eitaa logo
حیات معقول
232 دنبال‌کننده
148 عکس
232 ویدیو
2 فایل
🔻 کانال اصغر آقائی ✍ درباره مسائلی که به‌گمانم مهم است، می‌نویسم؛ شاید برای خودم و تو مفید باشد: ✔ گاه متنی ادبی؛ ✔ گاه تبیین؛ ✔ و گاه نقد 🔺️ اینها دل‌مشغولی‌های یک طلبه هستند. 🔻ارتباط با من: 🆔️ @aq_110
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 عناصر حداقلی ایمان ✍ اصغر آقائی ___________ 💠 کامل، متعددی از خداوند تا انبیا و فرشتگان و ولایت خاص امامان معصوم ع و ... را فرامی‌گیرد؛ اما بر اساس آیات الهی، "" و "" در کنار ، دو میان الهی است. 🔸 توجه: این دو عنصر در صورتی ایمان حداقلی و نجات‌بخش را برای افراد ادیان، به ارمغان می‌آورد که با هیچ‌یک از عناصر دیگر، همراه نباشد. 🔰 توضیح در چند مرحله مرتبط با هم: ◀️ مرحله ۱: تشکیکی‌بودن ایمان 🔻هر چند در آیه «وَ إِذا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا كَما آمَنَ النَّاسُ» خداوند را به ایمانی چون ایمانِ سایر مردمان دعوت می‌کند؛ 🔻اما همین مردمان دیگر را به ایمانی برتر در آیه «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي نَزَّلَ عَلَى رَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي أَنْزَلَ مِنْ قَبْلُ» دعوت می‌کند. 🔸 این یعنی تشکیکی‌بودن ایمان ◀️ مرحله ۲: لزوم توجه به عمل صالح 🔻خداوند در آیه «لَيْسَ بِأَمَانِيِّكُمْ وَلَا أَمَانِيِّ أَهْلِ الْكِتَابِ مَنْ يَعْمَلْ سُوءًا يُجْزَ بِهِ وَلَا يَجِدْ لَهُ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِيًّا وَلَا نَصِيرًا» بعد از آنکه در یک آیه قبل از این آیه، از اهل ایمان و اعمال صالح در بهشت سخن می‌گوید، در یکسان، هم و هم را از باطل برحذر می‌دارد و هر دو گروه را به اینکه خویش را خواهند دید، وعده می‌دهد. 🔸 بنابراین در ادعای ایمان، نباید به حرف و سخن اکتفا کرد که این، گونه‌ای از فریب را همراه دارد. ◀️ مرحله ۳: (مهم‌ترین و اساسی‌ترین مرحله): 🔻 تا اینجا مشخص شد: ایمان هم ۱) مراتب دارد؛ و هم ۲) به آرزو و خیال نیست؛ 🔻اما در این میان برخی از آیات الهی هستند که جدای از آیات دیگر (و البته همراه با آنان) در مقام مستقل هستند؛ مانند آنچه در آیه ۶۲ سوره بقره است. خداوند می‌فرماید: 💠 إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالنَّصَارَى وَالصَّابِئِينَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ: 💠 هر یک از مسلمانان و یهود و نصاری و صابئان (پیروان حضرت یحیی) که از روی حقیقت به خدا و روز قیامت ایمان آورد و نیکوکاری پیشه کند، البته آنها از خدا پاداش نیک یابند و هیچ گاه بیمناک و اندوهگین نخواهند بود.نکات مهم این آیه: ✔️ ۱. امری تشکیکی و ذومراتب است؛ زیرا ایمان مسلمانان را ابتدا ذکر کرده، در ادامه همه پیروان ادیان خداباور را به ایمان فرامی‌خواند که آن ایمان تنها دو عنصر بینشی دارد (خداوند و آخرت) و یک عنصر کُنشی دارد (عمل صالح دائمی) ✔️۲. تمام پیروان ادیان الهی در صورت خضوع قلبی در برابر این و برآمده از آن و از عقل، در مسیر و در برابر آن هستند؛ هرچند ایمان مسلمانان به دلیل آنکه جدا ذکر شده است، متفاوت است. ✔️۳. از آنجا که ایمان به نیز مورد تاکید قرآن است؛ اما چرا در آیه بیان نشده است؟ به نظر می‌رسد دو عنصر اساسیِ و در آیه، میان تمام ادیان الهی مورد تاکید و مشترک است؛ یعنی دو عنصری که در صورت ایمان واقعی به آنها، فرد در ایمان، وارد شده است؛ و ورود در این صراط یعنی ورود در حوزه الله، حوزه‌ای که است. 🔸 پ. ن ۱. بار دیگر تأکید می‌کنم ورود در صراط مستقیم الهی یک بسیار مهم دارد و آن " هیچ‌یک از عناصر ایمان" است. ۲. کسانی که انبیاء به آنان نرسیده است، از لسان این آیات بیرون هستند و آنان باید به خویش که در احادیث معرفی شده‌اند، باشند؛ مانند تبعیت عملی از عقل به ظلم. چنین احکام صریح عقل، همان حکم خداوند هستند؛ لذا تبعیت از این احکام عقل تبعیت از خداست، آگاهانه یا ناآگاهانه؛ و انکار آن انکار آگاهانه یا ناآگاهانه خداوند است. ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🆔 @hayatemaqul
🔰 گام به گام با انسان کامل ۹ ✍ اصغر آقائی ________________________ 🌀 گام دوم: با نوح ع (۱): دعوت برادرانه 🔻 وقتی با در سفری، هم غصه‌دار هستی و هم شاد؛ شاد از اینکه با او همراهی و غصه‌دار از انسان‌های بسیاری که سخن او را درک نمی‌کنند. این ع است که با سخنی رسا، برادرانه و پرمهر قوم خویش را فرامی‌خواند: ای قوم من خدا را عبادت کنید؛ تقوا پیشه کنید؛ و سخن من را که فرستاده خدایتان هستم، گوش فرا دهید «قَالَ يَا قَوْمِ إِنِّي لَكُمْ نَذِيرٌ مُّبِينٌ*أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاتَّقُوهُ وَأَطِيعُونِ» 🔻 به مردمان زمان نوح، به صاحبان ثروت و مکنت و پیروانِ بی‌توجه به عقل و فطرتِ آنان که می‌نگری، گویی گوش‌هاشان کر است و چیزی نمی‌شنوند و چشمان‌شان نابینا و با خود زمزمه می‌کنم: کافران گویی از سخنان پیامبرانشان جز صدایی بی‌معنا به گوششان نمی‌رسد، به راستی کر و کورند و تعقل نمی‌کنند «وَمَثَلُ الَّذينَ كَفَروا كَمَثَلِ الَّذي يَنعِقُ بِما لا يَسمَعُ إِلّا دُعاءً وَنِداءً ۚ صُمٌّ بُكمٌ عُميٌ فَهُم لا يَعقِلونَ» 🔻آنان به‌جای آنکه سخن او را بشنوند، او را به و گمراهی متهم می‌کنند «قَالَ الْمَلأُ مِن قَوْمِهِ إِنَّا لَنَرَاكَ فِي ضَلاَلٍ مُّبِينٍ»؛ اما این نوح صبور است که بیهوده و زبان‌های نیش‌دار آنان را تحمل می‌کند. 🔻 نوح بار دیگر به نرمی و پرمهر سخن می‌گوید؛ گویی هیچ اتفاقی نیافتاده است. او می‌گوید: قوم من، عزیزان من، من نه نادانم و نه گمراه؛ من تنها فرستاده کسی هستم که شما را آفریده؛ جهان را آفریده است. «قَالَ يَا قَوْمِ لَيْسَ بِي ضَلاَلَةٌ وَلَكِنِّي رَسُولٌ مِّن رَّبِّ الْعَالَمِينَ» من تنها پروردگاری را به شما می‌رسانم که مرا مأمور به این کار کرده است. 