🔰 گام به گام با انسان کامل ۵
✍ اصغر آقائی
_______________
🌀 گام اول: با آدم (۴): ... اوّلین جدال خونین
#توبه آدم ع پذیرفته شد؛ و او در زمین ساکن شد. تا پیش از #آدم ع گویا نه زمینیان با آسمانیان #جدال داشتند و نه آسمانیان با زمینیان. #اهل_زمین به #خوراک خویش مشغول بودند و #اهل_آسمان به #تسبیح خویش مسرور.
🔻 با آمدن آدم ع گویی غوغای در آسمان و زمین به پا شد. از همان ابتدا، اهل آسمان چون به دید ناقص به آدم نگریستند، او را مزاحم تسبیح خود یافتند؛ و اهل زمین او را چون رقیبی دیدند و #جدال آغاز شد.
🔻 و این جدالِ آغازشده، چیزی نبود که به زودی تمام شود. آری #فرشتگان که به وصف «عِبَادٌ مُكْرَمُونَ» نشان لیاقت گرفته بودند؛ در جدال میان خویش و انسان، به حکم #کرامت ذاتی خویش، سر به حکم حق نهادند و بر این موجود تازه به دوران آمده، #سجده کردند «قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا» که سجده برای آنکه در مقام #عبودیّت است؛ نه چیز غریبی است و نه سخت.
🔻 اما اهل زمین چون برخی #فرزندان آدم، به راحتی توان #تواضع در برابر #حق، که همان مقام عبودیت است، را ندارند. و هر کس به هر میزان از تواضع در برابر حق سرباززند، به همان میزان از #عقلانیت دور شده است و اینچنین #آزمایش شروع شد.
🔻 از همان ابتدا #تقرّب به حق، آموزه #انسان_کامل به فرزندان خویش بود؛ اما آموزشِ هادی حق، هیچگاه #نیّت فرد را به #اجبار در مسیر هدایت، قرار نخواهد داد که نیّت امری درونی است و از هویّت شکلگرفته فرد نشأت میگیرد و #قابیل سلطهجویانه و کینهتوزانه، برادر خویش را به قتل تهدید کرد «إِذْ قَرَّبَا قُرْبَانًا فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِمَا وَلَمْ يُتَقَبَّلْ مِنَ الْآخَرِ قَالَ لَأَقْتُلَنَّكَ». اما #هابیل که درس پدر و فطرت خویش را خوب آموخته بود سلطهجو نبود «لَئِنْ بَسَطْتَ إِلَيَّ يَدَكَ لِتَقْتُلَنِي مَا أَنَا بِبَاسِطٍ يَدِيَ إِلَيْكَ لِأَقْتُلَكَ».
🔻 قابیل چون از تقوا بهدور بود «قَالَ إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ» و به همین دلیل از مقام #خوف الهی نیز دور بود، دست به جنایت زد؛ اما خوفِ محضر الهی جان هابیل را فراگرفته بود «إِنِّي أَخَافُ اللَّهَ رَبَّ الْعَالَمِينَ» و این مقام اهل تقوا است که فرمود «وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَىٰ»
🔻 و هابیل، به ظلم اهل طغیان، کشته شد؛ و اولین #شهید راه حق شد. او که پیش از این با تقرب به حق، و عدم سلطهجوئی، #نفس خویش را #قربانی کرده بود؛ اینک آماده قربانیکردن #تن خاکی خویش نیز شده بود؛ و او قربانی شد و #سرگشتگی تمام قابیل را گرفت. چرا که سرگشتگی نصیب هر دورشده از حق است.
... و سفر ادامه دارد.
┄┅┅┅┅❀🔻❀┅┅┅┅┄
#حیات_معقول
#سفر_عشق
#ابنعربی
💠 @hayatemaqul
گام به گام با انسان کامل ۶
✍ اصغر آقائی
______________________
🌀 گام اول: با آدم (5): سرگشتیِ طغیان
🔻 #آدم نیز دچار #خطا شد؛ اما حکایت او با #شیطان بیرونی شروع شد «فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّيْطَانُ» و با چهره #خیرخواهانه شیطان ادامه یافت؛ تا جایی که شیطان به #قسم متوسل میشود؛ چراکه آدم حریف سرسختی است: «وَقَاسَمَهُمَا إِنِّي لَكُمَا لَمِنَ النَّاصِحِينَ»؛ و در حکایت آدم، خداوند از #سقوط نفسانی و #نفس #طغیان_کرده آدم هیچ سخنی نگفته است؛ هرچند هر خطائی از #انسان_کامل به گونهای #ظلم به خود است «قَالَا رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنْفُسَنَا»؛ اما نفس انسان کامل، خدامحور است؛ نه خودمحور.
