد، چرا چون انسان‌های عصر ما فراوان نمی‌کند؟ گویی محسور تکنولوژی شده و یک‌سو به قصه می‌نگریستم. 🔻وقتی کارم تمام شد و انگشت زخم‌خورده ادریس را ضماد نهادم، او به دیوار تکیه کرد و نگاهی عمیق به چشمانم کرد. گیرایی چشمانش تا عمق وجودم نفوذ کرد و ناگاه سر به زیر افکندم. نمی‌دانم این چه سرّی است که نگاه در چشم انسان کامل، همیشه در طول سفر برایم سخت بود؛ آری نگریستن به خورشید چشمان ولیّ خدا، تاب خود را می‌طلبد. 🔻با نگاه او ذهنم گویی به جای خود بازگشت و من پرسش‌هایم را در سینه حبس کردم؛ که پرسش همیشه نشانه عقل نیست، که گاه فریب است. 🔻ادریس شروع به سخن می‌کند و من گوش می‌دهم که و بررسی به گوش شنوا نیاز دارد. 🔻پاسخ او خیره‌کننده بود و چه صادقانه و دلسوزانه سخن گفت؛ گویی پدری مهربان با فرزندش سخن می‌گوید «وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِدْرِيسَ إِنَّهُ كَانَ صِدِّيقًا نَبِيًّا» 🔻من آموختم که هرچند برای زندگی لازم است، اما مهم‌تر از آن استفاده از آن است. از او آموختم که اگر قرار بود تمامِ آنچه در طول تاریخ بشر، خود انسان به راهنمایی و یافته و ساخته‌ است را، تنها خود انبیا، می‌ساختند، آیا اختیار و امتحان و ... معنا داشت؟ 🔻تمام تلاش انبیا، ساخت انسان است که انسان بدون ابزار هم انسان است؛ اما با ابزار ولی بدون هویّت، نه انسان است و نه از ابزار در مسیر حق استفاده خواهد کرد. 🔻انسان کامل در جامعه بشری محوری است که باید افراد بشر به خود سوی او روند و او را با عقل خویش بفهمند و سخنانش را دریابند و به کار بندند. 🔻اینجا بود که قلب و ذهنم آرام‌ گرفتند. با راهنمایی او آنچه در عمق وجودم بود گویی جوشش کرده است و من با خود گفتم: راستی اگر همه ابزارها را در طول تاریخ فقط انسان کامل با می‌ساخت و در اختیار دیگران قرار می‌داد، این روش مورد اعتراض انسان‌ها واقع نمی‌شد و آنها در وجود خود احساس پوچی نمی‌کردند؟ و آیا چنین جایی تنها یک نمی‌شد؟ 🔻انسان کامل نه دنبال‌ و نه دنبال ، که در پیِ ارتقای فهم و افراد بشر است تا آنان خود در کنار انسان کامل، به قسط و و بهبود زندگی بشر قیام کنند «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ» 🔻و این قیام هزینه دارد، و تلاش مستمر و مبارزه با بدی‌ها و کژفهمی‌ها و نیرنگ‌ها نیاز دارد «وَأَنْزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَيْبِ» 🔻در حالی که لباس دوخته‌شده‌ی ادریس را به تن می‌کردم، زبان شاکر او مرا به واداشت و بر هنر بی‌بدیل دستان آفرین گفتم و شکر کردم و دانستم که هرچند انسان کامل در میان مردم و چون مردم می‌دوزد و می‌پوشد، تا مردم در مسیر حرکت انسانی خویش او را خیلی تاخته جدابافته ندانند، اما جایگاه رفیع آنان همیشه یگانه است، 🔻و آموختم ارتقای انسان در همراهی است. 🔻و ادریسِ عاقل و عاشق بر جایگاه بلندی نظاره‌گر تاریخ شد. «وَرَفَعْنَاهُ مَكَانًا عَلِيًّا» ... و سفر ادامه دارد. ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🆔 @hayatemaqul
🔰ایمان و شکر: بررسی اجمالی رابطه آنها ✍ اصغر آقائی ___________________ 🔻برای بررسی ایمان و شکر ذکر مقدماتی لازم است: ✔️۱. بر اساس اصل متین «»، هر آنچه وجودی است، هم اصیل است و آثار دارد، و هم تشکیکی است، یعنی مختلف داشته، شدّت و ضعف در آن راه دارد. ✔️۲. از سوی دیگر تمام چون وجود دارند، هم اصیل بوده، آثار خارجی متناسب با خود را دارند و هم مراتب مختلفی دارند. ✔️۳. از صفات وجودی انسان ایمان و شکر است که هر دو هم وجودی و هم مراتب دارند. ✔️۴. از سوی دیگر تمام اوصاف وجودی، به دلیل ، با یکدیگر در مصداق، این‌همانی دارند. ✔️۵. بنابر آنچه بیان شد، ، دو صفتی هستند که در مصداق این‌همانی دارند. این سخن بدین معنا است که «هر مؤمنی، شاکر است» و «هر شاکری، مؤمن». ✔️۶. نباید فراموش کنیم، همچنانکه پیش از این بیان شد، از _باطنی تا را شامل می‌شود، لذا شکر نیز همین مراتب را دارد. ✔️۷. پیش از این بیان شد هر کسی که به خویش، به عنوان خداوند، توجّه