🔻 و نوح، در حالی که تمام قلب و روح او به میدان آمده، و بغض گلویش را گرفته است؛ با گردش چشمی در چهره‌هایی که او را پرکینه می‌نگرند، استوار، اما با قلبی پردرد، ادامه می‌دهد: آیا تا کنون غیر از از من دیده‌اید؟ آیا من خیر شما را نمی‌خواهم؟ چرا به سخنان من گوش نمی‌کنید؟ اگر من آنچه را که می‌دانم، نمی‌دانستم؛ آیا چنین خود را به جدال بی‌انتها با شما مشغول می‌کردم؟ من به خاطر آنچه می‌دانم و شما نمی‌دانید، صبورانه و برادرانه تنها شما را به خیر و نیکی دعوت می‌کنم؛ فقط همین. «أُبَلِّغُكُمْ رِسَالاَتِ رَبِّي وَأَنصَحُ لَكُمْ وَأَعْلَمُ مِنَ اللّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ». و باز قصه تکراری انکار؛ از مردمانی که نوح غصه‌دارشان است؛ گویی نوح وام‌دار آنان است؛ وام‌دار آن مردمان ناسپاس؛ و من ناگاه با حیرت به دیواری تکیه می‌کنم و آهسته در حالی که قطره اشکی از کنج چشمانم سرک می‌کشد، این قطعه دردناک از دعای را زمزمه می‌کنم: [خدایا] تو دائما با مهرورزی به من نزدیک می‌شوی؛ اما من کینه‌توزی می‌کنم؛ و تو در برخورد با من از در دوستی وارد شده، به من محبت می‌کنی؛ اما من قبول نمی‌کنم؛ گویی من بر تو منّت دارم و تو وام‌دار منی 😭 "وتَتَحَبَّبُ إلَيَّ فَأَتَبَغَّضُ إلَيكَ ، وتَتَوَدَّدُ إلَيَّ فَلا أقبَلُ مِنكَ ، كَأَنَّ لِيَ التَّطَوُّلَ عَلَيكَ" 🔻 آه آه از سه همیشه همراه و و . تا وقتی سران قومی اهل نفاق باشند و مردمان آن، جاهلانه پیرو آنان؛ فریب تنها زاده آنان خواهد بود؛ و در پس آن ؛ و قوم نوح نیز با او چنین کردند. 🔻 اما نوحِ مهربان، که ناله‌ها و مویه‌هایش دلم را به رنج آورده است؛ و گاه گاه منِ به ظاهر محبّ و همسفر او، با خودخوری و تعصبِ کنترل‌نشده، که گویی طاقتم تاب شده است، در دلم او را قضاوتی نادرست می‌کنم و با زمزمه‌ای ریز که خود هم از شنیدنش عاجزم، می‌گویم بس است دیگر؛ و قبل از آنکه با نگاهم او را متوجه آنچه در دلم بود کنم، او خود آن را فهمیده بود، و باز آن لبخند تکراری اما شیرین و دلربایش، آرامم می‌کند و وقتی در پسِ لبخند او، علت را کنجکاوانه جستجو می‌‌کنم، جز محبت و عشق به مخلوق پرودگارش چیزی نمی‌بینم. 🔻 و نوح دردمند، خسته نمی‌شود چرا که او بر پیمانی که خداوند با او بسته است، مردانه متعهد است؛ پیمانی مستحکم که خداوند از همه پیامبران گرفته است «وَإِذْ أَخَذْنَا مِنَ النَّبِيِّينَ مِيثَاقَهُمْ وَمِنكَ وَمِن نُّوحٍ وَإِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ وَأَخَذْنَا مِنْهُم مِّيثَاقًا غَلِيظًا» 🔹 راستش دیگر احساس می‌کنم طاقت همراهی با را ندارم.😔 گویی اصلا او را نمی فهمم، اما یک چیز مرا به ادامه راه تشویق می‌کند ... و آن اینکه اگر علت چیزی را نمی‌دانم و درک نمی‌کنم، آن را لااقل انکار نکنم؛ و به سخن خداي خویش اعتماد می‌کنم که همیشه مرا به تبعیت از پیامبرانش، این انسان‌های کامل دعوت کرده است ... ... و باز سفر ادامه می‌یابد. ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🆔 @hayatemaqul