🔻 اما قصه در فرزند آدم، #قابیل، به گونهای دیگر ادامه یافت. در او #نفس طغیانگر و اسیر خود که نه تقوا دارد و نه خوف الهی، او را به اوّلین ظلم تاریخ، ظلم خودخواسته، میکشاند «فَطَوَّعَتْ لَهُ نَفْسُهُ قَتْلَ أَخِيهِ فَقَتَلَهُ». آری او چون شیطان، در برابر پروردگار خویش #طغیان میکند؛ و هر طغیانی، حسادتی؛ و هر حسادتی، ظلمی؛ و هر ظلمی، فسادی؛ و هر فسادی، ندامتی در پی دارد؛ لذا او نیز #نادم شد، و در #سرگشتی خودساخته غلطید «فَأَصْبَحَ مِنَ الْخَاسِرِينَ». آری نفس آدم #ابدیتطلب بود، و شیطان از این خواسته ذاتی او بهره جست؛ اما نفس قابیل، #محدودیتطلب و #خودمحور؛ لذا در آدم، محور سخن آن محرک بیرونی است و در قابیل، نفس طاغی او.
🔻 مباد که هیچکس #سرگشته ظلم خویش شود؛ و بدتر از آن، مباد که فردی در این سرگشتگی، به خدای خویش پناه نبرد و #اعتراف به ظلم خودکرده، نکند؛ بلکه در پی #پنهانکردن آن ظلم باشد و قابیل چنین کرد. او که جسد برادر خویش را بر دوش میکشید، مانده بود با آن چه کند. #قصد توبه نداشت، اما قتل برادر و جسد بیجان او و پاسخگوبودن در برابر پدر و دیگران را خوب میفهمید؛ لذا در پی چاره بود. و کلاغ آمد «فَبَعَثَ اللَّهُ غُرَابًا يَبْحَثُ فِي الْأَرْضِ لِيُرِيَهُ كَيْفَ يُوَارِي سَوْءَةَ أَخِيهِ»
🔻 او کار #کلاغ را دید که چگونه شیئی را در زمین پنهان میکند، باز #نفس فریبکارش، به #غرور، و با غرور سخن گفت؛ بدون آنکه به درگاه خداوند، چون پدر #انابه کند و #شکرگزار این فهم جدید باشد که خدایش به او آموخت؛ و با خود، غرور خویش را فریاد زد که آیا من از این کلاغ عاجزترم؟ «قَالَ يَا وَيْلَتَا أَعَجَزْتُ أَنْ أَكُونَ مِثْلَ هَذَا الْغُرَابِ فَأُوَارِيَ سَوْءَةَ أَخِي»
🔻 نمیدانم قابیل در نهایت #توبه کرد یا خیر ولی آنچه از #قرآن بر میآید، تنها فریب نفس را خوردن و ندامت اوست و جالب آنکه خداوند دو بار بر #ندامت او تاکید میکند؛ اما از توبه او سخنی نمیگوید. او ابتدا پس از قتل برادر نادم شد، و در پسِ دفن جسد بیجان برادر نیز همچنین «فَأَصْبَحَ مِنَ النَّادِمِينَ». ندامت با ندامت فرق میکند. پدر قابیل، آدم ع، #انسان_کامل، #خلیفه خداوند، چون نادم میشود؛ بدون هیچ تأمّلی بر #گناه خویش #اعتراف میکند؛ اما قابیلِ نادم، توبهای نمیکند؛ و این یعنی ندامتی که در پسِ آن #اصلاح و بازگشت نباشد؛ نه توبه است و نه ندامتی که در احادیث، توبه خوانده شده؛ بلکه تنها یک #خودخوری و فهم کار نادرست است.
🔻 آری ندامتی، در مسیر #حیات_معقول و برآمده از #عقلانیت و صفت انسان کامل است که فرد را به تکاپو وادارد و او را بیخور و خواب #یار_ازل سازد و #عشق او در وجودش جوشش کند و سراسر او را بگیرد؛ و حاصل این عقل و عشق در همآمیخته، صفت زیبای #شرمساری باشد که حریّت را در پی دارد؛ نه آنکه با حساب و کتابی محدود، که فریبی #شبه عقل است؛ خود و دیگران را نه به حیات معقول بکشاند و نه از عشق سیراب کند.
... و سفر ادامه دارد.
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
#حیات_معقول
#سفر_عشق
#ابنعربی
🆔 @hayatemaqul