داشته، تسلیم آنها شود، مؤمن به ایمان باطنی است؛ و هر کسی که در برابر خداوند تسلیم شود، مؤمن به ایمان ظاهری است؛ و هر کسی که در برابر هر دو حجّت الهی، تسلیم باشد، برترین مراتب ایمان را دارد که همان ایمان برتر است. ✔️۸. بنابر آنچه در ۷ بیان شد، نیز از مراتب باطنی تا مراتب ظاهری را شامل می‌شود. ✔️۹. بنابر مقدمه ۸ از آنجا که در هستی هیچ فردی یافت نمی‌شود که به هیچ‌یک از احکام عقلی خود یا احکام دینی خویش پایبند نباشد، لذا هر فردی مرتبه‌ای از شکر، گرچه بسیار ناچیز باشد را دارا است؛ لذا خداوند متعال می‌فرماید: «وَقَلِيلٌ مِّنْ عِبَادِيَ الشَّكُورُ». ✔️۱۰.‌ در این آیه شریف، خداوند «»که صفت مبالغه است را به «قلیل»بودن توصیف کرده است. یعنی آنانی که شکر را دارند بسیار اندک هستند؛ نه آنکه هیچ انسانی نیست. بنابراین همه انسان‌ها مرتبه‌ای از شکر را دارند؛ اما شکور یعنی بسیار شکرکننده اندک است. ✔️۱۱. بنابر آنچه در ۱۰ بیان شد، و از آنجا که گفته شد میان ایمان و شکر، وجود دارد، پس هر انسانی مرتبه‌ای از ایمان را نیز دارد؛ چرا که هیچ انسانی یافت نمی‌شود که مرتبه‌ای از ایمان باطنی به معنای توجّه به احکام عقلی را، به طور مطلق، نداشته باشد؛ ✔️۱۲. بنابراین آنچه در ۱۱ گفتیم، باید گفت تمام انسان‌ها مرتبه‌ای از ایمان، هرچند اندک را، داراست. امّا آیا بر این اساس می‌توان نتیجه گرفت که هر انسان مؤمنی، است؟ ✔️۱۳. پاسخ سؤال پیش‌گفته خیر است؛ زیرا برای صرفِ ایمان و یا شکر کفایت نمی‌کند. کسی اهل نجات است که در کنار ایمان، داشته باشد "یعلمون الصالحات" و اگر چنین نباشد؛ ایمان آن فرد، کارساز نخواهد بود. ✔️۱۴. بنابر آنچه در ۱۳ بیان شد، که در عمل صالح لازمه ایمان است، خداوند متعال در آیات مختلفی شکر را با به کار برده است که دلالت بر استمرار در شکرگزاری دارد. خداوند در آیه ۷۸ سوره نحل هدف ابزار شناختی چون حواسّ ظاهری و باطنی را شکرگزاری مستمرّ بیان کرده است: «وَاللّهُ أَخْرَجَكُم مِّن بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ لاَ تَعْلَمُونَ شَيْئًا وَجَعَلَ لَكُمُ الْسَّمْعَ وَالأَبْصَارَ وَالأَفْئِدَةَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ» 🔸 نتیجه: تحلیل اجمالی فوق نتایج گوناگون فردی و اجتماعی، همراه دارد؛ مانند: ☑️ هر میزان فردی بیشتر شود او است و بالتبع . ☑️ برای به ایمان و عقل، کافیست نعمت‌های موجود در زندگی افراد را گوش‌زد کرد، تا در مسیر شکرگزاری قرار بگیرند. ☑️ شکرگزارشدن فرد، یعنی در برابر همه موجودات، از جمله خود و خانواده خود. ☑️ با شاکرشدن فرد، اجتماع اصلاح می‌شود. ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🆔 @hayatemaqul
🔰 هویّت اجتماعی دین بر اساس عبودیّت ✍ اصغر آقائی 🔻هرچند واژه ذهن انسان را به کنجی می‌برد که در آن فردی مشغول راز و نیاز به خدای خویش است؛ امّا آیا این همه حقیقت آن است؟ 🔻با توجه به آیات الهی، هرچند مسئله‌ی پیش‌گفته هم لازم و ضروری و هم در عبادت مورد توجّه است؛ لکن لازمه عبادت عدم حضور اجتماعی نیست. 🔻بر اساس آیات الهی نتیجه‌ی عبادت و عبودیّت است که فرمود «وَاشْكُرُواْ نِعْمَتَ اللّهِ إِن كُنتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ: شکر نعمت خداوند را به جای آورید، اگر او را عبادت می‌کنید» (نحل/114) 🔻با توجه به این آیه کریم حق تعالی خداوند نتیجه عبادت را، شکر خود معرفی کرده است. امّا مفهوم آن چیست و چه ارتباطی با حضور اجتماعی دارد؟ 🔻از آنجا که مراتب عالی شکر به معنای بهره‌برداری از نعمت‌های الهی در مسیر صحیح آن است؛ و از سویی دیگر مهمترین هدف از نعمت‌های الهی، خدمت به خلق خداست؛ بنابرین حضور اجتماعی لازمه عالی‌‌ترین مراتب شکر است؛ لذا هر فردی که عبودیّت او بیشتر می‌شود، به همان تناسب توجّه به جامعه بشری در او نیز فراتر می‌رود. و به همین دلیل است که در طول تاریخ تمدّن اسلامی، بزرگترین انقلاب‌های اجتماعی نیز توسط عارفان و یا فقیهان عارف صورت گرفته است. ┄┅┅┅❀💠❀┅┅┅┄ 🆔 @hayatemaqul