🔰رهبری و امر به معروف و نهی از منکر در مسئله حجاب ✍ اصغر آقائی ______________________ 🔘 برای تبیین دیدگاه رهبری درباره فوق، هرچند نیاز به تفصیل بسیاری است اما در این نوشتار اشاره‌ای به آن، بر اساس مقدماتی می‌شود. 🔻 در با و رهبری درباره مسائل مختلف، سه‌گونه می‌توان عمل کرد : ✔️ ۱) رهبری به عنوان رهبر: وی از چنین امر کرده است؛ پس باید انجام شود به عنوان امری شرعی یا ولایی؛ بدون توجه به ادله وی که حتی اگر ادله و استدلال ایشان را قبول نداشته باشیم باید بپذیریم؛ ✔️ ۲) رهبری به‌عنوان متفکر و نظریه‌پرداز: وی به عنوان یک و درباره فلان مسئله چنین و چنان سخن گفته‌اند و چنین نظری دارند. در این مورد، ادله وی مانند دیگر متفکران، نقد و بررسی شده، در نهایت یا رد و یا پذیرفته می‌شود؛ ✔️ ۳) رهبری به‌عنوان یک الگو: در این مورد، نه جایگاه و نه نظر ایشان چندان مهم است؛ بلکه ایشان به عنوان یک مهم است که در برخورد با و چگونه بوده است؟ 🔻 با مقدمه پیشین عرض می‌کنم مسئله امری قطعی است و نمی‌توان آن را به عنوان ضرورتی دینی منکر شد و طبیعتا نیز هم به عنوان رهبر و هم عالم دینی نیز به آن اهتمام داشته‌اند و صریحا بیان کرده‌اند. ✔️ لذا حجاب در نگاه ایشان امری است و مخالفان این دیدگاه، هرچند می‌توانند نظرات ایشان را نقد کنند، اما به عنوان قانون و در مقام عمل در اجتماع باید باشند. 🔻 اما در دیگران و یا هنگام مواجه با کسی که حجاب را رعایت نکرده است چه باید کنیم؟ به نظر می‌رسد این مسئله از نوع دوم و سوم یا فقط از از موارد پیش‌گفته در برخورد رهبری باشد. یعنی باید دید ایشان چگونه در برخورد با منکر و رفتار داشته‌اند و شیوه دعوت ایشان چگونه است؟ 🔻 در مسئله برخورد با معضل اولاً با گذر از پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم و وی با مخالفان، و ثانیاً اینکه امری است؛ باید توجّه داشت در با ، مانند حجاب که هم جنبه و هم و داشته و هم متأسفانه نیز پیدا کرده است، نمی‌توان ساده و یک‌سو به آن نگریست و دعوت کرد. 🔻 با توجه به آنچه گفتیم به بازمی‌گردیم: ▫️در امر ایشان چند موضع در سخن و رفتار دارند که به اجمال در این سه جمله زیر خلاصه می‌شود، که دو جمله اول مربوط به وی و جمله سوم به‌ تعبیری چکیده ایشان است: ✔️۱) به هیچ عنوان نمی‌توانیم از حجاب دست برداریم چون است؛ ✔️۲) زنان ما متدین هستند هرچند در ظاهر برخی مقید نیستند ✔️ ۳) رفتار ایشان با منکر در مواردی نکردن و چیزی بر زبان نگفتن و نیاوردن است. 🔻 بر اساس این سه جمله فوق، و بر اساس و با توجه به پیامبر ص و نیز با نگاهی به افرادی که ما می‌دانیم نسبت به و رهبری کاملی دارند مانند عرض می‌کنم: ☑️ اوّلاً در مجموع نگاه صفر و صدی در مسائل فرهنگی چون حجاب اشتباه است. ☑️ و ثانیاً اعتقاد به اینکه در مواجه با شرعی اولی تنها و تنها است احتمال بسیار بالا و قریب به واقع اشتباه است. ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🆔 @hayatemaqul